فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۴٬۲۱۶ مورد.
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
با توجه به جایگاه ویژه پیش بینی فروش بازار در تحلیل فرصت های بازاریابی و نقش مهمی که پیش بینی فروش در برنامه ریزی بخش های مختلف یک سازمان دارد، هدف اصلی پژوهش حاضر استفاده از یکی از ابزارهای نوین حوزه یادگیری ماشین (روش یادگیری متا) برای پیش بینی میزان فروش با مطالعه موردی فروش آلومینیوم در بورس کالای ایران است. پژوهش حاضر در دسته پژوهش های کاربردی قرار می گیرد و داده های پژوهش با استفاده از منبع داده های ثانویه گردآوری شده است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل از اطلاعات موجود در گزارش های هفتگی منتشر شده در پایگاه رسمی سازمان بورس کالای ایران استفاده شده است. مراحل انجام دادن پژوهش بر مبنای اصول پیش بینی و با استفاده از رویکرد روش یادگیری متا صورت گرفته است. در یافته های پژوهش حاضر چگونگی استفاده از روش یادگیری متا برای پیش بینی میزان فروش و تخمین تقاضای آلومینیوم در بورس کالای ایران نشان داده شد. مدل مبتنی بر روش یادگیری متا برمبنای 4 روش پیش بینی پایه ای شبکه عصبی، آریما، رگرسیون و هموارسازی نمایی و بر بستر داده های سری زمانی مربوط به فروش آلومینیوم در بورس کالای ایران (شامل 344 مقطع زمانی بین سال های 1394 تا 1401) ارائه شده است. بررسی دقت نتایج حاصل از به کارگیری روش یادگیری متا برای پیش بینی میزان فروش، برتری این روش را در مقایسه با چهار روش پیش بینی منتخب دیگر نشان داده است. در این پژوهش برای صحت سنجی نتایج به دست آمده سه مرحله اعتبارسنجی صورت گرفت که در نتایج هر سه نمونه اعتبارسنجی، برتری دقت روش یادگیری متا تأیید شده است. در پژوهش حاضر از روش یادگیری متا برای پیش بینی میزان فروش استفاده شده است. توانایی این روش در حل مسئله پیش بینی یکی از قابلیت های استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی را در حل مسائل مختلف مدیریتی نشان می دهد. در نتیجه این پژوهش، روش یادگیری متا به عنوان ابزاری توانمند در حوزه پیش بینی میزان فروش به مدیران بازاریابی و پژوهشگران این حوزه معرفی شده است.
طراحی و تبیین چارچوب بازاریابی استراتژیک در شرکت های جهانی زاد: ابعاد و راهبردها، آمیخته و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شکل جدیدی از شرکت ها با عنوان شرکت های جهانی زاد شکل گرفته که تأثیر چشمگیری در توسعه اقتصادی کشورهای مبدأ داشته است. با توجه به ویژگی ها و مقتضیات خاص این شرکت ها در ورود و بازاریابی در کشورهای مقصد نیاز به ارائه چارچوبی ویژه برای بازاریابی استراتژیک شرکت های جهانی زاد بیش از پیش احساس می شود؛ از این رو در پژوهش حاضر برای ارائه چارچوبی جامع با انجام دادن مرور سیستماتیک پیشینه پژوهش پس از جست وجو نظام مند در پایگاه های اطلاعاتی معتبر علمی، غربال و انتخاب مقاله های مناسب ۴۸ مقاله بررسی شد. در این پژوهش کدهای استخراج شده از مقاله ها با استفاده از روش فراترکیب در ۴ مقوله اصلی، ۹ مقوله فرعی و ۲۲ شاخص طبقه بندی شد که عناصر اصلی چارچوب بازاریابی شرکت های جهانی زاد را تشکیل داد. سرانجام، یافته ها نشان داد که چارچوب بازاریابی شرکت های جهانی زاد از چهار مقوله اصلی، ابعاد (مشتری محوری و قابلیت محوری)، راهبردها (شبکه محور، سازمان محور و بازارمحور)، آمیخته بازاریابی جهانی زاد (3P3C) و پیامدها (راهبردی، تاکتیکی) تشکیل شده است. با توجه به رقابت فزآینده در گستره جهانی، استفاده از چارچوب بازاریابی استراتژیک به کارآفرینان برای ایجاد و بازاریابی شرکت های جهانی زاد کمک شایانی خواهد کرد. همچنین، مدیران سازمان ها و کسب وکارها برای افزایش رقابت پذیری و سهم بازار، حضور در بازارهای جهانی و بهبود عملکردشان می توانند توجه بیشتری به بازاریابی جهان زاد داشته باشند.
تبیین مدل بازاریابی دیجیتال مبتنی بر بازی پردازی مجازی در بانکداری الکترونیک با رویکرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
478 - 508
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ارائه مدل بازاریابی دیجیتال مبتنی بر بازی پردازی مجازی در بانکداری الکترونیک است. این پژوهش با رویکرد کاربردیاست. از نظر ماهیت نیز در روشهای آمیخته(اکتشافی-توصیفی)، قرار میگیرد. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. درپژوهش حاضر به منظورتجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری SPSS.V24 و از نرم افزار معادلات ساختاری pls.V3 در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامعه آماری در بخش کمی برای انتخاب حجم نمونه، از فرمول های کوکران استفاده شد که تعداد آن برای جامعه نامحدود 384 نفر می باشد. همچنین نتایج بخش کمی نشان داد که شرایط علی بر بازاریابی بازی وارسازی؛ بازاریابی بازی وارسازی و شرایط مداخله ای و زمینه ای بر راهبردها و راهبردهای پژوهش بر پیامدها در بین مشتریان بانک سپه شهر تهران تاثیر معناداری دارد.
مفهوم پردازی و طراحی مدل برند الکترونیک شبکه های اجتماعی در صنعت پوشاک (با رویکرد گراندد تئوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه شناسایی پدیده و توصیف فرایند و شرایط برند الکترونیک شبکه های اجتماعی هدف پژوهش بوده، لذا نظریه داده بنیاد، از میان روش های کیفی انتخاب گردید. همچنین از میان طرح های مختلفی که برای نظریه داده بنیاد از سوی صاحب نظران ارائه گردیده، از طرح سیستماتیک(اشتراوس و کوربین) استفاده شده است. در تحقیق حاضر نیز با استفاده از تکنیک های تحلیلی(استراوس و کوربین) مفاهیم به عنوان واحد تحلیل در سطوح متن کل مصاحبه، پاراگراف، عبارت و جملات موردتوجه قرار گرفتند و با تفکیک متن مصاحبه به عناصر دارای پیام در داخل خطوط یا پاراگراف ها تلاش شد تا کدهای باز استخراج شوند.در طرح نظام مند اشتراوس و کوربین از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده می گردد که نتایج این تحقیق نیز در قالب آن ها تشریح می گردد:در کدگذاری باز محقق به 147 مفهوم دست یافت که با طبقه بندی آن ها 32 مقوله به دست آمد که عبارت اند از:اندازه شرکت در شبکه های اجتماعی، کیفیت ارائه و توسعه خدمات، آگاهی از برند، نگرش، کیفیت وب سایت یا اپلیکیشن، ایجاد ارزش برند، شهرت شرکت فروشنده پوشاک، منفعت ادراک شده، محل فروش آفلاین شرکت، بازاریابی و فرصت طلبی، برند، مسئولیت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی فرهنگی، ریسک ادراک شده، شرایط اجتماعی، پشتیبانی، توصیه افراد مشهور، توصیه دیگران، شخصیت برند، تدوین استراتژی، اینفلوئنسر مارکتینگ، کیفیت اطلاعات ارائه شده درباره پوشاک، جایگاه یابی برند دراینستاگرام، ارتیاط با مشتری، فناوری اطلاعات، امنیت معامله، عملکرد برند، توصیه به دیگران، خرید مجدد، وفاداری، توجه به نقاط قوت و ضعف.
طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای تاثیر کشور خاستگاه بر پذیرش مصرف کنندگان ایرانی از مشتقات نفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در زمینه کشور خاستگاه تولید یکی از موضوعاتی است که دارای ادبیات بسیار غنی در بازاریابی می باشد و در نگاه اول موضوعی قدیمی و بی نیاز به پژوهش به نظر می رسد. هدف اصلی این تحقیق، طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای تاثیر کشور خاستگاه بر پذیرش مصرف کنندگان ایرانی از مشتقات نفتی است. مطالعه ی پیش رو از لحاظ هدف، اکتشافی و با بهره گیری از رویکرد آمیخته ی کیفی صورت پذیرفته و با اتکا به راهبرد نظریه ی داده بنیاد گلیزر و استفاده از روش کد گذاری باز، محوری و نظری، ضمن انجام ۱5 مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان برگزیده ی کسب و کارهای فعال در صنایع کالاهای نفتی و بهره مندی از شیوه ی نمونه گیری هدفمند قضاوتی تا دستیابی به نقطه ی اشباع نظری انجام شد. درنهایت الگوی مفهومی پژوهش با ۶ مقوله، ۴۲ مفهوم و 230 کد، طراحی و تدوین شد.طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای تاثیر کشور خاستگاه بر پذیرش مصرف کنندگان ایرانی از مشتقات نفتی
ارائه مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
91 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه فضای رقابتی شدیدی بین سازمان ها حاکم است و پویایی فناوری و پیچیدگی های محیطی نیز باعث شده است تا سازمان ها برای بقاء در این محیط رقابتی به فکر تمایز و ایجاد ویژگی هایی برای محصولات خود باشند تا بتوانند از رقبا پیشی گرفته و بدنبال راه هایی برای کسب سود هرچه بیشتر باشند، یکی از مواردی که در این راستا مورد استفاده قرار می گیرد، بحث برندسازی است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل برندسازی محصولات فناورانه در شرکت های دانش بنیان انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش متشکل از خبرگان حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان هستند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات جهت شناسایی مقوله ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار است. برای بررسی روایی، از مدل کرسول به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار بهره گرفته شد. در این پژوهش جهت ارائه مدل تحقیق از رویکرد نظریه داده بنیاد با روش استراوس و کوربین استفاده شده است، که با نرم افزار Atlas.ti و با بهره گیری از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی تدوین شده است. نتایج پژوهش شامل ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر به همراه معرفی پدیده محوری و ارائه راهبرد های برندسازی محصولات فناورانه و شناسایی پیامدهای آن است. در این پژوهش مدل برندسازی محصولات فناورانه بر اساس سه محور معماری برند، جایگاه برند و اعتماد به برند ارائه شده است.
نقش ویژگی های آواتار بر هویتیابی مشتری و قصد خرید در دنیای متاورس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
137 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگی های آواتار بر هویت یابی مشتری و قصد خرید با نقش میانجی درگیری مشتری در متاورس انجام شده است. در این مطالعه برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش نسل هزاره و متولدین بعد از آن شهر اصفهان بوده که به علت نامحدودبودن جامعه آماری مطابق با جدول گرجسی و مورگان تعداد ۳۸۴ نفر در نظر گرفته شده است. روایی محتوای سؤال های پرسشنامه را استادان و خبرگان حوزه تجارت الکترونیک بررسی و تأیید کردند و سپس پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل و به کار گیری آزمون های پژوهش از نرم افزار SPSS24 و برای تحلیل عاملی و الگوسازی معادله های ساختاری از نرم افزار Smart PLS3.0 استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که توانایی ذهنی، مهارت های اجتماعی، توانایی ورزشی و توانایی هنری / موسیقی، توانایی ورزشی و جذابیت فیزیکی آواتار بر هویت یابی مشتری تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، هویت یابی مشتری بر درگیری مشتری، درگیری مشتری بر قصد خرید و هویت یابی مشتری بر قصد خرید تأثیر مثبت و معنادار دارد.
تأثیر ویژگی های مزاجی شخصیت مشتریان و درگیری ذهنی محصولات بر ناسازگاری شناختی پس از خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر ویژگی های مزاجی مدل شخصیت مشتریان از دیدگاه کلونینجر و درگیری ذهنی محصولات بر ناسازگاری شناختی پس از خرید مشتریان است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و با توجه به نوع و ماهیت مسئله، هدف ها و فرضیه های پژوهش از نوع پژوهش توصیفی از شاخه همبستگی است. در این مطالعه ابتدا پرسشنامه از دیدگاه خبرگان امر از نظر روایی محتوا تأیید و سپس روایی سازه با استفاده از روایی مدل بیرونی نیز انجام شد. مقدار AVE تمامی متغیرها نیز بیش از 5/0 بوده است که در نهایت، روایی همگرا تأیید شد. برای سنجش پایایی نیز ضریب آلفای کرونباخ، امگا و پایایی مرکب محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه، امگا و مقدار CR تمامی متغیرها نیز بیش از 7/0 بود؛ بنابراین پایایی پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان صنعت خرده فروشی به تعداد نامحدود است که بر اساس تعداد متغیرهای مشاهده پذیر پرسشنامه به روش احتمالی در دسترس در اختیار 234 نفر از مشتریان صنعت خرده فروشی در شهر تهران قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آموس 23 تحلیل شد. نتایج مؤید رابطه مثبت و معنادار ابعاد مزاجی آسیب پرهیزی، پشتکار و رابطه منفی و معنادار پاداش-وابستگی بر ناساسزگاری شناختی پس از خرید مشتریان است. در این مطالعه رابطه نوجویی و ناسازگاری شناختی تأیید نشد. همچنین، نتایج پژوهش مؤید وجود رابطه مثبت و معنادار میان درگیری ذهنی با ناسازگاری شناختی پس از خرید است.
تحلیل روی گردانی مشتریان مبتنی بر رویکرد داده کاوی: الگوریتم ترکیبی درخت تصمیم و شبکه بیزین (مورد مطالعه: فروشگاه های زنجیره ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها به این آگاهی رسیده اند که حفظ مشتریان باعث سودآوری بیشتر می شود. همچنین، افزایش رقابت نیز باعث می شود تا میزان روی گردانی مشتریان افزایش یابد؛ از این رو مطالعه عوامل مؤثر بر تمایل به روی گردانی یا عدم رو ی گردانی مشتریان برای پژوهشگران و فعّالان کسب وکار ها اهمیت دارد. در پژوهش حاضر یک مدل ترکیبی مبتنی بر رویکرد داده کاوی برای تحلیل عوامل رو ی گردانی مشتریان ارائه شده است. در گام نخست برای شناسایی عوامل با درجه اهمیت زیادتر و حذف موارد زائد از گره انتخاب ویژگی استفاده و در گام دوم نیز برای طبقه بندی و پیش بینی مشتریان به دو دسته مشتریان روی گردان و مشتریان غیر روی گردان از درخت تصمیم C5.0 و شبکه بیزین استفاده شده است. درنهایت، مدل پیشنهادی در صنعت فروشگاه های زنجیره ای به عنوان مطالعه موردی پیاده سازی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هر دو مدل درخت تصمیم و شبکه بیزین توانایی مناسب را برای پیش بینی روی گردانی مشتریان دارد و سطح زیر منحنی عملیاتی گیرنده در مدل درخت تصمیم بیشتر از مدل شبکه بیزین بوده است؛ درنتیجه مدل درخت تصمیم عملکرد بهتری دارد. همچنین، نتایج نشان می دهد که سه عامل جنسیت، وضعیت تأهل و سن از مجموعه مشخصه های دموگرافیک و پنج عامل متوسط سطح درآمد ماهیانه، تعداد خرید در ماه، سهم خرید اینترنتی، نحوه آشنایی با فروشگاه و نوع بازار مربوط به سوابق تراکنش های مشتریان از مهم ترین عوامل مؤثر بر روی گردانی مشتریان است.
Investigating the Impact of Learning Orientation on Market Orientation Based on Data Mining and Association Rules(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
374 - 392
حوزههای تخصصی:
Market orientation is the ability of appropriate response in complex conditions of the market and that is the most fundamental issue in the marketing and business literature. In fact, market orientation is considered as a practical marketing application. market orientation enables companies to learn about customers, competitors and environmental factors continuously within the existing and potential market. One of the best ways to extract significant relationships among data is to use data mining algorithms. The purpose of this research is to investigate the relationship between learning orientation and market orientation by association rules and data mining. after sampling, 132 questionnaires have been used for data analysis. After data collection the relationship between learning orientation components (commitment to learning, shared vision and open mindedness) and market orientation (customer orientation, competitor orientation and inter-functional coordination) was explored. Learning orientation is one of the factors that plays a key role in organizations’ market orientation. the relationship between learning orientation components including commitment to learning, open mindedness and inter-functional coordination was investigated using data mining. The findings showed that commitment to learning, shared vision and open mindedness lead to customer orientation, commitment to learning and open mindedness lead to competitor orientation and commitment to learning and shared vision lead to inter-functional coordination.
شناسایی الگوی ذهنی کارفرمایان از ویژگی های ظاهری و رفتاری مؤثر بر استخدام بازاریاب در سازمان های مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولین مرحله استخدام بازاریاب در سازمان ها، شرکت در مصاحبه استخدامی است. بر اساس علم ارتباطات، ظاهر فرد در این ملاقات اهمیت فراوانی دارد و از آنجا که شغل بازاریاب از مشاغل حیاتی سازمان است، متقاضیان شغل با توجه به پوشش و رفتار خود می توانند برداشت کارفرما را تحت تأثیر قرار دهند. بر این اساس، هدف از مطالعه حاضر بررسی عوامل ظاهری و رفتاری مؤثر بر استخدام و همچنین، بررسی الگوی ذهنی کارفرمایان از ظاهر بازاریابان در زمان استخدام بوده است. همچنین، پژوهش حاضر با کمک روش کیو و تلفیق علم مدیریت منابع انسانی، رفتار سازمانی، بازاریابی و ارتباطات، به صورت میان رشته ای انجام گرفته است؛ بنابراین در پژوهش کیفی-کمی حاضر، فضای گفتمان (شامل کلیه عوامل ظاهری و رفتاری مؤثر) به همراه پیشینه گردآوری شده و مصاحبه با خبرگان در اختیار مشارکت کنندگان پژوهش که شامل مدیران منابع انسانی 9 صنعت مختلف است، قرار گرفت تا مشارکت کنندگان بر اساس دیدگاه خود، کارت های فضای گفتمان را در نمودار کیو پژوهش بچینند. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات حاصل از مطالعه منجر به شناسایی الگوی ذهنی مدیران از عوامل ظاهری و رفتاری مؤثر بر استخدام بازاریاب شد. بر این اساس، مهم ترین ویژگی های ظاهری و رفتاری بر اساس اتفاق نظر کلیه مشارکت کنندگان پژوهش مواردی چون اشتیاق، ذکاوت و تیزهوشی و سبک ارتباطی است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، ویژگی های ظاهری که بیشترین تأثیر را بر استخدام بازاریاب دارند، شناسایی می شوند و افرادی که قصد استخدام شدن را به عنوان بازاریاب دارند، می توانند با داشتن این ویژگی ها در مصاحبه استخدامی موفق تر باشند. در این میان، کارفرمایانی که قصد استخدام بازاریاب را دارند با دانستن این موارد، کمتر تحت تأثیر ظاهر افراد قرار می گیرند و در نهایت، ویژگی های مهم تر را مد نظر قرار خواهند داد.
طراحی مدل رفتار خرید تکانشی مصرف کننده با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
349 - 373
حوزههای تخصصی:
خرید تکانشی از مفاهیم جدید بازاریابی است که اشاره به خرید بر پایه احساس هیجان ، لذت ، بدون برنامه ریزی قبلی و درک از ریسک و توجه به پیامدها دارد(ahmad & waiq, 2013). هدف این پژوهش، طراحی مدل فرایندی رفتار خرید تکانشی مصرف کننده شامل شناسایی ویژگی ها، عوامل و منافع رفتار خرید تکانشی از طریق روش آمیخته است. در بخش کیفی،روش فراترکیب ابعاد و مولفه های ویژگی های رفتار خرید تکانشی، عوامل و منافع آن استخراج و مدل اولیه تحقیق طراحی شد. در بخش کمی مدل بدست آمده در بخش کیفی و فرضیات پژوهش با کمک روش تحلیل عامل تایئدی آزمون شدند. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 80 نفر به عنوان نمونه از میان فروشندگان و بازاریابان فروشگاه رفاه استان های مازندران و آذربایجان شرقی انتخاب شدند. در بخش کیفی کد های انتخاب شده برای رمز گذاری وارد نرم افزار مکس کیودا شدند. در پایان پس از تلفیق 26 مفهوم متمایز شناسایی شد. برای سنجش روایی از روایی نظری و برای شنجش پایایی از شاخص کاپای کوهن استفاده شد. ضریب 779/0 در سطح معناداری 000/0 به دست آمد و معناداری آن تایید شد. در بین ابعاد بدست آمده عوامل جمعیت شناختی(با 4 تم فرعی)و عوامل روانشناختی( با 5 تم فرعی) به عنوان عوامل موثر بر خرید تکانشی(با 7 ویژگی)و منافع تجربی( با 3 تم فرعی)،منافع روانی(با 4 تم فرعی)و منافع فنی( با 3 تم فرعی) به عنوان منافع خرید تکانشی اثر گذار بود. در انتها پیشنهادات برای کسب و کار ها و بازاریابان ارائه شد.
طراحی مدل ارتقای مسئولیت اجتماعی شرکتی با رویکرد شفافیت سازمانی (مورد مطالعه: سازمان تامین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
328 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر طراحی مدل مسئولیت اجتماعی شرکتی با رویکرد شفافیت سازمانی در سازمان تامین اجتماعی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و در گروه تحقیقات آمیخته قرار می گیرد. در مرحله کیفی تحقیق، از روش تحلیل تم برای طراحی مدل تحقیق استفاده شد. بدین منظور با 27 نفر از خبرگان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. براساس نتایج، 6 بعد مسئولیت پذیری اقتصادی، استراتژیک، قانونی، اخلاقی و دینی، نوع دوستانه و زیست محیطی و همچنین 5 دسته راهبرد برای ارتقای مسئولیت اجتماعی با رویکرد شفافیت سازمانی شامل راهبردهای مدیریتی، مالی، ساختاری، تکنولوژی و مدیریت منابع انسانی شناسایی شدند. در بخش کمی نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS به سنجش و اعتبارسنجی الگوی تحقیق پرداخته شد. بدین منظور با ابزار پرسشنامه از 167 نفر از مدیران و متخصصان سازمان تامین اجتماعی در شهرستان تهران نظرخواهی به عمل آمد. براساس یافته های تحلیل عاملی، کلیه عوامل شناسایی شده تایید شدند. همچنین، مقدار ضریب تعیین محاسبه شده برای راهبردها و اقدامات شفافیت مقدار 692/0 و برای متغیر پیامدها 716/0 است. نهایتا، نتایج تحقیق نشان داد که در راستای ارتقای مسئولیت اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی، بهره گیری از رویکرد شفافیت سازمانی دارای اثربخشی مطلوبی است.
طراحی الگوی بازاریابی اجتماعی با نقش مسئولیت اجتماعی و نگرش مشتریان به برند با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد (مورد مطالعه: سازمان تامین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
183 - 194
حوزههای تخصصی:
بازاریابی اجتماعی ابزاری راهبردی در راستای عمل به مسئولیت اجتماعی سازمان ها است و نگرش مشتریان را تحت تاثیر قرار می دهد. این موضوع به ویژه برای سازمان های غیرانتفاعی و بزرگ که هدف آنها خدمت رسانی به جامعه است از اهمیت بیشتری برخوردار است. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بازاریابی اجتماعی با نقش مسئولیت اجتماعی و نگرش مشتریان به برند در سازمان تامین اجتماعی کشور انجام شده است. پژوهش حاضر از منظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای می باشد و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید بازاریابی) و تجربی (مدیران سازمان تامین اجتماعی کشور) است. نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفت و در نهایت 16 نفر در این مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش، مصاحبه است. جهت تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته از روش نظریه پردازی داده بنیاد (گراندد تئوری) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با نرم افزار MaxQDA انجام شد. در مرحله کدگذاری باز 236 کد شناسایی گردید که با ملاحظات انجام شده به 6 پارادایم، 9 مقوله اصلی و 39 شاخص دست پیدا شد. پدیده محوری در این مطالعه بازاریابی اجتماعی است و نگرش مشتریان به برند شرایط علی و اثرگذار بر این پدیده می باشند. مسئولیت اجتماعی بستر حاکم و عوامل زمینه ای را فراهم می کند و مدیریت تغییرات سازمانی نیز شرایط مداخله گر می باشد. در نهایت می توان از طریق راهبردهایی مانند مدیریت تجربه مشتری، توسعه خدمات و توانمندسازی به دستاوردهایی مانند ایجاد ارزش برند و جلب رضایت مشتریان دست یافت.
بررسی تجربۀ جریان در تکنولوژی واقعیت افزوده مبتنی بر تئوری آستانۀ مجازی (مطالعۀ موردی: برنامۀ واقعیت افزوده Wanna Kicks)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
115 - 146
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تکنولوژی واقعیت افزوده از دیدگاه تجربه جریان با تکیه بر تئوری آستانه مجازی (لیمینوئید) بررسی می شود. در این پژوهش کوشش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که که آیا جریان القا شده ازسوی تئوری آستانه مجازی در سیستم خرید واقعیت افزوده تأثیری در نتایج مصرف کننده، سودمندی اطلاعات، لذت بردن و رضایت دارد؟ برای دستیابی به این هدف و همچنین، برای انجام دادن یک آزمایش شبیه سازی شده با 300 شرکت کننده که با روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب شده بودند از یک اپلیکیشن در زمینه پوشاک ازنوع کفش استفاده شد. از میان 300 پرسشنامه استاندارد توزیع شده بین شرکت کنندگان 290 پرسشنامه قابل استفاده در دسترس پژوهشگر قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه خوارزمی واحد تهران-کرج بودند که حداقل یکبار از تکنولوژی واقعیت افزوده در صنعت پوشاک استفاده کرده اند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل و روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار SmartPLS 3 انجام شد. نتایج نشان داد که تئوری آستانه مجازی به طور کلی و دو مؤلفه احساس مالکیت و کنترل مالکیت هر کدام به صورت جداگانه تأثیر مثبت و معناداری بر تجربه جریان دارد؛ ولی تأثیر مؤلفه تعامل خود اکتشافی به صورت جداگانه بر تجربه جریان تأیید نشد. همچنین، جریان بر دو نتایج مصرف کننده شامل سودمندی اطلاعات و لذت بردن هرکدام به صورت جداگانه تأثیر مثبت و معناداری دارد و در نهایت، دو نتایج مصرف کننده، سودمندی اطلاعات و لذت بردن، هرکدام به صورت جداگانه بر رضایت از تجربه واقعیت افزوده تأثیر مثبت و معناداری دارد. در پایان، پیشنهاد های کاربردی در حمایت از بازاریابان و طراحان برای ایجاد و اجرای فناوری واقعیت افزوده در زمینه های مصرف کننده نیز ارائه شده است.
استراتژی های محتوای پیام کمپین های تبلیغات تجاری: شناسایی، یکپارچه سازی و ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۸)
147 - 176
حوزههای تخصصی:
طراحی یا تدوین استراتژی پیام مناسب، یکی از عوامل مهم تحت کنترل تبلیغ کنندگان است که بر اثربخشی کمپین های تبلیغاتی تأثیرگذار است؛ بااین حال، پژوهشی به صورت مسنجم و یکپارچه به دسته بندی استراتژی محتوای پیام نپرداخته است. براین اساس، پژوهش حاضر به شناسایی و دسته بندی استراتژی محتوای پیام و ارزیابی آنها با استفاده از روش پژوهش آمیخته متوالی (کیفی کمّی) می پردازد؛ به این صورت که در مرحله کیفی ازطریق فراترکیب پیشینه و تحلیل مضمون داده های حاصل از مصاحبه، استراتژی های محتوای پیام شناسایی شد. نتایج این بخش از پژوهش، استراتژی های محتوای پیام را درقالب 24 مفهوم، 11 استراتژی فرعی و 4 استراتژی اصلی (استراتژی متمایزسازی عینی، استراتژی متمایزسازی ذهنی، استراتژی اعتبارافزایی، استراتژی تشویقی) قرار داد. سپس در مرحله کمّی، با استفاده از استراتژی پیمایش به بررسی رابطه نوع محصول، سطح درگیری محصول، جایگاه محصول در چرخه عمر، شدت رقابت و جایگاه رقابتی برند با هریک از چهار استراتژی اصلی محتوای پیام پرداخته شد. به این منظور، پرسشنامه ای مبتنی بر متغیرهای مذکور برای 8 نمونه کمپین تبلیغاتی کشور که با درنظرگرفتن معیارهایی انتخاب شده بودند، طراحی و در میان جامعه هدف توزیع شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Spss، به روش رگرسیونی خطی چندگانه تحلیل شد. یافته های این بخش از پژوهش نیز حاکی از رابطه معنادار متغیرهای جایگاه محصول در چرخه عمر، شدت رقابت، جایگاه رقابتی برند با هرکدام از استراتژی های محتوای پیام بود. همچنین، رابطه بین نوع محصول با استراتژی متمایزسازی عینی، استراتژی اعتبارافزایی و استراتژی تشویقی و سطح درگیری محصول با استراتژی متمایزسازی عینی و استراتژی متمایزسازی ذهنی نیز معنادار بود. نتایج این مطالعه به متولیان بازاریابی درزمینه ساخت، طراحی و ارائه هرچه بیشتر کمپین های کارآمد کمک خواهد کرد.
بررسی تجربۀ چشایی برندهای متفاوت ماءالشعیر در بین ورزشکاران دونده دانشگاه فردوسی مشهد از دیدگاه بازاریابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به این موضوع که انواع مختلفی از نام های تجاری ماءالشعیر در کشور ایران وجود دارد و هر کدام علاقه مندان و دوستداران مخصوص به خود را به ویژه در بین ورزشکاران دارد و همچنین، با اشاره به اینکه به طور دائم بین این نام های تجاری برای جلب توجه مشتری رقابت وجود دارد، روش های بازاریابی عصبی می تواند اطلاعات مفیدی را در این حوزه به افراد ارائه دهد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات توان امواج مغزی ورزشکاران دونده در پاسخ به انواع نام های تجاری ماءالشعیر به روش الکتروآنسفالوگرافی از دیدگاه بازاریابی عصبی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، اکتشافی است که به روش تجربی انجام شده است. در پژوهش حاضر فعالیت امواج مغزی 14 داوطلب در مناطق پیش پیشانی، پیشانی و پس سری به روش الکتروآنسفالوگرافی ضبط و تجزیه و تحلیل و سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی وابسته و تحلیل واریانس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در میان افراد استفاده کننده از برند های جوجو و ایستک در امواج تتا، آلفا و بتا و نیز در میان افراد استفاده کننده از برند عالیس، دلستر و هی دی در امواج تتا تفاوت معناداری وجو ندارد (sig>0.05)؛ اما در میان افراد استفاده کننده از برند عالیس، دلستر و هی دی در امواج آلفا و تتا تفاوت معناداری وجود دارد (sig<0.05). به طور کلی، افزایش فعالیت موج آلفا و بتا به معنای افزایش فعّال شدن مدارهای عصبی برای توجه، حافظه کاری و یکپارچگی حسی-حرکتی است. در پژوهش حاضر ایجاد تفاوت معنادار در امواج آلفا و بتا استفاده کنندگان از برند عالیس، دلستر و هی دی نشان دهنده ترجیح بیشتر مصرف کنندگان به این برندهاست؛ بنابراین از طرفی، برندهای جوجو و آیستک برای تأثیرگذاری بیشتر بر مصرف کنندگان باید طعم و مزه را بیشتر جذاب کنند و از طرف دیگر، بهتر است که شرکت ها و تولیدکنندگان ماءالشعیر از روش های نوین برای بررسی ترجیحات مصرف کنندگان استفاده کنند تا بدین طریق طعمی به یادماندنی برای مصرف کنندگان ایجاد شود.
ارائه مدل بازاریابی گردشگری سلامت با استفاده از رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت از زمان یونان و روم باستان وجود داشته و سپس به بسیاری از کشور های اروپایی و نقاط دیگر دنیا توسعه یافته است. از زمان باستان، افراد زیادی به منظور فراغت روحی و درمان به مجاورت رودخانه و آب های معدنی می رفتند. آب های گرم از قدیم الایام با آرامش و تجدیدقوای جسمی و روحی انسان همراه بوده است. استفاده کنندگان ازاین گونه آب ها، قرن هاست که در آب های گرم آب تنی می کنند و از آب چشمه های معدنی می نوشند.با توجه به موارد اشاره شده پژوهش حاضر باهدف ارائه مدلی مفهومی برای تبیین مدل بازاریابی گردشگری سلامت با استفاده از رویکرد ترکیبی بوده است.جامعه آماری این تحقیق در بخش کیفی شامل مدیران و مجریان مراکز درمانی و هم چنین گردشگران سلامت که تجربه استفاده از این مراکز را داشته و در بخش کمی بیماران مراکز درمانی گردشگری بوده انتخاب شده است .،حجم نمونه در بخش کیفی 18 نفر و در بخش کمی 384نفر بوده و محقق برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از کدگذاری سه گانه و در بخش کمی از نرم افزار پی ال اس استفاده کرده و در نهایت الگوی پارادایمی خود شامل شش مولفه رضایت از برند مرکز سلامت ،بازاریابی گردشگری سلامت، شهرت مرکزگردشگری سلامت ، اعتماد به برند مرکز درمانی در جذب گردشگر سلامت مهم ارائه کرده است.یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که تمام عوامل شناسایی شده در بخش کیفی بر الگوی محقق موثر است.
طرحواره نظری بازاریابی جوامع دور از وطن با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
125 - 160
حوزههای تخصصی:
بازاریابی جوامع دور از وطن (جداو) لفظی مصطلح در پژوهش های بازاریابی بین الملل ولی فاقد طرحواره شناختی برای ایجاد همگرایی در کاربست مصداقی و تفسیر معنایی است. هدف پژوهش حاضر شناسایی یک طرحواره نظری برای بازاریابی جداو با رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کابردی با رویکرد روش شناختی کیفی است. جامعه آماری شامل پژوهش های حوزه بازاریابی جداو، روش نمونه گیری از نوع قضاوتی و حجم نمونه 47 است. تحلیل داده های پژوهش متناسب با صورت بندی فراترکیب هون شامل فرآیند تلخیص و کدگذاری داده ها، تحلیل در سطح موردی، ترکیب در سطح میان مطالعه ای و نظریه سازی است. بر اساس یافته های پژوهش طرحواره نظری بازاریابی جداو دارای 76 مفهوم، 21 زیرمقوله و 5 مقوله است. پنج مقوله شامل سیمای جداو، سیمای کشور خاستگاه، فرآیند بازاریابی جداو، پسایندهای بازاریابی جداو برای برندها و پسایندهای بازاریابی جداو برای کشور خاستگاه است. اگرچه مصداق های بازاریابی جداو اغلب برندهای کشور خاستگاه است ولی تفسیرهای معنایی آن تحت تأثیر سیمای جداو و سیمای کشور خاستگاه است. همچنین پسایندهای بازاریابی جداو در دو سطح برند های کشور خاستگاه و کشور خاستگاه است.
ارائه الگوی توسعه صادرات کالاهای معدنی از طریق بازاریابی در مناطق ویژه اقتصادی (مطالعه موردی: منطقه ویژه اقتصادی هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
287 - 305
حوزههای تخصصی:
با توجه به حذف اقلام انرژی و منابع طبیعی از لیست صادرات کشورها و لزوم شکوفایی اقتصاد کشور در بخش صادرات غیرنفتی و عدم وابستگی به اقتصاد تک محصولی، چنین به نظر می رسد که صادرات مواد معدنی می تواند ابزار مفیدی باشد. انجام سیاستگذاری هایی در زمینه افزایش صادرات غیرنفتی ضروری خواهد بود. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه صادرات کالاهای معدنی از طریق مناطق ویژه اقتصادی (مطالعه موردی:منطقه ویژه اقتصادی هرمزگان) بوده است. پژوهش حاضر با رویکردی کاربردی و هدف آن ارائه مدلی الگوی صادرات مواد معدنی از طریق مناطق ویژه اقتصادی بوده است.این پژوهش از نوع ترکیبی و بصورت کیفی وکمی صورت گرفته است. محقق در ابتدا با روش پژوهش کیفی و رویکرد داده بنیاد و با مصاحبه با هفده نفر از خبرگان و مدیران گمرک و مدیران شرکت های صادراتی مواد معدنی از طریق تحلیل مصاحبه های صورت گرفته و با استفاده از کدگذاری باز، محوری، انتخابی و تحلیل داده های بصورت دستی، به شناسایی عوامل موثر و ارائه الگوی صادرات مواد معدنی پرداخته و در مطالعه دوم با روش کمی،ضمن تهیه پرسشنامه آن را در اختیار 384 نفر قرار داده است. محقق نتایج پژوهش خود در قالب یک مدل ، شامل شش بعد اصلی شامل عوامل ساختاری،صادرات مواد معدنی،مزیت ایران در صادرات مواد معدنی،به روز رسانی قوانین گمرکی،شرایط محیطی و ارتقا بازاریابی مواد معدنی و سی و یک بعد فرعی ارائه کرده است.