فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
59 - 96
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، جامعه شناسان و انسان شناسان شهری به موضوع جوانان و استفاده آنان از فضا های عمومی شهری اقبال بیشتری نشان داده اند. در این خصوص از طرفی شاهد تحقیقاتی هستیم که با رویکرد های جرم شناسانه با فضای شهری مواجه شده اند و در کنار آن، رویکرد هایی که با تکیه بر مفاهیمی همچون به حاشیه راندن، طرد و محروم سازی گروه های اجتماعی از فضا های عمومی شهری، تحقیقات خود را سامان داده اند. در این تحقیقات به موضوعاتی همچون طرد و در مقابل مقاومت جوانان پرداخته می شود و این پرسش مطرح است که جوانان با اتخاذ استراتژی هایی همچون شخصی سازی مکان و قلمروسازی در قلب فضا های عمومی، چگونه تلاش می کنند تا امضای خود را بر فضا ثبت کنند. مطالعه حاضر با تکیه بر مردم نگاری شهری در پیاده راه برادران مظفر شمالی شهر تهران انجام شده است. هدف اصلی پژوهش آن است تا لایه های مختلف استراتژی محروم سازی و به حاشیه راندن توسط نهاد های رسمی و اجتماع محلی که برخی از محققان شهری از آن با عنوان «پالایش مکان» یاد می کنند، شناسایی شده، همچنین استراتژی های مختلف جوانان حاضر در این میدان (پیاده راه) برای کنار آمدن، خنثی کردن و مقاومت در برابر طرد نشان داده شود. یافته ها نشان می دهد که این پیاده راه برای جوانان، محل گریز از نگاه خیره نهاد های رسمی به شمار می رود. همچنین به کارگیری استراتژی طرد و دوری جستن از استراتژی دربرگیری که نهاد های رسمی و اجتماع محلی اعمال می کنند، موفق نبوده و موجب شکل گیری سویه های مقاومت در بین جوانان گشته است.
کارکرد زدایی ناشی از فشار نقش: واکاوی چالش های ارتباطی مردان والد ناتنی با فرزند ناتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه های مردان به عنوان والد ناتنی و چالش های ارتباطی آنان با فرزند ناتنی طراحی شده است. روش پژوهش، کیفی و به شیوه نظریه زمینه ای انجام شده است. 15 نفر از مردان ساکن در شهر اصفهان که تجربه ازدواج مجدد پس از طلاق و زندگی در خانواده با حضور فرزند ناتنی را داشتند، به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها به شیوه مصاحبه عمیق، گردآوری و به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. نتایج نشان داد «کارکردزدایی ناشی از فشار نقش» به عنوان مقوله هسته، عملکرد خانوادگیِ خانواده ناتنی را مسئله مند می کند. مردان مشارکت کننده به دلیل طیفی از شرایط فردی، بسترهای کارکردزدای درون / برون خانوادگی و فراگردهای فرهنگی - اجتماعیِ هنجار ها، فشار نقش سنگینی را احساس کرده بودند که رضایت مندی آنان از زندگی در این نوع خانواده ها را چالش برانگیز می کند. مردان مشارکت کننده خواستار برقراری ساختار و نظم سنتی خانواده و ثبات مفاهیم مردانگی در خانواده بودند؛ اما شرایط متفاوتی ازجمله ارجح بودن فرزند بر همسر، بی قدرتی والدگری و ... موجب بی ثباتی حوزه مردانه در خانواده و تشدید نارضایتی آنان شده بود. مردان مشارکت کننده در مواجهه با فشارِ نقش تجربه شده و نارضایتی حاصل از آن، راهبردهای متفاوتی از جمله راهبرد پیشگیرانه و ناسازگارانه را انتخاب می کنند. راهبرد پیشگیرانه، پیامدی سازنده داشته و موجب تقویت حریم خانوادگی شده است؛ اما راهبرد ناسازگارانه منجر به طلاق مجدد شده بود؛ درنتیجه، عوامل زمینه ساز فشارِ نقش و راهبردهای اتخاذ شده، عملکرد خانوادگی خانواده های ناتنی را تحت الشعاع قرار می دهد.
تبیین و تحلیل وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران دوره صفویه با تکیه بر نظریه اعتماد پیوتر زتومکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران در دوره صفویه بویژه درعهد شاه عباس اول ( 1038-978 ق / 1629-1571م ) رشد سیاسی، فرهنگی واقتصادی قابل توجهی را تجربه کرد.لذا با توجه به اهمیت اعتماد و سرمایه اجتماعی درتوسعه پایدار، در این جستار تلاش شده است با تکیه برنظریه اعتماد زتومکا، وضعیت سرمایه اجتماعی ایران اواخر دوره صفوی بررسی شده و به این پرسش پاسخ داده شود که آیا نظام اقتصادی ایران دوره صفویه امکان و ظرفیت های فرهنگی-اجتماعی لازم جهت استمرار رونق اقتصادی و حتی گام نهادن در مسیر نظام سرمایه داری را داشته است ؟ بر این اساس در این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی از طریق بررسی و تحلیل شاخصه های اعتماد زتومکا، وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران دوره صفویه مورد واکاوی قرارگرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد رواج ترکیبی از عوامل زمینه ای اجتماعی و فرهنگی همچون تقدیرگرایی، فساد مالی، رشوه، نفاق، حال گرایی و عدم خطر پذیری به عنوان کاهنده های اعتماد وسرمایه اجتماعی در این دوره عمل کرده اند. از این رو چنین می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی پایین ظرفیت لازم را برای ورود ایرانیان به مدار توسعه فراهم نمی کرد.
واکاوی دلایل رواج کنش های ریاکارانه در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی دلایل رواج کنشهای ریاکارانه در جامعه است و قصد دارد تا با استفاده از پارادایم روش شناختی مطالعات کیفی و با بهره گیری از استراتژی استفهامی در قالب روش تحقیق نظریه ی زمینه ای، تحلیلی جامعه شناسانه از آن ارائه دهد. جامعه آماری تحقیق، ترکیبی از متخصصان امور فرهنگی و دینی، استادان دانشگاه، فعالان فرهنگی - اجتماعی و اصطلاحاً مطلعین کلیدی دارای اطلاعات کافی در مورد پدیده ی مورد مطالعه و دارای شناخت کافی از جامعه ی مورد پژوهش در استان ایلام هستند که با استفاده از ترکیبی از روشهای نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری نظری، نمونه ای انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساخت یافته تا رسیدن به اشباع نظری نمونه گیری ادامه یافته است. بر اساس استراتژی پژوهش با استفاده از شیوه های کدگذاری باز، محوری و گزینشی از تعداد 527 عبارت معنایی مستخرج از مصاحبه ها، تعداد 185 مفهوم، 85 زیر مقوله و 33 مقوله ی اصلی استخراج گردیده است. نتایج حاکی از وجود انواعی از کنشهای ریاکارانه در جامعه ی مورد مطالعه است و مقولات محوری تحقیق در یک مدل پارادایمی نشان داده شده است که حاکی از ساختاری شدن پدیده ی ریاکاری است. بر اساس مقوله ی هسته و نظریه ی تحقیق، ریاکاری محصول واکنش افراد به استانداردهای چندگانه در جامعه است.
پدیدارشناسی تجارب بی عدالتی آموزشی و پژوهشی دانشجویان مبتنی بر رویکرد قابلیت (مطالعه موردی: یک دانشگاه جامع دولتی در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی بی عدالتی های آموزشی و پژوهشی موجود نسبت به دانشجویان در حین تحصیل بود. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی بود. به این منظور، از رویکر کیفی پدیدارشناسی بهره گرفته شد. جامعه این پژوهش، دانشجویان یکی از دانشگاه های جامع دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. تعداد 20 دانشجو طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری معیار انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. روایی محتوایی ابزار مصاحبه توسط متخصصان موضوع و پایایی آن نیز با روش پایایی بین دوکدگذار با ضریب %78 مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها نیز، روش تحلیل مضمون فان کام به کار گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بی عدالتی آموزشی هشت مضمون اصلی و 45 مضمون فرعی و بی عدالتی پژوهشی پنج مضمون اصلی و 21 مضمون فرعی داشت. مضمون های اصلی بی عدالتی در زمینه آموزشی، شامل ضعف اساتید در یاددهی، جدی نگرفتن درس و آموزش، انتقادپذیری پایین اساتید، بی ضابطه بودن ارزیابی دانشجویان، تخریب انگیزه دانشجو، تحقیر دانشجو، به رسمیت نشناختن تنوع دانشجویان، و محدود بودن امکان دسترسی به استاد بودند. در زمینه پژوهشی نیز، مضمون های اصلی بی عدالتی شامل تبعیض در پذیری دکتری، ایجاد محدودیت در همکاری با اساتید، ضعف و تبعیض در ارائه راهنمایی علمی، نگاه ابزاری به دانشجو، و مشکلات تأمین منابع مورد نیاز پژوهش ها می شدند. این بی عدالتی ها به عنوان عواملی هستند که تأثیرات منفی بر ایجاد و تقویت قابلیت های اساسی دانشجویان، یعنی احترام و کرامت، دانش و تخیل، انسجام عاطفی، آمادگی یادگیری، صدا، داشتن آرزو، استدلال عملی، و روابط و شبکه های اجتماعی می گذارند.بحث و نتیجه گیری: برگزاری کارگاه های آموزشی برای اساتید با موضوع عدالت آموزشی و پژوهشی، افزایش تنوع اساتید و محتوای آموزشی ارائه شده متناسب با تفاوت های دانشجویان، توجه به نظرات دانشجویان در مسائل مختلف دانشگاه و رسیدگی به اعتراض های آنان، راهکارهایی هستند که برای رفع بی عدالتی های موجود توصیه می شوند.
شناسایی عناصر نظام مند ارتقای سواد فرهنگی؛ مورد مطالعه: آموزش و پرورش ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر تشکیل دهنده ارتقای سواد فرهنگی در آموزش و پرورش ایران انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبره و مطلعین کلیدی در قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 20 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. مطالعه میدانی و روش تحقیق کتابخانه ای بود. برای تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد متخصص و صاحبنظر و تکنیک اشباع نظری، رویه های ویژه کدگذاری و در تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که الگوی نظام مند ارتقای سواد فرهنگی در آموزش و پرورش دارای 6 بعد، 29 مولفه و 134 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(قوانین و مقررات، امکانات آموزشی، تکنولوژی، رسانه ها)؛ شرایط مداخله گر(عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، مهارتهای درون و برون فردی، تهاجم فرهنگی)؛ بستر و زمینه حاکم(سیاست های کلان فرهنگی،اسناد و برنامه های تحول و بنیادین، برنامه های مصوب درسی، مدیریت کلان آموزش و پرورش، خانواده). مقوله محوری(سواد فرهنگی)؛ راهبردها(ادبیات ملی، ادبیات جهانی، معماری، مشاهیر، تاریخ ملی و جهانی، موسیقی، دین و مذهب، هنر، نمایش، اقوام و آداب و رسوم، ورزش و بازی، پادشاهان و سلسله های پادشاهی) و پیامدها(افزایش غرور و افتخار ملی، افزایش کارایی و اثربخشی، افزایش آگاهی فرهنگی) است.
مطالعه ارتباط بین مولفه های تحول در باورها و رفتارها ی توسعه ای و بیگانگی اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشکده های حقوق و علوم اجتماعی و کشاورزی دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
159 - 181
حوزههای تخصصی:
توسعه ی جوامع تنها در گرو رشد اقتصادی یا برنامه های معطوف به آن نمی باشند، بلکه مولفه های تحول در باورها و رفتار ها به عنوان پیش شرط های توسعه، از اهمیت اساسی برخوردار هستند. بر همین اساس این تحقیق با هدف مطالعه ارتباط بین مولفه های تحول در باورها و رفتارهای توسعه ای و ارتباط آن ها با بیگانگی اجتماعی نگاشته شد. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل دانشجویان دانشکد های حقوق و علوم اجتماعی و کشاورزی دانشگاه تبریز بود که 263 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری طبقه ای برای مطالعه انتخاب شده اند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزارهای SPSS و Lisrel تحلیل شده اند. نتایج نشان داد که میزان مولفه های «جامعه پذیری» و «وقت شناسی» بالاتر از حد متوسط، مولفه های «انضباط اجتماعی» و «صداقت و راستگویی» پایین تر از حد متوسط و مولفه ی «رعایت حقوق دیگران» و «بیگانگی اجتماعی» در حد متوسط می باشند. نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از آن بود که بین مولفه های جامعه پذیری، انضباط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، وقت شناسی و صداقت و راستگویی با بیگانگی اجتماعی ارتباط معنادار و منفی وجود دارد. همچنین تفاوت میانگین بیگانگی اجتماعی برحسب نوع دانشکده، جنس و مقطع تحصیلی با بیگانگی اجتماعی معنادار شد. براساس نتایج برازش مدل مسیر، متغیر جامعه پذیری بیشترین تاثیر را بر بیگانگی اجتماعی داشت. بعد از این متغیر نیز انضباط اجتماعی، وقت شناسی، رعایت حقوق دیگران و صداقت و راستگویی در رده های بعدی قرار گرفتند. در مجموع متغیرهای مذکور توانستند 36 درصد از تغییرات بیگانگی اجتماعی را تبیین نمایند.
