صمد فتوحی

صمد فتوحی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه ژئومورفولوژی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۷ مورد.
۱.

بررسی میزان فرونشست در محدوده ای از دشت مشهد- توس با استفاده از تکنیک DInsar(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرونشست چاه های پیزومتر خشکسالی CoKriging DInSAR

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۶۰
پدیده فرونشست را می توان یکی از شایع ترین خطراتی دانست که در سراسر دنیا رخ می دهد و هر ساله خسارات جبران ناپذیری را تحمیل می کند. عوامل زیادی مثل پایین رفتن سطح آب زیرزمینی در آبخوان ها، کاهش آبدهی قنات ها، خشک شدن دریاچه ها، خشکسالی های مکرر و... باعث به وجود آمدن این پدیده می شود. برای بررسی فرونشست دشت مشهد از تکنیک تداخل سنجی راداری (D-Insar) و از تصاویر ماهواره ای Envisat سنجنده ASAR در باند C در بازه زمانی 2003 تا 2010 و همچنین از تصاویر ماهواره Sentinel 1 سنجنده ASAR در باند C در بازه زمانی یک ساله 2019 استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان فرونشست مربوط به بازه زمانی 2008 تا 2010 حدود 44 سانتی متر و در بازه زمانی 2007 تا 2009 به میزان37 سانتیمتر در محدوده اراضی قاسم آباد و کلاته برفی است. نتایج درونیابی با استفاده از آمارهای چاه های پیزومتر نیز افت آبهای زیرزمینی در این محدوده را تأیید می کند. فرونشست در این دشت در حالت فوق بحرانی قرار دارد. نتایج حاصل از آنالیز تصاویر در سال 2019 نیز فرونشست 36 سانتی متری را نشان می دهد. . به منطور تایید نتایج از شاخص Z استفاده شد. بر اساس این شاخص مشخص گردید که هر گاه خشکسالی رخ داده است افت آبهای زیرزمینی بیشتر شده است و این امر تاییدی بر نتایج تکنیک تداخل سنجی است.
۲.

آشکارسازی مناطق برداشت، انتقال و رسوب گذاری عرصه میراث جهانی بیابان لوت در بازه زمانی 2019 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیابان لوت ریگ یلان ژئومورفولوژی کلوت تداخل سنجی راداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
کلوت ها و ریگ یلان مهم ترین پدیده های ژئومورفولوژیکی بیابان لوت هستند که در منطقه فعال فرسایشی هیدرو-ائولین و ائولین قرار داشته و هرساله دچار تغییرات ژئومورفولوژیکی قابل توجهی می شوند. در تحقیق حاضر با استفاده از RS و GIS اقدام به آشکارسازی سیکل فرسایش در محدوده کلوت ها، ریگ لوت و محدوده انتقال بین آن ها شده است. نتایج به دست آمده در فاصله زمانی یک ساله با استفاده از فن تداخل سنجی تفاضلی راداری بین داده های رادار ماهواره سنتینل1 نشان داد که در محدوده کلوت ها(منطقه برداشت)، بیشترین میزان حفر مربوط به نیمه شمالی این منطقه بوده که از قسمت های شمالی یعنی محدوده گسترش یاردانگ ها به میزان 4/2 سانتی متر تا قسمت های مرکزی به میزان 3/0سانتی متر برداشت شده است. نیمه جنوبی این منطقه نیز به غیراز دالان های کلوت ها و سطوح هموار که محل انباشته شدن رسوبات است، تا 002/0 سانتی متر مورد حفر قرارگرفته است. در بیشتر قسمت های شمالی محدوده مرکزی(محدوده انتقال) فرآیند حفر رسوبات به میزان به 3/2 سانتی متر می رسد. اما در قسمت های جنوبی این محدوده، انباشته شدن رسوبات چشم گیر هست که حداکثر آن تا میزان 4 سانتی متر در جنوب شرق این محدوده قرار دارد. در محدوده ریگ لوت(منطقه نشست) نیز کاهش 4 سانتی متری ارتفاع تپه های ماسه ای در بخش های غربی و شمال غربی و همچنین افزایش 5 سانتی متری ارتفاع آن ها در قسمت های شرقی و بخصوص شمال شرقی چشم گیر بوده است. بنابراین افزایش ارتفاع هرم های ماسه ای روندی غربی- شرقی داشته که ارتفاع آن در قسمت های شرقی افزایش می یابد. بنابراین در منطقه موردمطالعه، سیکل فرسایش به صورت چرخشی در جهت عکس عقربه های ساعت به فعالیت خود ادامه می دهد.
۳.

آشکارسازی تغییرات مورفولوژیکی رودخانه هیرمند از رودبار افغانستان تا هامون سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رودبار افغانستان هامون سیستان تغییرات ژئوموفولوژی رودخانه هیرمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۷
رودخانه های طبیعی تحت تأثیر عوامل و متغیر های مختلف، پیوسته ازنظر ابعاد، شکل، راستا و الگو ها در حال تغییرات هستند و تغییر مسیر رودخانه ها، همواره موردمطالعه قرار می گیرد. ویژگی هایی مثل روند حرکت رودخانه ها، تغییرات مسیر شبکه ها، الگوها و ارتباط شبکه رودخانه ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای قابل انجام است. هدف از این پژوهش، جابه جایی رودخانه هیرمند از رودبار افغانستان تا هامون سیستان به طول 275 کیلومتر با استفاده از تصاویر ماهواره ای سری زمانی لندست 5 و 7 و8 از سال 1988 تا 2018 است. به فاصله هر 5 سال یعنی سال های 1988، 1993، 1998، 2003، 2008، 2013، 2015 و 2018 تصویر اخذ شده و مورد آنالیز قرار گرفته است. نرم افزارGIS  وENVI  از مهم ترین ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش بوده که درجهت آماده سازی و استخراج داده ها مورداستفاده قرار گرفتند. رودخانه موردمطالعه پارامترهای هندسی همچون میانگین و انحراف معیار و... برای ضریب خمیدگی و طول دره و طول موج محاسبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که هرچه از سال 1988 به سال 2018 می رویم، پارامتر های هندسی با توجه به تغییرات رود، روند افزایشی داشته اند و به دلیل طولانی بودن مسیر رودخانه تغییرات عرضی به 11 بازه تقسیم شده تا نتایج بهتر و دقیق تر مورد تحلیل قرار بگیرند. همچنین نتایج بررسی نشان می دهد که میانگین ضریب خمیدگی در سال 1988 به مقدار 5/1 بوده است؛ اما در سال 2018 به میزان 5/2 رسیده است. همین افزایش مبیّن تغییرات زیاد در مسیر و بستر رود است که تغییرات طولی و پیچ وخم رودخانه هیرمند در بازه 1988 تا 2018 تغییرات زیادی داشته و جابه جایی رودخانه افزایش پیدا کرده است.
۴.

اقلیم و محیط دیرینه پلایای جازموریان در کواترنر پایانی بر اساس مطالعه مغزه های رسوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم دیرینه پلایای جازموریان جغرافیای دیرینه مغزه رسوبی کواترنری پایانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۶۹
تاریخچه رسوب گذاری تحت تأثیر اقلیم و شناسایی دوره های خشک و مرطوب در طول دوره هولوسن در پلایای جازموریان موضوع پژوهش حاضر است. بدین منظور از مغزه های رسوبی دست نخورده برای بازسازی شرایط اقلیم دیرینه استفاده شد. تعداد پنج مغزه رسوبی با بیشینه ژرفای 7 متر از رسوبات زیر بستر مناطق مختلف پلایای جازموریان با استفاده از مغزه گیر دستی برداشت و بررسی شد. رخساره های رسوبی براساس بافت و ساخت رسوب، ترکیب رسوبات تخریبی و مواد آلی، رنگ، وجود بقایای گیاهی و سایر مؤلفه های ماکروسکوپی شناسایی و تفکیک شدند. با توجه به بررسی های رسوب شناسی و تغییر رخساره های رسوبی، هشت رخساره رسوبی قابل تفکیک متعلق به محیط های رودخانه ای، پلایایی، دریاچه ای، دلتایی و بادی شناسایی شد. جهت برآورد زمانی از وقایع اقلیمی در منطقه از نتایج سن سنجی مطالعات قبلی استفاده شد. میزان متوسط رسوب گذاری در پلایای جازموریان 4/0 میلی متر در سال می باشد. با وجود این، میزان رسوب گذاری برای عمق های مختلف رسوبات متفاوت است. و با توجه به اینکه توالی های رسوبی ثبت شده در پلایای جازموریان غالبا در محیط خشک نهشته شده اند تفکیک دقیق بدون انجام آنالیزهای ژئوشیمیایی و کانی شناسی مشکل است. ولی با توجه به تغییرات رسوب شناسی و رخساره های رسوبی و پوشش بخش های مختلف پلایا با مغزه های عمیق می توان به وجود شرایط رطوبتی مناسب در پلیستوسن پایانی نسبت به هولوسن اذعان داشت. با توجه به تغییر نوع رخساره های رسوبی در پلایای جازموریان، دوره های خشک یکباره و با مدت زمان کوتاه تر نسبت به دوره های مرطوب در منطقه ظاهر شده اند.
۵.

کاربرد شاخص های ژئومورفیک در ارزیابی فعالیت های نوزمین ساخت جنبا در طاقدیس بایه؛ ایوان غرب- ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۳
امروزه در ژئومورفولوژی زمین ساخت، از تجزیه و تحلیل های مورفومتریک به طور گسترده به عنوان روشی سودمند برای شناسایی فعالیت چین ها و طاقدیس ها از نظر رشد جانبی و عمودی استفاده می شود. در این پژوهش، تأثیر فعالیت های زمین ساخت در طاقدیس بایه با استفاده از پارامترهای گوناگون مربوط به هشت شاخص ژئومورفیک (VF, AR, FMF, SMF, FSI, FFS, FD, ED)، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، تصاویر کوئیک برد و DEM 5/12 متر در بستر GIS مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت و یافته های به دست آمده با شواهد میدانی کنترل شد. منطقه مورد مطالعه در جنوب باختری زرنه در ایوان غرب واقع در استان ایلام و در منطقه زمین ساخت فعال زاگرس چین خورده قرار گرفته است. یافته های به دست آمده برای شاخص های مورد بررسی در طاقدیس بایه نشان داد که ساختار این طاقدیس جوان است و نیروهای زمین ساختی در آن تداوم دارند و هنوز به تکامل نرسیده اند. علاوه بر ارزش های عددی محاسبه شده برای این شاخص ها، شواهد ژئومورفولوژیکی موجود در منطقه، از جمله: جبهه های کوهستانی خطی، مستقیم و پرشیبِ گسلی، دره های ژرف، باریک و V شکل، اشکال مثلثی بزرگتر با درازای قاعده بیشتر، یال کوتاه تر و پرشیب تر و درصد بخش های بریده شده کمتر و بریده نشده بیشتر جبهه کوهستان در یال جنوب باختری، گویای وضعیت زمین ساختی فعال تر این یال نسبت به یال شمال خاوری طاقدیس است. یافته های به دست آمده از این شاخص ها فهم مناسبی از وضعیت زمین ساخت موجود در طاقدیس بایه را آشکار کرد؛ به عبارت دیگر، یافته های به دست آمده از شاخص های ژئومورفیک اهمیت استفاده از مجموعه داده ها و اطلاعات گردآوری شده از منابع گوناگون و هم پوشانی آنها در یک بستر نرم افزاری نیرومند و توانا، همچون سامانه اطلاعات جغرافیایی را برای ارزیابی میزان فعالیت های نسبی زمین ساخت در طاقدیس بایه و دیگر مناطق به روشنی نشان داد.
۶.

پهنه بندی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی ناشی از زلزله ازگله (21 آبان 1396،Mw=7.3) در استان های ایلام و کرمانشاه با مدل ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناپایداری های ژئومورفولوژیکی روش ویکور زمین لرزه ازگله ایلام کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف اصلی این پژوهش مطالعه و پهنه بندی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی حاصل از زمین لرزه ازگله در ایلام و کرمانشاه با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه ویکور است. منطقه تحت تأثیر این زلزله بسیار مستعد وقوع انواع حرکات و ناپایداری های ژئومورفولوژیکی است. دلایل آن، وجود چین خوردگی های جوان زاگرس همراه با عملکرد گسل های قطع کننده آن هاست که خردشدگی های شدیدی را در منطقه ایجاد کرده اند. برای انجام این تحقیق ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی شاخصی که در تشدید خسارات ناشی از زلزله مؤثر بوده اند شناسایی و تعیین موقعیت شدند. عمده ترین این ناپایداری ها شامل زمین لغزش ها، ریزش ها و بهمن های سنگی، جریان ها، گسیختگی های تاج تپه ها و فرونشست زمین که منجر به مسدود شدن راه ها، تخریب منازل مسکونی، آلودگی منابع آب وخاک، تخریب اراضی کشاورزی، باغات و ... شده است. سپس با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه VIKOR اقدام به پهنه بندی ناپایداری ها در 5 طبقه گردید. به منظور صحت سنجی، نقشه پهنه بندی با نقشه توزیع ناپایداری های ژئومورفولوژیکی شاخص در اثر زمین لرزه انطباق داده شد. نتایج نشان داد که دو طبقه ناپایداری زیاد و خیلی زیاد خیلی زیاد و طبقه خطر زیاد مجموعاً با مساحتی بالغ بر 6558 کیلومترمربع یعنی بیش از 28 درصد از منطقه مطالعاتی را به خود اختصاص داده اند و از بین عوامل مؤثر در وقوع ناپایداری ها، عوامل زمین شناسی، فاصله از گسل و شیب به ترتیب با 23/0، 22/0 و 15/0 امتیاز بیشترین تأثیر در ایجاد ناپایداری های منطقه را دارا هستند. نتیجه انطباق نقشه پهنه بندی با نقشه توزیع ناپایداری های بیانگر انطباق بیشتر ناپایداری ها ازجمله زمین لغزش ها، ریزش های سنگی و فرونشست ها با طبقات خطر بالاست.
۷.

اولویت بندی ریسک زمین لرزه در مناطق تحت تأثیر زلزله سرپل ذهاب با استفاده از مدل الکتره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولویت بندی زلزله سرپل ذهاب مدل الکتره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۵۲
اولویت بندی ریسک و خطر زمین لرزه در مناطق مختلف یکی از راهکارهای مدیریت بحران در جهت مواجه شدن با پدیده زمین لرزه محسوب می شود. بر این اساس مناطق مختلف تحت پوشش زمین لرزه سرپل ذهاب از نظر ریسک زمین لرزه بر اساس مدل الکتره مورد اولویت بندی قرار گرفت. معیارهای مورد نظر جهت اولویت بندی شامل سن سنگ شناسی، فاصله از گسل، شیب، ارتفاع، بارش، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده و کاربری اراضی می باشد. وزن معیارها بر اساس مدل سلسله مراتبی به دست آمد. روش تجزیه و تحلیل داده ها هم به صورت کمّی و به صورت ماتریس کارائی ارائه گردید. با تلفیق لایه ها در محیط GIS با استفاده از مدل الکتره نقشه پهنه بندی در 5 طبقه خطر تهیه شد. باتوجه به اولویت بندی مناطق از نظر پتانسیل زلزله خیزی مناطق آسیب دیده که از مدل الکتره استخراج گردید، منطقه سرپل ذهاب با بیشترین پتانسیل زلزله خیزی، اولویت اول را به خود اختصاص داده است. دلیل بالا بودن خطر زلزله خیزی این منطقه ساختار زمین شناسی منطقه، نزدیکی به گسل اصلی زاگرس است. همچنین، منطقه دالاهو و جوانرود مشترکاً در اولویت دوم جای گرفته اند. دلیل اصلی پتانسیل زلزله خیزی آن هم ساختار زمین شناسی و فراوانی گسل ها و قرار گرفتن روی گسل زاگرس رورانده است. به منظور صحت سنجی مدل مورد استفاده در منطقه اقدام به انطباق نقشه ناپایداری ها با هر یک از پهنه های خطر گردید. نتایج نشان داد که از بین 38 مورد ناپایداری ژئومورفولوژیکی شناخته شده در منطقه تعداد 18 مورد در طبقه خطر خیلی زیاد و تعداد 11 مورد در طبقه خطر زیاد قرار گرفته اند که بیانگر کارائی نسبتأ خوب مدل الکتره در پهنه بندی و اولویت بندی نواحی به منظور مدیریت مخاطرات محیطی دارد.
۸.

بررسی تفاوت ژئودایورسیتی و ژئومورفودایورسیتی منطقه ساحلی دریای عمان و زون مکران از دماغه جاسک تا خلیج گواتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی ساحلی ژئودایورسیتی ژئومورفودایورسیتی سواحل عمان جلگه ساحلی مکران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۳۸۹
مدیریت منطقه ساحلی دریای عمان و زون مکران به عنوان پهنه وسیعی از خاک ایران که پتانسیل توسعه فراوانی دارد، امری اجتناب ناپذیر است. از مهم ترین زمینه های پیشرفت در این منطقه، تقویت بنیادین صنعت گردشگری بوده که علاوه بررونق اقتصادی و امنیت و اشتغالزایی، می تواند بخش قابل توجهی از درآمد را به خود اختصاص داده و سود زیادی را برای مردم و دیگر نهادها به ارمغان آورد. یکی از توان های موثر و بالقوه در این زمینه، تنوع زمین شناختی یا ژئودایورسیتی و مهمتر از آن تنوع ژئومورفولوژیکی یا ژئومورفودایورسیتی می باشد که به عنوان پایه های اصلی گردشگری در منطقه مورد تاکید بوده که نسبت به تحلیل، ارزیابی و اولویت بخشی به این دو عامل اقدام شده است. محدوده مورد مطالعه در استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان و کرمان واقع بوده که از ساحل جاسک تا گواتر و گستره آن در خشکی با فاصله تقریبی صد و بیست کیلومتری از خط ساحلی تا ارتفاعات اصلی زون مکران ادامه یافته است. در تحقیق حاضر با استفاده از روش های کمی، آماری و سنجش از دور، نقش عوامل زمین شناسی و تکتونیک فعال، اقلیم و مجاورت با دریا به عنوان پارامترهای اصلی در شکل گیری و گسترش عوارض ژئوموروفولوژیکی بررسی شده و پتانسیل هر عامل بر اساس اولویت در توسعه صنعت گردشگری با توجه به محدوده حوضه های آبریز اصلی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد تنوع ژئوموروفولوژیکی زون مکران با تراکم ناهمواری 0009/0، تنوع شانون 3529/3، ناهمواری شانون 9329/0، تنوع سیمپسون 9578/0 و ناهمواری سیمپسون برابر با 9774/0 نسبت به تنوع زمین شناختی از اعتبار بالاتری برخوردار بوده و ارزش بیشتری را به خود اختصاص داده است. بنابراین به منظور توسعه منطقه ساحلی جنوب شرق کشور و مکران، لزوم توجه مسؤلین و رسیدگی و احداث زیرساخت های مورد نیاز در توسعه صنعت ژئومورفوتوریسم لازم و ضروری می باشد.
۹.

ارزیابی نسبی جنبش های نوزمین ساخت فعال در طاقدیس کته پیفک؛ ایوان غرب، ایلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زمین ساخت فعال شاخص های ژئومورفیک شواهد ژئومورفولوژیکی طاقدیس کته پیفک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۱۹۶
تحلیل های ژئومورفیکی از جبهه های کوهستانی، طاقدیس ها و مناطق چین خورده می توانند درک درست و ارزش مندی در مورد تاریخ زمین ساختی هر منطقه ای ارائه دهند. بنابراین، چنین مطالعاتی غالباً در مقیاس منطقه ای و با استفاده از تحلیل های ریخت زمین ساختی برای تعیین مناطق دارای فعالیت های زمین ساختی بالا انجام می شوند. طاقدیس کته پیفک در شمال خاوری شهرستان ایوان غرب، شمال استان ایلام واقع شده و بخشی از زون زاگرس چین خورده به شمار می آید. در این پژوهش با هدف ارزیابی جنبش های نوزمین ساخت فعال در طاقدیس کته پیفک، از هفت شاخص ژئومورفیک ازجمله نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (VF)، درصد بخش های بریده نشده جبهه کوهستان (EU)، درصد بخش های بریده شده جبهه کوهستان (FD)، پیچ وخم جبهه چین (FFS)، تقارن چین (FSI)، نسبت جهت (AR) و شاخص فعالیت نسبی زمین ساخت (Iat) استفاده شده است. ویژگی های مورفومتری طاقدیس کته پیفک با استفاده از نقشه های توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی مشخص شد. همچنین، داده های ساختاری، زمین ساخت و سنگ شناسی موردنیاز با استفاده از نقشه زمین شناسی 1:100,000 برگ 5257 به دست آمدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که مقادیر بالای شاخص های FFS, EU, AR  و مقادیر پایین شاخص های FD, VF, FSI گویای جوان و نامتقارن بودن این طاقدیس، تداوم نیروهای نوزمین ساختی و فرسایش کم تر در آن است. همچنین، برپایه شاخص Iat مشخص شد که این طاقدیس در کلاس 3 قرار دارد. شواهد میدانی موجود در منطقه موردمطالعه همچون دره های باریک (V شکل)، پرتگاه های مستقیم، پرشیب و گسلی و نیز یال های نامتقارن تداوم فعالیت های زمین ساختی در این طاقدیس را تایید می نمایند.
۱۰.

