فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
17 - 31
حوزههای تخصصی:
زعفران به عنوان یکی از محصولات بخش کشاورزی که از یک سو انطباق حداکثری با شرایط اقلیمی و ظرفیت منابع آب ایران و از سوی دیگر، نقش مهمی در ارزآوری و بالابردن توان صادراتی کشور در گروه کالاهای غیرنفتی دارد، محصولی راهبردی به شمار می رود. با توجه به اینکه درآمدزایی آن برای خانوارهای بهره بردار نیز قابل توجه و بی بدیل است، یک محصول کلیدی برای اقتصاد نواحی روستایی به شمار می رود. در استان خراسان جنوبی، منطقه شرقی کشور که از کانون های مهم تولید این محصول به شمار می رود، شناخت و بررسی موانع کلیدی رشد تولید زعفران در روستاهای آن، یک ضرورت مطالعاتی است. بنابراین در این پژوهش با توجه به محدودیت ها و موانع تولید محصول زعفران به بررسی موانع کلیدی رشد تولید زعفران در روستاهای شهرستان قائنات پرداخته می شود. قلمرو جغرافیایی شهرستان قائنات به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شد که با 40 نفر از خبرگان و کارشناسان آن با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه اقدام به جمع آوری داده ها شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل خاکستری (GRA) استفاده شد. در نهایت نتایج رتبه بندی موانع کلیدی رشد تولید زعفران در روستاهای شهرستان قائنات حاکی از آن است که عامل اقتصادی در اولویت نخست با وزن 0/71 و عوامل سیاسی، فنی، مدیریتی، حمایتی و فردی با وزن های 0/63، 0/54، 0/52، 0/41 و 0/36 در رتبه های دو تا ششم قرار گرفته اند. پیشنهاد می گردد که دولت با تنظیم سیاست هایی در زمینه محدود سازی دست دلالان، تسهیل دسترسی بهره برداران به نهاده های تولید و کمک به بازاریابی داخلی و خارجی محصول، کشاورزان منطقه را ترغیب به کشت زعفران نماید.
سنجش جدایی گزینی فضایی-اقتصادی و ارتباط آن با ساختار فضایی شهر (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
293 - 320
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه های بروز پدیده جدایی گزینی در سطح شهرها، تمایزهای اقتصادی است که در اثر تخصیص ناعادلانه منابع، فرصت ها و خدمات شکل می گیرد. جدایی گزینی شهری، مانعی بزرگ برای تحقق شهری فراگیر، منسجم و یک پارچه است. پیامدهای مرتبط با جدایی گزینی فضایی نه تنها متوجه خانواده های ضعیف می شود؛ بلکه همه شهروندان و ساختار فضایی شهرها را تحت تأثیر قرار خواهد داد. ازاین رو، مطالعه ارتباط بین جدایی گزینی و ساختار فضایی شهر از اقداماتی است که باعث دستیابی به مدیریت شهری کارآمد و حکم روایی مطلوب شهری می شود. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، سنجش جدایی گزینی فضایی-اقتصادی کلان شهر تهران است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی–تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از شکل گیری الگوی متمرکز ساختار فضایی و جداشدگی متوسط تا شدید برخورداری از شاخص های اقتصادی در مناطق شهر تهران است، به نحوی که میزان Z-Score توزیع فضایی شاخص ها بیشتر از مقدار 1.65 و میزان آنتروپی و جداشدگی فضایی شاخص ها اغلب بیشتر از 0.6 است. همچنین، نتایج نشان می دهد که بیشترین میزان ضریب رگرسیونی بین آنتروپی جمعیت و توزیع فضایی شاخص های اقتصادی مربوط به مناطق شمالی و مرکزی شهر تهران و کمترین میزان این ضریب مربوط به مناطق جنوب شرقی و جنوب شهر است و بین توزیع فضایی جمعیت و شاخص های اقتصادی در کلان شهر تهران روندی شمالی–جنوبی و شرقی–غربی برقرار است که باعث نوعی جدایی گزینی فضایی و تمرکزگرایی در دو محور مرکزی و شمالی شهر شده است. ازاین رو، ارزیابی روند جدایی گزینی فضایی-اقتصادی کلان شهر تهران طی سال های آتی و شناسایی سایر عوامل زمینه ای دیگر که به نوعی نقش به سزایی در جدایی گزینی اقتصادی این شهر دارند، به عنوان راهبردهای کلیدی تبیین و تحلیل جدایی گزینی فضایی کلان شهر تهران مطرح می شوند.
مدل سازی اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط زیست شهری با رویکرد معادلات ساختاری (نمونه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دستیابی به توزیع تراکم مناسب و پایدار در سطح شهرها برای ارتقاء کیفیت زندگی و بهبود محیط زیست شهری از ضرورت های توسعه شهری محسوب می شود. توسعه روزافزون جمعیت شهرنشین، محدودیت منابع و لزوم بهره وری مناسب از امکانات موجود، اهمیت توجه به مقوله بلندمرتبه سازی و محیط زیست شهری در شهرها را دوچندان می کند. در همین راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثرات بلندمرتبه سازی بر تغییرات محیط زیست شهری کلان شهر اهواز است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل حدود 1302000 نفر از شهروندان اهواز بوده که از میان آنها، با استفاده از فرمول کوکران 386 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب و مطالعه و بررسی شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، شامل پرسش نامه محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و سازه ای و پایایی آن با استفاده از پایایی ترکیبی تأیید شد. تحلیل داده ها ازطریق تحلیل هم بستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که با توجه به مدل مفهومی آزمون، رابطه معناداری[1] بین شاخص های پژوهش با روند بلندمرتبه سازی شهری مشاهده شده است. (05/0>p) و شاخص های برازش مدل نیز نشان از برازندگی و تناسب داده ها با مدل مفهومی و درنتیجه، تأیید مدل است. همچنین، نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که بیشترین تأثیر بر تغییر بلندمرتبه سازی شهری بر محیط زیست شهری به ترتیب مربوط به شاخص زیست پذیری با رتبه اول، شاخص اقتصادی رتبه دوم، شاخص زیرساختی رتبه سوم، شاخص کالبدی رتبه چهارم، شاخص محیطی رتبه پنجم و درنهایت، شاخص اجتماعی رتبه آخر است. [1]. Significance
اثر ویژگی های ملموس و ناملموس هتل بر وفاداری به برند با نقش میانجی ادراک از رفاه و نگرش به برند (هتل های چهار و پنج ستاره مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
87 - 105
حوزههای تخصصی:
وفاداری مفهومی مهم در بازاریابی گردشگری است و باعث می شود مشتریان کمتر نام سایر هتل ها را جست وجو کنند و به همان هتلی که قبلاً به آنجا رفته بودند وفادار بمانند ؛ بنابراین شناخت عواملی که موجب احساس رفاه و وفاداری مشتری هتل ها می شود ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های ملموس و ناملموس هتل و نیز ادراک از رفاه بر وفاداری به برند هتل است. در این راستا، نقش میانجیگری نگرش شناختی و عاطفی به برند نیز بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق میهمانان هتل های چهار و پنج ستاره شهر مشهد در سال 1401 هستند. برای این منظور، از ۳۸۴ نفر از میهمانان هتل های مذکور ازطریق پرسش نامه نظرسنجی شد. روش نمونه گیری از افراد نمونه، نمونه گیری دردسترس بوده است. پایایی به روش آلفای کرونباخ و روایی سازه ای و صوری تأیید شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار آموس تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل آزمون شده از برازندگی خوبی به داده ها برخوردار است و همه فرضیه های تحقیق تأیید شد. ویژگی های ملموس و ناملموس هتل بر ادراک مشتری از رفاه هتل اثرگذار بودند؛ ادراک از رفاه بر نگرش شناختی و عاطفی به برند هتل اثرگذار بود و مؤلفه های نگرش به برند بر وفاداری به برند هتل اثر گذاشتند. به علاوه، نقش میانجی مؤلفه های نگرش به برند در رابطه بین ادراک از رفاه هتل و وفاداری به برند هتل نیز تأیید شد.
