فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
بنای این تحقیق بر این پرسش گذاشته شده است که یک متن روایی باید چه معیارهایی داشته باشد که آن را بتوان نوع ادبی غنایی به شمار آورد. برای پاسخ به این سؤال، نگارنده با روش توصیفی – تحلیلی سعی کرده است ویژگی هایی را که در داستان های برجسته عاشقانه عامل روایی را در برابر عامل غنایی کم رنگ می کند، نشان دهد. عواملی مانند توصیف کشمکش های عاطفی، وجوه شعری و غنایی، استفاده از زبان غنایی، حضور من راوی در متن، از مهم ترین مؤلفه هایی است که فراوانی و گسترش آن در یک متن، عنصر روایت را کم رنگ تر از عنصر غنایی جلوه می دهد. بنابراین در داستان های عاشقانه غنایی مخاطب با صحنه هایی رو به رو می شود که منشاء آن عواطف و احساسات گوینده یا شخصیت داستان است. در چنین متنی کارکرد شعری (ادبی) و عاطفی متن بر کارکرد ارجاعی آن غالب است.
شگردها و علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی در منظومه های غنایی با تکیه بر منظومه نویافته «ناز و نیاز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشعار تعلیمی یکی از گسترده ترین و رایج ترین گونه های ادب فارسی است. اشعار و آثار تعلیمی گاهی اثری کاملاً مجزا و مستقل است؛ همانند منظومه ها و آثاری که تنها به تعلیم و پند و حکمت و اخلاق می پردازد؛ گاهی نیز مفاهیم و مضامین اخلاقی، حکمی، مذهبی و پندیات به طور پراکنده در میان آثار دیگر ادبی مانند منظومه های غنایی و حماسی و یا قصاید مدحی به کار می رود؛ در این حالت افزون بر نکاستن از جنبة شاعرانة این آثار، با شور و احساس ویژه ای، گیرایی این آثار افزایش می یابد. منظومه ناشناخته « ناز و نیاز» یکی از آثاری است که سرشار از آموزه های تعلیمی است. این منظومه از آثار ارزشمند سده یازدهم هجری است و در شمار منظومه های گرانقدر عاشقانه فارسی قرار دارد؛ این منظومه تاکنون به چاپ نرسیده است و تنها نسخه باقی مانده از آن، نسخه ای با شماره 483 در کتابخانه U.C.L.A دانشگاه لس آنجلس است. در این اثر، مضامین و معانی تعلیمی و حکمی بسیاری وجود دارد که شاعر، آنها را باتوجه به زمینه انفعالی و ذوقی و با استفاده از شگردهایی مانند ترغیب، انذار، استدلال و... به کار برده است. این موضوع بیانگر حسن توجه شاعر در استوارکردن کلام برپایه منطق عقلی و هنری است. نگارنده در این پژوهش می کوشد تا افزون بر معرفی کوتاه منظومه ناز و نیاز، چرایی بازتاب مضامین تعلیمی را در این منظومه غنایی بررسی کند.
رابطة گونة روایی و شتاب منفیِ داستانی با کارکردهای زبان غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع غنایی، وسیع ترین نوع ادبی زبان فارسی شناخته می شود که با در برگرفتن شاخه های مختلف با عواطف و احساسات انسانی رابطه دارد. منظومه سرایی عاشقانه که از مهم ترین بخش های ادب غنایی است، بستری مناسب برای پژوهش های ساختاری فراهم می کند، زیرا از یک سو با زبان غنایی و از سوی دیگر با اصول داستان نویسی سروکار دارد. عصر صفوی که دوران رشد و شکوفایی منظومه سرایی عاشقانه است، از این حیث اهمیّت قابل توجهی دارد.
خورشید و مهپاره از منظومه های نسبتاً طولانی عصر صفوی است که پژوهشگران کمتر بدان توجه داشته اند. پیرنگ کامل این اثر با داشتن چهار داستان فرعی، نگارندگان را بر آن داشت تا الگوی زبان غنایی را با استفاده از این منظومه استخراج کنند و روابط میان گونة روایی و شتاب منفی را در آن تبیین کنند. با توجه به نقش های شش گانة زبان، زمانی که گونة روایی بر راوی متمرکز است، (+) عملکرد عاطفی زبان و زمانی که کنشگران در محور توجه قرار می گیرند، (+) عملکرد ادبی زبان به اوج می رسد. از سوی دیگر شتاب منفی معلول توصیف ها، عمل ذهنی و تفسیر است. اوصاف آفاقی و بیرونی با کارکرد زبان ادبی و عمل ذهنی انواع شکوائیه، نجوی، واگویه و... با کارکرد عاطفی زبان غنایی ارتباط مستقیم دارد. کارکرد القایی نیز بسیار کم رنگ و در بخش های تعلیمی و تفسیری منظومه نمود یافته است.
سوگند، شالوده بنیادین سرایشِ منظومه ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عشق در خسرو و شیرین نظامی براساس دیدگاه های گیدنز، دانینو و ایوانز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی موضوع عشق درداستان خسرو و شیرین نظامی، براساس دیدگاه های گیدنز، دانینو و مری ایوانز است. مسئله اصلی آن، پاسخ به این پرسش است که مفاهیم و ویژگی های عشق در نظریه های غربی را ، تا چه میزان می توان با انواع عشق در این داستان تطبیق داد؟ گیدنز، سیر تحول مفهوم عشق در غرب را، برمبنای تاریخ عشق، بر سه گونه تقسیم می کند: 1. عشق شورانگیز؛ 2. عشق رمانتیک؛ 3. عشق سیال. دانینو ،عشق را نوعی همزیستی میل جنسی و عاطفی می داند. ایوانز نیز دو گونه تجاری و رمانتیک آن را متمایز می سازد. نظامی ، در داستان خسرو و شیرین، چندین داستان را با محوریت عشق در هم تنیده که می توان آن را به شش دسته تقسیم کرد: 1. عشق عاشق به معشوق؛ 2. عشق معشوق به عاشق؛ 3. عشق یک سویه؛ ۴. عشق مصلحتی و سیاسی؛ ۵. عشق هوسناک و انتقام جویانه ؛ ۶. عشق ممنوع و شیفتگی بیمار گونه . با تأمل دراین داستان ، عشق خسرو به شیرین و برعکس ، از گونه عشق شورانگیز در نظر گیدنز و حقیقی و عرفانی است. عشق فرهاد به شیرین، عشق رمانتیک؛ عشق مریم و خسرو، عشق مصلحتی و سیاسی از دید ایوانز است. دو گونه دیگر،عشقی آمیخته به هوس و گناه و محکوم به مرگ است.
بررسی و تحلیل نقش پیک ها در محبت نامه ی ابن نصوح شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تحلیل نوآوری های ابن نصوح شیرازی، شاعر قرن هشتم و نقش پیک ها در منظومه ی محبت نامه است. محبت نامه از منظومه هایی است که زیرمجموعه ی ده نامه ها قرار می گیرد. ده نامه؛ منظومه ای عاشقانه و روایی است در قالب تلفیقی غزل و مثنوی که بر اساس تبادل نامه میان عاشق و معشوق شکل می گیرد. الگوی اصلی اغلب ده نامه سرایان، ده نامه ی اوحدی مراغه ای است اما ابن نصوح در این عرصه ، دست به نوآوری هایی زده است. هنرنمایی ابن نصوح دراین است که هم تعداد پیک ها را افزوده و هم بسیار هوشمندانه، این پیک ها را درخیال آفرینی به کار برده است. محبت نامه ده پیک دارد: ماه، خورشید، باد صبا، باد شمال، شانه، آیینه، شمع، پروانه، گل و بلبل. در حقیقت، ابن نصوح ده نامه ی خود را نه بر پایه ی نامه ها بلکه بر اساس این ده پیک بنا کرده است. بنابراین، نه تنها نامه ها در محبت نامه بر اساس گفتگوی میان عاشق یا معشوق با پیک ها شکل می گیرد؛ بلکه پیشبرد روایت نیز بر عهده ی پیک هاست. وی هنرمندانه میان هرپیک، فرستنده و گیرنده ی آن تناسبی دلنشین برقرار ساخته است. همچنین این ده پیک درمضمون آفرینی، ساخت و تداعی تصاویر و فضاسازی در محبت نامه نقش اساسی دارند. مهم ترین پیک محبت نامه، پیک ششم یعنی آینه است. ابن نصوح به خوبی از این پیک و رمز آینه بهره برده است. آینه، نقطه ی عطف روایت، در محبت نامه است. معشوق پس از دیدن حقیقت عشق درآینه و آگاهی از اتحاد عاشق و معشوق، دگرگون شده و پس ازآن است که مقدمات وصال فراهم می گردد. پژوهش هایی بدین شیوه می تواند در شناساندن ارزش ادبی ده نامه ها، بسیار موثر باشد؛ گونه ای که تقریبا ناشناخته است.
«پیکرگردانی» در افسانه های جواهرالاسمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیکر گردانی تغییر شکل، ماهیت، طبیعت و نهاد موجودات حقیقی یا خیالی و به عبارتی دیگر استحاله، مسخ و دگردیسی است و معنای دیگر آن، تغییر شکل ظاهر و تغییر اساس هستی و هویت شخص یا چیزی با استفاده از نیرویی ماوراء الطبیعی است.
جواهرالاسمار اثر عمادبن محمد الثغری، از نویسندگان قرن هشتم هجری و از منشیان سلطان علاء الدین، مجموعه افسانه هایی است غنایی، به زبان تمثیلی و با نثری ساده که سرشار از تازگی ها و لطایف ویژه ای است. درون مایه اصلی این کتاب مکر زنان است. راوی آن «طوطی» 100 افسانه را به مدت 52 شب نقل می کند. افسانه های متعدد و پر شاخ و برگ جواهر الاسمار از نظر ساختار و موضوع ویژگی هایی دارد. هدف از تدوین مقاله حاضر آن است که با شیوه توصیفی-تحلیلی و برمبنای چارچوب نظری تحقیق، مهم ترین انواع پیکرگردانی در روایات ِافسانه های جواهرالاسمار بررسی و تبیین شود. درمجموع
جنبه های ادبی منظومه شاه باجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه شاه باجی یکی از منظومه های غنایی ادبیات بومی مازندران است که از اواخر دوران قاجاریه و پهلوی اول به یادگار مانده است. سراینده آن ملاخانجان حیدری، یکی از گاوبانان خطه لفور ِشیرگاهِ سوادکوه، است. در این پژوهش، منظومه شاه باجی براساس نظریه قاعده افزایی و قاعده کاهی (هنجارگریزی) بررسی و تحلیل شده است. در بحث هنجارگریزی، هنجارگریزی معنایی و انواع آن و هنجارگریزی زمانی یا باستان گرایی در این منظومه بسامد بالایی دارد. انواع توازن نیز همچون توازن واژگانی (سجع متوازی) بیش از دیگر توازن ها در این منظومه بهکار رفته است. مصوتِ بلند «آ» و صامت های «ر»، «ل»، «م» و «ن» در این منظومه، به سبب قافیه سازی بسیار تکرار شده است. منظومه شاه باجی از نظر وزن عروضی به دو بحرِ هزج و متقارب خوانده می شود. راویان این منظومه، با توجه به نوعِ سازی که همراه آن نواخته می شود، وزن عروضی را برمی گزینند. محتوای اصلی منظومه عشق است که به سبب وجود شکاف و تضاد طبقاتی به صورت شکایت و سرکشی و اعتراض نمود یافته است.
بررسی ساختار داستان غنایی- حماسی زال و رودابه (با تکیه بر جنبه های غنایی آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان زال و رودابه، نخستین داستان عاشقانه ی شاهنامه ی فردوسی است که شکل غنایی حماسی داردو در آن عشق زمینی به صورت طبیعی و منطقی جلوه یافته است. باید توجه داشت که در چنین داستان هایی، شاعر در جریان روایت و انتقال میراث گذشتگان به نسل های بعدی چندان تصرّف نمی کند و کمتر عواطف و احساسات خود را بروز می دهد اما از حیث توصیف و صور خیال که بیانگر میزان قدرت و مهارت شاعر در سرودن شعر است، می کوشد تا به شیوه ی هنری به بیان وقایع و رویدادهای داستان بپردازد. در این نوشتار، ساختار داستان زال و رودابه با تکیه بر جنبه های غنایی آن، به شیوه ی توصیفی تحلیلی در دو بخش مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. بخش نخست به ترکیب و بافت داستان اختصاص دارد که شامل قالب، موضوع و شیوه ی بیان، گفتگوها، شخصیت ها و قهرمانان داستان می شود که تقریباً تمامی مؤلفه های شعر غنایی را از این حیث داراست. در بخش دوم به مسأله توصیف و نقش صور خیال در حماسی یا غنایی کردن داستان پرداخته شده است. در برخی موارد از جمله مجاز مرسل و تشبیه با توجه به بسامد این دو عنصر، داستان شکل حماسی غنایی خود را حفظ کرده است. ولی از لحاظ استعاره ی مصرحه، غلبه با جنبه های غنایی است و بیشتر استعاره ها مربوط به معشوق (رودابه) است. از حیث کنایه نیز غلبه با کنایاتی است که دارای مفهوم حماسی است.
تحلیل شخصیّت یاور گریماس در چهار منظومه غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی و مقایسه نقش کنشگر یاور در چهار داستان غنایی «ویس ورامین» فخر الدّین اسعد گرگانی، «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین» نظامی و «یوسف و زلیخا»ی جامی پرداخته شده است. ابتدا هر داستان با استفاده از زنجیره های روایی گریماس توصیف شده سپس شخصیّت یاور در تمام موقعیّت های حضور خود در هر داستان مورد تحلیل قرار گرفته است. آنگاه کنشگران یاور بر اساس میزان حضور خود در زنجیره های روایی با یکدیگر مقایسه شده اند و برای رسیدن به نتیجه نهایی مربّع معنایی گریماس برای هر داستان رسم شده تا مشخّص شود که هر کنشگر یاور تا چه حد در تحوّل اساسی داستان نقش داشته است. مقایسه چهار مربّع معنایی، وجود عشق مجازی را در دو روایت «ویس و رامین» و «خسرو وشیرین» نشان می دهد و کنشگران یاور این منظومه ها نیز در زنجیره پیمانی توانسته اند امکان وصال را فراهم کنند، امّا ترسیم مربّع معنایی در روایت «لیلی ومجنون»، عشق عذری و در «یوسف و زلیخا»، عشق روحانی را نشان می دهد. کنشگران یاور این روایات در تحوّل اصلی داستان نقش نداشته و در زنجیره پیمانی موفّق نیستند، به این دلیل که تحوّل قهرمان (فاعل) امری شخصی و درونی است که به دست خود او انجام می گیرد.
داستان منظوم حیدر و سمنبر به روایت مردم بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حیدر و سَمنبر از داستان های عامه ایرانی است که در زمان حکومت صفوی شکل گرفته است. این داستان از همان زمان شکل گیری به صورت شفاهی یا نوشتاری با روایت های گوناگون بین اقوام مختلف ایران رایج بوده است. هریک از روایت های منظوم این داستان در بلوچی به بیش از 200 مصراع1 می رسد. یکی از روایات آن را در دوره قاجار، شاعری به نام ملک دینار میرواری سروده و روایت دیگر را نیز به احتمال زیاد در همین زمان شاعری گمنام به نظم درآورده است. شاعران بلوچ در عین اینکه از نظر درون مایه و ساختار به اصل منظومه فارسی نظر داشته اند، به برخی از حوادث رنگ بومی داده و نیز بعضی از رسوم سنتی بلوچ ها را به آن افزوده اند. سبب ماندگاری این داستان در میان مردم بلوچ، افزون برجذابیت داستان، اجرای خنیاگران بلوچ بوده است که آن را همراه با ساز و موسیقی می خوانده اند.
ساختار روایت خسرو و شیرین نظامی (برپایه نظریه معناشناسانه گریماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نشانه- معناشناسی گریماس، در پی شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرف ساخت روایت در قالب فرایندها و الگوهای گفتمانی متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از آن جا که بررسی و شناخت سازوکارهای تولید معنا در روایت منظومه های غنایی امری ضروری به نظر می رسد؛ بر همین اساس، در مقاله ی حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی و تجزیه و تحلیل ویژگی های نشانه معناشناسی و راهکارهای تولید معنا در روایت «خسرو و شیرین» نظامی، بر پایه ی نظریه ی معناشناسانه ی گریماس پرداخته ایم. هدف از این مقاله روشن ساختن این مسئله است که تا چه اندازه نظریه ی گریماس که به باور او جهان شمول و قابل انعطاف با سایر متون است، با ساختار منظومه های غنایی هم خوانی دارد و دیگر این که چگونه نیروی حسی عاطفی با تأثیر بر عامل معنایی، باعث تولید معنا می شود؟ پس از تجزیه و تحلیل مشخص شد که در این روایت، معنا در قالب شوش و کنش هر دو تحقق می پذیرد و در مسیر تولید معنا، از نظم حاکم در بعضی از الگوهای مطرح شده ی گریماس پیروی نمی کند و در این مسیر، با چالش هایی مواجه است که عامل زمان در کنار برش زمانی و عامل انتظار، نقش تعیین کننده ای در تحقق و تولید معانی به چالش کشیده شده ی روایت ایفا می کنند.
مقایسه ی سیر رواییِ منظومه های خسرو و شیرین نامی اصفهانی و نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خسرو و شیرین دومین منظومه از خمسه یِ میرزامحمدصادق نامی اصفهانی (1204ق) است که به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است. این اثر ضمن داشتنِ موضوع و درون مایه یِ مشترک و نیز وزن و قالبِ یکسان، موارد افتراق گوناگونی با نظیره ی خود دارد. تعداد ابیات خسرو و شیرینِ نامی تقریباً
14 23'>اثر نظامی است و حذف بسیاری از حوادث و صحنه ها، از گیرایی و کششِ داستان کاسته است. نامی در روایت خود، در بسیاری از حوادث دست برده و تغییراتی داده، ترتیب آن ها را عوض کرده و یا مواردی را حذف یا اضافه کرده است، چرا که مدعیِ خلق اثری هم پایه یِ منظومه ی نظامی بوده است. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و بر مبنای توصیف و تحلیل انجام شده است، این موارد مورد بررسی قرار گرفته است. گر چه خلاقیت و تواناییِِ نامی را در ایجادِ این دگرگونی ها، نمی توان نادیده گرفت و ترکیبات زیبا و تصویرهای شعریِ او را که محققان را به تحقیق و بررسیِ آثارش ترغیب می کند نباید از نظر دور داشت، اما باید اذعان کرد که نامی در روایتِ خسرو و شیرین، چندان موفق نبوده است.
معشوقان جنگجو در منظومه های عاشقانه و افسانه های عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه های داستان های عاشقانه جنگجویی معشوق است. در تاریخ اسطوره ای و افسانه ای ایران نام زنان و معشوقه هایی چون گلشاه، سروخرامان، گردآفرید، عذرا و سنمبر را می یابیم که درکنار عاشقان خود به صحنة نبرد آمده و چون مردان جنگجو از آنها دفاع می کردند. این آثار بازماندة حماسه های بزرگ یا بازآفرینی آنهاست و چنان در رمانس های عیاری و عاشقانه بسامد دارند که به صورت بن مایه درآمده اند. در این مقاله می کوشیم درکنار معرفی این منظومه ها و معشوقان آنها، کنش های این زنان جنگجو را نشان دهیم و معلوم کنیم که معشوقان در تمام منظومه ها منفعل نبوده اند.
ده داستان تحت بررسی در این مقاله عبارت اند از: بانوگُشَسْب ْ نامه، رابعه و بکتاش، سهراب و گردآفرید، شاهدخت ایرانی از هزارویکشب، حیدربیک و سمنبر، قهرمان قاتل، گردیه و خسرو پرویز، ورقه و گلشاه، وامق و عذرا، همای و همایون.
رعنا و زیبا، منظومه ی غنایی فراموش شده از شعله ی گلپایگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک دامنه دارترین و دراز آهنگ ترین نوع از انواع شعر فارسی، اشعار غنایی است. در این میان منظومه های عاشقانه از برجستگی خاصی برخوردار است. چراکه این نوع از منظومه ها، بسط یافته ی اشعار غنایی است. یکی از این منظومه های غنایی، منظومه ی رعنا و زیبا از ملا مهدی گلپایگانی، متخلّص به شعله، از شاعران خوش قریحه و شیعی مذهب، قرن دوازدهم هجری است که آثاری همچون چاه وصال (لیلی و مجنون)، یوسف و زلیخا، رعنا و زیبا، پادشاه مصر و پسر آهنگر و چند مثنوی و غزل از او باقی مانده است. متأسفانه احوال و آثار این شاعر، با سراینده ی دیگری با نام سید محمد طبیب متخلّص به شعله و معروف به شعله ی اصفهانی، حکیم، طبیب و شاعر قرن دوازدهم هجری درآمیخته است. این پژوهش بر آن است تا به روش اسنادی، با مطالعه و مطابقه ی نسخه های خطی از این اثر و تحلیل و بررسی داستان، به معرفی مختصری از این شاعر و دیگر آثار باقیمانده از او بپردازد.
سیر تطور دَهنامه و سی نامه سرایی در شعر فارسی با تکیه بر تحلیل ساختاری و محتوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهنامه ها و سی نامه ها یک نوع ادبی و زیر مجموعه ای از منظومه های داستانی عاشقانه است که شاعر در آن، طیّ ده یا سی نامه عاشقانه با ساختاری ویژه، گفتگویی میان عاشق و معشوق را به رشته ی شعر می کشد. می توان شروع تقریبی دهنامه و سی نامه سرایی را از قرن پنج و دوره اصلی رواج آن را قرن هشت دانست. از آنجا که تاکنون پژوهش جامعی در این باره صورت نگرفته، در این مقاله به تحلیل محتوا و ساختار این گونه ی ادبی پرداخته شده و 30 دهنامه و سی نامه به ترتیب تاریخی معرفی شده است.
بررسی جنبه های تاریخی دو منظومه غنایی «خسرو وشیرین» نظامی و«شیرین و خسرو» امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان داستان های خمسهی نظامی، ماجرای عشق خسرو پرویز، پادشاه ساسانی به شیرین برادر زادهی بانوی ارمن، به سبب رنگ ملی و برخورداری اززمینه های افسانه ای و غنایی از زیبایی و اهمیت خاصی برخوردار است. امیرخسرو دهلوی دومین منظومهی خمسهی خویش را به این داستان اختصاص داده است. او با آنکه سوژه و سیر اصلی داستان را مطابق روایت نظامی سروده است اما تغییراتی نیز در جریان داستان ایجاد کرده است. ضرورت و اهمیت این پژوهش از آن جهت است که برتری و تواناییهای زبانی، انتخاب واژگان و صور خیال نظامی در خمسه سبب شده است تا دیگر جنبه های داستانی، افسانهای و تاریخـی نادیده گرفتـه شود. لذا در پژوهش حاضر با شیـوهی توصیفی- تحلیـلی وتاریخی داستان غنایی خسرو و شیرین بر اساس قدیم ترین منابع معتبر مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت و در نهایت این نتیجه به دست آمد که: امیرخسرو، بیش از نظامی، به الگوی تاریخی پایبند بوده است. او هر چند به اعتراف خود هرگز نتوانست به پای نظامی برسد، اما توانسته است، با روی آوردن به الگوی تاریخی و تغییراتی جزئی اما هنرمندانه در بخشهای افسانهای و تاریخی، از بین دیگر نظیره پردازان این اثر غنایی بزرگ تاحدّی نوآور باشد.
خسرونامه(گل و هرمز) از کیست ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله آثار فراوانی که به نادرست به عطّار نیشابوری نسبت داده اند ، یکی هم منظومة عاشقانة گل و هرمز معروف به خسرونامه است. درچند دهة اخیر پس از تحقیقات دکتر شفیعی کدکنی معلوم گردیده است که این منظومه بی گمان از عطّار نیشابوری نیست.امّا هنوز هویّت گویندة آن شناخته نشده است. دراین جستار، نشان داده ایم که گل و هرمز نزدیک به سال 600 هجری در اصفهان سروده شده و گویندة آن شیخ عطّار ابوعبدالله محمّد میانجی(میانه ای )درگذشته 619 بوده است.
لیلی و مجنون قاسمی گنابادی و مقایسه با لیلی و مجنون های برجسته سده نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاسمی گنابادی (وفات 982) از نظیره گویان خوب نظامی است که از او هشت مثنوی در دست است. وی مثنوی لیلی ومجنون را دوبار سرود و سرایش دوم را به سال 976 به نام شاهزاده سام میرزا صفوی اختصاص داد. قاسمی علاوه بر زیبایی های ادبی و زبانی، با ابتکارات خاصِّ خویش در برخی صحنه ها بر زیبایی و جاذبة داستان افزوده است. در این مقاله، پس از معرفی منظومة لیلی ومجنون قاسمی و نقد نسخ آن، به مقایسة تشابه ها و اختلاف های این منظومه، با سه روایت دیگر سدة نهم، یعنی روایت های جامی، هاتفی و مکتبی، پرداخته شده است. قاسمی در مثنوی خویش نوآوری هایی کرده که در دیگر روایت ها دیده نمی شود؛ به طورمثال، به هنگام مکتب رفتن عرایس، می گوید: آن دو در عید برای استاد هدیه نمی بردند تا مثل دیگر کودکان تعطیل نشوند و تعطیلات را به مکتب بیایند. در روایت قاسمی، لیلی و مجنون قبل از مرگ به وصال می رسند و با هم جان می سپارند؛ نکته ای که در دیگر نظیره های مورد بررسی وجود ندارد. از برجستگی های روایت قاسمی، براعت استهلال پرمعنایی است که در این منظومه آمده و از این جهت روایت قاسمی و جامی را بر نظایر خویش برتری بخشیده است.