ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
۱۲۸۲.

نگرشی تحلیلی بر سرعت روایت در رمان های جای خالی سلوچ و موسم الهجرة إلی الشّمال با تکیه بر نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محمود دولت آبادی جای خالی سلوچ ژرار ژنت موسم الهجرة إلی الشمال طیب صالح سرعتِ روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۵ تعداد دانلود : ۶۷۳
یکی از تکنیک های اصلی در تحلیل رمان، بررسی و نقد روایت پردازی داستان با توجّه به نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت، منتقد ساختارگرای فرانسوی است. او زمان را یکی از مؤلّفه های اصلی پیشبرد هر روایت دانسته است و زمان دستوری را بر پایة سه مؤلفة زمانیِ نظم، تداوم و بسامد بنا نهاده است. در این جستار، به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد بیشتر به مقولة تداوم زمان روایی دیدگاه ژنت، رمان های «جای خالی سلوچ» اثر محمود دولت آبادی و «موسم الهجرة إلی الشّمال» اثر طیّب صالح، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته شده است تا اهمیّت به کارگیری عنصر زمان، وابسته ها و هم بسته های آن به عنوان یکی از بنیان های روایت، بررسی و تحلیل شود. نتایج این پژوهش، بیانگر این است که رمان «جای خالی سلوچ»، در مجموع از سرعت روایتی متوسّطی برخوردار است؛ زیرا نویسنده از مؤلّفه های افزایندة سرعت (حذف یا گزینش، شتاب مثبت و زمان پریشی از نوع آینده نگر) و عوامل کاهندة آن (درنگ توصیفی، شتاب منفی، افزودن اپیزود، عمل ذهنی و زمان پریشی از نوع گذشته نگر) به شکل متوازن و متعادلی بهره برده است، امّا در رمان «موسم الهجرة إلی الشّمال» به علّت فراوانی توصیف ها، افزودن اپیزود و استفاده بیش از اندازة شخصیّت های رمان از عنصر زمان پریشی از نوع گذشته نگر، سرعت روایت کُند و در برخی جاها متوقّف شده است. با این حال، هر دو رمان پُر از جنب و جوش، هیجان، تحرّک و پویایی، دلهره، اضطراب و کشمکش های متعدّد درونی و بیرونی هستند و همین مسئله تا حدود زیادی، کُندی سرعت روایت را در آنها جبران کرده است.
۱۲۸۳.

بررسی و تحلیل منظومة مانلی نیمایوشیج براساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیما سفر قهرمان کمپبل منظومة مانلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۳ تعداد دانلود : ۱۰۱۰
جوزف کمپبل با توجه به شباهت های ساختاری اسطوره ها و قصه های کهن، الگویی واحد برای تمامی داستان ها ترسیم کرد. او در برایند نظریات خویش از نظریة کهن الگوی یونگ بهره جست و به تبیین الگوی پیشنهادی خود با عنوان «سفر قهرمان» پرداخت. این الگو، اگرچه به لحاظ تفاوت فرهنگ ها و زمان ها دچار تغییر و تحوّل می شود اما اساس و بنیاد آن همواره ثابت است و شامل مراحلی همچون: دعوت به سفر، گذر از آستانه، آزمون، پاداش و بازگشت است. منظومة مانلی نیما، به لحاظ پرداخت به لایه های ژرف اندیشه و روان انسان و با بهره گیری از نمادها، نمونه ای کامل از مراحل اسطوره ای سفر قهرمان را به تصویر می کشد. در این منظومه، مراحل الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل بی هیچ کم و کاستی اجرا می شود. مانلی، قهرمان این منظومه، در سیر و سلوک عرفانی و اجتماعی خود، ضمن پشت سر گذاشتن موانع و آزمون ها، با عشق همراه می شود و به شناختی تازه از جهان دست می یابد. نیما در آفرینش شخصیت مانلی، تجربه های زندگی شخصی خود را مد نظر داشته است؛ در واقع مشکلات و درگیری های ذهنی مانلی، همان دغدغه ها و مسائل روزمرة زندگی خود شاعر است
۱۲۸۵.

