فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
کهن الگوی «جهان» از جمله قدیمی ترین تصاویری است که از ابتدای شعر فارسی در شعر برخی شاعران وجود داشته و تا اواخر قرن هشتم بازتاب یافته است. تصویری که ناصرخسرو در ارتباط خود با جهان ترسیم کرده ، عمدتاً حائز صفات ناپسندی همچون ناسازگاری و دشمنی و کینه جویی و... بوده است. وی از جمله شاعرانی است که با چشم انداز تعلیمی و با هدف برحذر داشتن انسان از دلبستگی به جهان و گوشزد کردن آفات و خطرات آن، به وفور از این کهن الگو در شعر خود بهره می برد و از طریق «امر به معروف» و تمرکز بر «نهی از منکر» صفات منفی جهان را به نمایش می گذارد و آن ها را در ساختار تخیلات و منظومه فکری تعلیمی خود به کار می گیرد. این مقاله بر آن است تا با بهره گیری از آراء ژیلبر دوران، نظریه پرداز و انسان شناس مشهور فرانسوی، در زمینه ساختار تخیلات، نشان دهد بین مفهوم روان شناختی گذر زمان و نزدیک شدن به مرگ و واکنش شاعر در مهار زمان، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود دارد و آفرینش تصاویر تعلیمی از سوی شاعر، اساساً نوعی جدال برای کنترل زمان و رهایی از مرگ و ترس ناشی از آن است و بسامد این گونه تصاویر در دیوان ناصرخسرو، اثبات کننده این موضوع است که ترس از گذر زمان در وجود شاعر رخنه کرده و منجر به خلق ایماژهایی شده که اغلب به صورت پند و اندرز در کلامش آمده است. نکته ای که در نظریه دوران مغفول مانده و این مقاله به آن توجه داشته، تبیین و تحلیل جنسیت مؤنث در شکل گیری تصویر کهن الگوی جهان بوده است.
تحلیل پیوندهای بینامتنیتی قصاید پروین اعتصامی و غزلیات حافظ بر مبنای رویکرد بینامتنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله در این پژوهش نشان دادن تأثیرپذیری زبانی و اندیشگی پروین اعتصامی از حافظ است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و بر مبنای رویکرد بینامتنیت ژنت است. بینامتنیت بر اثرپذیری و اثرگذاری متون بر یکدیگر استوار است. بر مبنای این رویکرد، هیچ متن یگانه، اصیل و منحصربه فردی وجود ندارد. همه متون از متون پیش از خود تأثیر پذیرفته اند و بر متون پس از خود تأثیر می گذارند و این امر ناظر بر ویژگی گفت وگومندی متون است. ژولیا کریستوا اصطلاح بینامتنیت را در اواخر دهه شصت میلادی مطرح کرد. ژرار ژنت ازجمله نظریه پردازانی است که بینامتنیت را به گونه ای کاربردی بدل کرد و آن را ترامتنیت نامید. نتایج حاصل از بازخوانی قصاید پروین اعتصامی، بیانگر وجود روابط بیش متنی و فرامتنی قصاید این شاعر و غزلیات حافظ از میان اقسام پنج گانه روابط بینامتنی ژنتی (بینامتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت) است. روابط فرامتنی میان برخی از ابیات پروین و حافظ نشان دهنده پایبندی پروین به اصول فکری و فرهنگی ادبیات کلاسیک فارسی و موضع انتقادی حافظ در این امور است.
نوآوری های ادبی و بلاغی در منظومۀ عاشقانۀ «دول رانی و خضرخان» امیرخسرو دهلوی
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
90 - 108
حوزههای تخصصی:
امیر خسرو دهلوی از عارفان و شاعران مشهور پارسی گوی هندوستان، در نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او مرید نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ ه.ق) بود و تربیتی که از او یافت، در حوزه تصوف به او مقام و مرتبه ویژه ای بخشید. منظومه عاشقانه « دُوَل رانی و خَضِر خان» در قالب مثنوی و به بحرهزج مثمن مقصور یا محذوف در 4519 بیت سروده شد. موضوع این مثنوی عاشقانه، در حکایت واقعی عشق خضر خان، پسر علاء الدیّن محمّد شاه خلجی با «دیول دی» دختر راجه گجرات است. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ می دهد که با وجود تقلیدی بودن منظومه غنایی دولرانی و خضرخان از خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی گنجوی، برجسته ترین ابداعات و نوآوری های امیرخسرو در این اثر غنایی کدام است؟ براساس دستاورد تحقیق مهم ترین ابداعات امیرخسرو در این منظومه عاشقانه، کاربرد استعارات نو و تشبیهات تازه، هنجارشکنی در به کارگیری التزام بی بدیل، ده نامه نویسی عاشقانه و اجرای طرحواره قالب قصیده و غزل در قالب مثنوی دولرانی و خضرخان است.
هم آوردیِ آن دو: تن آوردگیِ جان مایه هایی هم گون در کالبدِ دو روایت: رستم و اسپندیار و مکبث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
167 - 206
حوزههای تخصصی:
دنیای مکبث دنیای وحش بومی [1] است که در آن وسوسه در انتظار کسانی است که به وسوسه گراینده اند. این نمایش نامه، تراژدیِ ترس و وحشت و کشتار و خشونت و جنایت و فراتر از همه نیستی است. همه چیز تند روی می دهد، اما سرعت در کنار کندی قرار می گیرد تا بر ساختار متضاد نمایش نامه تأکید شود. شخصیت های اصلی در طول نمایش تغییر می کنند و در مراحل مختلف از سطوح زبانی مختلف بهره می برند. دنیای آن ها ترسیم شده است؛ ایده های اخلاقی، سیاسی و مذهبی بازنموده می شود. جاه طلبی، دلیری، ترس، شر، بی دادگری، انزوا، و نومیدی به روشنی نشان داده شده است. در این پژوهش، جان مایه هایِ اصلیِ تن آورده در رستم واسپندیار بزرگ ترین داستان حماسی شاهنامه و مکبث مانند «فرّ» و «دو کالبد پادشاه»، مفهوم زمان، بسامانی در برابر نابسامانی، افول دوران قهرمانی، رویین تنی، عبث ناکی و عناصر ماوراء طبیعی به بحث کشیده شده و با هم سنجیده شده است. [1] Wilderness
علل و انگیزه های کاربرد مضامین تعلیمی در منظومه رامایانا بازسروده ملامسیح پانی پتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
137-161
حوزههای تخصصی:
شاعران فارسی زبان در شبه قاره هند نیز همانند ایران، آثاری گران سنگ و پرمحتوا از خود بر جای گذاشته اند. یکی از این آثار ارزشمند، منظومه حماسی رامایانا بازسروده ملامسیح پانی پتی است. این منظومه یکی از آثار نفیس متعلق به سده یازدهم هجری است که روایتگر عشق دو دلداده به نام های «رام» و «سیتا» است. این منظومه سرشار از عاطفه و صورخیال شاعرانه است؛ به همین سبب می توان آن را در ذیل منظومه های غنایی جای داد. در متون تاریخ ادبیات، رامایانا یکی از آثار حماسی هندوستان معرفی شده است؛ اما برخورداری از مضامین عاشقانه و نبودِ عناصر سازنده حماسه در این اثر سبب شده است که رامایانای ملامسیح تاحدّ تأمل برانگیزی از زمره آثار حماسی خارج شود. علاوه بر آن، مفاهیم و مضامین تعلیمی نیز در این اثر بسامد بالایی دارد و تاکنون پژوهشی به طور ویژه مضامین تعلیمی را در منظومه رامایانای ملامسیح پانی پتی بررسی نکرده است؛ ازاین رو نگارندگان این مقاله بر آن شدند تا در مقاله حاضر با استفاده از روش اسنادی کتابخانه ای و خوانش بیت به بیت اثر یادشده، ضمن تحلیل مضامین تعلیمی این منظومه، به چرایی بازتاب این قبیل مضامین در آن بپردازند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که در این منظومه، مضامین و معانی تعلیمی و حکمی فراوانی وجود دارد که شاعر آن ها را به اقتضای زمینه انفعالی و ذوقی به کار برده است.
زبان و لحن حماسی- مذهبی در مختارنامه های شعاعی قاجار و خیالی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
237 - 268
حوزههای تخصصی:
با بررسی زبان یک اثر می توان به نوع ادبی آن پی برد؛ بنابراین، زبان و لحن آثار ادبی نقشی کانونی دارد. زبان حماسی نیز، حاصل انتخاب وزن و قافیه، واژه ها، ترکیبات، آرایه های بدیعی و صور خیالی است که با این نوع ادبی متناسب است. از آنجا که نوع ادبی مختارنامه های منظوم، حماسی است؛ بنابراین، این پژوهش به بررسی زبان حماسی در مختارنامه منظوم خیالی اصفهانی و مختارنامه منظوم شعاعی قاجار اختصاص یافته است؛ چون این منظومه ها از نوع حماسه مذهبی هستند، به عوامل مؤثر در فضای مذهبی این منظومه ها نیز پرداخته خواهد شد. جستار پیش رو، از نوع اسنادی است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و هدف نگارنده نیز، شناخت شاخصه های زبانی این دو منظومه و پی بردن به ارتباط میان زبان حماسی با این نوع ادبی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که انتخاب اوزان مؤثر در لحن حماسی، به کاربردن واژگان و ترکیبات حماسی، استفاده از صور خیالی همچون تشبیهات، استعارات و اغراق های حماسی، صنایع بدیعی مانند جناس، تکرار و مراعات نظیر، برابرسازی شخصیّت ها با شخصیّت های شاهنامه ای در خلق تصاویر بدیع و تازه و آفرینش لحن و زبان حماسی نقش اساسی داشته است.
تحلیل استعاره مفهومی باد صبا در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لیکاف و جانسون با نظریه استعاره مفهومی نشان دادند که استعاره ها از ذهن بر زبان جاری می شوند و تا زمانی که در ذهن تغییر شناختی ایجاد نشود، استعاره شکل نمی گیرد. ادبیات فارسی- با پیکره عظیمی که در اختیار دارد- در دل خود گنجینه استعاره های مفهومی بسیاری جای داده است. رویکرد این تحقیق شناختی است و با روش توصیفی-تحلیلی یکی از استعاره های مهم ادبیات فارسی؛ یعنی کلان استعاره «باد صبا انسان است» بررسی شده است. پرسش این پژوهش آن است که از نظر شناختی، باد صبا چگونه در زبان فارسی مفهوم سازی شده است؟ داده های این تحقیق از دیوان حافظ به دست آمده است. تحلیل داده های تحقیق نشان می دهد که صبا در ادبیات فارسی از نظر شناختی یک انسانِ عاشق، طبیب، پرده دار، سنگ صبور، رازدار و در عین حال، یک انسانِ سخن چین، بیمار، دروغ گو، رقیب و بی وفا ترسیم شده است. از مقایسه شخصیت و خویشکاری دوگانه صبا در شعر فارسی، می توان احتمال داد که صبا بازمانده ای از ایزد «وایو» در ایران باستان باشد.
طبقه بندی و تحلیل بن مایۀ "آغاز عشق" در منظومه های عاشقانۀ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
99 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از بن مایه های داستانی در منظومه های عاشقانه، آغاز عشق عشّاق آن است. در این منظومه ها نویسنده هنر خود را به کار می گیرد تا اوّلین جرقّه ایجاد عشق را حادثه ای زیبا و به یادماندنی توصیف کند. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی، به این سؤالات پاسخ می دهد که بن مایه آغاز عشق را در منظومه های عاشقانه فارسی چگونه می توان طبقه بندی کرد و هر یک از این طبقه بندی و زیرگونه ها در روایت داستان چه نقشی ایفا می کند؟ برای این منظور کتاب "یک صد منظومه عاشقانه فارسی" (ذوالفقاری،1394) مبنای کار قرار گرفته است. براساس نتایج به دست آمده، آغاز عشق با دو کنش "دیدن" و "شنیدن" و در انواع گوناگون، در سیر حوادث به وقوع می پیوندد. دیدن معشوق به صورت مستقیم، دیدن در خواب و دیدن تصویر وی، مشهورترین انواع آغاز عشق به واسطه دیدن محسوب می شود. آغاز عشق با دیدن تصویر فقط بین عشّاق ایرانی و عرب کاربرد داشته است. شنیدن توصیف معشوق و یا شنیدن صدای وی نیز از انواع دیگر آغاز عشق است و در میان همه ملّت ها به جز اعراب رایج بوده است. نقش بن مایه مذکور از آن جهت است که تا زمانی که اوّلین جرقّه عشق زده نشود و آغاز عشق صورت نگیرد ساختار روایی منظومه عاشقانه شکل نخواهد گرفت.
نقد و تحلیل روایت در اصلی ترین درون مایه های هزار و یک شب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
داستان پردازی و روایت، یکی از شیوه های درک بهتر محیط اطراف و به طور کلی درک بهتر جهان هستی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، مطالعه درون مایه داستان بر اساس ویژگی های ساختاری، یعنی گشایش روایی است. از دنیای پر رمز و راز هزارویک شب، چشمگیرترین درون مایه ها گزینش شده و سپس گشایش در درون مایه های انتخابی شرح داده شده است. ناگفته پیداست که گزینش این درون مایه ها بدان معنا نیست که درون مایه دیگری در این اثر وجود ندارد، بلکه انتخاب درون مایه های دلدادگی، جرم و جنایت، گشت و گذار، وهم و اخلاق در بیشتر داستان های هزارویک شب نمودی بارزتر دارد. نتیجه تحقیق بیانگر اینست که داستان های دلدادگی و عاشقانه بیشترین درون مایه ها را شامل می شود. در واقع شاید بتوان گفت مرتبط با درون مایه حکایت اصلی و جامع داستان که بر پایه خیانت به عشق آغاز می شود، عشق و دلدادگی بسامد بالایی در این پژوهش دارد.
معرفی و نقد دراسات فی الشاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
223 - 258
حوزههای تخصصی:
گرچه سده هاست، مترجمان و پژوهش گران بیگانه نیز پیرامون شاهنامه دست به قلم می برند ولی کنگره هزاره فردوسی بود که در سال ۱۳۱۳ خورشیدی، شاهنامه را کانون پژوهش های جهانی گردانید. دراسات فی الشاهنامه، گسترده ترین پژوهش جهان عرب درباره شاه کار فردوسی، یکی از آن تلاش هاست. طه ندا این کتاب پر برگ را نزدیک به بیست سال پس از آن کنگره در دو بخش و پانزده فصل به نگارش درآورد. شوربختانه اثر یاد شده تا کنون در ایران، ناشناخته مانده است. از این روی، پس از خوانش سراسر کتاب، تلاش می کنیم، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، کوتاه آن را شناسانده و برجستگی ها و کاستی هایش را به خوانندگان، نشان دهیم تا از جای گاه کتاب، آگاه شوند.
خوانش های دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در تبیین دو مقوله «زن» و «صلح»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر شاهنامه فردوسی، به خصوص از منظر دو مقوله «زن» و «صلح»، مورد خوانش هایی به غایت متضاد قرار گرفته است. بی توجّه به اعصار شکل گیری متن و اقتضائات نوع ادبی، یکی شاهنامه را به کرانه آثار فمینیستی می برد و دیگری صد و هشتاد درجه مخالف آن شاهنامه را اثری زن ستیز می خواند؛ یکی صرفاً بر پایه تأملاتِ راوی شاهنامه را اثری در نکوهش جنگ می داند و دیگری بر پایه شواهد ساختگیْ آن را اثری نه فقط در ستایش جنگاوری که طرف دار کشتار جمعی می شمارد. این جستار با نام گذاری «خوانشِ دوقطبی» بر این نوع نقد متن و به دست دادنِ تعریف، آشکارکردنِ روش ها و راه کارها و سبکِ ویژه آن، به این گونه خوانش ها از وجه بیرونی و درونی آن و نیز به علل پدیداریشان می پردازد و به این نتیجه می رسد که خوانش های دوقطبی اگرچه در بادی امر به نظر متضاد و نامرتبط می رسند، اما بواقع از دل یک وضعیت واحد بیرون آمده اند، شباهت های عمده ای با هم دارند، تالی فاسد یک دیگر و پدیدآورنده یا برانگیزاننده یک دیگر ند. آن ها ماهیتاً نه قادر به گفت وگو با هم اند و نه با متنی که مورد نقد قرار داده اند، و صرفاً در چنبره نوعی تسلسل باطل به دور خود می چرخند. این جستار نشان می دهد که خوانش های دوقطبیِ معطوف به شاهنامه در اصل جنگی نیابتی را پیش می برند و به جای آن که کاشف حقیقتی از متن باشند، تلویحاً وضعیتی خاص و تجربه ای مدرن از ایران معاصر را بازنمایی می کنند؛ وضعیت و تجربه ای که به تناسب و فراخورِ خوانش های دوقطبیِ شاهنامه مبتنی بر نظرگاه و جهت گیری ای دوقطبی اند: ایمان به حقیقت و کارآمدی سنت و انکار آن، ایران را یک پارچه و متحد خواستن و غیر آن، باور به حقیقت تاریخی ایران متحد و عکسِ آن. خوانش های دوقطبیْ برآمده از منش عاطفی و ذهنی جامعه ای دوقطبی است که قدمتش از یک سو و تجربه مواجهه با دوران جدید از سوی دیگر، او را متشائل کرده است، یا متشائل بودنش موجبات دوقطبی شدنِ مواجهه اش با جهان و متن را فراهم آورده است. و در نهایت این جستار با بیان این که چرا خوانش های دوقطبی بیش از هر متنی به شاهنامه معطوف بوده اند، و بر سر چه معنایی از شاهنامه اجماع داشته اند، درک معنای تازه ای از ماهیت فرهنگی و جای گاه بی همتای این اثر در فرهنگ ایران به دست می دهد.
شرح کانون و نوع روایت نگاره های نسخ مصور هفت پیکر نظامی در رابطه با متن آن
حوزههای تخصصی:
خمسه نظامی، از منظومه هایی است که در طول تاریخ، نسخ متعددی از آن، به صورت مصور و غیرمصور تهیه شده است. به خاطر رابطه متن منظومه و نگاره ها، نسخ مصور علاوه بر متن منظومه، بار معنایی حاصل از نگاره ها را نیز در خود جای داده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به شناساندن نگاره های نسخ هفت پیکر در مجموعه ای از نسخ برگزیده خمسه نظامی با عناوین: دانشگاه تهران با کد 5179، مدرسه عالی شهید مطهری با کد 400، کتابخانه کنگره آمریکا، کاخ گلستان با کد 1951، مجلس شورای اسلامی با کد 930، کتابخانه ملی با کد 15275-5 و کد 3058256 از کتابخانه دیجیتال مربوط می پردازد. با توجه به رابطه متن منظومه و نگاره، در نسخ مصور، آگاهی از تعداد و موضوع نگاره ها و مقطع قرار گرفتن آن ها در متن و کانون روایت و نوع روایت آنها گام ارزشمندی برای آغاز تحقیقات بعدی در این زمینه است. پژوهش حاضر نشان می دهد، در نسخ مصور بررسی شده، بهرام گور محور اصلی روایت نگاره هاست و بیشترین بسامد آن مربوط به حضور بهرام گور در هفت گنبد است و در ترسیم نگاره ها، نگارگر کاملاً تابع متن نیست.
بررسی و تحلیل خودکشی در متون حماسی بر اساس نظریه های قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
105 - 128
حوزههای تخصصی:
باور داشتند با پیش کش کردن جان خود به خدایان، خدمت می کنند و مرگشان باعث بهره مندی و رفاه جامعه می شود یا با معشوق و ولی نعمت خود در جهان پس از مرگ، پیوند می یابند و به بهشت می روند. به همین دلیل با اعتماد قلبی و اشتیاق به استقبال مرگ می رفتند. این پژوهش می کوشد به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شیوه های خودکشی در متون حماسی (تا قرن هفتم) بپردازد. نتایجِ نشان می دهد: خودکُشی، عملی خودخواسته و یکی از مصادیق قربانی انسان است و مصادیق آن در شاهنامه و گرشاسپ نامه نسبت به سایر متون حماسی برجسته تر است. خودکشی در متون حماسی به پنج روشِ زَهر خوردن، خون ریختن (بریدن سَر و دریدن پهلو)، پایین انداختن خود از بارو (دژ)، خودسوزی، و امتناع از خوردن و آشامیدن (گرسنگی) انجام می شود و از این میان، خودکشی به شیوه خون ریختن نسبت به سایر شیوه های آن نمود بیش تری دارد و به نظر می رسد این امر، ریشه در اندیشه تأثیر خون در حاصل خیزی و باروری طبیعت دارد. در مورد بسامد و تفاوت مقاصد خودکشی در شاهنامه و گرشاسپ نامه نیز می توان گفت: موارد خودکشی در شاهنامه بسامد بیش تری نسبت به گرشاسپ نامه دارد؛ اما اهداف آن در گرشاسپ نامه نسبت به شاهنامه متنوع تر است؛ خودکشی در شاهنامه اغلب به منظور سوگواری فرزند و نزدیکان و دفع تهمت انجام می شود در حالی که این عمل در گرشاسپ نامه اغلب با هدف باروری و فراوانی طبیعت، رضایت بتان، پیش بینی حوادث آینده و جلبِ رضایت خداوند انجام می گیرد.
گفتمانِ مدارا و رویکردِ تعلیمی در شعر فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فریدون مشیری از شاعران مطرح معاصر است که طی چند دهه شاعری، از شعر خود برای ستایش ارزش های اخلاقی و اجتماعی سود برده و در جهت ترویج مهرورزی، نوع دوستی، خیرخواهی و صفاتی از این دست کوشیده است. چنین رویکردی ضمن اینکه حکایت از غلبه اندیشه ای انسانی و آرمانی و نیز گرایشی جامعه شناختی بر محتوای شعر مشیری دارد، کلام وی را از هنجاری تعلیمی برخوردار کرده و زمینه تکوین گفتمانی اجتماعی با ویژگی های منحصربه فرد را در کار او فراهم کرده است؛ گفتمانی شاخصه هایی دارد و می توان رسالت آن را ترویج روحیه مدارا و تعلیمِ رواداری ارزیابی کرد. در این نوشتار، ضمن تبیین خاستگاه و ابعاد و عللِ موضع گیری مدارامدارانه مشیری در برابر مسائل انسانی و اجتماعی، مؤلفه ها و تجلیات گفتمانِ مدارا در شعر وی بررسی و تحلیل می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد گفتمان مسلط شعر مشیری برآیند نگرش انسانی و روحیه تساهل در او و نیز نگاه و موضع گیری مسئولانه مشیری در قبال مسائل انسانی است که با ذهن و زبان ساده مشیری پیوندی تنگاتنگ یافته است.
صفای عشق (بررسی مؤلفه های مکتب وقوع در شعر فروغ فرخزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب وقوع از مهم ترین جریان های شعر فارسی است که عشقی واقعی و ملموس را توصیف می کند. در این مکتب تکیه بر رویدادهای واقعی عشقی و بیان احساسات به صورت ساده و صریح است. مهمترین ویژگی های شعر این مکتب، گزارش حال، بدیهه سرایی، سادگی سخن، راستی سخن، بیان جزئیات عاشقی و عشق ورزی با جمال بشری است. فروغ فرخزاد در کنار نیما، شاملو، سهراب سپهری و اخوان از برجسته ترین شاعران معاصر فارسی است.عشق در شعر او به مانند مکتب وقوع زمینی و ملموس است. او به عنوان یک زن با صراحت در مورد امیال جسمانی و عاطفی خود نسبت به مرد سخن می گوید. در این پژوهش مطابقت مشخصه های شعر فروغ با ویژگی های مکتب وقوع به روش تحلیل و توصیف محتوای اشعار وی مورد بررسی قرار گرفته است تا به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که مهم ترین مولفه های مکتب وقوع اشعار شاعر کدام است؟ ویژگی های صراحت لهجه و سادگی زبان ، واقعی و ملموس بودن عاشق و معشوق، بیان واقعی و نوستالژیک روایت عاشقانه، بیان تمنای زنانه و اعراض از معشوق در شعر فروغ ویژگی های اصلی ای بودند که با مشخصه های مکتب وقوع مطابقت داشتند. ویژگی صراحت لهجه و سادگی زبان به دلیل بی پروا بودن فروغ و استفاده از زبان امروزی ، شاخص ترین و پرکاربردترین این ویژگی هاست.
دلیل آفرینی های هنری در شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلیل آفرینی در شعر به سبب ویژگی های تخیّلِ کلام، تأثیرگذاری و افزایش بُعد اقناعی، اهمّیّت بسیار دارد. ازسویی، خاقانی از سخنورانی است که با آگاهی از ظرفیّت های این بیان هنری، توجّه ویژه ای به انواع آن نموده؛ لذا بهره گیری وی از آرایه های دلیل آفرینِ مذهب کلامی، مذهب فقهی و حُسن تعلیل، بسامد بالایی دارد. به علاوه، دیگر دلیل آوری های هنری با زیرساختی بلاغی، در سخن وی نمود بسیار یافته که این مقاله به تحلیل آن ها می پردازد. فراوانی آرایه های مذکور تا حدّی است که باید دلیل آفرینی را از عناصرِ سبک سازِ خاقانی برشمرد و او را «شاعرِ دلیل آفرین» نامید. در این پژوهش کوشیده ایم، به این سؤال اصلی پاسخ دهیم که فراوانی بالای دلیل آفرینی در شعر خاقانی چه دلایلی دارد؟بدین منظور، با مطالعه دقیق دیوان خاقانی و استخراج انواع دلیل آفرینی ، دسته بندی آن ها و تدبّر در احوال و زندگی وی به تحلیل موضوع پرداخته شد.نتیجه بررسی ها آشکار نمود که مهم ترین اسباب فراوانیِ دلیل آفرینی وی، سه نکته است: نخست، وی به سبب آشنایی با دانشِ زمانه و برخورداری از ذهن علمی، برای همه سخنانش، دلیلِ هنری می آورَد تا جنبه های القایی سخن را افزایش دهد. دوم، در مفاهیم اندرزی و زاهدانه ای که تکیه بر عُزلت و ترک دنیا دارند نیز با ذکر دلیل، سخن می گوید تا تأثیر بیشتری بر مخاطب بگذارد. سوم، او خویشتن ستاست و مدحِ خویش و قَدحِ دیگری برای مخاطب شعرش، تنها در ساختار دلیل آفرینی هنری، قابل توجیه است.
تحلیل کارکرد روایی وصف در لیلی و مجنون جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
171 - 196
حوزههای تخصصی:
شعرا در منظومه های روایی برای خلق روایت جذاب از دو سازه مهم روایت، روایتگری و وصف، استفاده می کنند. نظریه پردازانی چون توماشفسکی، بارت و ژنت تقابل این دو سازه را از جهت زمان متن و روایتگری، بررسی کرده اند. بر اساس این سه دیدگاه، هر روایت بازنمایی یک رخداد یا سلسله ای از رخدادهاست که زمان متن و کلام را دربردارد. در مقابل وصف، ابزار برجسته سازی و جنبه بدون زمان متن روایی است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، تقابل وصف و روایتگری با تکیه بر دیدگاه سه نظریه پرداز تحلیل شده است و به این پرسش پاسخ می دهد که رابطه وصف با روایتگری چه رابطه ای است و برای درک بهتر این رابطه، منظومه لیلی و مجنون جامی مبنا قرار گرفته است. در این منظومه اوصافی که به منظور شخصیت پردازی و فضاسازی به کاررفته است، بر اساس دیدگاه توماشفسکی، بن مایه آزاد و ایستای متن است و بر اساس نظریه بارت، نمایه خاص و آگاهاننده می شود. در دیدگاه ژنت، وصف از گزاره های هستی تشکیل شده است بنابراین اوصاف این منظومه کارکرد تزیینی و نمادین پیدا می کند. وصف بر اساس دسته بندی های سه نظریه، تأثیری در پیرنگ ندارد و در روایت و خصوصاً در روایت لیلی و مجنون، موجب ایجاد شتاب منفی می شود.
رستم ستیزی و سهراب پروری؛ کنشی در جهت برجسته سازی گفتمان دهه هفتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
287 - 311
حوزههای تخصصی:
ادبیات در کنار رسالت های مختلفی که دارد، عهده دار رسالت اجتماعی نیز هست. آفرینندگان آثار ادبی در آفرینش های خود کم وبیش به بافت سیاسی-اجتماعی روزگارشان نظر دارند و از آن تأثیر می گیرند. آن ها گاه نسبت به این روی دادها موضع موافق دارند و گاه مخالف و این موضع را به اشکال گوناگون و با استفاده از عناصر مختلف در اثر خود بازنمایی می کنند. فراخوانی شخصیت های حماسی/ اسطوره ای به رمان یکی از این عناصر است که نویسندگان را به خوبی در این مسیر یاری می رساند. عده ای از رمان نویسان این شخصیت ها را به اثر خود فرامی خوانند تا ضمن بازنمایی گفتمان های فرامتن، به فراخور موضع موافق یا مخالف خود، برخی گفتمان های مسلط بافت سیاسی-اجتماعی را تقویت یا تضعیف کنند. در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هستیم که نویسنده سهراب کشان چرا و چگونه شخصیت های حماسی را به اثرش فرامی خواند؟ یافته های پژوهش حاضر که با استفاده از روش تحلیل محتوا به دست آمده است، نشان می دهد نویسنده سهراب کشان شخصیت های حماسی را به رمان خود می آورد تا ضمن تضعیف و به حاشیه بردن گفتمان رقیب، برخی گفتمان های مسلط در روزگار تولید اثرش را تقویت و برجسته کند؛ به عبارت بهتر، او که خود یکی از کنش گران بافت سیاسی-اجتماعی و از موافقان گفتمان مسلط نیز هست، با فراخواندن شخصیت هایی چون سهراب و رستم به رمان و گشتار کنش آن دو، ابتدا برخی مبانی فکری گفتمان های روزگار خود؛ ازجمله نوع روی کرد این گفتمان ها نسبت به زنان و جوانان را بازنمایی می کند، سپس مبانی فکری گفتمان مدنظر خود، یعنی اصلاحات را به گونه ای برجسته می سازد که از این طریق بتواند گفتمان رقیب را به حاشیه برد.
تحلیل آموزه های اخلاقی و تعلیمی در مثنوی صفات العاشقین هلالی جُغتایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۳
108-136
حوزههای تخصصی:
هلالی جغتایی از سرایندگان برجسته شعر فارسی در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است که افزون بر غزلیات لطیف عاشقانه، منظومه های عاشقانه و عارفانه درخور توجهی نیز از او به یادگار مانده است. یکی از این منظومه ها، مثنوی صفات العاشقین است که در 1237 بیت و در قالب بیست باب سروده شده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مثنوی صفات العاشقین هلالی ازنظر پیوند با نوع ادبی تعلیمی و کاربرد آموزه های اخلاقی و تعلیمی بررسی و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش گویای این است که منظومه صفات العاشقین سرشار از مفاهیم اخلاقی و تعلیمی است؛ تاجایی که از مجموع ابیات این منظومه، 893 بیت (72 درصد) در تمجید و توصیه فضیلت ها و نکوهش و نهی از رذیلت های اخلاقی آمده است. قناعت، کم خوابی و کم خوردن، ادب، سخاوت، صبر، عزلت و از غوغای خلایق رَستن، کم گویی، احسان، وفا، همت، شُکر، شجاعت، صدق و راستی، تواضع، حیا، ناپایداری دنیا و ترک آن و خُلق خوش، موضوع های اخلاقی و تعلیمی هفده گانه ای است که هلالی در مثنوی صفات العاشقین از آن ها سخن رانده است. نکته تأمل برانگیزی که در بطن برخی از این موضوعات دیده می شود، نمود نگرش عرفانی و صوفیانه است.
تحلیل جامعه شناسانه مضامین پایداری در روایت های آزادگان گیلانی از دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم به پایان رسیدن جنگ تحمیلی، پرداختن به تجربه زیسته حاضران در این نبرد و راویان دست اوّل رویدادهای رخ داده در اسارتگاه های دشمن، همچنان یافته های جدید و بدیعی از این واقعه بزرگ به دست می دهد. هدف این تحقیق، استخراج مضامین مرتبط با پایداری در خاطرات آزادگان و سربازان حاضر در جنگ تحمیلی هشت ساله ایران در برابر حمله رژیم بعثی عراقی است. برای انجام دادن این کار با رویکرد جامعه شناسی نیروهای نظامی به بررسی خاطرات منتشر شده سربازان و آزادگان گیلان پرداخته شده است. این آثار شامل 30 کتاب هستند که به شکل سیستماتیک و به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفته اند.
بررسی متون نشان می دهد که برخی از عام ترین مضامین قابل تصور در زمان اسارت که خصلتی جهان شمول دارند، در میان خاطرات نقل شده نیز به چشم می خورند. ویژگی هایی نظیر «مقاومت»، «درون گروه و برون گروه»، «ایثار»، «مجاهدت»، «حساسیت/ باور مذهبی»، «مدارا»، «تعصّب» و نظایر آن در جای جای این خاطرات مشهود است؛ با این حال، در کنار این خصائل عام، تعلّق به خاستگاهی مشترک و برخورداری از ارزش های مشابه، به بروز تفاوت هایی در «خرده فرهنگ اسارت» منجر شده است که جای بررسی و تأمل بیشتر دارد.