فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۲۱۳ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
57 - 83
حوزههای تخصصی:
شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم و از دست دادن قوای نظامی و ممنوعیت کنشگری مستقلانه نظامی پس از این دوران این کشور را از نظر امنیتی به یک دولت وابسته و منفعل تبدیل کرد. اگر چه در سال های پس از جنگ جهانی دوم چتر امنیتی آمریکا توانست ژاپن را از بحران های جنگ سرد و پس ازآن حفظ کند اما احساس عدم امنیت وجودی در سال های اخیر باعث ایجاد پویایی های قابل توجهی در راهبردهای کلان این کشور شده است و ما شاهد آن هستیم که ژاپن به عنوان یک قدرت متوسط[1] به سمت از میان برداشتن موانع کنشگری فعالانه در سیاست بین الملل و افزایش توانمندی های نظامی حرکت کرده است. این احساس عدم امنیت ناشی از دگرگونی در محیط امنیتی شرق آسیا بوده که باعث تغییر در ادراکات سیاست گذاران امنیتی ژاپن شده و این کشور را در مسیر پاسخ گویی به این تهدیدها و چالش ها قرار داده است. سؤالی که در این زمینه مطرح می شود این است که چه متغیرهای محیطی باعث درک ژاپن از تهدید وجودی شده و پاسخ ژاپن به این تهدیدها چه بوده است؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این مبنا استوار است که چین و کره شمالی بر اساس چهار مؤلفه تعریف کننده تهدید(قابلیت کلی، مجاورت جغرافیایی، توانمندی تهاجمی، نیات خصمانه) که در نظریه موازنه تهدید استفن والت مطرح شده است به عنوان یک تهدید علیه امنیت وجودی ژاپن تعریف شده و این کشور را به سمت موازنه سازی تهدید به دو صورت داخلی و خارجی سوق داده است. روش پژوهش در این مقاله در قالب رویکردهای تبیینی-تحلیلی و با بکارگیری روش تلفیقی(تلفیق روش های کمی و کیفی) خواهد بود. شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و مبتنی بر آمار و اسناد بین المللی است.
تاثیر لابی اسرائیل بر روابط ایران و اتحادیه اروپا با تاکید بر برنامه هسته ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
229 - 254
حوزههای تخصصی:
لابی گری اسرائیل در اتحادیه اروپا متفاوت از ایالات متحده و با اعطای قدرت از سوی نهادهای اتحادیه اروپا در طول بیست سال گذشته توسعه یافته است. روابط ایران و اتحادیه اروپا در هر دوره با برخی چالش های سیاسی نظیر برنامه هسته ای ایران دچار نوسان گردیده است. با توجه به اهمیت اتحادیه اروپا به عنوان یک بازیگر مهم بین المللی، از این رو تاثیر لابی اسرائیل بر رفتار سیاست خارجی اتحادیه اروپا در روابطش با ایران به ویژه در برنامه هسته ای آن می تواند حائز اهمیت باشد. روش شناسی این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر لابی اسرائیل بر روابط ایران و اتحادیه اروپا با تاکید بر برنامه هسته ای ایران و روش توصیفی- تحلیلی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اسرائیل با نفوذ نهادهای خود در پارلمان اروپا از طریق برگزاری نشست، کنفرانس، ملاقات با مقامات اروپایی، مصاحبه و انتشار مقاله و بیانیه علیه ایران توانسته حداکثر بهره وری از محور اختلاف برنامه هسته ای ایران به منظور پیشبرد اهداف خود و کاهش روابط ایران و اتحادیه داشته باشد. کنگره یهودیان اروپا و دوستان اروپایی اسرائیل به عنوان مهم ترین نهادهای لابی اسرائیل در بروکسل علیه ایران بیش ترین تاثیر را بر روابط ایران – اتحادیه اروپا در حوزه هایی نظیر عدم قالب بندی موافقت نامه جامع همکاری، تداوم لحن انتقادی اروپا نسبت به برنامه هسته ای و پرهیز سفر مقامات اروپایی به ایران تاثیر داشته است. اسرائیل با استفاده از ابزار استراتژیک تبلیغات منفی علیه ایران در قالب ایران هراسی و برجسته نشان دادن برنامه هسته ای ایران به عنوان تهدیدی مخرب در منطقه و سطح بین الملل توانسته با نفوذ در پارلمان اروپا گروه ها و نهادهای لابی در اتحادیه اروپا تشکیل و مقاصد سیاسی و استراتژیکی خود را عملی سازد. مقاله ی حاضر، در پی بررسی تاثیر لابی اسرائیل بر روابط ایران و اتحادیه اروپا با تمرکز بر برنامه هسته ای ایران می باشد و تلاش می کند تا به سوال اصلی پاسخ دهد لابی اسرائیل با برجسته سازی تهدید برنامه هسته ای ایران برای اروپا در کاهش روابط سیاسی میان ایران و اتحادیه اروپا از طریق افزایش اعمال تحریم های شدید، اقدامات محدودکننده و تداوم لحن انتقادی اروپا در قالب قطعنامه و بیانیه نسبت به برنامه هسته ای ایران تاثیر داشته است