تصویرشناسی دیگری در ادبیات خودی با تکیه بر داستان خسی در میقات از جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منوچهری دامغانی ابن خفاجه تزاحم تصاویر تصویرگرایی محور عمودی شعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۸ تعداد دانلود : ۷۹۷
ادبیّات تطبیقی، رهیافت ها و رویکردهای متنوّعی را دربر می گیرد که «تصویرشناسی»، یکی از آن هاست. براساس این رهیافت، تصویر فرهنگ خودی در ادبیّات بیگانه واکاوی می شود یا برعکس، بازنمودهای تصویری از فرهنگ بیگانه در ادبیّات خودی به بررسی گذاشته می شود. پژوهش حاضر با تکیه بر رهیافت تصویرشناسی، ضمن واکاوی سفرنامة خسی در میقات از جلال آل احمد و استخراج تصاویر ارائه شده از «من» و «دیگری»، آن ها را طبقه بندی کرده است. بر اساس این پژوهش، تصویرشناسی در مقام یک رهیافت مطالعاتی در حوزة ادبیّات تطبیقی می تواند بخشی از توانایی های ادبی نهفته در متن را نیز بکاود و استخراج نماید. بنابر پژوهش حاضر، جلال آل احمد «من» ها و «دیگری» های متنوّعی را به دست داده است و در این بین کوشیده است تا از طریق تصویر «دیگری»، تصویر «من» را برجسته نماید. به بیانی دیگر، در این اثر، آل احمد حرکتی دایره وار را طی کرده، از «من»، به «من» بازگشته است، امّا از رهگذر تصویرپردازی «دیگری». کما اینکه این پژوهش، نشانگر آن است که راوی در تصویرپردازی های خود به نوعی «گزینش تصویری» دست یازیده است؛ پژوهش حاضر همچنین نشان می دهد که تصویرشناسی با بهره گیری از رویکردهای نقد ادبی نظیر نشانه شناسی و ساختارگرایی، ماهیّتی بینارشته ای دارد و صرفاً به عوامل برون متنی و غیر ادبی پیوند نمی خورد بلکه در میانة ادبیّات و دیگر علوم انسانی نظیر تاریخ و جامعه شناسی قرار می گیرد.
۱۲۸۶.

بررسی و تحلیل سبک شناختی فعل در غزل های تعلیمی سعدی با رویکرد زبان شناسی نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعدی زبان شناسی نظام مند نقش گرا گذرایی غزل تعلیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۴ تعداد دانلود : ۱۳۶۴
یکی از مباحث پرکاربرد در زبان شناسی نقش گرا این است که زبان، نظامی اختیاری و قراردادی نیست بلکه طبیعی و پرورده جامعه و انسان است.بر همین اساس در دستور زبان نظام مند نقش گرابرای تحلیل گفتمان،سه فرانقش متنی،بینافردی،واندیشگانی در نظرگرفته می شود. در کارکرد تجربی که زیرمجموعه فرانقش اندیشگانی است، این موضوع مطرح است که تجربیات دنیای درون و بیرونِ کاربرِ زبان از طریق زبان او بیان می گردد.محصول این کارکرد در جمله، گذراییاست که برای مشخص نمودن انواع متفاوت فرایندهادر جمله-که در فعل نمود می یابد-به کار می رود و از این طریق یک فرستنده،تجارب،اندیشه ها و برداشت های خویش را از حوادث، وقایع و پدیده های جهان بیرون و درونش به مخاطب عرضه می کند. لذا با توجه به این مسأله و ارتباط تنگاتنگ ذهن و زبان؛ این مقاله با روش تحلیلی- آماری و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی سبکی افعال به کار رفته در غزل های تعلیمیِ سعدی با این رویکرد پرداخته است و از رهگذر این بررسی سبکی و ارتباط ذهن و زبان، ضمن ارائه شاخص یا شاخص های سبکی در این گونه غزل های تعلیمی سعدی، اشاره ای نیز به مهمترین و برجسته ترین اندیشه های تعلیمی و برخی ابعاد شخصیتی وی داشته است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که یکی از شاخص های سبکی سعدی با این رویکرد،کاربرد فراوان فرایند رابطه ای است که نقش آن توصیف ویژگی ها و صفات یک موجود یا شناسایی و تعریف هویت آن است. همچنین سعدی در غزل های تعلیمی خود از طریق فرایند رابطه ایِ «وصفی یا هویتی» دو اندیشه تعلیمی را برجسته و مطرح می سازدکه یکی در راستای اندیشه غنایی غزل یعنی «عشق» است که مبیّن شخصیت عاطفی- عاشقانه و اخلاق گرای وی استو دیگری اندیشه فلسفی خیام است که حاکی از بشر دوستی و خیام گرایی سعدی است و نشان می دهد که وی شاعر عشق و زندگی است .لذا می توان گفت سعدی سعی دارد انسان ها را به سوی فلسفه زندگی یعنی تعلیم چگونه زندگی کردن و لذت بردن از آن سوق دهد و به آن دعوت کند.
۱۲۸۷.

بررسی شیوه بازنمایی زنان در هفتاد سنگ قبر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زنان شعر معاصر یدالله رویایی هفتاد سنگ قبر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زنان و ادبیات
تعداد بازدید : ۲۶۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
کتاب شعر هفتاد سنگ قبر اثر یدالله رویایی، مجموعه ای از سنگ قبرها و کتیبه هاست. هر سنگ در این کتاب مخصوص یک نام است که در ذهن شاعر جایگاه ویژه ای داشته و بخشی از هویّت فکری او بوده است. بر روی هر سنگ نیز اشیایی وجود دارد. هر سنگ قبر یک متن است و می تواند به اعتبار نام و اشیایی که روی آن قرار دارد خوانش شود. در میان نامهایی که در کتاب آمده است، هفده نام زنانه وجود دارد. هدف این پژوهش بازخوانی سنگ قبرهایی است که به نام زنان آمده است و با تکیه بر نظریات نقد ادبی زن محور، بر انگاره های زنانه ای که محصول بازنمایی ساختاری شاعر هستند، متمرکز است. این خوانش نشان می دهد که در هفتاد سنگ قبر، بررسی روابط دلالتی و نظام های معنادار، کلمات و تصاویر، عواطف و ارزش ها، نشان دهنده ورود زنان به حوزه ی زبان و تفکّر است. رویایی در بازنمایی انگاره های زنان در هفتاد سنگ قبر، از محدوده ی جسم و پیکر عبور کرده، در حوزه ای زبانی، که در درجه ی اول، نام ها آن را می سازند، وارد بافت فرهنگی و اجتماعی ویژه ای شده است و در نوع خود ساختارشکن است.
۱۲۸۸.

مبانی نقد بینامتنیت در ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش شناسی عوامل ادبیات تطبیقی بینامتنیت کودک و نوجوان مؤلفه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
ادبیات کودک و نوجوان، دستاورد درک مفهوم کودکی در جهان مدرن است. التفات به این موضوع و باور سهیم بودن کودک و نوجوان در داشتن ادبیات مستقل، سبب پیدایش بابی تازه در دانش ادبی و تحقیقات و بررسی های علمی در این حوزه شده است؛ ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان یکی از مقولات مورد توجه در این حیطه است. مطرح ساختن «جمهوری جهانی کودکی» در اواخر قرن بیستم میلادی در جهان، موجب پیدایش و التفات به ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان شد و مقوله های متعددی همچون مطالعات میانجی، ژانرهای تطبیقی و بینامتنیت به این حوزه مطالعاتی راه یافت. در این مقاله با توجه به نظریه ویلکی نخست به بینامتنیت و ارتباط آن با ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان پرداخته شده است، سپس عوامل مؤثر در پیدایش بینامتنیت از منظر تطبیق در حوزه کودک و نوجوان طبقه بندی شده و در ادامه، مؤلفه های بینامتنیت، معرفی شده و الگوی اصلاح شده آن بر اساس ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان با توجه به یافته های مؤلف مقاله، ارائه شده است. به علاوه نویسنده مقاله در نظر داشته تا با توجه به مؤلفه های معرفی شده در ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان، روش شناسی ای از واکاوی و تحلیل سازه های بینامتنیت با تکیه بر «نویسنده دوم»، «اثر جدید» و «خواننده دوم» در اختیار قرار دهد. حاصل آن که کیفیت پیدایش، مؤلفه ها و واکاوی بینامتنیت جزئیاتی دارد که مستقیماً در نقد ادبیات تطبیقی کودکان و نوجوانان دخیل است.
۱۲۸۹.

