مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
آموزش صلح
حوزه های تخصصی:
صلح یکی از اصول و ارزش های زندگی است. صلح لحظه های صادقانه و صمیمی هر انسان است که می تواند در زندگی خود و در زندگی اجتماعی آن را تجربه کند. صلح، پیش شرط عمده ی تداوم حیات زندگی انسانی، نسل ها و ملیت ها است؛ به عبارتی بقاء نوع بشر به عنوان یک کل، اکنون به حفظ صلح و ایجاد صلح وابسته است و ضروری است که آموزش، هم شرایط و لوازم بروز جنگ و خشونت را افشا کند و هم راه هایی را که باعث تعدیل این وضعیت و خشونت می شود را افشا کند و هم راه هایی را که باعث تعدیل این وضعیت و حتی غلبه بر آن می شود، مطرح کند.
اسناد و مدارک جمهوری اسلامی ایران که شامل سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران (1383)، اهداف کلی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(1385) و اهداف دوره متوسطه (1385) است در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها به ویژه در برنامه ریزی های آموزش و پرورش اهمیت بسزایی دارد لذا در این پژوهش اسناد و مدارک جمهوری اسلامی ایران از لحاظ پردازش به مؤلفه های هفتگانه آموزش صلح یونسکو مورد بررسی قرار گرفته اند. مؤلفه های مورد مطالعه که از مؤلفه های آموزش صلح یونسکو هستند، عبارتند از: حقوق بشر و دموکراسی، تعاون و همبستگی، حفظ فرهنگ ها، خود و دیگران، جهان وطنی، حفاظت از محیط زیست و معنویت.
روش تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی است که به تحلیل محتوای اهداف سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران، اهداف کلی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و اهداف دوره متوسطه می پردازد.
آموزش و پرورش تنها نهاد رسمی است که مسئولیت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان را بر عهده دارد و در نظام آموزشی کشور ما، مطالب تدوین شده در کتاب های درسی به عنوان محور اصلی برنامه آموزشی قلمداد می شود و باید بر اساس اهداف مندرج در اسناد و مدارک باشد. در سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران مؤلفه های حقوق بشرودموکراسی، تعاون و همبستگی، حفظ فرهنگ ها دارای بیشترین فراوانی می باشد و به مؤلفه انترناسیونالیسم توجهی نکرده است. در اهداف کلی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران مؤلفه خود و دیگران دارای بیشترین فراوانی و مؤلفه های حقوق بشرودموکراسی، تعاون وهمبستگی، انترناسیونالیسم، حفاظت از محیط زیست، معنویت کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. در اهداف دوره متوسطه بیشترین فراوانی مربوط به مؤلفه خود و دیگران و کمترین فراوانی مربوط به مؤلفه های انترناسیونالیسم و حفاظت از محیط زیست می باشد
تأثیر مؤلفه های پدیده ی جهانی شدن بر برنامه های درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای برنامه های درسی تعلیمات اجتماعی دوره ی راهنمایی بر مبنای مؤلفه های پدیده جهانی شدن انجام گرفت و مؤلفه های پژوهش شامل آموزش شهروندی، آموزش چند فرهنگی، آموزش صلح، آموزش محیط زیست و آموزش سلامت بودند. بدین ترتیب در این پژوهش کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی به عنوان مهم ترین منبع آموزشی مورد تحلیل قرار گرفت تا مشخص شود که تا چه حد در راستای مؤلفه های آموزش جهانی حرکت کردند. روش مورد استفاده در تحلیل محتوای پژوهش آنتروپی شانون و نیز تحلیل کیفی بوده و واحد تحلیل نیز صفحات (متن، پرسش ها، تمرین ها و تصاویر) در مجموع 232 صفحه از کتاب تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی را شامل می شدند و جامعه آماری کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی دوره راهنمایی شامل سه جلد کتاب در سال 1390-1389 با عنوان تعلیمات اجتماعی بود و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان
می دهدکه به هر چهار مؤلفه آموزش جهانی یعنی آموزش شهروندی (227/0) و آموزش سلامت (226/0)، آموزش چند فرهنگی (205/0) و آموزش صلح (205/0) به یک نسبت پرداخته شده بود و این در حالی بود که به مؤلفه آموزش محیط زیست (135/0) در حد کم پرداخته شده بود.
تأثیر آموزش صلح بر مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش صلح بر مسئولیت پذیری دانش آ موزان اجرا شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح آزمون مقدماتی و نهایی با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه ی سوم متوسطه ی دوره اول شهرستان رودسر (223 نفر) بوده است که 38 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی 19 نفر، اعضای گروه آزمایش را تشکیل دادند و به همین تعداد، از طریق همتاسازی (از لحاظ سطح تحصیلات اولیا، وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده) در گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه ی مسئولیت پذیری (مؤلفه ی مسئولیت پذیریِ مقیاس شخصیتی کالیفرنیا) بود. یافته های حاصل از اجرای آزمون آنکوا نشان داد که بین دو گروه از لحاظ متغیر وابسته تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارتی برنامه های آموزش صلح باعث افزایش مسئولیت پذیری دانش آموزان می شود.
طراحی برنامه درسی مبتنی بر آموزش صلح در دوره ابتدایی، یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی مبتنی بر آموزش صلح در دوره ابتدایی، یک مطالعه کیفی انجام گرفت. این پژوهش با به کارگیری روش تحلیل محتوای کیفی به واکاوی متون و پژوهش های بین المللی درارتباط با آموزش صلح پرداخته است. از منابع چاپی والکترونیکی دردسترس مبتنی بر اهداف و سؤالات پژوهش برای جمع آوری اطلاعات نیز استفاده شده است و تجزیه و تحلیل اطلاعات با به کارگیری نظام مقوله ای قیاسی انجام گرفت. نتایج در چهار عنصر اصلی اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی – یادگیری، تکنیک های ارزشیابی و مؤلفه های آموزش صلح شامل دانش صلح، نگرش صلح و توانش صلح به دست آمد. سپس پایایی این طراحی برای دوره ابتدایی توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر به عنوان یک مدل طراحی برنامه درسی مبتنی بر آموزش صلح برای کلیه برنامه ریزان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت کشور این امکان را فراهم می نماید که با یک زاویه دید جدید به بازنگری جدی در عناصر برنامه های درسی کشور در دوره ابتدایی بپردازند و مدارس نیز می توانند با استفاده از آن برنامه ای مبتنی بر انتقال ارزش های جهانی، رفتارهای پایدار و ایجاد مهارت ها بسازند که دانش آموزان ما، را قادر خواهد ساخت به شهروندان فعال جهانی تبدیل شوند و این درک و فهم می تواند راهنمای آن ها برای تحقق انسانیت، صلح و آرامش در جهان باشد.
تدوین برنامه درسی صلح در آموزش عالی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: برقراری عدالت و عدم تبعیض از راه تعلیم و ترویج مفاهیمِ صلح آمیز می تواند نویدبخش استفاده از این آموزه ها در زندگی آینده افرادباشد. به همین سبب هدف پژوهش پیش رو تدوین برنامهدرسی صلح در آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران بوده است. روش بررسی: براساس طرح کیفی و روش مطالعهموردی، به منظور تعیین عناصر لازم برای تدوین برنامهدرسی صلح، با استفاده از پرسشنامه باز پاسخ و نیمه ساختارمند با نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، نظر استادان و متخصصان گروه حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه های شهید بهشتی، اصفهان، شیراز و کرمان به دست آمد. آنگاه داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 11 از طریق فن تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد و یافته ها در قالب شبکه مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و سازماندهی شدند. برای اعتباریابی داده های کیفی، از روش همسوسازی نتایج حاصل از شبکهمضامین و تحلیل اسناد استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، برنامهدرسی صلح (مضمون فراگیر) دارای ابعادی چون محتوا، منطق، اهداف، روش ها و محیط یادگیری به عنوان مضامین سازمان دهنده است و هر کدام از این مضامین نیز دارای سطوح و مضامین پایه متنوعی هستند که می توانند برای تدوین برنامه درسی صلح به کار آیند. نتیجه گیری: آموزش صلح می تواند به دانشجویان کمک کند تا دانش و مهارت های لازم را برای یک زندگی صلح آمیز بیاموزند و این دانش و مهارت را در خانواده، تعاملات اجتماعی و در سطوح ملی و بین المللی به کار گیرند. بنابراین لازم است که برای آموزش و ترویج صلح نه تنها به عنوان یک مفهوم وسیع، بلکه به عنوان یک واقعیت ملموس، از همه منابع و امکانات استفاده شود.
ویژگی های برنامه ی درسی صلح محور بر اساس آموزه های فلسفه ی میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای ایجاد و توسعه ی صلح، دو عامل نقش تعیین کننده دارند: «گفت وگوی چندجانبه ی میان فرهنگی» و «آموزش صلح». پژوهش حاضر تلاشی است در جهت تدوین یک برنامه ی درسی صلح محور با استفاده از آموزه های فلسفه یا بینش میان فرهنگی. در این پژوهش که با روش تحلیلی-استنتاجی صورت گرفته است، ابتدا با استناد به دیدگاه های صاحب نظران و یافته های پژوهش های پیشین، از ضرورت نگاه میان فرهنگی به صلح و آموزش صلح گفته ایم. سپس به بررسی مختصر و نقد طرح های صلح پیشین و همچنین مطالعات آموزش صلح پرداخته شده است. آنگاه با معرفی «فلسفه ی میان فرهنگی» و برشمردن برخی خصوصیات آن، دلالت ها و امتیازات این اندیشه ی فلسفی را که می تواند برای ساخت یک برنامه ی درسی صلح محور مورداستفاده قرار گیرد بیان نموده ایم. آموزه هایی مثل: حقیقت منتشر، توجه به «دیگری»، گفت وگومحوری و توجه به مسائل عینی جامعه و بررسی انضمامی آن ها. در پایان، ویژگی های یک برنامه ی درسی صلح محور با رویکرد میان فرهنگی در چهار بخش: اهداف، محتوا، رویکردهای یاددهی-یادگیری و روش ها و رویکردهای ارزشیابی بیان شده است. ویژگی هایی که می تواند برای تدوین یک برنامه ی درسی صلح محور با رویکرد میان فرهنگی مورداستفاده قرار گیرد.
ضرورت بازاندیشی در برنامه های آموزش صلح (با رویکردی میان فرهنگی)
منبع:
آموزش پژوهی دوره پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
55 - 71
حوزه های تخصصی:
صلح آرزوی همیشگی بشر بوده و هست و تاکنون تلاش های زیادی در طول تاریخ از طرف صلح دوستان و صلح جویان برای مهار خشونت و توسعه ی صلح صورت گرفته ولی این تلاش ها به نتیجه ی مطلوبی نینجامیده است. برخی صاحب نظران معتقدند مؤثرترین و بلکه تنها راه ترویج و توسعه ی صلح، آموزش صلح است. به همین خاطر، مطالعات و تلاش های زیادی نیز برای آموزش صلح در کشورهای مختلف صورت گرفته است. اما طرح های آموزش صلح نیز موفقیت چندانی نداشته اند. این مقاله به بیان ضرورت و زمینه هایی برای بازاندیشی در برنامه های آموزش صلح می پردازد. در این مقاله که به روش تحلیل تأملی یا تحلیل فکری صورت گرفته است، به بررسی انتقادی و آسیب شناسی پژوهش ها و تلاش های پیشین درزمینه ی آموزش صلح پرداخته؛ سپس از ضرورت نگاه میان فرهنگی و میان رشته ای به صلح می گوید. آنگاه به بیان برخی سازه های مهم که می تواند یک برنامه ی آموزش صلح را مؤثرتر نماید می-پردازد. در این راستا، از اهمیت مواردی چون: برنامه های جنبی و فوق برنامه ها در مدرسه، بافت دانش آموزی مدرسه و ویژگی ها و مهارت های معلم بحث می کند.همچنین از ضرورت آموزش تفکر فلسفی، تفکر انتقادی، تربیت شهروندی جهانی نگر و آموزش برای ساختن جامعه ی دموکراتیک صحبت شده است.
اثربخشی آموزش صلح برشایستگی تحصیلی و جهت گیری مثبت دانش آموزان نسبت به مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
83 - 97
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف، بررسی اثربخشی آموزش صلح، برشایستگی تحصیلی و جهت گیری مثبت دانش آموزان نسبت به مدرسه، به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با درنظر گرفتن گروه کنترل و پیگیری یک ماهه انجام شده است. جامعه آماری آن، دانش آموزان دختردوره اول متوسطه منطقه 19، آموزش و پرورش شهرتهران(5901 نفر) بوده که درسال تحصیلی1399-1398در مدارس این منطقه مشغول به تحصیل بوده اند. حجم نمونه،40 نفردانش آموز پایه های مختلف آموزشی دوره اول متوسطه، علاقه مند به همکاری درمطالعه بوده که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده-اند. ابزارهای گردآوری داده ها، پرسشنامه ارزشیابی شایستگی تحصیلی ACESدی پرناوالیوت(1999) وپرسشنامه سنجش جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه، ابوالمعالی واحمدی (1396) بوده است. پس از اجرای پیش آزمون،گروه آزمایش طی8 جلسه 90 دقیقه ای در8 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرارگرفته و گروه کنترل، نیز هیچ گونه آموزشی دراین زمینه دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرراستفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش صلح دررشد شایستگی تحصیلی دانش آموزان در مؤلفه های(مهارت های تحصیلی-وتوانمندسازهای تحصیلی)وجهت گیری مثبت دانش آموزان درمؤلفه نگرش نسبت به همکلاسی ها، تأثیرمثبت داشته اﺳﺖ و این تأثیر پس ازمرحله پیگیری پایدارمانده است (01/0 p<). نتایج این پژوهش حاکی ازضرورت یادگیری چگونه باهم زیستن است. آموزش صلح باتأثیرگذاری برمهارت-هاوتوانمندسازهای تحصیلی و همچنین ایجاد نگرش مثبت نسبت به همکلاسی ها، موجبات رشد شایستگی تحصیلی و بهبود روابط بین دانش آموزان درمدرسه را فراهم می آورد.
اثربخشی آموزش صلح بر افزایش اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۳۴۸-۳۳۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: اقدام برای رشد شخصی ساختار پیچیده ای است که از ابعاد مختلفی تشکیل شده و نوعی درگیری فعال و هدفمند است که نمایانگر علاقه و توجه فرد به رشد و تغییر در زندگی شخصی خود و یا مهارت های گسترده تری در رفتار مانند آگاهی از شناخت، نگرش و انگیزش است. اما باتوجه به ماهیت چند بعدی آموزش صلح، در زمینه تأثیر آن بر افزایش رشد فردی در جامعه مورد مطالعه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و در نظر گرفتن دو گروه آزمایش و گواه با پیگیری دو ماهه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران، تشکیل داده اند. 60 نفر نمونه (30 نفر گروه آزمایش 30 نفر گروه گواه) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اقدام برای رشد شخصی بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 8 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه گواه، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در پایان دوره از گروه آزمایش، پس آزمون و بعد از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر آموزش صلح بر مؤلفه های اقدام برای رشد شخصی شامل آمادگی برای تغییر، برنامه ریزی، استفاده از منابع و رفتار هدفمند، در سطح 0/01 معنادار است. همچنین آموزش صلح در مقایسه با گروه گواه منجر به افزایش میانگین نمرات مؤلفه های اقدام برای رشد شخصی در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر اقدام برای رشد شخصی دانش آموزان، می توان از این روش در موفقیت تحصیلی آن ها استفاده نمود.
اثربخشی آموزش صلح بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۹۷۰-۹۵۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: خودکارآمدی و تاب آوری از جمله مهمترین مفاهیم مرتبط با سرمایه روانشناختی بوده و باتوجه به ماهیت چند بعدی آموزش صلح، بررسی تأثیر آن بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری در دانش آموزان مسأله اصلی پژوهش حاضر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان دوره متوسطه اول انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و در نظر گرفتن سه گروه آزمایش، کنترل با پیگیری دو ماهه انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران، تشکیل داده اند. 60 نفر نمونه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سرمایه های روانشناختی بوده که برای آزمودن دو گویه خودکارآمدی و تاب آوری از آن استفاده شده است. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 8 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه کنترل، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در پایان دوره از گروه آزمایش، پس آزمون و بعد از گذشت دو ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر آموزش صلح بر مؤلفه های خودکارآمدی و تاب آوری، در سطح 0/01 معنادار است. همچنین آموزش صلح در مقایسه با گروه کنترل منجر به افزایش میانگین نمرات مؤلفه های خودکارآمدی و تاب آوری در مراحل پس آزمون و پیگیری شده است. نتیجه گیری: باتوجه به تأثیر معنادار آموزش صلح بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری دانش آموزان، می توان از این روش در موفقیت تحصیلی آن ها استفاده نمود.
بررسی اندیشه صلح پارسی هخامنشیان بر مبنای اهداف فرهنگ و آموزش صلحِ یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هخامنشیان (330-550 ق.م) گستره وسیعی را در اختیار داشتند که متشکل از اقوامی با آیین ها، زبان و فرهنگ های گوناگون بود. اداره آنها نیازمند به کار گیری اندیشه ای خاص بود. اندیشه ای که هخامنشیان بر مبنای آن ملل تابعه خود را اداره می کردند به نام صلح پارسی شناخته شده که ابعاد گوناگونی دارد. در جهان امروز نیز بحث صلح و همزیستی مسالمت آمیز اقوام گوناگون موضوعی است که سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) در غالب فرهنگ صلح بر آن تمرکز دارد و در تلاش است مولفاتی را تعریف کند که بر مبنای آن ها جهان در صلح قرار بگیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تطبیقی فرهنگ صلح در دوره هخامنشی بر مبنای اهداف امروزی یونسکو است و به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که فرهنگ صلح براساس تعریف امروزی فرهنگ و آموزش صلح در یونسکو تا چه میزان در دوران هخامنشی نمود یافته است؟ نتایج حاکی از آن است که برقراری اندیشه صلح پارسی منجر به شکل گیری فضایی مسالمت آمیز شد که تا حد بسیاری مبتنی بر اهداف امروزی یونسکو است. مقاله حاضر گردآوری داده ها را از طریق مطالعات کتابخانه ای به سرانجام رسانده و نتایج را از طریق تحلیل توصیف تاریخی ارائه می کند.
تحلیل مؤلفه های آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، تحلیل مؤلفه های آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران است که با توجه به نقش گفتمان های غالب سیاسی در بازنمایی صلح و آموزش صلح در جامعه ایران با نگاه انتقادی انجام شده است. بدین منظور، اسناد گفتمانی آموزش در دوره های ابتدایی، راهنمایی و دوره اول دبیرستان (بین سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۳) مورد تحلیل قرار گرفت و به پرسش هایی ازجمله موارد زیر، پرداخته شد: مؤلفه های محوری موجود در آموزش صلح در اسناد گفتمانی آموزش و پرورش ایران چه وضعیتی داشته و چه گفتمانی بر آن غالب است؟ دال های مرکزی و مرزهای ضدیتی گفتمان های مذبور کدامند و چه نقشی در بازنمایی آموزش صلح داشته اند؟ روش پژوهشی مقاله از نوع روش تحلیل گفتمان است که با نگاه انتقادی به تحلیل اسناد رسمی موجود و تولید شده در آموزش و پرورش ایران می پردازد. یافته ها، نشان می دهد مؤلفه های آموزش صلح در اسناد آموزشی این دوران ورود نداشته. همچنین ورود ایده ها و مضامین مربوط به جنگ، دشمنی و نفرت در متون آموزشی این دوران، به کلیشه سازی منفی و مشروعیت بخشیدن به خشونت و جنگ در باور و اعتقادات افراد منجر شده و با ایجاد چرخه خشونت، صلح را به حاشیه رانده است. گفتمان حاکم بر اسناد آموزشی، گفتمان ایدئولوژیک با شور انقلابی شناسایی شد. گفتمان آموزشی در این دوران، به اعتبار دال مرکزی مذهب و حمایت از ستم دیدگان هژمونیک گشته. همچنین در نتایج حاصل از این تحلیل ها، مرزهای ضدیتی، دال مرکزی و وقته ها در قالب الگوی گفتمانی ارائه گردید.
بررسی و تحلیل مؤلفه های آموزش صلح در کتاب های درسی دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
151 - 170
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ی ابتدایی بر مبنای مؤلفه های آموزش صلح از قبیل: حس همبستگی، فرهنگ گذشت و بخشش، احساس مسئولیت در برابر دیگران، شناخت تنوع و تفاوت های فردی، نفی تمایزات قومی، نژادی و مذهبی، دوست داشتن دیگران می باشد. روش مورد استفاده در تحلیل محتوا، آنتروپی شانون و واحد تحلیل نیز صفحات (متن، پرسش ها، تمرین ها و تصاویر) می باشد که در مجموع 3467 صفحه را شامل می شود. جامعه آماری، کلیه ی کتاب های پایه های دوره ی ابتدایی؛ شامل 36 جلد کتاب در سال تحصیلی 1389-1388 در هفت عنوان فارسی (بخوانیم)، فارسی (بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، قرآن، ریاضی و تعلیمات اجتماعی و نمونه آماری این پژوهش، شش عنوان فارسی (بخوانیم)، فارسی (بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، قرآن و تعلیمات اجتماعی بود. بیش ترین فراوانی و ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه ی حس همبستگی و کم ترین فراوانی و ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه ی نفی تمایزات قومی، نژادی و مذهبی می باشد.
تحلیل مقایسه ای از مؤلفه های آموزش صلح در کتاب های درسی علوم اجتماعی قبل و بعد از سند تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
205 - 235
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش برای صلح، در کنار رشد و توسعه پایدار، برابری، حقوق بشر و اهداف مربوط به آن، نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. در واقع انسان ها باید خود را به عنوان جزئی از یک اجتماع مردمی آرام و صلح طلب بدانند و از طریق گفت وگو و مذاکره، به مشارکت و همکاری بپردازند؛ چنین دستاوردی تنها از طریق آموزش صلح به صورت نظام مند امکان پذیر خواهد بود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره ابتدایی قبل و بعد از سند تحول بنیادین بر مبنای مؤلفه های هفت گانه آموزش صلح یونسکو (1999) بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و بر مبنای روش کیفی_کمّی و با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی مایرینگ انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که در کتاب های قبل از سند مؤلفه های بین المللی گرایی، دموکراسی و حفظ فرهنگ ها بیشتر از بقیه مؤلفه ها مورد توجه و اهمیت بوده، ولی مؤلفه خود و دیگری کمترین اهمیت را داشته است، در حالی که این مؤلفه در کتاب های بعد از سند، از بیشترین توجه و اهمیت برخوردار شده است. این پژوهش می تواند به مسئولان نظام آموزش و پرورش یادآوری کند که نسبت به افزایش فراوانی مؤلفه های صلح یونسکو در محتوای این کتاب ها اهتمام ورزیده و طبق مدل رودخانه ای برانتمایر، هر یک از مؤلفه ها به طور متوازن در بین پایه ها توزیع شوند؛ تا فراگیران با شناخت خود، همدلی و احترام نسبت به هم و با رعایت برابری و عدالت و بیان آزادانه عقاید خود با دیگران به صورت مؤثر و سازنده ارتباط برقرار کنند.
اثربخشی آموزش صلح بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
192 - 215
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف، تعیین اثربخشی آموزش صلح، بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان، به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با در نظر گرفتن گروه کنترل و پیگیری یک ماهه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه منطقه 19، آموزش وپرورش شهر تهران، در سال تحصیلی 99-98، به تعداد بالغ بر 5901 نفر بود. حجم نمونه آماری پژوهش، 40 نفر دانش آموز دوره اول متوسطه بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها، بخش ارزیابی روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی از پرسشنامه شایستگی تحصیلی (ACES)، الیوت ودیپرنا (1999) بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت پی درپی، بر اساس پروتکل آموزش صلح محقق ساخته، تحت آموزش صلح قرارگرفته و گروه کنترل، هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. در انتها، هردو گروه در معرض آزمون ارزیابی روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی قرار گرفتند (پس آزمون). پس از گذشت یک ماه مجدداً هر دو گروه در معرض همان آزمون قرار گرفتند (پیگیری). داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. تحلیل واریانس نشان داد که آموزش صلح 57 درصد تغییرات واریانس نمرات مهارت های بین فردی و 1/46 درصد تغییرات واریانس نمرات انگیزه تحصیلی را تبیین می کند؛ بنابراین می توان گفت آموزش صلح در افزایش مهارت های بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده است؛ و این تأثیر پس از مرحله پیگیری پایدار مانده است (01/0 p<). نتایج این پژوهش حاکی از ضرورت یادگیری چگونه باهم زیستن است. آموزش صلح با تأثیرگذاری مثبت بر روابط بین فردی و انگیزه تحصیلی دانش-آموزان، موجب بهبود روابط بین فردی دانش آموزان در مدرسه و افزایش انگیزه به تحصیل در آنان می گردد.
اثربخشی آموزش صلح بر سرمایه های روان شناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
342 - 352
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش صلح بر سرمایه های روان شناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری دو ماهه و در نظر گرفتن دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398، تشکیل دادند. 30 نفر نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه سرمایه های روان شناختی لوتانز(PCQ) بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای در 4 هفته مداوم، تحت آموزش صلح قرار گرفته و گروه کنترل، نیز هیچ گونه آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS-22 استفاده شدیافته ها: نتایج نشان داد که اجرای آموزش صلح در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل مؤلفه های چهارگانه سرمایه روان شناختی را در دانش آموزان پسر به صورت معنادار تحت تاثیر قرار داده است . همچنین نتایج فوق در مرحله پیگیری در مقایسه با مرحله پس آزمون تفاوت چندانی نشان نداشت و براین اساس چنین نتیجه گیری شد که آموزش صلح به دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول، سرمایه های روان شناختی را در آنان به صورت پایدار افزایش می دهد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت آموزش صلح بر افزایش سرمایه های روانشناختی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول، پیشنهاد می شود، این آموزش ها در برنامه درسی یا فوق برنامه دانش آموزان در پایه ها و دوره های مختلف تحصیلی گنجانده شود و نیز معلمان و اولیای مدرسه با شرکت در کارگاه های آموزشی، با این مفاهیم و اهمیت و ضرورت پرداختن به آنها در محیط مدرسه و کلاس های درس آشنا شوند.