فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۰۱ تا ۶٬۲۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اریک هابسبام، در دفاع اخیر خود از فایده مندی مارکسیسم برای مطالعه ی تاریخ، به یادمان می آورد که مارکس می کوشید تا مبنایی را برای درک تاریخ به مثابه ی یک کل در اختیارمان بگذارد.نگاه نو به تاریخ می باید هم چنین به هدف جوهری، هرچند تحقق ناپذیر آنانی بازگردد که گذشته را می کاوند: «تاریخ کلی»، نه یک «تاریخ همه چیز»، بلکه تاریخ به مثابه ی تاری نامرئی که تمام فعالیت های بشری در آن به یکدیگر پیوند می خورند.
متشاب ها، برایان کلی (2001) نیز در اثر خود نژاد، طبقه و قدرت در معادن ذغال سنگ آلاباما، 1908-1921، که جایزه ی یادبود آیزاک و تامارا دویچر را نیز به خود اختصاص داد، مسیر جان ساویل، آلکس کالینیکوس، الیزابت فاکس-جنوویس و یوجین جنوویس را در تحسین بلندپروازی های کلیت بخش به تاریخ از پایین و نقد مورخانی که تحسین گر نسبی گرایی تاریخی بودند ادامه می دهد. در یادداشتی مرتبط، پری اندرسون پیشنهاد می کند از آن جا که تروتسکی نخستین کسی بود که توانست تاریخی کلی را به رشته ی تحریر درآورد، می تواند داعیه دار این باشد که نخستین «مورخ بزرگ مارکسیست» بوده است.
بررسی شهر دوستدار کودک واحساس شادی کودکان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق درحوزه شهرهای دوستدارکودک، به طور خاص در اروپا، از سال 1980 مورد توجه قرارگرفته که با هدف ایجاد فرصتی برای کودکان در راستای شکل دادن و یا تغییر محیط پیرامون آن ها بوده است. مسأله اساسی تحقیق حاضر بررسی مفهوم شهردوستدار کودک و ارتباط آن با احساس شادی و نشاط آن ها است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری، کودکان 9 الی 12 سال شهر مشهد بوده است و نمونه ای با حجم 250 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به تصادف و با دقت احتمالی مطلوب (d=0.05) و ضریب اطمینان 0.95 انتخاب شده است. ابزار سنجش متغیر مستقل تحقیق، محقق ساخته و برای متغیر وابسته تحقیق از پرسش نامه استاندارد شده آکسفورد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد 50 درصد از کودکان از فضای شهر مشهد رضایت داشته و آن را مورد پسند خود دانسته اند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهد که (0.36) از تغییرات موجود در احساس شادی کودکان، تابع متغیرهای مستقل است. این متغیرها که به ترتیب، بیشترین تأثیرگذاری را بر احساس شادی کودکان داشته اند؛ عبارت اند از: متغیرهای مشارکت اجتماعی کودکان 0.41 درصد، احساس تعلق به شهر مشهد 0.24درصد، متغیر احساس امنیت 0.11 درصد و برخورداری از خدمات و امکانات شهری 0.12 درصد. در این مدل مشارکت اجتماعی کودک، احساس تعلق به شهر مشهد، متغیر احساس امنیت، برخورداری از امکانات و خدمات شهری، احساس شادی را تقویت می کند.
بررسی جامعه شناختی تغییرات ارزشهای اجتماعی - فرهنگی بازاریان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار از گذشته های دور کارکردهای بسیاری در زندگی مردم جوامع اسلامی خاورمیانه داشته است، ولی با رواج مدرنیسم، به عنوان یک واحد اقتصادی -اجتماعی دچار اختلال کارکردی شده و نسبت به قبل از رونق اقتصادی کمتری برخوردار است و از نظر فرهنگی نیز شاهد رعایت نکردن ارزشهای اخلاقی در بازار و معامله هستیم. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی تغییرات ارزشهای اجتماعی و فرهنگی در میان بازاریان بازار تبریز انجام شده است ومصاحبه نامه ای طراحی شد و با 55 نفر از آنها مصاحبه عمیق انجام گرفت. جامعه ی آماری این تحقیق بازاریان بازار سرپوشیده تبریز است. یافته های تحقیق با تحلیل محتوا و نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق در بعد تغییرات اجتماعی و فرهنگی ارائه شد و از مهمترین تغییرات اجتماعی می توان به تغییر ساخت هنجاری و کاهش رعایت هنجارهای اخلاقی و از مهمترین تغییرات فرهنگی می توان به کاهش پایبندی دینی و عدم رعایت هنجارهای دینی، کاهش رابطه با علمای دینی در بین بازاریان اشاره کرد.
رابطه عدالت اجتماعی ادراک شده با میزان مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی پایدار شهری به مفهوم حرکت بر محور انسان- محیط بوده و توسعه ی امکانات شهری با توجه به ملاحظات محیطی و عدالت اجتماعی را مورد توجه قرار می دهد. با توسعه و شهری شدن زندگی بشر مفاهیم مربوط به توسعه ی پایدار به این حیطه وارد گردیده و توسعه ی پایدار شهر محصول نگاه های جدید به عدالت اجتماعی، فضایی و محیطی نسبت به شهر است. عدالت اجتماعی در شهر به معنی حفظ منافع گروه های مختلف اجتماعی به وسیله ی توزیع بهینه ی منابع شهری، درآمدها و هزینه هاست. مباحث عدالت محیطی با تأکید بر مترادف بودن مفاهیم عدالت محیطی و عدالت اجتماعی، لزوم حسابرسی اجتماعی از نهادها و سازمان های دولتی و نظیر اینها را به عنوان پایه و اساس حسابرسی محیطی، ضروری می شمارد. در پژوهش حاضر ابعاد چهارگانه ی عدالت اجتماعی ادراک شده شامل فردگرایی اقتصادی، نیاز، برابری و انصاف و رابطه ی آن با مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر تبریز مورد تحلیل قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه ی عدالت اجتماعی ادراک شده با میزان مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر تبریز است. بر این اساس به منظور گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، شهروندان مناطق ده گانه ی شهرداری شهر تبریز بوده و حجم نمونه ی محاسبه شده 384 نفر هستند. با توجه به اهداف و مدل مفهومی تحقیق برای تحلیل روابط بین متغیرها و آزمون فرضیه های تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، رابطه ی مستقیم بین ابعاد چهارگانه ی عدالت اجتماعی ادراک شده با میزان مشارکت شهروندان در توسعه یافتگی شهر وجود دارد.
شرمسارسازی بازپذیرکننده و بزهکاری: آزمون تجربی نظریة تلفیقی بریث ویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در پی تبیین بزهکاری بر پایة نظریة شرمسارسازی بازپذیرکننده بریث ویت می باشد. از نظر بریت ویت، موضوع کلیدی در باب جرم و کنترل آن، نوع شرمسارسازی است: شرمسارسازی بازپذیرکننده یا شرمسارسازی طردکننده. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از توزیع پرسش نامه در میان دانش آموزان دختر و پسرپایة سوم دبیرستان شهر تبریز، در سال تحصیلی94-1393 انجام یافته است. نمونه گیری با روش طبقه بندی شده انجام گرفته و حجم نمونه 835 نفر بوده است. برای سنجش بزهکاری، شش بعددر نظر گرفته شد.اعتبار سنجه های تحقیق با روش اعتبار محتوا و اعتبار سازه و روایی تحقیق نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شده است. نتایج حاصل از تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که متغیر شرمسارسازی فاقد اثر مستقیم بر بزهکاری، اما واجد اثر غیرمستقیم بر بزهکاری می باشد. متغیر بازپذیری اثر معناداری بر بزهکاری ندارد. متغیر انگ زنی دارای اثر غیرمستقیم و فاقد اثر مستقیم بر بزهکاری می باشد. متغیر به هم پیوستگی واجد اثر مستقیم و فاقد اثر غیرمستقیم بر بزهکاری می باشد. همالان بزهکار نیز هم دارای اثر مستقیم و هم دارای اثر غیرمستقیم بر بزهکاری بوده است.
امنیتِ هویت: مبانی و چارچوب مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف و مسئله اصلی مقاله، تدوین یک چارچوب مفهومی برای ""امنیت هویت"" به عنوان یک سازه مفهومی جدید برای توضیح پاره ای از نگرانی ها و دغدغه های کنشگران جامعه ایرانی است. به این منظور مبانی، سوابق و خاستگاه های نظری این مفهوم در نزد نظریه پردازان علوم اجتماعی و مطالعات امنیتی مرور شده است و این مفهوم به معنای مجموعه نگرانی ها دغدغه ها و حساسیت های شهروندان نسبت به حفظ و تداوم (پایداری( ویژگی های معنایی و فرهنگی مشترک در طول زمان در نظر گرفته شده است. در این نوشتار تأکید شده که سطوح مشاهده و سنجش امنیت هویت مشتمل بر دولت، گروه های اجتماعی و افراد می باشد. در ادامه شاخص های سنجش امنیت هویت در ایران معرفی شده است که می تواند مبنایی برای مطالعات تجربی باشد. همچنین تلاش شده تا مرز مفهومی این موضوع از امنیت اجتماعی به معنای رایج آن در مطالعات تجربی ایرانی که معمولاً معادل «ترس از جرم» است، تفکیک شود. با این تأکید که امنیت اجتماعی در نزد واضعان اصلی آن، دقیقاً به معنای امنیتِ هویت بوده است. در انتهای مقاله نیز به مرور یکی از مهم ترین تهدیدهای هویتی، که شکاف و تعارض میان سه نوع مهم هویت جمعی (ملی، قومی و مذهبی) است، پرداخته شده و برآوردی اجمالی از چند دغدغه هویتی شهروندان تهرانی با روش پیمایش و با نمونه 1400 نفری ارائه شده است. یافته های بخش اخیر نشان می دهد میزان نگرانی ها و نا امنی های هویتی بررسی شده «در حد متوسط» بوده و دغدغه های هویتی میان دو مرجع مهم امنیت هویت دولت «نظام سیاسی» با شهروندان تا حدود زیادی مشابهت و نزدیکی دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر جلب مشارکت شهروندان در توسعه پایدار شهری (مورد مطالعه: شهربندرعباس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشارکت به عنوان اساسی ترین عنصر در دستیابی به اهداف توسعه به ویژه توسعه شهری از اهمیت خاصی برخوردار است. مشارکت شهروندان در امور شهر ضرورتی است که منجر به توسعه پایدار شهری می شود. برنامه ریزان شهری تلاش می کنند در تصمیم گیری های شهری از نظرهای شهروندان آگاه شده و با همکاری آنان، برنامه های خودرا عملی کنند. چرا که آنان معتقدند مشارکت شهروندان را مسئولیت پذیر بار آورده و به فرآیندهای تصمیم گیری مشروعیت می بخشد. لذا پژوهش حاضر در راستای نیل به این هدف سعی بر مطالعه عوامل مؤثردر جلب مشارکت شهروندان بندرعباس در تحقق توسعه پایدار شهری داشته است. روش تحقیق پیمایشی بوده و از ﺗکﻨیک ﭘﺮﺳشﻧﺎﻣﺔ ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه است. جامعه آماری پژوهش حاضردر برگیرنده همه ساکنان شهر بندرعباس است، که از این تعداد 384 نفر براساس فرمول کوکران کمی و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای بررسی رابطه متغیرهای پیش بین بر جلب مشارکت شهروندان در توسعه پایدار شهری، از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t، تحلیل واریانس یکطرفه، رگرسیون چند گانه استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین احساس تعلق اجتماعی، رضایت شهروندان، اعتماد نهادی، رسانه های ارتباط جمعی وجلب مشارکت شهروندان در توسعه پایدار شهری رابطه معناداری وجود دارد.
شناسایی و رتبه بندی نگرش ها و عوامل تأثیرگذار بر اعتراض های دانشجویی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی نگرش ها و عوامل تأثیرگذار بر اعتراض های دانشجویی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفت. در پژوهشی توصیفی از نوع زمینه یابی، تعداد 223 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. و پرسشنامه محقق ساخته 34 ماده ای " اعتراض ها و عصیان های دانشجویی" را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد هنگامی که دانشجویان احساس کنند حقی از آن ها ضایع گردیده است و یا مورد توهین قرار گرفته اند بیش از سایر موارد (کیفیت نامطلوب خدمات ارائه شده، مسائل و تصمیم گیری های علمی، مورد تبعیض قرار گرفتن، دریافت نمره پایین، مسائل و تصمیم گیری های سیاسی) خود را محق اعتراض و عصیان می دانند و نیز به صورت عملی به آن مبادرت می ورزند با این حال معمولا اعتراض خود را تا حد بیان اعتراض و نارضایتی به یک دوست و یا اعتراض به استاد پیگیری می نمایند . ضمن این که دانشجویان شهید بهشتی اعتقاد داشتند که اعتراض های در دانشجویان پسر مجرد دوره کارشناسی و در رشته های فنی مهندسی بیشتر مشاهده می شود. نتایج می تواند در برنامه ریزی های آموزش عالی مورد توجه متولیان امور واقع شود.
بررسی رابطه بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز است . روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان و والدین آنها در شهر اهواز بوده که براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر انتخاب شده اند . برای سنجش از پرسشنامه های کودک آزاری و ضربه برنستاین (CTQ) ، پرسشنامه محقق ساخته تماشای فیلم های تلویزیونی و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (SES) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری درصد، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که بین تماشای فیلم های اکشن و وحشتناک از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد؛ اما بین تماشای فیلم های خانوادگی و رمانتیک و همچنین، فیلم های سیاسی، تاریخی و مذهبی از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی معنا داری مشاهده نگردید . همچنین، طبق یافته های این پژوهش بین متغیر عزت نفس والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود دارد . نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که متغیر تماشای فیلم های وحشتناک از سوی والدین ، بیشترین تأثیر را در تبیین خشونت خانگی نسبت به فرزندان داشته است. با توجه به یافته های موجود، این مسأله نیازمند توجه هرچه بیشتر خانواده ها و مسؤولان برای برنامه ریزی و آموزش در سطح خانواده و جامعه است.
مطالعه کیفی تجارب مردان و زنان طلاق گرفته از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ یک ملت، شکل دهنده پیکره آن ملت و تعیین و تنظیم کننده ارزش ها، باورها، هنجارها و رفتارهای مردمان آن است. در رابطه با طلاق و عوامل پدید آورنده آن نیز، عوامل فرهنگی به شکل مستقل یا زمینه ساز سایر عوامل مسبب طلاق، در افزایش یا کاهش میزان آن بسیار حائز اهمیت است. در این راستا، بررسی کیفی""تجارب مردان و زنان طلاق گرفته، از عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق"" به عنوان گام مهمی در شناخت و پیشگیری از طلاق در کشور، هدف اصلی این پژوهش است. این پژوهش به صورت کیفی، از نوع پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان در این پژوهش 16 نفر از مردان و زنان طلاق گرفته شهر اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند و اطلاعات، از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری و به روش استیویک-کولایزی-کن تجزیه و تحلیل شد. تعداد 450 کد استخراج گردید و با شناسایی وجوه اشتراک کدها، تعداد آنها به 52 عدد و سپس به 16 عدد کاهش یافت. سپس دسته بندی مفاهیم استخراج شده از آنها در چهار سطح تا رسیدن به نتایج شامل چهار مضمون ادامه یافت. براساس مفاهیم به دست آمده؛ عوامل فرهنگی زمینه ساز طلاق شامل چهار زیرمجموعه : الف- ""عدم پایبندی به ارزش های مذهبی و اخلاقی""؛ ب-""عدم پایبندی به ارزش های اجتماعی""؛ ج-""ناهنجاری های فرد و خانواده"" و د-""تفاوت در خرده فرهنگ هاست"". یافته های پژوهش نشان داد که در کدبندی الف: کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی- دینی و عدم پایبندی به آنها در ارتباط با جنس مخالف و در قسمت ب: افزایش توقعات، انحرافات و نارضایتی جنسی، تغییر در نقش های جنسیتی، تأثیر منفی رسانه ها و وجود باورهای نادرست در فرد، همچنین در قسمت ج: فقدان آمادگی و مهارت در فرد و خانواده برای انتخاب و زندگی مشترک، فقدان مهارت جنسی، عدم توانایی برای حل مشکل و تعارض در زوجین، فرهنگ تحمیل در انتخاب همسر، قدرت طلبی و سلطه گری در خانواده و فرهنگ اقتصادی نادرست و در نهایت، در کدبندی د: تفاوت در خرده فرهنگ ها و عدم کفویت زوجین در زمینه های مختلف، در بروز اختلاف زناشویی و طلاق آنها مؤثر بودند. یافته ها همچنین بیانگر آن بود که فرهنگ حاکم بر جدایی، روند طلاق را از مسیر صحیح و مطلوب خود خارج نموده، ضمن وارد کردن آسیب روحی، شخصیتی و جسمی بر زوجین، آن را به واقعه ای خصمانه، دامنه دار و برگشت ناپذیر مبدل ساخته است.
تحلیل جامعه شناختی شعر «برف» نیما بر اساس آرای شریعتی و با تکیه بر مفهوم «غم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جامعه شناختی شعر «برف»، اثر نیما یوشیج، بر اساس آرای دکتر شریعتی در زمینه هنر، با تکیه بر مقوله غم و با روش تحلیلی است. نوع نگاه شریعتی به کیفیت پیوند هنر با اجتماع حاوی رویکردی انتقادی- آرمان شهری است؛ رویکردی که، به تعبیر وی، در هنر اصیل مدرن به خوبی قابل مشاهده است. مطابق با این دیدگاه، هنر مدرن، بی آنکه به تصویرگر واقعیت های اجتماعی فروکاسته شود و در دام تفنن جویی مفرط بیفتد، به واسطه حضور ذاتی عنصر غم، به صورتی غیرمستقیم، به نفی وضعیت حاضر و ترسیم اشاره وار وضعیتی آرمانی می پردازد. شعر «برف»، که از آثار شناخته شده نیماست، نمونه ای مثال زدنی از چنین هنر مدرنی است. در این شعر، مناسبات انتقادی- آرمان شهری هنر با جامعه به شکلی عالی نمایان می شود. شعر، که یکسر از تجربه غم و شکست مملو است، به یکباره کلیت فضای اجتماعی خود را نفی می کند. اما، شعر در این نفی توقف نمی یابد و به واسطه طرح اسطوره «وازنا» به فراسوی آرمان شهر مورد نظر خود پل می زند.
هنر رسانه ای جدید: سنجش سطح تعامل و مشارکت آثار سومین نمایشگاه هنر دیجیتال تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات تکنولوژیک و ظهور و گسترش رسانه ها موجب نزدیک شدن دو حوزه تولید و مصرف رسانه ای است و نهایتا سبب شکل گیری فرهنگ مشارکتی شده است. عرصه هنر می تواند زمینه و بستر مناسبی برای درک این تغییرات باشد، از این رو مقاله حاضر بر اساس ارائه مقولاتی نظیر «محیط رابط کاربری»، «عناصر طراحی»، «نوع مواجهه» و «گام تعاملی» مقیاسی برای مطالعه سطوح تعامل و مشارکت آثار هنر رسانه ای ارائه کرده و سپس با استفاده از مقیاس طراحی شده و روش مشاهده مشارکتی آثار سومین نمایشگاه هنر دیجیتال تهران (تاداکس) در سال 1392 تحلیل و به ارزیابی وضعیت مخاطب در هنر رسانه ای ایران پرداخته است. هدف از این مطالعه پاسخ به این پرسش است که این آثار از چه سطح تعاملی ای و مشارکتی ای برخوردار هستند؟ پاسخ به این پرسش تنها به منظور نقد و ارزیابی آثار هنری نیست بلکه راهی برای مطالعه فرهنگ رسانه ای مشارکتی در ایران است. نتایج مطالعه و ارزیابی آثار نشان داد که سطوح تعامل اثر و سطح مشارکت مخاطب در هنر رسانه ای ایران محدود است و اگرچه مخاطب از موقعیت بیننده به وضعیت کاربر درآمده اما هنوز در اغلب موارد مشارکت کننده در خلق اثر نیست.
راه کارهای مؤثر نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس از نظر دبیران دورة متوسطة شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پ ژوه ش، با هدف بررسی راه کارهای مؤثر نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس از نظر دبیران دورة متوسطة شهر قم صورت پذیرفته است. روش پژوهش «توصیفی» از نوع پیمایشی و رویکرد آن نیز کاربردی است. جامعة آماری شامل دبیران دورة متوسطة شهر قم (2925 نفر) بوده که در سال 1393-1394 مشغول به تدریس بودند. ابزار اندازه گیری پرسش نامة محقق ساخته روا و پایا بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی بررسی و تحلیل شد. ع م ده ت ری ن یافته های پ ژوه ش بیانگر آن است که: 1. از نظر دبیران، در میان راه کارهای چهارگانة مؤثر بر نهادینه سازی فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس، راه کارهای آموزشی با میانگین 21/4 بیشترین، و راه کارهای پژوهشی با میانگین 2 کمترین تأثیر را دارند. 2. در بیشتر سؤالات بین نظرات پاسخ گویان از لحاظ عوامل جمعیت شناسی تفاوت معناداری در سطح 05/0 < p ملاحظه نمی شود.
اعتماد اجتماعی و تشکل های دانشجویی: تبیین تجربی اعتماد اجتماعی دانشجویان عضو و غیر عضو تشکل های دانشجویی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر اعتماد اجتماعی دانشجویان دانشگاه مازندران است. سؤال اساسی تحقیق این است: چه عوامل اجتماعی بر افزایش و کاهش میزان اعتماد اجتماعی دانشجویان دانشگاه مذکور تأثیرگذار است؟ چارچوب نظری پژوهش حاضر مبتنی بر تئوری های پاتنام درباره تأثیر استفاده از رسانه های جمعی و مشارکت در انجمن های مدنی بر اعتماد اجتماعی و نظریه رزستین و استول در مورد تأثیر تجربه تبعیض و احساس امنیت بر اعتماد می باشد. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده شد. جامعه آماری تحقیق، دانشجویان دانشگاه مازندرن هستند که تعدادشان 9670 نفر و حجم نمونه نیز 375 نفر را شامل می شود. نتایج رگرسیون خطی چند متغیره نشان می دهد که تمامی شش متغیر مستقل در مدل نهایی باقی ماندند. ضرایب تأثیر مدل نهایی متغیرهای مستقل تبیین کننده اعتماد اجتماعی نشان می دهد که به ترتیب، متغیرهای احساس امنیت، استفاده از رسانه های داخلی، امید به آینده، استفاده از رسانه های خارجی، تجربه تبعیض و عضویت در تشکل ها بر اعتماد اجتماعی دانشجویان دانشگاه مازندران اثرگذار هستند. شایان ذکر است که از بین متغیرهای مطرح شده، تأثیر متغیرهای تجربه تبعیض و استفاده از رسانه های خارجی بر متغیر وابسته مذکور منفی می باشد. مدل مذکور می تواند 8/50 درصد از تغییرات اعتماد اجتماعی را تبیین کند. همچنین، تحلیل مسیر مدل علّی تحقیق نشان می دهد که میزان تأثیرگذاری متغیرهای مستقل مطرح شده (بنابر اثرات مستقیم و غیر مستقیم) بر متغیر اعتماد اجتماعی متفاوت است.
نسبت نظریه فرهنگستان علوم اسلامی درباره علم دینی با واقع گرایی معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
شناسایی و اعتبارسنجی نشانگان و مؤلفه های رفتاری مؤثر اساتید دانشگاه در شکل گیری تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال هفتم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۲۶)
۱۹۲-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اعتبارسنجی نشانگان و مؤلفه های رفتاری مؤثر اساتید دانشگاه در شکل گیری تفکر انتقادی دانشجویان هدف پژوهش حاضر است. پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته (ابتدا کیفی بعد کمی) و ازلحاظ هدف در حیطه پژوهش های کاربردی می باشد. روش نمونه گیری پژوهش در بخش کیفی، گلوله برفی و در بخش کمی، تصادفی طبقه ای بود. فرایند اجرایی پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه نیمه هدایت شده با 16 نفر از اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری و سپس برای تحلیل اطلاعات به دست آمده در این بخش، از تحلیل محتوا و روش کدگذاری باز و کدگذاری محوری استفاده شد. با استفاده از اطلاعاتی که به دست آمد 7 مؤلفه و 28 نشانگر رفتاری برای تفکر انتقادی مشخص شد. پرسشنامه ساخته شده از نشانگرهای بدست آمده، در بین 355 دانشجوی کارشناسی (100 پسر و 255 دختر) دانشگاه خوارزمی در سال 93-1392 به اجرا درآمد. تحلیل ها روایی و پایایی مطلوبی را برای ابزار ساخته شده ارائه داد. در بخش کمّی، روش های آماری با توجه به ماهیت مطالعه، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و برازش الگوی تک عاملی بود. نتایج به دست آمده نشان داد که تفکر انتقادی شامل مؤلفه های مهارت های ارتباطی یا رفتارهای کلاسی، محیط آموزشی یا فضای کلاسی، مهارت های تدریس یا روش های تدریس استاد، رفتارهای خارج از کلاس استاد، ویژگی های فردی استاد، روحیه گشاده رویی و مددرسانی علمی استاد، فعالیت های آموزشی و پژوهشی استاد است.
مطالعه تطبیقی حس تعلق مکانی در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی (مورد مطالعه: شهر جدید پرند و نسیم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق مکان از مهم ترین عوامل اثرگذار بر رابطه فرد با محیط است. این حس دربرگیرنده عوامل گوناگونی است که کیفیت زندگی فرد در مکان را متأثر می سازد. وجود حس تعلق و یا عدم وجود آن بر رفتارهای افراد در جامعه تأثیر می گذارد. این پژوهش باهدف بررسی و مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق مکان در میان ساکنین شهر جدید پرند (اسکان رسمی) و نسیم شهر (اسکان غیررسمی) انجام گرفته است. برای نیل به این هدف تلاش شد تا با اتکا به دیدگاه های نظری موجود چارچوب نظری مناسبی تدوین و در پرتو آن فرضیاتی تنظیم گردد. با استفاده از روش پیمایش و آمار توصیفی و استنباطی داده های لازم فراهم و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 392 نفر و نمونه گیری چندمرحله ای بکار گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که حس تعلق مکانی در اسکان غیررسمی (نسیم شهر) بیش از اسکان رسمی (پرند) است. همچنین سرمایه اجتماعی ساکنان نسیم شهر بیش از ساکنان پرند و سرمایه فرهنگی ساکنین پرند بیش از ساکنین نسیم شهر است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر این است که حس تعلق مکانی در شهر جدید پرند به ترتیب از سرمایه اجتماعی، نگرش به ویژگی های فضایی- کالبدی، سرمایه فرهنگی و حس تعلق مکانی و در نسیم شهر به ترتیب از سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و نگرش به ویژگی های فضایی - کالبدی تأثیر می پذیرد. درمجموع مطابق نتایج حاصله، سرمایه اجتماعی مهم ترین عامل اثرگذار بر حس تعلق مکان در دو شهر پرند و نسیم شهر است.