فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۱۷٬۸۱۶ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
230 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، به بررسی اثر بخشی سبک های مدیریت معلمان بر تربیت حرکتی دانش آموزان با نقش مداخله ای راهبرد یاددهی- یادگیری حل مسئله در مهارت بسکتبال پرداخت.روششناسی: روش پژوهش آزمایشی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را 706 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه هفتم شهرستان سراب در نیم سال تحصیلی اول 97-1396 تشکیل دادند که از این بین 30 نفر با توجه به ارزیابی های اولیه و به صورت هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20) و کنترل(20 نفر)گمارده شدند. افراد گروه آزمایش، برنامه آموزش گروهی مهارت حل مسئله را در 12 جلسه تمرین 65 دقیقه ای در هر هفته یک جلسه دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی ابعاد تربیت حرکتی ولفگانگ و گلیکمن (1986) استفاده شد. برای جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره(آنکوا)با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معناداری 001/0 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد، استفاده از سبک های مختلف مدیریت کلاس در تمام ابعاد تربیت حرکتی ( شناختی، عاطفی، آمادگی جسمانی و مهارتی) معنی دار است. تمام ابعاد تربیت حرکتی تفاوت معناداری با سبک مداخله گرا وجود دارد، ولی تفاوت زیادی با سبک عدم مداخله گرا ندارند. همچنین سبک مدیریت کلاس تعامل گرا می تواند به همراه ارائه راهبرد حل مسئله اثربخش ترین سبک مدیریت کلاس باشد.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش آموزش مهارت حل مسئله راهبردی کوتاه مدت، کارآمد و بی ضرر است که با هدف قرار دادن توانایی شناختی دانش آموزان می تواند آنها را در برابر یادگیری مهارت بسکتبال توانمند سازد.
واکاوی مشکلات اجتماعی زنان دارای تجربه ازدواج موقت ساکن شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۴۳-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ازدواج موقت علی رغم مشروعیت دینی و قانونی آن به عنوان یکی از مسائل چالش برانگیز در جامعه مطرح است. در این میان تعدادی از زنان به دلیل شرایط خاص و مختلفی که به آن مواجه هستند اقدام به ازدواج موقت می کنند. علی رغم اینکه زنان دارای تجربه ازدواج موقت و کودکان آنان در زندگی با مشکلات متعددی روبه رو می شوند، اطلاعات برنامه ریزان و سیاست گذاران جامعه درباره این قشر اندک است؛ بنابراین ضروری است تجربه زیسته زندگی این دسته از زنان موردمطالعه قرار گیرد. هدف این مطالعه واکاوی تجارب زنان دارای سابقه ازدواج موقت در شهر قم است. روش: این مطالعه با استفاده از روش کیفی و بر اساس رویکرد تحلیل محتوی عرفی انجام شده است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با پانزده نفر از زنان دارای تجربه ازدواج موقت و چهار نفر از مددکاران اجتماعی مرتبط با این گروه از زنان جمع آوری شده است. روش نمونه گیری پژوهش به صورت نمونه گیری هدفمند است و جمع آوری داده ها تا زمان اشباع ادامه یافت. جوانب مربوط به صحت داده ها مدنظر قرار گرفت و تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری و طبقه بندی کدها انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه پس از چندین مرحله تحلیل و ادغام کدهای مشابه درنهایت ۷۲۸ کد استخراج شد. کدهای اصلی در چهارده زیر طبقه و زیر طبقات در چهار طبقه نهایی طبقه بندی شدند که عبارت اند از ۱. «مؤلفه های فردی»، ۲. «عوامل خانوادگی» ۳. «محیط اجتماعی آسیب زا» و ۴. «آسیب های چندگانه». درون مایه اصلی این پژوهش شامل «حریم ناامن» از طبقات ذکرشده استخراج شد. بحث: زنان دارای تجربه ازدواج موقت یکی از گروه های هدف پنهان و سخت در دسترس مرتبط با حوزه مددکاری اجتماعی هستند که با مشکلات مختلفی در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی مواجه هستند. لزوم توجه به کاهش مشکلات مختلف این گروه از زنان و افزایش کیفیت زندگی آنان در سطوح مختلف، به ویژه از سوی مددکاران اجتماعی ضروری است.
شناسایی عوامل موثر بر تعالی منابع انسانی در آموزش وپرورش (معلمان مقطع ابتدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
332 - 341
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر تعالی منابع انسانی در آموزش وپرورش انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش شامل اسناد و مدارک تعالی منابع انسانی و خبرگان آموزش وپرورش استان البرز در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه طبق اصل اشباع نظری 15 نفر در نظر گرفته شد که با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری که روایی آن را روش مثلث سازی تایید و پایایی آن از طریق ضریب توافق بین دو کدگذار 84/0 محاسبه شد. در نهایت، داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که تعالی منابع انسانی در معلمان مقطع ابتدایی دارای 79 کد باز، 41 کد محوری و 19 کد انتخابی بود. کدهای انتخابی شامل مدیریت و رهبری پشتیبان، تأمین امکانات و نیازهای دوره ابتدایی، ارتباط موثر و روابط انسانی معلم، فرهنگی بالنده مدرسه، انگیزه شغلی، باور و نگاه به نقش معلم، رضایت شغلی، حقوق و رفاه، دانش و مهارت فناورانه، ویژگی های فردی، فضای مجازی، دانش تخصصی و مهارت های فردی دوره ابتدایی، استراتژی های آموزشی و بالندگی، نقش ذینفعان (دانش آموزان و اولیا)، جذب و تربیت افراد شایسته، ارتقای کیفیت ارزشیابی، سیاست های سازمانی تسهیل کننده، شایستگی های شغلی معلم و مهارت پژوهشی معلم بودند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش عوامل موثر شناسایی شده تعالی منابع انسانی در معلمان مقطع ابتدایی برای متخصصان آموزش و پرورش تلویحات کاربردی دارد و آنان می توانند جهت بهبود عملکرد و اثربخشی سازمان عوامل شناسایی شده را ارتقاء ببخشند.
بررسی ابعاد پدیده مخاطب پنداری در جوامع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مدل مفهومی مخاطب پنداری، در مورد نحوه نگاه صاحب منصبان به مخاطبان و رسانه ها (موردنگاری کشور ایران) ارائه می شود. مخاطب پنداری، مفهومی است که به مجموعه تصورات و دیدگاه ها درباره رسانه ها و مخاطبان اطلاق می شود. این نوع نگاه، از این تفکر نشات می گیرد که نقش و نحوه عملکرد رسانه ها نیز همچون منبر[1] است. مدل مذکور با استفاده از نتایج پژوهشی استخراج شده که طی سال های 2005 تا 2010 (سپنجی، 1389) انجام شد. در این پژوهش، بیش از 10370 دیدگاه و سخن از صاحب منصبان پیش گفته استخراج شد. این دیدگاه هابه 371 گزاره تبدیل و پس از آن گزاره ها با شیوه های کمی و کیفی مورد تحلیل قرار گرفت. سه مولفه اصلی مدل مخاطب پنداری در قالب دو زیر بخش عبارتند از: 1-الف) تاثیرات وعملکردهای منفی رسانه ها بر افراد آن سوی رسانه ها، مبتنی بر ذهنیت مخاطب پندار؛ ب) توقعات پدرسالارانه و عملکردی از رسانه ها برای تاثیر بر مخاطبان، مبتنی بر ذهنیت مخاطب پندار؛ 2- نحوه نگاه به رسانه ها مبتنی بر ذهنیت مخاطب پندار. هر یک از این دو بخش نیز به زیرمولفه هایی تقسیم می شود. [1]منبر، جایگاهی مرتفع در مساجدو اماکن اجتماع مسلمانان از صدر اسلام تاکنون، با حدود یک تا سه متر ارتفاع است که معمولا از چوب ساخته می شود و سخنران یا خطیب دینی بر فراز آن می نشیند. این رسانه به عنوان ابزاراصلی تبلیغ دین در اسلام شناخته می شود.
نگرش خبرگان دانشگاهی به تعامل دانشگاه و جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به تعامل دانشگاه با جامعه، در کنار دو کارکرد اصلی نظام آموزش عالی، یعنی؛ آموزش و پژوهش، بر نقش اجتماعی دانشگاه ها در پاسخگویی به نیازها و انتظارات جامعه در سطوح مختلف، دلالت دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و دسته بندی نگرش خبرگان دانشگاهی در خصوص چالش های پیش روی تعامل دانشگاه با جامعه؛ با استفاده از رویکرد آمیخته و روش کیو بوده است. جامعه آماری پژوهش را هجده نفر از صاحب نظران، خبرگان و اساتید دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مختلف در سطح کشور تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل کفایت نظری، به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردید. علت اصلی این انتخاب نیز، تخصص، تجربه آکادمیک و تألیفات خبرگان در حوزه آموزش عالی در نظر گرفته شده است. در بخش کیفی پژوهش، با استفاده از 18 مصاحبه صورت گرفته، فضای گفتمان حاصل گردید و با استفاده از نظرات و دیدگاه های آنان، گزینه های کیو و در ادامه آن، مجموعه کیو به دست آمد. همچنین، در بخش کمی نیز، با استفاده از نرم افزار SPSS داده های به دست آمده در بخش کیفی، مورد تحلیل قرار گرفت که درنهایت، هفت نگرش اصلی، در این زمینه، شناسایی گردید.
ارائه الگویی برای چالش های اقتصادی- اجتماعی خصوصی سازی آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
165 - 177
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای چالش های اقتصادی- اجتماعی خصوصی سازی آموزش وپرورش انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان خصوصی سازی، بازاریابی استراتژیک و آموزشی آموزش وپرورش شهر تهران در سال 1399 بودند. نمونه طبق اصل اشباع نظری 11 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری که روایی آن با کمک چهار فرد خبره و دو همکار پژوهشی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 63/0 بدست آمد. داده ها با روش تحلیل مضمون شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA12 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که برای چالش های اقتصادی- اجتماعی خصوصی سازی آموزش وپرورش 184 شاخص در شش مضمون فرعی مشوق ها، بازدارنده ها، قوت ها، ضعف ها، پیامدها و سازوکارها و دو مضمون اصلی سطح کلان و سطح خرد شناسایی شد؛ به طوری که 78 شاخص در سطح کلان و 106 شاخص در سطح خرد قرار داشت. در نهایت، الگوی چالش های اقتصادی- اجتماعی خصوصی سازی آموزش وپرورش طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: مضمون های شناسایی شده درباره چالش های اقتصادی- اجتماعی خصوصی سازی آموزش وپرورش برای مسئولان و برنامه ریزان نظام آموزش وپرورش تلویحات کاربردی دارد. آنان با استفاده از نتایج این پژوهش و سایر پژوهش ها می توانند زمینه را برای اجرای مناسب خصوصی سازی آموزش وپرورش فراهم نمایند.
The Model Development of Evaluating the Effectiveness of Short and Medium Term Training Courses in Mazandaran University of Medical Sciences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This present study is dealing with presenting a model for evaluating the effectiveness of short and medium-term training courses at Mazandaran University of Medical Sciences. Methodology : In this research, a quantitative research method was used. The statistical population consists of specialists and university administrators and staff of the Medical Sciences Organization in Mazandaran Province. The purposive sampling method was applied in the qualitative phase; moreover, the proportional stratified sampling method was used in the quantitative phase. Furthermore, the data collection was done through field interviews and researcher-made questionnaires. The collected responses were analyzed by using descriptive statistics (frequency, percentage, mean, standard deviation) and inferential statistics (correlation and independent t-tests) using SPSS and Lisrel. Findings : The main components of short- and medium-term university courses consist (effectiveness and efficiency, job satisfaction, motivation and morale, planning and goal setting, managerial skills, institutionalizing organizational goals, managerial communication skills, and finally emphasis on education and development). Conclusion : In addition, according to the results, in rating, the short-term and medium-term dimensions of university courses, among all the institutional and operational levels, the factors (the effectiveness and efficiency, job satisfaction, motivation and morale, planning and goal setting, managerial skills, institutionalizing organizational goals, managerial communication skills, and the emphasis on education and development) were respectively rated as the most and the least significance in short- and medium-term university courses
مقایسه اسناد برنامه های راهبردی در دانشگاه های دولتی منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۶۴-۴۴
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی مقایسه اسناد رسمی برنامه های راهبردی در دانشگاه های دولتی منتخب و پاسخ به این دو پرسش اصلی است : بین عناصر شکلی و محتوایی اسناد برنامه های راهبردی دانشگاه های دولتی چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد؟ آیا در این اسناد، طراحی منحصربه فردی متناسب با ویژگی های خاص دانشگاه های مورد نظر وجود دارد؟ روش پژوهشی استفاده شده روش ترکیبی است. در بخش کیفی برای بررسی و تجزیه وتحلیل اسناد دانشگاه ها و الگوها از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ماتریس تفاوت ها و شباهت های اسناد برنامه ها با الگو های برنامه ریزی موجود از روش کمی (آمار توصیفی) استفاده شده است. دانشگاه های نمونه موردبررسی شامل 10 واحد (شهید بهشتی، تبریز، خوارزمی، سمنان، شیراز، صنعتی امیر کبیر، صنعتی اصفهان، صنعتی شریف، کاشان و مازندران) و الگوهای انتخاب شده برنامه ریزی راهبردی 11 مورد (مینتزبرگ، بارکر و اسمیت، جانسون، نوستریج، نیواورلئان، انجمن دانشگاه ها، کلر، کللند و کینگ، استینر، ویسکانسین، کافمن و هرمن) بوده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بررسی اسناد بین عناصر محتوایی دانشگاه های مذکور تفاوت های متمایزی به چشم می خورد، درصورتی که از نظر بررسی عناصر شکلی شباهت های بسیاری بین آن ها دیده می شود و این روند نسبت به الگوهای برنامه های منتخب نیز صادق است. بنابراین نتیجه می شود که هیچ کدام از دانشگاه های بررسی شده، بخصوص از نظر عناصر محتوایی، الگوی خاص مربوط به دانشگاه خود را طراحی نکرده بلکه آن ها را اقتباس کرده اند و این اقتباس پذیری می تواند موفقیت دانشگاه ها را در عملیاتی کردن اسناد برنامه های تنظیمی با چالش مواجه سازد.
مؤلفه های خلاقیت در صنایع خلاق (مطالعه موردی گروه کامکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته، صنایع خلاق به بخش مهمی از اقتصاد جهانی تبدیل شده اند. صنایع خلاق و به ویژه صنعت موسیقی را می توان به عنوان بهره برداری تجاری از دانش هنری در نظر گرفت. صنایع موسیقی به عنوان بخشی از صنایع خلاق، نمونه ای آشکار از تغییرات اجتماعی-اقتصادی معاصر هستند که از صنایع تولیدی به سمت کسب وکارهای مبتنی بر دانش و خلاقیت حرکت می کنند. هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی مؤلفه های خلاقیت در صنایع خلاق با تأکید بر گروه کامکارهاست. در این راستا داده های پژوهش از ترکیبی از روش های مطالعه اسنادی و تحلیل تماتیک گردآوری شده اند. نتایج پژوهش حاضر مؤید ده مؤلفه اصلی در فعالیت های گروه کامکارها در راستای ترویج صنایع خلاق هستند که عبارت اند از: برقراری ارتباط دوجانبه بین موسیقی کردی و موسیقی ایرانی، ترویج و ارتقا سازهای محلی و ایرانی، استفاده از زبان های کردی و فارسی در آهنگ ها، شیوه انتخاب پوشش در اجراها، عضویت زنان در گروه، هم راستا بودن عضویت گروهی و خلاقیت فردی، همکاری با سایر گروه ها و خواننده ها، آموزش موسیقی، برگزاری کنسرت در مناطق مختلف و ارتقای وجه اجتماعی گروه با انجام کارهای عام المنفعه. نتایج پژوهش حاضر مؤید این نکته هستند که در فعالیت کامکارها تعامل دائمی بین امر کلی و امر جزئی مشاهده می شود. امر کلی در اینجا موسیقی ملی ایرانی و امر جزئی موسیقی محلی کردی است. کامکارها با ترکیب این دو سبک موسیقایی توانسته اند پایه گذار سبکی نوین باشند که مؤلفه های هر دو سبک موسیقایی را داشته باشد.
بررسی هویت سیاسی و فرهنگی جوانان دهه های اول و چهارم انقلاب اسلامی ایران(مطالعه ی موردی: شهرستان بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از نگارش این پژوهش، بررسی شاخصه های هویت فرهنگی و سیاسی جوانان در دهه های اول و چهارم انقلاب اسلامی ایران در شهرستان بابلسر بوده و تشابهات و تمایزات هویتی جوانان این دو دهه بیان می گردد. این پژوهش، با بررسی شاخصه های هویتی جوانان دهه های اول و چهارم انقلاب با استفاده از چهارچوب نظری امانوئل کاستلز در مورد هویت ها ،در شهرستان بابلسر به این پرسش پاسخ می گوید که وجه تمایز و تشابه هویت فرهنگی سیاسی جوانان در دو دهه ی اول و چهارم انقلاب چه بوده است؟ پژوهش حاضر به لحاظ روش توصیفی است و ابزار جمع آوری آن از طریق استفاده از منابع کتابخانه ای مشتمل بر کتب ، مقالات و همچنین به صورت پیمایشی مشتمل بر توزیع تعدادی پرسش نامه در غالب برگه های نظرسنجی و پالایش و پایش این پرسش نامه هاست. در تحلیل آماری نظرسنجی های صورت گرفته نیز از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هرچند هویت اسلامی انقلابی جوانان دهه ی چهارم نسبت به جوانان دهه ی اول ، بسیار کم رنگ تر گشته است؛ اما جوانان در این دوران نیز همچنان دارای تشابهاتی با جوانان دهه ی نخست انقلاب اسلامی می باشند.
فرهنگ دوگانه: مردم نگاری حیات عاطفی در یک اجتماع حاشیه نشین و طایفه ای در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله مطالعه مردم نگارانه یک اجتماع طایفه ای در محله ای تهی دست و حاشیه نشین در شهر تبریز است. تمرکز پژوهش حاضر حول رابطه بین فرد و اجتماع طایفه ای می گردد. به همین منظور، مردم شناسی روان شناختی به-طور عام و مردم شناسی عواطف به طور خاص بینش های تحلیلی نویسنده را تشکیل داده اند. داده های مقاله از مقاطع مختلفی از انجام کار میدانی طولانی مدت طی پانزده سال در محله قوربان دره سی برگرفته شده اند. مشاهدات روزانه، شنیدن موقعیتی، و حضور یا مشاهده مشارکتی در زندگی روزانه و موقعیت های خاص، کمک کرده اند تا یادداشت-های میدانی تولید شوند. سپس، تم های تحلیلی خلق شده اند. متن به سبک خاص نوشتار مردم نگارانه نوشته است. زندگی در اجتماع طایفه محور قوربان دره سی فرهنگی دوگانه پدید آورده که احساسات اعضا، مردان و زنان، را به-طور دوسویه ای تحت تأثیر قرار می دهد: بی ارزش شدن پیرمردها، احساس قدرت جمع در بین مردان جوان، حضور همه جایی سایه طایفه، احساس بی فرهنگی، و زخم خوردن از حرف. این فرهنگ دوگانه با خلق دو جهان عاطفی متفاوت، همزمان دامن زده است به گرایش به محله و گریز از محله در بین گروه های مختلف. برای تحلیل تنش های درون فرهنگ، رویکرد مکتب فرهنگ و شخصیت به کارم نیامد. بنابراین، مفهوم پیدایش دودستگی گریگوری بیتسون را جهت فهم جهان عاطفی مالازینالی به کار بستم.
Exploring the Dimensions and Components of Empowerment and Promoting the Position of Female Educational Managers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to explore the dimensions and components of empowerment and promote the position of female educational managers. Methodology: The present study was a qualitative research of contractual content analysis. The sample size included 27 written documents related to the research topic and 19 interviews with academic experts, successful educational administrators and senior administrators who were selected by purposive sampling method. Semi-structured interviews were used to collect data. To analyze interview information and documents; Inductive and content analysis methods were used. Findings: Findings from the analysis of interviews and documents showed components and dimensions to empower and promote the position of female educational managers in the field of information 3 dimensions (general, educational and managerial information), in the field of self-personality 2 dimensions (existential personality) Manager and interpersonal personality), in the political field 2 dimensions (government view and qualification), in the field of management attitude 3 dimensions (human relations management, special knowledge management and performance and efficiency), in the environmental field 4 dimensions (information from the environment, View of society, family and environmental impact) and in the economic sphere there is only one dimension of credit. Conclusion: The results showed that the most important components and dimensions for empowerment and promotion of female educational managers are: information field, personality, political, managerial, environmental and economic attitudes, respectively
مقایسه تطبیقی نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
124 - 150
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف مقایسه تطبیقی نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر زاهدان انجام شده است. بررسی و اهمیت پرداختن به نحوه گذران اوقات فراغت در جوانان تا حدودی بیان کننده نگرش ها و ارزش های حاکم بر جامعه است در زمان گذشته، گذران اوقات فراغت منوط بر قشر اجتماعی افراد بوده است؛ اما در حال حاضر با تغییر سبک زندگی افراد اوقات فراغت بخشی از روند زندگی هر فرد محسوب می شود که می تواند نقش پررنگی در توانایی او ایفا نماید. نظریات غالب در این پژوهش نظریات بوردیو و دومازیه (1974) می باشند این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری کلیه جوانان 18-29 سال در شهر زاهدان، 1200 نفر بودند که از این تعداد 291 نفربر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه سبک زندگی و پرسشنامه محقق ساخته پایایی (85/0) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: بین سبک زندگی، نوع گذران اوقات فراغت و همراهان گذران اوقات فراغت در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین تفاوت معناداری وجود دارد.
مطالعه فرایند برساخت الگوی تعاملی فرد- خانواده- جامعه و گرایش به مواد مخدر صنعتی در شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: این تحقیق، از منظر افراد بومی درگیر با پدیده، در پی فهم این مطلب است که چه بسترهایی در محیط زیستی فرد، او را به سمت اعتیاد سوق می دهد، چه عوامل، شرایط و تعاملاتی در این بستر وجود دارد و پیامدهایی که ناگزیر پس از اعتیاد گریبان گیر آنها خواهد شد چیست. روش مطالعه : مطالعه با رویکرد تحقیق کیفی انجام شد، مشارکت کنندگان 17 مرد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند؛ اطلاعات، با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری شده و با روش تحلیل محتوی کیفی نظریه داده بنیاد رویکرد اشتراوس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: «بهنجارسازی و تابو شکنی از مصرف مواد»، «مشکلات و اختلافات خانوادگی و زیست محیطی»، «انفعال خانواده و ضعف در نظارت»، «عدم ایفای نقش حمایتی و کنترلی جامعه، «ابهام اهداف و چشم اندازهای آینده»، «جاذبه های مصرف»»، «چالش های فردی و شخصیتی»، 7 کد محوری مذکور هستند. نتیجه گیری: مقوله هسته این تحقیق «انکسار الگوی تعاملی سازنده فرد- خانواده- جامعه» است که بقیه مقوله ها را در بر می گیرد. نظریه زمینه ای تحقیق، در قالب مدل پارادایمی شامل شش بعد شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، پدیده، تعامل و پیامدها بیان شده است.
Identify the Effective Factors and Consequences of Influencers' Behavior in Social Media Marketing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to identify the effective factors and consequences of influencers' behavior in social media marketing. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and in terms of data collection was a mixed research (qualitative-quantitative). The statistical community included academic experts and social media marketing experts in the qualitative section and all Instagram users in the quantitative section. The sample size was estimated in the qualitative part with theoretical saturation (20 people) and in the quantitative part based on Cochran's formula 384 people. Purposeful sampling was used to select the sample in the qualitative part and stratified random sampling was used in the quantitative part. Data collection tools were qualitative, interview and quantitative, researcher-made questionnaire based on a 5-item scale. The validity of the questionnaire was confirmed in terms of form and content by several experts, the validity was confirmed by the calculation of the slope and the validity was confirmed by the calculation of the square root of the AVE. The reliability of the questionnaire through Cronbach's alpha for the whole questionnaire was 0.86. Structural equation tests Using LISREL and SPSS software was used to analyze the data. Findings: The results identified 10 components and 63 indicators that 4 components influencing the behavior of influencers in social media marketing including influencer attitude, influencer identity, personal branding and important social events and 6 components of the consequences of influencer behavior in marketing Social media included influencer loyalty, follower persuasion, lifestyle, advertising effectiveness, follower awareness, and entrepreneurship. Conclusion: The results showed that 7 components were considered as factors in the behavior of influencers on Instagram, including attractiveness, reliability, content, reputation, expertise, credibility and nationality of the influencer.
ارائه الگوی مبارزه با قاچاق انسان با استفاده از رویکرد سیستم نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
63 - 86
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : قاچاق انسان یکی از سهمگین ترین و خطرناک ترین جنایاتی است که بشر در طول تاریخ بر هم نوع خود روا می دارد، در حقیقت رفتاری مخالف کرامت انسانی بوده و ارتکاب آن نقض حقوق بشر است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مبارزه با قاچاق انسان با استفاده از رویکرد سیستم نرم است. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث ماهیت، توصیفی - تحلیلی است و از نظر روش، کیفی است. مشارکت کنندگان حاضر در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی هستند که با توجه به اصل کفایت نظری و نمونه گیری هدفمند، چهارده نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و کاپای کوهن مورد تأیید قرار گرفت. از طرفی برای تحلیل داده های به دست آمده از رویکرد سیستم نرم بهره گرفته شده است. یافته ها : یافته ها حکایت از آن دارد که با استفاده از رویکرد سیستم نرم، ضمن ارائه تعاریف ریشه ای از پدیده قاچاق انسان، الگوی مفهومی آن نیز تشریح شد. همچنین نتایج نشان می دهد که «تجدیدنظر و بازنگری در قوانین و مقررات، هوشمندسازی پلیس، نهادها و سازمان های ذی ربط» جزو راهبردهای مهم در مبارزه با قاچاق انسان است. نتیجه گیری : قاچاق انسان یکی از خطرناک ترین جنایاتی است که بشر بر هم نوع خود روا می دارد؛ بنابراین، ریشه یابی آن، تدوین الگوی مناسب و همچنین ارائه راهکارهای مطلوب می تواند گامی مهم و مؤثر درزمینه کاهش این معضل اجتماعی باشد.
A Comparative Study of University' Social Responsibility Patterns: Strategies for Iranian Universities(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present research was conducted with the aim of comparative study of university' social responsibility patterns to provide strategies for Iranian universities. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was all articles and books related to social responsibility and university' social responsibility patterns in the 1990 to 2021 years. Out of 23 resources related to university social response patterns number of 14 resources based on the inclusion criteria were selected as a sample by purposive sampling method. Data were collected by documentary method and take noting from them and were analyzed by content analysis method. Findings: Findings showed that the university' social responsibility patterns mainly emphasized on 10 components of environmental conditions (economic, political, cultural and social), law, ethics, humanitarian, stakeholders, philosophy and goals of the pattern, theoretical foundations, perceptual framework, implementation stages and evaluation and engineering system. Also, a comparative study of university' social responsibility patterns indicated that these patterns were more similar from each other in terms of four components of environmental conditions, stakeholders, implementation stages and evaluation and engineering system and were more different from each other in terms of six components of law, ethics, humanitarian, philosophy and goals of the pattern, theoretical foundations and perceptual framework. Conclusion: The results of this research can have practical implications for university specialists and planners. They can with the help of identified components take an effective step towards promoting social responsibility in universities
ذهنیت مدرن، سلطه و میدان نابرابرِ دانش، منابع و استعداد: چالش های شکل گیری علوم انسانیِ پزشکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و بسط علوم انسانی پزشکی، چالش معرفت شناختی مهمی در جهان است. در این مقاله چالش های پیش روی علوم انسانی پزشکی از منظر صاحب نظران علوم انسانی در ایران واکاوی شده است. مطالعه ای کیفی در سطح ملی در سال ۱۳۹۸ انجام شد. با در نظر گرفتن معیار اشباع، داده ها با 22 مصاحبۀ نیمه ساختاریافته و دو پرسش باز جمع آوری و تحلیل مضمون شدند. ازنظر مشارکت کنندگان چالش های مهمی پیش روی شکل گیری علوم انسانی پزشکی وجود دارد که بخشی از آنها مفهومی و بخشی، کاربردی است. مهم ترین چالش، پزشکی (در اینجا منحصراً نهاد و رشتۀ پزشکی) به منزلۀ میدان معرفتی هژمونیک بود؛ با وجود این، مشارکت کنندگان دلایل دیگری را به منزلۀ چالش در این مسیر مطرح کردند. مهم ترین چالش ها در قالب چهار مضمون ذهنیت مدرن، سیاست، اجتماع و سازمان، سلطۀ زیست پزشکی و ناکارآمدی علوم انسانی مطرح است. اگرچه سلطۀ معرفت شناختی و نهادیِ زیست پزشکی که در نهاد پزشکی متمرکز است، چالش عمده ای است، در این سوی میدانِ دانش نیز ضعف و ناکارآمدی علوم انسانی مطرح است. همچنین ذهنیت مدرنِ متمرکز بر علوم سلامت در ایران و متمرکز بر نهاد پزشکی و نیز سیاستگذاری ها و خط مشی های نهادی از دیگر موانعی است که میدانی با توزیع نابرابر دانش، منابع و استعدادها را به وجود آورده است. تقویت نقش و کارکرد علوم انسانی و تعدیل سلطۀ زیست پزشکی در کنار اقدامات نهادی و سازمانی برای تحقق علوم انسانی پزشکی پیشنهاد می شود. توجه به انسان گرایی و سازنده گرایی در عرصۀ سیاست گذاری و نظری ضرورت دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر مولفه های سرمایه اجتماعی در آموزش و پرورش به منظور ارائه مدلی جهت ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش انسان ها در توفیق تحقق اهداف سازمان ها و ارتقای سرمایه اجتماعی بسیار محرز می باشد، هدف اصلی این پژوهش نیز شناسایی عوامل موثر بر مولفه های سرمایه اجتماعی در آموزش و پرورش به منظور ارائه مدل علمی جهت ارتقای آن است. روش تحقیق در بخش کیفی به روش داده بنیاد و در بخش کمی از نوع پیمایشی است. از 1096 نفر جامعه آماری بخش کمی در سه سطح مدیران ارشد، میانی و اجرایی (مدارس) 285 نفر نمونه، طبق جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بوده که در قالب روایی همگرا و پایایی با ضریب 881/0 تایید شد. داده ها به صورت توصیفی و استنباطی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. از 79 شاخص موجود 6 عامل اصلی و 13 مولفه شناسایی شد. در شرایط علی عامل هویت اجتماعی با ضریب(732/0) ،در مقوله محوری عامل مشارکت اجتماعی با ضریب (65/0) ، در شرایط زمینه ای عامل شبکه های اجتماعی با ضریب (694/0) ، در شرایط مداخله گر عامل آسیب های اجتماعی با ضریب (743/0) ، در راهبردها عامل آگاهی اجتماعی با ضریب (699/0) و در پیامدها عامل مسئولیت اجتماعی با ضریب (692/0) در سرمایه اجتماعی تاثیرگذارهستند.با توجه به نتایج مدل دارای ساختار مناسبی است.
طراحی مدل بومی سرمایه اجتماعی برای پیشگیری از جرائم سایبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
115 - 148
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به موازات پیدایش و گسترش فناوری های نوین در زندگی روزمره، جوامع شاهد ظهور نسل جدیدی از جرائم، بزهکاران و بزه دیدگان هستند و در این راستا تأمین امنیّت شهروندان با ارتقای سرمایه اجتماعی از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف در این پژوهش، طراحی مدل بومی سرمایه اجتماعی برای پیشگیری از جرائم سایبری است.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی و از نظر نوع مطالعه، کیفی مبتنی بر گرندد تئوری است. جامعه آماری تحقیق شامل نخبگان حوزه آسیب شناسی فضای سایبری می باشد که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و ضمن اشباع نظری، 44 نفر از متخصصان و بزهکاران سایبری انتخاب شد. از مصاحبه نیمه ساخت یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شده و برای رسیدن به پایایی از اعتبار محتوا و از دیدگاه های متخصصان و استادان و برای روایی از مقایسه های تحلیلی استفاده شده است. در این پژوهش، داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل می شود.یافته ها: در این پژوهش، شش مؤلفه به عنوان شرایط علّی، سه مؤلفه به عنوان بسترساز زمینه ای، سه مؤلفه به عنوان شرایط مداخله گر، سه مؤلفه به عنوان پیامد، 9 مؤلفه به عنوان استراتژی شناسایی و بررسی شد. درنهایت، تدابیر خانواده محور، ایجاد نشاط ملی و رضایتمندی، شفافیت در عملکرد کارگزاران، درونی کردن باورهای دینی و... به عنوان سرمایه اجتماعی بومی مطرح می شود.نتیجه گیری: نهادینه سازی اخلاق سایبری با تأکید بر تقویت سرمایه اجتماعی در قبال تحولات ساختاری آن به واسطه الگوی ایرانی - اسلامی بسیار مهم و ضروری است.