دو تجربه درهم تنیده؛ روایت پرستاران بخش عفونی و بیماران بهبودیافته از کرونا در بیمارستان رازی اهواز؛ مطالعه ای با روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرونا طی چند ماه قاره ها را درنوردید و اینک به ویروسی جهانی بدل شده است. پس از شناسایی اولین مبتلا به این ویروس در اسفند 1398 در استان خوزستان، این استان پیک های مختلفی از این بیماری ویروسی را تجربه کرده است و از آن روز تاکنون به جدی ترین عامل تهدید زندگی شهروندان و اصلی ترین عامل مراجعه بیماران به بیمارستان های استان بدل شده است. این مطالعه کیفی با هدف فهم تجارب درهم تنیده پرستاران بخش عفونی و ایزوله بیمارستان های مرکز کرونا و بیماران بهبودیافته در استان خوزستان انجام شده است. روش استفاده شده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد نسخه 2015 کوربین و اشتراوس به منزله یکی از روش های اصلی پژوهش کیفی است. داده های این پژوهش ازطریق مصاحبه عمیق و شیوه نمونه گیری هدفمند - نظری با بیست وچهار نفر از ذینفعان مرتبط با این پدیده گردآوری و برای تحلیل داده ها از پنج مرحله کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعه مفاهیم در جهت ابعاد و ویژگی ها، تحلیل داده ها برای زمینه، واردکردن فرایند به تحلیل و یکپارچه سازی مقولات استفاده شد. بعد از کدگذاری، دوازده مقوله اصلی از داده ها پدیدار شد که هر یک از مقوله ها به صورت کامل با استناد به متن مصاحبه ها تحلیل شده اند. پاردایم ظهوریافته شامل سه بعد شرایط، کنش – تعامل ها و پیامدهاست که در بعد شرایط شامل ماهیت ناشناخته ویروس، درهم تنیدگی رنج بیماری و فشردگی شیفت ها، تمنای درک عمومی دقیق، تکرار پی درپی لحظات سرنوشت ساز، اضطراب و تردید در رویارویی با خانواده و در بعد کنش – تعامل شامل احساس به انتها رسیدن توان، بر هم خوردن تعادل مناسبات و روابط اجتماعی، بازاندیشی پی درپی شغلی و شخصیتی، اضطراب و تردید در رویارویی با خانواده و در بعد پیامدها شامل تلاقی پرفشار نقش ها، اذعان به حجم زیاد وظایف، نه امنیت جانی و نه امنیت شغل است که پیرامون یک مقوله هسته به نام دو تجربه درهم تنیده تلخ و دشوار متأثر از کرونا شکل گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهند به دلیل ماهیت ویروس و همچنین ماهیت شغل پرستاری، تجربه درهم تنیده ای از رویارویی با این ویروس در بیمارستان های استان در جریان است که براساس آن، بیماران و پرستاران لحظات سرنوشت سازی را در فرایند مبارزه با این ویروس از سر گذرانده اند.
نقش سرمایه فرهنگی در گرایش به کارهای دولتی (مطالعه موردی : سازمان های دولتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
27 - 56
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه فرهنگی در گرایش به کارهای دولتی انجام گردید. روش پژوهش حاضر توصیفی است و جامعه ی مورد مطالعه 384 نفر از کارکنان بخش دولتی در شهر تهران بودند که بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی استاندارد سرمایه ی فرهنگی بوردیو و پرسشنامه ی پژوهگر ساخته ی گرایش به مشاغل دولتی است. یافته های به دست آمده از پرسشنامه های پژوهش توسط نرم افزار SPSS21 و آزمون های آماری رگرسیون خطی، همبستگی پیرسون و همبستی جزئی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که سرمایه ی فرهنگی بر گرایش به کارهای دولتی تاثیرگذار است. بین سرمایه ی فرهنگی تجسم یافته و عینیت یافته با گرایش به کارهای دولتی رابطه ی معنی داری وجود ندارد اما بین سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده و گرایش به کارهای دولتی رابطه ی معنی داری مشاهده گردید. همچنین، مشاهده شد که سرمایه ی فرهنگی با توجه به زمینه ی اقتصادی و خانوادگی بر گرایش به کارهای دولتی تاثیرگذار است اما سرمایه ی فرهنگی با توجه به زمینه ی اجتماعی تاثیری بر گرایش به کارهای دولتی نداشت.احساس نیاز به شغل خاص باعث می شود که آن شغل برای فرد با ارزش شود. در جوامع جهان سوم، وقتی پدیده های جدید با روش های مختلف از خارج وارد می شوند یک تغییر ناگهانی در نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روی می دهد.
اثربخشی آموزش صلح بر سرمایه های روان شناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
342 - 352
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر سرمایه های روان شناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری دو ماهه و در نظر گرفتن دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398، تشکیل دادند. 30 نفر نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سرمایه های روان شناختی لوتانز(PCQ) بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 4 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه کنترل، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-22 استفاده شدیافته ها: نتایج نشان داد که اجرای آموزش صلح در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤلفه های چهارگانه سرمایه روان شناختی را در دانش آموزان پسر به صورت معنادار تحت تاثیر قرار داده است . همچنین نتایج فوق در مرحله پیگیری در مقایسه با مرحله پس آزمون تفاوت چندانی نشان نداشت و براین اساس چنین نتیجه گیری شد که آموزش صلح به دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول، سرمایه های روان شناختی را در آنان به صورت پایدار افزایش می دهد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت آموزش صلح بر افزایش سرمایه های روانشناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول، پیشنهاد می شود، این آموزش ها در برنامه درسی یا فوق برنامه دانش آموزان در پایه ها و دوره های مختلف تحصیلی گنجانده شود و نیز معلمان و اولیای مدرسه با شرکت در کارگاه های آموزشی، با این مفاهیم و اهمیت و ضرورت پرداختن به آنها در محیط مدرسه و کلاس های درس آشنا شوند.
تحلیل داده بنیاد رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی(مطالعه شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کرونا اگرچه در ابتدا پیامدهای زیست محیطی مثبتی به همراه داشت، اما پس از مدتی، افزایش چشمگیر پسماندهای کرونایی، به تهدیدی جدی برای محیط زیست تبدیل گشت. بر همین اساس تحقیق حاضر به روش کیفی گرانددتئوری به تحلیل رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی در میان شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد پرداخته است. تعداد نمونه، 26 نفر بودند که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و روش تجزیه و تحلیل داده ها، نظریه مبنایی بوده است که در طی سه مرحله کدگذاری متن مصاحبه ها، در نهایت مدل پارادایم گرانددتئوری استخراج شده است. همچنین به منظور اعتباریابی تحقیق از روش «اعتبار اعضا» و برای سنجش پایایی از روش «توافق درون موضوعی» استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که دو عامل «مکانیزم های پیشگیری» و «مکانیزم های درمان» سبب بروز پدیده «پسماندزایی کرونایی» شده و کنشگران در اثر وقوع آن، «رفتار زیست محیطی» را در یکی از انواع: 1)محیط دوستانه (مسئولانه)، 2)محیط نبینانه (لاقیدانه) و 3)محیط ستیزانه (وندالیستی) به عنوان راهبرد اتخاذ نموده اند که تحت تأثیر بستر حاکم و شرایط مداخله گر صورت گرفته است. بستر حاکم عبارت بودند از: 1)ویژگی های جمعیت شناختی فرد، 2)زیرساخت های بهداشتی-مراقبتی-درمانی، 3)زیرساخت های آموزشی، 4)نرخ شیوع بیماری کرونا. شرایط مداخله گر نیز عبارت بودند از: 1)ویژگی های شخصیتی فرد(تعهد و حساسیت زیست محیطی)، 2)ویژگی های اجتماعی فرد(بینش و نگرش زیست محیطی)، 3)جامعه پذیری(دانش و آگاهی زیست محیطی)، 4)فرهنگ سازی (هنجار و ارزش زیست محیطی)، 5)سیاست های دولت(اعتماد و تعلق زیست محیطی). در نهایت رفتار زیست محیطی کنشگران دو گونه پیامد را به دنبال داشته است: 1)مثبت: پالایش محیط زیست و 2)منفی: آلایش محیط زیست.
تحلیل اجتماعی– فضایی الگویِ عینیت یافته فرهنگ در شهر (مطالعه موردی مناطق پنج گانه شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد با استفاده از رویکرد جامعه شناسی فرهنگ، شهر را به مثابه "سازمان اجتماعی تولیدِ فرهنگ" در یک بافتار اجتماعی- فضایی در نظر گرفته که در تحلیل این سازمان، کنش ها و مصارف فرهنگی فرهنگی را بر ﺭﻭی ﻋﻠﻞ غیر فرهنگی همچون اقدامات توسعه شهری قرار دهد تا بتواند به فهمِ الگویِ عینیت یافته فرهنگ در شهر دست یابد. روش این مطالعه ترکیبی بوده که در جمع آوری داده ها هم با ابزار پرسشنامه و همچنین با اخذ اطلاعات موجود اراضی و کاربری ها، مساحت، سهم و سرانه هر یک محاسبه و نهایتا مکانی گردیده است. طبق نتایج، الگوی عینیت یافته فرهنگ در شهر اراک، نابرابر و ناکارا می باشد که تفاوت و نابرابری های فرهنگی جدی را در سطح مناطق و در بین شهروندان ساکن در آن ایجاد نموده است.
واکاوی فهم ادراک شده زنان از آسیب های حوزه خانواده (مورد مطالعه: زنان شهر فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی فهم ادراک شده زنان از آسیب های خانواده و با استفاده از روش کیفی انجام شده است؛ به این منظور، با 17زن 18 تا 65 ساله شهر فسا، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. براساس نتایج پژوهش، درمجموع، دو گونه «آسیب های محتوایی» و «آسیب های ساختاری»، دسته بندی و شناسایی شده است. آسیب های محتوایی، که بیشتر بر بعد روابط درونی خانواده و میان اعضا تأکید دارد، شامل سه مقوله اصلی «شکل گیری پیله های تنهایی و دنیای فردی شده»، «والدگری تعمیم یافته و فرزندمحوری فزاینده» و «اختلافات و ناسازگاری های مداوم و مزمن خانوادگی» است. علاوه بر این، گونه دوم، که بر جنبه های بیرونی خانواده اشاره دارد و با نام «آسیب های ساختاری» نام گذاری شده است، در قالب سه مقوله اصلی «تغییر ارزش ها و باورهای خانوادگی به مثابه تغییر و تحولات نهاد خانواده»، «تسری آسیب های اجتماعی به درون خانواده ها» و «چالش های مرتبط با رفاه اجتماعی» دسته بندی شده است. گفتنی است با توجه به کیفی بودن پژوهش، پژوهشگران، به هیچ وجه، قصد تعمیم یافته های پژوهش را ندارند.
شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
310 - 318
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان مدیریت استعداد شهر تهران در سال 1400- 1399 بودند که از میان آنان طبق اصل اشباع نظری 16 نفر با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 62/0 بدست آمد. داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم شامل 17 مفهوم، 6 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی بود. مقوله های اصلی شامل ساختار مدرسه (با دو مقوله فرعی سیستم پاداش دهی و قدردانی از تلاش های معلمان و شرایط استخدامی و اصول اخلاقی در فرایند آن)، مأموریت و چشم انداز شفاف مدرسه (با دو مقوله فرعی تدوین برنامه استراتژیک و تدوین مشخص اهداف، رسالت ها، ارزش ها و چشم اندازها) و قوانین، مقررات و سیاست گذاری ها (با دو مقوله فرعی انعطاف پذیری در فرایندهای انتخاب و جذب معلمان مستعد و برداشتن محدودیت های ادامه تحصیل معلمان) بودند.نتیجه گیری: با توجه به عوامل موثر شناسایی شده بر مدیریت استعداد معلمان دوره متوسطه دوم، برنامه ریزی جهت ارتقای مدیریت استعداد آنان ضروری است که آن از طریق بهبود عوامل شناسایی شده محقق می شود.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر مشارکت اقتصادی زنان استان خوزستان با تأکید بر مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اقتصادی زنان از مهم ترین اجزای توسعه پایدار می باشد. نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران در مقایسه با کشورهای توسعه یافته بسیار پایین می باشد. طبق گزارش مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، استان خوزستان با نرخ مشارکت 7/9 درصد در سال 1397 شمسی، بیست و هفتمین استان میان 31 استان کشور است. مشارکت اقتصادی زنان مثل سایر پدیده ها متاثر از عوامل عدیده ای می باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر مشارکت اقتصادی زنان استان خوزستان می باشد. در این مطالعه از روش مدل سازی ساختاری تفسیری از طریق نرم افزار Mic Mac استفاده گردید. این مطالعه مبتنی بر نظر خبرگان در سال 1398 در استان خوزستان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به ترتیب، سرمایه ی اجتماعی (رتبه ی اول)، نگرش جامعه نسبت به کار کردن زنان و مردسالاری(رتبه ی دوم) و تحصیلات و آگاهی زنان (رتبه ی سوم) در مقایسه با سایر متغیرهای وارد شده در مدل (قوانین و مقررات، نرخ بیکاری زنان و مردان و کل اقتصاد، مهارت های فنی و حرفه ای زنان، نرخ باروری و بعد خانوار، تورم و بی ثباتی اقتصادی، امنیت اجتماعی و روانی در جامعه و عملکرد رسانه ها) نقش مهمی در مشارکت اقتصادی زنان استان خوزستان دارد.
نقش دین در انقلاب فرهنگی (مطالعه جایگاه دین در انقلاب فرهنگی ایران، چین و روسیه از دیدگاه جامعه شناسی تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود مطالعات زیادی که در زمینه انقلاب های فرهنگی انجام شده است، مطالعه مقایسه ای نقش دین در انقلاب فرهنگی ایران، چین و روسیه با توجه به نقش دین کم تر به چشم می خورد. پرسشی که این مطالعه در پی پاسخ به آن بوده این است که هرکدام از انقلاب های فرهنگی روسیه، چین و ایران با آموزه های دینی متن جامعه ای که رخ داده اند چه نوع ارتباطی داشته اند؟ نگارندگان با توجه به شرایط مطالعه به رویکردهای سکولار و دین انقلابی در انقلاب های فرهنگی اشاره و تلاش کرده اند با استفاده از روش تطبیقی تاریخی بر اساس رخدادهای انقلاب فرهنگی در سه کشور، این رویکردها را آزمون کنند. مطالعه تاریخی تطبیقی به شکل درون سیستمی و بین سیستمی صورت گرفته است؛ در سطح درون سیستمی به شکل روایتی، روند ارتباط دو پدیده تشریح شده و در سطح بین سیستمی شاخص های دینی انقلاب فرهنگی در سه کشور ایران، چین و روسیه با استفاده از روش های میل مقایسه شده است. یافته ها نشان می دهند در هر سه مورد نقش دین اهمیت دارد، لیکن شاخصه های ایرانی مؤید منظر آرمانی و شاخصه های روسیه و چین مؤید منظر ابزاری به نقش دین در انقلاب فرهنگی است. نتایج مقاله ضمن تأیید مدعای نگارندگان، تفاوت ها و شباهت های سه رخداد مورد مطالعه را تشریح می کند.
نقش برنامه ی طنز تلویزیونی دورهمی در میزان نشاط اجتماعی- فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
113 - 135
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تعیین نقش برنامه طنز تلویزیونی دورهمی در میزان نشاط اجتماعی- فرهنگی مخاطبین از دیدگاه کارکنان صدا و سیما در تابستان 1398 انجام پذیرفت. روش تحقیق پیمایشی از نوع توصیفی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه کارکنان سازمان صدا و سیمای شهر تهران به تعداد430 نفر بود. 203 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری طبقه ای- نسبتی از بین کارکنان بخش های مختلف به عنوان نمونه انتخاب شدند. در فرآیند گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته ای برگرفته از ابزار اندازه گیری آکسفورد و نظریه هزارجریبی و مرادی (1393) برای نقش برنامه دورهمی در نشاط اجتماعی در سه بعد احساسی- شناختی- رفتاری و با اضافه کردن بعد آگاهی رسانی در نشاط فرهنگی استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق نظر متخصصان و پایایی متغیرهای پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و بالای 7/0 بدست آمده و مورد تایید قرار گرفتند. داده ها از طریق آزمون تی تک نمونه ای با نرم افزارآماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج حاصل نشان داد؛ برنامه شاد دورهمی در افزایش میزان نشاط اجتماعی- فرهنگی و ابعاد آن شامل احساسی، شناختی، رفتاری و آگاهی رسانی نقش دارند (05/0p<). نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن نیز نشان داد: نقش برنامه شاد دورهمی در بعد آگاهی رسانی رتبه اول، در بعد رفتاری رتبه دوم، در بعد شناختی رتبه سوم و در بعد احساسی آخرین رتبه را داشته است (05/0p<).
بررسی حمایت والدین از فرزندان بزرگ سال و عوامل اثرگذار بر آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
77 - 103
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر تغییرات جمعیتی منجر به افزایش مدت زمان فرزندی-والدگری و پیچیده تر شدن پیوندهای عمودی بین نسل ها شده است. هدف این مقاله بررسی میزان حمایت والدین از فرزندان بزرگ سال در ابعاد مختلف و عوامل موثر بر آن بوده است؟ جمعیت آماری پیمایش، افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران بوده که حداقل یک والد زنده داشته و هم سکنا نبوده اند. نمونه 1000 نفری از 30 حوزه تهران به شیوه خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شده و یافته ها نشان داده: حمایت والدین از فرزندان بزرگ سال در سطح بالایی بوده و در ابعاد مختلف یک سان نیست. به طوری که پند و نصیحت، علاقه مندی به زندگی شخصی و حمایت عاطفی، در سطح بالا و حمایت ابزاری و حمایت مالی در سطح پایین تری گزارش شده و حمایت مادران در همه ابعاد به استثنای حمایت مالی بیش از پدران بوده است. حمایت والدین متاثر از سن والدین، تضاد زناشویی والدین، تضاد والدین و فرزندان بزرگ سال، حمایت فرزندان بزرگ سال از والدین، و تعداد فرزندان بوده و یافته ها تایید کننده تئوری های همبستگی بین نسلی، نوع دوستی و اقتضایی است.
تعلیق زندگی: بازنمایی خیانت زناشویی در فیلم های دهه 80 و 90 سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی وفایی و خیانت زناشویی، ازجمله مسائلی است که در دهه های اخیر در سینما به آن توجه و روایت های گوناگونی از آن بازنمایی شده است. در سینمای پس از انقلاب ایران، به طور مشهود از دهه 80، خیانت زناشویی به عنوان آسیبی اجتماعی، جای خود را در سینمای ایران باز کرد. هدف این پژوهش، کشف چگونگی بازنمایی خیانت در فیلم های دهه 80 و 90 سینمای ایران است. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد؛ به گونه ای که 14 فیلم از میان فیلم های این دو دهه با محور اصلی خیانت برگزیده شد. برای تحلیل داده ها، تکنیک تحلیل تماتیک به کار رفت. حاصل تحلیل داده ها، شکل گیری هشت تم اصلی بود که عبارت است از: برجسته سازی خیانت جنسی/ عاطفی، نارضایتی زناشویی، بستر اجتماعی آسیب زا، بی هنجاری شخصی، خیانت به مثابه انتقام، پذیرش ناگزیر، آشفتگی ناشی از خیانت و فرسایش ارتباطی خانواده. براساس تم نهایی پژوهش، خیانت زناشویی در سینمای ایران به صورت یک تعلیق در زندگی بازنمایی شده است؛ یعنی خیانت هم به عنوان نتیجه و هم علت یک زندگی معلق، آشفته و بی هنجار آمده است.
نیازپردازی مصرف: کاوشی کیفی از چگونگی تغییر ذائقه های مصرفی در بستر شبکه های اجتماعی در بین جوانان یزدی
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹
53 - 80
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه و کاوش چگونگی شکل گیری نیازهای جدید در بستر شبکه های اجتماعی مجازی پرداخته است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری و هدفمند، 22 نفر از افراد تأثیرگذار در فضای مجازی (اینفلوئنسرهای فعّال) در شهر یزد انتخاب و مطالعه شدند. فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. اطّلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند و یافته ها در قالب خطّ داستان، شامل دوازده مقوله اصلی و یک مقوله هسته و مدل پارادایمی ارائه شدند. به طور کلّی روایت های افراد تأثیرگذار در فضای مجازی (اینفلوئنسر) از حضور در شبکه های اجتماعی مجازی، نشان دهنده این واقعیت است که رشد روزافزون ارتباطات، شیوه تعاملات را از جنبه های مختلف تغییر داده است. تغییر سبک زندگی و افزایش مصرف گرایی در افراد باعث ایجاد نیازهای جدید شده است؛ درنتیجه می توان گفت با تغییر ساختار و شرایط زندگی و فرصت های تازه ای که شبکه های اجتماعی برای افراد خلق کرده اند، تغییرات و تحوّلات اساسی در نیازهای جوانان شهر یزد و ذائقه های مصرفی آنان رخ داده است.