عوامل مؤثر بر بازاریابی دیجیتال در گردشگری پزشکی با تأکید بر هوش مصنوعی (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
15 - 26
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت روزافزون فنّاوری ها و روش های ارتباطی، استفاده از بازاریابی دیجیتال برای تبلیغات و ترویج خدمات و محصولات اهمیت بسیاری یافته است. صنعت گردشگری پزشکی یکی از صنایعی است که از این روش ها یهره فراوانی می برد. با توجه به رشد روزافزون فنّاوری و کاربرد گسترده اینترنت در جوامع مختلف، استفاده از هوش مصنوعی و فنّاوری های مرتبط با آن اهمیت بسزایی دارد. ازاین رو، هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر بازاریابی دیجیتال در گردشگری پزشکی با تأکید بر هوش مصنوعی بوده و شهر تهران برای نمونه بررسی شده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 53 نفر از گردشگران پزشکی شهر تهران بوده که برای مشارکت در ساخت الگو انتخاب شدند. بدین منظور، چارچوب مفهومی الگو مشخص و داده ها با استفاده از ابزارها و تکنیک های نگاشت شناختی فازی و تحلیل شبکه های اجتماعی تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل متعددی در بازاریابی دیجیتال در گردشگری پزشکی با تأکید بر هوش مصنوعی در شهر تهران دخیل اند. عوامل بهینه سازی سایت و برندینگ (برندسازی) در موتورهای جست وجو، هدفمندسازی بازاریابی، ارزیابی بهتر کمپین های بازاریابی و دریافت بازخورد بهتر از مخاطبان به ترتیب بیشترین اهمیت را داشتند، زیرا از مرکزیت بیشتری برخوردار بودند.
Comparative Study of the Concept of Look East in the Foreign Policy of Iran and India(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
134 - 150
حوزههای تخصصی:
During the post-Cold War era, while western countries continued to exert their influence on the world stage, Indian and Iranian officials turned their focus to the East. They introduced the Look East Policy and Look to the East Policy respectively, with the aim of leveraging the political, economic, cultural, geographical, and security opportunities available in that region. By adopting these policies, both India and Iran sought to deepen their engagement with countries in East and Southeast Asia, diversify their trade and investment portfolios, and reduce their dependence on western nations. The objective of this article is to analyze India and Iran's Look East Policy and Look to the East Policy, with a focus on their outcomes for national well-being, security, and the potential in the economic, political, and security domains with respect to Eastern countries. To do so, researchers primarily discuss the importance of the Look East Policy in the foreign policy of both India and Iran and discuss why this region comes to the center with full-fledged attention. Furthermore, they scrutinize the accomplishments of India and Iran as well as the structural barriers they encounter in the region, along with their approaches to pursuing their objectives and interests in the area. This article presents an analysis of the constraints, difficulties, and successes of the Look East policy.
تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی و سنجه های سیمای سرزمین (مطالعه موردی: حوزه آبخیز باراندوزچای، زیر حوضه آبخیز دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
367 - 392
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی در دوره های زمانی مختلف با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در حوضه آبریز باراندوزچای در آذربایجان غربی است. بدین منظور، تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ (Sentinel2) مربوط به سال های 1395 و 1401 از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. برای سنجه های سیمای سرزمین از نرم افزار Fragstats 8.2 در دو سطح سیما (22 سنجه) و کلاس (13 سنجه) کمّی سازی و محاسبه شدند. در سطح کلاس پهنه آبی، نتایج نشان می دهند در هر دو سال، بیشترین مقدار سنجه تکه شدگی (SPLIT) و کمترین مقدار سنجه یکپارچگی (COHESION) به دست آمده است. کلاس مرتع دارای بیش ترین مقدار در شاخص (SHAPE-MN) و (LSI) داشته است که این نشان دهنده بی نظمی در لکه های مرتع است. شاخص های (ENN_MN)، (CONTAG) و (COHESION) که به ترتیب نشان دهنده ی میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی، شاخص سرایت و شاخص پیوستگی لکه روند کاهشی را از سال 1395 نسبت به سال 1401 تجربه کرده است. شاخص های شاخص شکل لکه (LSI)، تعداد لکه (NP) بی نظمی را نشان می دهد که روند افزایشی داشته است و نشان دهنده افزایش بی نظمی در منطقه موردمطالعه است. نتایج حاصل از سطح سیما نشان داد که پراکنش لکه ها در حوزه آبخیز باراندوزچای یکنواخت است و افزایش تعداد لکه ها، افزایش حاشیه و کوچک شدن لکه ها باعث تکه شدگی و درنتیجه ایجاد لکه های جدا از هم در حوزه آبخیز باراندوزچای می شود. این نتایج می تواند در مدیریت کاربری اراضی و حفاظت منطقه موردمطالعه برای نسل های آتی مفید باشد.
Analyzing the Future of the Persian Gulf, Focusing on Iran-Saudi Arabia Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
158 - 190
حوزههای تخصصی:
The Persian Gulf has long been a major geopolitical target of debate between Iran and Saudi Arabia, whose relations exert the greatest degree of influence over geopolitical affairs and proceedings of this region. In the course of the past decade, these long-standing relations sustained various political blemishes and tensions, the aftermath of which ushered in the withering of the region. Yet, current shifts in the status of Iran/Arabia relations bespeak of eases in such tensions, which in practical terms can significantly change the geopolitics of the Persian Gulf, promising improvements in the economics, security, and military standing of this region. In this light, the present study proceeds with an analysis of the key factors and influential drivers affecting the prospective geopolitics of the Persian Gulf, with an emphasis on relations between the two countries thereof. In terms of methodology, this study is an applied research employing data obtained via interviews with experts of the field. As evident from the findings, the most influential parameters affecting the geopolitics of the Persian Gulf include factors of trans-regional partners, authoritative powers, joint markets, maritime cooperation, oil and gas trades, arms races, intra-regional conflicts, currency relations, transit of goods and interventions by China. Taking into account such factors allows for a geopolitical convergence in the region.This future study regarding the sources of tension and regional opportunities in the Persian Gulf, particularly from the perspective of constructive strategies in the relations between Iran and Saudi Arabia, benefits from the use of innovative research techniques..
بررسی و تبیین عوامل و منابع تنش و منازعه میان واحدهای تقسیمات کشوری(مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
69 - 92
حوزههای تخصصی:
مطالعه تنش ها و منازعات محلی میان قلمروهای سیاسی- اداری نشان می دهد که این تنش ها در گذر زمان سیر صعودی داشته و ابعاد، گستره و شدت آن به مرور افزایش یافته است. از طرف دیگر بررسی تغییرات تقسیمات کشوری در ایران نشان می دهد که در بین استان های کشور، استان فارس از جمله واحدهایی است که طی دهه های اخیر بیشترین تغییرات را در زمینه تقسیمات کشوری داشته است. همزمان با این تغییرات، تنش ها و منازعات قلمروهای سیاسی – اداری آن در سطوح درون استانی و بین استانی افزایش یافته است. روند رو به گسترش منازعات محلی میان قلمروهای سیاسی- اداری به دلیل وجود زمینه ها، بسترها، نیروها و عواملی است که در شکل گیری و نقش آفرینی آنها نقش موثری دارند. از اینرو در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مهم ترین عوامل و منابع تنش و منازعه میان قلمروهای سیاسی- اداری استخراج گردید. سپس در سطح قلمرو مطالعاتی تحقیق(استان فارس)، حدود 44 مسئله تنش زا و منازعه آمیز در قالب 25 موضوع درون استانی و 19 موضوع بین استانی مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که همه مولفه های استخراج شده در بخش منابع کتابخانه ای، در ایجاد تنش و منازعه میان قلمروهای سیاسی- اداری استان فارس در دو سطح درون استانی و بین استانی نقش آفرین بوده اند.
واکاوی چالش های انتقال آب بین حوضه ای بر امنیت اجتماعی و اقتصادی در استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
25 - 56
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های مدیران، تأمین منابع پایدار آب در شرایط حاد نظیر بحران های خشک سالی است که می تواند کم و کیف شرایط زیستی را تحت تأثیر قرار دهد. نارسایی در آب رسانی به بخش کشاورزی از یکسو و ضعف سامانه های آب رسانی در صنایع و شیلات از سوی دیگر به یکی از عوامل چالش برانگیز تبدیل شده است. بنابراین یکی از راهکارهای انتخابی مدیران برای تأمین آب، انتقال آب از حوضه ای به حوضه دیگر می باشد. طرح انتقال آب از بهشت آباد، یکی از طرحهای انتقال آب است که در این مقاله مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف این تحقیق واکاوی چالشهای انتقال آب میان حوضه ای و نقش آن بر امنیت اجتماعی واقتصادی در استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش انجام دادن کمی با ماهیت توصیفی-تحلیلی است. داده های گردآوری شده بر اساس نظرات حجم نمونه 70 نفر که با آزمون های تی تست، تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر معادلات ساختاری در نرم افزارهای Spss22 و Smart PLs مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، طرح انتقال آب از مبدأ چهارمحال و بختیاری به مقصد اصفهان نه تنها زمینه ساز کاهش تأمین آب برای دامداری، کشاورزی و شرب گردیده بلکه باعث جابجایی کلی زندگی عشایری به دلیل کاهش شدید آب شده است و به تبع آن مهاجرت های گسترده شهروندان این منطقه را به دنبال داشته است.
طراحی الگوی گردشگری الکترونیکی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
41 - 57
حوزههای تخصصی:
گردشگری الکترونیکی با پیشرفت زیرساخت های فنّاوری در سراسر جهان در صنعت گردشگری به کار گرفته می شود و توجه گردشگران زیادی را به خود جلب می کند. هدف از انجام این پژوهش طراحی الگوی گردشگری الکترونیکی با رویکرد داده بنیاد است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و راهبرد آن با استفاده از روش داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی صاحب نظران، استادان و کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سمنان است که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده های کیفی با نرم افزار مکس کیودی ای 2018 تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی گردشگری الکترونیکی شامل شرایط علّی (تغییرات و پویایی های کسب و کارها در صنعت گردشگری، شناخت نیازهای فنّاورانه و تقویت زیرساخت ها)، شرایط زمینه ای (هماهنگی و همکاری افراد و نهادها، تقویت آمادگی کسب و کار و تجارت الکترونیکی، تقویت جوامع محلی، گزینش مدل بوم، مدیریت اثربخش، متخصص گزینی و نخبه سالاری، قوانین و مقررات و بسترهای فیزیکی)، عوامل مداخله گر (ضعف های ملی، حاکمیتی، مدیریتی، زیرساختی، ضعف های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ضعف های ارتباطی و اطلاع رسانی)، راهبردها (راهبردهای کلان و خرد) و پیامدها (پیامدهای مثبت و منفی) است. ایجاد سیستم گردشگری الکترونیکی دنباله ای منطقی از دیجیتالی شدن تمامی فرایندهای زنجیره ارزش صنعت سفر و گردشگری است. گردشگری هوشمند یا الکترونیکی درحقیقت ایده نوین خدمت رسانی به گردشگران است و به عنوان رویکردی نوین سبب ارتقای جایگاه گردشگری و کسب و کار از طریق فراهم سازی ضروریات می شود. براساس یافته های این پژوهش و اهمیت رویکرد گردشگری الکترونیکی، به مدیران و مسئولان سازمان های گردشگری کشور توصیه می شود با برنامه ریزی های علمی و منسجم به گسترش و تحکیم فنّاوری های نوین در کشور اقدام کنند. تجهیز امکانات و بهره برداری از فنّاوری های نوین راهی برای گسترش گردشگری الکترونیکی است.
From Ideology to Impact: A Comparative Study of Al-Qaeda and ISIS Threats to Iraqi Social Peace(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
137 - 157
حوزههای تخصصی:
This research engages in a comparative analysis of the two most dangerous jihadist terrorist organizations in Iraq: Al-Qaeda and the Islamic State in Iraq and the Levant (ISIS). The central hypothesis suggests that ISIS poses a more significant risk to social harmony in Iraq than Al-Qaeda. The primary goal of this study is to assess and compare the distinct impact of these prominent terrorist groups on social peace in the Iraqi context. By examining their respective ideologies, strategies, and targeted demographics, this research aims to shed light on the varying levels of threat they pose to communal cohesion and regional security. To achieve these objectives, a qualitative methodology was employed, utilizing secondary sources to investigate the threats that Al-Qaeda and ISIS pose to social peace in Iraq. The findings of this study provide compelling evidence supporting the claim that ISIS (Daesh) presents a significantly greater threat to social peace in Iraq compared to the terrorist organization Al-Qaeda.
.
تحلیل عوامل مؤثر در توسعه گردشگری جامعه محور در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
103 - 137
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن بیستم، بسیاری از برنامه ریزان اجتماعی - اقتصادی گردشگری را یکی از راهبردهای مطمئن با چشم انداز بسیار روشن به منظور توسعه روستاها، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، معرفی کرده اند؛ اما موضوع اساسی این است که جامعه محلی از این گردشگری انتفاع محدودی دارد و مشارکت بسیار اندکی در این زمینه می کند؛ ازاین رو گردشگری اجتماع محور می تواند در کنار حفظ منابع طبیعی و فرهنگی، مردم روستایی را از گردشگری منتفع کند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، یافتن متغیرهای مؤثر در گردشگری جامعه محور در روستاهای هدف گردشگری استان مرکزی است. روش انجام این پژوهش کیفی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده و داده ها ازطریق نرم افزار مکس کیودا نسخه 20 تحلیل شده است. نتایج نشان می دهند که منشأ عدم استقرار توسعه گردشگری اجتماع محور در محدوده مطالعه شده را عوامل مدیریتی ساختاری، زیست محیطی، اجتماعی فرهنگی و اقتصادی تشکیل می دهند؛ اما مهم ترین عامل برای توسعه این فعالیت، مؤلفه های مدیریتی ساختاری است؛ زیرا با استفاده از مدیریت صحیح و اصولی می توان ازیک سو جامعه محلی را آموزش داد و برای پذیرش گردشگران مهیا ساخت و از سوی دیگر، با فراهم کردن زیرساخت ها (اقامتگاه ها، راه ها، رستوران ها، پارکینگ ها، فضاهای تفریحی و...) شرایط اساسی ورود گردشگران را فراهم کرد. سپس می توان با رعایت اصول زیست محیطی، پایداری اجتماعی فرهنگی و رشد اقتصادی، به توسعه گردشگری مبتنی بر جامعه در محدوده موردمطالعه کمک کرد.
شناخت الگوهای مکانی مخاطرات دمایی استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
280 - 309
حوزههای تخصصی:
مخاطرات اقلیمی به ویژه انواع دمایی آن، دارای اثرات منفی بر بخش های مختلف فعالیت های بشر هستند. ازآنجایی که انتظار می رود تغییرات اقلیمی منجر به تشدید فراوانی، شدت و مدت مخاطرات اقلیمی شود؛ لذا ضروری است استراتژی هایی همچون استخراج الگوهای مخاطرات اقلیمی به منظور افزایش تاب آوری مراکز جمعیتی، صنعتی و کشاورزی در برابر تغییر اقلیم و افزایش رخدادهای فرین و سازگاری با این رویدادها، مدنظر تصمیم گیران، برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گیرد. استان قزوین با توجه به موقعیت جغرافیایی، وسعت کم، توپوگرافی خاص و شرایط اقلیمی متنوع، هرساله شاهد وقوع پدیده های مخرب جوی در فصول مختلف می باشد که خسارات جانی و مالی زیادی را در بخش های مختلف همچون کشاورزی به همراه داشته است. در این پژوهش، داده های شبکه ای دمای بازتحلیل ERA5-Land با قدرت تفکیک مکانی 9 کیلومتر طی دوره 2020-1991 برای بررسی توزیع مکانی نمایه های مرتبط با مخاطرات اقلیمی دمایی سرد و گرم شامل روزهای یخبندان (FD)، روزهای یخی (ID) ، شب های حاره ای (TR)، نمایه طول دوره گرما (WSDI)و سرما (CSDI) و روزهایی با دمای بیشینه بیش از C° 35 (TXge35) استفاده و نقشه مخاطرات چندگانه تهیه شد.بررسی ها نشان داد منطقه مرکزی استان قزوین در معرض چندین نوع خطر (TXge35،CSDI،FD و TR) به طور هم زمان قرار دارد که با توجه به تراکم جمعیت شهری و روستایی و تمرکز فعالیت های اقتصادی در این ناحیه، انتظار می رود ریسک های اقتصادی-اجتماعی مرتبط با مخاطرات اقلیمی در این ناحیه شدت یابد.
City Diplomacy and the Formation of Inter-City Relations around the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
26 - 49
حوزههای تخصصی:
Following the contemporary globalization process, cities have gained a strong presence in world politics, and by connecting to international urban networks, they play an effective role in the common interests of themselves and other urban actors. The current research aims to investigate the requirements of forming an international union of cities around the Persian Gulf by strengthening city diplomacy in the region with the benefit of a descriptive-analytical method. In this regard, the background of economic and social relations and the region's current situation have been investigated using reliable sources and articles. Finally, the model of city diplomacy in the Persian Gulf region has been presented. The research findings show that the cities of this region have moved in the direction of divergence despite the presence of many convergence factors, and the formation of an international urban union in the region will play an effective role in increasing convergence and greater peace in the region.
پدیدارشناسی انگیزه چادرخوابی گردشگران به منظور توسعه گردشگری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
231 - 254
حوزههای تخصصی:
چادرخوابی پدیده ای است که در صنعت گردشگری ایران با رشد قابل توجهی همراه بوده است و در توسعه گردشگری نقش بسزایی ایفا می کند. نظر به اهمیت موضوع، در این مطالعه به پدیدارشناسی انگیزه چادرخوابی گردشگران به منظور توسعه گردشگری استان گیلان پرداخته شد. مطالعه حاضر از نظر هدف مطالعه ای کاربردی توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی مبتنی بر رویکرد تفسیرگرایانه است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه ژرف با افراد دارای تجربه زیسته یعنی گردشگران چادرخواب استفاده شد. برای اعتبارسنجی تحلیل کیفی از روش هولستی استفاده شد و ضریب توافق مشاهده شده 631/0 برآورد شد. نمونه گیری با روش هدفمند انجام شد که درنهایت با سیزده مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از تحلیل کیفی پدیدارشناسی و نرم افزار MaxQDA استفاده شد. یافته های پژوهشی نشان داد انگیزه های اقتصادی، طبیعت دوستی، احساس ماجراجویی، عوامل فردی، ویژگی های شخصیتی گردشگران مهم ترین انگیزه های گردشگران چادرخواب است. همچنین این پدیده با چالش هایی نیز همراه است که ازجمله آن ها می توان به نبود اقامتگاه های مطمئن و امن، دسترسی محدود به اقامتگاه های بزرگ، نبود سیاست گذاری منسجم برای قیمت گذاری اقامتگاه ها، فقدان نظارت بر اقامتگاه های موجود، فقدان برنامه و عزم کافی برای اقامت گردشگران، فقدان اطلاع رسانی به گردشگران برای دسترسی به اقامتگاه و فرهنگ گردشگری پایین در کشور اشاره کرد.
The Water War between Kedah- Penang in Malaysia: The Relation in the Management of Sungai Muda Raw Water, 1965–1985(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
The aim of this study is to evaluate the degree to which the mentality and behaviour of the Kedah and Penang state administrations from 1965 to 1985 were impacted by the drawing of raw water from Sungai Muda, as a significant strategic factor. This article's goal is to explore the interactions between the two governments over raw water that they acquire from Sungai Muda. Additionally, it will assess the effects of Kedah's decision to permit Penang to use Sungai Muda's raw water. Based on previous studies, it was found that despite the issue's relevance and obvious connection to the current water supply dispute between the two states, researchers did not pay much attention to the management of raw water obtained from Sungai Muda by Kedah and Penang. Since it addresses issues that will still come up between the two states in light of the present water supply crisis, this study is relevant and important. The study used a qualitative methodology in addition to primary materials such as contract documents, archival records, and secondary sources such as books and articles. From the findings, it was observed that the use of raw water sources from Sungai Muda involves close engagement between the states of Kedah and Penang from 1965 to 1985. During this time, the state governments of Penang and Kedah played a crucial role in empowering the water supply sector in their respective states. The historical experience of Malaysia's water supply policy's consolidation in the twenty-first century adds a new dimension to the conversation about water issues in the country.
سنجش اَبَر چالش های حکمروایی زیست محیطی در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
1 - 14
حوزههای تخصصی:
چالش های محیط زیستی یکی از اساسی ترین مسائل شهر امروزی و حاصل تعارض و تقابل با محیط طبیعی است. یک عامل بسیار مهم که تاثیر تعیین کننده ای بر پایداری محیط زیستی جوامع شهری دارد، حکمروایی محیط زیستی شهر است که کلیه سیاست ها، اقدامات، طرح ها و برنامه های اجرایی در قلمرو شهر با اثرگذاری محیط زیستی را شامل می شود. هدف این پژوهش سنجش اَبَر چالشهای حکمروایی محیط زیستی در کلانشهر اهواز است. روش پژوهش، بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. شاخص های 18 گانه از میان 25 شاخص و منطبق با وضعیت بوم شناختی شهر تعیین و پرسشنامه تنظیم شد. در این پژوهش از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخص ها و با استفاده از مدل ویکور اقدام به رتبه بندی مناطق کلانشهر اهواز بر اساس چالش های حکمروایی محیط زیست شهری گردید.جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان، خبرگان و مدیران محیط زیست، پسماند، آبفا کلانشهر اهواز هستند. روش نمونه گیری، گلوله برفی است و داده ها با بهره گیری از پرسش نامه پژوهشگر ساخته در سال جاری گردآوری شده است. یافته ها نشان داد که مؤلفه های مدیریت فاضلاب های خانگی-تجاری (0.078)، زیرساخت های زیست محیطی(0.074) با اهمیت ترین و آلاینده های مغناطیسی (0.010) کم اهمیت ترین شاخص ها و در اولویت بندی مناطق، منطقه هشت به دلیل استقرار کارخانجات و صنایع سنگین و شرکت های حفاری، با بالاترین میزان آلودگی محیطی و چالش در مدیریت پساب های صنعتی مواجه است. همچنین نتایج نشان داده است که افزایش آگاهی زیست محیطی در بین شهروندان و مدیران و مدیریت پساب ها، آب های سطحی و پسماندها از پیشران های پیش نیاز حکمروایی زیست محیطی در مناطق مختلف شهر اهواز می باشند.
