مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
فرهنگ محیط زیستی
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، بحران های محیط زیستی یکی از مهم ترین چالش هایی است که در قرن حاضر بشر با آن روبه روست. بسیاری از دانشمندان برای کاهش بحران های محیط زیستی یا پیشگیری از آنها به راه حل های فناورانه روی آورده اند. بااین حال، برخی از آنها، ضرورت و لزوم برقراری ارتباط و تعامل جدید بین طبیعت و انسان، و همچنین نیاز به یک فرهنگ محیط زیستی جدید را مطرح کرده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا فرهنگ محیط زیستی و عوامل مؤثر بر آن را در شهر شیراز بررسی کند. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش، روش نمونه گیری خوشه ای و بهره گیری از پرسش نامه انجام شده است. در مجموع، 402 پرسش نامه کامل جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که فرهنگ محیط زیستی با متغیرهای امکانات و خدمات ارائه شده، احساس کارآمدی و آموزش محیط زیستی رابطه ای مثبت و معنادار دارد و با متغیرهای دانش محیط زیستی و هنجار اجتماعی دارای رابطه ای غیرمعنادار است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره بین متغیرهای مستقل و فرهنگ محیط زیستی نشان می دهد که از بین متغیرهای واردشده در مدل، دو متغیر فرصت ها و امکانات ارائه شده و احساس کارآمدی معنادار هستند.
نقش شبکه های اجتماعی بر فرهنگ سازی ارزش ها و باورهای محیط زیستی معلمان: مطالعه موردی تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ شبکه های اجتماعی ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻤﯽ ﺩﺭ ﺍﺛﺮﮔﺬﺍﺭﯼ ﺑﺮ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻭ جهت دهی ﺑﻪ فرهنگ های ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣ ﺤﺴ ﻮﺏ می شوند. با وجود بحران های محیط زیستی فراوان در اقصی نقاط جهان، مسائل محیط زیستی بیش از آنچه جنبه فنی داشته باشند، از محتوایی اجتماعی - فرهنگی برخوردارند بنابراین، هدف نهایی حفاظت محیط زیست در رابطه با محیط اجتماعی، توسعه و افزایش آگاهی های محیط زیستی در سطح جامعه و نیز تقویت فرهنگ محیط زیستی در سطوح مختلف اجرایی می باشد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش، بررسی نقش شبکه اجتماعی تلگرام در فرهنگ سازی ارزش ها و باروهای محیط زیستی است که به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در 3 منطقه از مناطق 19 گانه آموزش و پرورش شهر تهران انتخاب شد. از بین سه منطقه، 340 معلم برای حجم نمونه آماری برگزیده شدند. در این پژوهش از روش پرسشنامه اینترنتی استفاده شد که افراد با استفاده از محتوای ارائه شده در آموزش های محیط زیستی مورد سنجش قرار گرفتند. برای به دست آوردن یافته های پژوهش از آزمون تااولندال، کای اسکوئر و مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین میزان استفاده و واقعی تلقی- کردن محتوا در تلگرام، رابطه معکوس و بین میزان مشارکت و فعالیت معلمان در استفاده از تلگرام و فرهنگ محیط زیستی معلمان رابطه معنادار مثبتی وجود دارد؛ یعنی هر چه میزان استفاده افزایش پیدا کند از برجستگی فرهنگی محیط زیست آنها کاسته می شود. همچنین یافته ها بر این واقعیت دلالت دارد که معلمان متناسب با نوع نیازهای فرهنگی خود از تلگرام استفاده می کنند.
تحلیلی بر مؤلفه های ارتقای فرهنگ محیطزیستی (مطالعه موردی: کارکنان مجتمع تولید روی بندرعباس)
در سالهای اخیر، بحرانهای محیط زیستی یکی از مهمترین چالشهایی است که در قرن حاضر بشر با آن رو به روست. بسیاری از دانشمندان برای کاهش بحرانهای محیط زیستی یا پیشگیری از آنها ضرورت و لزوم برقراری ارتباط و تعامل جدید بین طبیعت و انسان، و همچنین نیاز به یک فرهنگ محیط زیستی جدید را مطرح کرده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا فرهنگ محیط زیستی و عوامل مؤثر بر آن را در مجتمع تولید روی بندرعباس بررسی کند. این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و بهره گیری از پرسشنامه انجام شده است. در مجموع، 222 پرسشنامه کامل جمع آوری شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که فرهنگ محیط زیستی با متغیرهای امکانات و خدمات ارائه شده، احساس کارآمدی و آموزش محیط زیستی رابطه ای مثبت و معنادار دارد و با متغیرهای دانش محیط زیستی و هنجار اجتماعی دارای رابطه ای غیرمعنادار است. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره بین متغیرهای مستقل و فرهنگ محیط زیستی نشان می دهد که از بین متغیرهای وارد شده در مدل، دو متغیر فرصتها و امکانات ارائه شده و احساس کارآمدی معنادار هستند.