بررسی و تحلیل متون مهاجرت فارسی با رویکرد روایت شناسی پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت گفتمان مهاجرت روایت شناسی پسااستعماری حاشیه ای بودن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسااستعماری
تعداد بازدید : ۲۳۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۵۳
ادبیات مهاجرت فارسی بخش مهمی از ادبیات معاصر ایران را تشکیل می دهد که از ژانر روایت برای بیان مسائل و دغدغه های مهاجران در سرزمین میزبان استفاده می کند. این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی روایت شناسی و مطالعات پسااستعماری در تحلیل نوع ادبی رمان مهاجرت فارسی درپی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان متون مهاجرت فارسی را نوعی روایت پسااستعماری دانست و برای بررسی و تحلیل آن از ترکیب روایت شناسی با نظریه پسااستعماری، به تبیین نوع خاصی از روایت شناسی به نام روایت شناسی پسااستعماری دست زد؟ فرض پژوهش بر این است که ادبیات مهاجرت فارسی با توجه به مفاهیم متعدد پسااستعماری مطرح شده در آن، گونه ای روایت پسااستعماری است که در دفاع از گروه اقلیت و به حاشیه رانده شده مهاجران در سرزمین میزبان و دادن قدرت و توانایی سخن گفتن به آنها، با استفاده از واژگان و قالب توانمند روایت، در فضایی موسوم به فضای سوم، به دست نویسنده پسااستعماری مهاجر نوشته می شود. نویسنده مهاجر با انتخاب موضوع ""مهاجرت"" در روایت خود، همه تلاش خود را برای به مرکزآوردن فرد به حاشیه رانده شده مهاجر، مطرح کردن خواست ها، علایق و روایت ویژه او به کار می بندد.
۱۲۹۰.

بررسی تطبیقی قصاید رضویّة ابن یمین و صاحب بن عبّاد با رویکرد بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صاحب بن عباد بینامتنیت ابن یمین امام رضا (ع) قصیدة رضویّه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۹۷۹ تعداد دانلود : ۶۴۵
رویکرد بینامتنی یا ارجاعات میان متنی یکی از مباحث مهمّ و مورد توجّه نظریه پردازان معاصر است. در این رویکرد، فرض بر این است که متون مختلف از دیرباز با یکدیگر تعامل داشته و تحت تأثیر آثار پیش از خود خلق شده اند. از این رو، هیچ اثر مستقلّی را نمی توان یافت که از این تأثیرپذیری و روابط بینامتنی متقابل برکنار بوده باشد. از جمله متونی که در این زمینه قابل بررسی هستند، قصاید فراوانی است که در مدح و ستایش امام هشتم شیعیان به زبان فارسی و عربی به رشتة نظم درآمده اند. با نگاهی به این قصاید ملاحظه می شود؛ اشتراکات معنایی و لفظی بسیاری در آن ها وجود دارد؛ گویی هر یک از آن ها با توجّه به شعر قبل از خود سروده شده اند. در این جستار، کوشش شده است تا دو قصیدة رضویّه از ابن یمین به زبان فارسی و صاحب بن عبّاد به زبان عربی، بر اساس نظریّة بینامتنی مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه، بیانگر این است که قصاید مدّنظر در دو حوزة محتوا و ساختار دارای اشتراکات زیادی است به گونه ای که می توان ادّعا کرد؛ در این دو متن، تعامل و روابط دیالکتیکی و به تعبیر باختین، منطق مکالمه، حکم فرما بوده است.
۱۲۹۱.

