فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
22 - 40
حوزههای تخصصی:
From the geopolitics point of view, the city is considered a geographic space that a variety range of actors competes with each other for achieving power and benefits, and in this proceeding, economy and capital are in the spotlight. It can be said function of capital in urban space is much-expanded that causing the formation of contesting, so capital is studied in urban geopolitics. For this reason, capital is the major issue of this study and authors have tried to show how capital affects the spaces of urban geography with a critical approach. Ontologically, this study is descriptive-analytical research and has used library methodology to achieve the goals. Results demonstrate which, from a critical geopolitics point of view urban space is an important focus for presenting the appearance of spatial political economy, which in its framework a collection of spatial proceedings and functions of capital, is recognizable and displayable.
توسعه ادواری کلانشهر کرمانشاه و تحلیل آسیب پذیری زلزله از منظر پدافند غیر عامل با استفاده از مدل های تاپسیس و آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
483-466
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان کانون های جمعیتی و مراکز اجتماعی متناسب با شرایط سیاسی و موقعیت اقتصادی، ارتباطی مسیر رشد و توسعه را پیش گرفته اند و پذیرای جمعیت از اقصی نقاط محدوده و فرامحدوده خود می شوند و همین امر توسعه فیزیکی شهر را در ادوار مختلف تاریخی دست خوش تغییر و تحولات انسانی و طبیعی نموده است، عموما با گسترده ترین دخالت های نسنجیده انسانی در محیط طبیعی از جمله ساخت و سازهای بی رویه در حریم گسل، عدم توجه به مباحث پدافند غیرعامل در برنامه ریزی شهری، فقدان و یا بی توجهی به ضوابط و استانداردهای ساخت و ساز نیز تشدید می شود. کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله، به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب می گردد. لذا ضرورت توجه به توسعه شهری کارآمد و لزوم توجه به اندیشه های جدید شهرسازی و برنامه ریزی دفاعی شهر، برای رسیدن به اهداف پدافند شهری بسیار مهم به نظر می رسد. نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی به ویژه شهرها است. از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشورهای مختلف و به ویژه ایران نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خسارات اقتصادی و انسانی بوده است. در بسیاری از پژوهش های اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_ فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفه های محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخص های اثرگذار در هر مولفه، آسیب شناسی و پهنه های خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را باز تعریف ساخته است. در مقاله حاضر با بررسی های بنیادی و ارائه مبانی نظری در ارتباط با موضوع و محدوده مورد مطالعه نسبت به تشکیل پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری ArcGIS اقدام گردید و سپس با هدف ارزیابی میزان آسیب پذیری مناطق شهرداری کلان شهر کرمانشاه، متناسب با شرایط محدوده مورد مطالعه پرداخته شده است که در نهایت آسیب پذیری مناطق شهرداری کلانشهر کرمانشاه با توجه به اصول پدافندغیرعامل و معیارهای کمی و کیفی با استفاده از نرم افزار ArcGIS و مدل آنتروپی شانون در شناسایی مولفه های تاثیرگذارتر و همچنین مدل تاپسیس جهت شناسایی مناطق شهرداری با آسیب پذیری بیشتر به صورت نقشه پهنه آسیب پذیر مشخص گردید و به ترتیب مناطق8 و 4 و ... دارای کمترین آسیب پذیری شناخته شدند (منطقه 8 رتبه اول، منطقه 4 در رتبه دوم، منطقه 1 در رتبه سوم، منطقه 3 و 2 به طور مشترک رتبه چهارم، منطقه 5 رتبه پنجم، منطقه 6 رتبه ششم و منطقه 7 رتبه هفتم) و در ادامه با ارائه راهکارهایی سیر توسعه ادواری شهر و جهات توسعه کالبدی کلان شهر کرمانشاه براساس موقعیت مکانی محدوده با رویکردی به ملاحظات پدافندغیرعامل بررسی و ارائه راهکار صورت پذیرفته است.
متوازن سازی توسعه استانِ مرزی کرمانشاه بر مبنای مدل حکمروایی شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۹
41 - 67
حوزههای تخصصی:
استان های مرزی ایران همواره در فرآیند توسعه با نابرابری، عدم تعادل های فضایی و محرومیت مواجه بوده اند. این مقاله با هدف تعادل بخشی به روند رشد و توسعه شهرستان های استانِ کرمانشاه بر مبنای مدل حکمروایی شایسته ارائه شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی–توسعه ای است؛ جامعه پژوهش، کل استان کرمانشاه و نیز نمونه پژوهش در بخش تحلیل وضعیت تحقق حکمروایی، 101 مورد از کارکنان میانی و پایه ادارات کل سازمان های اجرایی مرتبط با آمایش استان می باشد. پژوهش در 2 مرحله انجام و تحلیل شده است. در مرحله اول، 11 شاخص موثردر روند رشد و توسعه شهرستان های استان مرزی کرمانشاه در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی، شناسایی، انتخاب و در قالب مدل تاپسیس تحلیل شده اند. در مرحله د وم، اصول 6 گانه حکمروایی شایسته ازطریق آزمون فریدمن و آزمونT بررسی و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد سطح توسعه یافتگی دارای شکاف عمیق بوده و ازیک طرف امکان رقابت پذیری اقتصادی در سطح محلی، منطقه ای، ملی و حتی با استان هم جوار در کشور عراق در حداقل قرارگرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد سه اصلِ مشارکت با مقدار 0.0001، کارایی با مقدار 0.019و اثربخشی با مقدار0.0016 از اصول حکمروایی شایسته، در استانِ مرزی کرمانشاه از شرایط عادی و مناسبی برخوردار نیستند. به همین منظور می توان از مهم ترین راهبردهای مؤثر جهت بهبود شرایط نتیجه گرایی، اثربخشی و مشارکت در استان کرمانشاه، به: تقسیم کار مناسب و تأکید بر شایسته سالاری، گزارش دوره ای از کیفیت ارائه خدمات در شهرستان ها به متولیان امور، تحقق الگوی متوازن توسعه چندمرکزی در استان، تهیه برنامه برای استفاده از ظرفیت هم جواری استان کرمانشاه با کشور عراق با توجه به اشتراکات دو کشور، اشاره نمود.
ارزیابی حساسیت زمین لغزش با استفاده از مدل های نسبت فراوانی و منطق فازی (مطالعه موردی: آزادراه خرم آباد-اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
103 - 116
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر زمین لغزش نقش مهمی در توسعه زیرساخت های ایمن و قابل دوام، شهرنشینی، کاربری زمین و برنامه ریزی زیست محیطی ایفا می کند. شناسایی و تعیین مناطق حساس و مستعد لغزش می تواند ضمن جلوگیری از بروز آسیب ها، زمینه را برای اجرای طرح های پایدارسازی دامنه ها فراهم سازد. هدف اصلی این مطالعه تهیه نقشه پراکنش زمین لغزش ها، شناسایی عوامل مؤثر بر لغزش و پهنه بندی خطر آن در آزادراه خرم آباد-اراک (قطعه خرم آباد تا بروجرد) است. بدین منظور با استفاده از تصاویر ماهواره ای و مطالعات میدانی نقشه پراکنش لغزش ها تهیه و با استفاده از مدل نسبت فراوانی (FR) عوامل مؤثر بر لغزش شامل شیب، لیتولوژی، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، کاربری زمین، بارندگی و فاصله از عوامل گسل و شبکه آبراهه ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. در این مطالعه به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش از روش منطق فازی (گامای 9/0) استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده نقشه خطر زمین لغزش حاصل به پنج طبقه، مناطق خطر بسیار کم (%55/18)، کم (%67/30)، متوسط (%51/26)، زیاد (%15/18) و بسیار زیاد (%12/6) تقسیم بندی و درنهایت با استفاده از منحنی Receiver Operating Characteristic (ROC) اعتبارسنجی شد. نتایج تحلیل منحنی ROC برای روش گامای فازی نشان داد که نقشه حساسیت زمین لغزش تهیه شده در منطقه موردمطالعه با سطح زیر منحنی 94/0AUC= دارای قدرت پیش بینی عالی است.
شناسایی مناسب ترین نقاط دیده بانی در پایش عرصه های منابع طبیعی با استفاده از تحلیل های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
137 - 154
حوزههای تخصصی:
شناسایی نقاط مناسب دیده بانی و پایش عرصه های منابع طبیعی برای تهدیداتی نظیر آتش سوزی با میدان دید وسیع یکی از مراحل اصلی پایش یک حوزه آبخیز با استفاده از تحلیل رؤیت پذیری سامانه های اطلاعات مکانی است. تعبیه برج های دیده بانی علاوه بر تشخصی تخریب های صورت گرفته دارای کاربردهای دیگری با توجه به توسعه تکنولوژی می باشند. در این تحقیق 30 روستای قرار گرفته در حوزه آبخیز چهل چای همراه با 26 نقطه با چشم انداز مناسب و قابل دسترس به عنوان نقاط مشاهده گر انتخاب شدند. بدین منظور، تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری منطقه موردمطالعه با استفاده از نرم افزار QGIS جهت تعیین درصد مناطق رؤیت پذیر انجام گرفت. رؤیت پذیری این نقاط در چهار سناریو (ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/1 متر و شعاع دید 1200 متر، ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/11 متر و شعاع دید 1200 متر، ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/1 متر و شعاع دید 10000 متر و ارتفاع نقطه مشاهده گر برابر 6/11 متر و شعاع دید 10000 متر) برای پایش غیرمستقیم حوزه آبخیز با استفاده از برنامه جانبی Viewshed در محیط نرم افزار QGIS موردبررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که برنامه جانبی Viewshed مکان یابی مناطق قابل رؤیت و غیرقابل رؤیت را از نقاط مشاهده گر با توجه به سناریوهای مختلف امکان پذیر می کند. به علاوه با ترکیب این نقاط با همدیگر می توان پوشش مناطق قابل دید برای پایش کل حوضه را افزایش داد. علاوه بر این، تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری یک روش بسیار مفید و کاربردی برای ارزیابی برج های مراقبتی و تعیین موقعیت بالقوه این برج ها است. درنهایت، علاوه بر تعیین برج های دیدبانی، رویکردهای مبتنی بر GIS که شامل تجزیه وتحلیل رؤیت پذیری و فناوری های سنجش ازدور می شود، با هدف برنامه ریزی بهینه سیستم های نظارتی از نظر اقتصادی، فنی و کاربردی، پیشنهاد می شود.
To Vote or Not to Vote: The Rights and Liberties of Voters in The Electoral System(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
1 - 21
حوزههای تخصصی:
Voting is one of the most significant ways for individuals to make a say in the government’s decision-making. A ballot is the bedrock to democracy which may be also argued as a formal expression of choice for a candidate or a proposed solution to an issue. The low turnout rate in the recent Malaysian by-election in Johor, Malacca and Sarawak as well as the 15th General Election (GE15) has led to the discussion on the rights to vote and not to vote. The primary issue to be addressed in this article is whether the right not to vote violates morality in the political context and whether or not such a right constitutes freedom of expression. Furthermore, the relationship between the state and the people will also be studied further in order to determine the responsibilities of the people. The primary objective of this article is to determine the relationship between low voter turnout rates from certain groups of communities and the validity of their decision to vote or not to vote in a legal and moral paradigm. The authors will collect data from primary and secondary sources such as books and journals related to the right to vote and not to vote in different political systems. The authors will also analyze data from books, journals, articles and more to make reasonable comparisons between the democratic system in Malaysia and in other countries that discuss the right not to vote.
Oil Price Manipulation as a Geoeconomic Weapon Against the Soviet Union / Russia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
66 - 90
حوزههای تخصصی:
In modern geopolitics economic warfare has become more and more significant. This paper examines a special segment of economic warfare: can oil price be manipulated and serve as an effective geopolitical (or geoeconomic) weapon, and if that is the case, under what conditions? This article demonstrates that the United States and its allies (mainly Saudi Arabia)—when certain economic, technological, and political conditions are fulfilled—may be able to achieve a considerable and lasting decline in oil prices to restrain the military/geopolitical activities of the Soviet Union/Russia that are deemed overly excessive. This paper analyses the relationship between the oil market and geopolitics in the last decade of the Cold War, when the oil price fell sharply contributing to the collapse of the Soviet economic and political system. Research results may prove useful in forming the geopolitical/geoeconomic strategy of superpowers, and it may be applied to forecast oil price fluctuations too.
جغرافیای سیاسی مناقشات در دریای چین جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
382 - 415
حوزههای تخصصی:
دریای چین جنوبی، به عنوان یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین منابع آبی جهان، در فضای پیچیده ژئوپلیتیکی به شمار می رود. این دریا اغلب، در معرض سوء تفاهمات و در برخی موارد تبلیغات جهت دار (پروپاگاندا)، بوده است. هدف این مقاله(چشم انداز)، فراهم سازی پس زمینه و اطلاعات اساسی درباره مناقشه در دریای چین جنوبی (که در واقع یک سری اختلافات است)، از منظر جغرافیای سیاسی، یعنی از منظر کشورهای ساحلی یا کشورهای که در یک پهنه آبی هم مرز است؛ و ادعاهای سرزمینی مربوطه آن ها بر سر فضاهای دریای چین جنوبی است(Agnew and et al,2015:4). به طور مشخص، این مقاله به مبانی مربوط به جغرافیای فیزیکی دریای چین جنوبی، و منشاء و توسعه ادعاهای مربوطه کشورهای ساحلی در مورد بخش هایی از دریای چین جنوبی، از جمله جزایر، صخره ها و ارتفاعات جزر و مدی[1] متمرکز خواهد بود.
پتانسیل سنجی مناطق آسیب پذیر در برابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: شهر رودهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
267 - 283
حوزههای تخصصی:
مخاطرات محیطی همواره با خسارات جانی و مالی زیادی همراه هستند و همین مسئله سبب شده است تا بررسی مخاطرات و شناسایی مناطق مخاطره آفرین دارای اهمیت زیادی باشد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به شناسایی مناطق مستعد وقوع مخاطرات طبیعی در محدوده شهری رودهن پرداخته شده است. در این پژوهش به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر، نقشه زمین شناسی 1:100000 و نقشه توپوگرافی 1:50000 منطقه و همچنین لایه های اطلاعاتی مختلف (لایه کانون های زمین لرزه، کاربری اراضی، خطوط ارتباط و خطوط گسلی) به عنوان اطلاعات تحقیق استفاده شده است. ابزار اصلی تحقیق شامل نرم افزار ArcGIS 10.2 و مدل های مورداستفاده در تحقیق نیز شامل مدل منطق فازی و مدل ANP بوده است. روش کار به این صورت بوده است که ابتدا بر اساس پارامترهای مختلف و مدل تلفیقی منطق فازی و ANP، مناطق مستعد وقوع مخاطره سیلاب و حرکات دامنه ای و همچنین مناطق آسیب پذیر در برابر زمین لرزه شناسایی شده است و در ادامه بر مبنای نتایج حاصله، نقشه مخاطرات محدوده شهری رودهن تهیه شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که شهر رودهن پتانسیل بالایی جهت وقوع مخاطرات طبیعی دارد و به صورت کلی بخش های غربی و شمالی شهر رودهن به دلیل نزدیکی به خطوط گسلی، کانون های زلزله و شیب زیاد، مستعد وقوع حرکات دامنه ای و همچنین دارای پتانسیل آسیب پذیری بالا در برابر زمین لرزه هستند. بخش های میانی منطقه به دلیل نزدیکی به رودخانه، ارتفاع و شیب کم مستعد وقوع سیلاب هستند، همچنین این مناطق نیز پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر زمین لرزه دارند.
ارتباط شاخص های پوشش گیاهی با رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
99 - 116
حوزههای تخصصی:
مخاطره آتش سوزی در ایران به طور فزاینده ای به یک ریسک جدی در طول سال تبدیل شده و محدود به چند ماه از سال نیست؛ بر این اساس پایش جنگل ها برای شناسایی و تعیین نواحی مستعد رخداد آتش سوزی ها گامی مؤثر برای توسعه سامانه های هشدار سریع است. این پژوهش با هدف ارتباط شاخص های پوشش گیاهی با رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران انجام شده است. در این پژوهش از داده های سنجنده MODIS ماهواره Terra شامل محصول آتش سوزی فعال (MOD14A2) و شاخص های پوشش گیاهی NDVI و EVI (MOD13A3) در بازه زمانی 2020-2001 استفاده شده است. نتایج نشان داد بیشینه رخداد آتش سوزی در نواحی رویشی ایران از اواخر فصل بهار تا اوایل فصل پاییز رخ می دهد. روند افزایشی رخداد آتش سوزی در دوره گرم سال با افزایش دما، کاهش رطوبت و ذوب زودهنگام برف در فصل بهار و در فصل پاییز هم زمان با خزان پوشش گیاهی و شروع دیرهنگام بارش های پاییزی مرتبط است. بیشینه متوسط ارتفاعی رخدادهای آتش سوزی در ناحیه رویشی ارسباران با 1791 متر در ماه اکتبر و بیشینه ارتفاعی رخدادهای آتش سوزی در ناحیه ایرانی-تورانی با 1565 متر در ماه اوت مشاهده شده است. توزیع فضایی شاخص های NDVI و EVI حاکی از آن است که تراکم پوشش گیاهی در شدت و گسترش آتش سوزی تأثیرگذار بوده و شرایط را برای گسترش آتش سوزی ها فراهم می سازد به گونه ای که مناطق بایر با پوشش گیاهی کم در مرکز، شرق و جنوب شرق ایران تقریباً بدون رخداد آتش سوزی و بیشینه رخداد آتش سوزی های فعال در شمال، غرب و شمال غرب ایران مشاهده شده است.
ارزیابی و بررسی اثر ریزگردهای بیابانی بر عملکرد کمی و کیفی پرتقال تامسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور ارزیابی تأثیر ریزگردهای بیابانی بر عملکرد کمی و کیفی میوه پرتقال، رقم تامسون، آزمایشی مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تیمار و سه تکرار در سال 1399-1398 در دزفول اجرا گردید. تیمارها شامل 1) گردوخاک جاده ای و ریزگرد بیابانی، 2) ریزگردهای بیابانی، 3) شستشو پس از وقوع ریزگرد و 4) شاهد به دور از ریزگرد بودند. خصوصیات شیمیایی و عملکردی درختان پس از اعمال تیمارها اندازه گیری شد که شامل کلروفیل های a و b، محتوای آب نسبی برگ، تعداد میوه، قطر و وزن میوه، مواد جامد محلول میوه و عملکرد نهایی درخت بودند. نتایج نشان داد که در تیمارهای گردوخاک جاده ای و تیمار ریزگرد بیابانی کلروفیل a به ترتیب 21 و 11 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. همچنین کلروفیل b نیز به همین مقدار نسبت به شاهد کاهش یافت. قطر میوه نیز در تیمار ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 20 درصد کاهش یافت. تعداد میوه در درخت نیز در تیمارهای گردوخاک و ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 22 و 20 درصد کاهش یافت. در عملکرد محصول هر درخت نیز در تیمارهای گردوخاک جاده ای همراه با ریزگرد بیابانی و تیمار دوم که فقط ریزگرد بیابانی بود، نسبت به شاهد به ترتیب 22 و 17 درصد کاهش یافت. مقایسه میانگین توکی نشان داد که اختلاف همه ی خصوصیات کمی و کیفی بین تیمارها معنی دار بود و ریزگردها بر عملکرد درختان پرتقال تامسون اثر منفی و کاهشی می گذارد؛ اما شستشوی درختان پس از وقوع ریزگردها باعث حذف اثرات ریزگرد بر عملکرد درختان شده و حتی نسبت به شاهد نیز افزایش یافت؛ به طوری که شستشو باعث شد تا عملکرد محصول پرتقال نسبت به تیمارهای اول و دوم گردوخاک جاده ای و ریزگرد و همچنین شاهد به ترتیب 40، 35 و 12 درصد افزایش یابد. می توان نتیجه گرفت که اگرچه ریزگردهای بیابانی و گردوخاک جاده ای موجب کاهش عملکرد میوه پرتقال تامسون می-شود، اما شستشوی آن باعث جبران خسارت شده و ازلحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه خواهد بود.
تعیین اثرگذاری هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا- ارس بر امنیت زیست محیطی ایران با استفاده از روش مکتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
62 - 89
حوزههای تخصصی:
رودها در تامین امنیت آب کشورها و فرایند امنیت ثبات و توسعه و به فراخور نقش و کارکردشان در جهت دهی به مناسبات هیدروپلیتیک آنها نقش آفرین هستند و رود ارس طی دو دهه گذشته در کانون توسعه و مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای واقع در این حوضه آبریز قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر این پرسش استوار است که مواضع بازیگران کلیدی در مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا- ارس بر امنیت زیست محیطی ایران چه بوده است؟ برای این منظور از روش مکتور برای استفاده از مواضع بازیگران و سنجش قدرت آن استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد در مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا- ارس کشورهای ترکیه و ارمنستان بیشترین اثرگذاری و کشورهای ایران اثرپذیری بسیار بالا و آذربایجان اثرگذاری بسیار پایینی نسبت به از کشورهای بالادست حوضه آبریز کورا- ارس دارند. در این میان، ترکیه بازیگر مسلط مناسبات هیدروپلیتیک این حوضه آبریز است. نتایج حاصل گویای آن است رشد جمعیت، صنایع، سدسازی های بی رویه کشورهای بالادستی، تغییر اقلیم، آلودگی رودخانه، تغییر اقلیم و ناپایداری آن، برداشت های بی رویه از رودخانه و تغییر الگوی کشاورزی از عوامل محدودکننده آب رودخان های کورا- ارس و به دنبال آن باعث تنش در این حوضه می شود و از این رو سرانه آبی این حوضه آبریز کاهش پیدا کرده که بر تشدید کمبود آب می افزاید و ادامه این باعث بحران هیدروپلیتیکی که می تواند پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خود امنیت ملی به ویژه ایران را به مخاطره افکند.
واکاوی سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب روستاهای واقع در حوضه آبخیز گرگان رود استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۱۳۷-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری فضایی در خصوص مدیریت ریسک سیلاب به یک سری اعمالی گفته می شود که برای دستیابی به یک راه حل منطقی در کاهش آسیب های ناشی از سیلاب همچنین کاستن از گسترش سیلاب می باشد. هدف پژوهش حاضر واکاوی سیاست گذاری مدیریت ریسک سیلاب برای روستاهای واقع در حوضه آبخیز گرگان رود و بررسی میزان بهره مندی آنها از شاخص های سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب بوده است که جامعه آماری پژوهش حاضر همان طور که در هدف پژوهش مشهود است متخصصین، اعضا کارگروه مدیریت ریسک استان و مدیران جوامع روستایی واقع در حوضه آبخیز گرگان رود می باشد. در همین راستا جهت دست یابی به هدف پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته که دارای ضریب آلفای کرون باخ 82 درصدی است استفاده شده است که جامعه نمونه هدف این پرسشنامه در دو سطح 30 نمونه متخصصین امر در سطح کشور که اعضای هیات علمی و فارغ التحصیلان مقطع دکتری و اعضا کارگروه مدیریت ریسک استان و جامعه نمونه در سطح محلی را 20 نفر از مدیران روستاهای واقع در محدوده مورد مطالعه را تشکیل داده است که برای تجزیه و تحلیل از مدل آماری تحلیل عاملی و سیستم استنتاج فازی (FIS) بهره گرفته شده است که نتایج بخش تحلیل عاملی حاکی از آن است که گام ششم سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب که به ارزیابی و ارزشیابی سیاست گذاری فضایی پرداخته است با اهمیت ترین گام ها بوده است. شاید علت آن هم این مقوله است که از نظر سیاست گذاران ارزیابی و ارزشیابی مسئله بسیار با اهمیتی می باشد که منجر به کاهش اشتباهات در سیاست گذاری های آینده و عدم رها شدن سیاست ها پس از تدوین و اجرا می باشد که خود منجر به کاهش میزان اثرگذاری سیاست ها پس از طی مدتی و تکرار شدن کم و کاستی های سیاست کونی در سیاست گذاری های آینده می شود. نتایج بخش فازی (FIS) نشان دهنده عدم بهره گیری مدیران از این شاخص ها در تدوین راهبرد سیاست گذاری فضایی مدیریت ریسک سیلاب منطقه مورد مطالعه بوده و میل بیشتر آنها به اقدامات نقطه ای و عدم درک نیاز مدیریت ریسک سیلاب به مقوله فضا می باشد.
تحلیل قدرت منطقه ای حزب الله لبنان در ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
114 - 148
حوزههای تخصصی:
همواره در معادلات منطقه ای جغرافیایی ، بازیگران منطقه ای در تلاشند قلمرو ژئوپلیتیکی خود را گسترش دهند . در این میان همواره کشورهای ترکیه ، عربستان ، قطر و ایران در راستای افزایش نفوذ و قدرت گیری در این معادلات هر یک از تاکتیک های خاص و گروه های مختلف استفاده نمودند که در این زمینه در طی سال های اخیر حزب الله لبنان که از مهمترین همپیمانان جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود ، توانسته به پیروزی های چشم گیری دست پیدا کند و به موازنه آن جایگاه ژئوپلیتیکی ایران را نیز گسترش دهد . در همین زمینه پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و کاربردی به قدرت منطقه ای حزب الله در ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیک ایران پرداخته است . جامعه آماری پژوهش از کلیه کارشناسان نظامی و ژئوپلیتیک تشکیل شده که حجم نمونه آن تعداد 40 نفر تخمین زده شد .در راستای تحلیل یافته ها نیز از آزمون های بینومال تست ، میانگین و همبستگی پیرسون در نرم افزار spss استفاده گردید . پرسش اصلی پژوهش حاضر این مساله است که چه رابطه ای میان قدرت منطقه ای حزب الله و ارتقاء جایگاه ژئوپلیتیک ج ا ایران وجود دارد؟ نتایج نشان داد که میان قدرت منطقه ای حزب الله و خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه و کاهش نفوذهای عربستان ، اسرائیل ، امارات و قطر رابطه مستقیمی وجود دارد و افزایش قدرت حزب الله پیروزی ایران در بحران سوریه و معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه را در پی داشته است .
تحلیل فضایی شاخص های مورفوتکتونیکی بر اساس کانون زلزله ها و عملکرد گسل های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه مسئول آزاد شدن انرژی درونی زمین، به صورت نقطه ای است. انرژی آزاد شده در کانون زلزله ها به صورت سطحی گسترش می یابد و سطوح ارضی را متأثر می سازد. در علوم زمین برای بررسی اثرپذیری سطوح ارضی از فعالیت های نئوتکتونیکی، از شاخص های مورفوتکتونیکی استفاده می شود. در این مقاله برای سنجش وضعیت فعالیت های نئوتکتونیکی سطوح ارضی ایران، در قالب زون های مورفوتکتونیکی، علاوه بر استفاده از حوضه هایی که بر اساس شاخص های مورفوتکتونیکی در مورد وضعیت تکتونیکی آن ها قضاوت شده است، از انرژی ثبت شده در کانون زلزله های 2009-1900 و همچنین وضعیت قرارگیری حوضه نسبت به گسل ها استفاده شده است؛ به این منظور ابتدا داده های زمین لرزه ای 110 ساله ایران، طی فرایند برنامه نویسی در متلب، ابتدا از حالت نقطه ای به حالت سطحی و سپس به رستری تبدیل گردید. علاوه بر آن با توجه به منابع اسنادی گسل های اصلی ایران در سه نوع تقسیم و تحلیل گردید. اسناد حوضه ای مربوط به شاخص های مورفوتکتونیکی ایران در غالب واحدهای مورفوتکتونیکی تحلیل و تفسیر گردید. نتایج دال بر این است که الف) مقدار انرژی آزاد شده از زمین لرزهها نمی تواند در ارزیابی شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه ها نقش زیادی داشته باشد. ب) قرارگرفتن حوضه در حریم گسل های کواترنری و لرزه ای جوان، تأثیر بسیار زیادی در منعکس شدن فعالیت های تکتونیکی در شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه داشته است. ج) مجاورت حوضه های نیمه فعال با حوضه های فعال، یا مجاورت حوضه های غیرفعال با حوضه های نیمه فعال میتواند ناشی از حد آستانه شاخص هایی باشد که برای برآورد وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضه ها استفاده می شود.
بررسی کیفی وضعیت اثر مخاطرات طبیعی بر روی کارخانه های صنعتی با تاکید بر صنایع نفت و گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
183 - 208
حوزههای تخصصی:
با افزایش تعداد کارخانه های فرآیندی به دلیل نیاز جوامع بشری به محصولات این کارخانه ها، دسته جدیدی از حوادث ناشی از انواع خرابی های رویداده در آنها و تاثیر مخرب این رویدادها بر روی جوامع و محیط زیست و اقتصاد مشاهده شده است. افزایش حوادث ناشی از تاثیر مخاطرات طبیعی بر روی صنایع و تحمیل هزینه بسیار به جوامع و دولت ها، و آسیب پذیری بالای صنایع مذکور و نواحی شهری به این دسته از رویدادها، نیاز به توجه به این دسته از رویدادها را بیشتر نمود. با اینحال همچنان در بسیاری از مناطق دنیا به این موضوع آنچنان که باید پرداخته نشده است و همچنان با این دیدگاه که احتمال وقوع این قبیل حوادث بسیار ناچیز می باشد از پرداختن به آن و همچنین تعریف و پذیرش مسئولیت در برابر آن شانه خالی می شود و این درحالیست که فراوانی و توسعه روزافزون این رویدادها نشان داده شده است. در این مقاله با اتکا به آمارهای موجود به ارزیابی و مقایسه تبعات مخاطرات طبیعی منجر به رویداهای طبیعانه پرداخته می شود. منظور از رویدادهای طبیعانه، حوادث فناورانه ناشی از مخاطرات طبیعی می باشد که به عنوان رویدادهایی با پیامد بالا و احتمال پایین در نظر گرفته می شوند و می توانند یک ناحیه وسیع را تحت تاثیر قرار دهند و منجر به حوادث بزرگ و زنجیره وار شوند. بعد از معرفی و دسته بندی رویدادهای طبیعانه، مقایسه ای از توزیع و تبعات این رویدادها در ایران و جهان بر اساس مقالات و تحقیقات موجود صورت پذیرفته است. این تحقیقات نشان می دهد که بر خلاف مخاطرات طبیعی به رویدادهای طبیعانه در کشور توجه لازم نشده است. این در حالیست که هم تنوع کارخانه ها و سازه های صنعتی در ایران بسیار زیاد است که شرایط موجود و نیز روال تعمیر و نگهداری آنها مناسب نیست و هم بررسی آمار جمع آوری شده در این تحقیق نشانگر پتانسیل بالای وقوع حوادث فناورانه در کشور می باشد. در نهایت برای گام اول در راستای افزایش سطح آمادگی برای رویدادهای طبیعانه مرور تجارب موثر جهانی توصیه می شود. شناسایی و دسته بندی این صنایع، تدوین اطلاعاتی که در گزارشات ایمنی آنها باید وجود داشته باشد و نیز بررسی سناریوها و لحاظ کردن اثر دومینویی پیشنهاد شده و توصیه هایی در این راستا مدون شده است.
ارزیابی ریسک مرگ و میر ناشی از تنش گرمایی در کلانشهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
131 - 148
حوزههای تخصصی:
تنش های گرمایی یکی از عوامل خطر در مرگ و میر به شمار می رود. هدف پژوهش، شناخت پتانسیل شاخص جهانی آب و هوای حرارتی (UTCI) به عنوان شاخص خطر سلامت مرتبط با گرما در ایران است. با استفاده از 32 سال داده های روزانه هواشناسی، مقادیر UTCI در صدک های مختلف برای شناسایی دوره های مرگ و میر بیش از حد در پنج شهر تهران، اهواز، مشهد، شیراز و اصفهان در فصل تابستان تعریف شد. الگوهای فراوانی طبقات شاخص UTCI تابستانه شناسایی شد. آستانه صدک های مقادیر حداقل و حداکثر شاخص برای هر ایستگاه استخراج شد. نتایج پژوهش نشان داد مقادیر تابستانی شاخص بین 4/55 تا 9/1- درجه سانتیگراد متغیر است. در مجموع 08/18% دمای شبانه (دمای حداقل شاخص اقلیم حرارتی) و 64/97 % دمای روزانه (دمای حداکثر شاخص اقلیم حرارتی) روزهای مورد مطالعه همراه با تنش گرمایی بوده است. در طول دوره مورد مطالعه 10 درصد روزهای تابستان در شرایط مرتبط با مقادیر حداکثر شاخص UTCI در سه کلاس تنش گرمایی قوی، بسیار قوی و شدید قرار دارند. همبستگی با داده های مرگ و میر از 5 ایستگاه نشان داد که رابطه بین UTCI و تعداد مرگ و میر بستگی به آب و هوای زیستی ایستگاه دارد و تعداد مرگ و میر در شرایط تنش گرمایی بسیار قوی و شدید افزایش می یابد، یعنی زمانی که UTCI بالای 38 و 46 درجه سیلسیوس است. برازش رده های تنش گرمایی بر تعداد مرگ و میرها با روند تابع LOWESS نشان داد پراکندگی مرگ و میر در راستای شاخص UTCI ماهیت متنوعی داشته و بصورت اشکال بالابر V-، U-، J دیده شد. میزان افزایش مرگ و میر بستگی به سطوح تنش گرمایی دارد و در حدود 35 درجه سیلسیوس و بالاتر، یعنی ورود به محدوده رده تنش گرمایی متوسط شاخصUTCI ، افزایش مرگ و میر مشهود است.
مولفه های موثر در برساخت هویت سرزمینی در عصر هخامنشیان مبتنی بر اندیشه پادشاهی فره ایزدی در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
نگاه غیرتعمیم گرا به هویت سرزمینی و وابسته دانستن آن به اندیشه های سیاسی در سالیان اخیر در مطالعات جغرافیای سیاسی انتقادی مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا مبدا اولیه وابسته دانستن مفهوم هویت سرزمینی به دولت؛ به اندیشه های هگل باز می گردد. از نظر وی هویت سرزمینی صورت عقلانی اندیشه برساخت شده توسط دولت در روی زمین می باشد که در هر جابه جایی از تاریخ شکلی از این پدیدار ظاهر می گردد. در این راستا اندیشه سیاسی رهبر فره ایزدی یکی از عناصر مهم در ساخت هویت سرزمینی در عصر هخامنشی بود که در طی آن رهبران سیاسی برگزیده خدا بر روی زمین دانسته شده و در سایه وجودی او امکان شکل یابی انسجام اجتماعی و تداعی یک قلمرو سیاسی میسر گردید. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تحلیل محتوای متون تاریخی مولفه های موثر در برساخت هویت اجتماعی در عصر هخامنشیان در چارچوب دیدگاه پدیدارشناسی روح هگل تبیین گردد. یافته های تحقیق بیان گر آن است که برساخت آگاهی نسبت به جایگاه پادشاه در عصر هخامنشی حاصل یک سنتز تاریخی بود که تفسیر سنتی از پادشاهان مقتدر جای خود را به پادشاه منتسب به اهورمزدا می دهد. این مشروعیت قدسی قادر گردید جمعیت نامتجانس تابع حکومت هخامنشیان را در قالب یک هویت مشترک یکپارچه نماید. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی هخامنشیان با حکومت های پیرامونی به ویژه دولت- شهرهای یونانی جلوه ای از تعارض اندیشه پادشاه فره ایزدی با اندیشه های معارض بود که در برساخت انسجام سرزمینی مردم ایران موثر بود.
تحلیل سینوپتیک اثر کم فشارهای بریده در بارش سنگین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
205 - 232
حوزههای تخصصی:
بارش های سنگین امروزه به خاطر مخاطرات و خسارات وارده، از جنبه های مهم در مطالعات آب و هوایی هستند. کم فشارهای بریده با ایجاد ناپایداری جوی در رخداد بارش سنگین در ایران تأثیرگذار هستند. در این راستا ابتدا متغیرهای آب وهوایی دما، بارش و ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال جو در ارتباط با تشکیل کم فشارهای بریده طی دوره (2018-1986) بررسی شد. سپس جهت پیش نگری تغییرات رخداد کم فشار بریده درآینده و اثر آن بر بارش سنگین، از پایگاه داده ECMWF نسخه ERA-Interim و مدل های CMIP5 با رویکرد ریزمقیاس نمایی CORDEX تحت دو سناریوی انتشار خوش بینانه RCP4.5 و بدبینانه RCP8.5 تا سال 2099 استفاده شد. نتایج نشان داد که در سناریوی RCP4.5 افزایش بارش به میزان حداقل 41/2 میلی متر و در سناریوی RCP8.5 کاهش بارش حداکثر به میزان 91 میلی متر برآورد شد. ناهنجاری های فشار سطح 500 هکتوپاسکال براساس RCP4.5 و RCP8.5 به میزان 5/61 و 5/92 ژئوپتانسیل متر افزایش خواهد داشت. کمترین فراوانی رخداد کم فشار بریده در سال های 1995 و 1996 به تعداد 10 رخداد، و بیشترین رخداد در سال های 1986 با 30 رخداد بوده است. با افزایش دمای هوا و پیش روی پرفشارجنب حاره ای به سمت عرض های بالا، محل تشکیل و مسیر حرکت کم فشارهای بریده در دوره 33 ساله به سمت عرض های جغرافیایی شمالی تر کشیده شده اند که می تواند شواهدی از اثرات تغییر اقلیم در ایران باشد. وجود رابطه مستقیم معنادار بین فراوانی رخداد کم فشار بریده و بارش سنگین در سطح خطای 5 درصد تأیید شد. همچنین میزان تأثیر کم فشارهای بریده در فراوانی بارش سنگین ایستگاه های ایران به ویژه ایستگاه های شمالی چشم گیرتر بوده است.
مرور نظام مند رویکردها و روش های ارزیابی تاب آوری سیل در محیط های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
19 - 40
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و شهرسازی دو عامل اولیه در افزایش خطر سیل در مناطق شهری به شمار می روند. هم زمان با گسترش روز افزون شهرنشینی در بسیاری از شهرها تغییرات کاربری زمین منجر به افزایش حجم رواناب های سطحی و تغییر رژیم های سیلابی رودخانه ها شده است. از این رو سیل شهری یکی از مخاطراتی است که به طور مستقیم و غیر مستقیم آثار زیان بار خود را بر شهرهای مختلف ایران وارد ساخته است. از آنجا که تاب آوری با ترکیب مؤلفه های مختلف درک جامعی از شرایط فراهم می سازد می تواند در ایجاد ابزارهای مدیریت ریسک سیل شهری مثمر ثمر باشد. برای این که بتوان از مفهوم تاب آوری به طور مؤثر در فرایند تصمیم گیری و مدیریت سیلاب های شهری استفاده کرد، لازم است تاب آوری شهر در برابر مخاطره سیل موردسنجش و ارزیابی قرار گیرد. با وجود این، سنجش تاب آوری در محیط های شهری در برابر سیل به دلیل عدم شفافیت لازم در زمینه رویکردهای روش شناختی با چالش جدی مواجه است. بر این اساس در این مطالعه با مرور نظام مند و فراتحلیل مطالعات انجام شده در زمینه ارزیابی تاب آوری محیط های شهری در برابر سیل رویکردها و روش ها در این زمینه مورد واکاوی قرار گرفته است. مطابق یافته های تحقیق روش های ارزیابی تاب آوری محیط های شهری در برابر سیل، به سه دسته کمی، نیمه کمی و کیفی تقسیم می شوند. روش های کیفی از تنوع کمتری نسبت به روش های کمی برخوردارند و غالباً شامل روش مصاحبه گیری و چارچوب های مفهومی نظری می شوند. غالب روش های ارزیابی در این زمینه روش های کمی و نیمه کمی هستند که می توان آن ها را در دو دسته پرکاربرد یعنی روش های مبتنی بر شبیه سازی و روش های مبتنی بر شاخص سازی جای داد. در رویکرد مبتنی بر شبیه سازی به طورکلی از مدل سازی هیدرولوژیکی و شبیه سازی سیلاب استفاده می شود. روش های مبتنی بر شاخص سازی در شکل های متفاوت توسعه یافته اند اما به طورکلی از اصول یکسانی پیروی می کنند و می توان از آن ها برای تحلیل تاب آوری دیگر انواع مخاطرات در عرصه های جغرافیایی نیز استفاده کرد.