مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
تحلیل ذی نفعان
حوزه های تخصصی:
در مراحل مختلف برنامه ریزی، بازیگران متعددی نقش آفرینی می کنند که شناخت آنها، سهم و نقش هریک از آنان و روابط آنان با یکدیگر می تواند زمینة مناسب تری را برای تحقق اهداف برنامه فراهم کند. یکی از مراحل اولیه و اساسی برنامه ریزی، شناخت است. شناخت عوامل متعددی که دست در دست هم داده اند، کلیت هر پدیده (یا سیستم) را می سازند. معمولاً بدون شناخت این عوامل و سهم و نقش هرکدام از آنها و تنسیق روابط آنان نباید انتظار داشت که برنامه به اهداف خود برسد. پژوهش حاضر بر آن است که اهمیت توجه به نقش آفرینی بازیگران (ذی نفعان) متعدد و چارچوب به کارگیری آن را در فرایند برنامه ریزی توسعة روستایی به ویژه ساماندهی نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعة روستایی (در آستانة تدوین برنامة ششم توسعه) کشور آشکار سازد. نتایج تحقیق که با استفاده از روش اسنادی و تجارب نگارندگان به دست آمدند، نشان دادند که تحلیل بازیگران به عنوان یک نظریه و رویکرد کاربردی می تواند در سطوح مختلف برنامه ریزی (کلان تا خرد)، از جمله برای ساماندهی نظام مدیریت و برنامه ریزی توسعة روستایی کشور به کار رود. در این تحقیق با استفاده از گام نخست این رویکرد، بازیگران و ذی نفعان توسعة روستایی ایران در دو سطح کلان و خرد مشخص شدند.
ارزیابی توسعه پایدار گردشگری در مناطق روستایی حاشیه کلان شهر تهران (مورد مطالعه: روستای آهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع پایداری سرلوحه تمامی فعالیت ها و برنامه های توسعه ازجمله گردشگری روستایی است. ازاین رو اندیشمندان بارها بر ارزش ها و اهداف سه گانه توسعه پایدار تأکید کرده اند که دربرگیرنده ابعاد زیست محیطی و اقتصادی و اجتماعی فرهنگی است. آنان به صراحت بیان داشته اند که دستیابی به توسعه پایدار بدون هم گرایی در ابعاد مذکور و تلفیق آن ها با یکدیگر، امری محال خواهد بود. بنابراین در این مقاله سعی شد از طریق مصاحبه با گروه هایی که نقش حیاتی در فرایند توسعه گردشگری روستای آهار دارند، ابعاد گردشگری پایدار و هم گرایی یا کارکردهای مشترک بین آن ها واکاوی شود. روش پژوهش حاضر کیفی و هدف آن کاربردی بود. اطلاعات این تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق از چهار گروه ذی نفع کلیدی گردشگری، یعنی مدیران محلی، گردشگران، مهاجران و ساکنان بومی به دست آمد که از طریق ماتریس قدرت علاقه انتخاب شده بودند. روش نمونه گیری هدفمند این مطالعه از نوع گلوله برفی بود. یافته های پژوهش نشان داد گردشگری در روستای آهار در هر سه بُعد اقتصادی و اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی پایداری لازم را نداشت؛ به طوری که ارتباط و تعادلی بین ابعاد سه گانه توسعه پایدار گردشگری در روستای بررسی شده یافت نشد. به نظر می رسد ناپایداری فعالیت های گردشگری در روستای مطالعه شده به این علل باشد: ضعف ساختاری، نبود درک صحیح ذی نفعان از توسعه پایدار، فقدان آموزش های لازم، موانع قانونی بسیار و برقرارنکردن تعادل بهینه بین منافع ذی نفعان.
آسیب شناسی سیستماتیک نظام نوآوری صنایع فرهنگی کشور؛ کاربرد «نگاشت نهادی» و «تحلیل ذی نفعان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۱
7-44
حوزه های تخصصی:
صنایع فرهنگی به خلق، تولید و تجاری سازی مضامین دارای ماهیت فرهنگی در قالب کالا یا خدمات اشتغال دارند و مواردی مانند نشر، سینما، اسباب بازی و مد و لباس را در بر می گیرند. منظور از نظام نوآوری صنایع فرهنگی، شبکه ای از نهادهای دولتی، خصوصی یا عمومی و روابط بین آنها است که برای خلق، تولید، توزیع و انتفاع از محصولات و خدمات فرهنگی تعامل می کنند. هدف این مقاله، آسیب شناسی نظام نوآوری صنایع فرهنگی کشور است و نویسندگان با به کارگیری دو روش «نگاشت نهادی» و «تحلیل ذی نفعان» به عنوان ابزاری برای تحلیل نظام نوآوری به آسیب شناسی پنج شاخه منتخب صنایع فرهنگی (شامل نشر، اسباب بازی، بازی های رایانه ای، مد و لباس و نوشت افزار) می پردازند. براساس نتایج حاصله، نظام نوآوری صنایع فرهنگی از لحاظ نهادی با چند آسیب مواجه است: عدم تعامل موثر حوزه و دانشگاه با بنگاه های فرهنگی در زمینه خلق مفاهیم اولیه مورد نیاز محصولات و خدمات فرهنگی؛ تعدد و تورم نهادی در حیطه ارزیابی و نظارت بر محصولات و خدمات فرهنگی داخلی؛ عدم نظارت مؤثر بر واردات محصولات فرهنگی؛ عدم کارکرد مؤثر نهاد دیپلماسی عمومی و فرهنگی در بازاریابی خارجی و صادرات محصولات فرهنگی؛ عدم ارتباط مؤثر بنگاه های صنایع فرهنگی با نهادهای حامی کارآفرینی و توسعه فنّاوری و اقتصاد دانش بنیان مانند مراکز رشد، پارک های فنّاوری و صندوق های توسعه فنّاوری؛ عدم وجود یا ضعف نهادهای مؤثر برای ارتباطات و شبکه سازی در درون نظام نوآوری مانند اتحادیه ها و اصناف؛ عدم ارتباط اثربخش نهادهای مؤثر مانند سازمان صداوسیما، سازمان بسیج و وزارت آموزش و پرورش در آگاهی رسانی، تبلیغ و ترویج صنایع فرهنگی.
تحلیل ذینفعان توسعه شهری دانش بنیان (مورد پژوهی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
323 - 341
حوزه های تخصصی:
تحقق توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) به عنوان رهیافت توسعه ای مبتنی بر استفاده از ابزارهای نوآورانه برای جذب دانشگران و توسعه فعالیت های دانش بنیان مستلزم توجه به ابعاد نهادی توسعه به ویژهتحلیل ذی نفعان کلیدی و به کارگیری ابزارهای ظرفیت سازی و شبکه سازی از طریق گسترش تعامل ذی نفعان محلی و تقویت اعتماد و همکاری و انسجام شبکه روابط بین آن ها برای ایجاد تغییرات نهادی است. در این راستا، هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل ذی نفعان کلیدی برای گسترش تعامل ذی نفعان محلی و تقویت اعتماد و همکاری شبکه روابط بین آن ها برای ایجاد تغییرات نهادی پاسخ گوی KBUD اصفهان است. راهبرد کلی پژوهش، مطالعه موردی و با جهت گیری پارادایمی پراگماتیستی است و از نظر هدف کلی کاربردی و از نظر هدف عملیاتی توصیفی- اکتشافی است. از سویی، رویکرد روش شناختی پژوهش از نظر ماهیت داده ها ترکیبی و با استفاده از ابزارهایی کمّی (آمار پارامتریک) و کیفی همچون مصاحبه نیمه ساختاریافته است. همچنین، با استفاده از ماتریس قدرت- منفعت، درکی از میزان و نوع قدرت و منفعت ذی نفعان و چگونگی اعمال قدرت آن ها با توجه به نوع منافعشان ارائه شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد که تحقق KBUD اصفهان منوط به پیگیری منافع مشترک و اجرای اقدامات مشترک بین ذی نفعان مختلف است. بدین ترتیب، دسته بندی ارائه شده برای تحلیل ذی نفعان کلیدی KBUD اصفهان، به دلیل فراهم کردن امکان مقایسه نوع قدرت و منافع ذی نفعان و امکان تعریف راهبردهای مشترک و اقدامات هم افزایانه ذی نفعان بر اساس منافع مشترکشان، ابزار مناسبی برای ظرفیت سازی، شبکه سازی، و ارتقای مشارکت و تعامل بین آن ها در فرایند سیاست گذاری KBUD اصفهان به دست می دهد.
ارزیابی ساختار شبکه اعتماد اجتماعی مبتنی بر تحلیل شبکه ای: مطالعه بهره برداران محلی مراتع استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
454 - 465
حوزه های تخصصی:
اعتماد، بارها به عنوان مؤلفه کلیدی که حکمرانی سازگار و نظام های تصمیم گیری مشارکتی را حمایت می کند، شناخته شده است. در این تحقیق ارزیابی اعتماد مبتنی بر نظام مدیریت مشارکتی با بررسی ساختار روابط اجتماعی بهره برداران محلی مرتع در قالب شبکه اجتماعی موجود انجام گرفته است. راهبرد مورد استفاده برای جمع آوری سنجه های رابطه، روش شبکه کامل و اطلاعات تحقیق از طریق مصاحبه و پرسشنامه تحلیل شبکه ای جمع آوری گردید. شاخص های تراکم، اندازه، دوسویگی پیوند، تمرکز و مفاهیم نقاط برشی و حفره های ساختاری در این تحقیق مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج نشان می دهد در شبکه اعتماد (با تراکم پایین و انسجام ضعیف)، دسترسی به اطلاعات در داخل گروه های محلی نسبت به روابط بین گروهی از همگنی بیشتری برخوردار است و در سطح کلان پایداری شبکه ضعیف به دست آمد. وجود حفره های ساختاری و حضور کم تعداد رابطان مهم در شبکه نیز باعث شده تا حفظ، توسعه ارتباطات و انتقال اطلاعات بین گروه های مختلف با مشکل روبه رو شود (کاهش پویایی شبکه). در بین گروه های محلی، پخش اعتماد وضعیت ضعیف تری نسبت به دریافت اعتماد دارد و این نتیجه تمرکز بالا در پیوندهای بیرونی نسبت به پیوندهای درونی است. سیستم مدیریت مشارکتی محلی مرتع در استان یزد به منظور دستیابی به پویایی و پایداری لازم است تا به سمت اتخاذ راهکارهایی جهت تقویت اعتماد اجتماعی به عنوان کلید حل ضعف پیش آمده برآید.
تحلیل تعاملات میان ذی نفعان کلیدی در یک نظام نوآوری منطقه ای (مطالعه موردی: منطقه ویژه علم و فناوری ربع رشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
85 - 114
حوزه های تخصصی:
تحلیل نظامهای نوآوری منطقه ای نقش محوری در سیاست گذاری نوآوری برای شکل دهی به شرایط نوآوری و نیز خلق مزیت منطقه ای دارد. برای موفقیت در توسعه نظام نوآوری و افزایش کارایی در تخصیص منابع محدود، شناسایی و تمرکز بر ظرفیت های موجود اهمیت دارد. در این مقاله براساس رویکرد مارپیچ 3گانه صنعت-دانشگاه-دولت، روشی برای انتخاب و ارزیابی تعاملات میان ذی نفعان نظام نوآوری منطقه ای ارائه شده است. روش پیشنهادی در تحلیل ذی نفعان نظام نوآوری منطقه ویژه علم و فناوری ربع رشیدی تبریز مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا ذینفعان نظام نوآوری استان آذربایجان شرقی شناسایی شده و سپس با تحلیل علاقه مندی-قدرت ذینفعان کلیدی تعیین می شوند؛ سپس میزان تعاملات میان آنها تحلیل شده و راهکارهایی جهت توسعه نظام نوآوری در استان ارائه می شود. نتایج نشان می دهد محوری ترین ذی نفعان جهت توسعه نظام نوآوری منطقه ای در استان، پارک علم و فناوری، اداره کل فناوری اطلاعات و ارتباطات و شرکت های دانش بنیان می باشند. با استفاده از نتایج تحلیل انواع سه گانه تعامل (دانشی،تولیدی، زیرساختی) میان ذینفعان منتخب ، پیشنهادهایی برای تقویت تعاملات و در نهایت توسعه نظام نوآوری منطقه در یک تکامل تاریخی ارائه شده است.
شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان کتابخانه های عمومی ایران با استفاده از ماتریس علاقه/قدرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ذی نفعان سازمان به عنوان کسانی که بر آن اثر می گذارند و از آن اثر می پذیرند نقش مهمی در خط مشی گذاری ها و برنامه ریزی های سازمان دارند. با وجود این، همه ذی نفعان به لحاظ علاقه و قدرتی که در ارتباط با سازمان دارند در یک سطح نیستند و لازم است آن ها را با توجه به این دو عامل دسته بندی کرد و اولویت سازمان در تعامل با آن ها را مشخص نمود. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان کتابخانه های عمومی ایران و تعیین نوع تعامل متناسب با آن هاست.روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ رویکرد کمی و اکتشافی است. از دو روش اسنادی و پیمایشی برای انجام پژوهش استفاده شده است. جامعه پژوهش، خبرگان حوزه کتابخانه عمومی بودند که از میان 50 خبره شناسایی شده، 41 نفر پرسش نامه میزان علاقه/قدرت ذی نفعان کتابخانه های عمومی را تکمیل کردند. پایایی این ابزار توسط آزمون آلفای کرونباخ به میزان 926/0 به تأیید رسید. پس از گردآوری پرسش نامه ها، یافته ها با استفاده از آمار توصیفی تحلیل شدند و در نهایت نتیجه گیری به عمل آمد. یافته ها: از میان 24 ذی نفع شناسایی شده، هیئت امنای نهاد کتابخانه های عمومی، مدیران ستادی و استانی، کتابداران، کارشناسان ستادی، خیرین و انجمن های کتابخانه های عمومی به عنوان ذی نفعان کلیدی دارای بیشترین قدرت و علاقه تعیین شدند. اعضاء، ساکنان محدوده خدمت، انجمن های علمی و فروشندگان تجهیزات کتابخانه ای به عنوان ذی نفعانی دارای علاقه زیاد و قدرت کم تعیین شدند. دولت و دستگاه قانون گذار، شهرداری ها، رسانه های عمومی و فضای مجازی به عنوان ذی نفعانی که دارای بیشترین قدرت و علاقه کمتر هستند شناسایی شدند. بقیه ذی نفعان نیز در دسته چهارم که از قدرت و علاقه کمتری برخوردارند جای گرفتند. نتیجه گیری: نهاد کتابخانه های عمومی کشور به عنوان متولی کتابخانه های عمومی در ایران، می تواند متناسب با جایگاه گروه های ذی نفع در ماتریس علاقه/قدرت، به تعامل با هر یک از آن ها بپردازد، بدین ترتیب که گروه اول را در تصمیم گیری ها مشارکت دهد، به گروه دوم اطلاع رسانی کند، گروه سوم را راضی نگه دارد و برای ذی نفعان گروه چهارم کمترین تلاش را صرف کند.
تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
662 - 683
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری کشاورزی یک راهکار برای استفاده بهینه از صنعت گردشگری است. اما از علت های عمده عدم تحقق سیاست های توسعه ای نبود سازوکارهای لازم برای شناسایی، تحلیل و نقش آفرینی ذی نفعان متعددی است که می بایست در یک فرایند مشارکتی مبتنی بر پایداری و تاب آوری برای مدیریت پایدار توسعه گردشگری کشاورزی، همکاری، هماهنگی و هم افزایی داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل ذی نفعان توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در غرب استان مازندران به صورت آمیخته انجام شد. به منظور شناسایی ذی نفعان اطلاعات از کارشناسان حوزه گردشگری کشاورزی گردآوری شد که پس از مصاحبه با 17 نفر از آن ها و طی چهار مرحله دلفی ذی نفعان به تعداد 25 نفر شناسایی شدند و با استفاده از ماتریس قدرت - منفعت میزان قدرت و نوع منفعت هر ذی نفع مشخص گردید. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند از دو تن از نمایندگان هر ذی نفع (مجموعاً 50 مصاحبه) چگونگی اعمال قدرت ذی نفعان با توجه به نوع منفعتشان مشخص گردید. بر اساس نتایج، ذی نفعان اصلی توسعه پایدار گردشگری کشاورزی بیشتر از سازمان های دولتی بودند که در بین آن ها سازمان جهاد کشاورزی، سازمان میراث فرهنگی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان حفاظت محیط زیست از لحاظ پنج نوع قدرت اقتصادی، دانشی، اجتماعی، سیاسی و قانونی در جایگاه بالاتری قرار داشتند. نتایج تحلیل مصاحبه ها به صورت تحلیل محتوای متعارف منتج به شناسایی 428 جمله در قالب 125 گزاره مفهومی شد. می توان از دسته بندی ارائه شده به منظور ایجاد ظرفیت، ارتقای مشارکت و تعامل بین ذی نفعان با توجه به نوع قدرت و منفعت در فرایند توسعه پایدار گردشگری کشاورزی استفاده نمود.
شبکه جریان ارزش بازیگران بوم سازگان (زیست بوم) کسب و کار جویشگر بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
م مدیریت نوآوری سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
97 - 125
حوزه های تخصصی:
بر اساس مطالعات انجام شده، پیشران بوم سازگان کسب و کارهای مبتنی بر فناوری نوآیند، انواع نقش های بازیگران و نحوه ارتباط بین آن ها است. هدف این مقاله شناسایی بازیگران، عوامل دسته بندی و چگونگی ارتباط بین آنها در بوم سازگان کسب و کار است. نوع تحقیق کاربردی و روش اجرای آن پیمایشی است. شیوه نمونه گیری و انتخاب آزمودنی ها غیر تصادفی و هدفمند است. در این مقاله استراتژی پژوهش مطالعه موردی و واحد تحلیل بازیگران بوم سازگان کسب و کار و ابزار گردآوری داده، پرسشنامه و مصاحبه های عمیق و مطالعه مستندات علمی معتبر است. جهت استخراج چارچوب تحلیل شبکه بازیگران از مرور نظام مند استفاده شد. اجزای چارچوب با استفاده از نظر خبرگان این حوزه تأیید شد و در ادامه با بهره گیری از مرور ادبیات و ترکیب آن با نظر خبرگان، بازیگران بوم سازگان کسب و کار جویشگر بومی شناسایی و شبکه جریان ارزش بازیگران این بوم سازگان با چهار جریان ارزشی شامل اطلاعات، خدمات، مالی و ناملموس نگاشته شد. در ادامه1)چارچوبی برای ورود به تحلیل بوم سازگان کسب و کار مبتنی بر تحلیل ذینفعان، 2)شناسایی بازیگران بوم سازگان جویشگر بومی در چهار لایه 3) نگاشت شبکه ارزش بین بازیگران و جریان های ارزشی چهارگانه بدست آمد. این چارچوب می تواند الگویی در سایرموارد مشابه مانند بوم سازگان اینترنت اشیا، کلان داده، رایانش ابری باشد.
کاربرد تحلیل ذی نفعان در طراحی چارچوب و شناسایی اولویت ها جهت ساماندهی کاربری اراضی در حوضه جنوبی دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۹
257 - 284
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی چارچوب و شناسایی اولویت ها جهت ساماندهی کاربری اراضی در حوضه جنوبی دریاچه ارومیه با استفاده از کاربرد تکنیک تحلیل ذی نفعان انجام شد. برای انجام این تحقیق، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو فاز کمی و کیفی صورت گرفت. لذا، ابتداء به صورت پیمایشی رفتار بهره برداران کشاورزی منطقه مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای جمع بندی نتایج به دست آمده، از روش "تحلیل ذینفعان" استفاده شد. در فاز اول (کمی) تحقیق، جامعه آماری شامل تمامی بهره برداران بخش کشاورزی منطقه بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران پیش بینی گردید. در نتیجه، تعداد 153 نفر به عنوان نمونه در دو مرحله انتخاب شدند. ابزار اصلی تحقیق در این بخش، پرسشنامه بود. برای تایید روایی بخش های مختلف پرسشنامه از متخصصان بهره گرفته شد و به کمک ضریب آلفا کرونباخ پایایی آن تایید شد. در فاز فاز کیفی برای انجام این فاز، 18 متخصص با توجه به موضوع و اهداف تحقیق به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج کلی به دست آمده حاکی از آن است که رفتارهای"تغییر در روش کاشت محصولات"، "تغییر کاربری اراضی" و "استفاده از ارقام بومی"، در گروه بهره برداران دارای تغییر کاربری، و رفتارهای "مهاجرت فصلی سرپرست خانوار به مکان دیگر برای کار"، "افزایش میزان استفاده از کود و سموم شیمیایی" و "مهاجرت دائمی به شهر"، در گروه بهره برداران فاقد تغییر کاربری به ترتیب در اولویت های اول تا سوم هستند. همچنین، با توجه به نتایج فاز کیفی تحقیق، مدیریت اراضی کشاورزی از جمله موضوعاتی است که مورد توجه ویژه ای قرار گرفته و ذی نفعان متعددی در آن سهیم هستند. مهمتر آنکه در بیشتر بخش ها کشاورزان در سطح مزارع در کنار سازمان هایی هم چون جهاد کشاورزی، صدا و سیما، جنگل ها، مراتع و آبخیزداری، آب منطقه و ستاد احیاء دریاچه ارومیه به عنوان ذی نفع اصلی و کلیدی جانمایی شده است. لذا این ذی نفعان را می توان در گروه تاثیرگذاران قرار داد.
شناسایی، اولویت بندی و تحلیل ذینفعان منطقه گردشگری ونک مبتنی بر دوگانه پتانسیل همکاری- تهدید و روش SAW(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
17 - 36
حوزه های تخصصی:
شناخت و تحلیل ذی نفعان گردشگری و تدوین راهبردهای اثربخش برای تحقق مشارکت آنها از مهم ترین عوامل توفیق برنامه های گردشگری است. تمرکز مقاله حاضر بر شناسایی و تحلیل ذی نفعان گردشگری منطقه ونک می باشد که در این راستا برای شناسایی ذی نفعان، از مدل فریمن و برای تحلیل آنها، از رویکرد به کار رفته در پژوهش جپسن و اسکرود، کمک گرفته شده است. برای شناسایی ذی نفعان، پرسشنامه تدوین شده بین 20 نفر از کارشناسان گردشگری منطقه توزیع شده و پس از جمع آوری و تحلیل اطلاعات گرد آمده، فهرستی از ذی نفعان (به تفکیک انواع آنها) و نیز، نکات برجسته انتظارات هر گروه فراهم آمده است. مبتنی بر دوگانه پتانسیل همکاری-تهدید، ذی نفعان در ماتریس موقعیت یابی قرار گرفته و بر اساس قرارگیری در موقعیت مرتبط، یکی از راهبردهای چهارگانه پیشنهاد شده است. به منظور اولویت بندی ذی نفعان در هر یک از نواحی چهارگانه نیز از شاخص A به صورت جمع موزون سه معیار قدرت، مشروعیت و فوریت کمک گرفته شده که در این خصوص، روش چندمعیاره SAW مبتنی بر هفت گام استفاده شده است. بر این اساس، در هر یک از چهار ربع، ذی نفعان اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، رسانه ها، شهرداری و گردشگران غیر بومی، مهم ترین ذی نفعان به شمار می آیند که البته متناسب با اقتضائات هر ربع، باید راهبرد متناسب با هر یک را اتخاذ کرد.
تحلیل نیازمندی ها و انتظارهای بیمه گذاران صندوق بیمه کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
145 - 167
حوزه های تخصصی:
صندوق بیمه کشاورزی در نظام کشاورزی کشور نقش کلیدی داشته، خطرات این بخش را تحت پوشش قرار داده و خسارات وارده را جبران می کند. به منظور ارتقای عملکرد و بهبود در ارائه خدمات به جامعه بیمه گذاران، نوسازی راهبردی صندوق ضروری میباشد. هدف این مطالعه شناخت و تحلیل نیازها و انتظارات بیمه گذاران به عنوان ذی نفع اصلی صندوق میباشد. حصول به این شناخت با رویکرد آسیب شناسانه، از طریق نظرسنجی از کشاورزان بیمه گذار انجام شده است. روش تحقیق از لحاظ داده توصیفی و از لحاظ هدف، کاربردی است. ابزار تحقیق، پرسش نامه بوده و از روش های تحلیل آماری برای تحلیل داده های پرسش نامه ای استفاده شده است. در مجموع، 134 پرسشنامه معتبر دریافت و تحلیل شده است. نتایج پژوهش حاکی از شکاف های قابل توجه در زمینه های مختلف بین نیازها و انتظارات بیمه گذاران و وضعیت موجود صندوق است. همچنین، رضایت از خدمات ارائه شده توسط صندوق در حد متوسط می باشد. در نهایت، راهکارها و پیشنهاداتی جهت رفع شکاف های شناسایی شده و درنتیجه، افزایش رضایت مندی بیمه گذاران ارائه شده که جنبه های مختلفی اعم از طراحی محصول، تسویه خسارت، فرهنگ سازی، مدیریت ارتباط با مشتری، ارتقای توانمندی بازاریابی کارگزاران و دیجیتال سازی فرایندها را شامل می شود. نتایج این تحقیق می تواند در تدوین برنامه نوسازی صندوق مورد استفاده قرار گیرد.
ساماندهی بافت های مسئله دار شهری با رویکرد تحلیل ذینفعان و شبکه اجتماعی (نمونه تجربی: محدوده خلازیر جنوبی در منطقه 19 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : خلازیر جنوبی یکی از محدوده های مسئله دار کلان شهر تهران است. این محدوده به دلیل تجمع مشاغل مزاحم شهری مشکلات زیادی را برای نواحی پیرامون و حتی کلان شهر تهران ایجاد کرده است. به دلیل پیچیدگی مسئله، ساماندهی این محدوده نیازمند مشارکت همه ذینفعان است. هدف پژوهش حاضر شناسایی ذی نفعان اصلی، تحلیل تمایل و قدرت ذی نفعان، شناسایی نیاز و خواسته های ذی نفعان و تحلیل شبکه اجتماعی ذی نفعان در خصوص مسئله خلازیر جنوبی است.
داده و روش : روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی(کیفی و کمی) با تأکید بر روش کیفی و ترکیب داده های کمی در خلال تحلیل است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با ذی نفعان مربوطه جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با کمک ماتریس تمایل-قدرت و نرم افزار NodeXL انجام گرفته است.
یافته ها : یافته ها نشان می دهد که مسئله خلازیر جنوبی دارای 16 ذی نفع اصلی است که دارای خواسته و نیازهای مختلفی هستند. همچنین نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهرداری منطقه 19، موقوفه مدرسه مروی، کسبه خلازیر و شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران بیشترین قدرت را دارند. نتایج دیگر نشان می دهد که سازمان نوسازی شهر تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 تهران، معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تهران، معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران بیشترین قدرت در شبکه اجتماعی ذینفعان دارند.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهد همه ذی نفعان جهت ساماندهی و حل مسئله خلازیر جنوبی تمایل به حل مساله دارند؛ اما از نظر قدرت، میزان قدرت همه ذی نفعان یکسان نیست و سه ذی نفع موقوفه مدرسه مروی، شهرداری منطقه 19 ، شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران و کسبه خلازیر بیشترین قدرت را دارند و هرگونه اقدامات بایستی از طریق این ذی نفعان شروع شود. همچنین نتایج نشان می دهد که معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری تهران با نمره مرکزیت بینیت 1.20 و معاونت خدمات شهری و محیط زیست شهرداری منطقه 19 با مرکزیت بردار 0.096 بیشترین نقش را در روابط بین ذی نفعان بر عهده دارند.
تحلیلی بر تعارض های ساختارهای قدرت و منفعت در فرایند برنامه ریزی توسعه مجدد اراضی قهوه ای (نمونه مطالعاتی باز توسعه گاراژهای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
144 - 157
حوزه های تخصصی:
مقدمه توسعه مجدد اراضی قهوه ای به عنوان یکی از برنامه های توسعه و بازآفرینی شهری، اغلب از طریق یک فرایند گام به گام سعی در ادغام دوباره اراضی خالی، متروک یا آلوده که پیش از این فعال بوده اند، در بافت شهری دارد. از آنجا که توسعه مجدد زمین های قهوه ای یک استراتژی مهم برای شهرها در راستای دستیابی به «توسعه پایدار» است، لازم است علاوه بر پایداری زیست محیطی و کاهش آلودگی و تأمین نیازهای توسعه اقتصادی، به پایداری اجتماعی نیز دست یابد. توسعه مجدد زمین های قهوه ای یک فرایند پیچیده شامل ذی نفعان متعدد است که اغلب مشکلات اجتماعی مختلفی را ایجاد می کند که ناشی از تضاد منافع بین آن ها است. بر همین اساس، مهم است که از حق هر یک از ذی نفعان برای به دست آوردن نتایج پایدار و مطلوب در فرایند توسعه مجدد محافظت شود و قوانین بازی جدیدی برای آن ها تنظیم شود. در توسعه مجدد اراضی قهوه ای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان تقابل میان ذی نفعان مختلف به دلیل انتظارات و منافع متفاوت آن ها سبب کاهش پایداری اجتماعی و تحقق پذیری پروژه باز توسعه شده است. در این پژوهش با هدف تحلیل تعارض های موجود در ساختارهای قدرت و منفعت فرایند برنامه ریزی توسعه مجدد اراضی قهوه ای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان، تدوین شده است.
مواد و روش این مطالعه به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده و در تحلیل داده ها از ترکیب دو روش تحلیل ذی نفعان (Stakeholder Analysis (SA)) و تحلیل شبکه اجتماعی (Social Network Analysis (SNA)) بهره گرفته شده است. این مطالعه شامل چهار مرحله اصلی است: (1) ترسیم ساختار ذی نفعان و تهیه فهرستی از ذی نفعان بر اساس بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه؛ (2) تحلیل ذی نفعان بر اساس ماتریس قدرت منفعت و تحلیل ساختار قدرت و ساختار انگیزش ذی نفعان بر اساس نظرات کارشناسان. در انتهای این مرحله ذی نفعان کلیدی استخراج شده اند؛ (3) تحلیل شبکه اجتماعی از طریق برگزاری گروه متمرکز میان کارشناسان و متخصصان و ترسیم ارتباط میان ذی نفعان در نرم افزار اطلس؛ (4) تدقیق روابط و زمینه های ایجاد تعارض در ساختار قدرت- منفعت ذی نفعان کلیدی از طریق مصاحبه ها و گروه های متمرکز در نرم افزار گفی. در پایان، نتایج با دیدگاه و نظرات مدیریت شهری (شهرداری) و بزرگ مالکان گاراژدار و شاغلان در محدوده از طریق شش مصاحبه باز تصحیح و نهایی شده است.
یافته ها لیست نهایی ذی نفعان توسعه مجدد اراضی قهوه ای پشت گاراژها نشان می دهد حدود 26 درصد ذی نفعان، تصمیم گیران و تصمیم سازان شهری و 26 درصد بهره برداران بوده و بازار و اصناف و نهادهای محلی هریک 20 درصد ذی نفعان را به خود اختصاص داده و 8 درصد باقی مانده را ارگان های نظامی تشکیل می دهند. این فراوانی نشان دهنده اهرم های اصلی طرح یعنی مردم و نهادهای مدیریت شهری و سازمان های وابسته به آن است. خروجی ماتریس قدرت منفعت این ذی نفعان، شش ذی نفع شامل گاراژدارها، هیئت امنا و امام جماعت مساجد سنی، دفتر تسهیلگری محله پشت گاراژها، شهرداری زاهدان، شهرداری منطقه 3 زاهدان و مشاور طرح تفصیلی را به عنوان ذی نفع کلیدی معرفی می کند. تحلیل ساختار قدرت منفعت این ذی نفعان کلیدی نشان می دهد قدرت سیاسی و پس از آن قدرت قانونی و اجتماعی در ساختار قدرت به ویژه در دستگاه تصمیم گیر و تصمیم ساز دیده می شود. تحلیل تعارض ها میان بازوهای قدرت در پروژه توسعه مجدد پشت گاراژهای شهر زاهدان بیانگر آن است که تعارض ها در این پروژه بیشتر ارزشی بوده و پس از آن تعارض ها اقتصادی و رویه ای در رتبه های بعدی جای دارند. بر اساس تحلیل شبکه ذی نفعان این پروژه، گاراژدارها، بزرگان مذهبی اهل تسنن و شهرداری زاهدان، ذی نفعان کلیدی تر و مرکزی در برنامه ریزی هستند.
نتیجه گیری همه ذی نفعان امیدوارند مشارکت خود را در توسعه مجدد اراضی قهوه ای تقویت کنند، اما وجود تعارض ها، پایداری اجتماعی و تحقق اهداف توسعه مجدد اراضی قهوه ای را با مشکل روبه رو کرده است. آنچه در ظاهر امر نمایان می شود، آن است که تعارض ها میان منافع تعمیرکاران، عمده فروش ها، ساکنان به همراه مالکان گاراژدارها و شهرداری وجود دارد، اما آنچه در لایه پنهان ساختار قدرت منفعت واکاوی شده است، بیان می کند که عناصر اصلی ساختار قدرت- منفعت ذی نفعان بازتوسعه اراضی قهوه ای شهر زاهدان را می توان بزرگ مالکان گاراژدار، شهرداری و بزرگان مذهبی اهل تسنن دانست، زیرا این ذی نفعان نقش کلیدی را در تصاحب منابع، اعمال قدرت و بهره برداری حداکثری دارند. در پروژه بازتوسعه گاراژهای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان نهادهای اجتماعی متأثر از ایدئولوژی در کنار مالکان و نهادهای مدیریتی، ارکان اصلی توسعه مجدد اراضی قهوه ای را هدایت می کنند و این ذی نفعان باید برای پیشرفت پروژه و دستیابی به پایداری اجتماعی و افزایش مشارکت پذیری در راستای تحقق پذیری بازتوسعه اراضی قهوه ای به عنوان پتانسیل های نهفته شهر به میز مذاکره دعوت شوند. به کارگیری «رویکردهای منفعت مبنا و قدرت مبنا» در ساختارهای «برنامه ریزی تعامل گرایانه (بده بستانی)» و «تدوین مدل کارآمد مدیریت تعارض ذی نفعان نظام برنامه ریزی اراضی قهوه ای» می تواند گام مؤثری در پایداری اجتماعی توسعه پایدار زمین های قهوه ای باشد.
مدل سازی تعاملات ذی نفعان کلیدی امنیت غذایی در بخش دانه های روغنی با رویکرد ساختاردهی مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
411 - 446
حوزه های تخصصی:
هدف: امنیت غذایی یکی از مسائل راهبردی است که وابستگی یا عدم وابستگی در تأمین آن، در استقلال اقتصادی سیاسی کشور نقش عمده ای ایفا می کند. متأسفانه کشور ما در بخش دانه های روغنی با وابستگی بیش از 90 درصدی مواجه است که این مسئله، کشور را در حوزه اقتصادی برای تأمین امنیت غذایی و ملی وابسته می کند. این موضوع استقلال کشور را هدف قرار داده است و پرداختن به آن در قالب پژوهش حاضر، اولویت بسیار زیادی دارد. در این راستا، مطالعه حاضر با ارائه مدلی مطلوب برای شناسایی ذی نفعان، اهداف، وظایف و اختیارات آن ها و پیامدهای اجرای طرح توسعه و کشت دانه های روغنی با رویکرد ساختاردهی مسئله، می تواند به تحلیل بهتر سیاست ها و حمایت از استراتژی های (تدوین و اجرا) طرح توسعه و کشت دانه های روغنی در سطح ملی منجر شود.
روش: در این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل ذی نفعان، به شناسایی ذی نفعان این مسئله پرداخته شد. با توجه به ماهیت آشفته مسئله و تأکید بر ساخت دهی مسئله، از تکنیک نگاشت شناختی استفاده شد. بدین منظور از نرم افزار FCMapper برای ترسیم مفاهیم و تحلیل روابط میان آن ها و همچنین ارائه تحلیل های اهمیت استفاده شد. ذی نفعان حوزه دانه های روغنی، مبتنی بر روش کتابخانه ای با مطالعه متون مربوطه و اسناد بالادستی استخراج شدند. طراحی مدل و ساختاردهی به ذی نفعان و بازیگران با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از خبرگان حوزه امنیت غذایی انجام شد که این افراد با روش نمونه گیری گلوله برفی و حصول اشباع نظری انتخاب شدند.
یافته ها: در مرحله اول، در بخش کیفی با مطالعه اسناد و منابع کتابخانه ای، فهرست 90 عاملی از ذی نفعان شناسایی شد. در مرحله بعد با مصاحبه از خبرگان و تشکیل نقشه های شناختی از آن ها، سایر عوامل از قبیل اهداف، وظایف و اختیارات ذی نفعان اصلی و پیامدهای اجرای طرح توسعه و کشت دانه های روغنی احصا شد. همچنین میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری و مرکزیت هریک از این عوامل به دست آمد. بدین ترتیب، اولویت هر یک از عوامل شناسایی شده، بر اساس میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری و همچنین، درجه مرکزیت مشخص شد؛ برای مثال، وزارت جهاد کشاورزی با مقدار 67/0 تأثیرگذارترین ذی نفع و امنیت غذایی و استقلال اقتصادی با مقدار 51/0 نقش تأثیرپذیرترین پیامد را در بین سایر پیامدها دارد.
نتیجه گیری: در این پژوهش به ساختاردهی مسئله آشفته و ناموفق طرح توسعه و کشت دانه های روغنی در کشور و ارائه مدلی مطلوب برای شناسایی ذی نفعان، اهداف، وظایف و اختیارات آن ها و پیامدهای اجرای طرح با رویکرد ساخت دهی مسئله پرداخته شد. با مشخص شدن ذی نفعان بااهمیت و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اهداف و پیامدها، به طبع شناسایی و مدل سازی آن ها، می تواند دلالت های چشمگیری برای مدیریت و سیاست گذاری نظام امنیت غذایی داشته باشد و نقش مؤثرتری در بهبود شرایط ایفا کند. شایان ذکر است که پژوهشکده سیاست پژوهشی و مطالعات راهبردی حکمت، از نتایج پژوهش حمایت کرده اند و مدل پژوهش توسط خبرگان مجموعه تأیید و بهره برداری شده است.
تحلیل جامعه شناختی چالش های پیش روی اصلاحات تعرفه خدمات تشخیصی درمانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی موانع اصلاحات تعرفه های تشخیصی و درمانی در نظام سلامت کشورمان با رویکرد جامعه شناسی بوده است. تعرفه های تشخیصی و درمانی جزء سیاست هایی محسوب می شود که مستقیم بر عدالت در سلامت اثر می گذارد و بر ذی نفعان مختلف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شامل پزشکان، وزارتخانه و نظام پزشکی مؤثر است. در این مطالعه، با استفاده از نظریه دموکراسی گفت و گویی هابرماس موانع اصلاحات تعرفه های تشخیصی و درمانی را با استفاده از روش تحلیل ذی نفعان بررسی کرده ایم.در این پژوهش، از اسناد، مصاحبه های موجود و مصاحبه عمیق برای گردآوری داده ها استفاده شده است. داده های به دست آمده با استفاده از جدول تحلیل ذی نفعان تحلیل و با استفاده از ابعاد تحلیل ذی نفعان شامل دانش، موضع، منفعت و قدرت بررسی شده است.تحلیل یافته ها نشان می دهد در فرایند تعرفه گذاری، تبادل دانش و اطلاعات میان سیاست گذاران و ذی نفعان وجود ندارد. موضع پزشکان در مقابل تعرفه ها مخالفت و مقاومت است. منافع گروهی بر تعرفه گذاری اثر می گذارند و تعارض منافع در این فرایند مشاهده می شود. ساختار قدرت نیز در سیاست گذاری برای نظام سلامت کشور متمرکز و تک صدایی است.برای اصلاحات تعرفه ها در درجه اول باید موضوع تعارض منافع در نظام سلامت کشور حل شود. در گام بعدی باید دلایل اجرانشدن اصلاحات بررسی شود. منافع گروهی و قدرت متمرکز فرایند سیاست گذاری را دستوری و از بالا به پایین کرده است؛ درنتیجه ذی نفعان در مقابل اجرای سیاست ها از خود مقاومت نشان می دهند.
بررسی و تبیین ساز و کارهای تحلیل روابط بین سازمانی در بهسازی و نوسازی نواحی دچار افت شهری (نمونه موردی: محله قائمیه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
155 - 182
حوزه های تخصصی:
در ساختار مدیریت شهری، توسعه تعاملات و ارتباطات درون و بین سازمانی، به ارتقاء عملکرد سازمانی می انجامد و راهکاری برای گشودن ناکارآمدی های مدیریت شهری، برآمده از گوناگونی سازمان ها و ناهماهنگی های بین سازمانی در جهت پاسخ به مشکلات و چالش های شهری است. از همین رو، در یک سیستم مدیریت شهری، تحلیل روابط بین سازمانی در راستای دستیابی به هماهنگی و توسعه ارتباطات بین سازمانی و تحقق اهداف توسعه شهری و سازمانی ضرورت دارد. هدف این مقاله دستیابی به سازوکارهای تحلیل روابط بین سازمانی شامل عوامل مؤثر بر شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی، رهیافت های پشتیبان تحلیل این روابط، گونه بندی آنها و در نهایت معرفی سازوکارهای هدایت و کنترل روابط بین سازمانی در راستای افزایش هماهنگی بین سازمانی و تسهیل فرآیند تحقق اهداف بهسازی و نوسازی بافت ناکارآمد محله قائمیه واقع در منطقه 13 شهر اصفهان می باشد و به این منظور از فنون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-نفوذ، تحلیل عوامل سببی و زمینه ای مؤثر در شکل گیری و دگرگونی روابط بین سازمانی و تحلیل سازوکارهای هدایت و کنترل روابط بین سازمانی بر پایه ماتریس قدرت- اعتماد بهره گرفته شد.