مقایسه رابطه متن و تصویر در کتاب های داستانی- تصویریِ برگزیده ایرانی و اروپایی - آمریکاییِ معاصر برپایه نظریه ماریا نیکولایوا و کارول اسکات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتابهای داستانی- تصویری، شکل ویژهای از هنر هستند که از پیوند متن و تصویر هستی یافتهاند. رابطه متن و تصویر در این گونه ادبی ناهمسان و گوناگون است و تأثیر ناهمسانی بر مخاطب میگذارد؛ اما پژوهشهای اندکی در این زمینه انجام گرفته است. این پژوهش، برآن است تا انواع رابطه ها را باتوجهبه عناصر داستانی، در کتابهای داستانی- تصویریِ برگزیده ایرانی و اروپایی- آمریکایی معاصر، واکاوی و مقایسه کند. نگارندگان، در بررسی این نمونه ها، به واژه، جمله، پاراگراف، تکگستره، دوگستره، متن، تصویر، جلد و کل داستان توجه دارند. پژوهش پیشِرو، برپایه نظریه ماریا نیکولایوا و کارول اسکات بنا شده اما راه خود را برای گشایش افقی تازهتر، بازگذاشته است. ازاینرو، درکنار رویکرد توصیفی- تفسیری، به رویکرد تفسیری- تجریدی نیز نزدیک شده و در بررسی آثار، هر دو راه تحلیل محتوای کیفی یعنی قیاسی و استقرایی را بهروش تعریفی میرینگ (2000)، پیموده است. درپی چنین خوانشی، مبانی نظری مقوله های یادشده را پرداختهتر کرده و برای نخستینبار به چند یافته مهم و اثرگذار در سازوکارهای کتابهای داستانی- تصویری دست یافته که برخی از روشهایِ فراتنیدگیِ متن و تصویر را در این گونه ادبی، به جامعه ادبیات کودک یادآوری میکنند. این پژوهش نشان داد، داستانهای ایرانی و اروپایی- آمریکایی معاصر، ازنظر رابطه متن و تصویر، تفاوتهای چشمگیری دارند؛ رابطه متن و تصویر در داستانهای اروپایی- آمریکایی معاصر، با ساختاری هنرمندانه و سنجیده، پویا و نیرومندتر است. درمقابل در داستانهای ایرانی، با رابطه متن و تصویرِ نهچندان ماهرانه و روایتساز، آسیبهایی وجود دارد که بهنظر میرسد بیشتر برایندِ جدااندیشی نویسنده و تصویرگر باشد. همچنین در میان این آثار، همسانیهایی ازجمله استقلال زبانیِ متن و تصویر یافت شد که شاید بتوان آن را بیانگر ویژگیهای کلی و بنیادین رابطه متن و تصویر در کتابهای داستانی- تصویری دانست.