جواد مهربان قزل حصار

جواد مهربان قزل حصار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

نقد و تحلیل روایت در اصلی ترین درون مایه های هزار و یک شب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: هزار و یک شب درون مایه بدنه روایت گشایش روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۷۴
داستان پردازی و روایت، یکی از شیوه های درک بهتر محیط اطراف و به طور کلی درک بهتر جهان هستی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، مطالعه درون مایه داستان بر اساس ویژگی های ساختاری، یعنی گشایش روایی است. از دنیای پر رمز و راز هزارویک شب، چشمگیرترین درون مایه ها گزینش شده و سپس گشایش در درون مایه های انتخابی شرح داده شده است. ناگفته پیداست که گزینش این درون مایه ها بدان معنا نیست که درون مایه دیگری در این اثر وجود ندارد، بلکه انتخاب درون مایه های دلدادگی، جرم و جنایت، گشت و گذار، وهم و اخلاق در بیشتر داستان های هزارویک شب نمودی بارزتر دارد. نتیجه تحقیق بیانگر اینست که داستان های دلدادگی و عاشقانه بیشترین درون مایه ها را شامل می شود. در واقع شاید بتوان گفت مرتبط با درون مایه حکایت اصلی و جامع داستان که بر پایه خیانت به عشق آغاز می شود، عشق و دلدادگی بسامد بالایی در این پژوهش دارد.    
۲.

تجزیه و تحلیل عناصر داستانی امیرارسلان براساس تئوری آیان وات در تطبیق بر عناصر مصور هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عناصر داستانی قصه امیرارسلان نظریه ایان وات نسخه مصور هزار و یک شب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۱
قصه امیرارسلان یکی از زیباترین  داستان های ایرانی است. واکاوی عناصر این داستان می توان نکات مهمی را در خصوص سیر تحول داستان در ادبیات ایران آشکار سازد. هر داستان عناصری دارد که در رابطه ای پیوسته کل داستان را می سازند. این پژوهش بر آن است که عناصری چون پی رنگ، شخصیت و شخصیت پردازی، زاویه دید، صحنه، درون مایه، توصیف و گفتگو را براساس نظریه ایان وات در داستان امیرارسلان ارزیابی و تحلیل کند. این پژوهش به روش توصیفی و  تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. براساس این ارزیابی قصه امیرارسلان پی رنگی سست و تقلیدی داشته و بر عنصر داستان تأکید دارد؛ یعنی حوادث داستان یکی پس از دیگری برای امیرارسلان به وجود می آیند. قهرمان این داستان، امیرارسلان و ضدقهرمانان آن قمر وزیر و فولادزره و مادر فولادزره و... هستند که اغلب به صورت کلی و با ویژگی های منحصربه فرد توصیف می شوند. شرح کلیات باعث بی توجهی به بُعد زمان و مکان در این قصه شده است. زمان کلی با عبارت هایی چون در برآمدن آفتاب جهانتاب، منهدم شدن سپاه انجم و... بیان می شود و توصیفات مکان نیز کلی است. داستان از زاویه سوم شخص مفرد روایت می شود و راوی به همه چیز اشخاص آگاهی کامل دارد. در این اثر روابط على و معلولی کم رنگی داریم. در این قصه به کلیات توجه شده است؛ اشخاص بسیار کلی توصیف می شوند، زنان هویت خاصی ندارند و برای صحنه های عشقی توصیف می شوند. در نسخه مصور داستان هزار و یک شب نیز شاهد حضور زنان در صحنه های دریاری هستیم.اهداف پژوهش:بررسی عناصر در قصه امیرارسلان براساس نظریه ایان وات.بررسی عناصر داستانی در نوع داستان کهن و تطبیق با نسخه مصور هزار و یک شب.سؤالات پژوهش:عناصر داستانی در قصه امیرارسلان براساس نظریه ایان وات چگونه است؟عناصر داستانی در قصه امیرارسلان و تطبیق با نسخه مصور هزار و یک شب چگونه است؟
۳.

بررسی تطبیقی رذایل اخلاقی در حدیقه الحقیقه سنایی و بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مضامین اخلاقی صفات مذموم شعر تعلیمی معلم اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۹۲
اندرزها و تعالیم اخلاقی، همواره جزو مفاهیم برجسته شعر بوده و سنایی و سعدی از جمله شاعران اخلاق مدار و اخلاق گرا هستند. ما در این پژوهش به بررسی تطبیقی مضامین اخلاقی در «حدیقه الحقیقه» سنایی و «بوستان» سعدی با رویکرد تحلیل محتوا پرداخته ایم. نگارنده پس از مقدمه ای در اخلاق و مضامین اخلاقی، عمده توجه را با در نظر گرفتن اندیشه های سنایی و سعدی در دو اثر مذکور بر اساس مبارزه با نفس معطوف داشته و در این زمینه ها از آیات قرآن، احادیث و اشعاری که گواه اثبات این مطلب بوده، استفاده شایانی کرده و در نتیجه گیری ملحوظ داشته است. در نهایت این دستاورد حاصل شد که محور مشترک تعالیم اخلاقی «حدیقه الحقیقه» سنایی و «بوستان» سعدی ، سعادت انسان بوده است. سنایی با زبانی روان و با بیانی عرفانی و نگاه شریعت مدارانه، مخاطبانش را به رعایت فضایل اخلاقی و پرهیز از رذایل اخلاقی در جهت اصلاح جامعه دعوت می کند. سعدی هم انسان آرمانی خود را در هر مرتبه اجتماعی که باشد به مبارزه نفسانی و اخلاق مداری فرا می خواند.
۴.

بررسی شخصیت شناسی فیروزشاه و عین الحیات در داراب نامه بیغمی برپایه کهن الگوی آنیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیغمی داراب نامه یونگ کهن الگو فیروزشاه عین الحیات آنیما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۲۳۳
کهن الگوها میراث مشترک جای گرفته در ناخودآگاه جمعی نوع بشرند. کارل گوستاو یونگ، روان شناس انسان گرا، این موضوع را برای نخستین بار مطرح کرد. یکی از مفاهیم پربسامد در کهن الگوهای مدّنظر یونگ به ویژه آنیما، عشق است که به همه فرهنگ های بشری تعلق دارد. می توان عشق را صورتی کهن الگویی دانست که در روان آدمی جای گرفته و تجربه مشترک بشری به شمار می رود. به این اعتبار، افزون بر ادبیات، دانش روان شناسی نیز به آن توجه داشته است. مهم ترین کهن الگوی ازلی تشریح شده از یونگ، آنیما (روح مؤنث نرینه) است که جلوه های مطلوب و مخربی در نهاد جنس مذکر دارد. داراب نامه بیغمی اثری برجسته است که به تشریح ماجراهای عاشقانه و حماسی فیروزشاه با عین الحیات، دختر شاه یمن، می پردازد. تجلی عین الحیات در روایت های بیغمی به گونه ای است که می توان شخصیت او و تأثیراتش بر فیروزشاه را با مؤلفه های آنیمایی مدّنظر یونگ سنجید. نتایج این پژوهش که با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است، نشان می دهد که «عشق و فردیّت»، «ازلیّت عشق»، «تجلی عشق (معشوق) در خواب و رؤیا» و «نمودهای منفی عشق (معشوقه)» اصلی ترین نمودهای آنیمایی عشق در داراب نامه است؛ همچنین اصلی ترین تأثیر آنیما بر شخصیت فیروزشاه، رسیدن او به مقام وزارت و پادشاهی است که نمادی از فردیّت و کمال شخصیتی به شمار می رود.
۵.

تحلیل ادبیات تعلیمی در انواع ادبی دیگر قرن چهاردهم (نظم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تعلیمی ادبیات غنایی ادبیات حماسی ادبیات نمایشی قرن چهاردهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۷ تعداد دانلود : ۴۹۹
ادبیات، زیبایی آفرینی در زبان است و ادبیات تعلیمی، آن دسته از آثار ادبی را شامل می شود که با زبانی ادبی و هنرمندانه به تعلیم و هدایت انسان ها بپردازند. ادب تعلیمی در ایران یکی از پردامنه ترین انواع ادبی است؛ به طوری که اگر یک اثر ادبی کاملاً از نوع تعلیمی نباشد و در انواع حماسی، غنایی و یا نمایشی قرار گیرد، باز تعلیماتی در آن نهفته یا آشکار است. این مقاله پس از تحلیل ادبیات تعلیمی در قلمرو زبانی و ادبی به بررسی این نوع ادبی در قلمرو فکری می پردازد. در قلمرو فکری، ادبیات تعلیمی از نظر محتوایی در شاخه های تربیتی، آموزشی و نیز در دیگر انواع ادبی مورد تحلیل قرار گرفته است. در هرکدام از انواع ادبی تعلیماتی با همان درون مایه به صورت غیرمستقیم وجود دارد. در ادبیات غنایی، تعلیمات بر پایه احساسات انسانی است و شاعر ضمن توصیف و بیان احساسات شخصی خویش در موضوعات مختلف به بیان تعلیمات عاشقانه، عارفانه، آیینی، فلسفی و طنز نیز می پردازد. در ادبیات حماسی، تعلیمات انقلابی، جنگ و پایداری جایگاه ویژه ای دارند. در ادبیات نمایشی، محتوای ارزشی و اخلاقی به صورت غیرمستقیم در آثار نمایشی استفاده می شود که نقش تربیتی آن ها به ویژه برای کودکان و نوجوانان، اهمیت زیادی دارد. وجود ادبیات تعلیمی در انواع ادبی دیگر، نشانه ای از «ادبیات متعهد» در آن آثار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان