فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۹۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایران، همواره سرزمین حماسه، دلیری و شجاعت بوده است. حماسه های ملّی - مذهبی فراوان در اعصار گذشته و حال در خصوص تکریم قهرمانان ملّی - مذهبی به نظم در آمده و پهلوانی ها، رشادت ها، آرمان ها و خواست های ایرانیان را توصیف کرده اند. ادبیّات پایداری (که شعر دفاع مقدّس، گونه ای از آن است) شاخه ای از درخت تنومند ادبیّات حماسی است که در هر روزگاری به شیوه خاصی نمود می یابد. اگرچه بین سروده ها با درون مایه و مضمون مقاومت و پایداری در دوران دفاع مقدّس و پس از جنگ، با مضمون ادب حماسی کلاسیک، تفاوت هایی است، وجه اشتراک همه آنها ظلم ستیزی، مبارزه با استبداد داخلی، بیگانه ستیزی، عدالت خواهی و دعوت به استقامت در برابر دشمن است. اغلب سروده های آغازین جنگ و سال های دفاع مقدّس به قصد تهییج و ترغیب به نبرد و مقاومت و پایداری سروده شده اند؛ بنابراین مضمونی، رجز گونه دارند. این مقاله، ضمن اشاره به کاربرد رجز در اشعار حماسی ادوار مختلف شعر فارسی، مقاصد و کارکردهای آن در اشعار دفاع مقدّس را بررسی کرده است. برای نیل بدین مقصود، ابتدا رجز در اشعار دفاع مقدّس استخراج گردیده، پس از آن مقاصد و کار کردهای رجز در این اشعار تحلیل شده است.
رگه های تعلیمی در شعر دفاع مقدس (دهة 60)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشاعة فرهنگ دینی در ادبیات پس از انقلاب اسلامی(57) از پیامدهای فرهنگی این انقلاب است. با وقوع جنگ و استمرار هشت سال دفاع مقدس، مضامین دینی و مذهبی، همچون غزوات صدر اسلام، جنگ های امام علی(ع) با معاندان در دوران خلافت آن حضرت و به ویژه حماسة خونین کربلا، در شعر انقلاب و دفاع مقدس بازتاب گسترده ای می یابد، به گونه ای که این مباحث مهم ترین درون مایه ها و یکی از بارزترین ویژگی های آن را تشکیل می دهد. این موضوع بُعد تعلیمی سروده های مورد بحث را بر پایة مبانی دین و تعالیم قرآن کریم، تقویت می کند. سرایندگان این اشعار غالباً شخصیت های انقلابی و اهل جبهه و جنگ اند و آنچه می سرایند از سر ایمان و سرشار از شور و هیجان است؛ به همین دلیل بعد غنایی و حماسی سروده های آنان، چنان بارز و قوی است که جنبة تعلیمی آن را تحت الشعاع قرار می دهد، و درک آموزش های نهفته درآن، بدون تأمل و تعمق، مشکل می شود و از دید خواننده پنهان می ماند. دراین نوشتار لایه های پنهان و پیدای تعلیمی و رگه های آموزشی در سروده های انقلاب و دفاع مقدس واکاوی می-گردد، تا نمایان شود، سرایندگان برای ترویج اصول اخلاقی و برانگیختن خوانندگان به پیروی از ارزش های اسلامی-انسانی از چه شیوه ها و مضامینی بهره گرفته اند. بررسی ها نشان می دهد که جنبه های تعلیمی این سروده ها بنا به دلایل مختلف، به صورت رگه های باریک و پوشیده در زمینة پررنگ حماسی-آیینی، با بیانی غالباً غیر مستقیم و با تکیه برمضامینی چون حریت، شهامت و صداقت، معطوف به متخلق شدن جوانان به خلق و خوی اهل بیت(ع) است.
نماد در غزل بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحوّلات و دگرگونی هایی که در سه دهة اخیر در بن مایه های فکری و ایدئولوژیکی شاعر امروز صورت گرفته، تغییرات بنیادینی را در ساختار زبانی و بلاغی شعر و غزل این دوره فراهم آورده و طیف شعری وسیعی را در قلمرو ادبیّات مقاومت در حیطة غزل با درون مایة جنگ - که غالباً می توان آنها را به دو دستة غزل حماسه و غزل سرخ تقسیم و تفکیک کرد - فرا روی شاعر این دوره گشوده است و در این مقال و مجال، نماد به عنوان یکی از ظریف ترین شگردهای هنری در میان عناصر گوناگون خیال، مورد بحث و فحص واقع شده است؛ آن گاه، مفاهیم و خاستگاه های آن در غزل بعد از انقلاب اسلامی، مورد مطالعه واقع شده و در پایان، علاوه بر نتیجه گیری، نمادهای این دوره به لحاظ محتوایی دسته بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. ملاک و معیار گزینش شاعران نیز در این تحقیق بر مبنای انتخاب ده تن از شاخص ترین چهره های غزل بعد از انقلاب اسلامی صورت پذیرفته که شعرشان غالباً در راستای انقلاب و جنگ رقم خورده است؛ این گروه از شاعران عبارتند از: 1- محمود شاهرخی (جذبه) 2- مشفق کاشانی 3- حسین اسرافیلی 4- یوسفعلی میرشکّاک 5- علیرضا قزوه 6- سهیل محمودی 7- مرحوم قیصر امین پور 8- شادروان نصرالله مردانی (ناصر) 9- شادروان سیدحسن حسینی 10- زنده یاد سپیده کاشانی.
بازتاب فرامتن تاریخی در سوگ سروده های دفاع مقدس (از 1359 تا پایان 1363 ه . ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر دفاع مقدس، یکی از جریان های ادبی معاصر است که حول محور پدیده جنگ عراق علیه ایران، شکل گرفته است. به واقع، جنگ به منزله فرامتنی تاریخی و زمان مند با زمینه های بروز، سیر تاریخی و پیامدهای مشخص، می تواند فی نفسه عاملی برای ایجاد جریانی ادبی باشد. شعر دفاع مقدس به دو دوره تاریخی -ادبی (59 63 و 64 67) قابل تقسیم است که هر یک دارای ویژگی های متمایزی است. گونه سوگ سرایی (رثا) یکی از جریان های عمده فرامتن محور در دوره اول است و حول محور فرامتن تاریخی - اجتماعی «شهادت» شکل گرفته است. بر این اساس، «شهادت افراد خاص»، «شهادت در معنای کلی» و «رویدادهای ناگوار در تاریخ جنگ» از محورهای اصلی انگاره ای محسوب می شود. قالب شعری مسلط بر آن غزل و تاریخ سرایش آثار، متمرکز بر سال های نخستین جنگ (1360 و 1361) است. این سال ها دربرگیرنده چند عملیات بزرگ است که جامعه ایرانی در اثنای آن با فرامتن تاریخی - اجتماعی «شهادت افراد»، رو به رو شد. سوگ سرایی، در این دوره، جریانی سنت گرا در فرم و محتوا قلمداد می شود و بررسی ساختار سه گانه «موسیقایی، بلاغی و انگاره ای» آن، نشان دهنده انطباق متن بر واقعیت و دوری از قطب تخییل است.
پیوند حماسه و غزل در شعر انقلاب و دفاع مقدّس با تأکید بر غزلیات حسین اسرافیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر حماسی و شعر غنایی را می توان از اوّلین و مهم ترین انواع شعری به شمار آورد. مهم ترین قالب شعر غنایی، غزل استو تنها قالبی است که بیشترین نوآوری و تحوّل را از نظر محتوا در دوره های گذشته پذیرفته، امّا همچنان اصالت خود را حفظ کرده است. گستردگی مفهومی غزلهیچ گاه لطمه ای به اصل آن نزده، زیرا قرادادهای لفظی و معنوی غزل همواره پا برجا و در عین حال پویا بوده و تعدّد و تنوّع مفاهیم، قالب های ساختاری آن را کم رنگ نکرده است. حماسه از دیگر انواع شعر فارسی است که دربردارنده نبردهای سترگ و نمایش دهنده پهلوانی های عظیم است. حماسه و غنا در طول حیات خویش تأثیر و تأثرهای زیادی بر یکدیگر داشته اند. با شروع جنگ روح حماسه در شعر انقلاب دمیده شد. در این دوره، غزل با اقبال شاعران انقلاب روبه رو شد و هر یک از شاعران کوشیدند با توجّه به توان خود در این قالب به سرودن شعر بپردازند و حاصل چنین تلاشی، غزل هایی است که اصطلاحاً به غزل های حماسی شهرت یافتند. حسین اسرافیلی از جمله شاعران برجسته انقلاب و دفاع مقدّس در دو مجموعه «تولد در میدان» و «در سایه ذوالفقار» توانست غزل های پر شور و نابی بسراید. در بررسی غزل های اسرافیلی می توان دریافت که وی با استفاده از مضامین دینی و مذهبی، بهره گیری از نماد و اسطوره و به کار بردن ترکیبات تشبیهی و استعاری فراوان، فضای آمیخته با تغزل و حماسه را به خوبی نشان داده است. وی را می توان جزء شاعرانی دانست که بار حماسی غزل هایش بر بار تغزلی آن می چربد.
تأثیر بیدل بر غزل شاعران نسل اوّل انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر نسل اوّل انقلاب اسلامی، با تمام تفاوت های سبکی، فصولی مشترک ازجمله تأثیرپذیری از ذهنوزبان بیدل دارد. شاعران این نسل، هریک، بهاقتضای سبک شخصی، بخشی از گستره سبک شاعریِ بیدل را در آینه شعرِ خود نمایانده اند و، دراینمیان، سهم غزل سرایان متمایل به سبک هندی بیشاز دیگران است. مسئله اصلی این پژوهش تأثیرپذیریِ غزل نسل اوّل شاعران انقلاب اسلامی از شعر بیدل در دو بخش هنری و غیر هنری و نیز سه حوزه بیان، بدیع و زبان است. نتایج نشان می دهد که، به ترتیب، بهره گیری از نماد و تشبیهات بیدل وار در حوزه بیان؛ تصاویر پارادوکسی، حس آمیزی و تشخیص در حوزه بدیع؛ و ترکیب های مقلوب و وابسته های عددی در حوزه زبان برجسته تر می نماید. غزلیات یوسفعلی میرشکّاک، علی معلّم دامغانی، سیّدحسن حسینی، عبدالجبّار کاکایی، علیرضا قزوه، ساعد باقری و سیّدمحمّد عبّاسیّه کهن، که در این پژوهش بدان پرداخته شده، شواهدی گویا بر بیدل گراییِ شاعران نسل اوّل انقلاب اسلامی است؛ هرچند که میزان تأثیرپذیریِ هریک از ذهن و زبان بیدل متفاوت است.
حسّ شاعرانه در سوگ سروده های موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انگیزه های شاعران انقلاب اسلامی در سرودن شعر رساندن احساس شاعرانه خود به مخاطب در فقدان آشنایان و معاصران و شهادت افراد انقلابی و رزمندگان است. این شاعران کوشیده اند با انتقال حسّ شاعرانه به مخاطب، علاوه بر تسکین روحی خود، دیگران را نیز به همدردی فراخوانند. هدف از نگارش این مقاله بررسی احساسات شاعرانه و چگونگی انتقال آن ها در سوگ سروده های سیدعلی موسوی گرمارودی است. وی از جمله شاعران انقلابی است که این احساس را بارها دست مایه شعرِ خود قرار داده و به منظور انتقال آن به مخاطب از تمهیداتی چون کاربرد تصاویر متناسب با احساس اندوه و حسرت، کاربرد افعال ماضی، تناسب موسیقی و حس، فضاسازی، استمرار احساس و... بهره گرفته است؛ هرچند که گاه در برخی از اشعارِ خود به دلایلی در انتقال این احساسات موفّق نبوده است.
تحلیل گفتمان انتقادی شعر دفاع مقدّس برای کودکان از منظر رهیافت ون لیون (2008 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی مؤلّفه های گفتمان مدار موجود در اشعار دفاع مقدّس برای کودک و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حدّ و به چه منظور شاعران کودک در اشعار خویش از این مؤلّفه ها استفاده کرده اند و با پوشیدگی سخن می گویند. همچنین این تحقیق به بررسی تغییر نگرش شاعران نسبت به مسئلة جنگ و چگونگی بازنمایی آن در شعر کودک پرداخته است.بر این اساس، 6 کتاب از 3 شاعر انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمان مدار موجود در اشعار با اندکی تعدیل بر اساس الگوی ون لیون (2008م.) مشخّص شد. در ادامه برای بررسی نگرش و مفهوم هویّت ملّی از الگوی پیشنهادی این تحقیق استفاده گردید. بر این اساس، مشخّص شد که در اشعار مخصوص کودک و نوجوان نیز از مؤلّفه های گفتمان مدار استفاده می شود و بسامد مؤلّفه های ادبی در آنها بیشتر است. شاعران برای انتقال مفهوم مثبتی از هویّت ملّی از مؤلّفه های ادبی بهره می جویند. همچنین شاعران کودک و نوجوان از سال های اوّلیّه پس از جنگ تا دورة کنونی با روندی تغییرپذیر در نگرش، نسبت به این مسئله شعر سروده اند. این تغییرپذیری در گفتمان و سبک اشعار مشهود است. در بُعد نگرش به جنگ و ارزشگذاری شاعران، روندی فراملّی و انسان شناسانه را دنبال کرده اند و این نگرش با توجّه به نسل آثار شاعران مورد بررسی در دهة دوم پس از جنگ بیشتر شده است. در شعر دفاع مقدّس، هویّت ملّی مسئله ای بسیار مهمّ است که به کرّات بروز می کند و شاعران آگاهانه یا ناخودآگاه به آن می پردازند. ادبیّات کودک و نوجوان حیطه ای بسیار منعطف است که در صورت تحقیقات بیشتر روی آن در موارد لزوم قابل تعدیل و بازخوانی است.
سبک شناسی ساختاری غزل «تقویمها» و غزل «قسمت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده همگام با پیشرفت های زبان شناسی نوین، رویکرد های جدیدی نیز در سبک شناسی ظهور کرد؛ از جمله سبک شناسی ساختاری، با تاثر از دیدگاه های ساختارگرای قرن بیستم، بر این اصل تاکید کرد که برای دریافت سبک شناسانه یک اثر، باید اجزای آن را در ارتباط با کل سیستم بررسی نمود و هدف آن، تعیین تناسب اجزای متن با کل سازه های متن بود که از طریق بررسی شکل و ساخت، به محتوا می رسید. تحلیل عناصر یک متن و تاثیر آن در محتوای شعر، باعث دقت بیشتر سبک شناس در بیان شاعر می شود. درپژوهش حاضر پس از اشاره به تعاریف سبک و برشمردن مکاتب سبک شناسی و ارائه ویژگی های سبک شناسی ساختاری، دو غزل در زمینه دفاع مقدس از قیصر امین پور(تقویم ها) و قزوه(قسمت) را با روش سبک شناسی ساختاری بررسی کرده ایم. در این روش پس ازتحلیل اجزای هردو متن از لحاظ توازن ها و قاعده کاهی ها، به ارتباط و تناسب میان اجزا و محتوا پرداخته ایم. حاصل این تحقیق نشان می دهد که ساختار بیرونی و درونی دو غزل با محتوا نیز تناسب دارد و دستگاه آوایی، وا ژگانی، نحوی و بلاغی به تاثیر عاطفی شعر کمک می کنند و عناصری که هردو شاعر بکار گرفته اند، با ساختار شعرمرتبط است و احساس و لحن دو غزل باهم هماهنگ عمل می کنند.