مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نام
حوزه های تخصصی:
نامهای کنیه سان، یعنی آن دسته از نامهای خاص که از ترکیب ((اب)) با یک جزء پسین ساخته می شوند، در مطالعات اسلامی به طور کلی و در مطالعات رجالی به طور خاص، از جایگاه ویژه ای برخوردارند. بی تردید، کاوش در کارکرد فرهنگی کنیه در تاریخ جوامع عربی از یک سو و بررسی وجه نامگذاری و تحلیل معنایی نامها از سوی دیگر، گامی مهم در نامشناسی اسلامی است و درک معنای نهفته در این نامها، در گرو آن است که پیشتر، گونه های آن شناخته و کارکرد هرگونه، بررسی گردد. در این مقاله، بر پایه اسناد و شواهد تاریخی نشان داده شده است که بسیاری از کنیه سانها الزاما کنیه نیستند، اما گاه بخشی از کارکرد کنیه را بر عهده می گیرند و گاه به عنوان لقب ایفای نقش می کنند. این در حالی است که این کنیه سانها از ارزش معنایی بیش از کنیه اصلی برخوردارند. این مقاله همچنین با به دست دادن صورتبندی هایی درباره نحوه ساخت کنیه سانها، بر آن است تا رابطه ای مشخص میان ساخت کنیه و کارکردهای فرهنگی آن برقرار نماید. در بخش پایانی یک روال عملی برای بازشناسی گونه نامهای کنیه سان پیشنهاد شده است.
نگاهی دیگر به داستان گم شدن تازیانه بهرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توتمیسم که نوعی اعتقاد به ارواح بود، برای انسان ابتدایی پناهگاهی اعتقادی شمرده می شد که می توانست از طریق آن با عوالم فراسویی ارتباط برقرار کند. این نوع اعتقادات در آثار حماسی بازتابی گسترده داشته است که می توان با شنـاخت آنها راهی نـو در مـسیر درک درسـت تـر از اسطوره های کهن قوم ایرانی نشان داد. در این میان داستان گم شدن تازیانه بهرام در شاهنامه، داستانی شگرف و درخور توجه است. به پندار نگارنده، تازیانه که به طور معمول در میدان مبارزه به کار گرفته می شد و در ضمن وسیله ای برای مجازات گناهکاران بود، بر اساس اعتقادات ایرانیان، تقدس ویژه ای داشته است.
نگارنده در این جستار برآن است که داستان گم شدن تازیانه بهرام را از دیدگاه اعتقادی توتمیسم بررسی کند و نشان دهد که تازیانه بهرام بخشی از اعتقادات وی بوده و او درواقع برای حفظ این اعتقادات، جان خویش بر کف نهاده و برای بازیافتن آن به میدان رزم بازگشته است
رابطه ی نام با عزت نفس در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عزت نفس جزء عاطفی و ارزشیابانهی خودپنداره تلقی میگردد و بخشی از خویشتن هر فرد که تاثیر زیادی بر خودپنداره یا هویت وی دارد، نام او است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی نام کوچک و عزت نفس عمومی با توجه به جنسیت دانشجویان است.
روشکار: مطالعه به روش پیمایشی بر روی نمونهی 400 نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در سال تحصیلی 91-1390 صورت گرفته که به روش طبقهای نسبی انتخاب شدند. ابزار آن پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت 58 گویهای بوده است. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس یکسویه، دوطرفهی بین آزمودنی، آزمون تی برای گروه های مستقل، آزمون لون برای همگنی واریانسها و آزمون تعقیبی توکی صورت گرفته است.
یافتهها: نمرهی عزت نفس عمومی دانشجویان 6.91± 31.91 بوده و تفاوتی از نظر جنسیت وجود نداشته است (0.747=P) اما بین نوع نام دانشجویان با عزت نفس کلی رابطه وجود داشت (0.013=P) و عزت نفس دارندگان نامهای اسلامی بیشتر از واجدین نامهای ایرانی یا فرنگی بود.
نتیجهگیری: عزت نفس دانشجویان با نوع نام فارغ از جنسیت آنان رابطه دارد و با توجه به فرهنگ ما در دارندگان نامهای اسلامی بیشتر از ایرانی یا فرنگی است.
تأثیر مذهب بر نام گذاری مردم چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسم و نام پدیده مهم فرهنگی و اجتماعی است که پیش از تولد تا پس از مرگ با انسان همراه است. این عنصر در باورهای دینی، ملی، ادبی، فکری و تاریخی افراد جامعه ریشه دارد. مردم به نام نیک خود مباهات می کنند و برای فرزندانشان نام مناسب برمی گزینند. یکی از الگوهای پرطرف دار و پربسامد ایرانیان از گذشته های دور تا به امروز، استفاده از نام های مقدس مذهبی بوده است؛ نام هایی که به صورت ساده، مرکب و مشتق، ساخته می شوند. این واژه ها که برگرفته از اسماء الهی، نام های پیامبر(ص) و ائمه اطهار هستند، به صورت جدا یا ترکیبی در نام های افراد، مکان ها، طوایف، ایلات و ... کاربرد فراوانی دارند. مردم شیعه مذهب چهارمحال و بختیاری، این نام های مقدس را با پیوندهای مختلفی برای خویش برمی گزینند. در نوشتار حاضر، ده ها ترکیبِ یک تا سه جزئی فارسی (شامل فارسی و گویش بختیاری)، عربی و ترکیِ ساخته شده و رایج بین مردم به روش میدانی و کتابخانه ای گردآوری، گروه بندی و ارائه شده است. در پایان نیز سعی شده است با استفاده از آمار و ارقام رسمی، مقایسه مختصری در این کاربرد ارائه گردد.
بررسی تطبیقی تعبیرپذیری احد نزد افلوطین و مقام ذات نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأکید بر تعالی و تنزیه خدا و محدودیت های معرفتی و زبانی نوع خاصی از الهیات به نام الهیات سلبی را شکل داده است؛ الهیاتی که در آن حدود و اوصاف امکانی از خدا سلب گشته و زبان سلب، تنها زبانِ درخور ساحت ربوبی است. برخی صاحب نظران، افلوطین، ابن میمون، قاضی سعید قمی، ملارجب علی تبریزی و ابن عربی را از طرفداران الهیات سلبی معرفی کرده اند. در این جستار به آرای دو متفکر، یعنی افلوطین و ابن عربی در باب احد و ذات الهی اشاره می شود؛ احد افلوطین نه به زبان می آید و نه اندیشه به او راه می یابد و هیچ اسمی حتی نام «او» شایستة احد نیست. در عین حال افلوطین خویش را ناگزیر به نامگذاری احد می بیند و «احد» و «واحد» را بهترین نام برای او تلقی می کند و در مواضعی به مصحح برخی نام های احد اشاره کرده است. در عرفان ابن عربی نیز، اصطلاح اسم، همان ذات الهی به اعتبار صفت، تجلی و تعین است، بنابراین در تعریف اسم، خروج از مقام ذات و تنزل از آن مطرح است و ذات به حسب ذات هیچ اسمی نخواهد داشت؛ از این رو نزد ابن عربی ذات الهی، مقام لا اسم و لا رسم تلقی گشته و متعلقِ هیچ گونه شناختی نیست، اما در مواضعی، ابن عربی آن ذات بی نشان را با اوصاف و احکام سلبی توصیف کرده و در مواردی با عناوینی از جمله مطلق، واجب و وجود مطلق از آن یاد نموده است که در تبیین آن می توان به تمایز اسمای حقیقی و غیر حقیقی و اسمای محدود کننده و غیر محدود کننده اشاره کرد، نکتة شایان توجه در این مقاله نشان دادن این مطلب است که افلوطین و ابن عربی از سه بعد الهیات سلبی، یعنی بعد وجود شناختی، معرفت شناختی و زبانی، حداقل در محور زبان، فاصله گرفته و نوعی زبان ایجابی را در ساحت سخن گفتن از خدا در پیش می گیرند؛ از اینرو بخشی از جستار حاضر به تبیین نامگذاری حقیقتی بی نام از سوی افلوطین و ابن عربی می پردازد.
بررسی جامعه شناختی عبارات خطاب در فارسی گفتاری محاوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت این که افراد چگونه باب گفت وگو را باز می کنند یا چگونه همدیگر را خطاب می کنند موضوعی مهم در مطالعات جوامع به منظور ایجاد روابط اجتماعی بین افراد است. در این پژوهش رفتار خطاب در گونه گفتاری فارسی بررسی می شود. در این مطالعه، تحلیل داده های جمع آوری شده از 43 گویشور فارسی نشان داد که ده نوع اصطلاح خطاب در مکالمات روزمره استفاده می شود: اسامی شخصی، عناوین (القاب)، اسامی مذهبی، اصطلاحات شغلی، اصطلاحات روابط خویشاوندی، اصطلاحات احترام آمیز و رسمی، اصطلاحات صمیمانه و خودمانی، ضمایر شخصی، عبارات توصیفی و اصطلاحات صفر. هم چنین استعاره ها و تابوها نیز در داده ها بررسی و تحلیل می شوند. تحلیل آماری اصطلاحات خطاب نشان می دهند که اصطلاحات صمیمانه و خودمانی را افراد مذکر بیشتر به کار می برند و اصطلاحات روابط خویشاوندی با افزایش سن گویشوران کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.
دال و مدلول در اندیشة ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان و زبان شناسان از دیرباز درباب مفاهیم دال و مدلول تأمل کرده اند؛ اما با آغاز قرن بیست، مطالعات زبانی به طور عام و مفاهیم دال و مدلول به طور خاص عمقم و گسترش چشمگیری یافته اند. در سنت ما نیز اگرچه اندیشمندان به مسئلة زبان توجه کرده اند، کمتر کسی از وجهی زبان شناختی آن را بررسی است. ناصرخسرو را از معدود اندیشمندانی یافتیم که تلاش کرده است ماهیت دال و مدلول و نسبت میان آن ها را ازمنظری زبان شناسانه بررسی کند. وی با انتخاب نام و نامدار برای دال و مدلول، آن ها را قراردادی می داند و به نحوة تکوین حتی خود مدلول یا نامدار نیز توجه می کند. در این مقاله، با نقبی گذرا به دیدگاه سوسور دربارة ماهیت دال و مدلول، این فرضیه را ارزیابی می کنیم که آیا ممکن است دیدگاه ناصر خسرو در این زمینه در چرخة مطالعات زبان شناختی امروزی وارد شود یا نه.
بررسی وجه تسمیه سوره های قرآن
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، دریای ژرف و بی کران معانی و مفاهیم و بهترین راهنما و هدیه الهی برای راهنمایی و هدایت بشریت، در بیان معانی و مفاهیم خود از ترتیب و نظم خاص و ویژه ای برخوردار بوده، به جزءها و سوره هایی تقسیم بندی شده است. این کتاب آسمانی، 114 سوره داشته و هر یک از این سور به نامی مسمی است که بیان کننده محتوا و غرض اصلی آن سوره است و از خلال نام هر سوره می توان مهم ترین و برجسته ترین موضوع و هدف آن سوره را دریافت و درک نمود. نامگذاری سور قرآنی به گونه ای است که می توان بسیاری از این سور را بر اساس یک نظم و ترتیب مشخص و هماهنگ دسته بندی نمود و هر سوره را در دسته ای خاص قرار داد، همچون نامگذاری سور به حروف مقطعه که می توان سوره های طه، یس و ... را در این دسته جای داد و نیز دسته بندی بر اساس نام انبیاء و بزرگان دین، نام حیوانات و ... .
زیباشناسی نام ها در سبک زندگی اهل بیت علیها السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نام ها در هر فرهنگی معنای نمادین و ریشه شناختی دارد و حکایتگر ارزش های متفاوت و متنوع جامعه و نیز احساسات، نیازها، بینش ها و منش های نام گذار است. نام ها به اعتبار منبع انتخاب، در تربیت فرد و جامعه، محترم یا نامحترم جلوه دادن آنها مؤثرند و به طورکلی در زندگی فردی و اجتماعی بشر سهم بسزایی ایفا می کنند. دیدگاه های فرهنگی پشتوانة توصیفی نام ها و مبنای انتخاب و کاربرد آنهاست، چه نام گذار به هنگام نامیدن فرزندش، توجه به معنا و مفهوم نامی که فرزندش را به آن می خواند داشته باشد، یا نداشته باشد. برخی دیدگاه های فرهنگی از نازیبایی ها استقبال کرده، آن را سرشت طبیعت گرای بشر می خوانند و خود را ملزم به تقلید مو به مو از آن می دانند. ازاین رو، زیبایی در بینش ها و منش های متفاوت مفهومی متنوع می یابد و باید در بستر فرهنگی خاص خود تعریف شود.
این نوشتار بر اساس منابع و اسناد مکتوبِ موجود، با شیوه ای تاریخی، زیبایی را در سبک زندگی اهل بیت علیها السلام و در قلمرو نامگذاری فرزندان آنان، در سه محور ارتباط با خداوند، ارتباط با اجتماع و ارتباط با طبیعت با رویکرد معنویت و نشاط اجتماعی و فردی بررسی می کند. پس با مقایسة آماری محورها، شاخصه های نام گذاری را بیان کرده و با نقد نظریة «طبیعت باوری»، فراوانی زیبایی طبیعی را نیز در نام ها نشان داده است.
تابوی نام در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه طومارهای نقالی به عنوان بخشی مکتوب از سنت حماسی روایی شفاهیِ در باور انسان های ابتدایی نام با ذات منطبق است؛ زیرا انسان ابتدایی فکر می کرد ارتباط بین نام و شخص یا شیء موسوم به آن قراردادی نیست و نام جزوی از وجود خود اوست و نیروهای شر می توانند از این طریق به او آسیب برسانند. این نوع نگاه به نام مختص مکان خاصی نیست و در همه جوامع وجود دارد و قواعد خاصی نیز با عنوان تابوی نام بر این جوامع تحمیل شده است. در باورهای عامه مردم ایران و نیز شاهنامه که روایتگر باورهای اساطیری ایرانیان است، این نوع تابو به صورت های مختلف دیده می شود: گاه نام عین ذات است، مانند زمانی که رستم مقصران اصلی کشته شدن سیاوش را برای هومان برمی شمرد. گاه به صورت برگزیدن دو اسم دیده می شود که یک نام، اصلی و جزو ذات است و دیگری فرعی است. این نوع تابو در بخش هایی از سواحل جنوبی ایران و همچنین بین ترکمن ها دیده می شود و در شاهنامه نیز درباره قباد و شیده نمود دارد. مصداق دیگر تابوی نام، عدم ابراز نام است که در بین مردم و در جنگ های شاهنامه دیده می شود. این مسأله در شاهنامه به دو صورتِ صراحت در عدم ابراز نام و طفره رفتن از ابراز نام تبلور یافته است. آخرین نمونه تابوی نام، تعویض و یا تغییر نام است که بیشتر برای فریب ارواح و فرار از آسیب آن ها به کار می رفته است.
سرانجام یک پروندة؛ تغییر نام کوچک (نقدی بر آرای صادره از دادگاه های بدوی و تجدیدنظر در پرونده کلاسه 8709981230100135 دادگاه عمومی قائمشهر)
حوزه های تخصصی:
دعاوی مربوط به تغییر در اسناد سجلی از جمله تغییر نام کوچک، یکی از دعاوی مبتلابه بسیاری از محاکم است. برخی از این دعاوی اصالتا از طرف اشخاص دارای اهلیت، مطرح می شود ولی برخی از آنها، از سوی ولی قهری محجور مطرح می گردد. در یکی از این دعاوی، ولی قهری یک دختر 17 ساله با اعطای وکالت به وکیل دادگستری، مبادرت به طرح دعوی برای تغییر نام کوچک مولی علیها نموده است. دادگاه بدوی، با توجه به امضای وکالتنامه توسط ولی قهری و مولی علیها، دختر را اصیل تلقی نموده و مستدلا حکم به تغییر نام کوچک صادر کرده است ولی با تجدیدنظرخواهی معموله از سوی اداره ثبت احوال، دادگاه تجدیدنظر، حکم بدوی را نقض و قرار رد دعوی صادر نموده است. استدلال دادگاه تجدیدنظر آن است که نام گذاری، حقی است که با تولد فرزند برای والدین او ایجاد و با انتخاب نام توسط آنها، این حق اعمال شده و با سقوط حق و تکلیف، حق دیگری باقی نمی ماند تا مجددا نسبت به اعمال آن اقدام کنند. پس از سیر دادرسی مذکور، دختر نامبرده، به سن 18 سال(سن رشد) رسیده و مبادرت به طرح دعوای مجدد به خواسته تغییر نام کوچک خود نموده است. این بار، دادگاه بدوی با استدلالات سابق، حکم به تغییر نام کوچک صادر نموده و دادگاه تجدیدنظر، با رد تجدیدنظرخواهی اداره ثبت احوال، حکم صادره از دادگاه بدوی را تایید کرده است. در این تحقیق، ضمن بیان جزئیات موضوع و استدلالات دادگاه های بدوی و تجدیدنظر، آرای صادره مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
بررسی خاستگاه اسطوره ای نام در گستره ادبیات حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام پوشی یا افشای نام یکی از بن مایه های برجسته در ادبیات حماسی است. هدف ما در این جستار بررسی نام از این منظر در شاهنامهفردوسی، منظومه های پهلوانی، و طومارهای نقالی است. بدین منظور این آثار با روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا واکاوی شده اند. حاصل آنکه پهلوانان در رویارویی با دشمن چهار شیوه را در پیش می گیرند؛ در بیست وپنج مورد بی محابا و آشکارا نام خود را فاش می کنند، در پنج مورد با نامی جعلی با دشمن رویاروی می شوند، در یک مورد تنها به لقب یا کنیه خود اشاره می کنند، و در نُه مورد از افشای نام و کنیه خود پرهیز می کنند. با اینکه این چهار شیوه در ظاهر تناقض آمیز می نماید، همه خاستگاهی اسطوره ای و آیینی دارند و نه تنها نقیض یکدیگر نیستند، بلکه نشان دهنده جایگاه خطیر نام در باور پیشینیان هستند؛ در گذشته عده ای چنین می اندیشیدند که نام بخشی حیاتی از وجود هر فرد است و در صورت فاش شدن آن نزد دشمن، طلسم می شوند و دشمن بر آن ها چیره می شود؛ بنابراین، از افشای نام پرهیز می کردند، یا با نامی جعلی با دشمن رویارو می شدند؛ گروهی معتقد بودند که اگر نام دشمنان را بر زبان برانند، دشمنان جانی دوباره می یابند و به یورش بر آن ها برانگیخته می شوند و از این رو، گاه اگر دشمن نام پهلوان را بر زبان نمی آورد، پهلوان خود پیش دستی می کرد و با فریاد کشیدن نامش، دشمنان را مرعوب می کرد؛ وجه سوم اینکه کنیه یا لقب برخلاف نام، جزء حیاتی وجود پهلوان به شمار نمی آمد و می توانستند در مقابل دشمن، با پرهیز از افشای نام، به کنیه یا لقب خود اشاره کنند.
تأثیر رضایت از نام بر اضطراب کلاس درس، حرمت خود، کمرویی، و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :بر طبق تجارب معلمی، تصور می شود نام و شهرتی که از طریق آن دانش آموزان مورد خطاب قرار می گیرند بر هیجان ها، عواطف و عملکرد آنها مؤثر باشد. هدف این پژوهش ارزیابی اثرات میزان رضایت از نام بر اضطراب کلاس درس، حرمت خود، کمرویی، و عملکرد تحصیلی دانش آموزان بود. روش :پژوهش حاضر به روش مقطعی- تحلیلی اجرا شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهر رشت در سال تحصیلی 95-1394 بود که از میان آنها 521 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های اضطراب کلاس درس (ریچموند، 2013)، حرمت خود (روزنبرگ، 1979)، و کمرویی (استنفورد- زیمباردو، 1977) پاسخ دادند. میزان رضایت از نام نیز در قالب یک سنجه به صورت کم، متوسط، و زیاد درجه بندی شد. همچنین آخرین معدّل کل اکتسابی دانش آموزان به عنوان شاخصی از عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. داده ها از طریق تحلیل واریانس تک متغیری در قالب طرح فاکتوریل 2×3 پردازش شدند. یافته ها :نتایج نشان داد که رضایت کمتر از نام با اضطراب کلاس درس بیشتر، حرمت خود کمتر، کمرویی بیشتر و عملکرد تحصیلی ضعیف تر همراه است(01/0 P <) . سرانجام تحلیل طبقات جنسیتی آشکار ساخت به استثنای ارزیابی های عملکرد تحصیلی (که در آن گروه پسران در مقایسه با دختران همواره ضعیف تر بودند)، در سایر متغیرهای وابسته هیچ تفاوت معنی داری از نظر جنسیت مشاهده نشد. نتیجه گیری :با توجه به نتایج می توان گفت که رضایت از نام می تواند در برخی مواقع به عنوان منبعی برای بهبود اضطراب کلاس درس، حرمت خود، کمرویی، و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در محیط مدرسه در نظر گرفته شود.
تصویر هریچ از نقد ویتگنشتاین متأخر بر مابعدالطبیعه و نظریه معنای رساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
103 - 124
حوزه های تخصصی:
ویتگنشتاین متأخر در آرای دوره متقدم خود که در رساله منطقی-فلسفی ابراز شده اند بازنگری کرده است. پل هریچ در بخشی از اثر تازه خویش فرافلسفه ویتگنشتاین (2012) به تشریح و بررسی این انتقادها در پژوهش های فلسفی پرداخته است.در این مقاله می کوشم نشان دهم تصویر هریچ از نقدهای ویتگنشتاین متأخر تصویری نادرست، فاقد پشتیبانی متنی و متکی بر فرض هایی متعارض با هم است. نخست تصویری مجمل از مابعدالطبیعه رساله به ترسیم خواهم کرد. از آن پس درک هریچ از مفهوم «شیء» در رساله را توضیح خواهم داد. در بخش سوم روایت هریچ از سه ایراد (T3)، (T4) و (T6) ویتگنشتاین متأخر بر هستی شناسی رساله را توضیح خواهم داد. در نهایت به نقد تصویر هریچ خواهم پرداخت و استدلال خواهم کرد روایت وی از آرای ویتگنشتاین متأخر درباره هستی شناسی رساله به جهت شواهد متنی ضعیف و از لحاظ فلسفی نامنسجم و متناقض است.
دلالت نام ها بر ایده ها و اشیاء در فلسفه پروکلوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به عقیده افلاطون ایده ها مدلول اصلی نامها هستند و دلالت نامها بر اشیاء فقط به نحو ثانوی و به سبب شباهت اشیاء به ایده ها ممکن است. ارسطو که منکر وجود مفارق ایده هاست، برخلاف افلاطون عقیده دارد که نامها در وهله اول بر محسوسات دلالت می کنند و دلالت آنها بر مفاهیم انتزاعی دلالتی ثانوی است. تلفیق آراء افلاطون و ارسطو در فلسفه نوافلاطونی سبب خلط این دو نظریه شد و بر اثر آن بسیاری از نوافلاطونیان به تبعیت از ارسطو نامها را دال بر محسوسات شمردند. فلوطین و پروکلوس تنها نوافلاطونیانی بودند که به این خلط پی بردند و به پیروی از افلاطون ایده ها را مدلول اصلی نامها در نظر گرفتند. اما تفاوت ایده ها و اشیاء چنان زیاد است که افلاطون اطلاق نامها را بر ایده ها و اشیاء به اشتراک لفظی می داند و این باعث بروز مشکلاتی در فلسفه او می شود. علیت مستلزم شباهتی میان علت و معلول است، اما اگر تفاوت ایده ها و اشیاء به حدی باشد که نتوان نامها را به اشتراک معنوی بر آنها اطلاق کرد، چگونه ممکن است که ایده ها علت اشیاء باشند؟ فلوطین و پروکلوس می کوشند تا دلالت نامها را بر ایده ها و اشیاء به نحوی توضیح دهند که شباهت و متعاقباً رابطه علی میان آنها نقض نشود.
نام گزینی در رمان خواب زمستانی اثر گلی ترقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۱
227 - 254
حوزه های تخصصی:
رمان خواب زمستانی نوشته گلی ترقّی از داستان های معاصر فارسی محسوب می شود که در آن نویسنده از نماد، اسطوره و کهن الگو بهره برده است. در خوانش هر داستانی ازجمله این داستان چرایی انتخاب نام برای شخصیت ها یا علّت استفاده از صفت، ضمیر و... به جای نام ها و یا دلیل بدون نام بودن شخصیت ها ذهن هر خواننده ای را درگیر می کند. هدف از این پژوهش نیز بررسی و تحلیل نام شخصیت ها در داستان خواب زمستانی است. در پژوهش حاضر نخست نام ها بر اساس نوع آن ها ازجمله اسم خاص، اسم عام و صفت تقسیم بندی شده، سپس هر کدام از نام ها از منظر معنایی، شخصیت پردازی، زاویه دید و ... بررسی شده اند و در پایان بسامد نام ها نشان داده شده تا آشکار شود که در این داستان چه نام هایی کاربرد بیشتری داشته اند. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، نشان می دهد که در رمان خواب زمستانی شیوه گزینش نام زنان و مردان متفاوت است. همچنین نام شناسی این داستان بیانگر آن است که انتخاب نام ها تصادفی و اتّفاقی نیست و در ورای گزینش هر نام دلایل متعدّدی می تواند وجود داشته باشد.
نام شناسی از منظر زبان شناسی شناختی اجتماعی با تأکید بر بافت کاربرد-بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
193 - 212
حوزه های تخصصی:
نام شناسی شاخه ای از زبان شناسی، یا از نظر کریستال(2008) شاخه ای از معناشناسی است. نام شناسی را از منظرهای متفاوتی مورد مطالعه قرار داده اند. این مقاله با معرفی رویکرد زبان شناسی شناختی اجتماعی، که خود ادامه منطقی رویکرد زبان شناسی شناختی و زبان شناسی اجتماعی است، به حوزه نام شناسی می پردازد. نام شناسی ش ناختی اجتماعی را می ت وان زیرمجموعه زبان شناسی اجتماعی ش ناختی به ش مار آورد ک ه درک کاربرد-بنی اد از زب ان، تن وع درون-زبان ی و بینا زبان ی، مقوله بن دی و س رنمون ها، الگ وی فرهنگ ی، معن ای اجتماع ی و اث ر متقاب ل زب ان، فرهن گ، و ایدئول وژی، ج زء مفهوم ه ای بنیادی ن آن هس تند. البته باید اذعان داشت که اکثر مطالعات انجام شده در حوزه زبان شناسی شناختی، و حوزه جدیدتر و کمتر مطالعه شده زبان شناسی شناختی اجتماعی، در حوزه مفهوم شناسی هستند. لیکن به اذعان پژوهش گران این حیطه، تغییر زاویه توجه از مفهوم شناسی به سوی نام شناسی از تحولات ضروری و اجتناب ناپذیر در زبان شناسی شناختی و زبان شناسی شناختی اجتماعی است. هدف این مقاله، با استفاده از روش پژوهش اسنادی، تلاشی در راستای ادامه این برنامه پژوهشی است که توسط زندی و احمدی(1395) آغاز شده است؛ با این تفاوت که، مقاله حاضر بیشتر به مطالعه اسامی عام که نماینده یک مقوله هستند توجه دارد. مقاله حاضر چشم انداز دیگری را هم در این بحث می گشاید و آن تأکید بر رویکرد کاربرد-بنیاد در نام شناسی است. در تعبیر کاربردشناختی، نام شناسی به مطالعه انتخاب های واقعی واژگانی از میان مجموعه عبارات می پردازد و سؤالی که مطرح می کند این است که چه عواملی بر انتخاب یک عبارت خاص تأثیرگذار می باشند. این مقاله چنین نتیجه گیری می کند که انتخاب واژه مناسب برای یک مدلول خاص تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که در این میان نقش بافت از اهمیت فراوانی برخوردار است.
تابوی نام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
103 - 119
حوزه های تخصصی:
دین در جهانِ باستان بر سه اصل استوار بوده است: جادو و ارتباط آن با دین و علم؛ توتمیسم و جنبه ی اجتماعی کیش نخستین؛ آیین های باروری و گیاهی. جادو نیرویی است که از نفوذ کلماتی به وجود می آید که با صدای بلند یا به صورت آواز خوانده می شود و انسان می تواند همان طور که روی موجودات روحانی عمل می کند، به وسیله ی واژگان و حرکات مخصوص در طبیعت تأثیر نماید و این نفوذ اساسی را برقرار سازد که آن را جادو می نامند. در مواقعی جادو دستورات منفی، یعنی ممنوعیت ها را دربردارد؛ جادوی منفی تابو است و هر چیزی که به دلیل و علتی ترس و اضطراب به دل می افکند را تابو گویند. نام ها در بسیاری از جوامع تابو هستند، حمله به نام فرد قابل مقایسه یا حتی بدتر از حمله به بدنِ فرد است. تابوی نام برپایه ی ترس است. همان طور که می توان جادوی بدخواهانه ای را با شخص، اعضای بدن یا سایه ی او انجام داد، اگر نام واقعی یک فرد را در اختیار داشته باشند، آن را با نام وی هم می توانند انجام دهند، تابوی نام هم بسیار گستردگی فرهنگی و جغرافیایی داشته و هم این که، همچنان پابرجا مانده است. حتی اگر به طور کامل مانند گذشته نباشد ولی ردپای آن هنوز در دنیای مدرن به چشم می خورد. ملاحظاتی که همچنان درمیان جوامع امروزی، درمورد نام وجود دارد آیا بازمانده ی همان تابوی نام و ممنوعیت هایی که درمورد نام ها وجود داشته نیست؟
الگوهای فرهنگی نام گذاری افراد در بین اقوام مغول بر اساس متون ادبی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقوام مغول با پیروی از الگوی فرهنگی خود نام های متنوعی را برای افراد برمی گزیدند. با هجوم و فرمانروایی بلندمدت مغولان، در ایران، نام های مغولی در متون فارسی آن دوره و حتی پس از آن منعکس شده است. در مواردی ادیبان و تاریخ نگاران ایرانی، معانی نام ها و دلیل نام گذاری های متنوع را ضبط کرده و به داستان ها و روایت های مربوط به آن ها پرداخته اند. از آنجا که پژوهش دقیق و جامعی درباره الگوی نام گذاری مغول و بازتاب آن در متون ادبی و تاریخی، مشاهده نشده است پژوهش در این مورد، اهمیت و ضرورت دارد.
در این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی اجرا و داده های آن، بر مبنای متون ادبی و با استناد به متون تاریخی، به شیوه کتابخانه ای، گردآوری شده ، نام ها و الگوهای نام گذاری افراد در متون، شناسایی و بررسی شده است. در این متون، الگوهای نام گذاری متفاوتی با توجه به طبیعت، وضعیت جسمانی، رویدادها و ... وجود دارد و نام گذاری با رسومی نیز همراه بوده و نام ها در مواردی بنا به دلایلی تغییر کرده اند.
بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب نام: مطالعه ای به روش بنیادبخشی نظریه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب نام بود و با توجّه به هدف درک پدیده انتخاب نام فرزندان و نیاز به فهمیدن و کشف پیچیدگی های فرآیند آن، به روش پژوهش کیفی بنیادبخشی نظریه انجام شده است. جامعه آماری، کلیّه خانواده هایی بودند که در سال 1397 برای ثبت نام و گرفتن شناسنامه فرزندشان به اداره ثبت و احوال شهر بیرجند مراجعه داشته اند که از این تعداد 38 نفر از والدین شهر بیرجند دارای فرزند خردسال به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و اطلاعات با مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شدند. یافته ها در چهار دسته شرایط زمینه ساز، مداخله گر (محیطی)، عوامل علی و پیامدهای انتخاب نام مقوله بندی و الگوی نام گذاری ارائه شد. مهم ترین عوامل زمینه ساز شامل عوامل «مذهبی، آگاهی والدین از ریشه و معنای نام، باورهای شخصی زوجین، توجه به تازه و تک بودن نام، ریشه ملی و ایرانی داشتن و اصیل بودن نام، هم آوا بودن با نام خواهر و برادراش و نام خانوادگی، توجه به زبان شناسی نام و زمان (فصل)» بود. مهم ترین عوامل مداخله گر شامل «نگاه اطرافیان و نظرات اطرافیان (خانواده ها)، مد و با کلاس بودن، فرهنگ، تأثیر رسانه ها» می باشد و مهم ترین عوامل علی شامل «مسئول بودن در قبال نام و بازخواست نشدن از طرف فرزند، شرایط و اتفاق خاص، زنده نگهداشتن نام یکی از عزیزان، تاثیرگذاشتن در شخصیت فرزندان، آرامش بخش بودن نام برای والدین و الگو گرفتن از نام بچه های دوست داشتنی» بود. با توجه به این عوامل سه پیامد مهم نیز از جمله «شکل گیری هویت مذهبی در فرزندان، حفظ کلاس و طبقه اجتماعی خانواده و شکل گیری هویت ملی در فرزندان» مطرح شد. نتایج پژوهش نشان داد، در سال های اخیر تحولاتی در شیوه نام گذاری فرزندان صورت گرفته است که این پدیده هم معلول و هم علت تغییر در ارزش ها و باورهای حاکم بر جامعه است.