تحلیل ادراک ذی نفعان از مسئولیت اجتماعی مجتمع های گردشگری؛ مطالعه موردی: مجتمع های گردشگری روستایی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
33 - 44
حوزههای تخصصی:
در سه دهه ی اخیر، توجه به اثرات سازمان در جامعه، به ظهور مفهوم جدید و مهمی در پژوهش های کسبوکار به نام مسئولیت اجتماعی انجامیده است .مسئولیت اجتماعی به مشارکت داوطلبانه ی سازمان در توسعه ای پایدار فراسوی الزامات قانونی اشاره دارد .درحالی که اکثر سازمان ها امروزه اعتقاد دارند که باید به مسؤولیت های اجتماعی با رویکرد توسعه ی پایدار توجه داشته باشند، دامنه مسئولیت اجتماعی مجتمع های گردشگری روستایی چندان مشخص نیست و درک مناسبی از ابعاد مسؤولیت اجتماعی آن ها وجود ندارد. برای تبیین نوع ومحتوای آن در مجتمع های گردشگری روستایی، نیازمند آگاهی از ادراک ذینفعان(گردشگران، مدیران محلی، مدیران مجتمع و اجتماع محلی) هستیم؛موضوعی که در مطالعات داخلی کمتر به آن توجه شده است. لذا این مطالعه به بررسی و تحلیل ادراک ذینفعان از مسئولیت اجتماعی مجتمع های گردشگری روستایی در استان تهران پرداخته است. از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات و از نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان از آن دارد که بین درک اجتماع محلی و گردشگران، مدیران محلی و مدیران مجتمع، اجتماع محلی و مدیران مجتم و مدیران محلی و گردشگران تفاوت وجود دارد.
موانع توسعه اقتصاد سبز در کارآفرینی مناطق روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینان بخشی مهمی از فعالیت های اقتصادی را به خود اختصاص می دهند و نقش مهمی در اشتغال زایی و توسعه در مناطق روستایی را به عهده دارند، برای رسیدن به اهداف خود در بحث توسعه پایدار روستایی باید به دنبال گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد سبز در کسب وکارهای خود باشند؛ اما برای اجرای اقتصاد سبز در این مناطق، در ایران با موانعی روبه رو هستند. در همین راستا هدف این پژوهش که یک تحقیق توصیفی با رویکرد کیفی است، شناسایی موانع توسعه اقتصاد سبز در کارآفرینی مناطق روستایی استان اصفهان می باشد. جامعه آماری در بخش پژوهش کیفی 10 نفر از اعضای هیئت علمی که صاحب نظر و خبره در حوزه ی اقتصاد، کارآفرینی و توسعه ی روستایی بودند تشکیل دادند و داده های لازم از طریق مصاحبه-ی نیمه ساختاریافته اکتشافی محقق ساخته گردآوری شد. با استفاده از راهبرد تحلیل محتوا 26 مقوله ی استخراج گردید. مقوله ها در قالب پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت در اختیار جامعه آماری دوم قرار گرفت که برابر با 40 نفر کارآفرینان حوزه کشاورزی-روستایی استان اصفهان برآورد گردید و کل اعضا، موردبررسی قرار گرفتند. به منظور تلخیص متغیرها از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی با نرم افزار SPSS استفاده شد. مقدار KMO، 0/07 و مقدار آزمون بارتلت 489/409 به دست آمد که در سطح 99 درصد معنی دار بود. نتایج تحلیل عاملی نشان داد، تبیین کل واریانس توسط 4 عامل استخراج شده از گویه های موردبررسی، 80/117 درصد است. در این پژوهش، موانع آموزشی- ترویجی، موانع ساختاری- محیطی، موانع مدیریتی- فنی و موانع حمایتی- انگیزشی به ترتیب با تبیین 38/880 درصد، 17/182 درصد، 14/808 درصد و 9/301 درصد از واریانس کل، به عنوان مهم ترین موانع توسعه ی اقتصاد سبز در مناطق روستایی استان اصفهان شناسایی شدند.
ارزیابی پتانسیل ها و توانمندی های شهرستان ماه نشان جهت احداث ژئوپارک با استفاده از مدل های کومانسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مطالعات شهری و روستایی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
83 - 101
حوزههای تخصصی:
امروزه ژئوتوریسم راهکاری نوین برای تبیین و تشریح علوم زمین و شناخت سرمایه های طبیعی هر منطقه است که علاوه بر ایفای نقش آموزشی علمی، سبب توسعه توریستی یک منطقه می شود. ژئوپارک ناحیه ای است با محدوده های کاملا تعریف شده و دارای مساحت کافی به منظور توسعه اقتصادی منطقه در آینده این محدوده شامل چندین پدیده جالب زمین شناسی(در ابعاد گوناگون و بدون در نظر گرفتن مقیاس ها) با ترکیبی از ویژگی های علمی، کمیابی یا زیبایی پدیده ، نمایش تاریخ زمین شناسی منطقه، نمایش فرایند هایی با ارزش زمین شنسی و باستان شناسی، بوم شناسی، تاریخ یا فرهنگ شناسی نیز ارزشمند هستند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی تعدادی از ژئوسایت های شهرستان ماه نشان (دودکش جن مادآباد، قلعه بهستان، معدن انگوران، کوه های رنگی آلاداغلار، کوه بلقیس، آبگیر خندقلو، دودکش های جن قره دره انگوران،)جهت احداث ژئوپارک می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و از لحاظ ماهیت بصورت توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری داده ها از طریق پرشسنامه بوده و جامعه آماری پژوهش ۴۱ نفر از کارشناسان ذی ربط می باشند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز به دو صورت کمی و کیفی و با استفاده از مدل کومانسکو و نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهرستان ماه نشان توانمندی و پتانسیل لازم جهت احداث ژئوپارک را دارد و ژئوسایت های قلعه بهستان و دودکش جن مادآباد با کسب امتیاز های (64/0) و(61/0) در رتبه های اول و دوم قرار گرفتند و ژئوسایت های کوه های رنگی آلاداغلار(۵۹۳/۰)، کوه بلقیس(۵۹۱/۰)، معدن انگوران(۵۵۷/۰)، دریاچه خندقلو(۵۳۴/۰) و دودکش های جن قره دره انگوران(۵۲۸/۰) به ترتیب با امتیاز های بسیار نزدیک به هم در رتبه های بعدی هستند. بیش ترین امتیاز میانگین های به دست آمده از داده ها مربوط به ارزش علمی و ارزش زیبایی شناختی است.
بررسی مخاطرات لرزه ای با مطالعه تغییرات آهنگ کرنش در البرز مرکزی با استفاده از داده های GPS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
البرز مرکزی به علت استقرار کلان شهر تهران از اهمیت خاصی در مطالعات مرتبط با سوانح طبیعی از جمله خطر لرزه ای برخوردار است. این اهمیت باعث توسعه شبکه ای نسبتاً متراکم از ایستگاههای GPS در این منطقه و مناطق همجوار شده است. در این مطالعه از درون یابی بردارهای سرعت GPS بر روی یک شبکه مستطیل شکل و محاسبه کرنش در مرکز هر سلول برای مطالعه تغییرات آهنگ کرنش در گستره البرز مرکزی استفاده شد. نتایج دلالت بر تغییرات مکانی در محورهای اصلی آهنگ کرنش ژئودتیکی در منطقه و همچنین تغییر در آهنگ کرنش مساحتی (اتساع) در قسمتهای مختلف البرز مرکزی دارد که در تلفیق با جهت گیری گسلهای اصلی منطقه، واقعیت های مهمی را درباره سازوکار حرکت گسلها آشکار نمود. بی هنجاری های مشاهده شده در این کمیتها، با لرزه خیزی و حرکتهای راندگی و راستالغز بر روی گسلهای مهم منطقه تطابق معنی داری را نشان داده و افراز دگرشکلی را در البرز مرکزی و نواحی پیرامون که به دلیل اعمال تنش های تکتونیکی مایل بر گسلها و صفحات شکستگی های ضعیف از پیش موجود رخ می دهد، مورد تایید قرار دادند. بی هنجاری های مثبت مشاهده شده در نقشه آهنگ کرنش مساحتی یا اتساع بیانگر مکان های مستعد مخاطرات لرزه ای می باشند.
Delineation of an Optimal Security Perspective for the Caspian Region(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
28 - 52
حوزههای تخصصی:
The security-based futurology of political units is a type of futurology focusing on geographic areas to assess their security status in the future. The Caspian region as one of the regions facing various factors has gained geopolitical significance, has a wide range of probable futures. The operational objective of this study is to identify the criteria affecting the security of this region and its final objective is to delineate an optimal security-based future for the region through a future study approach. It is a qualitative case study being formulated based on some qualitative and quantitative models and the relevant literature is used as the basis for classifying security standards into six groups of military, economic, spatial, sociocultural, political and environmental. the results were used to present 18 criteria of this region security. Then, 26 questionnaires were distributed among a group of faculty members of geopolitics from the universities of Russia, Iran, Azerbaijan, Kazakhstan, and Turkmenistan. The collected data were analyzed using the combined mean TOPSIS method and key criteria of the Caspian region security were extracted. The findings indicated that the three key criteria of joint military and weapons investment, commercial relations and human development as the most critical geopolitical criteria of security in this region formed eight security scenarios and finally the scenario based on ‘regional joint military and weapons investment, free trade, and the homogeneous human development’ with higher scores were introduced as the criterion for the delineation of security perspective for the leaders of countries in this region.
Geopolitics and the Roots of Islamic Fundamentalism (Case Study: Fundamentalist Groups in the Horn of Africa)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
53 - 74
حوزههای تخصصی:
Islamic fundamentalism is a thought school in the Islamic World which is manifested in the formation of Islamic fundamentalist groups and different violent actions. The Horn of Africa is a region for Islamic fundamentalist movements. From past to present, the most active fundamentalist Islamic groups in the region are AIAI, ICU and Al-Shabab group. The most important issue in this relation is the relation between Islamic fundamentalism and geopolitics. This research is theoretical from viewpoint of the nature and method and also is descriptive-analytic in terms of its approach. The research data gathering procedure is based on library findings. The research analyzed the relation between Islamic fundamentalism and geopolitics with the investigation of Islamic fundamentalist groups in the Horn of Africa. The research main question is that what is the relation between geopolitics and the formation of Islamic fundamentalism in the Horn of Africa? The research findings showed that Islamic fundamentalism is in geopolitical thought and the leaders of Islamic fundamentalist groups not only follow geopolitical thought in their goals and utopias, but also the causes and roots of the formation of Islamic fundamentalist groups have geopolitical burden, and six geopolitical roots can be characterized for the formation of Islamic fundamentalist groups.
بررسی پارامترهای لرزه خیزی ، محاسبه گشتاور لرزه ای و زمین شناسی پهنه کپه داغ درشمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
177 - 196
حوزههای تخصصی:
زون کپه داغ، شمالی ترین زون تغییر شکل ناشی از همگرایی صفحه ی عربستان و اوراسیا است که پهنه ی زمین ساختی فعالی را با روند شمال غربی- جنوب شرقی تشکیل می دهد. از آنجا که ساخت و سازهای قدیمی موجود در شهر بجنورد که یکی از شهرهای پر جمعیت این پهنه، طول عمری بیش از 50 سال دارند و برخی بناها نیز از ارزش و اهمیت تاریخی و مذهبی برخوردارند و نیز با توجه به وجود زلزله های بزرگ در پیشینه لرزه خیزی آن، ضرورت انجام پژوهش حاضر را آشکار می سازد. هدف از انجام این پژوهش، تهیه نقشه های پهنه بندی عمقی لایه لرزه زا، پهنه بندی خطر زمین لرزه و برآورد نرخ گشتاور لرزه ای و زمین شناسی به منظور تامین اطلاعات پایه جهت شناخت و برنامه ریزی کلان منطقه مورد مطالعه و به دست آوردن اطلاعاتی روشن از وضعیت خطر پذیری لرزه ای است. با توجه به نقشه پهنه بندی عمقی لایه لرزه زا، سوی تمرکز کم عمق بودن لایه لرزه زا با راستای گسل های معکوس پهنه کپه داغ حدودا زاویه 45 درجه می سازد. در قسمت غربی این پهنه، گسلش معکوس و امتداد لغزی مشهود نمی باشد ولی لرزه خیزی وجود دارد که می تواند در آینده پیامد ایجاد یک زون برشی جدید در این ناحیه باشد. با بررسی پارامترهای لرزه خیزی، بیشینه شتاب افقی میانگین وارد بر شهر بجنورد حاصل گسل قرلق با توان لرزه زایی 4/6 ریشترg 7338/0 محاسبه شد؛ این در صورتی است که گسل در فاصله34/2 کیلومتری شهر بجنورد فعالیت نماید. در نهایت با توجه به PGA برآورد شده، نقشه پهنه بندی خطر لرزه خیزی در نرم افزار ArcGIS با استفاده از ابزار تحلیل گر زمین آماری ترسیم گردید. در گستره مورد مطالعه میانگین نرخ گشتاور زمین شناسی "(3/48151E+17 Nm/yr)" و گشتاور لرزه ای ("1/1597E"×"14 Nm/yr" ) برآورد گردید.
پهنه بندی خطر سیل با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC- RAS و Arc GIS (مطالعه موردی: حوزه آبخیز چشمه کیله شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
15 - 28
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ بین المللی، سیلاب به جریان آب با دبی بالا گفته می شود که طی آن آب بالا آمده و زمینهای اطراف را که معمولاً زیر آب نیستند غرقاب می کند و به تبع آن مخاطراتی را به همراه خواهد داشت. از دیر باز به علت وجود شرایط مناسب، اکثر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در این گونه مناطق صورت می گیرد. لذا در این مناطق تعیین میزان پیشروی سیلاب و ارتفاع آن نسبت به رقوم سطح زمین با توجه به دبی سیلاب با دوره های برگشت مختلف که تحت عنوان پهنه بندی سیلاب صورت می گیرد حائز اهمیت فراوانی است. در این راستا، رودخانه چشمه کیله شهرستان تنکابن دارای پهنه های وسیع حاشیه رودخانه می باشد و اکثر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در آن صورت می گیرد که با توجه به شرایط طغیانی و سیل های اتفاق افتاده، برای پهنه بندی خطر سیلاب انتخاب شد. در این تحقیق ابتدا مقاطع عرضی با استفاده از نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:1000 در محیط Arc/GIS و الحاقیه HEC-GeoRAS استخراج شدند. سپس خروجی های حاصل از HEC-GeoRAS به نرم افزار هیدرولیکی HEC- RAS وارد شد. در مدل HEC-RAS، با وارد کردن ضرایب زبری مانینگ، دبی سیل با پنج دوره بازگشت 2، 5، 10، 25، 50 و 100 ساله مدل اجرا شده، پروفیل سطح آب در مسیر جریان برآورد شده و با استفاده از اطلاعات خروجی این نرم افزار پهنه سیل گیر برای دوره برگشت های مختلف در سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان داد که هر چه دوره بازگشت طولانی تر شود سطح وسیع تری از اراضی تحت تاثیر سیل قرار می گیرد. همچنین بیشترین سطح سیلابی مربوط به اراضی زراعی به وسعت 24/6 هکتار می باشد و بعد از آن اراضی مسکونی با وسعت 94/3 هکتار، جنگلی 92/2 هکتار و باغی 8/0 هکتار می باشد.
مرور کتاب سنجی بر پژوهش های گردشگری هوشمند
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو استفاده از روش های کتاب سنجی و مصورسازی برای بررسی ساختارهای اجتماعی و مفهومی پژوهش های گردشگری هوشمند است. بدین منظور، داده های 771 پژوهش انجام شده در سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۲۱، برای تحلیل و مصورسازی، از پایگاه داده Web of Science بازیابی شدند. داده های توصیفی نشان دادند که روند کمّی مقالات از سال ۲۰۱۷ افزایش چشمگیری یافته است و، در سال ۲۰۲۰، با انتشار ۲۰۱ مقاله، به بیشترین تعداد رسیده است. همچنین، در سال ۲۰۲۱، با ۴۳۷۷ استناد، بیشترین تعداد استناد ثبت شده است. علاوه بر این، پراستنادترین مقالات، مجلات، نویسندگان، دانشگاه ها و کشورها نیز معرفی شدند. دو تحلیل مصورسازی با استفاده از نرم افزار VOS viewer انجام شد: تحلیل هم تألیفی و تحلیل هم آیندی واژگان. یافته های تحلیل هم تألیفی نشان داد که چین بیشترین همکاری را با دیگر کشورها داشته است. تحلیل هم آیندی واژگان نیز پرکاربردترین واژگان و روندهای پژوهشی در این زمینه را نشان داد. درنتیجه، گردشگری هوشمند، شهر هوشمند، مقصد گردشگری هوشمند و فنّاوری های گردشگری هوشمند همچون اینترنت اشیا و کلان داده ها جزء پرکاربردترین واژگان در سال های گذشته بوده اند. به علاوه، می توان دریافت که، براساس دیدگاه جدید در گردشگری هوشمند، تأثیر همه ی ذی نفعان در یکپارچه سازی منابع و هم آفرینی، به ویژه تأثیر گردشگران پذیرفته شده است و درنتیجه به اکوسیستم گردشگری هوشمند توجه شده است.
بررسی ارتباط ساختار معماری اقامتگاههای بومگردی با میزان رضایتمندی گردشگران (مطالعه موردی: اقامتگاه های بوم گردی روستای جنت رودبار، رامسر، استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
81 - 94
حوزههای تخصصی:
بومگردی یکی از انواع گردشگری است که درسالهای اخیر در کشور به سرعت توسعه یافته است. استان مازندران بعلت برخوداری از جاذبه های طبیعی فرهنگی، شاهد رونق این اقامتگاهها در 5 سال اخیر بوده است. استفاده از قابلیتهای بومگردی برای توسعه روستاها و لزوم ایجاد چارچوبی برای حفظ ارزشهای اجتماعی و طبیعی روستا ها و کنترل کیفیت معماری اقامتگاهها بعنوان بخشی از خدمات گردشگری، پرداختن به رابطه معماری اقامتگاهها با میزان رضایتمندی گردشگران را ضروری ساخته است. این مقاله با هدف یافتن چارچوبی برای ضابطه مند کردن معماری اقامتگاهها، به سنجش رضایت بومگردان پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که در آن بعد از تدوین مفهومی بر اساس تحلیل محتوای مبانی معماری بومی و شناخت مدلهای سنجش رضایتمندی، جمع آوری داده های میدانی از طریق پرسشنامه صورت گرفت. طبق مدل مفهومی تدوین شده، ابعاد سه گانه کالبدی-فضایی، طبیعت گرایی و اجتماعی در معماری بومی اقامتگاهها به ترتیب متناظر با الزامات اساسی، عملکردی و هیجانی رضایتمندی گردشگران فرض شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که معماری اقامتگاه ها از لحاظ تامین نیازهای اساسی اقامت بیشترین رضایتمندی گردشگران را جلب کرده و از این حیث بر هتل ها و سایر اقامتگاه ها ترجیح داشته اند. در مرتبه بعد شاخصهای طبیعت گرایی معماری به میزان ۶۰ درصد رضایتمندی مخاطبان را کسب کردند و توانستند بخوبی انگیزه گردشگران از طبیعت گردی را برآورده نمایند. بُعد فرهنگی- اجتماعی اقامتگاه ها کمترین میزان رضایتمندی را داشته که با توجه به اهمیت این شاخص برای توسعه متوازن بومگردی پیشنهادهایی دراین باره ارائه شده اند.
بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای غذای محلی در جذب گردشگران غذایی (مورد مطالعه: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
95 - 106
حوزههای تخصصی:
خوردن یک نیاز فیزیکی و همچنین یک فعالیت فرهنگی و اجتماعی است. تقاضای گردشگران به غذاهای محلی در سطوح مختلفی از نیازها اتفاق می افتد. بنابراین در مورد نحوه ی برخورد گردشگران نسبت به مصرف مواد غذایی محلی تفاوت وجود دارد. لذا، هدف تحقیق حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای غذای محلی در جذب گردشگران غذایی به مقصد گردشگری به منظور بخش بندی بازار گردشگری متناسب با نیازهای گردشگران علاقه مند به غذای محلی به عنوان یک جاذبه است. در این پژوهش جهت بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای غذای محلی در جذب گردشگران غذایی، پرسشنامه ی محقق ساخته با 26 معرف و در مقیاس نقطه ای طیف لیکرت تهیه و در بین گردشگران موجود در این شهر در تابستان 1398 پخش شد و شیوه ی انتخاب افراد نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی در دسترس بود و در مدت یک ماه 100 پرسشنامه تکمیل گردید که از این تعداد 85 مورد برای استفاده مناسب بود؛ پایایی و روایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید و به روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد کمترین مربعات جزیی (PLS-SEM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. متغیرهای مدل بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای غذای محلی در جذب گردشگران غذایی از جمع بندی مطالعات پیشین استخراج شد. نتایج نشان داد که در مدل بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای غذای محلی در جذب گردشگران غذا عوامل انگیزشی، عوامل جمعیت شناختی و عوامل روان شناختی به ترتیب با مقادیر ضرایب مسیر 130/0، 613/0، 338/0 و تقاضای غذای محلی با مقدار ضریب مسیر 252/0، در تمامی فرضیه ها مثبت بوده و نشان گر اثر مستقیم بر متغیرهای وابسته پنهان
Legal Issues Tsunami in the Wake of COVID -19 and Contractual Breach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ ویژه نامه
123 - 135
حوزههای تخصصی:
As the COVID-19 pandemic rages through the world, a “tsunami” of legal and economic issues including breach of contracts occurred in the private and public sectors. In Iran and throughout the world, almost all contracts contain so-called “force majeure” clauses, which excuse a business’s non-performance if circumstances beyond their control prevent (or sometimes hinder) performance. These clauses often list out the circumstances which excuse non-performance and they may include flood, fire, terrorism, war “Act of God” and sometimes epidemic. Due to the impacts of the pandemic on the price of materials and tremendous increase in the costs, contractors try to take COVID-19 as a legal excuse (force majeure) to breach the contract. The present paper tries to answer the questions that can the contractors take force majeure as a “get out of jail free” card? Does the COVID-19 outbreak constitute force majeure and excuse non-performance of contract? And how does it affect “time of Essence” clauses in contracts? Through the critical analysis method, this article scrutinizes the legal challenges of the issue. Findings show that having a look ahead, the legislator has to redefine the meaning of force majeure in the Iranian and European law .
The Geopolitics of Sport and Diplomacy of Neighborhood Relations in the 2022 World Cup in Qatar (Case study: Iran and the Persian Gulf Arab States)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
334 - 352
حوزههای تخصصی:
The significance of neighborhood relations in geopolitics cannot be over-emphasized. As a space for neighborhood relations, sport is one of the most effective issues in power, competition, and convergence on national and transnational scales. International competitive sports are useful for remembering people to compare themselves with the other nation’s achievements and capabilities. Meanwhile, the Persian Gulf is the most significant region in the world due to its energy resources and strategic position. Tensions between the regional states have increased, especially between Iran and some Arab states. Most of these tensions have appeared in sport and athletic competitions. Therefore, the emergence of political-geographical rivalry in sports contests can be studied as the geopolitics of sport. This descriptive-analytic paper explained the power aspects in sport and politics from the point of the geopolitics of sport in the Persian Gulf region and studied geopolitical competitions in the region and its interaction in the sporting arena. The results of the research indicate that sports contests can bring sphere of convergence and cooperation and in some cases can provide the increasing and strengthen of tension and competition.
بررسی علل عدم تاب آوری جوامع محلی در مقابله با بلایای طبیعی (موردمطالعه: زلزله استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
163 - 179
حوزههای تخصصی:
زلزله استان کرمانشاه که در تاریخ 21 آبان ماه 1396 اتفاق افتاد پیامدهای ناگواری به دنبال داشت و این امر به عدم آمادگی و برنامه ریزی لازم برای مقابله با چنین حادثه ای برمی گردد؛ بنابراین عدم تاب آوری در مقابل زلزله، موضوع اصلی این پژوهش است که در قالب رویکرد کیفی و به روش تئوری بنیانی انجام شد. جامعه موردمطالعه، مطلعان کلیدی دهستان قلعه شاهین از توابع شهرستان سرپل ذهاب بودند (15 نفر) که مطابق طبیعت تحقیق کیفی، به شیوه هدفمند انتخاب شد. جمع آوری داده ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته انفرادی، گروه های متمرکز، مشاهده مستقیم و یادداشت های میدانی صورت گرفت. جهت اعتبار و اطمینان پژوهش نیز با به کارگیری روش های چندگانه در جمع آوری داده ها در پژوهش کیفی، اعتبار یافته ها حاصل گردید. نتایج نشان داد عواملی از قبیل؛ کمبود سرمایه اجتماعی (33 بار تکرار)، وضعیت نامناسب اقتصادی (31 بار تکرار)، عدم آگاهی در خصوص زلزله (9 بار تکرار)، خسارت جانی و مالی (16 بار تکرار)، مشکلات روحی و روانی (44 بار تکرار)، اختلافات قومی و قبیله ای (40 بار تکرار) و عدم دسترسی به تجهیزات و امکانات (18 بار تکرار) موجب گردیده که زلزله زدگان پیامدهایی از قبیل، مشکلات خانوادگی، مشکلات بهداشتی، مشکلات حاد روانی، از بین رفتن فرهنگ انگیزه کار، از بین رفتن حریم شخصی و خصوصی افراد و خشونت علیه زنان و کودکان را متحمل شوند؛ بنابراین پیشنهاد می شود که مسئولین با به کارگیری روانشناسان و ایجاد حس صمیمیت و همدلی، می توانند برادری و همبستگی را در بین زلزله زدگان بالا برده و سرمایه اجتماعی را تقویت نمایند.
تحلیل چالش های بازنمایی فرهنگ در محور لاله زار با تاکید بر بازآفرینیِ فرهنگ مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
64 - 85
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که با توجه به پتانسیل کالبدی و فرهنگی پهنه خیابان لاله زار و قدمت تجاری، فرهنگی، هنری و سیاحتی این محدوده، «عناصر و عوامل فرهنگی چه نقشی در بازآفرینی شهری در بافت لاله زار دارد؟» بر این اساس هدف از این مقاله شناسایی ساختار حاکم بر بافت قدیمی لاله زار و ارائه راه کارهایی برای بازآفرینی فرهنگ مبنا است. انگاره «بازآفرینی فرهنگ مبنا» به عنوان گزینه ای موفق در عرصه «مرمت و حفاظت شهری» است. در این رویکرد، «ایجاد شهر- فرهنگ» و «شهر- رویداد» در باززنده سازی بافت های قدیمی که به لحاظ قدمت تاریخی، میراث کالبدی سرشار از یادمان های تاریخی است نقش محوری ایفا می نماید. روش مطالعه کیفی و ابزار اصلی آن مصاحبه عمیق و تحلیل داده ها با استفاده از مدل SWOT است. بر اساس این روش، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید های پیش روی ساختار جتماعی، فرهنگی، اقتصادی، فعالیت های همگانی، سیما و منظر، تردد و دسترسی و محیط زیست محدوده ی خیابان لاله زار شناسایی و تحلیل شده است. نتایج حاکی است که نقاط ضعف زیادی در مقابل نقاط قوت و در مقابل فرصت های بیشتری در مقابل تهدید های پیش روی محله لاله زار وجود دارد. بنابراین لازم است که با ارائه راهبردهای مناسب از جمله راهبردهای متمرکز و با تأکید بر بهبود وضع موجود، در جهت از بین بردن نقاط ضعف و خنثی کردن تهدیدهای موجود اقدام نمود تا در زمینه بازآفرینی شهری به وضعیت مطلوب تری دست یافت. با هدف بازآفرینی فرهنگ مبنا وضعیت نهایی راهبردی محدوده بیشتر به سوی تامین زیرساخت های تجدید حیات مکان های فرهنگی بافت قدیم و احیای خاطره جمعی است. تحقق این سیاست با اقداماتی از قبیل تغییر کاربری ها و پویایی ابنیه قدیمی، به ایجاد کاربری های فرهنگی تفریحی باورپذیر منجر می شود.
پایش شوری خاک در راستای تخریب سرزمین با کمک تکنیک های سنجش از راه دور (مطالعه موردی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
1 - 20
حوزههای تخصصی:
شور شدن خاک ها از فرآیندهای غالب تخریب زمین در مناطق خشک و نیمه خشک بشمار می آید و یکی از مهمترین مشکلاتی است که باروری خاک را در نقاط مختلف جهان با مشکل جدی مواجه کرده است. در این مطالعه در اولین قدم، نمونه های خاک برداشت و کار پیش پردازش روی تصاویر لندست، با تشخیص بهترین ترکیب باندی (باند های 7-5-2) صورت گرفت. از شاخص های سنجش از دوری مختلف شوری مانند NDSI (شاخص شوری نرمال شده)، BI (شاخص روشنایی) و SI (شاخص شوری) برای نقشه برداری شوری خاک منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. همچنین اندازه گیری های آزمایشگاهی هدایت الکتریکی (EC) و اسیدیته خاک (PH) نیز روی نمونه های خاک انجام شده است. در این راستا مقادیر سه شاخص شوری NDSI, BI, SI برای سال های 2017، 2015، 2010، 2005، 2000 در محیط نرم افزار ENVI و GIS محاسبه شد و مناطق دارای شوری با رنگ قرمز در نقشه خروجی در محدوده مورد مطالعه نمایش داده شد. بر اساس نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای زمین های دارای خاک شور به علل مختلفی از جمله (مجاورت با سازند گچساران، آبیاری شدن با آبهای زیرزمینی شور، جنس خاک و لم یزرع بودن اکثر زمین ها در منطقه و ...) به طور صد در صد در غرب و جنوب غرب استان ایلام ( در زیر حوضه های مهران، موسیان-آبدانان، دشت عباس غربی – شرقی و مولاب) واقع هستند. با توجه به بازدید های میدانی و نمونه برداری خاک جهت آزمایش از مناطق مختلف استان ایلام نیز مشخص شد که فقط مقادیر PH در زیر حوضه مهران، جنوب دهلران و پایین دست سد سیمره بالای 5/8 بوده که نشان دهنده ی قلیایی و سدیمی بودن خاک این مناطق است. نتایج آزمایشگاهی EC و PH نمونه های خاک تا حدودی نتایج تجزیه و تحلیل های سنجش از دوری بدست آمده از داده های ماهواره ای در منطقه مورد مطالعه تایید می کند.
پهنه بندی خطر سیلاب در شهر ایلام با استفاده از مدل تابع شواهد قطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، پهنه بندی خطر سیلاب در شهر ایلام با استفاده از مدل تابع شواهد قطعی می باشد. فاکتورهای مؤثر بر وقوع سیل که در این مطالعه در نظر گرفته شدند، شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، تراکم آبراهه، شاخص رطوبت توپوگرافی، شاخص قدرت توان جریان، انحنای شیب، لیتولوژی، خاک شناسی، کاربری اراضی و میزان بارندگی هستند. پس از جمع آوری اطلاعات و لایه های موردنیاز، 126 نقطه سیل گیر در منطقه مطالعاتی شناسایی شدند. موقعیت های سیل گیر به صورت تصادفی به دو گروه 70 درصد (89 نقطه) و 30 درصد (37 نقطه) به ترتیب برای مدل سازی و اعتبار سنجی تقسیم شدند. به کمک مدل تابع شواهد قطعی (EBF) نقشه ی پهنه بندی خطر سیلاب شهر ایلام تهیه شد. نقشه های حساسیت به وقوع سیل تهیه شده، به 5 کلاس خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه بندی شدند. برای ارزیابی عملکرد مدل ، از سطح زیر نمودار AUC به دست آمده از منحنی ROC استفاده گردید. با توجه به معیار ارزیابی مورداستفاده در این مطالعه (ROC) و با توجه به داده های اعتبارسنجی، مدل تابع شواهد قطعی EBF (914/0) در پتانسیل یابی سیل خیزی در منطقه موردنظر دارای عملکرد خوبی بود. درنهایت با توجه به نقشه نهایی به دست آمده، مناطق شرق و شمال شرقی شهر ایلام در محدوده کم خطر هستند. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که سیل خیزی شهر ایلام ناشی از عوامل محیطی شامل شیب زیاد و تغییر کاربری اراضی است که بر اساس نقشه پیش بینی خطر سیل ارائه شده، می توان در آینده اقدامات مدیریتی مناسبی را جهت کاهش خسارت ها و تلفات ناشی از سیل انجام داد.
بررسی تغییرات دما و بارش حوضه ی سیمره با استفاده از مدل های اقلیمی سری CMIP5(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو پارامتر مهمی که در اقلیم هر منطقه بلاواسطه تاثیرگذار می باشند، دما و بارش می باشند که تغییرات آن ها در زمینه های مختلف از جمله کشاورزی، انرژی، گردشگری و ... تاثیرگذار است. هدف این مطالعه بررسی تغییرات دما و بارش در سه ایستگاه منتخب و شاخص حوضه آبریز سیمره می باشد. برای این منظور از مدل ها و سناریوهای گردش عمومی جو از سری مدل های CMIP5 تحت دو سناریوی RCP45 و RCP85 که با مدل آماری LARS-WG ریزمقیاس شدند، استفاده شد. سپس برای بررسی عدم قطعیت مدل ها و سناریوها، از طریق مقایسه خروجی مدل ها در دوره آتی (2040-2021)، با دوره پایه (2010-1980)، به صورت ماهیانه توسط شاخص های آماری ضریب تعیین (R2) و خطای جذر میانگین مربعات (RMSE)، بهترین مدل و سناریو برای تولید داده های دما و بارش دوره آتی انتخاب شد. در نتیجه برای تولید پارامتر دمای حداقل و حداکثر از مدل HADGEM-2 تحت سناریوی PRC4.5 و برای تولید پارامتر بارش از همان مدل تحت سناریوی PRC 8.5 استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بارش دوره آتی به طور متوسط در سطح حوضه حدود 5/4 % کاهش خواهد یافت در حالی که دمای حداقل 5/1 درجه سانتیگراد و دمای حداکثر 17/2 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت که بیشترین افزایش مربوط به ما ه های گرم سال می باشد. نکته قابل توجه بر هم خوردن توزیع زمانی بارش و افزایش دما است که احتمالاً بیشتر از کاهش بارش تبعات منفی خواهد داشت.