فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۰۱ تا ۶٬۲۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
مصرف گرایی در سبکزندگی مدرن و دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
موضوع «مصرف گرایی» یکی از ویژگی ها و ترجیحات سبکزندگی غربی است که تحت تأثیر تحولات ناشی از انقلاب صنعتی به ویژه غلبه نظام سرمایه داری متأخر در چند دهه اخیر به ظهور رسیده است. همچنین مصرف گرایی از رهگذر فرآیند جهانی شدن، ارتباطات گسترده جوامع، اشاعه فرهنگی، رسانه های جهان گستر به رویه نسبتا رایج و شایع جامعه جهانی تبدیل شده است.
در تبیین علل و عوامل مؤثر در رواج و نفوذ روزافزون این فرهنگ و نیز پیامدهای فردی و اجتماعی آن تاکنون دیدگاه های مختلفی با رویکردهای روان شناختی، روان کاوی، جامعه شناختی و مطالعات فرهنگی، اقتصادی، ارتباطاتی و الهیاتی عرضه شده است. در این رویکردها، بیش از جنبه های اقتصادی به جنبه های فرهنگی و اجتماعی این پدیده، توجه شده است.
این نوشتار درصدد است که با ارجاع ضمنی به دیدگاه های ارائه شده، جایگاه این رفتار را در سبکزندگی غالب و رایج کنونی، از ابعاد مختلف و با رویکرد غالب مطالعات فرهنگی، تحلیل کند و در پایان به صورت گزاره وار و مختصر به خطوط عام الگوی مصرف از دیدگاه اسلام توجه دهد. روش آن در مقام گردآوری اطلاعات اسنادی و در مقام بررسی آن ها، تفسیری، تعلیلی و تحلیلی است.
تأثیر کاهش سرمایه اجتماعی بر آنومی اجتماعی زنان ساکن شهر تهران. اعظم پاک خصال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنومی اجتماعی به مطالعه بی نظمی ها و نابسامانی های اجتماعی و اعمال و رفتاری می پردازد که در اجتماع غیر طبیعی تلقی می گردد و نیز شرایطی را مورد بررسی قرار می دهد که اصول و هنجارهای ارزشمند جامعه مورد بی توجهی و یا تخطی قرار می گیرد در دوران کنونی آنومی اجتماعی در جامعه ما متوجه همه قشرها و گروه های اجتماعی از جمله زنان است. در این میان عارضه پذیری در میان این گروه اجتماعی به دلایل مختلف از اهمیت بیشتری برخوردار است. چرا که این موضوع هم به نقش و کارکرد زنان در امور تربیتی، اجتماعی و فرهنگی ارتباط دارد و هم با توجه به افزایش انحرافات اجتماعی در میان دختران جوان در سال های اخیر تبعات و پیامدهای آن برای سایر قشرهای جامعه و در نهایت در کلیت اجتماعی نگرانی های بیشتری را همراه داشته است. با توجه به این مسأله در این مقاله سعی بر این است که به بررسی آنومی اجتماعی زنان ساکن در شهر تهران با توجه به نقش سرمایه اجتماعی در آن بپردازیم. برایناساس شاخص هایسرمایه اجتماعی که شاملاعتماد و حمایت های اجتماعی (سرمایه اجتماعی شناختی) و مشارکت های اجتماعی (سرمایه اجتماعی ساختاری) می باشد، موردبررسیقرارمی گیرند. در این پژوهش ازنظریه های کنترل اجتماعی و پیوند اجتماعی و نظریه فشار استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان 40-18 سال ساکن در شهر تهران است. روش این پژوهش پیمایشی است و پرسشنامه ابزار اصلی گردآوری اطلاعات مورد نیاز است. نمونه ها از طریق روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، با حجم نمونه ای برابر با 400 نفر، از مناطق دو، هشت و شانزده شهر تهران انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آماره های مختلفی چون تحلیل همبستگی و تحلیل چندگانه انجام گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین تمام ابعاد سرمایه اجتماعی با آنومی اجتماعی زنان رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. واژه های کلیدی: سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی، آنومی اجتماعی، زنان
فرهنگ سیاسی و مشارکت سیاسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان در کشورهای جهان سوم هم برای رشد و توسعه جوامع و هم برای خود شکوفایی زنان روز به روز افزایش می یابد، و ضرورت مطالعه آن بیشتر می شود. در این مقاله به تأثیر فرهنگ سیاسی زنان بر روی مشارکت سیاسی آنان می پردازیم. با استفاده از نظریه اینگلهارت و سایر نظریه ها درباره تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی فرضیات تحقیق مطرح و با استفاده از روش پیمایشی، داده های لازم جمع آوری و تجزیه و تحلیل شدند. جامعه آماری پژوهش زنان بالای 20 سال شهر یزد بودند که با روش نمونه گیری تصادفی 385 نفر از آنان انتخاب و پرسشنامه های تهیه شده تکمیل گردیدند. نتایج تحقیق حاکی از این بود که فرهنگ سیاسی زنان بر روی مشارکت سیاسی آنان تأثیر می گذارد. همچنین همه مولفه های فرهنگی سیاسی، شامل نگرش نسبت به نظام سیاسی، نخبگان سیاسی حاکم، دانش (تجهیز) سیاسی، نگرش زنان نسبت به توانمندی سیاسی خود، و هنجارمند دانستن مشارکت سیاسی زنان با مشارکت سیاسی زنان رابطه معنی دارِ مثبت نشان دادند.
تحلیل جامعه شناختی اندیشه و کنش سیاسی سید حسن تقی زاده (با تکیه بر دورة مشروطیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در چارچوب ره یافت جامعه شناسی تاریخی و به کمک مبانی نظری جامعه شناسی شناخت مانهایم درصدد شناسایی مبانی اجتماعی و فکری و نیز تحلیل کنش سیاسی شخصیت سید حسن تقی زاده در قامت یک روشن فکر و کنشگر سیاسی دوران مشروطیت است. ویژگی هایی مانند موقعیتمندی و عدم استقلال اندیشه از بستر اجتماعی (مؤلفه های این بستر نزد مانهایم گوناگون و گسترده است)، تاریخمندی اندیشه و تا حدی توجه به ذهنیت فرد نزد جامعه شناسی مانهایم عناصر نظری مناسبی بود که در بازشناسی اندیشة سیاسی تقی زاده و شناسایی فرایند تبدیل وی به یک کنشگر فعال سیاسی به کار گرفته شد. به علاوه، در این مقاله برای شناسایی ارتباط و نوع کنش با بنیان های اجتماعی و فکری تقی زاده، از مفهوم کنش و اجزای آن استفاده شده است. براساس این به چگونگی و تا حدی به چرایی رابطه بین بنیان های اندیشه و کنش سیاسی تقی زاده پاسخ می دهد و نتیجه می گیرد که جایگاه خانوادگی، رتبه اجتماعی و محیط زندگی تقی زاده از یک سو و علوم تجربی و انسانی غربی به ویژه تکامل گرایی و نیز معرفت پیشین (آموزه های اسلامی) وی، مبانی بنیادی تجددخواهی تقی زاده را تشکیل می دهند. با این مبانی جای شگفتی نیست که تقی زاده در اندیشه و کنش سیاسی آمیخته ای از اسلام، لیبرالیسم و سوسیالیسم را به نمایش می گذارد. این تحقیق با شیوة تحلیل کیفی به روش تاریخی و به کار گیری داده های متون تاریخی با تکیه به روش اِسناد و انتساب مانهایم انجام شده است.
بررسی تأثیر فرهنگ شهروندی بر میزان گرایش به قانون گریزی (مورد مطالعه شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله: قانون گرایی در هر جامعه سبب ایجاد استحکام و ثبات در مناسبات و روابط اجتماعی بین فردی و برقراری آرامش و احساس امنیت جامعه می شود و قانون گریزی مترادف با نظم گریزی است که عوارض آن قانع نبودن شخص به حقوق خود، تعرض به حقوق دیگران، عدم انجام تکالیف، گریز از مسؤولیت و رسیدن به مقصود به هر طریق ممکن است که می تواند ارکان سلامت روانی و اجتماعی جامعه را تهدید کند. با افزایش شهرنشینی انواع ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی پدیدار می شود. بی توجهی به قوانین شهرنشینی و رعایت نکردن حقوق شهروندی موجب هرج و مرج و بی نظمی اجتماعی می شود. بنابراین، هدف این مقاله بررسی تأثیر فرهنگ شهروندی بر میزان گرایش به قانون گریزی بوده است. روش: روش انجام پژوهش پیمایش بوده است. جامعه آماری، ساکنان 45-18 ساله شهر یاسوج بود که با استفاده از جدول لین تعداد 381 نفر به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که برای تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین فرهنگ شهروندی و گرایش به قانون گریزی، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین، بین هر یک از ابعاد فرهنگ شهروندی (مسؤولیت پذیری اجتماعی و مشارکت اجتماعی) و گرایش به قانون گریزی رابطه معناداری وجود دارد. مردان و افراد مجرد گرایش بیشتری به قانون گریزی، نسبت به زنان و افراد متأهل دارند.
ارزیابی اثر توزیع درآمد، تورم و نرخ باسوادی بر میزان سرقت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خسارات جانی و مالی فراوان پدیده سرقت، دولت ها را از همان ابتدا به مبارزه با این پدیده وادار کرده است. برای مبارزه اساسی با پدیده سرقت باید با علل آن به مبارزه برخاست؛ نه با معلول. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثر توزیع درآمد، تورم و نرخ باسوادی بر میزان سرقت در ایران در فاصله زمانی فصل اول سال 1363 تا فصل چهارم سال 1391 با استفاده از روش هم انباشتگی یوهانسن- جوسیلیوس است. نتایج حاصل از پژوهش دلالت بر این دارد که اثرگذاری ضرایب متغیرها بر اساس مبانی نظری مورد انتظار بوده و از نظر آماری نیز معنی دار هستند؛ به طوری که هریک از متغیرهای نابرابری درآمدی و نرخ تورم تأثیر مثبت بر میزان سرقت و متغیر نرخ باسوادی تأثیر منفی بر میزان سرقت دارد.
مقایسه سبک زندگی سلامت محور در بین گروه های مختلف زنان شهر یزد (باتاکید برزنان شاغل وغیر شاغل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه، مقایسه سبک زندگی سلامت محور در بین زنان شاغل آموزش و پرورش با غیر شاغلین می باشد. روش این تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری زنان شاغل آموزش و پرورش مقطع ابتدایی ناحیه یک یزد در سال 1392 است. که بر اساس فرمول کوکران تعداد 120 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش تصادفی انتخاب شده است. هم چنین برای مقایسه سبک زندگی بین شاغلین و غیر شاغلین تعداد 120 نفر از خواهران این زنان که غیر شاغل بوده اند نیز از آنها این اطلاعات جمع آوری گردیده است. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد LSQاست. که به روش مصاحبه حضوری اطلاعات آن جمع آوری شده است. اعتبار آن از طریق اعتبار صوری و پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. برحسب یافته های پژوهش بین سبک زندگی سلامت محور زنان شاغل و غیر شاغل رابطه معنادار وجود دارد. اما بین این سبک زندگی و وضعیت سکونت رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین سن و بعد خانوار با سبک زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. اما بین تحصیلات و سبک زندگی رابطه معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد به ترتیب تحصیلات و سن، 10 درصد تغییرات سبک زندگی سلامت محور را تبیین می کند.
دیدگاه مقام معظم رهبری در ارتباط با مسائل حقوق بشری
حوزههای تخصصی:
حفظ حقوق بشر و کرامت انسانی از مباحث اساسی و مورد تأمل در هر جامعه ای است و دولتمردان کشورهای مختلف هر یک به گونه ای سعی دارند حتی در ظاهر دم از آن بزنند. مقام معظم رهبری در بیانات مختلف خود و در مراسم گوناگون دیدگاه خود را نسبت به این امر مهم آشکار ساخته و به گوش جهانیان رسانده اند. در این تحقیق بیانات و دیدگاه های آیت الله خامنه ای درباره حقوق بشر و برخی از موارد نقض آن توسط بزرگترین مدعی دروغین حقوق بشر یعنی آمریکا به رشته تحریر درآمده است.
«مفهوم» در جامعه شناسی: چیستی، چگونگیِ شکل گیری و کارکردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه شناسی و نظریه های اجتماعی، مفهوم نقش بسیار مهمی دارد. مفاهیم زیادی وضع شده اند و آثار زیادی هم برای توضیح این مفاهیم نوشته شده اند. مسئله این است که مفاهیم چه هستند؟، چگونه شکل می گیرند؟ و چه کارکردایی برای علم دارند؟ و صاحب نظرانی که بیشتر از بقیه به مفهوم توجه داشته اند این سوالات را چگونه توضیح داده اند. کانت از مقولات به مثابه مفاهیم ماقبل تجربی سخن می گفت، هگل روی خود-تکاملی مفهوم تأکید می ورزد، مارکس برعکس هگل، مفهوم و دیالکتیک مفاهیم را بازتاب جهان واقعی می داند، نیچه بر روی ماهیت استعاری مفاهیم متمرکز است و آن ها را گورستان ادرکات تلقی می کند. دورکیم برعکس کانت، بر ماهیت پسینی و اجتماعی مفاهیم تأکید دارد و بلومر بر نقش کلیدی مفاهیم در علم و کارکردهای آن تمرکز دارد. صاحب نظران مذکور گرچه فیلسوف یا جامعه شناس هستند ولی رهیافت آن ها در تحلیل مفاهیم در وهله اول، منطقی، سپس، روان شناختی و ادبی، و در وهله آخر، اجتماعی یا فرهنگی است.
مارکسیسم تحلیلی
حوزههای تخصصی:
مارکسیسمِ تحلیلی نخستین بار در سال 1978 ودر اثری تحت عنوان نظریه تاریخ مارکس نوشته ی جی. ای. کوهن مطرح شد. کوهنکانادایی با تباری یهودی و کمونیست، در آن اثر کوشیده بود تا با کمک تکنیک های فلسفه ی تحلیلی به تبیین ادعاهای ماتریالیسم تاریخی بپردازد.به احتمال زیاد دو گروه چنین کوششی را انحراف می دانستند. اگرچه مارکسیست ها و تندروهای دنیای انگلیسی زبان به دو اردوگاه هگلی و آلتوسری تقسیم شده بودند، در این دیدگاه هم نظر بودند که فلسفه ی تحلیلی از نوع آکسفوردی و کمبریجیِ آن، هم به لحاظ سیاسی محافظه کار است و هم چشم اندازهای آن در حد کسل کننده ای کوته فکرانه است. از سوی دیگر، فیلسوفانِ تحلیلی هم یامارکس رافاقد اهمیت فلسفی می دانستند، و یا دیدگاه های اصلی ماتریالیسم تاریخی در نظر آنان چیزی جزآمیزه تاریک اندیشی هگلی و خطاهای ساده ی فلسفی نبود. بااین همه، کوهن بر این باور بود که می توان از تکنیک های فلسفه با زبانی عادی برای تببین و ایضاح مهم ترین مدعاهای ماتریالیسم تاریخی و مقدمه ای ضروری برای ارزیابی صدق و کذب خود این مدعاها استفاده کرد.
تجربه زیسته دختران فراری از «خانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۴
513-530
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم خانه نزد دختران فراری پرداخته و با مطالعه تجربه زیسته این گروه تلاش شده تا به درکی مناسب از «خانه» نایل گردد و در گسترش دانش پایه موجود در خصوص پدیده دختران فراری نقشی درخور ایفا نماید. مطالعه حاضر به روش پدیدارشناختی و با استفاده از روش کلایزی انجام پذیرفته است. داده ها از طریق مصاحبه با 10 دختر در سن 15 تا 20 سال که مدت زمان زیادی از فرارشان نمی گذشت، جمع آوری گردیده است. یافته ها حاکی از درک پیچیده ای از خانه توسط شرکت کنندگان بود. در اصل، معانی خانه برای آن ها با «نبود» آن مرتبط بوده و هم زمان خانه ایده آل، واقعی، بی خانمانی و خانه جایگزین در ذهن این دختران لانه گزیده و در رفتارهایشان تجلی آن دیده می شود. بودن یا نبودن در این چارچوب، خود منشاء قضاوت هایی در خصوص آنان و شخصیت شان می باشد. در واقع درک معنای خانه به عنوان ساختی ذهنی، بخشی از شخصیت دختران را تشکیل داده و متأثر از هنجارها و ساختارهای غالب اجتماعی است. دخترانی که خارج از «خانه» باقی می مانند به عنوان منحرفان، ناقضان نظم اجتماعی و روسپی برچسب زده می شوند که از تصاویر اجتماعی «زن»، «دختر خوب» و «طبیعی» خارج شده و جامعه آن ها را به عنوان ساختار غیرزنانه و غیرخانگی برساخت می کند. خارج از خانه بودن، خود جواز چنین برچسبی را به تنهایی فراهم می آورد و منشاء مشکلات روانی، جسمانی و اجتماعی دختران فراری خواهد بود.
بررسی رابطه نابرابری های اجتماعی- اقتصادی و طرد اجتماعی گروه ها در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرد اجتماعی پدیده ای فرآیندی، رابطه ای، چندبعدی، نسبی، مبتنی بر عاملیت است که در سطوح مختلف و در هر زمان و مکان ممکن، در بین گروه های مختلف اجتماعی رخ می دهد. فرآیند طرد/ ادغام اجتماعی گروه های اجتماعی همواره عامل مهمی در نظم اجتماعی جامعه و رفاه و به سامانی گروه ها و افراد است. ازاین رو بررسی وضعیت طرد/ادغام گروه ها و عوامل مؤثر بر آن در کلانشهرها می تواند در تدوین بهتر سیاست های مرتبط با ادغام و رفاه اجتماعی اثرگذار باشد. به این منظور طرد/ادغام گروه های هویتی/ قومی کلانشهر اصفهان در پیوند با دسترسی به فرصت های اجتماعی اقتصادی و در مقایسه با ساکنان بومی برابری اجتماعی سنجش و تبیین گردید. یافته های تحقیق نشان داد همه گروه ها دسترسی یکسانی به منابع ندارند و برخی گروه ها تبعیض اجتماعی بیشتر و طرد اجتماعی به مراتب شدیدتری را تجربه می کنند و بین برابری اجتماعی، دسترسی به منابع و ادغام اجتماعی رابطه مثبتی وجود دارد. با این اوصاف لازم است دولت و جامعه با حمایت های اقتصادی و آموزشی و فرهنگ سازی در راستای برابری اجتماعی، از طرد اجتماعی گروه های آسیب پذیر و ایجاد بی نظمی های اجتماعی و سیاسی ممانعت به عمل آورند.
رابطه دینداری و شادکامی در معلولین جسمی حرکتی آسایشگاه های شهر تهران1(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۵ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۵۸
۲۳۸-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: می توان مدعی بود که دینداری کارکرد معنا بخشی به زندگی دارد و با خلق چشم اندازی مثبت در زندگی، تأثیر شگرفی روی شادمانی دارد. به منظور معرفت تجربی به این امر، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین دینداری و شادکامی در بین معلولین جسمی حرکتی آسایشگاه های شهر تهران می پردازد. روش: مطالعه حاضر با روش پیماش مقطعی و طرح همبستگی و با استفاده از پرسشنامه های دینداری آلپورت و شادکامی آکسفورد، در بین 248 نفر از معلولین جسمی حرکتی در 9 مرکز مراقبت در شهر تهران انجام شده است. یافته ها: همبستگی بالایی بین دینداری درونی و دینداری بیرونی با شادکامی وجود دارد. ضمن اینکه دینداری درونی بیشتر از دینداری بیرونی روی شادکامی معلولین مؤثر است. بحث: گرچه دینداری با تولید معرفت نسبت به زندگی و معنا بخشی به آن، چارچوب مناسبی برای شادمانی معلولین فراهم می کند، اما این رابطه خطی نبوده و عوامل میانجی احتمالی متعددی روی آن تأثیرگذارند که این رابطه بایستی به طور جداگانه تدقیق شود
شناسایی و اعتبارسنجی نشانگان و مؤلفه های رفتاری مؤثر اساتید دانشگاه در شکل گیری تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
۱۹۲-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اعتبارسنجی نشانگان و مؤلفه های رفتاری مؤثر اساتید دانشگاه در شکل گیری تفکر انتقادی دانشجویان هدف پژوهش حاضر است. پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته (ابتدا کیفی بعد کمی) و ازلحاظ هدف در حیطه پژوهش های کاربردی می باشد. روش نمونه گیری پژوهش در بخش کیفی، گلوله برفی و در بخش کمی، تصادفی طبقه ای بود. فرایند اجرایی پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه هدایت شده با 16 نفر از اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری و سپس برای تحلیل اطلاعات به دست آمده در این بخش، از تحلیل محتوا و روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری استفاده شد. با استفاده از اطلاعاتی که به دست آمد 7 مؤلفه و 28 نشانگر رفتاری برای تفکر انتقادی مشخص شد. پرسشنامه ساخته شده از نشانگرهای بدست آمده، در بین 355 دانشجوی کارشناسی (100 پسر و 255 دختر) دانشگاه خوارزمی در سال 93-1392 به اجرا درآمد. تحلیل ها روایی و پایایی مطلوبی را برای ابزار ساخته شده ارائه داد. در بخش کمّی، روش های آماری با توجه به ماهیت مطالعه، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برازش الگوی تک عاملی بود. نتایج به دست آمده نشان داد که تفکر انتقادی شامل مؤلفه های مهارت های ارتباطی یا رفتارهای کلاسی، محیط آموزشی یا فضای کلاسی، مهارت های تدریس یا روش های تدریس استاد، رفتارهای خارج از کلاس استاد، ویژگی های فردی استاد، روحیه گشاده رویی و مددرسانی علمی استاد، فعالیت های آموزشی و پژوهشی استاد است.
پارادایم های پژوهشی در مطالعات مربوط به سازمان و مدیریت نظام آموزش عالی: تحلیلی بر مقالات فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث پارادایم های علوم اجتماعی در حوزه آموزش عالی در حال گسترش است. هدف این تحقیق جمع آوری شواهد تجربی از وضعیت پارادایم ها در دانش مربوط به سازمان و مدیریت آموزش عالی ایران است. در این مطالعه سعی شده ضمن بررسی مبانی و روند تحول پارادایم ها به این سؤالات پاسخ داده شود: روند تحول پارادایم های جایگزین در بین محققان سازمان و مدیریت آموزش عالی ایران چگونه است؟ و نمونه هایی از تحقیقات در قالب پارادایم های جایگزین کدام ها هستند؟ در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی استفاده شد. تعداد 283 مقاله از فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در طول ده سال به عنوان جامعه انتخاب و 35 مقاله بر اساس محتوای آنها که مرتبط با حوزه سازمان، مدیریت و رهبری بودند به عنوان نمونه پژوهشی تحلیل محتوا شدند. یافته ها نشان می دهد که بیش از 91 درصد پژوهش ها بر اساس پارادایم کارکردگرایی و کمتر از 9 درصد در قالب پارادایم تفسیری می باشند. حوزه تحقیقات سطح موسسه، سطح بخشی یا منطقه ای و سطح ملی به ترتیب 57% ، 32% و 11% بوده است. در نهایت فرمت چهار پارادایم کارکردگرایی، تفسیری، انتقادی و پست مدرن موردبحث قرارگرفته است.
بیان مدلی داده بنیاد برای بررسی جامعه شناختی آزار جنسی و احساس ناامنی زنان در بیمارستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
151 - 192
هدف پژوهش حاضر مطالعیه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) است، به این منظور با 37 نفر از زنان شاغل (پرستاران، بهیاران و کمک بهیاران) در بیمارستان های خصوصی و دولتی شهر اصفهان مصاحبه به عمل آمد. روش پژوهش، کیفی است و تکنیک ها عبارتند از مصاحبیه عمیق و نیمه ساخت یافته، مشاهده و مشاهدیه مشارکتی. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از تکنیک های نظرییه داده بنیاد استفاده شده است. این روش شامل پنج رویه است و در نهایت با استفاده از مقوله های حاصل از سه مرحلیه کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) الگوی پارادایمی شکل گرفته است. یافته های به دست آمده در قالب شرایط علّی، استراتژی ها و پیامدها بیان شده اند. چرخیه معیوب اجتماعی شدن، منش اجتماعی، دست های ناتوان قانون و ویژگی های حاکم بر کادر درمانی از مهم ترین دلایل و شرایط علّی احساس ناامنی زنانند. ویژگی های محیطی- فردی و بن بست های اجتماعی، به ترتیب به عنوان شرایط مداخله گر و شرایط زمینه ای محسوب می شوند. شگردهای مواجهه و فرسایش (روانی، اجتماعی، شغلی، اعتقادی و خانوادگی) نیز در قالب استراتژی ها و پیامدهای چنین مسئله ای کشف شده اند. به این ترتیب با تحلیل مصاحبه های 37 نفر از زنان شاغل در بیمارستان ها، خط داستان احساس ناامنی زنان در بیمارستان با استفاده از نظرییه داده بنیاد و با در نظر گرفتن مفاهیم اولیه و مقولات محوری، در قالب هستیه مرکزیِ ضعف بسترهای اجتماعی، قانونی و سازمانی کشف شد.
بازار ورنی: زندگی نامه اجتماعی دست بافته هایی از لومه دره تا تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگارنده بر آن است تا با تجربه مردم نگارانه خود از بررسی دست بافته ای به نام «ورنی» چیزهایی درباره جامعه لومه دره، از عشایر شمال غرب ایران و جامعه تهران بگوید. حرکت ورنی با تحریک بازار باعث می شود تا درباره ماهیت چیزها و فرایندهای منظره سازی به شیوه انسان شناختی تأمل کنیم. زندگی نامه عناصر و فرم های فرهنگی در دهه های اخیر موجب کارهای جذابی در میان انسان شناسان شده است. بررسی زندگی نامه اجتماعی اشیایی چون ورنی نشان می دهد که چگونه بودن و ورود چیزها به مکان های مختلف همراه است با بسترمندی در نظام های ارزشی گوناگون. بازار ورنی در دهه های اخیر موجب احیا و بازگشت سنّت هنرهای تجسمی لومه دره شده است؛ سنّت هنری ای که خود را در قالی ها، جاجیم ها، گلیم ها، و فرمش ها نشان می داد و کم رونق شده بود، با تحریک بازار، از نو و در بستر و رابطه ای جدید زنده شده است. شوق بازارِ ورنیْ تهرانی ها را در ارتباط با بازنمودی چندحسی از لومه دره قرار می دهد و آغاز به گشایش منظره هایِ چندحسی در ذهنِ خریداران می کند که از خلال آنْ تخیل های مکانی از جامعه تولیدکننده پدید می آید. بررسی انسان شناختی بازار ورنی به ما نشان می دهد که چگونه معناهای عمل شده، معناهایی که در عمل تجربی به وجود می آیند، به جای معناهای رمزگذاری شده، از خلال یک شیء به کار می افتند. تحلیل بازار ورنی روشن می کند که ورنی چه تفاوت هایی در عملِ لومه دره ای ها و در عمل تهرانی ها دارد و چگونه این دو جامعه می توانند به واسطه یک شیء درباره یکدیگر بیندیشند و عمل کنند. پیام این مطالعه به پژوهشگران هنر و محققان صنایع دستی در ایران آن است که خود را از سلطه گفتمان های معنامحور و موقعیت های کتابخانه ای و موزه ای برهانند و آثار هنری را در لحظات عمل تولیدکنندگان و مصرف کنندگان تجربه کنند.
بررسی ذائقه سینمایی شهروندان (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین ابعاد مختلف مصرف فرهنگی، مصرف سینما جزو بکرترین زمینه های پژوهشی در عرصه جامعه شناسی هنر است. مطالعه حاضر در پی بررسی وضعیت ذائقه سینمایی شهروندان است. این پژوهش با روش پیمایشی، با استفاده از ابزار پرسش نامه، و به شیوه نمونه گیریِ خوشه ایِ چندمرحله ای در بین 410 نفر از شهروندان شهر مشهد انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد میانگین تماشای فیلم سینمایی در بین شهروندان پنج ساعت و نُه دقیقه در هفته است. میانگین ارزش هنری ذائقه سینمایی 5 / 69 درصد افراد در حد متوسط و پایین تر از متوسط است. نتایج پژوهش نشان می دهد اولاً، استقبال زیاد تماشاگران از یک فیلم یا کارگردان حتماً نشان دهنده ارزش هنری بالای آن فیلم یا کارگردان نیست؛ ثانیاً، اعمال ممیّزی برای بعضی از فیلم ها و توقیف برخی از آن ها حتماً موجب استقبال کم تماشاگران نمی شود؛ ثالثاً، در استقبال تماشاگران از یک فیلم یا فروش آن در گیشه عوامل دیگری نیز، غیر از ارزش هنری آن ها، مؤثر است.