فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic motivation is a critical driver of educational outcomes, influenced by various factors including attitudes toward education and civic knowledge. Despite abundant research on these factors independently, their collective impact on academic motivation remains underexplored. This study aims to fill this gap by examining how attitudes toward education and civic knowledge together predict academic motivation.
Methodology: A cross-sectional study design was employed with a sample of 350 participants derived from high schools and universities, based on Morgan and Krejcie’s table for sample size. Data were collected using validated scales: the Academic Motivation Scale (AMS), Education Attitude Scale (EAS), and Civic Knowledge Assessment Test (CKAT). Pearson correlation and linear regression analyses were conducted using SPSS version 27 to explore the relationships between the study variables.
Findings: Descriptive statistics indicated moderate levels of academic motivation (Mean = 4.21, SD = 1.05), positive educational attitudes (Mean = 3.89, SD = 0.78), and varied civic knowledge (Mean = 3.45, SD = 0.88). Pearson correlation showed significant positive relationships between academic motivation and attitudes toward education (r = .312, p < .001) and civic knowledge (r = .287, p < .001). Regression analysis revealed that both attitudes toward education (β = 0.32, p < .001) and civic knowledge (β = 0.27, p < .001) significantly predicted academic motivation, accounting for 20.9% of the variance (R² adjusted = .209).
Conclusion: The findings confirm that both educational attitudes and civic knowledge are significant predictors of academic motivation. These results underscore the importance of integrating civic education into curricula and fostering positive educational attitudes to enhance academic motivation. Future educational policies and practices should consider these dimensions to effectively support academic engagement and achievement.
The Role of Educational Institutions in Shaping Student Self-Perception(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research aims to explore the various aspects of educational environments that shape how students perceive themselves, with a focus on the interactions and experiences that contribute to their self-concept and academic engagement.
Methodology: This qualitative study was conducted using semi-structured interviews with 21 participants who were either currently enrolled in educational institutions or had recently graduated. Data collection continued until theoretical saturation was achieved, ensuring a comprehensive understanding of the phenomena. The interviews were transcribed and analyzed using NVivo software to identify recurring themes and patterns related to the educational environment and its impact on student self-perception.
Findings: Four main themes were identified: Institutional Environment, Educational Practices, Student Engagement, and Self-Perception Development. Each theme comprised various categories that elucidated the influence of educational settings on students: Institutional Environment included Physical Infrastructure, Social Climate, Academic Atmosphere, Administrative Support, and Extracurricular Activities. Educational Practices focused on Teaching Methods, Evaluation Techniques, and Teacher-Student Relationships. Student Engagement highlighted Participation in Class, Engagement in School Governance, Peer Collaboration, and Identification with School. Self-Perception Development covered Identity Formation, Self-Efficacy, Career Aspirations, Academic Self-Concept, and Emotional Resilience.
Conclusion: The study concluded that educational institutions play a pivotal role in shaping student self-perception through various environmental and interactional aspects. These elements not only influence students' academic engagement but also significantly impact their self-concept and future aspirations. The findings underscore the need for educational policies and practices that enhance positive student experiences and support comprehensive development.
Identifying the Components of Teaching Digital Media Literacy in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۳ (۲۰۲۴)
123 - 130
حوزههای تخصصی:
Purpose: In the context of rapidly evolving digital landscapes, digital media literacy has become a foundational element in primary education, crucial for preparing students to navigate and influence their digital surroundings effectively. This study aims to identify and describe the key components of digital media literacy as taught in primary schools, focusing on the insights of faculty members from Iran to understand how these components are integrated into the educational system.
Methodology: Employing a qualitative research design, this study gathered data through semi-structured interviews with 21 faculty members who are directly involved in teaching digital media literacy in primary schools across Iran. Theoretical saturation was achieved to ensure comprehensive coverage of the concepts. Data were analyzed using NVivo software to facilitate a thorough thematic analysis, identifying the core components of digital media literacy education.
Findings: The analysis revealed five main themes central to digital media literacy in primary education: Transfer, Usage, and Digital Competence; Computer Fundamentals; Online Basics Skills; Word Processing, Spreadsheet, and Presentation Skills; and Database and Data Security Skills. Each theme comprised several categories that detailed specific skills and knowledge areas essential for comprehensive digital literacy, ranging from basic computer operations to advanced data management and security.
Conclusion: The study underscores the importance of a robust digital media literacy curriculum in primary education, highlighting specific skills that are crucial for students' development as competent digital citizens. It also points to the need for ongoing teacher training to keep pace with technological advancements, ensuring that educators are well-equipped to impart these essential skills.
مقایسه اثر بخشی بسته درمانی پذیرش وتعهد روایت محور و درمان پذیرش وتعهد بر عدم تحمل بلاتکلیفی و عواطف منفی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
65 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: تعارضات زناشویی زوجین را با مشکلات روانشناختی مواجه می کند و در آستانه طلاق قرار می دهد، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش وتعهد روایت محور با پذیرش وتعهد بر بلاتکلیفی و عواطف منفی زنان در آستانه طلاق انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون بادو گروه آزمایش و گروه کنترل و دوره پیگیری 2ماهه بود. از بین مراجعین طلاق دادگستری اصفهان 45 نفر به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی درسه گروه گمارده شدند.گروه اول و دوم اول طی 8 جلسه 75 دقیقه ای درمان پذیرش وتعهد روایت محور و درمان پذیرش وتعهد هیز(2008) را دریافت نمودند ولی برگروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی فریستن(1994)، عاطفه منفی واتسون (1988) را شامل می شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر نشان داد هر دو درمان بر عدم تحمل بلاتکلیفی، عواطف منفی زنان در آستانه طلاق در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی داری داشت ولی روش درمانی پذیرش و تعهد روایت محور در بهبود عاطفه منفی در مرحله پیگیری موثرتر بوده است(05/0>P). نتیجه: می توان از این دو روش برای بهبود متغیرهای روانشناختی زنان در آستانه طلاق استفاده نمود.
تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۸
108 - 125
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین مدل مهارت های ارتباطی خانوادگی نوجوانان مبتنی بر احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با اثر واسطه ذهن آگاهی به انجام رسید که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر تهران بود. نمونه آماری برابر با 300 نفر بود که از پنج منطقه تهران انتخاب گردید. نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مهارت های ارتباطی فاین، مورلند و شوبل (1983)، ذهن آگاهی والاچ و همکاران (2006)، اعتیاد به فضای مجازی یانگ (1996) و احساس تنهایی راسل، پیلوا و کورتونا (1980) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که ضریب استاندارد احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی بر مهارت های ارتباطی خانوادگی به صورت معنادار برابر با 49/0- و 20/0- بود (01/0>P). از سویی، ذهن آگاهی نقش میانجی گری در رابطه احساس تنهایی و اعتیاد به فضای مجازی با مهارت های ارتباطی خانوادگی داشت. با توجه به نقش ذهن آگاهی در افزایش توان نوجوانان در رویارویی با شرایط بحرانی و حفظ روابط اجتماعی مثبت، به روان شناسان توصیه می شود که با تمرکز بر ذهن اگاهی، آمادگی نوجوانان را بهبود بخشند. آموزش و پرورش نیز باید برای آموزش این راهبردها در چارچوب محتوای درسی طرح ریزی نماید.
روابط فرازناشویی در زنان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
روابط فرا زناشویی از مهم ترین تهدیدات برای ثبات روابط زناشویی و عملکرد خانواده و از عمده ترین دلایل طلاق و از بحرانی ترین مسائلی است که خانواده ها و سلامت اجتماعی را تهدید می کند. هدف پژوهش دستیابی به علل روابط فرازناشویی در زنان است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری، 34 نفر از زنان در پژوهش، مشارکت کردند. جهت جمع آوری اطلاعات ، مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل محتوای اطلاعات به دست آمده از مصاحبه ها، 3 درون مایه اصلی شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و عوامل اجتماعی را آشکار ساخت. عوامل درون فردی با شناسایی عواملی مانند ویژگی های شخصیتی، اختلالات روانی، نگرش های ناکارامد، عوامل بین فردی با شناسایی مضامینی مانند خلل در عشق و احساس تعلق خاطر به همسر، عدم همسویی و عدم همراهی یکدیگر، کیفیت پایین رابطه جنسی و روابط ناکارآمد، عوامل اجتماعی با شناسایی مجموعه ای از شرایط اجتماعی مانند تحولات کلان مانند فرد گرایی، تغییر ارزش ها و ترویج ارزش های جایگزین، فقدان رابطه ناب، تسهیل گری تکنولوژی و رسانه های مجازی، تغییر نوع نگاه زنان نسبت به زن بودن و مسئولیتهای آن ، کمرنگ شدن اصول اعتقادی، به عنوان درون مایه های اصلی این پژوهش شناخته و دسته بندی شدند. یافته های پژوهش حاضر می تواند تصویری روشن از تجربه افرادی که روابط فرازناشویی داشته اند، ارائه دهد تا در مقابل بتواند جهت راهکارهای مقابله ای مفید واقع شود.
واکاوی آموزش پیش از ازدواج در افراد متقاضی ازدواج: مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : ازدواج به عنوان مهمترین و عالی ترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تایید بوده است.آموزش پیش از ازدواج، از اولویت های اساسی در برنامه های پیشگیری از نابهنجاری های فردی - خانوادگی، کاهش میزان طلاق و افزایش رضایتمندی از زندگی زناشویی است. از این رو هدف پژوهش حاضر واکاوی آموزش پیش از ازدواج در افراد متقاضی ازدواج می باشد. روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی و با تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. در این تحقیق از روش نمونه گیری گلوله برفی و غیر تصادفی استفاده شد. بدین منظور و با عنایت به منطق اشباع نظری با 30 نفر از افراد متقاضی ازدواج در فاصله سنی18تا 30 سال مصاحبه انجام گرفت. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به ایجاد یک طبقه اصلی به نام «ضرورت آموزش پیش از ازدواج» گردید که این طبقه از 10 طبقه فرعی شامل «ارتباطات»، «باورها و عقاید مذهبی»، «تعهد »، «گذشت و بخشش»، «مهارت حل تعارض ها/ حل مسأله»، «انصاف»، «مهارت مدیریت منابع مالی»، «عدم دخالت خانواده های اصلی/ اطرافیان»، «داشتن هدف در زندگی» و «اوقات فراغت» تشکیل شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل شده به بسیاری از مراکز آموزشی و درمانی کمک می کند تا با توجه به عوامل شناسایی شده، برنامه های ضروری را در ارتباط با آموزش پیش از ازدواج تدوین کنند. آموزش این عوامل به زوج ها، کمک فراوانی به پیشگیری و جلوگیری از شکست های زندگی و افزایش کیفیت و رضایت در زندگی آینده زناشویی می شود.
شناسایی مؤلفه های مؤثر در تبیین الگوی نهادی جایگاه نظام بانکی در حکمرانی توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۰
1 - 32
روش شناسی: روش انجام پژوهش به صورت آمیخته اکتشافی و برای پاس خ دادن ب ه س ؤالات، از روش تحلی ل مض مون و ش بکه مضامین استفاده شده است. در جمع آوری داده ها ب ا استفاده از نمونه گی ری هدفمن د، با 12 نفر از مدیران حکمرانی توسعه در کشور مصاحبه شد. از جلس ات کمیته های تخصصی، گزارش های دری افتی از اسن اد ب الادستی، مطالعه تطبیقی بین المللی، مص احبه و مش اهدات و ی ادداشت های شخصی به عنوان منابع پژوهش استفاده شد. بعد از جمع آوری داده ها، کدگذاری ب از داده ها انجام شد و پس از بررسی کدهای استخراج شده، موارد مشابه و مشترک در قالب مضمون واحد ساماندهی شدند. یافته ها: مجموعا 261 مضمون پایه بدست آمد. چهار مضمون فراگی ر و 19 مضمون سازمان دهنده تخصیص داده شد و الگوی نهادی جایگاه صنعت بانکداری در حکمرانی توسعه در قالب شبکه ی مضامین ارائه گردید.نتیجه گیری: تأثیر توسعه مالی بر رشد کشور مثبت و به لحاظ آماری معنی دار است ضریب متغیر توسعه مالی از کانال اعتبارات بانکی بزرگ تر از کانال بازار سرمایه است. نتایج نشان می دهد حکمرانی خوب با بهبود شرایط تخصیص منابع اثر توسعه مالی بر رشد را تقویت می کند و اثربخشی توسعه مالی جهت تحقق رشد اقتصادی با بهبود سطح حکمرانی افزایش می یابد. نتایج نشان از وابستگی بیشتر توسعه مالی کشورهای درحال توسعه به سیستم بانکی و اهمیت بالای این سیستم در اقتصاد کشورهای درحال توسعه است.
ارتباط تجربه خشونت خانگی و علایم اختلال استرس پس آسیبی در زنان: نقش واسطه ای ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
93 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط خشونت خانگی و ذهنی سازی با علایم اختلال استرس پس آسیبی در زنان بود. طرح پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش، زنان دارای تجربه زندگی با شریک زندگی در شهر تهران بودند. تعداد 306 نفر از افراد جامعه به شیوه در دسترس و از طریق فراخوان اینترنتی انتخاب شدند و مقیاس تجدیدنظر شده تأثیر رویداد، مقیاس آزاردیدگی مرکب و مقیاس ذهنی سازی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از ارتباط معنادار خشونت خانگی و ذهنی سازی با اختلال استرس پس آسیبی بود. نتایج نشان دهنده برازش مدل و تأیید نقش واسطه ای ذهنی سازی خود در رابطه تجربه خشونت خانگی و علایم اختلال استرس پس آسیبی بود، اما مؤلفه های ذهنی سازی دیگران و انگیزه ذهنی سازی نتوانستند نقش واسطه ای در رابطه تجربه خشونت خانگی با علایم اختلال استرس پس آسیبی داشته باشند. به نظر می رسد خشونت خانگی یکی از علل اصلی تجربه علایم اختلال استرس پس آسیبی در زنان است و می تواند از طریق مختل کردن ظرفیت ذهنی سازی مربوط به حالات روانی خود، در پدیدآیی علایم اختلال استرس پس آسیبی نقش داشته باشد.
تبیین مدل ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان بر اساس استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
136 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین مدل ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان با توجه به استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر انجام شده است. روش شناسی: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده ها کیفی است. جامعه هدف شامل کلیه متخصصان و اساتید تعلیم و تربیت دانشگاهی در استان کربلای عراق بودند که دارای دانش آکادمیک در حوزه مربوطه و سابقه انتشار مقاله یا کتاب در زمینه ارزیابی اموزشی می باشند. انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند صورت گرفته است و حجم نمونه نیز طبق اصل اشباع نظری 10 نفر تعیین شده است. ابزار تحقیق شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که جهت سنجش روایی آن از ارزیابی قضاوت های خبرگان استفاده شده است و برای محاسبه پایایی، از میان مصاحبه های انجام گرفته چند مصاحبه به عنوان نمونه انتخاب و هر کدام از آن ها در یک فاصله زمانی کوتاه و مشخص دو بار کدگذاری شدند و میزان توافق بین این کدگذاری ها مبنای محاسبه پایایی قرار گرفت. با تحلیل محتوای مصاحبه ها و استخراج کدها، ابعاد و مولفه های ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان بر اساس استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر شناسایی شدند. فرایند کدگذاری نظری داده ها از طریق نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 صورت گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در پایان فرایند کدگذاری باز 96 مفهوم برچسب گذاری شد. در پایان این مرحله، مفاهیم اولیه بررسی، تحلیل و دسته بندی شدند تا مقولات فرعی شناسایی شوند. بر این اساس در کدگذاری محوری 32 مقولیه فرعی از بین کدهای باز استخراج شدند. در نهایت، مقولات فرعی در هشت اصل مدیریت کیفیت فراگیر شامل تمرکز بر مشتری، تعهد کل کارکنان، سیستم یکپارچه، رویکرد فرآیند محور، بهبود مستمر، تصمیم گیری مبتنی بر واقعیت، ارتباط موثر، تفکر استراتژیک-رهبری دسته بندی شدند. نتیجه گیری: در نهایت، مدل پیشنهادی ارزیابی کارآیی آموزشی معلمان بر اساس استانداردهای مدیریت کیفیت فراگیر می تواند به بهبود کیفیت آموزشی و ارتقاء عملکرد معلمان در سیستم آموزشی کمک کند.
بررسی میزان ارتباط بین مؤلفه های تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ در صنایع دستی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
91 - 117
حوزههای تخصصی:
چکیدهتحقیق حاضر میزان ارتباط مؤلفه ای تبدیل مصرف کنندگان به مشارکت کنندگان فرهنگ را بررسی کرده است. تحقیق از نوع همبستگی است و از بین 702 نفر فعال این عرصه، نمونه ای 250 نفری را به شیوه در دسترس انتخاب کرده است. با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس (3smart pls) میزان ارتباط بین مؤلفه ها آزموده شده است که طبق نتایج، ضریب مسیر (s) بین مؤلفه شرایط علّی و تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ در صنایع دستی به مقدار 0.919 و اعداد معناداری (t) 15.428 است. ضریب مسیر (s) بین مؤلفه تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ و راهبردها در صنایع دستی به مقدار0.732 و اعداد معناداری (t) 9.420 است. ضریب مسیر (s) بین شرایط زمینه ای و راهبردها به مقدار 0.741 و اعداد معناداری (t) 9.894 است. ضریب مسیر (s) بین شرایط مداخله ای و راهبردها به مقدار 0.804 و اعداد معناداری (t) 10.586 است. ضریب مسیر (s) بین راهبردها و پیامدها به مقدار 0.521 و اعداد معناداری (t) 7.909 است. مدل برازش قوی دارد و بین مؤلفه های تبدیل مصرف کنندگان فرهنگ به مشارکت کنندگان فرهنگ در صنایع دستی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه بین تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر روابط انسانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
207 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: زمینه و هدف: میزان استفاده از اینترنت و فضای مجازی چنان رو به گسترش است که نسل کنونی را نسل شبکه نام نهاده اند؛ لذا هدف مطالعه بررسی رابطه بین تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر روابط انسانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز است. روش شناسی: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در سال تحصیلی 1401-1402 می باشند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و تعداد 378 نفر از دانشجویان با استفاده از فرمول کوکران از بین ۱۹۶۱۹ دانشجو انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که با طیف پنج درجه ای لیکرت موردسنجش و ارزیابی قرار گرفت که روایی آن موردبررسی و به تائید صاحب نظران رسیده و مقدار پایایی آن بعد از محاسبه به روش آلفای کرونباخ بالاتر از 80/0 می باشد. برای تجزیه وتحلیل آماری از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تک نمونه ای مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و روش تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافته ها: با توجه به نتایج سطح معنی داری بین میزان استفاده از فضای مجازی و میزان روابط انسانی دانشجویان با ضریب همبستگی 714/0- =r بیان می شود که بین میزان استفاده از فضای مجازی و میزان روابط انسانی دانشجویان رابطه معنی دار منفی و معکوس با شدت قوی برقرار است، یعنی با افزایش میزان ساعات استفاده از فضای مجازی، میزان روابط انسانی دانشجویان کاهش می یابد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر مشخص گردید که بین تأثیر میزان استفاده از فضای مجازی بر روابط انسانی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز رابطه معناداری وجود دارد و میزان استفاده از فضای مجازی می تواند بر روابط انسانی در بین دانشجویان تأثیرگذار باشد.
بررسی موانع برنامه ریزی توسعه در ایران با رویکرداجتماعی و ارائه پیشنهادات سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 138
این مقاله به بررسی و نقد منطق حاکم بر برنامه ریزی توسعه پس از انقلاب پرداخته و به دنبال تبیین این نقطه نظر است که نظام برنامه ریزی در کشور نیازمند یک تغییر پارادایمی اساسی از مدل های عمدتاً متمرکز بر اقتصاد، به یک رویکرد جامع تر یا به عبارت دیگر، «رویکرد اجتماعی و برنامه ریزی جامعه محور» است. همچنین سیاست های اقتصادی فعلی را که در برآوردن نیازهای اجتماعی پایه برای جامعه ناموفق بوده اند، به نقد می کشد. این تحلیل ضمن بررسی نسل های مختلف برنامه ریزی توسعه در جهان، تلاش دارد چارچوبی جدید برای برنامه توسعه ایران پیشنهاد دهد. در این مجال فرایند فرسایش سرمایه اجتماعی حاکمیت ترسیم و چهار عنصر پشتیبان برنامه ریزی توسعه شامل حاکمیت توانمند، جامعه قوی، زیرساخت های توسعه و گفتمان سازی پشتیبان توسعه بررسی شده و چالش های هر یک تبیین شده است و نهایتاً راهکارهایی برای حل چالش های هر یک از این سطوح به اختصار بیان شده است. در همین راستا، «رویکرد جامعه محور به برنامه ریزی» و «شاخص آمادگی جامعه» تبیین شده و بازسازی و توانمندسازی حکومت با تاکید بر مفهوم شفافیت و تحقق دولت الکترونیک، ایجاد زیرساخت های کالبدی ضروری برای توسعه، نهادمندسازی و توانمندسازی جامعه و بهره گیری از نظام رسانه ای کارآمد به عنوان ابزار گفتمان سازی توسعه و پشتیبانی از فعالیت های توسعه ای از جمله راهکارهای پیشنهادی این مقاله است. این تحلیل با استفاده از مطالعه کتابخانه ای، استخراج و تحلیل مضمون استنباطی داده های جلسات کارشناسی در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی پیرامون برنامه هفتم توسعه و استنتاج منطقی و تخصصی این داده ها توسط نویسندگان انجام شده است.
افسردگی و امید به زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی: مقایسه ای از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۷
125 - 144
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نگران کننده آمار خیانت و طلاق، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی صورت گرفت. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز در سال 1401 تشکیل دادند. 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایشی درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه دریافت کردند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه های افسردگی بک و امید به زندگی اشنایدر بود. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان، در مقایسه با گروه کنترل، باعث کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در پس آزمون شدند (001/0>P). همچنین تأثیر درمان ها بر افسردگی و امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی، در مرحله پس آزمون ازنظر آماری متفاوت نبود. نتایج گواه این بود شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند سبب کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شوند.
تدوین مدل ساختاری شادکامی دانش آموزان بر اساس تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه با واسطه گری خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
107 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل ساختاری شادکامی دانش آموزان بر اساس تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه با واسطه گری خودکارآمدی انجام شد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که در قالب مدل تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم مناطق 2 و 5 شهر تهران که در سال تحصیلی 1402- 1401 در رشته های مختلف تحصیلی مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. برای تعیین حجم نمونه از اصول تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و تعداد 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آنها با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفت. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های شادکامی آکسفورد، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه خودکارآمدی نوجوانان موریس و خرده مقیاس رضایت از مدرسه مربوط به مقیاس چند بُعدی رضایت از زندگی دانش آموزان صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه ها به ترتیب 93/0، 91/0، 89/0 و 88/0 و 88/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آنها با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS و AMOS صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل اصلی پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش دارد و همه شاخص های نیکویی برازش در حد عالی بودند (1=CFI، 000/0RMSEA=، 0X2=). بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده بین هر سه متغیر برون زا موجود در مدل (تاب آوری، عزت نفس و رضایت از مدرسه) با متغیر درون زا اصلی (شادکامی) هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم رابطه وجود دارد و متغیر خودکارآمدی رابطه بین این متغیرها را میانجی گری می کند.
Presentation of a Poststructuralist Educational System Model Based on Rhizomatic Philosophy: A Synthesis Research Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
158 - 165
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aimed to provide a model of a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy.
Methodology: This study is of a fundamental research type, and the research method was qualitative, specifically utilizing a synthesis research approach. The research environment included all published domestic articles (from 2010 to 2022) and international articles (from 2007 to 2023). Purposeful sampling was used in this study until data saturation was achieved, thus sampling continued until the necessary data for analysis were obtained (23 articles). Following the review of the selected article texts, data were obtained through a combined synthesis method based on interpretive and analytical approaches. Subsequently, concepts were categorized based on their similarities into central categories, and ultimately, core categories were identified by combining the central categories.