رابطه بین میزان اخلاق محیط زیستی و سرمایه اجتماعی با فرهنگ محیط زیستی مورد مطالعه: شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
127 - 150
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه بین میزان اخلاق محیط زیستی و سرمایه اجتماعی با فرهنگ محیط زیستی با تأکید بر شهر کرمان برای دو مقطع زمانی ده سال پیش و در حال حاضر است که با روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسش نامه انجام شده است. جامعه آماری شامل افراد بالای ۱۶سال ساکن در مناطق چهارگانه شهر کرمان است که براساس آمار سال 1395 معادل ۶۳۴۱۳۲ نفرند. از این جمعیت تعداد 384 نفر براساس فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب شدند و پس از گردآوری داده ها 374 پرسش نامه مبنای تحلیل های آماری قرار گرفت. تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS انجام شد. نتایج نشان می دهند رابطه بین اخلاق محیط زیستی با میزان فرهنگ محیط زیستی در ده سال پیش (71/0=r) و در زمان حاضر برابر (33/0=r)، فرهنگ محیط زیستی با میزان سرمایه اجتماعی در زمان حاضر (41/0=r) و در ده سال پیش (35/0=r)، معنادار است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان می دهند میانگین فرهنگ محیط زیستی برای سه گروه سنی مطرح شده با هم تفاوت معنادار دارد. همچنین میانگین فرهنگ محیط زیستی برای طبقات اجتماعی مختلف با هم تفاوت دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان می دهند دو متغیر سرمایه اجتماعی و اخلاق محیط زیستی 50 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته یعنی فرهنگ محیط زیستی در شهر کرمان را تبیین می کنند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS) نشان می دهند تأثیر متغیرهای سرمایه اجتماعی، اخلاق محیط زیستی و متغیر پایگاه اقتصادی - اجتماعی بر متغیر وابسته معنادار است.
کاهش اثرات نامطلوب اقلیمی از طریق تعمیم آشیانه سازی پرندگان و معماری مرغ تنور ساز قرمز به معماری الگوریتمیک (رویکرد اقلیم گرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
147 - 156
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ترویج و آموزش ساخت ساختمان خود پایدار به منظور تطابق با اقلیم و کاهش اثرات مخرب آن انجام شده است، همان طور که جانوران به دنبال ساخت وسیله محیط زیست خود پایدار هستند؛ بنابراین با توجه به هدف تعیین شده روش تحقیق، کاربردی می باشد که بر اساس نیاز به فرضیه از روش توصیفی برای ایجاد ارتباط میان معماری جانوران و معماری انسانی استفاده شده است. البته واردکردن معماری جانوران به معماری انسانی بایستی طبق اصول و قوانین خاصی باشد که مفهوم الگوریتم و معماری الگوریتمیک با پارامترهای خاص خود مسیر کلی و بدون انحراف از هدف اصلی را ارائه خواهد داد. با توجه به یافته های پژوهش انتظار می رود مدل مطلوب متناسب با اقلیم های گوناگون که حاصل تعمیم معماری آشیانه سازی پرندگان و معماری مرغ تنور ساز قرمز به معماری انسانی از طریق معماری الگوریتمیک می باشد بتواند به شرایط ساختمان سازی با اقلیم های گوناگون، پاسخ مطلوبی ارائه دهد و در نهادینه سازی فرهنگ محیط زیستی در صنعت معماری ایفای نقش نماید. امید است این پژوهش راه گشای تحقیقات بعدی محققان باشد.
رسانه، فرهنگ و رفتار های محیط زیستی (مطالعه موردی: شهروندان سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
71 - 48
حوزه های تخصصی:
رسانه ها در دنیای امروز نقش بی بدیلی در شکل دهی و هدایت افکار عمومی و جریان سازی رویدهای محیط زیستی دارند. درک عمومی از مسائل محیط زیستی وابسته به میزان توجه رسانه های جمعی و میزان تاثیرپذیری مخاطبان است. هدف مقاله حاضر بررسی تاثیر مصرف رسانه ای بر رفتارهای محیط زیست است. پرسش اصلی مقاله این است که "آیا مصرف رسانه ای می تواند تغییری در فرهنگ محیط زیستی (نگرش، ارزش، دغدغه، آگاهی) و رفتار محیط زیستی ایجاد کند؟". برای پاسخگویی به این سوال، ابتدا نظریه های مرتبط، مطرح و سپس "نظریه کاشت" در جامعه شناسی ارتباطات، به عنوان چارچوب نظری انتخاب گردید. روش تحقیق در این مطالعه پیمایش و جامعه آماری آن شهروندان شهر سنندج در سال 1398 است. حجم نمونه برابر با 437 نفر بوده و نمونه های مورد مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه و با روائی و پایایی مطلوب جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان مصرف رسانه ای بر نگرش، ارزش و رفتار محیط زیستی تاثیر دارد. با این اوصاف، مصرف رسانه ای بر دغدغه ها و آگاهی محیط زیستی تاثیری ندارد. به نظر می رسد صدا و سیما با کمبود کارشناسان و متخصصانی روبرو است که بتوانند مشکلات محیط زیستی را به "گونه ای دیگر" عرضه کنند. به عبارت دیگر، به نظر می رسد برنامه ها نوعا، به صورت مستقیم و خام به مسائل محیط زیستی می پردازند و کمتر به جنبه های اجتماعی و فرهنگی آن می پردازند. این مشکل در جامعه شناسی محیط زیست تحت عنوان "حادثه_ محوری" شناسایی شده است.
توسعه ی گردشگری اسپا (SPA) با تاکید بر قابلیت های هیدروتراپیکال (مطالعه موردی: شهرستان سرعین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۳
59 - 74
حوزه های تخصصی:
یکی از قدیمی ترین اشکال گردشگری سلامت، گردشگری اسپا (SPA) است که به معنی "سلامتی از طریق آب" است و ارائه دهنده خدمات و ارزش هایی هم چون بهبود سلامتی، حفاظت و بهبود در برابر بیماری ها می باشد. این نوع گردشگری در دهه های اخیر به دلیل در برگرفتن مؤلفه های سلامت و رفاه افراد و نیز مزایای اقتصادی و اشتغال زایی، موردتوجه و استقبال بسیاری از کشورها قرارگرفته است. شهرستان سرعین در 25 کیلومتری شهر اردبیل به لحاظ دارا بودن آبهای گرم و معدنی شرایط مساعدی را برای توسعه فعالیت های گردشگری اسپا دارد. هدف این پژوهش بررسی ظرفیت های توسعه این شاخه از گردشگری با تاکید بر مزیت های نسبی در زمینه آب درمانی در منطقه سرعین است. نوع تحقیق به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک و تکنیک QSPM به شناسایی و اولویت بندی راهبردهای مؤثر در توسعه قابلیت های گردشگری سلامت پرداخته شده است. به منظور تعیین حجم نمونه از روش جدول مورگان استفاده شده است. حجم جامعه نمونه در این پژوهش مشتمل بر 300 نفر است که دو گروه گردشگران (150 نفر) و جامعه محلی (150 نفر) را در بر می گیرد. جامعه گردشگران نمونه به شکل تصادفی ساده و جامعه نمونه محلی نیز به دو شیوه انتخابی (صاحبان مشاغل گردشگری اسپا) و تصادفی ساده (ساکنین) گزینش شده اند.
سنجش میزان مشارکت کنشگران سازمان های مردم نهاد محیط زیستی با رویکرد فرهنگ محیط زیستی
مشکلات محیط زیستی در سطح جهان و ازجمله ایران بحران هایی را ایجاد کرده است. برای تعدیل این مسائل و ایجاد سازگاری، مشارکت همه گروه های محیط زیستی ضروری است. با توجه به اینکه سمن های محیط زیستی می توانند بسترساز تغییر در رفتارهای محیط زیستی در جامعه باشند، هدف ما در این پژوهش سنجش میزان مشارکت کنشگران سمن های محیط زیستی با رویکرد فرهنگ محیط زیستی است. روش تحقیق، پیمایش و تکنیک گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه اعضای سمن های محیط زیستی ثبت شده شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبی، 376 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت. برای پایایی پرسشنامه از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد که برای همه متغیرها پذیرفتنی بوده است. همچنین، اعتبار پرسشنامه ازطریق اعتبار صوری با استفاده ازنظر متخصصان و صاحب نظران در حوزه موضوع مورد مطالعه سنجیده شده و نیز برای اعتبار سازه، از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. نتایج این آزمون، اعتبار سازه متغیرهای تحقیق را تأیید کرد. یافته های پژوهش حاکی از سطح بالای فرهنگ محیط زیستی در بین اکثریت پاسخگویان (3/97) بود. همچنین، بین فرهنگ محیط زیستی و مشارکت اعضای سمن ها رابطه مثبت، مستقیم و معنی داری گزارش شد. افزون بر این، نسبتی از واریانس متغیر مشارکت که متغیرهای پژوهش تبیین کردند، 7/33 درصد است؛ یعنی 7/33 درصد از تغییرات متغیر مشارکت محیط زیستی با متغیرهای مستقل پوشش داده می شود. می توان نتیجه گرفت در تعامل بین فرهنگ و جامعه، آنچه هدایت گر رفتار و مشارکت است، فرهنگ است و با در نظر گرفتن ابعاد فرهنگی یا تغییر در آنها می توان سمت وسوی کنش های انسان ها را نیز تغییر داد و مشارکت آنها را در راستای توسعه پایدار افزون کرد.