تحلیل مقایسه ای روایت های رستم و گشتاسب در شاهنامه فردوسی (بر اساس تعامل الگوهای چرخه ای و خطی زمان، در شکل گیری و خوانش انتقادی روایات)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۰ تعداد دانلود : ۵۴۴
شاهنامه فردوسی در ادبیات فارسی از جمله کتاب هایی است که تاکنون آبشخور آثار تحقیقی فراوان و همواره مطمح نظر بسیاری از محققان ادبی و غیر ادبی بوده است. ساختار ویژه چندرشته ای این اثر و تنوع و گستردگی روایات آن مجالی برای خوانش هایی متفاوت با کاربست روش های تاریخ باوری، تحلیل گفتمان و روایت شناسی، در عرصه تحقیقات معاصر فراهم آورده است. در این مقاله سعی شده است با جست وجو در سرچشمه های تاریخی، شیوه روایت سازی درباره شخصیت های رستم و گشتاسب و نحوه تأثیر و تأثر آنها در قالب حماسه واکاوی شود. کاربست الگوی چرخه ای در تدوین و سامان دهی روایات تاریخی عمدتاً به شکل گیری روایاتی با مضمونی اسطوره ای و حماسی می انجامد که وقایع و شخصیت های تاریخی را در الگوهای زیرساختی از پیش تعیین شده ای، تحدید و استحاله می کند. به همان میزان که شیوه تاریخ نگاری متأثر از الگوی چرخه ای به ابهام سرچشمه های تاریخی وقایع و شخصیت ها، همسان پنداری و تکرار می انجامد، در این شیوه تاریخ نگاری، انتقال خطی وقایع با شگردهای روایت پردازی داستان وار، از آنجا که در سیطره صورت بندی دانایی درک چرخه ای زمان پرورده شده است، چون تمامی گذشته را انتقال نمی دهد، روایاتی به ظاهر منسجم از وقایعی با سرمنشأهای تاریخی و زمانی متفاوت ارائه می کند. به همین دلیل و با توجه به منظر نوتاریخ باوری، هر روایت تاریخی، داستانی است از گذشته که با گذشته یکسان نیست. در مقاله حاضر پس از تطبیق الگوهای دوگانه از درک زمان، با جریان های معرفت شناسی تاریخ، با استفاده از رویکردهای گفتمانی و روایت شناسی، نحوه تأثیر الگوهای چرخه ای و خطی در روایات مربوط به رستم و گشتاسب و جای گشت آنها نشان داده می شود
۱۲۹۳.

کَرز (karz) واژه ای از گویش خراسان در شاهنامه؟ (طرح مسأله و اقتراح)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی تصحیح قیاسی لغات گویشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی تصحیح و نقد متون
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۱۰۴۶ تعداد دانلود : ۷۳۵
مصراع «شب تیره و گُرزهای گران» در شاهنامه دو بار از زبان رستم تکرار شده است. بخش دومِ این مصراع در نسخه های شاهنامه «کرزهای کران» نوشته شده است و تقریباً همه چاپ کنندگان و مصحّحانِ این متن آن را «گُرزهای گران» خوانده اند که ترکیبی آشنا و پر کاربرد در سخن فردوسی است. یکی از مصحّحانِ شاهنامه در چاپ خویش این ترکیب را به «کُرزه های گران» تصحیحِ قیاسی کرده و «کُرزه» را در معنای «کشت زار» ناظر بر خوید و سبزه زارِ مذکور در هفت خانِ رستم دانسته اند. نگارنده با استفاده از دقّت و توجّهِ این مصحّح و رعایتِ نهایتِ احتیاط و احتمالِ علمی، صورتِ «کَرزهای گران» را پیش نهاد کرده و به اقتراحِ صاحب نظران گذاشته است. «کَرز» (karz) از واژه های گویشیِ خراسان (متداول در قاین) و در معنای «شکافِ بزرگ در کوه» است و «کَرزهای گران» به معنیِ «گودال ها و شکاف هایِ صعب العبورِ کوه ها» می تواند به گذشتن رستم از ناهمواری ها و مَغاک ها و کوه های مازندران در داستان هفت خان اشاره داشته باشد.
۱۲۹۵.

تحلیل دگردیسی گفتمان قدرت قدسی در ادبیات ایران از اوستا تا متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۴ تعداد دانلود : ۸۷۶
بررسی صورت بندی هایِ گفتمان فرّه ایزدی در متون دوره های مختلف، با تمرکز بر اوستا و شاهنامه فردوسی، نشان می دهد که صورت بندیِ عناصر این گفتمان با دگردیسی های متعدّد همراه بوده است. در این آثار از میان انبوه معانی و گزاره های موجود، برخورداری پادشاهان ایرانی از موهبت فرّه ایزدی، واسطه فیض الهی بودن و حقّ الهی آنان برای حکومت بر مردم، به عنوان دال های خاص در شبکه ای از عناصر مرتبط و به هم پیوسته، مفصل بندی، برجسته سازی و دارای قطعیت معنا شد و معانی دیگر گفتمان فرّه ایزدی، به سبب منظم و هماهنگ شدن دیگر نشانه ها حول این نقطة مرکزی و تقلیل و انسداد معنای آنها، به حاشیه رانده شد. این بررسی نشان می دهد که گفتمان فرّه ایزدی با استفاده از راهبرد های زبانی مانند تکرار گزاره های سازگار، غیریت سازی، قطعیت گزاره های گفتمان خودی، تقلیل گرایی، تخلیة معنایی نشانه های گفتمان رقیب و حاشیه رانی بسیاری از نشانه ها، برساخته شده و به عنوان حقیقتی بدیهی و طبیعی شده تثبیت شده است.
۱۲۹۶.

مدی مساهمة القارئ فی الدراسات النقدیة(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: النص المکتوب النص المقروء مَوت المُؤلِّف استجابة القارئ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۵۹۵
إنَّ القارئ بکونه أحد الأضلاع الثلاثة للنقد الأدبى یعیش جنبا إلی جنب للضلعین الآخرین، أﻯ الکاتب و العمل الأدب ى ف ى الأوساط النقدیة، و له دور هام ف ى توجیه آراء الکتّاب و النقّاد، حیث یعده بعض النقاد من ناحیة مستهلک الأثر و من ناحیة أخری منتجا، لما له من آراء جدیدة فیه، و یقسمون النص الأدبی إلی مکتوب و مقروء، فإذا رأینا أصحاب بعض المدارس النقدیة یهتمون فى دراساتهم النقدیة بالکاتب أو الأثر، فهناک عدد کثیر منهم یهتمون بالقارئ و استجابته اهتماما عظیما، و یعدّون القارئ و ثقافته، و ذوقه، و مدی تأثره بالعمل معیارا لتقییم الآثار الأدبیة و تمییز جیدها من ردیئها، حیث أصبحت الیوم نظریَّتَا «استجابة القارئ» و «موت المؤلف» کنواة لتلک الدراسات المهتمة بالمتلقِّى. و إننا قد بیّنا مدی مساهمة القارئ فی تقییم الآثار الأدبیة بعد دراسة آراءالمخالفین الذین یعتبرون الأثر المعیار الوحید و المدافعین عن هذه النظریة، أنه لایمکن الاعتماد علی وجهة نظر القارئ مادام شخصیا ذاتیا یمثل الفرد الواحد، إلا بعد أن تزود بمعلومات تساعده علی فهم الأدب و غرض الأدیب. فدراستنا هذه تحاول للإجابة عن سؤالین: ما هی حقوق الکاتب فی حقل الدراسات النقدیة و قیمة أثره الأدبی؟ و ما هی مکانة القارئ فی عملیة النقد الأدبی؟ فإذا ما ترک الدارس طریق الإفراط، لوجد أن هناک أصولا و قواعد تساعده لتحدید مکانتهما دون أن یفضل أحدهما علی الآخر، و الطریق للوصول إلی هذه الأصول هو دراسةالآراءالمتباینة فی هذا المجال، و من ثم بیان وجهة نظرنا و هی إنه من ناحیة لایمکن أن یُنکَر دور القارئ فی توجیه الأدباء و من ناحیة أخری یجب أن لایُقتصر همّنا علی القارئ باعتباره المقیاس الوحید ف ى الدراسات النقدیة، إذإن الأثر الفنی تعبیر عن عواطف الفنان، و هو قد یوافق میول القراء و قد یخالفها.
۱۲۹۷.

مرگ و مرگ اندیشی در اشعار اخوان ثالث، شاملو و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهادت مرگ زندگی فروغ اخوان شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۷۹
مرگ و زندگی پیوسته دو عنصر مهم و برجسته در دیدگاه اندیشمندان بوده است؛ شاعران معاصر ایران به مرگ از چشم اندازهای گوناگون نگریسته اند. در این میان، سه شاعر شاخص پس از نیما، (خوان، شاملو و فروغ) اهمیت ویژه ای دارند.در این جستار به شیوه ی تحلیل محتوای کیفی، اندیشه و احساس سه شاعر معاصر ایرانی، (اخوان، شاملو و فروغ) درباره ی مرگ و زندگی ارزیابی شد؛ به این منظور با جستجو در دیوان این شاعران، همه ی شعرهایی که مضمون مرگ و زندگی در آن ها یافت می شد، واکاوی شد و سپس از این رهگذر، مباحثی مانند تصویر زندگی، مرگ، سیر تحول فکری سه شاعر، دنیای پس از مرگ و سرانجام شهادت و هراس از مرگ بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که تصویر نازیبای زندگی و بیزاری از مرگ و گاه هراس از آن، در آثار اخوان کم و بیش بدون تغییر نمایان است که گاه ملایم و گاه بی تفاوت و توأم با ریشخند است، اما در نگاه شاملو، زندگی با عشق زیباست و با وجود جان کاهی، چیزی کم ندارد. او زیستن در میان نامردمان و ظلم پذیران جامعه را بدترین نوع مرگ می داند و مرگ در راه عقیده برای او زیبا و تحسین برانگیز است؛ مرگ طبیعی را نیز به اجبار و به عنوان قانون طبیعت می پذیرد. در نگاه فروغ، سیر تحول بیش تر مشهود است. زندگی را با همه ی پوچی اش دوست دارد. در ابتدا اگر خواهان مرگ است به دلیل بیزاری از زندگی است؛ اما کم کم مرگ در نگاه او زیبا می شود و با واژه هایی روشن، شاعرانه، ترسیم می شود.
۱۲۹۸.