تاثیر خشکسالی اقلیمی دودهه (1390-1370) برناپایداری توسعه در دهستان هشیوارشهرستان داراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشکسالی ناپایداری توسعه دهستان هشیوار شهرستان داراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۱۵
بدون تردید نخستین گام به منظور مقابله با خشکسالی و پیامدهای آن شناخت و درک دقیق این پدیده و تاثیرات ناشی از آن در ابعاد مختلف است تا بتوان براساس آن، راهبردها و راهکارهای اثربخشی را تدوین و به کار گرفت. از آنجا که دهستان هشیوار ازشهرستان داراب به عنوان دهستانی با قابلیت کشاورزی خوب شناخته شده است، به نظر می رسد اقتصاد این روستاها به میزان بارندگی و منابع آب وابستگی مستقیم داشته باشد. هدف از تحقیق حاضر، واکاوی و تبین اثرات خشکسالی بر اقتصاد و مهاجرت روستایی در دهستان هشیوار شهرستان داراب است. پژوهش حاضر از نظر روش  توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت از نوع پژوهش های کاربردی بوده که نحوه گردآوری داده ها به صورت  کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری تحقیق، 17روستای دهستان هشیوار (8403نفر از10روستای دارای جمعیت این دهستان)می باشدکه حجم نمونه براساس فرمول کوکران 286نفربرآورد گردید. برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی(آزمون T ) و همچنین به منظور بررسی پایش خشکسالی از شاخص های معتبر استاندارد بارش (Spi) و درصد نرمال بارش (PNPI) استفاده گردید. نتایج بدست آمده براساس شاخص Spi  نشان می دهدکه طی سالهای1382، 1384 و 1387 منطقه مورد مطالعه با خشکسالی متوسط و درسال 1374 با ترسالی بسیار شدید مواجه بوده است. همچنین براساس شاخص PNPI در سالهای  1380و 1382 منطقه با خشکسالی ضعیف و در سال های 1378، 1379، 1386 با خشکسالی شدید و در سال های 1384، 1387 با خشکسالی بسیار شدید مواجه بوده است. خشکسالی های این دوره سبب کاهش سطوح زیر کشت در روستاهای دهستان هشیوار گردیده و ناپایداری توسعه در زمینه های اقتصادی واجتماعی بخصوص  کاهش درآمد ومهاجرت را به همراه داشته است.دربررسی پرسشنامه ای تأثیر خشکسالی بر ابعاداقتصادی و اجتماعی مردم روستاهای منطقه مورد مطالعه، 73 درصد به تاثیرخیلی زیاد و 25 درصد به تاثیر زیاد و2درصد به تاثیرکم آن اذعان داشته اند.
۱۱.

بررسی ژئومورفولوژیکی کواستای تکتونیکی نگور(کوه تولکی) و نقش آن بر گسترش سکونت گاه های شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کواستا ژئومورفولوژی زون مکران نگور تداخل سنجی راداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۳۱۱
نظریه های مختلفی در رابطه با عارضه کواستا در ایران وجود دارد. برخی مخالفان با ذکر دلایل زمین شناختی معتقدند کواستا وجود نداشته و برخی دیگر عوارض موجود را شبه کواستا می نامند. اما نویسندگان بر این باورند که هر دو عارضه کواستا و شبه کواستا وجود داشته و عوارض ژئومورفولوژی به فرم وابسته اند. بنابراین با استفاده از RS و GIS اقدام به تأیید علمی این نظریه شده و ژئومورفولوژی بزرگترین کواستای جنوب شرق کشور به نام کواستای نگور که عامل اصلی تأمین منابع آبی و گسترش سکونتگاه های شهری و روستایی بوده تحلیل گردیده است. نتایج حاصل از تداخل سنجی راداری ماهواره سنتینل1 در دو سری پردازش بین سال های 2018، 2019و2020 در نرم افزارSNAP نشان داد که این عارضه قسمتی از سواحل بالاآمده بوده و تشکیل آن حاصل دو نوع حرکت بالاآمدگی حاصل از فرورانش پوسته دریای عمان به زیر ایران و عملکرد گسل عرضی در بالاآمدن پیشانی کواستا است. بنابراین در این دوره زمانی، حداکثر بالاآمدگی کواستا در قسمت پیشانی آن 8/2سانتی متر و حداقل بالاآمدگی آن در محل لولای کواستا 4میلی متر محاسبه شده است که نویسندگان برای اولین بار نوع جدیدی از فرآیند تشکیل کواستا را در ایران و جهان ارائه داده اند. از آنجایی که ارتفاع پیشانی کواستا از سطح جلگه ساحلی 545 متر بوده و هیدروژئومورفولوژی و اقلیم منطقه را تحت تاثیر خود قرار داده، طبق محاسبه شاخص پوشش گیاهیSAVI با تصاویر ماهواره سنتینل2، بیشترین میزان پوشش گیاهی در پایین دست مسیر جریان آبراهه کاتاکلینال بوده که رواناب حاصل از بارندگی در آبگیرهایی انسان ساخت به نام هوتک ذخیره شده و نیازهای آبی و کشاورزی منطقه را تامین می نمایند.
۱۲.

پایش شوری خاک در راستای تخریب سرزمین با کمک تکنیک های سنجش از راه دور (مطالعه موردی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوری خاک تخریب سرزمین شاخص های SI BI سنجش از راه دور استان ایلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۳۸۳
شور شدن خاک ها از فرآیندهای غالب تخریب زمین در مناطق خشک و نیمه خشک بشمار می آید و یکی از مهمترین مشکلاتی است که باروری خاک را در نقاط مختلف جهان با مشکل جدی مواجه کرده است. در این مطالعه در اولین قدم، نمونه های خاک برداشت و کار پیش پردازش روی تصاویر لندست، با تشخیص بهترین ترکیب باندی (باند های 7-5-2) صورت گرفت. از شاخص های سنجش از دوری مختلف شوری مانند NDSI (شاخص شوری نرمال شده)، BI (شاخص روشنایی) و SI (شاخص شوری) برای نقشه برداری شوری خاک منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. همچنین اندازه گیری های آزمایشگاهی هدایت الکتریکی (EC) و اسیدیته خاک (PH) نیز روی نمونه های خاک انجام شده است. در این راستا مقادیر سه شاخص شوری NDSI, BI, SI برای سال های 2017، 2015، 2010، 2005، 2000 در محیط نرم افزار ENVI و GIS محاسبه شد و مناطق دارای شوری با رنگ قرمز در نقشه خروجی در محدوده مورد مطالعه نمایش داده شد. بر اساس نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای  زمین های دارای خاک شور به علل مختلفی از جمله (مجاورت با سازند گچساران، آبیاری شدن با آبهای زیرزمینی شور، جنس خاک و لم یزرع بودن اکثر زمین ها در منطقه و ...) به طور صد در صد در غرب و جنوب غرب استان ایلام ( در زیر حوضه های مهران، موسیان-آبدانان، دشت عباس غربی – شرقی و مولاب) واقع هستند. با توجه به بازدید های میدانی و نمونه برداری خاک جهت آزمایش از مناطق مختلف استان ایلام نیز مشخص شد که فقط مقادیر PH در زیر حوضه مهران، جنوب دهلران و پایین دست سد سیمره بالای 5/8 بوده که نشان دهنده ی قلیایی و سدیمی بودن خاک این مناطق است. نتایج آزمایشگاهی EC و PH نمونه های خاک تا حدودی نتایج تجزیه و تحلیل های سنجش از دوری بدست آمده از داده های ماهواره ای در منطقه مورد مطالعه تایید می کند.
۱۳.

نقش پلایای طبس مسینا در ریزگردهای منطقه ی سیستان با تأکید بر نقش باد 120 روزه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردوغبار باد 120 روزه ی سیستان XRD و XRF پلایا شرق فلات ایران HYSPLIT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۴
انتشار گردوغبار معلق در هوا ازجمله بزرگ ترین مشکلات جدی زیست محیطی در نواحی مختلف جهان است؛ این در حالی است که منشأ بیش ترین گردوغبار موجود در جو، ذرات ریزدانه است و این ذرات ریز در مناطق خشک و نیمه خشک از فراوانی بالاتری برخوردارند. پلایای طبس مسینا در ایران به دلیل داشتن آب وهوای گرم و خشک و عاری بودن از پوشش گیاهی و از طرفی به دلیل قرار گرفتن در مسیر باد 120 روزه ی سیستان، یکی از مناطق مستعد تولید گردوغبار است. پژوهش حاضر به بررسی نقش این پلایا بر ریزگردهای این منطقه پرداخته است. بدین منظور، نمونه برداری از پلایای طبس مسینا و ریزگردهای منطقه ی سیستان انجام پذیرفت. این رسوبات از حیث گرانولومتری، مورفوسکپی و کلسیمتری موردمطالعه قرار گرفتند. آزمایشات XRD نشان می دهد که کانی کوارتز و کلسیت در همه ی نمونه ها یافت می شود. همچنین در آزمایش XRF ترکیبات معدنی در همه ی نمونه ها سیلیس، اکسیدآلومینیوم، گازهای فرار و اکسید کلسیم نسبت به سایر ترکیبات معدنی بیش تر است. بر اساس این آزمایشات جنس رسوبات و نیز ترکیبات معدنی در دو منطقه ی پلایای مسینا و زابل یکسان شناسایی گردید. علاوه بر آن، طبق نتایج گرانولومتری رسوبات، حدود 6/59 درصد ماسه ریز بوده و با توجه به اینکه ذرات ریزدانه قادرند تا ارتفاع زیادی از سطح زمین بلند شوند و کیلومترها از مبدأ خود فاصله بگیرند؛ بنابراین پتانسیل انتقال به منطقه ی سیستان را دارا می باشند. با بهره گیری از مدل لاگرانژی  HYSPLITمسیر ذرات گردوغبار ردیابی شد. پس از مسیریابی پس گرد ذرات گردوغبار، پلایای طبس مسینا به عنوان یکی از کانون های شکل گیری گردوغبار در دشت سیستان شناسایی گردید.
۱۴.

بررسی روند تغییرات ژئومورفولوژیکی تومبولوی بندر تنگ از سال 1351 تا سال 1394(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی تومبولو بندر تنگ ساحل مکران دریای عمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۳۷۲
سواحل به عنوان یکی از مکان های مخاطره خیز تحت تأثیر امواج دریا، همواره دچار تغییر و تحولات مستمر ژئومورفولوژیکی است. تومبولو یکی از این عوارض تراکمی ماسه ای است که تحت تأثیر امواج دستخوش تغییراتی می شود و مخاطرات ناشی از آن همواره منطقه را تهدید می کند به همین دلیل مطالعه این عارضه ضروری بنظر می رسد. این مطالعه با هدف پایش سری زمانی تغییرات ژئومورفولوژیکی تومبولوی بندر تنگ در سواحل استان سیستان و بلوچستان با کمک سنجش از دور و بازدید میدانی صورت گرفته است. بررسی های انجام شده نشان از تغییرات چشمگیر ژئومورفولوژیکی در این عارضه بوده است. نتایج حاصل از بازدید میدانی، تحلیل های سری زمانی (45ساله) داده های ماهواره لندست و آمار ایستگاه های سینوپتیک و بویه نشان داد که در برخی از سال ها جریان ها و امواج شدید دریایی باعث تغییرات ژئومورفولوژیکی گسترده، به صورت قطع نمودن زبانه ماسه ای و از بین بردن تومبولو در بندر تنگ شده، به گونه ای که در طول دوره آماری، جریان امواج در سال های 1972، 1989، 2000 و 2016 ارتباط جزیره تنگ را با خشکی قطع کرده است که به ترتیب با فاصله زمانی 17، 11 و 16 ساله مشخص شده اند. بنابراین دینامیک فعال دریا باعث شده تا مخاطرات امواج مانع ایجاد سکونتگاه های انسانی در این منطقه گردد. اما جزیره تنگ به تنهایی هیچگاه به طور کامل از بین نرفته است و فقط دستخوش تغییراتی شده است. با توجه به شرایط موجود و به منظور مدیریت ساحلی این جزیره، احداث موانع مصنوعی به منظور رسوبگذاری ماسه های ساحلی لازم به نظر می رسد.
۱۵.

شناسایی عوامل موثر درآسیب پذیری و اختلاف حجم میزان رسوبات بادی جمع شده در مدارس روستاهای شهرستان نیمروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهشته های بادی مدارس ابتدایی بش دلبر دریاچه هامون شهرستان نیمروز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۲۵۹
دریاچه های فصلی یا پلایاها به دلیل قرار گرفتن در مناطقی با توپوگرافی پست در نواحی خشک و بیابانی با سیستم بادهای قوی و نی ز وج ود ذرات دانه ریز و جدا از هم، منشأ مهمی برای رسوبات بادی و طوفانهای گرد و غبار به شمار می آیند. رسوبات و نهشته های بادی در سیستان باعث گردیده تا زندگی هزاران نفر از مردم این مناطق و به خصوص دانش آموزان به خطر بیفتد. حجم رسوبات بادی دراین شهرستان در ده سال اخیر چند برابر شده است، هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در اختلاف حجم رسوبات بادی جمع شده در مدارس روستاهای شهرستان نیمروز می باشد . روش تحقیق در این پژوهش کاملا میدانی و به صورت مشاهده مستقیم می باشد که در کنار آن از منابع کتابخانه ای نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد، عامل، نوع خاک و توپوگرافی تأثیر زیادی در اختلاف حجم رسوبات جمع شده در مدارس مورد مطالعه ندارد. از بین رفتن پوشش جنگلی منطقه بش دلبر، خشک شدن دریاچه هامون و رها شدن زمین های کشاورزی و عدم پوشش گیاهی مهمترین عوامل در افزایش یا کاهش حجم رسوبات بادی هستند.
۱۶.

پیش بینی تغییرات فضایی – زمانی تپه های ماسه ای ناشی از طوفان های دریایی (مطالعه موردی: سواحل مکران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تپه های ماسه ای مدل سلول های خودکار مارکوف دریای عمان سنجش ازدور طوفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۳ تعداد دانلود : ۳۶۹
در دنیای امروزه از فناوری سنجش ازدور و سامانه اطلاعات جغرافیایی جهت برنامه ریزی و مدیریت کارآمد منابع طبیعی، کشاورزی، محیط زیست و مدیریت شهری استفاده فراوان می شود. مدل های پیش بینی کاربری و پوشش اراضی برای برنامه ریزی استفاده پایدار از زمین در کشوری مثل ایران که بهره برداری از زمین با سرعت در حال تغییر است، یک نیاز ضروری است؛ که برای آشکارسازی تغییرات و همچنین پیش بینی تغییرات پوشش اراضی دید کلی برای مدیریت بهتر منابع طبیعی و حفاظت اراضی حاشیه سواحل و اتخاذ تدابیر سیاست های درازمدت بسیار مؤثر است. این مطالعه باهدف مدل سازی تغییرات و پیش بینی کاربری اراضی برای سال 2035 که با استفاده از مدل سلول های خودکار مارکوف و تصاویر ماهواره لندست در منطقه غرب زرآباد، استان سیستان و بلوچستان(سواحل مکران) انجام شده است . در این تحقیق، برای پیش بینی از قابلیت نرم افزارهای سنجش ازدور، مدل سلول های خودکار مارکوف و تصاویر ماهواره ای لندست 7 و 8 (سنجنده (ETM+ مربوط به سال های 1991،2001 و 2014 میلادی استفاده شده است. خروجی های شبیه سازی به صورت آماری با یک روش ترکیبی جدید که بر پایه روش های تحلیل چندگانه است، ارزیابی گردید و نتایج مدل پیش بینی نشان داد که مساحت تپه های ماسه ای در سال 2035 به 45/592 کیلومترمربع می رسد و این میزان افزایش مساحت تپه های ماسه ای در شرایطی رخ می دهد که مدیریت صحیح و کارآمد در جهت تثبیت ماسه های روان صورت نگیرد. این میزان افزایش حاصل از تغییر یافتن 162 کیلومترمربع از مساحت زمین های بایر (27 درصد) ، 12 کیلومترمربع از پوشش گیاهی (2 درصد) و 23 کیلومترمربع از رسوبات رودخانه ای (4/3 درصد) خواهد بود. این افزایش باعث می شود که 6 روستا منطقه موردمطالعه (کرتی، گنجک، سهرکی، پیوشک، ونک و کلیرک) به شدت با در معرض حرکت و جابجایی قرار گرفتن ماسه های روان آسیب ببینند.
۱۷.

منشأیابی رسوبات کلوتک های دلتای قدیمی رودخانه ی هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلوتک پلایای سیستان رودخانه ی هیرمند XRD XRF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۷
کلوتک ها یکی از اشکال ژئومورفولوژیکی مناطق خشک و نیمه خشک جهان هستند. این عوارض در ایران دارای گسترش و تنوع زیادی بوده که حاصل فرسایش رسوبات رودخانه ای و دریاچه ای دوران چهارم زمین شناسی می باشند. بخش وسیعی از گسترش کلوتک ها در شرق و جنوب شرق کشور بوده که دارای ویژگی های خاص و منحصربه فردی هستند. در این میان، وجود کلوتک ها واقع در پلایای هامون سیستان توسعه ی چشم گیری داشته است. منطقه ی موردمطالعه، قسمتی از کلوتک های این محدوده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و منشأیابی رسوبات نهشته شده ی دلتای قدیمی رودخانه ی هیرمند بوده که محدوده ی اصلی گسترش کلوتک ها بوده است. در این رابطه پنج نمونه  رسوب، به صورت مشخص از منطقه ی موردمطالعه برداشت شده و با استفاده از روش های تجزیه وتحلیل آزمایشگاهی XRD و XRF موردبررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد رسوباتی چون کوارتز، آلومینیوم، کلسیم و دیگر رسوبات تبخیری، بیش ترین درصد تشکیل دهنده ی کلوتک ها را دارا می باشند. همچنین با توجه به عناصر به دست آمده از آزمایش های انجام گرفته و بررسی نقشه های زمین شناسی در ایران و افغانستان می توان گفت این رسوبات هم دارای منشأ داخلی و هم دارای منشأ خارجی هستند. سازندهای فرسایش یافته و رسوب گذاری شده ی فلیش شرق ایران در منطقه، منشأ داخلی رسوبات را تأیید و وجود کوارتز، آلومینیم، کلسیت، دولومیت، مسکوویت، آلبیت و سایر کانی ها و عناصر دیگر نیز نشان از خارجی بودن منشأ این رسوبات بوده که توسط رودخانه ی هیرمند انتقال یافته و در پلایای هامون رسوب گذاری شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، رسوبات دلتای قدیمی رودخانه ی هیرمند به دلیل خصوصیات خاک شناسی و عوامل اقلیمی، بهترین شرایط را برای فرسایش و تشکیل کلوتک ها در این منطقه فراهم کرده است.
۱۹.

پایش روند تغییرات شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، یکی از مهمترین شاخص های تخریب سرزمین ( در استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایلام تخریب سرزمین روند رگرسیون خطی کلاسیک MODIS NDVI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۴۸۶
جنگل زدایی و تخریب پوشش گیاهی یکی از محرکان اصلی تغییرات جهانی زمین به شمار می رود و پیامدهای بزرگی بر عملکرد اکوسیستم و حفاظت از تنوع زیستی دارد. یکی از راه های مطالعه تغییرات پوشش گیاهی به عنوان مهمترین شاخص تخریب زمین، سنجش از راه دور است. در این مطالعه هدف اصلی پایش روند تغییرات پوشش گیاهی در راستای تخریب سرزمین در استان ایلام می باشد. بعد از اخذ و آماده سازی داده های مورد نیاز (410 تصویر دانلود شده) در محیط نرم افزار های Arc Gis و Surfer عملیات ضرب، موزائیک و ژئو رفرنس صورت گرفت. تبدیل فرمت تصاویر به فرمت ASCII مرحله بعدی کار را تشکیل داد. با تبدیل این فرمت تعداد مجموع پیکسل هایی که در داخل محدوده مورد مطالعه قرار گرفتند 953552 پیکسل، که بعد از حذف ارزش های گمشده و منفی، تعداد 328042 پیکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از روش آماری پارامتریک رگرسیون خطی کلاسیک و به کمک برنامه نویسی در محیط نرم افزار R ، روند شیب تغییرات و معناداری شیب تغییرات پوشش گیاهی برای دوره زمانی 17 ساله (2016-2000) بدست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که کانون بیشترین روند شیب تغییرات کاهشی (روند شیب تغییرات منفی) در شاخص NDVI در سراسر نیمه غربی محدوده مورد مطالعه وکانون بیشترین روند شیب تغییرات افزایشی (روند شیب تغییرات مثبت) در شاخص NDVI درمرکز و شرق محدوده مورد مطالعه مشاهده شده است. معنا داری روند شیب تغییرات نیز این ادعا را تاٌیید می کند. یعنی کانون بیشترین روند شیب تغییرات (منفی) در غرب و جنوب غرب محدوده مورد مطالعه و بیشترین روند شیب تغییرات (مثبت) در مرکز و شرق محدوده مورد مطالعه در سطح احتمالاتی 05/ معنی دار می باشند.
۲۰.

پالئوژئومورفولوژی دریاچه هامون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلومتری هردینگ سیستم های اجتماعی تاب آوری پایداری دریاچه هامون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۳۹۷
دریاچه ها، دفتر بایگانی تحولات اقلیمی به شمار می آیند و تعریف کننده هویت مدنی شهرها و مراکز سکونتگاهی در ایران بوده و هستند؛ بنابراین حیات آنها با حیات هویت شهرهای ساحلی خود پیوندی منطقی دارد. هامون، یکی از ده چاله ای است که تحولات اقلیمی منطقه ای فاز پایانی کواترنر سبب تغییرات کلی و عمومی در آن شده و پیرو آن تأثیرات عمیقی در سیستم های محیطی و هردینگ های اجتماعی ساحلی آن داشته است. شناخت این تغییرات اطلاعات ذی قیمتی درباره میزان تاب آوری محیطی در اختیار پژوهشگران و مدیران قرار می دهد. این مقاله از طرحی پژوهشی در دانشگاه اصفهان اقتباس شده است و سعی دارد با اتکا بر روش تحلیل سیستمی و استفاده از روش رایت، ضمن روشن ساختن میزان تغییرات این دریاچه نسبت به فاز پایانی کواترنری، تأثیرات ناشی از این تغییرات را بر سیستم های محیطی و هردینگ های اجتماعی منطقه ارزیابی کند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد: - به واسطه تفاوت در الگوی بارشی این چاله نسبت به حوضه های دیگر ایران با وجود وسعت و عمق آن، در گذشته سکونتگاه های مجاور این چاله تاب آوری مدنی کمتری دربرابر تغییرات اقلیمی از خود نشان داده اند. - آلومتری سطح پوشش یخی این حوضه با سطح دریاچه آن اختلاف عمیقی با دیگر دریاچه های ایران مرکزی دارد و به همین دلیل ضریب پایداری هردینگ های اجتماعی حاشیه آن آسیب پذیرتر از دیگر هردینگ های ایران مرکزی است. - دست کم سه سطح تراسی شاخص در این دریاچه ردیابی می شود که دو خط مدنی حاشیه آن را شکل می دهد. شهر سوخته و زهک با ارتفاع 495 در بالاترین تراز قرار دارند و زابل با ارتفاع 480، دومین تراز مدنی ردیابی شده در این دریاچه محسوب می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان