فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
334 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین تاثیرات بین قابلیت های پویا (موسوم به DC)، آینده نگری استراتژیک (موسوم به SF) و یادگیری سازمانی (موسوم به OL) از طریق مرور سیستماتیک و تحلیل بیلبیومتریک است که مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پایگاه های داده حاصل از جستجو و فهرست بندی بوده و روش تجزیه تحلیل، ابزارها و نقشه های علم سنجی با استفاده از نرم افزارهای VOSviewerبوده است تعداد مقالات مورد بررسی، 423 مقاله منتشر شده در پایگاه وب آو ساینس ، اسکوپوس و گوگل اسکولار است.سازمان ها باید تغییرات را با تقویت قدرت رقابت خود، از طریق تعدیل قابلیت های موجود یا به دست آوردن قابلیت های جدید برطرف سازند. در این بین، «آینده نگری استراتژیک» اطلاعات و بینش های ارزشمندی در مورد تحولات یا تغییرات آتی در محیط کسب وکار سازمان ارائه می دهد. بعد از آن، «یادگیری سازمانی» اطلاعات به دست آمده را در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک ادغام می کند. گنجاندن مفاهیم «آینده نگری استراتژیک» و «یادگیری سازمانی» در چارچوب «قابلیت های پویا» بسیار مهم و حیاتی به نظر می رسد. سویه های تحقیقاتی شناسایی شده و جهت گیری تحقیقات آینده، می تواند محققان و متخصصان را برای ایجاد رویکردهای جدید در حوزه های مورد بررسی و ترکیب آن ها به منظور آن ها جای زیادی برای توسعه علمی و عملی دارد. جهت پر کردن این شکاف نیاز است تا با ترکیب حوزه های بدست آمده خلاهای موجود را پر کرد. یکی از کاربردهای عملیاتی قابلیت های پویا، تسهیلِ بهبود عملکرد و حفظ ثبات ,و تاب آوری سازمان می باشد.
تاثیر الهام مشتری بر وفاداری مشتری با نقش تعدیل گری بازاریابی چریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
157 - 176
حوزههای تخصصی:
مفهوم الهام بخشیدن به مشتریان، به فعالان در صنعت خرده فروشی این امکان را می دهد که قصد خرید و وفاداری مشتریان را افزایش دهند. این مقاله قصد دارد با استفاده از چارچوب مفهوم الهام گیری مشتری که با نظریه انتقال تأثیر و نظریه طبقه بندی نوآوری تکمیل شده است، سهم نوآوری درک شده کانال های مختلف فروش در الهام بخشیدن به مشتریان و ایجاد وفاداری مشتری را به کمک درنظرگرفتن استراتژی بازاریابی چریکی به عنوان متغیر تعدیلگر موثر بر رابطه بین نوآوری درک شده کانال های فروش و الهام گیری مشتری در کانال های متنوع فروش و بازاریابی، در صنعت خرده فروشی بررسی نماید.تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی است و ماهیتی توصیفی- پیمایشی دارد. جامعه مورد مطالعه پژوهش، مشتریان محصولات ابزارآلات برند رونیکس در شهر تهران بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار 3 Smart PLS استفاده گردید. با تحلیل داده های گردآوری شده مشخص شد فرضیه اول پژوهش مبنی بر تأثیر مثبت نوآوری ادراک شده کانال فروش بر الهام گیری مشتری، فرضیه دوم مبنی بر تأثیر مثبت الهام گیری مشتری بر الهام دهی مشتری، فرضیه سوم مبنی بر تأثیر مثبت الهام دهی مشتری بر وفاداری مشتریان و فرضیه چهارم مبنی بر تعدیلگری مثبت بازاریابی چریکی بر رابطه بین نوآوری ادراک شده کانال فروش و الهام گیری مشتری مورد تأیید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثرات متقابل بین حالات الهام مشتری وجود دارد و می توان نقش نوآوری ادراک شده کانال فروش و وفاداری مشتری را به عنوان پیش زمینه ها و پیامدهای الهام به ترتیب مورد تأکید قرار داد.
تاثیر هویت و تصویر برند بر ارزش ویژه برند با نقش میانجی دلبستگی، نگرش،اعتماد و تعهد به برند (مطالعه موردی، مصرف کنندگان لوازم خانگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
265 - 294
حوزههای تخصصی:
هدف: در بازارهای رقابتی حاضر، ایجاد ارزش ویژه برند قدرتمند برای موفقیت مالی یک شرکت امری ضروری است. ادبیات موجود هنوز فرآیند نفوذ و تاثیر تصویر برند بر ارزش ویژه برند را شناسایی نکرده است. بنابراین شناسایی عوامل بالقوه ارزش ویژه برند و روابط میان آن ها مانند دلبستگی به برند، نگرش به برند، تصویر برند بسیار مهم است. تصمیم گیرندگان می توانند توجه بیشتری به این محرک ها داشته باشند تا ارزش ویژه برند را تقویت کنند بنابراین این پژوهش با هدف توسعه دانش در ارتباط با هویت برند، تصویر برند، دلبستگی، نگرش، اعتماد و تعهد به برند و بررسی تاثیر آن ها بر ارزش ویژه برند در صنعت لوازم خانگی و ارائه راهکارهایی برای افزایش ارزش ویژه ی برند اجرا شد. صنعت لوازم خانگی از این جهت انتخاب شد که این صنعت برای کشورهای در حال توسعه که درآمد متوسطی دارند بسیار جذاب است. همچنین در این مطالعه به ارائه مدل مفهومی که روابط بین ادراکات مشتریان نسبت به تصویر و هویت برند و ارزش ویژه برند را نشان می دهد پرداخته است.روش: فلسفه پژوهش؛ اثبات گرا، هدف؛ توصیفی، جهت گیری؛ کاربردی و استراتژی؛ پیمایش است. نمونه آماری تحقیق مصرف کنندگان یک برند ایرانی فعال در صنعت لوازم خانگی است. از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده گردبد.
واکاوی رفتار صادراتی شرکت های صادرکننده چای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی شناسایی و سطح بندی شاخص های موثر بر رفتار صادراتی شرکت های صادرکننده چای با استفاده از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری است.روش: این پژوهش از نوع کاربردی توصیفی است. جامعه آماری شرکت های صادرکننده ی چای در استان گیلان است که به دلیل تعداد پایین این شرکت ها از روش سرشماری استفاده گردید. پاسخ دهندگان به پرسشنامه مدیران ارشد شرکت ها بودند که تعداد ۵۷ نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که معیار های مورد مطالعه در پرسشنامه از طریق پیشینه کاوی و مطالعه چارچوب نظری شناسایی شدند. تعداد ۳۳ شاخص در ابتدا انتخاب گردید و با طراحی پرسشنامه اولیه از طریق این شاخص ها در نهایت ۱۶ شاخص به تأیید نهایی رسید. در پرسشنامه ی دوم نیز که برای تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری طراحی گردید از ۱۶ شاخص نهایی برای سطح بندی استفاده گردید.یافته ها: شانزده معیار نهایی با استفاده از این روش در هفت بخش، سطح بندی شدند. با توجه به تحلیل نهایی ، دوازده شاخص به عنوان متغیر های دوگانه انتخاب شدند، یعنی دارای قدرت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بالایی هستند. دو شاخص نیز به عنوان متغیر های تأثیرپذیر و دو شاخص به عنوان متغیر های تأثیرگذار انتخاب شدند.نتیجه گیری: از شانزده شاخص موثر، شاخص جذاب بودن بازار های خارجی و استراتژی مداری شرکت به عنوان مهم ترین عوامل شناسایی گردیدند. در ادامه با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاداتی برای بهبود رفتار صادرکنندگان چای استان گیلان ارائه گردید که مهمترین آنها با توجه به سطوح ارائه شده شامل تعیین نقشه ی صادراتی، بازاریابی با توجه به بازار کشورهای هدف و استفاده از تجارت الکترونیک می باشند.
بررسی نقش سبک زندگی و دوره زندگی در رابطه بازاریابی رسانه های اجتماعی و قصد خرید (مورد مطالعه مصرف کنندگان محصولات چرم درسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
144 - 160
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از اصلی ترین رسانه های ارتباط جمعی، نقش بسیار مهمی در تأثیرگذاری بر نگرش و رفتار مصرف کنندگان ایفا می کنند. در این پژوهش، تأثیر بازاریابی در شبکه های اجتماعی بر قصد خرید مصرف کنندگان مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین نقش متغیرهای سبک زندگی و دوره زندگی به عنوان عوامل تعدیل کننده این رابطه مورد ارزیابی قرار گرفته است. جامعه آماری را دنبال کنندگان صفحه برند چرم درسا در شبکه اجتماعی اینستاگرام تشکیل می دادند. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر محاسبه شد. روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی بوده زیرا به دنبال جمع آوری اطلاعات واقعی و مفصل از پدیده مورد نظر است. در این پژوهش داده ها از طریق پرسش نامه با طیف لیکرت جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بازاریابی در شبکه های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر قصد خرید مصرف کنندگان دارد. همچنین این متغیر بر سبک زندگی مصرف کنندگان نیز تأثیرگذار است. بازاریابی رسانه های اجتماعی با نقش میانجی در سبک زندگی به معنای این است که این رسانه ها تأثیرگذاری بیشتری بر فرایند تصمیم گیری مصرف کننده دارند. این رسانه ها می توانند سبک زندگی را به نحوی شکل دهند که باعث تقویت قصد خرید مصرف کننده شود. همچنین، با نقش تعدیلگر در دوره زندگی، رسانه های اجتماعی ممکن است تأثیر مثبتی بر تصمیمات خریداری در مراحل مختلف زندگی افراد داشته باشند. با این حال، متغیر دوره زندگی (سن) نقش تعدیل کننده داشته و با افزایش سن، تأثیر بازاریابی شبکه های اجتماعی بر قصد خرید و سبک زندگی کاهش می یابد.
شناسایی و تحلیل پیشایندها و پسایندهای پدیده شرم از برند در مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
295 - 308
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش های حوزه رفتار مصرف کننده، بیشتر بر نگرش مثبت درباره برندها متمرکز شده اند: در حالی که ارزیابی احساسات منفی از برنده نادیده گرفته شده است. یکی از مهم ترین این احساسات منفی، شرم از برند است، شرم احساسی است که افراد معمولا سعی می کنند از آن اجتناب کنند، اما به طور گسترده ای در زندگی روزمره وجود دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت و تحلیل پیشایندها و پسایندهای پدیده شرم از برند در مصرف کنندگان صورت پذیرفت.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است و دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر مدیران ارشد بازاریابی و فروشندگان لوازم آرایشی و بهداشتی هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. یافته ها: در این پژوهش یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی انواع پیشایندها و پسایندهای پدیده شرم از برند است و یافته های بخش کمی مرتبط با اولویت یابی این عوامل است.نتایج : بر اساس نتایج پژوهش مهم ترین پیشایندهای پدیده شرم از برند تجربیات منفی مرتبط،......
مدل شایستگی مالی شرکت های بیمه با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
95 - 120
حوزههای تخصصی:
توانایی شرکت در کسب درآمد از منابع تجاری و مدیریتی خود و ایفای تعهدات آتی را می توان شایستگی مالی تعریف نمود، به عبارت دیگر شایستگی مالی به معنای توانایی یک شرکت بیمه برای انجام تعهدات مالی کوتاه مدت و بلندمدت و نیز تداوم سودآوری با رعایت الزامات قانونی می باشد، درصورتیکه یک شرکت بیمه شایستگی مالی خود را از دست بدهند در مرحله اول توان ایجاد سودآوری و کسب بازده مناسب را از دست داده و در مرحله بعد در معرض درماندگی مالی قرار خواهند گرفت، با توجه به عدم وجود چارچوبی مشخص برای تعیین شایستگی مالی شرکت های بیمه ایرانی و توجه عمده نهاد ناظر به نسبت توانگری مالی، در پژوهش حاضر سعی گردیده است چارچوبی نظام مند برای تعیین شایستگی مالی شرکت های بیمه در ایران ارائه شود. پژوهش حاضر از نظر هدف جز پژوهش های توسعه ای قرار می گیرد و جهت انجام پژوهش از روش تحقیق کیفی و از میان روش های تحقیق کیفی از روش فراترکیب استفاده گردیده است. جهت دستیابی به اهداف پژوهش تحقیقات انجام شده در بازه زمانی 30 ساله (1994 الی 2023) تعداد 337 مقاله بررسی شده و در نهایت 76 مقاله که امتیاز لازم را کسب نموده با استفاده از روش فراترکیب سندلوسکی و باروسو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش 58 شاخص، 15 مولفه و 5 بعد را برای تعیین شایستگی مالی شرکت های بیمه ارائه کرده است. در پایان نیز با استفاده از روش آنتروپی شانون، میزان پشتیبانی یافته های پژوهش های پیشین از یافته های پژوهش حاضر مشخص گردیده است.
مدل سازی و تحلیل سناریوی چالش های خلق رفتار هم آفرینی برند مشتری: تحلیلی بر راهبردهای مقابله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
121 - 148
حوزههای تخصصی:
رفتار هم آفرینی برند مشتری در برندسازی اهمیت فراوانی دارد. تاکنون پژوهش در زمینه شناسایی چالش های خلق این رفتار و راهبردهای برون رفت از آنها انجام نشده است. پژوهش حاضر برای شناسایی چالش ها، تحلیل روابط آنها و ارائه راهبردهای مقابله انجام شده است. این مطالعه در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول و سوم چالش ها و راهبردهای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با رویکرد کیفی و نیز با انجام دادن تحلیل تماتیک شناسایی شد. در این دو مرحله جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و متخصصان فعّال در صنعت تجارت الکترونیک بوده که در آن از روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی استفاده شده است. در مرحله دوم با رویکرد کمّی پرسشنامه محقق ساخته، روش نگاشت شناختی-فازی و روابط بین چالش ها تحلیل و سناریونگاری شد. نمونه آماری این مرحله 10 نفر از خبرگان دردسترس بوده است. نتایج نشان داد که 15 چالش در سه سطح کلی «چالش های درون سازمانی»، «موانع محیطی» و «مسائل سمت مشتری» وجود دارد. چالش های نبود ارتباطات اثربخش بین برند و مشتری، برند کارفرمایی ضعیف و عدم نگرش و همسویی استراتژیک در تمامی سناریوهای روبه عقب وجود داشته است؛ بنابراین این چالش ها در خلق هم آفرینی برند مشتری اهمیت فراوانی دارند. مشکلات فرهنگی جامعه مستقل ترین چالش در سناریوهای روبه جلو بوده است. برند کارفرمایی ضعیف و فرهنگ سازمانیِ بسته دو چالشی است که در تمامی سناریوهای روبه جلو وجود داشته است؛ بنابراین این چالش ها در خلق هم آفرینی برند مشتری اهمیت فراوانی دارند. تحلیل هر دو دسته سناریو بیانگر اهمیت بسیار زیاد چالش برند کارفرمایی ضعیف است. در پایان، در این پژوهش برای مقابله با چالش های احتمالی 16 راهبرد در سه سطح «آماده سازی سازمان برای حرکت به سمت هم آفرینی»، «کاهش تأثیر موانع محیطی و خارج از کنترل سازمان» و «ترغیب مشتری برای بروز رفتار هم آفرینی برند» پیشنهاد شد.
تجربه زیسته مشتریان نسل وای نسبت به «پدیده نمایشگاه شدگی فروشگاه های اینترنتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر واکاوی تجربه زیسته مشتریان نسل وای نسبت به «پدیده نمایشگاه شدگی فروشگاه های اینترنتی» در ارزیابی و خرید کالاهای با درگیری ذهنی زیاد، یعنی لوازم الکترونیکی است که طبق پژوهش های قبلی این طبقه محصول یکی از پرفروش ترین طبقات محصولی آنلاین است که روی آن تأکید شده است. پژوهش حاضر با روش کیفی برای شناسایی تجربه مشارکت کنندگان از جست وجو و خرید نمایشگاه شدگی فروشگاه های اینترنتی براساس پارادایم پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. در این مطالعه نمونه گیری به صورت هدفمند و حجم آن براساس اشباع نظری به تعداد 18 نفر انتخاب و شواهد با کاربرد مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و سپس با روش کلایزی و نیز با استفاده از نرم افزار «مکس. کیو. دی. اِی.» کدگذاری و تجزیه و تحلیل شده است. اعتبار کدگذاری با استناد به توافق دو کدگذار و روایی با استناد به بازخورد مشارکت کنندگان تأیید شده است. تلاش پژوهشگران منجر به شناسایی چهار مؤلفه دانش و تجربه قبلی، ارزیابی خطر، آگاهی از قیمت و پاسخ به درگیری ذهنی به عنوان مزایای تجربه شده جست وجوی محصولات در فروشگاه اینترنتی و سه مؤلفه اطمینان بخشی خرید، تجربه لذت خرید و صرفه جویی به عنوان مزایای تجربه شده خرید محصولات از فروشگاه فیزیکی شده است.
بررسی تأثیر ترس ناشی از همه گیری کووید-19 و رفتار خرید مصرف کننده (مورد مطالعه: گروه های مختلف نسلی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شیوع و همه گیری ویروس کرونا، پیامدهای مختلفی برای زندگی روزمره مصرف کنندگان داشته و نحوه عملکرد مشاغل، خرید و رفتار مصرف کنندگان را به طرز چشمگیری تحت تأثیر قرار داده است. ازاین رو، بررسی عوامل تأثیرگذار بر رفتار مصرف کننده ها در دوران کرونا یک نیاز مهم برای مدیران کسب وکارها جهت نظارت بر تغییر در رفتار خرید و عادات مصرف کنندگان است. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ترس ناشی از همه گیری کووید-19 (ترس از سلامتی و ترس از شرایط اقتصادی) بر رفتار خرید مصرف کننده در انواع گروه های نسلی می باشد. پژوهش از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری کلیه مصرف کنندگان در 5 استان تهران، اصفهان، فارس، آذربایجان شرقی و البرز می باشد. روش نمونه گیری، تصادفی و از نوع خوشه ای و حجم نمونه آماری برابر با 368 نفر است. جهت گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه به دو صورت آنلاین و چاپی بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه ی مذکور توسط خبرگان و پیش آزمون و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS 26 استفاده شده است. نتایج نشان داد ترس از سلامتی و ترس از وضعیت اقتصادی منجر به تغییر رفتار خرید می گردد. ترس از سلامتی در میان نسل های مختلف دارای تفاوت معنی دار است و ترس از وضعیت اقتصادی در میان نسل های مختلف تفاوتی ندارد. همچنین رفتار خرید نیز در میان نسل های مختلف تفاوت معناداری ندارد.
بررسی تأثیر فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، رسانه های اجتماعی تمامی جوانب زندگی مردم را در برگرفته اند و امکان برقراری ارتباطات گسترده را فراهم کرده اند. لذا کسب وکارها نیز به انجام فعالیت های بازاریابی در رسانه های اجتماعی گرایش پیدا کرده اند تا ارتباط خود با مشتریان را تسهیل کنند. یکی از اهداف مهمی که کسب وکارها با انجام این فعالیت های بازاریابی دنبال می کنند، دستیابی به ارزشی ویژه در ذهن مشتریان است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مستقیم فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند و تأثیر غیرمستقیم این فعالیت ها بر ارزش ویژه برند از طریق اعتماد به برند و درگیری مشتری با برند است. پژوهش حاضر از نظر نوع استفاده کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی-همبستگی است. داده ها با تکمیل پرسش نامه توسط 304 کاربر ایرانی اینستاگرام که حداقل صفحه یک برند پوشاک در اینستاگرام را دنبال می کنند، جمع آوری شده است. هم چنین، برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی با کمک نرم افزار SPSS25 و از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با کمک نرم افزارSmartPLS3 استفاده شده است. در نهایت، با توجه به نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، تأثیر مثبت و معنادار فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه برند، بر اعتماد به برند و بر درگیری مشتری با برند و هم چنین تأثیر مثبت و معنادار اعتماد به برند بر درگیری مشتری با برند و هردو بر ارزش ویژه برند تأیید شده است. اعتماد به برند و درگیری مشتری با برند نیز به عنوان واسطه گرهای جزئی در رابطه بین فعالیت های بازاریابی رسانه های اجتماعی و ارزش ویژه برند اثبات شده اند.
بررسی تاثیر ویژگی های افراد تاثیرگذار و صفحات آنها بر نیات رفتاری و قصد خرید افراد دنبال کننده در رسانه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
312 - 333
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر ویژگی های افراد تاثیرگذار و صفحات آنها بر نیت رفتاری و قصد خرید افراد دنبال کننده در شبکه اجتماعی اینستاگرام انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام هستند که با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر از آنها به صورت تصادفی انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده های از همبستگی اسپیرمن، کولموگروف-اسمیرینف، بارتلت، تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری بوسیله نرم افزار آماری SPSS و SMART-PLS استفاده شده است. یافته ها نشان داد که نیت رفتاری و روابط فرا اجتماعی بر قصد خرید اثر مثبت دارد و نگرش هموفیلی بر قابل اعتماد بودن و تخصص درک شده اثر مثبت دارد. همچنین جذابیت فیزیکی بر روابط فرااجتماعی اثر مثبت دارد و جذابیت اجتماعی نیز بر قابل اعتماد بودن، تخصص درک شده و روابط فرااجتماعی اثر مثبت دارد. علاوه براین تعامل اجتماعی بر وضعیت جریان و کیفیت اطلاعات بر رضایت از صفحه اینستاگرام و محتوای بصری بر وضعیت جریان و رضایت از صفحه اینستاگرام اثر مثبت دارد. نتایج نشان داد که الگوبرداری از ویژگی های افراد تأثیرگذار در رسانه های اجتماعی می تواند نقش مؤثری در قصد خرید کاربران این رسانه ها داشته باشد.
نقض مقررات قانونی تبلیغات و بازاریابی در بسته بندی محصولات غذایی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
135 - 154
حوزههای تخصصی:
تبلیغات گسترده اسنک های شور با رسانه های مختلفی نظیر بسته بندی از عوامل نگران کننده افزایش چاقی و بروز بیماری های مرتبط با آن در کودکان ایران است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی وضعیت سلامت اسنک های شور در ایران، بررسی نوع و میزان تکنیک های پیشبردی به کار رفته روی بسته بندی این محصولات و مطابقت این تکنیک ها با قوانین و مقررات مرتبط در ایران است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. اسنک های شور عرضه شده در پورتال فروشگاه زنجیره ای افق کوروش به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و برای تحلیل بسته ها و اطلاعات مندرج روی آنها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. مقررات و سیاست های محدودکننده تبلیغات و بازاریابی محصولات غذایی ناسالم در ایران نیز با استفاده از رویکرد مرور دامنه ای شناسایی شد. تمام 81 اسنک شور بررسی شده در بازه منع تبلیغات بر اساس مدل مشخصات تغذیه ای قرار داشت. قسمت اعظم نمونه بررسی شده ازنظر محتوای چربی در محدوده پرخطر و به طور تقریبی، ازنظر مقدار نمک در محدوده با خطر متوسط قرار گرفت. پرکاربردترین روش های پیشبردی روی بسته بندی ها به ترتیب «روش هیجان و سرگرمی»، «روش شخصیت های کودک مدار» و «روش پیشبردی تغذیه و سلامت» بود. نقض قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران در فعالیت های بازاریابی مندرج بر بسته بندی تمام محصولات بررسی شده مشاهده شد. نتایج این پژوهش می تواند به نهادهای ذی صلاح کمک کند تا درک کامل تری از چگونگی تلاش تولیدکنندگان محصولات غذایی برای جذب کودکان و والدین به دست آورند و درنهایت، با دقت بیشتری بر این تلاش ها نظارت کنند.
پایش تاثیر رفتارهای برندسازمنابع انسانی بر تصویرذهنی برند با نقش میانجی درگیری ذهنی مشتری (مورد مطالعه نمایندگی های شرکت ایران خودرو استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
254 - 280
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی- پیمایشی با رویکرد پژوهش کمّی است. جامعه آماری پژوهش از کارکنان و مشتریان نمایندگی های ایران خودرو واقع در استان لرستان، تشکیل شده است. لذا با توجه به محدود بودن تعداد کارمندان (300 نفر) و دسترسی به اعضای آن با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بکارگیری فرمول کوکران 169 نفر از کارکنان انتخاب گردید و با توجه به نامحدود بودن مشتریان از روش نمونه گیری در دسترس و بکارگیری فرمول کوکران تعداد 384 نفر از مشتریان انتخاب شد، که در مجموع 553 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش پرسشنامه می باشد، برای سنجش رفتار برندساز از پرسشنامه مورهارت و همکاران (2009) استفاده شد و توسط کارکنان تکمیل گردید، برای سنجش متغیر تصویر ذهنی برند از پرسشنامه حسینی و همکاران (1389) و استایلوس و همکاران ( 2017) و برای سنجش درگیری ذهنی مشتری از پرسشنامه بیتون و همکاران (2011) و اینو و همکاران (2017) استفاده شد، و توسط مشتریان تکمیل گردید. تحلیل داده های جمعیت شناختی و همچنین آزمون توزیع نرمال داده ها به کمک نرم افزار 24 SPSS و تجزیه وتحلیل داده ها به منظور آزمون فرضیات از روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارSmart PLS 3 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مؤلفه های رفتار برندساز منابع انسانی و درگیری ذهنی مشتری هر کدام به تفکیک اثر مثبت و معناداری بر تصویر ذهنی برند، دارند. همچنین در پژوهش حاضر، نقش میانجی درگیری ذهنی مشتری تأیید شد.
پیش بینی قصد خرید از طریق تجربه برند: چالش ها و فرصت های جدید در جذب و حفظ مشتریان با تأکید بر نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
327 - 345
حوزههای تخصصی:
با ظهور اقتصاد مبتنی بر تجربه، از تجربه مشتری به عنوان یکی از مفاهیم اصلی در بازاریابی تجربی و همچنین مبنایی خلاقانه برای پیش بینی قصد خرید مشتری استفاده شده است. در این زمینه، مطالعات بازاریابی نشان می دهد که امروزه مصرف کننده خواهان مشارکت فعال در ایجاد تجارب برند است. لذا علاقه به بررسی پیامدهای تجربه برند با سرعت در حال افزایش است. با این حال، تجربه برند و آثار آن تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است. مطالعه حاضر با در نظر گرفتن نقش میانجی نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند، به بررسی تأثیر تجربه برند بر قصد خرید پرداخته است. تحقیق پیش رو از نظر هدف کاربردی است و ماهیتی توصیفی-پیمایشی دارد. جامعه آمورد مطالعه پژوهش مصرف کنندگان لوازم آرایشی و بهداشتی در شهر تهران بودند. حجم نمونه با نرم افزار G-Power 3.1 355 نفر محاسبه و از روش غیراحتمالی در دسترس برای نمونه گیری استفاده شد. پرسشنامه ها از طریق یک پیمایش آنلاین گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS 3 استفاده گردید. با آزمون فرضیه ها، تأثیر مستقیم تجربه برند بر نگرش، اعتماد و دلبستگی به برند و نیز تمامی این متغیرها بر قصد خرید تأیید شد. به همین ترتیب، نقش میانجی نگرش به برند در رابطه بین تجربه برند و قصد خرید تأیید گردید، اما نقش میانجی اعتماد و دلبستگی به برند رد شد. نتایج مطالعه مفاهیم نظری و مدیریتی متعددی برای کمک به مدیران کسب وکارها ارائه می کند تا ضمن افزایش فروش از طریق خلق تجارب مثبت برای مشتریان، برند بهتری ارائه دهند.
تأثیر تبلیغات رسانه های اجتماعی بر رفتار مشتریان با نقش میانجی ارزش ویژه برند (پگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تبلیغات رسانه های اجتماعی بر رفتار مشتریان با نقش میانجی ارزش ویژه برند در پگاه لرستان انجام شد. روش مورداستفاده در این تحقیق از لحاظ روش توصیفی - پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی و از شاخه میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان پگاه لرستان در شهرستان خرم آباد بود که تعداد آنها جز جوامع نامحدود می باشد. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد ۳۸۴ نفر از مشتریان، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، به عنوان نمونه انتخاب شد. در این تحقیق از پرسشنامه های استاندارد بازاریابی رسانه های اجتماعی تولاسیرام و وارشا (۲۰۱۱)، ارزش ویژه برند آکر (1991) و رفتار مصرف کننده آیزون و فشبن (۲۰۰۳)، استفاده شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه ها آلفای کرونباخ محاسبه گردید که حاکی از پایایی مطلوب پرسشنامه ها بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها آمار توصیفی شامل: میانگین، انحراف استاندارد، کمترین و بیشترین امتیاز و در بخش آمار استنباطی از معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست ۲۱ و PLS3 مورداستفاده قرار گرفت. می توان گفت تبلیغات رسانه های اجتماعی بر رفتار مشتریان در پگاه لرستان چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم تاثیر دارد. نتایج حاکی از آن است که تبلیغات رسانه های اجتماعی بر رفتار مشتریان با نقش میانجی ارزش ویژه برند در پگاه لرستان تأثیر مثبت و مستقیمی دارد.
طراحی و اعتباریابی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب و کار به مشتری (B2C)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصد خرید مجدد آنلاین اشاره به درجه ای از اعتقادات ادراکی مشتری به خرید مجدد یک محصول یا خدمت خاص با در نظر گرفتن وضعیت فعلی و شرایط احتمالی او دارد. بنابراین هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب وکار به مشتری(B2C) و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک و دسته بندی آن ها و تعیین روابط بین عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر روش جمع آوری داده ها، میدانی است. پژوهش حاضر ازلحاظ فرایند اجرا از نوع روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) است. به همین منظور در بخش کیفی پژوهش با 36 تن از خبرگان، مصاحبه هایی صورت گرفت که بر اساس روش تحلیل تم، محتوای مصاحبه ها، تجزیه وتحلیل و کدگذاری شدند و درنهایت مدل پیشنهادی تحقیق ارائه گردید. بر اساس این مدل شش مفهوم اصلی (خصوصیات فنی، سیستم های پشتیبانی، مدیریت مشتریان، سازمانی، تجزیه وتحلیل مشتری، تحلیل محیطی) شناسایی شدند. سپس جهت تائید مدل به دست آمده، پرسشنامه محقق ساخته طراحی و در بین کلیه فروشگاه های آنلاین و مشتریان توزیع گردید و با روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی عوامل شناسایی شده از مصاحبه ها، در افزایش قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک مؤثر بوده اند و مدل از اعتبار کافی برخوردار بوده است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی بازاریابی پایدار در صنعت ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتبارسنجی الگوی بازاریابی پایدار در صنعت ساختمان انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای و از منظر روش گردآوری داده ها یک پژوهش های پیمایشی-مقطعی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل مدیران شورای ساختمان پایدار ایران است. در این مطالعه نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و با 21 نفر به اشباع نظری رسید. جامعه آماری بخش کمّی نیز شامل کارشناسان صنعت ساختمان است که حجم نمونه با روش اندازه اثر و توان آزمون 145 نفر برآورد و درنهایت، حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده تأمین شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. مقوله های زیربنایی بازاریابی پایدار با روش گراندد تئوری شناسایی و الگوی نهایی با روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی شد. تحلیل داده های کیفی با نرم افزار Maxqda و بخش کمّی با Smart PLS انجام شد. نتایج نشان داده است که بر اساس الگوی پارادایمی پژوهش شرایط علّی شامل عوامل سازمانی، عوامل مشتری و عوامل محیطی است که این عوامل بر پدیده محوری (بازاریابی پایدار) تأثیر می گذارد. مؤلفه مذکور به همراه شرایط زمینه ای (زیرساخت های پایداری صنعت ساختمان) بستر لازم را فراهم می آورد. شرایط مداخله گر نیز (مسئولیت اجتماعی شرکت و بی اطمینانی صنعت ساختمان) بر راهبرد مدل (استراتژی پایداری بازاریابی) اثر می گذارد. در نهایت، استراتژی پایداری بازاریابی به پایداری زیست محیطی، پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی منجر می شود.
کاوش و تبیین خوشه ای نقشه سفر خرید تماشاگران سینما بر اساس نقاط تماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
79 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر کاوش و تبیین خوشه ای نقشه سفر خرید تماشاگران سینما بر اساس نقاط تماس است. در گام اول این مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوا 29 شاخص به عنوان نقاط تماس تماشاگران سینما در مراحل سه گانه سفر خرید استخراج و بر مبنای آن پرسشنامه پژوهش طراحی و در گام دوم از رویکردهای کمّی برای بررسی جامعه آماری استفاده شد. همچنین، در این مطالعه برای تشریح جامعه پژوهش 419 تماشاگر بزرگسال سینما شهر گرگان با استفاده از شاخص دیویس-بولدین در دو خوشه مجزا از هم خوشه بندی و بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که در خوشه سنتی ها در مرحله پیش از خرید برند، هنرپیشه ها و کارگردان، در مرحله حین خرید، امکانات بهداشتی و در مرحله پس از خرید توصیه-سکوت-بدگویی و در خوشه امروزی ها در مرحله پیش از خرید، تجربه پیشین، در مرحله حین خرید، کیفیت فروشگاه و در مرحله پس از خرید، اطلاع رسانی برای فیلم های آتی بیشترین مقدار مراکز خوشه ها رو به دست آورده اند. برای طراحی مدل پیش بینی کننده میزان بازگشت تماشاگران از بیز ساده استفاده شد. به کارگیری بیز ساده نشان داد که با استفاده از نقاط تماس می توان میزان بازگشت تماشاگران سینما را در دو خوشه سنتی و امروزی به ترتیب با دقت 910/0 و 814/0 پیش بینی کرد. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که در خوشه سنتی ها در مرحله پیش از خرید، برند سینما، در مرحله حین خرید، برخورد کارکنان و در مرحله پس از خرید، تخفیف برای حضور بعدی و در خوشه امروزی ها در مرحله پیش از خرید، تبلیغات دهان به دهان، در مرحله حین خرید، کیفیت فروشگاه و در مرحله پس از خرید، رسیدگی به شکایت ها به عنوان بهترین نقاط پیش بینی کننده رفتار مصرف کننده در سفر خرید هستند.
توسعه محصولات جدید با رویکرد تجربه مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فناوری هایی همچون اینترنت اشیاء، موجب شده تا به صورت گسترده ای، حجم عظیمی از داده توسط انسان ها و ماشین ها تولید شود. علاوه بر این، توسعه کاربران فضای مجازی و اینترنت نیز، بستری فراهم نموده تا نیازها و نظرات مشتریان و کاربران محصولات و خدمات، به سادگی ثبت و قابل بهره برداری شوند. این داده ها فرصتی است برای طراحی محصول، خدمت و سیستم به صورت داده محور می باشد. فرآیند طراحی محصولات و خدمات به صورت سنتی، نیازمند گردآوری داده ها به صورت پیمایش است که امری زمان بر و پرهزینه استدوره طراحی و توسعه محصول پشت درب های بسته واحد تحقیق و توسعه شرکت ها به پایان رسیده است. لازمه باقی ماندن شرکت ها در عصر پرتلاطم حاضر، بهره گیری از دانش موجود در دینای اطراف و حرکت به سمت نوآوری باز و خلق ارزش مشترک است. مشتری و مصرف کننده نهایی، مهمترین بخش زنجیره ارزش هر کسب و کاری است و یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی در این میان، ترجیحات و نظرات مشتریان است. این منابع عموما در بستر اینترنت، سایت های خرید و فروش آنلاین، شبکه های مجازی و پایگاه های مشابه دیگری بارگذاری و ذخیره می شوند. با توجه به اینکه محتوای این نظرات عموما به صورت متن هستند، نیاز به ابزارهای متن کاوی برای استخراج اطلاعات از آن ها، احساس می شود. بر این اساس، این پژوهش با هدف بررسی و مرور سیستماتیک ادبیات حوزه توسعه و طراحی و محصولات مشترک بر مبنای داده های متنی انجام شده است. بدین منظور از دو رویکرد مرور سیستماتیک، Bibliometric Analysis و Systematic mapping review استفاده شده است.