مطالب مرتبط با کلیدواژه

به حاشیه رانی


۱.

انگلیس و اروپا ، تحلیل گفتمان سیاست خارجی (مدل لاکلاو و موف)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بریتانیا وحدت اروپا هویت سیاست خارجی تحلیل گفتمان دال و مدلول برجسته سازی به حاشیه رانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۶۵
بریتانیا به عنوان یکی از قدرت بزرگ اروپایی، همواره بدین شهرت داشته است که مخالف تعمیق همگرایی در اروپا و اروپایی سازی است. در واقع این کشور یکی از سرسخت ترین مخالفان تبدیل اتحادیه به یک فدراسیون اروپایی بوده و به اعتقاد صاحب نظران، تنها الزامات اقتصادی بریتانیا را وادار به پیوستن به روند همگرایی در اروپا کرده و این کشور در سیاست های خود نگاهی فراآتلانتیکی دارد. این مقاله بر آن است تا با بهره جستن از نظریه گفتمان لاکلاو و موف، به شناسایی و تحلیل نشانه ها (دال و مدلول ها)ی موجود در گفتمان سیاست خارجی اتحادیه اروپا که توسط بریتانیا به عنوان یکی کشورهای مهم عضو اتحادیه مفصل بندی شده و نیز فضای گفتمانی شکل دهنده به آنها بپردازد تا فرایند برساخته شدن هویت بریتانیایی و اروپایی و چگونگی امکان پذیری رویکرد پرتنش سیاست خارجی بریتانیا تبیین شود.
۲.

رستم ستیزی و سهراب پروری؛ کنشی در جهت برجسته سازی گفتمان دهه هفتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رستم و سهراب برجسته سازی به حاشیه رانی تضعیف گشتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۵۹
ادبیات در کنار رسالت های مختلفی که دارد، عهده دار رسالت اجتماعی نیز هست. آفرینندگان آثار ادبی در آفرینش های خود کم وبیش به بافت سیاسی-اجتماعی روزگارشان نظر دارند و از آن تأثیر می گیرند. آن ها گاه نسبت به این روی دادها موضع موافق دارند و گاه مخالف و این موضع را به اشکال گوناگون و با استفاده از عناصر مختلف در اثر خود بازنمایی می کنند. فراخوانی شخصیت های حماسی/ اسطوره ای به رمان یکی از این عناصر است که نویسندگان را به خوبی در این مسیر یاری می رساند. عده ای از رمان نویسان این شخصیت ها را به اثر خود فرامی خوانند تا ضمن بازنمایی گفتمان های فرامتن، به فراخور موضع موافق یا مخالف خود، برخی گفتمان های مسلط بافت سیاسی-اجتماعی را تقویت یا تضعیف کنند. در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هستیم که نویسنده سهراب کشان چرا و چگونه شخصیت های حماسی را به اثرش فرامی خواند؟ یافته های پژوهش حاضر که با استفاده از روش تحلیل محتوا به دست آمده است، نشان می دهد نویسنده سهراب کشان شخصیت های حماسی را به رمان خود می آورد تا ضمن تضعیف و به حاشیه بردن گفتمان رقیب، برخی گفتمان های مسلط در روزگار تولید اثرش را تقویت و برجسته کند؛ به عبارت بهتر، او که خود یکی از کنش گران بافت سیاسی-اجتماعی و از موافقان گفتمان مسلط نیز هست، با فراخواندن شخصیت هایی چون سهراب و رستم به رمان و گشتار کنش آن دو، ابتدا برخی مبانی فکری گفتمان های روزگار خود؛ ازجمله نوع روی کرد این گفتمان ها نسبت به زنان و جوانان را بازنمایی می کند، سپس مبانی فکری گفتمان مدنظر خود، یعنی اصلاحات را به گونه ای برجسته می سازد که از این طریق بتواند گفتمان رقیب را به حاشیه برد.