فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۰۱ تا ۲٬۱۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۸۵-۶۵
حوزههای تخصصی:
مسأله و هدف: میزان مطالعه در بین یک ملت بیانگر ارزش های والای انسانی و میزان توسعه فرهنگی آن ملت است. سالن های مطالعه در این میان از اهمیت ویژه ای برخوردارند. پژوهش حاضر با هدف کلی بررسی نقش عناصر کالبدی سالن مطالعه بر کیفیت مطالعه کاربران و طراحی سالن های مطالعه خوابگاهی بر اساس الگوهای رفتاری کاربران (دانشجویان) صورت پذیرفته است. روش شناسی: پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی محسوب شده و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. روش انجام پژوهش بر اساس مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و مطالعه میدانی بوده است. جهت جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه به دانشجویان ساکن در خوابگاه دانشگاه تهران مراجعه شد؛ که در این بین تعداد کل جامعه مورد مطالعه این پژوهش 3547 نفر برآورد گردید که در طول یک ماه از این کتابخانه استفاده نمودند. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 352 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون هم بستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که از بین 11 متغیر مورد بررسی، به جز متغیرهای کارکرد ستون ها، نظم عملکردی واحدها و اجزای سالن مطالعه و تنوع در فرم های داخلی و خارجی، سایر متغیرها شامل تردد، صدا، نظام میزها و صندلی ها، بازشوها، نور، فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی و دید به ترتیب متغیرهایی بودند که بیشترین سهم را در میزان تغییرات متغیر وابسته (کیفیت مطالعه) داشتند. در نهایت اینکه بر اساس بتای استاندارد شده، هفت متغیر توانایی تبیین 82 درصد از تغییرات واریانس مربوط به افت کیفیت مطالعه ناشی از عدم طراحی مناسب عناصر سازنده کتابخانه را تبیین می نمایند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که مشخصات سازه ای و معماری سالن مطالعه مرکزی کوی خوابگاه دانشگاه تهران متناسب با نیازهای دانشجویان نبوده و نیازمند بازطراحی و ایجاد تغییراتی بر اساس الگوهای رفتاری کاربران است.
Sustainability and Free Education Policy: An Examination of Public Secondary Schools in Ogun State, Nigeria.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The study examined whether education should be free or not among the public secondary school teachers in Ogun State in Nigeria. The study examined the status of the secondary schools in terms of funding available to public secondary schools in Ogun State. Methodology: The study applied Structural Functionalist theory and adopted qualitative method of data collection. Five (5) Key Informant Interviews (KII) and In-depth Interviews (IDI) were conducted respectively for both the Nigeria Union of Teachers (NUT) and Academic Staff Union of Secondary Schools (ASUSS) union in Ogun State. Result was analysed and transcribed via qualitative content analysis Findings: Findings revealed that teacher performance was not encouraging due to poor motivating factors; running of free education was more problematic and cumbersome due to inadequate funding by the government. Conclusion: The study recommended that Government need to abolish the free running of education and if not opt in or re-introduce the Parent Teacher Association (PTA levy) to the public secondary school as this will screen out unserious students who constitutes the student population in various schools across the state
Identifying the Human Capital Dimensions and Components in the Iranian Education System to Provide a Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to identify the dimensions and components of human capital in the Iranian education system in order to provide a model for it. Methodology: The present study was applied research in terms of purpose and mixed (qualitative/quantitative) research in terms of implementation method. In the qualitative section, the participants included 15 university experts from Zanjan in the academic year 2019-20, selected by purposive sampling. In the next part of the study, the statistical population consisted of 1029 high school principals in Zanjan in the academic year 2019-20. The sample size was determined 292 principals based on Morgan table and was selected by simple random sampling. Data were collected through a questionnaire obtained based on qualitative findings, the validity of which was confirmed by professors and the reliability of which was calculated to be 0.81 through Cronbach's alpha test. To analyze the data in the qualitative part, the researchers used the thematic analysis method, the validity of which was confirmed by experts and the reliability of which was obtained as the coding agreement coefficient (0.86). To analyze the quantitative part, the researchers used content analysis method and confirmatory factor analysis and structural modeling with Amos24 for the quantitative part analysis. Findings: The results demonstrated that HC had 5 dimensions and 20 components, namely skill (5 components), knowledge (4 components), ethics (4 components), mental health (4 components) and sociocultural (3 components), as well as 70 indicators (P <0/05). The results of confirmatory factor analysis showed that the measurement models have a good fit. The RMSEA value was less than 0/08, the GFI, AGFI and NFI values were greater than 0.9 and the indices (PNFI and PCFI) were greater than 0/5 The results of structural equations also showed that all dimensions had a direct and positive effect on human capital (P <0/05). Conclusion: Planners and practitioners of the education system can use the results of this research at two levels of study time of human resources in universities, especially Farhangian University for the growth and excellence of human capital and during service to maintain them in the education system.
طراحی مدل هوشمندسازی جامع پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
143 - 166
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه به علت تغییرات روزافزونی که در همه جوانب زندگی بشر روی می دهد، ضرورت وجود نهادِ انتظام بخشِ هوشمندی که تغییرات همه شئون زندگی اجتماعی را رصد کند و فراخور آن اقدامات لازم را به عمل آورد، بیش ازپیش احساس می شود؛ لذا هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل هوشمندسازی جامع پلیس است. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته است که از نظر هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده جزو مطالعات توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، فرماندهان و مدیران سطوح مختلف در نیروی انتظامی استان لرستان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسش نامه است. همچنین در این پژوهش، برای تحلیل داده ها از روش نظریه داده بنیاد و نظرسنجی استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری و بر اساس رویکرد داده بنیاد با روش استراوس و کوربین، داده ها تحلیل شد. یافته ها : یافته های پژوهش در بخش کیفی نشان می دهد عوامل و شرایط علّی، علل سازمانی، علل جامعه شناختی و علل ارتکاب جرم هستند. همچنین متغیرهای مداخله گر مشتمل بر امنیّت اجتماعی، امنیّت روانی و اثربخشی سازمانی است. به علاوه شرایط زمینه ای شامل ضرورت های اجتماعی، تحولات فناوری های نوین و ضرورت های حرفه ای می شود. همچنین پدیده محوری هوشمندسازی منابع انسانی، هوشمندسازی ساختاری و فناورانه و هوشمندسازی راهبردی است. همچنین راهبردهای هوشمندسازی مشتمل بر راهبردهای هوشمندسازی منابع انسانی، راهبردهای هوشمندسازی ساختاری و فناورانه، راهبردهای هوشمندسازی راهبردی می باشد. درنهایت، پیامدهای هوشمندسازی پلیس دربرگیرنده پیامدهای حقوقی ارتکاب جرم، پیامدهای درون سازمانی و پیامدهای اجتماعی است. نتیجه گیری: در این پژوهش، مدل هوشمندسازی پلیس بر اساس سه محور هوشمندسازی منابع انسانی، هوشمندسازی ساختاری و فناورانه و هوشمندسازی راهبردی ارائه شده است. بر این اساس، سازمان نیروی انتظامی به منظور هوشمندسازی پلیس باید با استفاده از برنامه های هوشمندسازی منابع انسانی، هوشمندسازی ساختاری، فناورانه و هوشمندسازی راهبردی و فراهم سازی ساختار و فناوری های لازم، کارکنان ستادی و عملیاتی نیروی انتظامی را در جهت موفقیت طرح هوشمندسازی آماده کند.
عنوان: مطالعه ی تاثیر اعتماد به نهاد پزشکی بر میزان انطباق جامعه با توصیه های بهداشتی مرتبط با پاندمی کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر سعی دارد به بررسی میزان اعتماد اجتماعی به نهاد پزشکی و تاثیر آن بر میزان انطباق جامعه با توصیه های بهداشتی- درمانی در شرایط پاندمی کووید 19 بپردازد. بدین منظور از روش کمی (پیمایش) و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه ی آماری عبارت است از؛ افراد بالای 20 سال شهر تهران که طبق آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395 معادل 6666801 نفر می باشد. از این میان ،به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای متناسب با حجم و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 نفر از مناطق 22 گانه شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. میانگین آلفای کرونباخ شاخص ها بیش از 0.7 شد که حاکی از پایایی قابل قبول ابزار سنجش می باشد.یافته ها نشان داد که میزان انطباق با توصیه های بهداشتی در بازه ی نظرسنجی (تیر ماه 1400) در میان شهروندان تهرانی، نسبتاً زیاد است. همچنین باتوجه به میانگین شاخص اعتماد به نهاد پزشکی (3.18) می توان گفت که در مجموع میزان اعتماد پاسخگویان به نهاد پزشکی (در تمام ابعاد آن) نسبتاً زیاد است. به منظور بررسی فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. ضریب معناداری هر چهار رابطه زیر 0.05 و معنادار بود؛ از این روی، هر چهار فرضیه تحقیق تائید شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که بین اعتماد به نهاد پزشکی در تمام ابعاد آن (شایستگی، رازداری، وظیفه شناسی و صداقت) و انطباق با توصیه های بهداشتی مرتبط با کووید 19 رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد. درنتیجه، می توان گفت که با افزایش اعتماد نهادی به نهادهایی مانند نهاد پزشکی در جامعه، می توان تا حد زیادی مشارکت اجتماعی در زمینه ی انطباق با توصیه های بهداشتی مرتبط با پاندمی ها را افزایش داده و از این طریق به کنترل موثر پاندمی ها در جامعه دست یافت.
رابطه حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی در بین مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۲
۲۱۸-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از هدفهای مهم نظام سلامت در هر کشور تأمین، حفظ و ارتقاء سلامت و کیفیت زندگی تمام افراد جامعه است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر حمایت اجتماعی بر سلامت اجتماعی(مطالعه موردی: مددجویان بهزیستی شهرستان نوشهر) در سال 1399بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه پژوهش را مددجویان بهزیستی 18 تا 60 ساله ساکن شهرستان نوشهر تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر تعیین شد و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها، از آزمونهای ضریب همبستگی با نرم افزار SPSS24 و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار Amos25 استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد که بر اساس آن ضریب آلفا برای مقیاسها و خرده مقیاسهای آن بیش از 0.7 بود. یافته ها: بکارگیری آمار استنباطی نشان داد که بین متغیرهای حمایت اجتماعی به طور کل و ابعاد آن شامل بعد عاطفی حمایت اجتماعی، بعد ابزاری حمایت اجتماعی و بعد اطلاعاتی حمایت اجتماعی با سلامت اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، ضرایب رگرسیونی بین متغیرهای مستقل و سلامت اجتماعی در مدل اموس بالای 0.03 بود. بحث: بنابراین بر طبق یافته ها می توان نتیجه گرفت ابعاد اجتماعی در نظر گرفته شده، تأثیر مستقیمی بر جامعه آماری داشته و نهادهای مربوطه می توانند با در نظر گرفتن ابعادی از جمله مقوله حمایت اجتماعی و سایر ابعاد، در حوزه سلامت اجتماعی نقش ایفا کنند.
ارائه و اعتباریابی ابزار سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه و اعتباریابی ابزار سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس استان قم انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی - همبستگی بود. جامعه این پژوهش مدیران مدارس استان قم در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد آنها 944 نفر بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 274 نفر برآورد که با توجه به ریزش های احتمالی تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند، اما به دلیل 10 پرسشنامه مفقوده تحلیل ها برای 290 نفر انجام شد. برای رهبری فرهنگی پرسشنامه محقق ساخته 129 گویه ای با طیف لیکرت 5 درجه ای طراحی و شاخص های روانسنجی آن مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان و روایی سازه ابزار با روش تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS نسخه 25 بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان داد که روایی محتوایی ابزار با نظر متخصصان تایید و بررسی روایی سازه حاکی از آن بود که تعداد 11 گویه به دلیل بار عاملی کمتر از 3/0 از ابزار حذف و ابزار نهایی 118 گویه داشت. پرسشنامه سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس دارای 25 عامل بود که بار عاملی و روایی همگرای همه عامل ها بالاتر از 5/0 و پایایی همه آنها بالاتر از 70/0 بود.بحث و نتیجه گیری: پرسشنامه سنجش رهبری فرهنگی در مدیران مدارس با 25 عامل دارای شاخص های روانسنجی مناسبی بود. بنابراین، مسئولان
نقش فضای سایبری بر تغییرات سبک زندگی (با تأکید بر جوانان شهر یزد)
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹
81 - 100
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مجموعه ای از ارزش ها، طرز تلقّی ها، شیوه های رفتاری و سلیقه هاست که متأثّر از نوع باورها (جهان بینی) و ایدئولوژی حاکم بر فرد و جامعه است. در دنیای مدرن امروز، رشد بی رَویه رسانه ها و فنّاوری های نوین اطّلاعاتی باعث شده تا فضای مجازی بر همه ابعاد زندگی انسان سایه افکند. فضای مجازی دنیایی جدید و موازی است که با خطوط ارتباطی جهان خلق و نگهداری می شود و جزئی از زندگی اجتماعی و آمیخته با آن است. این پژوهش با هدف بررسی نقش فضای سایبری بر تغییرات سبک زندگی (با تأکید بر جوانان) انجام شده است. روش تحقیق حاضر کاربردی، توصیفی و پیمایشی بوده است. جامعه آماری، جوانان شهر یزد (182094 نفر) بودند که تعداد 384 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور سنجش سبک زندگی از مقیاس شیردل و همکاران (1400) و برای سنجش استفاده از فضای مجازی از مقیاس محقّق ساخته استفاده شده است. داده های به دست آمده با نرم افزار spss نسخه 24 پردازش و تحلیل شد. یافته های حاصل از ضرایب رگرسیون نشان داد فضای مجازی بر مؤلّفه های سبک زندگی «استفاده از سبک های فراغتی نوین، استفاده از سبک زندگی دینی، مدیریت بدن، استفاده از رسانه های خارجی، استفاده از سبک زندگی ورزشی و استفاده از رسانه های نوین»، به ترتیب تأثیر 6/42، 9/38، 4/21، 2/33، 4/18 و 7/46درصد دارد (0.05P < )؛ بنابراین آموزش، آگاه سازی و تقویت رسانه های داخلی برای مقابله با اثرات منفی فضای مجازی بر جوانان، بسیار ضروری است.
بررسی منحنی کوزنتس شادی و محاسبه شاخص شادی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
133 - 157
حوزههای تخصصی:
نبود رابطه نزدیک بین رفاه اقتصادی و رفاه ذهنی توجه بیش از پیش اقتصاددانان را به منظور جایگزینی رویکرد ذهنی برای اندزاه گیری و ارزیابی رفاه فردی و اجتماعی به جای رویکرد عینی به خود جلب نموده است؛ برای این منظور شاخصی با عنوان شادکامی معرفی شده است در این مطالعه، براساس متغیرهای شاخص شادی ناخالص ملی، شاخصی متناظر برای استان های ایران معرفی و با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره و روش تاپسیس طی دوره 1394-1384 محاسبه و رتبه بندی شد. نتایج این رتبه بندی نشان می دهد، به طور متوسط در طول دوره زمانی مورد بررسی، استان های تهران، کهگیلویه و بویراحمد و اصفهان به ترتیب دارای بالاترین میزان شادی در کشور بودند و استان های سیستان وبلوچستان، خراسان جنوبی و کرمانشاه به ترتیب در رتبه های پایین شادی قرار گرفته اند. نکته حائز اهمیت در محاسبات شادی، قرار گرفتن استان های مرکزی در رتبه-های بالاتر از استان های مرزی کشور است که این موضوع نشان دهنده تمرکززایی شادی در مرکز کشور به دلیل تسهیل امکانات رفاهی در این مناطق می باشد. همچنین به جهت بررسی توزیع نابرابری شادی در ایران، از رابطه کوزنتس به دو روش حداقل مربعات معمولی (OLS) و حداقل مربعات پایدار (RLS) برای اطلاعات مقطعی 30 استان کشور استفاده شد که نتایج آن گویای رابطه U شکل معکوس بین شادی و نابرابری آن است. به عبارتی در ابتدا با افزایش شادی، نابرابری شادی افزایش می یابد، ولی از یک نقطه به بعد به دلیل فراگیر شدن امکانات رفاهی برای عموم مردم، با افزایش شادی، نابرابری حاصل از آن کاهش می یابد.
ارائه الگوی شایستگی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
319 - 331
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی برای مدیران دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر آمیخته(کیفی- کمّی) و از نظر هدف، پژوهشی کاربردی بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه در دانشگاه آزاد خراسان رضوی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. متون مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و با نرم افزار Maxqda تحلیل شدند. جامعه آماری در بخش کمّی کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد خراسان رضوی (10 واحد) به تعداد 1092 نفر در سال 1398 بودند که حجم نمونه 284 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای بود که مطابق یافته های کیفی تدوین شد و روایی آن به شکل صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ حاصل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری- تفسیری با نرم افزار MICMAC جهت تدوین الگوی مفهومی و برای اعتبارسنجی الگو از معادلات ساختاری با نرم افزار Smart pls استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد شایستگی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی در 7 مؤلفه(شایستگی ارتباطی انسانی، شایستگی ادراکی، شایستگی مدیریتی، شایستگی حرفه ای، شایستگی اعتقادی و ارزشی، شایستگی فردی و شایستگی سازمانی) و 47 شاخص قابل طبقه بندی است. نتایج معادلات ساختاری با رویکرد Smart pls نیز نشان داد مجموعه متغیرهای الگو توانستند به میزان 75/0 واریانس شایستگی را پیش بینی کنند. برازش کلی مدل نیز 37/0=GOF حاصل شد که نشان دهنده مطلوبیت کلی مدل است. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت در الگوی ارائه شده، مؤلفه شایستگی اعتقادی- ارزشی متغیر بنیادی است که بر سایر سطوح شایستگی اثرگذار است، لذا توجه به این شایستگی برای انتخاب مدیران دانشگاه آزاد اسلامی قابل توجه است.
شناسایی مولفه های رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی با استفاده از روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
254 - 265
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون چاپی درباره رشد حرفه ای معلمان و مدیران در پایگاه های اطلاعات علمی بین سال های 2019-2000 بودند که با توجه به ملاک های مورد نظر تعداد 52 مورد با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها پس از جمع آوری با روش فیش برداری به کمک کدگذاری باز، محوری و انتخابی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی بر اساس سند تحول بنیادین 206 مضمون پایه، 53 مضمون سازمان دهنده و 16 مضمون فراگیر شامل ویژگی های معلمان، انگیزه معلمان، برنامه رهبری، گروه معلمان، گروه آموزشی، تخصصی- حرفه ای، رشد حرفه ای، مسائل و مشکلات معلمان، عوامل مدرسه، شرایط محیطی- آموزشی، شرایط محیطی- کلان، درگیری معلمان در فعالیت های حرفه ای، ارشادگری، شبکه سازی، راهبردهای آموزشی و پیامدهای فردی داشت. همچنین، مضامین جهانی رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی شامل 20 مضمون پایه، 8 مضمون سازمان دهنده و 1 مضمون فراگیر شامل مولفه های جهانی و هشت مضمون فراگیر ارشادگری، شبکه سازی، رهبری، تخصصی- حرفه ای، گروه آموزشی، گروه رهبران، راهبردهای آموزشی و پیامدها بود.نتیجه گیری: با توجه به مضامین شناسایی شده، برنامه ریزی برای رشد حرفه ای معلمان و مدیران آموزش ابتدایی ضروری است که برای این منظور می توان شرایط بهبود مضامین را فراهم کرد.
دیالکتیک اجتماعی فضا و فرهنگ؛ بازشناسی و تبیین جامعه شناختی توزیعِ فضایی فرهنگ در شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
27 - 71
حوزههای تخصصی:
مقاله قصد دارد با استفاده از مفهوم عدالت فضایی، به فهمِ الگوی عینیت یافته فرهنگ در شهر اراک دست یابد تا ضمن فهم جایگاه فرهنگ در نظام برنامه ریزی شهری به تشخیص وضعیت تخصیص و نحوه توزیع انواع کاربری های فرهنگی؛ به عنوان بستر شکل گیری فعالیت های فرهنگی و میزان انطباق آن با نیازها و استحقاق فرهنگی شهروندان بپردازد. روش ترکیبی با رویکرد تبدیلی هم زماناست، داده ها در مراحل کمی و کیفی به طور هم زمان جمع آوری و تحلیل شده اند. در بخش کمی، جمع آوری داده ها شامل ِمیزان و نوع تقاضاهای فرهنگی و متغیرهای ملاک استحقاق با ابزار پرسشنامه و روش نمونه گیری متناسب با حجم انجام شد. جمع آوری اطلاعات مربوط به مطالعات کالبدی (میزان و نحوه توزیع کاربری های فرهنگی در مناطق شهر) با تحلیل ثانویه انجام و تمامی اطلاعات در نرم افزارGIS مکانی گردید. طبق نتایج الگوی توزیع فضایی فرهنگ در مناطق شهر اراک مسئله مند، ناکارا و ناعادلانه است. این توزیع در مناطق شهری محدود، ناکارا و نابرابر بوده و ارتباط معناداری بین ملاک منفعت عمومی با ملاک نیاز و استحقاق فرهنگی شهروندان در شهر اراک وجود ندارد.
فهم خانه داری به عنوان یک شغل و چالش های آن از منظر زنان خانه دار شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۶
95 - 137
حوزههای تخصصی:
زنان همیشه و همواره در جامعه با خانه و خانه داری تعریف شده اند، فعالیت و زحمات آنان به دلیل بی مزد بودن مورد غفلت عامه مردم واقع شده است. در این پژوهش با روش کیفی و با رویکر نظریه ی داده مبنا، سعی شده است با انجام مصاحبه های عمیق با 22 زن، 20 تا 60 سال شهر قم، فهم آنان از خانه داری به عنوان یک شغل و چالش های آن، مورد بررسی قرار گیرد. طبق یافته های پژوهش مهمترین مسئله ای که زنان با آن روبرو بوده اند، هنجارهای مردسالارانه ی نهادینه شده بوده و دلایلی که منجر به شکل گیری این مسئله شده است را می توان در تصورات قالبی و کلیشه های جنسیتی و تداوم سنت های پیشین، جامعه پذیری متفاوت مردان و زنان، ایدئولوژی تقسیم کار جنسیتی، ارتباطات اجتماعی محدود زنان وهمچنین عدم ارزش گذاری کارخانگی جستجو کرد. این چالش ها باعث شده تا استراتژی هایی مانند بازاندیشی در هنجارهای مردسالارانه، تبعیض مثبت، پرورش نسل، غربالگری سنت ها، اختصاص یارانه، ارائه ی بیمه ی رایگان، حمایت مالی توسط دولت، دیده و شنیده شدن توسط جامعه، و همچنین کارآفرینی اینترنتی، از منظر زنان جهت کاهش و کم کردن فشار ناشی از این چالش راهگشا باشد.
کار روشنفکری و جامعه مخاطره: مقایسه ای میان جامعه شناسی انتقادی میشل فوکو و یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: از آغاز دوران جدید، جنبش روشنفکری، خود را به مثابه مهم ترین طبقه تولیدکنندگان فکر و محرک تأسیس نهادهای فرهنگی و سیاسی در جوامع معرفی و تثبیت نموده اند. آن ها با توجه به زمینه و زمانه خود، نوشتن را به محمل و امکانی برای واکنش جدی و مستدام به بحران ها و دیگر شقوق ازهم گسیختگی های جامعه بشری تبدیل می کنند. در نوشتار حاضر با توجه به بحران های بدخیم دامن گیر زیست جهان امروزی، ماهیت و کار روشنفکری با تمرکز بر جامعه شناسی انتقادی دو متفکر برجسته به بحث و بررسی گذاشته شده است. از این قرار پرسش اصلی آن است که جامعه دستخوش مخاطره ها در رویکرد انتقادی میشل فوکو و یورگن هابرماس چه جایگاهی دارد؟ در پاسخ به این پرسش واره نشان داده می شود که هرچند دو نظریه پرداز سویه های معرفتی متمایز و متخالف دارند اما دستگاه نظری شان پیوند وثیق با شرایط جامعه در مخاطره معاصر دارد. هدف این پژوهش بررسى انتقادى مواجهه جامعه شناسی انتقادی معاصر در دوران جوامع پساها «پساکرونا» است. روش مطالعه: مقاله با توجه به الگوی نظری «سیاست زندگی» به نگارش درآمده و روش آن تطبیقی است.یافته ها: این رویکرد با تمرکز بر مواجهه میان فوکو و هابرماس است و به منظور تبیین این فرضیه مواضع آن ها درزمینه ی هستی شناسی انتقادی زمان حال بررسی و آثار آن در نوع و شکل مواجه با بحران های فراگیر جامعه دوران «پساها» موردبررسی نقادانه قرار گرفته است. نتیجه گیری: با بررسی یافته های حاصل از اندیشه فوکو و هابرماس و سنجش منش انتقادی آن ها در جهان درگیر بحران ها و مخاطرات می توان نتیجه گرفت که کار و عمل روشنفکرى یک نوع پراتیک جمعى و مشارکتى، آن هم در بستر سپهر عمومى در جهان سرشار از مخاطرات است.
بازنمایی گفتمان- ایدئولوژی دولت اعتدال در نظام آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف و شاخصه های نظام آموزشی، از زمان تحقق جمهوری اسلامی ایران، ایجاد و بسط گفتمان ایدئولوژیکی در ساحت جامعه بوده است. به طوری که تاریخ این نهاد، پس از انقلاب اسلامی، نشان می دهد تحولات گسترده ای در آن صورت گرفته است. این تغییرات متأثر از تغییر و تحول گفتمان ها در نظام جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب گفتمان- ایدئولوژی غالب صورت پذیرفته است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و روش- نظریه لاکلائو و موفه، به مطالعه ی گفتمان- ایدئولوژی آموزش و پرورش در دولت اعتدال پرداخته و با توصیف و تبیین ماهیت و عناصر گفتمانی آموزش وپرورش، رویکرد گفتمان غالب در نظام آموزش وپرورش بررسی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد نظام آموزش وپرورش در دولت اعتدال از بعد گفتمانی به عناصر گفتمانی لیبرالیسم اسلامی نزدیک شده است. لذا بر مشارکت، حقوق شهروندی، انتقادگری، عقل محوری، تحول آفرینی، خلاقیت و نوآوری، شایسته سالاری تخصص محورانه، مهارت آموزی، قانون محوری و قانون مداری و... در اسناد خود تأکید دارد. عناصر گفتمانی فوق در چهارچوب عناصر گفتمانی نظام نوین جهانی تعامل محورانه قابل طرح است. همچنین یافته ها نشان می دهد سوژه مدنظر دولت اعتدال، سوژه سیاسی است که با عناصر و دقیقه های گفتمانی نظام لیبرال دموکرات انطباق دارد و این امر در اسناد بالادستی و کتب درسی آموزش وپرورش در رابطه با دانش آموزان کاملاً مشهود بود
تغییر و تطور پژوهش ها و قوانین مرتبط با مددکاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
153 - 174
حوزههای تخصصی:
تداوم و توسعه هر علمی وابسته به پژوهش هایی است که در حیطه آن علم به انجام می رسد. ایستایی در پژوهش های صورت گرفته در یک رشته علمی، زمینه ساز رکود در آن حوزه معرفتی می شود و پویایی در تحقیقات، ضمانت بخش توسعه آن علم و رشد عالمانش می گردد. از این رو، برای کسب آگاهی از این که جایگاه یک رشته علمی در شرایط کنونی چگونه است، چه فرایندی را تا کنون طی کرده و چه چشم اندازی را پیش رو دارد، نیاز به انجام یک تحقیق درون کاوانه دارد. برای تحقق این امر، مجموع تحقیقات انجام شده در یک عرصه علمی، خود به مثابه موضوع یا قلمرویی برای یک پژوهش مستقل نقاد شناخته شود. بر پایه چنین پژوهشی، می توان به نقاط ضعف و قوت یک رشته علمی پی برد؛ می توان محدودیت های آن را شناسایی کرد و فرصت های پیش رویش را باز شناخت. ابتناء تحقیق حاضر نیز بر همین قاعده است؛ یعنی تلاش شده است که پژوهش های دانشگاهی انجام شده در رشته مددکاری اجتماعی ایران در طی پنج دهه از عمر پژوهش مدار این رشته مورد بررسی نقادانه قرار گیرد. افزون بر این، تلاش شده است تا ارتباط موضوعی قوانین مصوب با این رشته علمی واکاوی شود. برای بررسی هر دو حیطه مورد بررسی، از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. در کاربست این روش، 645 پژوهش دانشگاهی و 169 سند قانونی مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله یافته های این تحقیق می توان به ارتباط میان نهاد علم و نهاد قانون گذاری اشاره کرد که در طی دوران مورد بررسی، همگرایی ها و واگرایی هایی را تجربه کرده است.
جنبش تنباکو و پیداییِ «مردم» در عرصه سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
195-217
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسیِ ظهور پدیده ای نو در عرصه سیاست و مناسبات قدرت در ایران است. این پدیده نو همانا ظهورِ نوعی از سیاست ورزی است که بنیادِ مشروعیتِ دعاوی و مطالبات خود را برمبنای «مردم» و خواست و اراده آنان بنا می نهد. با واکاویِ تاریخ تحولات سیاسیِ ایران معاصر براساس آرای ارنستو لاکلائو در باب «امر سیاسی» و «سیاست مبتنی بر مردم» و به روش تحلیل گفتمان، به این نتیجه رسیدیم که به رغم تعدد جنبش ها، شورش ها و مقاومت ها در شهرها و روستاها در برابر حاکمان محلی و قدرت مرکزی، در «جنبش تنباکو» است که ما با نوعِ جدیدی از کردارِ سیاسی مواجه می شویم که خواست ها و مطالبات خود را به نام «مردم» و به نمایندگی از «مردم» طرح می کند.
خرده فرهنگ لوطی ها و تجربه طرد اجتماعی (مطالعه ی موردی لوطی های شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۸
105 - 145
حوزههای تخصصی:
لوطی ها در شهر خرم آباد در حاشیه ها و محلات پایین سکونت دارند و به مشاغل و فعالیت های فرودستانه مشغول اند. فرهنگ کلیِ جامعه با به-حاشیه راندن این خرده فرهنگ از آن یک دیگریِ فرودست ساخته است که توان انطباق خود با تحولات جامعه مدرن را ندارد. پرسش این است که لوطی ها این طردشدگی اجتماعی را چگونه در متن خرده فرهنگ خود تجربه می کنند. پژوهش حاضر با اتکا به نظریه خرده فرهنگ مکتب بیرمنگام و با به کارگیری روش مردم نگاری انتقادی کوشیده است تا تجربه طرد اجتماعی نزد لوطی های شهر خرم آباد را تحلیل کند. از طریق مصاحبه فردی روایت های بیست نفر از لوطی های این شهر از تجربه طرد اجتماعی گزارش و از طریق تحلیل مضمونی تفسیر شده است. طبق روایت لوطی ها، آن ها بیش از هر چیز از روابط همسایگی، مشارکت اجتماعی، میدان های آموزشی و ورزشی و از قلمرو سبک زندگیِ مدرن طرد شده اند. و علل این طرد بسته به موقعیت می تواند اصرار بر تداوم پیشه مطربی، فقر بین نسلی، تحقیر اجتماعی، تلقی ذات گرایانه از لوطی بودن، تابوی ناپاکی، کلیشه های رایج، نداشتن اصالت عشیره ای و نوع بازنمایی رسانه ای باشد. این طردشدگی در زندگی لوطی ها واجد پیامدهای گوناگون است، از جمله فرودستی اقتصادی، منع ازدواج های برون گروهی، مهاجرت به شهرهای دیگر، سرخوردگی از پیشه نوازندگی، انزجار از فرهنگ کلیِ جامعه، کتمان هویت خویش و احساس زائد بودن. در چنین وضعیتی، لوطی ها راه چاره را در مقاومت های خرده فرهنگی می بینند،
تجربه زیسته اعضای هیأت علمی از تعامل استاد - دانشجو در محیط های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
193 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته اعضای هیأت علمی از راهبردهای تعامل استاد - دانشجو در محیط های دانشگاهی بود. روش شناسی: روش پژوهش پدیدارشناسی بود که طی آن ادراکات و فهم اعضای هیأت علمی از تعامل با دانشجویان بررسی گردید. جامعه آماری شامل همه اعضایهیأت علمی دانشکده های علوم و فیزیک دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 81 نفر بود. با نمونه گیری هدفمند و رسیدن به اشباع نظری، 18 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. از طریق بررسی عمیق پژوهش های انجام شده در موضوع تعامل استاد – دانشجو، سوالات مصاحبه تهیه گردید و مصاحبه ها به شکل نیمه ساختاریافته انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از شیوه کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که شرایط شکل گیری تعامل استاد - دانشجو، شامل عوامل زمینه ساز و افزایش دهنده تعامل مانند درک موضوع درسی توسط دانشجو، برگزاری ساعات رفع اشکال و وجود انگیزه در استاد و دانشجو، و عوامل کاهش دهنده تعامل مانند ماهیت تئوری دروس، سطح علمی پایین دانشجو، حجم بالای کار عملی و تحقیقاتی، زمان محدود و عدم اعتماد به نفس دانشجو بودند. نتایج همچنین نشان داد که راهبردها و روش های تعامل با دانشجو شامل راهبردهای عام، شرایط مدار و دانشجومدار بودند. علاوه بر این، پیامدهای اتخاذ راهبردهای تعامل استاد - دانشجو نیز شامل پیامدهای مبتنی بر دانشجو مانند تاثیرات علمی، شخصیتی، اجتماعی، شغلی، و همچنین پیامدهای مبتنی بر استاد مانند کسب تجربه، به روز شدن اطلاعات و دانش استاد، احساس رضایت درونی، و دریافت بازخورد برای شناسایی نقاط قوت و ضعف بودند.بحث و نتیجه گیری: نتایج حاصل دلالت های مهمی برای برنامه ریزان درسی آموزش عالی در راستای بهبود زمینه های تعامل استاد - دانشجو دارد. بر این اساس لازم است که از محتوای تعاملی با ماهیت عملی و مشارکتی، و شیوه های تدریس مبتنی بر راهبردهای تعاملی مختلف استفاده شود و برای دسترسی بیشتر دانشجو به استاد از طریق فعالیت های خارج از کلاس و فراهم آوردن فرصت ارتباط بیشتر دانشجو با استاد در سطحی شخصی تر برنامه ریزی گردد.
نسبت نهضت آزادی ایران با تکثرگرایی و مداراجویی سیاسی؛ از پیروزی انقلاب تا تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (بهمن 1357 -آذر 1358)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
163-194
حوزههای تخصصی:
اگرچه در روند گسترش و پیروزی انقلاب ایران، در سال های 1356 تا 1357، جریان اسلام گرا نقش تعیین کننده ای ایفا کرد، اما انقلاب ایران از حضور و مشارکتِ مؤثرِ احزاب و گروه ها سیاسیِ چپ، ملی گرای لیبرال و برخی گروه ها دارای گرایشاتِ توأمانِ اسلام گرا، چپ و ملی گرا نیز برخوردار شد. نهضت آزادی ایران، که ارتباطِ نزدیکی هم با جریان اسلام گرا داشت، نقشِ مهمی در تحولات دوره انقلاب ایفا کرد. با توجه به اینکه، امام خمینی، رهبر انقلاب، تکثرگرایی و سیاست ورزیِ حزبی را در چارچوب نظام جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته بود؛ در مقاله پیشِ رو تلاش می شود، به این پرسش پاسخ داده شود که نهضت آزادی ایران، از آستانه پیروزی انقلاب تا تصویب و تأییدِ نهاییِ قانون اساسی در آذر 1358، که چارچوب حقوقی قانونیِ نظام جمهوری اسلامی را بنیان نهاد، چه رویکردی به تکثرگرایی، تحزب و مداراجوییِ سیاسی، در میان احزاب و گروه ها سیاسیِ سهامدارِ انقلاب، داشت؟ پژوهش حاضر به روش بررسی تاریخی (توصیفی تحلیلی) و با بهره گیری از تکنیک ردیابی فرایند انجام می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد نهضت آزادی ایران، که گرایش سیاسی و مبانی فکری آن ترکیبی از اسلام و ملی گراییِ لیبرال بود، به رغمِ انتقاداتی که به گرایشات و عملکردِ جریان هایِ مختلفِ سیاسیِ داشت، خواستار تعامل و مداراجوییِ سیاسی در میان احزاب و گروه ها سهامدار انقلاب بود. نهضت آزادی ایران، از تکثرگرایی، تحزب و سیاست ورزیِ مسالمت آمیزِ حزبی، در چارچوب نظام جمهوری اسلامی، حمایت می کرد.