Findings: The findings revealed that a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy includes three dimensions: reengineering planning, technological teaching, and curriculum reading.
Conclusion: Given that in rhizomatic thinking, hierarchy or other concepts that impose a structure are not possible, democratic structures should be established in determining the strategies and programs of the educational system to ensure the participation of all stakeholders and the utilization of all capabilities and resources.
شبیه سازی اثر متغیر رفتاری بخشش بر توزیع ثروت در بافت شهری بر اساس مدل عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
177 - 195
مدل مبتنی بر عامل یک مدل محاسباتی است که در علوم اجتماعی و اقتصاد برای شبیه سازی رفتار عامل های فردی (مانند خانواده ها، شرکت ها یا دولت ها) و چگونگی تأثیر متقابل آنها با یکدیگر و محیط بر نتایج کلی سیستم استفاده می شود. مدل های عامل محور به گونه ای طراحی شده اند که پیچیدگی سیستم های اجتماعی در دنیای واقعی را از طریق شبیه سازی رفتار تعداد زیادی عامل به تصویر بکشند. هر یک از این عوامل دارای قوانین و استراتژی های تصمیم گیری خاص خود هستند و معمولاً مکانیسم های یادگیری و سازگاری را نیز در خود جای می دهند. در این تحقیق بر اساس مدل عامل محور، تأثیر بخشش بر توزیع ثروت با استفاده از نرم افزار نت لوگو مدل سازی شده است. از طریق شبیه سازی، شاخص های مختلفی از جمله تعداد فقراء در جامعه، ضریب جینی، درصد رضایت از محل زندگی و چگونگی توزیع بافت شهری مقایسه شده اند. نتایج به خوبی نشان می دهند که این سیستم ها با وجود رفتار بخشش، تا حد زیادی موجب کاهش فقر و نابرابری می شود. نتایج نشان می دهند که بخشش می تواند به تقویت برابری و توزیع مناسب درآمد و ثروت کمک کند و ضریب جینی را کاهش دهد. علاوه بر این، مدل سازی نشان می دهد که اگر اجتماع دارای همدلی بیشتری باشند و ملاک های نوع دوستی را برای محل زندگی خود انتخاب کنند، بافت شهری و جامعه همگون تری رقم می خورد و تفاوت های طبقاتی کمتری در بافت شهری ایجاد می شود
ارزیابی سیاستگذاری دولت های مختلف ایران به مسئولیت اجتماعی شرکت ها؛ ترسیم الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
245 - 266
چالش های اجتماعی و محیط زیستی در اواخر قرن بیستم و تبدیل چالش ها به بحران در قرن بیست ویکم، توجه به امر اجتماعی در ساحت حکمرانی را بیش از پیش کرد. از آنجا که بازار و صنایع یکی از مهمترین کنشگران در جوامع امروز هستند و بسیاری از چالش های مذکور به ویژه در محیط زیست محصول جانبی فعالیت ایشان بوده است، موضوع مسئولیت اجتماعی شرکت ها نقشی ویژه برای جلوگیری از مخاطرات اجتماعی و زیست محیطی جهان امروز پیدا کرد. صنایع و شرکت ها به لحاظ اجتماعی و زیست محیطی مخاطرات فراوانی دارند و دولت های مختلف در ایران نیز در حکمرانی این موضوع نتوانسته است آنچنان که شایسته است این حوزه را تنظیم گری و قاعده گذاری کند. شرکت داری های متنوع و مبهمِ دولتی و شبه دولتی، رویکرد خیریه ای و نمایشی به مسئولیت اجتماعی شرکت ها، فشار قدرت های سیاسی به شرکت ها برای دریافت منابع مالی، روابط فاسد اقتصادی، سبزشویی و کم توجهی به محیط درونی کارگاه و جوامع میزبان از مهم ترین چالش های مسئولیت اجتماعی شرکت ها در ایران است.قوانین و آیین نامه های حوزه مسئولیت اجتماعی شرکت ها از جمله ماده (80) برنامه ششم توسعه، آیین نامه دولت سیزدهم و لایحه بودجه دولت چهاردهم، نتوانسته انتظارات کارشناسان و فعالان این عرصه را برآورده کند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که دولت ها باید با تدوین مقررات مناسب نرم و تشویقی و با تمرکز بر شفافیت، منابع مسئولیت اجتماعی شرکت ها را به سوی نیازهای واقعی جامعه به ویژه جامعه میزبان سوق دهد. پس از آن نیز با ارزیابی و نظارت، مانع از فسادهای متداول این عرصه مانند سبزشویی و تحکیم روابط قدرت برای نخبگان فاسد شود.
برساخت اجتماعی بسترهای تکوین و تداوم پدیده کولبری در شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده کولبری امری اجتماعی، تاریخی و بسترمند است و بر تمامی ابعاد زندگی مردمان شهرستان بانه تاثیرگذار بوده است. پدیده کولبری به یکی از چالش های اساسی در این منطقه تبدیل شده است. جهت برون رفت از این معضل، شناخت زمینه ها و بسترهای شکل گیری پدیده کولبری ضروری است. مطالعه حاضر به درک و تفسیر مردم از بسترها و زمینه های پیدایش پدیدیه کولبری در شهرستان بانه پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی و در چارچوب نظریه داده بنیاد، نظریه مبنایی یا گراندد تئوری استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق گردآوری شده و با استفاده از روش نظریه زمینه ای تحلیل شدند. با کمک روش نمونه گیری هدفمند با 26 نفر از مطلعان کلیدی تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام شد. مضامین برساخت شده ی تحقیق ذیل در قالب 24 مفهوم اساسی و 5 مقوله عمده (جبر اقتصادی محیط، شرایط ساختاری جامعه، زیست جهان و بازتولید نقش کولبری، راهبرد گریزناپذیر و سیاست های رانتی و مقوله هسته «تداوم پدیدیه کولبری» کدگذاری و تحلیل شده اند. بر مبنای نتایج این تحقیق، پدیدیه کولبری به مثابه امری تاریخی و بسترمند، نتیجه غلبه اندیشیه نئولیبرال و توسعیه نامتوازن کشور، توسط دولت در مناطق مرزی است.
آسیب شناسی «قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» با نظر به اصل هشتم قانون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
127-160
حوزههای تخصصی:
بعد از تصویب «قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» به عنوان اصلی ترین قانون مجلس شورای اسلامی در حوزه امر به معروف و نهی از منکر (مصوب 1394)، این انتظار می رفت که این امر گامی اساسی در راستای اجرائی سازی اصل هشتم قانون اساسی باشد. ولیکن در واقعیت این مصوبه صرفاً یکی از ابعاد اصل هشتم قانون اساسی را آن هم تنها از جنبه حمایت از آمران و ناهیان پوشش می داد. لذا این قانون اگر چه در حمایت از آمران و ناهیان و احقاق حقوق آنها موفق عمل کرد؛ ولی به خاطر داشتن نواقص و مشکلات متعدد، در مجموع تأثیر لازم و کافی را برای رواج امر به معروف و نهی از منکر به همراه نداشت. این پژوهش کاربردی(برای دستگاه های مقنن و متولی) در تلاش است با استفاده از روش تحلیل استنتاجی- استنباطی، به بررسی این مسئله بپردازد که «قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر» با توجه به آن که سالانه هزینه های زیاد مالی و انسانی به آن اختصاص داده شده است؛ نظر به اصل هشتم قانون اساسی، با چه آسیب ها و نواقصی مواجه است؟ یافته های پژوهش نشان داد که ضعف محتوایی، نگاه محدود به گسترده امر به معروف و نهی از منکر، ضعف ساختار اجرائی، ناکارآمدی ترکیب اعضای ستاد مرکزی و عملکرد ضعیف ستادهای استانی و فقدان ضمانت اجرائی از مهم ترین عارضه ها و نقایص قانون و عوامل اصلی عدم اجرائی سازی این قانون می باشند.