کارایی حرف «واو» از دیدگاه علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹۵ تعداد دانلود : ۸۹۷
زبان فارسی از حیث گستردگی و غنا، یکی از زبان های مستعد برای بیان معانی از جهات و جوانب گوناگون است. یکی از ابزار کارا در گستردگی و غنای آن، استفاده از حروف و معانی حروف است. حروف در زبان فارسی سبب ایجاز در کلام می شود. در این میان، حرف «واو» اهمیتی ویژه دارد. در پژوهش حاضر، ظرفیت ها و قابلیت های حرف «واو» و نقش های متنوع و متعدد آن در معنی آفرینی و ابداع هنری در ساختار متن های ادبی و بلاغی کاویده شده است. بدیهی است رویکرد تحقیق معطوف به دانش معانی است، نه منظرهای دستوری. در این مقاله به هفده مورد از انواع «واو» از قبیل «واو» حذف و ایجاز، «واو» تفسیر، «واو» نتیجه، «واو» تسویه و برابری، «واو» تعلیل و فوریت و... پرداخته شده و با ارائه نمونه های کافی، مستند شده است. پرسش اصلی تحقیق این است که حرف «واو» در متون قدیم چه معنا یا معناهایی داشته است و دانستن معنای «واو»، چه کمکی در درک و فهم متون به ما می کند؟ تحقیق حاضر، پاسخ مشروح و مستندی به پرسش یادشده است.
۱۲۹۹.

دلایل اجتماعی گرایش ایرج میرزا به ادب غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اقتصاد ایرج میرزا طبقةاجتماعی کارکردتاریخی طبقةاجتماعی ساختار زبانی.ادب غنایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۸ تعداد دانلود : ۷۲۷
اززمانیکه نخستین باریونانیان انواع ادبی رابه چهارنوع حماسه، غنا، ادب تعلیمی و نمایشی تقسیم کرده اند، هزاران سال می گذرد؛ البته قرن ها گذشت تا فرمالیست های روس در قرن بیستم، نوع حماسه رامربوط به دوران طفولیت جوامع بشری و نوع غنارامرتبط بادوران جوانی آن بدانند. اکنون با ید دیدآیابین طبقه اجتماعی آفریننده اثر و گرایش به هریک از این انواع ادبی رابطه ای وجود دارد؟این پرسشی است که این مقاله درصدد پاسخ به آن است. ایرج میرزا یکی از برجسته ترین شاعران دوره مشروطه است که البته به لحاظ پایگاه اجتماعی با دیگر شاعران این دوره متفاوت است. تعلق او به طبقه اشراف ساختار و محتوای شعر او را از دیگر شاعران این دوره متفاوت می کند در این مقاله از منظری ویژه برخی جنبه های شعر او را نقد می کنیم. آن منظر ویژه ، بهره بردن از «ساختارگرایی تکوینی» است؛ ساختارگرایی تکوینی عنوان روش «لوسین گلدمن» است.در این روش ساختار اثر ادبی متأثر از طبقه اجتماعی است که شاعر به آن تعلق دارد وهر طبقه اجتماعی ذیل سه محور جهان بینی خالق اثر، طبقه اقتصادی و کارکرد تاریخی آن طبقه بررسی می شود. بنابراین طبقه اجتماعی وتعاریف واجزای آن به طور کلی وبه ویژه درموردایرج مورد بررسی قرار گرفته است.سپس تأثیر آن بر زبان شعر او بازنموده شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان