مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
روش نظریه داده بنیاد
حوزه های تخصصی:
در عصر جدید، کارکرد دانشگاه ها تنها در آموزش، پژوهش، کارآفرینی و مانند آن خلاصه نمی شود؛ بلکه در نقش یک پایگاه معرفتی به فرهنگ سازی و تمدن سازی نوین می پردازند. این مقاله سعی بر دارد تا با تبیین و تعریف لوازم و شاخص های لازم برای این مهم، نظریه پردازی مناسب صورت پذیرد. از میان انواع راهبردهای پژوهش کیفی، راهبرد «نظریه پردازی داده بنیاد» (به طور خاص راهبرد نظریه داده بنیاد متنی) به عنوان راهبرد تحقیق انتخاب گردیده است. منابع مورد استفاده، با توجه به مسیر پژوهش در رجوع به منابع اسلامی و نیز جهت گیری بنیادی آن از یک سو و اقتضائات سیاستی و راهبردی پژوهش از سوی دیگر، اندیشه بنیانگذار انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) است. از مجموع 336 کدباز شناسایی شده، 100 کد مربوط به سؤال تحقیق، یعنی کارکرد و رسالت دانشگاه در جامعه بر اساس آرمان های اسلامی یا همان نظام آرمانی اسلام، تشخیص داده شد. پس از کدگذاری گزینشی صورت گرفته براین 100 کد محوری از بیانات امام خمینی (ره)، پنج مقوله اصلی شامل انسان سازی، استقلال فکری و تحقق فرهنگ توانستن، پی ریزی و ساختن آینده، تضمین سعادت ملت ها و هدایت گری جامعه و حفظ و تداوم انقلاب اسلامی به عنوان کارکردهای اصلی و رسالت دانشگاه بر اساس آرمان های اسلامی در اندیشه امام خمینی (ره) شناسایی شد.
عوامل موثر بر ادراک در فرایند قانون گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف عوامل محیطی مؤثر بر ادراک نمایندگان در فرایند تصویب قوانین انجام گرفت. روش استفاده شده در این تحقیق، نظریه داده بنیاد است. نمونه گیری با استفاده از منطق نمونه گیری نظری و روش قضاوتی هدفمند انجام گرفت و تا حصول اشباع نظری دنبال شد. مجموعاً با 16 نفر از نمایندگان مجلس مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد و اسناد مکتوبی همچون مشروح مذاکرات نیز مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. تحلیل داده ها در فرایند کدگذاری منجر به ظهور 53 کد و 9 مفهوم انتزاعی شد که یک مقوله محوری و دو مقوله اصلی را تشکیل دادند. این مقولات در فرایند کدگذاری انتخابی به یکدیگر مرتبط شدند و در نهایت 2 قضیه اصلی و 6 زیرقضیه بدست آمد. تحلیل داده ها، مبین آن است که عوامل محیطی مؤثر بر ادراک نمایندگان از دو مقوله اصلی عوامل محیط خارجی و عوامل محیط داخلی تشکیل شده است. عوامل محیط خارجی متشکل از 4 مفهوم فشارهای سیاسی- حقوقی، فشارهای اقتصادی، فشارهای اجتماعی- فرهنگی و فشارهای فناورانه می باشد. عوامل محیطی داخلی از دو مفهوم ساختار و رویه های داخلی سازمان و فرهنگ حاکم بر سازمان تشکیل شده است. ادراک نیز مقوله محوری پژوهش قلمداد شد که خود از دو زیرمقوله شناخت مستقیم و شناخت غیرمستقیم وسه مفهوم معناسازی، معنابخشی و معناشکنی تشکیل شده است.
درک تجربه سیلاب استان خوزستان بر مبنای روایت های ذی نفعان: نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
146 - 169
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به روش کیفی، با هدف فهم ابعاد و زوایای بحران سیلاب اواخر سال 1397 و ابتدای سال 1398 در استان خوزستان به انجام رسیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و نمونه گیری هدفمند-نظری با پانزده نفر از ذی نفعان مرتبط با سیلاب، گردآوری شده و برای تحلیل دادهها از پنج مرحله کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعه مفاهیم در جهت ابعاد و ویژگیها، تحلیل دادهها برای زمینه و واردکردن فرایند به تحلیل و یکپارچه سازی مقولات استفاده شد. بعد از کدگذاری، چهارده مقوله اصلی از دادهها پدیدار شد. مدل ظهوریافته شامل سه بعد شرایط، کنش-تعاملها و پیامدهاست. بعد «شرایط» شامل کم اهمیتی لایروبی کانالها و رودخانه ها، تعدی تدریجی به حریم و بستر رودخانه ها، تمرکز برنامه ریزی ها بر خشکسالی، چرخش غافلگیرکننده شرایط آبوهوایی و کمبود ماشین آلات و تجهیزات، بعد «کنش-تعامل»، شامل کمکرسانی گسترده ولی آشفته، جلسات پی در پی مدیریت بحران، فراخوان همه ظرفیتهای سازمانی، تدوین استراتژی آسیب نرسیدن به انسانها، در اولویت قرار گرفتن حفاظت از شهرها، بعد «پیامدهای انسانی»، شامل افزایش تعامل مسئولان و معتمدان محلی، ارتقای سطح مطالبات سیل زدگان، افزایش اعتماد و همبستگی اجتماعی و بعد «پیامد محیطی» شامل شکنندگی اقلیمی بیشتر مناطق سیلزده است که حول یک مقوله هسته به نام حضور گسترده و مؤثر، ولی آشفته سازمانها و مردم در صحنه سیلاب، شکل گرفته اند.
مطالعه ی داده بنیاد پیدایش حاشیه ها بر پیکر کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
114 - 86
حوزه های تخصصی:
این مطالعه کیفی، با هدف فهم فرایند شکل گیری تجربه حاشیه نشینی در محلات حاشیه نشین شهر اهواز به انجام رسیده است. جمعیت شهری اهواز بر مبنای سرشماری1395 بالغ بر 1184788 نفر است که از این تعداد نزدیک به 400 هزار نفر در سیزده محله حاشیه نشین زندگی می کنند. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد به عنوان یکی از روش های اصلی پژوهش کیفی است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و شیوه نمونه گیری هدفمند - نظری با چهل و دو نفر از ذینفعان مرتبط با حاشیه نشینی گردآوری و جهت تحلیل داده ها از پنج شیوه کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعه مفاهیم در جهت ابعاد و ویژگی ها، تحلیل داده ها برای زمینه، وارد نمودن فرایند به تحلیل و یکپارچه سازی مقولات استفاده گردید. بعد از کدگذاری، نه مقوله اصلی از داده ها پدیدار شد که هر یک از مقوله ها به صورت کامل با استناد به متن مصاحبه ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. پاردایم ظهوریافته شامل سه بعد شرایط، کنش- تعامل ها و پیامدها است که بر مبنای نتایج پژوهش در بعد شرایط شامل (رخدادهای پربسامد اقلیمی، تجربه مستقیم جنگ، رونق نفتی، ابرمداخلات اصلاحات ارضی و سرکوب عشایر، فرصت های محدود تحرک روستایی) و در بعد کنش–تعامل (شهرخواهی آرمان گرایانه، مهاجرت به مثابه گریز از بن بن بست)، و در بعد پیامدها (اسکان شهری نامطلوب، اشتغال در اقتصاد غیررسمی) است که حول یک مقوله هسته به نام (مهاجرت امیدوارانه، تقلای زندگی بهتر) شکل گرفته اند
ارائه مدل مزیت رقابتی شرکت های مشاوره مدیریت براساس نظریه قابلیت های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
317 - 338
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف اکتشاف فرایند تأثیرگذاری قابلیت های پویای سازمانی بر مزیت رقابتیِ شرکت های مشاوره مدیریت انجام پذیرفته است. به منظور اجرای پژوهش، از رویکرد کیفی بهره برده شد. روش استفاده شده در این تحقیق، نظریه داده بنیاد است که این روش با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق مناسب تشخیص داده شد. نمونه گیری با بهره مندی از منطق نمونه گیری نظری و روش قضاوتی هدفمند انجام گرفت و تا حصول اشباع نظری دنبال شد که درمجموع 17 شرکت مشاوره مدیریت را دربرگرفت. با مدیران عامل و اعضای موظف هیئت مدیره این شرکت ها مصاحبه هایی انجام پذیرفت و داده های مصاحبه ای و اسناد مکتوب مرتبط با فعالیت این شرکت ها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد قابلیت های پویا بر مزیت رقابتی شرکت های مشاوره مدیریت اثرگذارند، اما این تأثیر به طور مستقیم نیست؛ بلکه قابلیت های عملیاتی، قابلیت های اعتمادساز و جهت گیری استراتژیک شرکت، در این رابطه ایفای نقش می کنند.
دو تجربه درهم تنیده؛ روایت پرستاران بخش عفونی و بیماران بهبودیافته از کرونا در بیمارستان رازی اهواز؛ مطالعه ای با روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرونا طی چند ماه قاره ها را درنوردید و اینک به ویروسی جهانی بدل شده است. پس از شناسایی اولین مبتلا به این ویروس در اسفند 1398 در استان خوزستان، این استان پیک های مختلفی از این بیماری ویروسی را تجربه کرده است و از آن روز تاکنون به جدی ترین عامل تهدید زندگی شهروندان و اصلی ترین عامل مراجعه بیماران به بیمارستان های استان بدل شده است. این مطالعه کیفی با هدف فهم تجارب درهم تنیده پرستاران بخش عفونی و ایزوله بیمارستان های مرکز کرونا و بیماران بهبودیافته در استان خوزستان انجام شده است. روش استفاده شده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد نسخه 2015 کوربین و اشتراوس به منزله یکی از روش های اصلی پژوهش کیفی است. داده های این پژوهش ازطریق مصاحبه عمیق و شیوه نمونه گیری هدفمند - نظری با بیست وچهار نفر از ذینفعان مرتبط با این پدیده گردآوری و برای تحلیل داده ها از پنج مرحله کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعه مفاهیم در جهت ابعاد و ویژگی ها، تحلیل داده ها برای زمینه، واردکردن فرایند به تحلیل و یکپارچه سازی مقولات استفاده شد. بعد از کدگذاری، دوازده مقوله اصلی از داده ها پدیدار شد که هر یک از مقوله ها به صورت کامل با استناد به متن مصاحبه ها تحلیل شده اند. پاردایم ظهوریافته شامل سه بعد شرایط، کنش – تعامل ها و پیامدهاست که در بعد شرایط شامل ماهیت ناشناخته ویروس، درهم تنیدگی رنج بیماری و فشردگی شیفت ها، تمنای درک عمومی دقیق، تکرار پی درپی لحظات سرنوشت ساز، اضطراب و تردید در رویارویی با خانواده و در بعد کنش – تعامل شامل احساس به انتها رسیدن توان، بر هم خوردن تعادل مناسبات و روابط اجتماعی، بازاندیشی پی درپی شغلی و شخصیتی، اضطراب و تردید در رویارویی با خانواده و در بعد پیامدها شامل تلاقی پرفشار نقش ها، اذعان به حجم زیاد وظایف، نه امنیت جانی و نه امنیت شغل است که پیرامون یک مقوله هسته به نام دو تجربه درهم تنیده تلخ و دشوار متأثر از کرونا شکل گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهند به دلیل ماهیت ویروس و همچنین ماهیت شغل پرستاری، تجربه درهم تنیده ای از رویارویی با این ویروس در بیمارستان های استان در جریان است که براساس آن، بیماران و پرستاران لحظات سرنوشت سازی را در فرایند مبارزه با این ویروس از سر گذرانده اند.
طراحی مدل وفاداری مشتریان سازمان تأمین اجتماعی با روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
84 - 45
حوزه های تخصصی:
مقاله ﺑﺎ رویکردی ﺟﺎﻣﻊ، روش پژوهش کیفی برگرفته از نظریه استراوس و کوربین (1990) ﺑ ﻪ ارائه مدل وفاداری مشتریان سازمان تأمین اجتماعی پرداخته است. حجم نمونه مصاحبه از خبرگان در چارچوب اشباع نظری نهایی گردید و از نظریه داده بنیاد ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ کدگذاری باز، ﻣﺤﻮری و اﻧﺘﺨﺎﺑی و اﻟﮕﻮی ﻣﺒﻨﺎیی نظریه جهت تدوین ﻣﺪل ﻣﺴﺘﺨﺮج از مقاله استفاده شده اﺳﺖ. یافته ها منجر به شناسایی شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر و ابعاد ارزشیابی در تحلیل رفتار مشتریان مبتنی بر ارائه مدل وفاداری مشتریان تأمین اجتماعی شد. نتایج پژوهش نشان داد عوامل علّی مؤثر در وفاداری مشتریان شامل: استراتژی خدمات، شناسایی نیازها و انتظارات، ویژگی های فردی و رفتاری کارکنان، گزینش افراد مبتنی بر شایسته سالاری، تمایلات درونی مشتریان، آشنایی و تسلط پرسنل بر قوانین و مقررات سازمان، هویت برند، تعهد و رضایت مشتری است. همچنین عوامل راهبردی مؤثر بر وفاداری مشتریان شامل بازاریابی و ابزارهای تبلیغاتی، اجرای برنامه های استراتژیک، پاسخگویی و ابزارهای مدیریتی است. پیامدهای مؤثر بر وفاداری مشتریان شامل توسعه روابط بلندمدت با مشتری، کاهش هزینه ها، پیش بینی و برنامه ریزی و موفقیت درازمدت و کاهش ریسک می باشد .
ارائه مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعه شناختی آن در مناطق محروم استان خوزستان (مورد مطالعه: شهرهای حمیدیه و اندیکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه کیفی، با هدف ارائه مدل پارادایمی فقر و تبیین جامعه شناختی آن در شهرهای محروم اندیکا و حمیدیه در استان خوزستان به انجام رسیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و تعداد مشارکت کنندگان 40 نفر بوده است. بعد از کدگذاری، نوزده مقوله اصلی پدیدار شد. پاردایم ظهوریافته، در بعد شرایط شامل(چالش تأمین اعتبار از طریق جذب اعتبارات بخش دولتی و خصوصی، ضعف فرهنگ کار و مهارت آموزی در میان جوانان(ساختمان ذهنی دولت گرا)، بی توجهی به شایسته سالاری در مدیریت شهرستان، عدم حمایت ویژه از مناطق محروم استان، عدم خودباوری جوانان در نتیجه محرومیت( پذیرش روانی فرهنگ فقر)، توزیع ناعادلانه فرصت ها در نتیجه وجود فساد اداری، نارضایتی از میزان حمایت دولت و مشکل نقدینگی در راه اندازی بنگاه های کوچک، خانگی و زودبازده، ضعف سرمایه اجتماعی جوانان در مناطق شهری) و در بعد کنش – تعامل (کلید اشتغال؛ مهارت آموزی همراه با نگاه کارآفرینی، ایجاد و تقویت شهرک های صنعتی، تخصیص اعتبارات ملی و ویژه، شایسته سالاری و انتخاب مدیران متخصص، جهادی و اثربخش، ظرفیت های اجتماع محور، پشتوانه رفع فقر) و در بعد پیامدها (نزاع ها و تنش های طایفه ای و قومی به عنوان عامل تشدید چرخه فقر، بی قدرتی و بیگانگی اجتماعی، کاهش کیفیت سبد کالای مصرفی خانوارها و تورم غذایی( فرسایش شاخص قدرت خرید مردم)، احساس یأس اجتماعی، فرسایش اعتماد اجتماعی، آسیب های اجتماعی) است که حول یک مقوله هسته به نام «فقر شهری در پیوند با محرومیت از فرصت ها در روستا و حاشیه ها» شکل گرفته اند. واژه های کلیدی فقر شهری، روش نظریه داده بنیاد، شهرهای اندیکا و حمیدیه
واکاوی تجارب معلم ها و دانش آموزان استان لرستان پیرامون آموزش مجازی در بستر شبکه شاد (مطالعه کیفی با روش نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
از زمان گسترش ویروس کرونا در سطح جهان به تبع سایر بخش های مختلف، نظام آموزش و پرورش و امر تحصیل نیز با چالش و مشکلات بسیاری مواجه شده، به طوری که امروزه آموزش برخط جایگزین آموزش حضوری در سایر مدارس و مؤسسات آموزشی و علمی شده است. در استان لرستان نیز همچون سایر مناطق شهری و روستایی ایران، امر آموزش در بستر شبکه شاد در حال تداوم است. در جهت مداقه در تجارب ذینفعان تعلیم و تربیت مجازی، این پژوهش به دنبال فهم تجارب معلم ها و دانش آموزان درباره آموزش مجازی در شبکه شاد است.روش مورد استفاده در این پژوهش، نظریه داده بنیاد است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و شیوه نمونه گیری هدفمند نظری با 22 نفر از ذینفعان مرتبط با این پدیده گردآوری و جهت تحلیل داده ها از پنج شیوه کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعه مفاهیم در جهت ابعاد و ویژگی ها، تحلیل داده ها برای زمینه، وارد کردن فرایند به تحلیل و یکپارچه سازی مقولات استفاده شد. بعد از کدگذاری، دوازده مقوله اصلی از داده ها پدیدار شد که هریک از مقوله ها به صورت کامل با استناد به متن مصاحبه ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. پاردایم ظهوریافته شامل سه بُعد شرایط، کنش تعامل ها و پیامدهاست که در بُعد شرایط شامل تعطیلی مدارس به دلیل گسترش ویروس، اجباری شدن آموزش برخط، غفلت از روش تدریس برخط در برنامه درسی تربیت معلم، چالش فرهنگیان برای ضبط صدا و تصویر در خانه، شکاف دانش والدین و محتوای کتب دانش آموزان و در بُعد کنش تعامل شامل چالش خانواده در تأمین تجهیزات مجازی، چالش تأمین هزینه بسته های اینترنت، گریز مستمر دانش آموزان از شبکه شاد به سایر شبکه های اجتماعی و در بُعد پیامدها شامل یادگیری پایین، تغییر کیفیت تعامل دانش آموز و معلم در کلاس برخط شکل گرفته اند.
واکاوی معانی ذهنی مشارکت کنندگان در پیاده روی اربعین در مرزهای چذابه و شلمچه استان خوزستان (براساس روش نظریه داده بنیاد)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
127 - 153
این مطالعه کیفی، با هدف فهم نظام معنایی مشارکت کنندگان پیاده روی اربعین در استان خوزستان انجام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، «نظریه داده بنیاد» به عنوان یکی از روش های اصلی پژوهش کیفی است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه عمیق و شیوه نمونه گیری هدفمند−نظری با سی نفر از ذینفعان مرتبط با این رویداد گردآوری و جهت تحلیل داده ها از پنج شیوه کدگذاری باز و تشخیص مفاهیم، توسعه مفاهیم در راستای ابعاد و ویژگی ها، تحلیل داده ها برای زمینه، وارد نمودن فرایند به تحلیل و یکپارچه سازی مقولات استفاده گردید. پس از کدگذاری، پانزده مقوله اصلی از داده ها پدیدار شد که هریک از مقوله ها به صورت کامل با استناد به متن مصاحبه ها مورد تحلیل قرار گرفته اند. پارادایم ظهوریافته شامل سه بُعد شرایط، کنش−تعامل ها و پیامدهاست که پس از کدگذاری، در قالب پانزده مقوله ع مده کدگذاری و در مرحله کدگذاری گزینشی به استخراج مقوله هسته «پیاده روی اربعین در بستر تعلیق قشربندی و عقلانیت ابزاری» منجر شد که مقوله مرکزی این پژوهش به شمار می آید.
فهم مؤلفه های فضایی-کالبدی مکان در تولید سرمایه اجتماعی در جوامع محلی: رهیافت نظریه داده بنیاد (مورد مطالعه: محله رودکی، منطقه 10 شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اهمیت موضوع سرمایه اجتماعی در دهه های اخیر، ادبیات نظری شهرسازی را به تحقیق پیرامون عوامل مکانی موثر بر سرمایه اجتماعی در محیط های شهری واداشته است. با این حال پژوهش های نسبتا اندکی در رابطه با این مفهوم در عرصه شهرسازی کشور انجام شده است. با توجه به غفلت از این مفهوم در ادبیات پژوهشی کشور، توجه و بازتعریف آن در پژوهش های شهرسازی جاری ضروری به نظر می رسد. درک عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی در محلات شهری می تواند منجر به معرفی ابزارهایی در شهرسازی شود که به پیدایش و ارتقای سرمایه اجتماعی در محلات شهری کشور در شرایط امروزین کمک نماید.روش بررسی: به منظور پاسخ به سوالات تحقیق، از روش کیفی نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) استفاده شده است. براساس روش تحقیق و در پاسخ به پرسش «چیستی» پژوهش، به کشف مولفه های کالبدی مکان مورد مطالعه که بر فرآیندهای تولید سرمایه اجتماعی در جوامع محلی تاثیر گذار هستند اقدام نموده ایم؛ و در پاسخ به پرسش «چگونگی» تحقیق، رابطه ی مولفه های کالبدی با مولفه های سازنده ی سرمایه اجتماعی در بستر مطالعه را مورد فهم و تفسیر قرار داده ایم.یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که وجود فضاهای عمومی، مراکز عمده فعالیتی، محورها و فضاهای مخصوص پیاده و توجه به ویژگی و نقش معابر را می توان به عنوان تاثیر گذار ترین ابزار های کالبدی ارتقا دهنده سرمایه اجتماعی در محله رودکی برشمرد. در نهایت نتیجه اصلی این پژوهش موید آن است که ارتقای سرمایه اجتماعی با بهبود ساختار کالبدی محلات در راستای بسترسازی تامین تیازهای فیزیکی، روحی و تسهیل کننده ی کنش های اجتماعی ساکنان ارتباط تنگانگی دارد.
فهم موانع و چالش های مشارکت خیرین در ایجاد زیرساخت های آموزشی و فرهنگی در محلات حاشیه نشین شهر اهواز
بر اساس گزارش های منتشرشده شهرداری اهواز، این کلان شهر بیش از 13 محله حاشیه نشین دارد که حدود 350 هزار نفر جمعیت دارند. با وجود بهبود نسبی شرایط این محلات در دهه های گذشته، هنوز بسیاری از ساکنان این مناطق شغل مناسب ندارند و برای تأمین برخی از نیازهای اولیه خود با مشکل مواجه شده اند و کمک های افراد یا سازمان های خیریه نتوانسته است به خوبی این مشکل را برطرف کند. هدف پژوهش حاضر بررسی موانع فعالیت خیریه ها و سازمان های مردم نهاد در این محلات و ارائه راهکاری برای تحول در کمک های خیریه است. با در نظر داشتن این اصل که استفاده از ادبیات نظری در رویکرد کیفی در مرحله بعد از ظهور مقوله ها مورد توجه قرار می گیرد، برای جمع آوری داده ها و ارائه راهکار از روش نظریه داده بنیاد رویکرد گلیزر استفاده شد. در این راستا، با استفاده از روش نمونه گیری نظری، ذینفعان انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه شد و جلساتی متعدد به منظور گردآوری داده ها با 16 نفر از این مشارکت کنندگان برگزار شد. ضعف سرمایه اجتماعی درون منطقه ای، بی ثباتی شغلی نهادینه شده، احساس فقر چندبعدی، کار خیر غیرسیستماتیک و ترکیبی بودن چالش های محلات حاشیه نشین مهم ترین مقوله های ظهوریافته هستند. نتایج نشان می دهد اندازه، حجم و توزیع کمک های خیریه برای برون رفت محلات حاشیه نشین شهر اهواز بحران ناکافی هستند و حمایت همه جانبه در این زمینه لازم است.
آسیب شناسی و ارائه الگوی توسعه پایدار در بانک های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۵)
195 - 232
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر که با هدف آسیب شناسی و ارائه الگوی توسعه پایدار در بانک های دولتی ایران اجرا شد، بنیادی و از نوع آمیخته بود. برای تحلیل داده های کیفی از تحلیل داده بنیاد و برای تحلیل داده های کمی از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی اعضاء هیات مدیره و مدیران ارشد بخش اعتباری و منابع انسانی بانک های دولتی بودند که 18 نفر از آنان بصورت هدفمند برای مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند و در بخش کمی کارکنان و مدیران ستادی و کارشناسان بانک های دولتی بودند که 291 نفر از آنان بر اساس فرمول کوکران بصورت تصادفی برای پرکردن پرسشنامه به روش پیمایشی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که الگوی توسعه پایدار بانک های دولتی ایران متشکل از 421 مفهوم اولیه حاصل از کدگذاری باز، مفاهیم 41 مقوله خرد و 17 درونمایه اصلی هستند. همچنین عوامل علی، مداخله گر و زمینه ای بر مقوله ها، مقوله ها، عوامل مداخله گر و زمینه ای بر راهبرد ها و راهبرد ها بر پیامدها تاثیر دارد.
واکاوی تعیین گرهای اجتماعی و فرهنگی نگهداری و استفاده از سلاح گرم در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اطلاع از تعیین گرهای اجتماعی و فرهنگی در استفاده از سلاح گرم در استان خوزستان، ازاین رو اهمیت دارد که شواهد اولیه نشان می دهد این موضوع، یکی از دغدغه های روزمره مسئولان استان و شهروندان است. روش: این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه بوده و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، با 42 نفر از خبرگان و مطلعان کلیدی استان خوزستان انجام شده است. یافته ها: تحلیل داده ها به احصای مدل پژوهش منجر شد که در بعد شرایط علی، شامل کم و کیف نظارت رسمی، نافرمانی مدنی، کارکرد نمادین سلاح، احساس محرومیت و تبعیض، مصرف نمایشی سلاح، برجسته سازی قدرت قبیله، ضعف برنامه ریزی استراتژیک، شرایط آنومیک، تعصب طایفه ای، بازاندیشی هویتی، هویت مدار شدن مصرف سلاح و در بعد شرایط زمینه ای، (تعیین گرهای اقتصادی) شامل فقر و بیکاری، فشار اقتصادی ادراک شده، پایگاه اقتصادی- اجتماعی استفاده کنندگان، دسترسی آسان و ارزان به سلاح، درآمدزایی، در بعد شرایط مداخله گر (تعیین گرهای فرهنگی) شامل فوران جو و فرهنگ عشایری در مرکز استان، سکون فرهنگی پیرسالاری، سلاح نماد مردانگی و تکریم سران، سرمایه فرهنگی پایین استفاده کنندگان، دیرینگی آیین و رسوم قومی، کم و کیف جامعه پذیری خانوادگی، کم کاری سازمان های فرهنگی، فقدان اوقات فراغت، گروه های مرجع قومی، باور به تکریم سنت های محلی و باارزش بودن مصرف سلاح است. همچنین در بعد استراتژی ها شامل ضرورت وضع قوانین، سامان دهی سلاح های دارای مجوز، پایش مستمر مجوز سلاح، پایش با محوریت مطالبه گری شهروندی، تدوین راهبرد فرهنگی جایگزین سلاح، کارآمدسازی قانون در مواجهه با حل منازعات محلی، استفاده مستمر از ظرفیت معتمدان محلی، اولویت دهی تیراندازی در مصوبات شورای تأمین و ... است. از نظر مشارکت کنندگان، مهم ترین پیامدها نیز شامل تشدید احساس ناامنی در استان، ارزیابی منفی شهروندان از عملکرد نظام حکمرانی محلی، کاهش حس تعلق به مکان و ... است که حول مقوله هسته «بازتولید ناموزون سنت های قومی» سامان دهی شده است.