مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شاخص سن
"روش های ساده اندازه گیری فقر ـ مانند نسبت فقیران در کل جامعه و شاخص شکاف درآمدی ـ نمی توانند تحولات درونی جامعه اقتصادی را از حیث جابه جایی در گروه های درآمدی، انتقال درآمد، جمع پذیری گروه های اجتماعی در گروه بزرگتر، تقارن یا عدم تقارن، یکنواختی، رفاه اجتماعی، عدالت اجتماعی و جز آن منعکس کنند. بنابراین این شاخص ها برای نشان دادن تحول و پویش فقر ضعیف اند.
شاخص های پیچیده تر که از شاخص سن شروع می شوند، به نحوه توزیع درآمد و رتبه بندی درآمدی را در خود منعکس می کنند و گاه به ضریب جینی می رسد. تاکنون در حدود پانزده شاخص اساسی فقر که نحوه توزیع و انتقال درآمد، خط فقر و توزیع درآمد بین گروه های فقیر و دارا را به کار می برند، شناسایی شده اند. بعضی از آن ها با تابع رفاه اجتماعی سر و کار دارند که پدیده ای است. مستقیما غیرقابل اندازه گیری. به هر حال شمار شاخص های فرعی وابسته به آن شاخص های اصلی، بیش از 70 شاخص است. انتخاب شاخص مناسب برای هر جامعه بستگی به دسترسی به آمارها، ماهیت و ترکیب جمعیتی و درآمدی آن جامعه، هدف برنامه ریزی و سیاست گذاری و بالاخره انتخاب محقق دارد. من در این مقاله محتوا و توانمندی درونی شاخص های اساسی را با توجه به نیاز اقتصاد ایران بررسی کرده ام. برای این کار اصول نه گانه ای را که برای یک شاخص مفیدند ارائه داده ام و سپس با معرفی چند شاخص سن، چند شاخص کاکدانی، شاخص های تاکایاما و دیگران و اصول ویژه آن ها به ارزیابی نظری هر یک پرداخته ام. در انتها با بررسی وضعیت فقر و توزیع در ایران شاخصی را که عبارتست از میانگین هندسی شاخص سوم کاکدانی و شاخص اول سن معرفی کرده ام. با استفاده از برآوردهای غیرپارامتریک و تجربی و استفاده از آمارهای رسمی، شاخص فقر را در ایران محاسبه کرده ام. این شاخص، بالا و نامناسب با درآمدهای اقتصادی در ایران است.
"
اندازه گیری شاخصهای فقر بر اساس عملکرد تغذیه ای خانوارهای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقر مقوله ای است جهانی که هم کشورهای در حال توسعه و هم کشورهای توسعه یافته نسبت به آن نگرانی دارند. علاوه بر این، سازمانهای بین المللی برای کاهش آن تلاش می کنند. قانون اساسی ایران و سندهای قانونی الزام آوری همچون سند چشم انداز و قانون برنامه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر کاهش فقر در ایران تاکید دارند. در این مقاله شاخصهای فقر در ایران به روشهای مختلف و با تاکید ویژه بر رویکرد تغذیه ای محاسبه می شوند. درصد افراد فقیر و شکاف فقر و شاخص سن، از جمله شاخصهای مورد استفاده در این مقاله هستند. یافته های این مقاله دلالت بر آن دارد که مجموعه تحولات اقتصادی و اقدامات حمایتی منجر به کاهش فقر مطلق و افزایش فقر نسبی در ایران شده است. علاوه بر این با مقایسه روشهای مختلف اندازه گیری فقر در می یابیم که اندازه فقر و درصد افراد فقیر جامعه تابعی از نحوه نگرش به مفهوم فقر است. واقعیت اقتصاد ایران موید آن است که در حوزه سیاستگذاری برای کاهش فقر، مفهوم مطلق فقر مناسب ترین مفهوم است.
برآورد شاخص های نابرابری شهری و روستایی استان های ایران طی برنامه های توسعه پنج ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۳
169-200
حوزه های تخصصی:
این مطالعه می کوشد با استفاده از ریزداده های طرح هزینه درآمد خانوار که توسط مرکز آمار ایران جمع آوری و منتشر می شود نابرابری درآمدی را میان استان های ایران به تفکیک مناطق شهری و روستایی، طی اجرای پنج برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اندازه گیری نماید تا زمینه را برای اِعمال سیاست های خردمندانه در جهت متعادل کردن توزیع درآمد در سطح کشور فراهم کند.برای بررسی روند نابرابری، ضریب جینی، شاخص تایل، شاخص اتکینسون و نسبت پراکندگی و نیز شاخص رفاه سن برای کل کشور و نیز همه استان ها برآورد می شود. طیق یافته های تحقیق، سه معیار ضریب جینی، شاخص تایل و اتکینسون نتایج سازگاری از روند نابرابری ارائه و یکدیگر را تأیید می کنند. شاخص های نابرابری طی دوره 1369 تا 1394 بطور نوسانی تغییر کرده اند اما بطور کلی دارای روند نزولی هستند که حکایت از بهبود توزیع درآمد در هر دو جامعه شهری و روستایی دارد. بیشترین کاهش نابرابری در مناطق شهری به ترتیب مربوط به استان های آذربایجان غربی، ایلام، بوشهر،کرمانشاه و زنجان و در مناطق روستایی مربوط به استان های سمنان، یزد و هرمزگان است. در حالی که برنامه دوم توسعه توفیق کمتری در کاهش شاخص های نابرابری داشته، برنامه پنجم توسعه موفق ترین برنامه در این زمینه بوده است. محاسبه شاخص رفاه سن نشان می دهد که در دوره دهه ساله اخیر، پایین بودن شاخص های نابرابری منجر به افزایش رفاه خانوارها نشده است. دلیل آن تغییرات شاخص بهای کالا و خدمات شهری و روستایی و رشد منفی متوسط هزینه های خانوار به دلیل تحمیل هزینه های سنگین بر اقتصاد کشور است که متأسفانه آثار آن در وضعیت رفاه خانوارهای شهری و روستایی نمود پیدا کرده و موجب فقیرتر شدن بخش بیشتری از مردم جامعه شده است. از این رو در تفسیر ضرایب نابرابری باید با درنظر گرفتن تمامی جوانب اقدام به تصمیم گیری و سیاست گذاری در مورد آن نمود.
بررسی آماری - همدیدی توفان های تندری استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توفان های تندری از مهم ترین مخاطرات جوی هستند که همه ساله باعث وارد آمدن خسارت های مالی و جانی فراوان در اقصی نقاط جهان می شوند. به منظور سنجش و ارزیابی توفان های تندری در استان خوزستان ابتدا آمار مربوط به 12 ایستگاه سینوپتیک طی دوره ی آماری 1392-1382 از سازمان هواشناسی استخراج و پس از آن برای کلیه ایستگاه های هواشناسی در سری های سالانه و فصلی، آماره های دو آزمون ناپارامتری من- کندال و شاخص سن محاسبه گردید. بررسی مقادیرمحاسبه شده نشان از آن دارد که در بین سری داده های سالانه به جز برای ایستگاه آبادان، بندر ماهشهر و هندیجان در سطوح اطمینان 95 و 99 درصد، بیشتر ایستگاه های مورد مطالعه روندی افزایشی و معنی دار را داشته اند. یافته ها نشان داد که از نظر شدت و فراوانی بیشترین رویداد توفان های تندری در مناطق شمال و شمال شرق استان و کمترین آن در مناطق جنوب غربی می باشد. همچنین بررسی ها نشان می دهد که به دلیل نفوذ سامانه های باران زا به منطقه رخداد توفان های تندری در فصول زمستان و پاییز بیشترین مقدار را دارا می باشد. بررسی الگوهای سینوپتیک جوی نیز نشان داد که عامل ایجاد این پدیده در منطقه، نتیجه ی تقویت و گسترش سامانه های کم فشار واقع در شرق دریای سرخ و عربستان است.
تحلیلی بر شاخص رفاه اجتماعی در ایران (مطالعه موردی: کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۲
103 - 125
حوزه های تخصصی:
رفاه همواره به عنوان یکی از دغدغه های اصلی دولتمردان و سیاست گذاران در جوامع و کشورهای مختلف جهان بوده است و کشور ما ایران از این وضع مستثنی نیست. در این پژوهش به تحلیل شاخص رفاه آمارتیا سن پرداخته شده است. روش پژوهش از نوع کمی- تحلیلی بوده است و با استفاده از شاخص های گروه های هشت گانه هزینه به بررسی عوامل مؤثر بر رفاه و کیفیت زندگی در کلان شهر شیراز پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با در نظر گرفتن در سال 1385 سهم مواد خوراکی؛ پوشاک و کفش؛ مسکن و متعلقات آن؛ لوازم و خدمات مورد استفاده خانوار؛ بهداشت و درمان؛ حمل ونقل و ارتباطات؛ تفریحات و خدمات فرهنگی خانوار؛ کالاها و خدمات متفرقه از رفاه خانوار به ترتیب،0.3162، 0.0438، 0.4008، 0.0344، 0.0650، 0.0669، 0.0242 و 0.0595 به دست آمده است. این مقادیر برای سال 1395 به ترتیب 0.2782، 0.0553، 0.3634،0.0410، 0.0590، 0.0900، 0.0349 و 0.0705 به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هزینه های مسکن و متعلقات آن بیش از سایر گروه های هزینه، رفاه خانوارهای شیراز را تحت تأثیر قرار داده است و پس از گروه مسکن، مواد خوراکی بیش از سایر گروه های هزینه، رفاه را تحت تأثیر خود قرار داده است.
تحلیل فضایی نابرابری سلامت در شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵۳
۵۴-۳۷
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: نابرابری ها مختص به نابرابری درآمدی نیست و این نابرابری در حوزه های دیگری چون سلامت نیز موجودیت دارد. در پژوهش حاضر، نابرابری های سلامت در کلان شهر شیراز با استفاده از شاخص های وگستاف، پاسی، فون دورسلر و آمارتیا سن سنجیده شده است. روش: پژوهش از نوع کمی و تحلیلی است و قلمرو پژوهش را مناطق نه گانه ی شهر شیراز در سال ۱۳۹۰ تشکیل می دهد. با استفاده از شاخص تمرکز پاسی و فون دورسلر و وگستاف و بهره گیری از 30 متغیر، وضعیت نابرابری سلامت در سطح مناطق و نیز، با استفاده از شاخص آمارتیا سن و بهره گیری از گروه های هشت گانه هزینه، مؤلفه های هزینه که رفاه خانوارها را در شهر شیراز تحت تأثیر قرار داده، بررسی شده است. یافته ها: شاخص های تمرکز پاسی و فون دورسلر و وگستاف نشان می دهد که مؤلفه های سلامت در مناطق نه گانه ی کلان شهر شیراز به شکل متوازنی توزیع نشده است. براساس مقدار شاخص پاسی و فون دورسلر، ۳۸.۶ درصد و براساس مقدار شاخص وگستا، نزدیک به ۳۸.۱۴ درصد از متغیرهای سلامت در منطقه یک شیراز متمرکز شده اند. نتایج: هزینه های مسکن و متعلقات آن، بیش از سایر گروه های هزینه، رفاه خانوارها را تحت تأثیر قرار داده و پس از آن، مواد خوراکی در رتبه بعدی قرار دارد و هزینه های تفریح و خدمات فرهنگی نیز در رتبه ی آخر قرار دارد.
تحلیل روند تغییرات بارش برف و باران در ایستگاه های منتخب استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۷ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
110 - 92
حوزه های تخصصی:
بارش به عنوان یکی از عناصر مهم اقلیمی در هر منطقه ای است که بر مبنای آن وضعیت منابع آبی منطقه مورد ارزیابی قرار می گیرد. درعین حال نوع بارش نیز به عنوان یکی دیگر از مشخصات بارش هر منطقه است. دراین بین بارش برف در ذخیره ی آبی منطقه به ویژه در مناطق کوهستانی و مناطق بدون بارش در فصل تابستان خیلی مؤثر است؛ به نحوی که در سال هایی که کمیت آن نزول می یابد، موجبات ایجاد کم آبی و بعضاً خشک سالی می گردد، هرچند که مقدار کل بارش تغییر نیافته باشد. این امر موجبات ایجاد مشکلات عدیده ای را به خصوص در مدیریت منابع آب و کشاورزی فراهم می آورد. آذربایجان غربی به عنوان یکی از استان های کوهستانی و فاقد بارش های تابستانی است که بخش مهمی از بارش خود را به صورت برف دریافت می کند که در مهروموم های اخیر با موضوع خشک سالی و ازجمله خشکیدن دریاچه ی ارومیه مواجه شده است. در این تحقیق به منظور استخراج تغییرات صورت گرفته در استان از حیث نوع و مقدار بارش طی فصل سرد، با استفاده از آمار SCDATA مربوط به 7 ایستگاه سینوپتیک با دوره ی زمانی متفاوت حدفاصل 1951 تا 2012 و با پراکنش استانی، نخست داده های برف و باران تفکیک و سپس بر مبنای آزمون محاسباتی و نموداری مان کندال و شاخص تخمین گر شیب سن و نیز آزمون جمع تجمعی تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که در ایستگاه های جنوبی استان روند صعودی درصد بارش برف و در ایستگاه های شمالی روند کلی نزول بارش از سال 2000 به وقوع پیوسته است. ضمن آن که در اکثریت ایستگاه ها روند نزولی بارش برف از سال 1994 شروع شده است. در بین ایستگاه ها، خوی دارای بیش ترین تغییرات از حیث نوع و مقدار بارش و پیرانشهر بدون تغییر معنی دار بوده است. درعین حال عمده ی تغییرات شدید و ناگهانی بارش نیز در ایستگاه های خوی و ارومیه بوده است