پارادایم پیشرفت و بایسته های اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
63 - 75
حوزههای تخصصی:
تحول اجتماعی و ویرایش متن جوامع، بدون داشتن اهداف خاص آن هم در سپهری معنایی که اصطلاحا بدان پارادایم گفته می شود امکان پذیر نمی نماید ولی اجرای هر پارادایمی مستلزم شکل گیری زیر نظام هایی است تا حصول هدف های آن در چهارچوبی مدیریت شود. پارادایم "پیشرفت" که حاصل تامل ایرانیان در مواجه با پارادیم "توسعه" و تلاش محققان ایران در یک قرن اخیر است، رفته رفته به درجه ای از بلوغ میل کرده که زمان فراهم آوردن زمینه های اجرای آن را طلب می کند. بدون تردید هر پارادایمی دارای ریشه های معرفتی، خاستگاه، دکترین و اهداف خاصی است و تحقق آن محتاج شکل گیری سه نظام حکمرانی، علمی، فلسفی و فرهنگی است. پارادایم "پیشرفت" را باید زبان ناملموس رفتاری انقلاب جامعه ایرانیان تفسیر و تدوین این زبان رفتاری را به سندی راهبردی، حاصل کار محققان ایران در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دانست. نتایح حاصل از فرایند طی شده در اندیشکده آمایش بنیادین که براساس روش تحلیل ژانت صورت گرفته نشان می دهد که:
* پارادایم پیشرفت تلاشی در تدوین آرمان های انقلاب ایران در قالب سندی راهبردی است.
* پارادایم پیشرفت در اجرا مستلزم ایجاد سه زیر "نظام علمی – فلسفی"، "حکمرانی" و "نظام فرهنگی" است.
*پارادایم پیشرفت براساس پنج اصل یعنی تعادل فضایی، راستی و درستی، زیست پذیری و تاب آوری سرزمینی، هویت مکانی و جمهور به دنبال دستیابی به فراورش مدنی است.
*محققان ایرانی در تالیف و تدوین شاخص ها واستاندارهای هر یک از این اصول باید همتی جدی مبذول دارند تا به توان میزان تحقق هریک از اهداف را درمقاطع زمانی ارزیابی نمود.
تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم در ایجاد امنیت پایدار در شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۱۴۲-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم یکی از ارکان مهم گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق دارد و این مسئله در مناطق مرزی دارای اهمیت دوچندان است. با توجه به اینکه یکی از راهکارهای ایجاد امنیت در نوار مرزی، توسعه اقتصادی منطقه است، بنابراین توسعه ژئوتوریسم در نوار مرزی کشور، حائز اهمیت است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم در ایجاد امنیت پایدار در شهرستان مریوان پرداخته شده است. در این تحقیق از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، نتایج حاصله از مصاحبه و مطالعات کتابخانه ای به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای تحقیق، ArcGIS، Expert Choice و SPSS بوده است. همچنین در این تحقیق از مدل های کامنسکو، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل SWOT استفاده شده است. با توجه به اهداف مورد نظر، این تحقیق در چند مرحله انجام شده است که در مرحله اول به شناسایی و ارزیابی ژئوسایت ها، در مرحله دوم به تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم بر اهداف توسعه پایدار و امنیت منطقه و در مرحله سوم به شناسایی عوامل موثر بر توسعه ژئوتوریسم پرداخته شده است. نتایج ارزیابی ژئوسایت های شناسایی شده بر اساس مدل کامنسکو نشان داده است که ژئوسایت های شهرستان مریوان پتانسیل بالایی جهت اهداف توسعه ژئوتوریسم دارند که توجه به آن ها می تواند با توسعه اقتصادی، توسعه زیست محیطی، توسعه زیرساخت ها و در نهایت با امنیت پایدار منطقه همراه باشد. همچنین نتایج حاصله از مدل SWOT نشان داده است که وجود ژئوسایت های کمیاب با وزن 08/0، نداشتن برنامه های توسعه ای بلندمدت با وزن 08/0، ایجاد امنیت پایدار در منطقه با وزن 091/0 و فصلی بودن اشتغال با وزن 058/0، به ترتیب به عنوان مهم ترین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدات توسعه ژئوتوریسم در شهرستان مریوان محسوب می شوند.