فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۲۲۱ تا ۱۰٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می کوشد تا چگونگی زبان بدن دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگان را در ضمن ارائه کلاسی تحلیل نموده و نوع گفتمان های رایج در زبان بدن آنها را تفسیر نماید. برای نیل به این هدف از رویکرد کیفی از نوع تلفیقی از روشهای مشاهده مشارکتی و پدیدارشناسی استفاده شده است. شرکت کنندگان پژوهش را استادان و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 403 - 1402 تشکیل میدادند. نمونه پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شد و با توجه به اشباع نظری 10 نفر استاد و 18 نفر دانشجومعلم انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها از طریق مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه-ساختاریافته بوده است که پس از مشخص شدن اهداف تحقیق، ارائه دانشجومعلمان مشاهده و ضبط و مکتوب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل ساختاری - تفسیری استفاده شده است و جزئیات یافته ها مورد تفسیر قرار گرفت. نتایج نشان داد دانشجومعلمان در ارائه کلاسی خود نشانه های زبان بدن را به منظور دوازده نوع گفتمان از جمله گفتمان تکمیل کردن مطالب، گفتمان اقناع سازی، قاطعیت و عدم قاطعیت ارائه دهنده، تاکید بر مطالب کلامی، حفظ و برقراری آرامش، توانمندی و تسلط ارائه دهنده، اعتماد و کم اعتمادی ارائه دهنده، تایید و مخالفت، کنترل و هشدار به دانشجویان، مشارکت دانشجویان در کلاس درس، تعادل و رعایت عدالت و تعامل با دانشجویان استفاده می نمایند. در نهایت می توان گفت با بهره گیری مطلوب و اصولی از مهارت های غیرکلامی میتوان ارتباط موفق تری با دانشجویان داشت و از سوءتفاهم ها و آغاز هرگونه تعارضی جلوگیری کرد.
بررسی جو معرفت شناختی یک کلاس درس زبان انگلیسی پایه دهم دوره متوسطه در ایران با رویکرد قوم شناختی موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«جو معرفت شناختی» کلاس درس را می توان از عناصر اصلی تعیین کننده روند آموزش در کلاس و بازده فراگیری دانست. مطالعه قوم شناختی موردی حاضر، جهت گیری معرفت شناختی مواد درسی، معلم و دانش آموزان یک دوره برخط درس زبان انگلیسی را در مقطع دهم دوره دوم متوسطه در ایران، از منظر ابعاد اساسی معرفت شناسی (یعنی ثبات، سادگی، منبع و توجیه دانش زبان دوم) بررسی می کند. داده های پژوهش شامل یادداشت های تأملی و مشاهده ای محقق، و مصاحبه های نیمه ساختارمند با معلم و دانش آموزان بود. تحلیل داده های مصاحبه، 9 مضمون مرتبط با معرفت شناسی به دست داد. نتایج حاکی از مطلق گرایی غالب در مواد درسی و همچنین در میان دانش آموزان، و عقاید پیشرفته معرفت شناختی معلم مبنی بر ماهیت بافتار محور، ترکیبی و یکپارچه دانش زبان دوم، با قابلیت حصول از منابع متعدد و امکان انتقادگری بافتاری در به کارگیری این دانش بود. باوجوداین، عقاید معرفت شناختی معلم با عملکرد او و جهت گیری غالب در مواد درسی و در میان دانش آموزان ناهماهنگی قابل ملاحظه ای داشت که او به ماهیت مواد درسی و ذهنیت دست اندرکاران امر آموزش نسبت به یادگیری زبان دوم نسبت داد. یافته های این پژوهش، اهمیت بررسی اساس معرفت شناختی آموزش و یادگیری زبان دوم را از بُعد تعاملی با هدف تسهیل تکامل معرفت شناختی دانش آموزان و پیشبرد ادراک آن ها نسبت به ماهیت بافتارمحور دانش و دانستن زبان دوم به تصویر می کشد.
ساخت پیکره مقایسه ای تخصصی «پارسا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
219 - 246
حوزههای تخصصی:
پیکره ها براساس زبان به کاررفته در متن های تشکیل دهنده آن ها به پیکره های تک زبانه، دوزبانه و چندزبانه گروه بندی می شوند. پیکره مقایسه ای، پیکره ای است دوزبانه یا چندزبانه که شامل متن هایی است مشابه در حوزه های موضوعی یکسان. با وجود کاربرد فراوان این نوع پیکره ها در پژوهش های گوناگون همچون پژوهش های زبانی، ترجمه ماشینی و سامانه های خودکار بازیابی اطلاعات بینازبانی، پژوهشگران همواره با کمبود پیکره های مقایسه ای مواجه بوده اند. در این مقاله، به معرفی مراحل ساخت یک پیکره مقایسه ای تخصصی به نام «پارسا» پرداخته شده است. این پیکره از چکیده های فارسی و انگلیسی پایان نامه ها و رساله های ثبت شده در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) ساخته شده است و شامل بیش از 89 میلیون واژه فارسی و 79 میلیون واژه انگلیسی است. محتوای این پیکره عمومی نیست و مشتمل بر متن های بسیار تخصصی در حوزه های موضوعی کلان مانند علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنر، فنی ومهندسی و رشته های مربوط به این حوزه ها است و ازاین جنبه، برای پردازش های زبانی که نیازمند بهره گرفتن از متن های تخصصی است، بسیار ارزشمند است. برای ساخت این پیکره، پس از نمونه گیری، داده های فارسی وارد فرایند پیش پردازش (هنجارسازی و واحدسازی) شدند. برای ارزیابی این مرحله دقت (P)، فراخوان (R) و F1 سنجیده شد. دقت، 5614035088. 0، فراخوان، 0531561462. 0 و در پایان، F1 09711684370257966. 0 محاسبه شده است. سپس، داده ها برچسب گذاری شدند (برچسب گذاری اجزای کلام) و برچسب های متون فارسی کنترل شدند. داده های انگلیسی نیز به صورت ماشینی برچسب گذاری شدند. شمار واژه های محتوایی (فعل، اسم، صفت، قید) داده های فارسی این پیکره 57653813 و شمار واژه های دستوری به همراه اعداد و علائم سجاوندی 31350125 است و بن واژه های فارسی استخراج شده نیز شامل 41064 بن واژه است. شمار واژه های محتوایی متون انگلیسی 45606686 و شمار واژه های دستوری به همراه اعداد و علائم سجاوندی شامل 33662304 و بن واژه های انگلیسی استخراج شده نیز شامل 12937 بن واژه است. پیکره ساخته شده قابلیت بسیار بالایی برای داده کاوی، پژوهش های مربوط به ترجمه ماشینی و به کارگیری در تمام پژوهش هایی که بر روی متون علمی انجام می شود را دارا است.
پازند در دستنویس های خرده اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
223-248
حوزههای تخصصی:
جز در موارد اندک، شرح و تفسیر متون اوستایی به پازند چندان نیست و جایگاهی در پیکره متون موجود ندارد. پیوند پازند و اوستا بیشتر به خرده اوستا بر می گردد. خرده اوستا متنی است که برای عامه مردم فراهم آمده است. همین ویژگی مردمی بودن سبب شده است تا صورت ها و روایت های مختلفی از آن به فراخور نیاز کاربران در طی روزگاران پدید آید. در هر دستنویس دعاها و نیایش ها افزوده یا کاسته شده اند. این افزوده ها یا متون پیرامونی به پهلوی، پازند، فارسی و حتی گجراتی دیده می شوند و جغرافیای گسترده کاربران خرده اوستا را نشان دهند. گفتار پیش رو برآن است تا خطوط کلی متن های پازند درون دستنویس های خرده اوستا را شناسایی و معرفی کند.
بررسی نقش کتاب های آموزش زبان آلمانی به غیر آلمانی زبان ها برای کسب آمادگی شرکت در آزمون های رسمی زبان آلمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر میزان هماهنگی میان آزمون های استاندارد بین المللی و محتوای آموزشی در کلاس های یادگیری زبان آلمانی را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. ضرورت و فایده محتوای درسی برای رسیدن به اهداف آموزشی بر کسی پوشیده نیست و استفاده از کتاب درسی درخور می تواند فراگیران را سریعتر به سمت اهداف قصدشده سوق دهد. یکی از اصلی ترین اهداف آموزش، کسب آمادگی لازم برای شرکت در آزمون های بین المللی زبان آلمانی است. در این مقاله ابتدا مفهوم آزمون بین المللی استاندارد تبیین و سپس شرایط و ویژگی های محتوای آموزشی اثربخش اعم از معیارهای کیفیت و استفاده از انواع تمرین به عنوان گامی لازم برای ایجاد آمادگی پیش از آزمون ذکر می گردد و به این سوال اساسی که «آشنایی با تمرین های کتاب آموزشی چه نقشی را برای آمادگی شرکت در آزمون های استاندارد بین المللی بازی می کند؟» پاسخ می دهد. در اینجا، با استفاده از جدول معیارها با رویکرد تحلیلی، مقایسه تطبیقی میان یکی از آزمون های بین المللی استاندار زبان آلمانی به نام ÖSD B2 و تمرین های یک کتاب آموزشی برای پایان سطح میانی با عنوان Sicher B2 انجام می گردد و در آخر نشان خواهیم داد که آیا تمرین های این کتاب آموزشی شرایط لازم برای ایجاد آمادگی کلی آلمانی آموزان جهت شرکت در آزمون های بین المللی زبان آلمانی را دارند. نتیجه اینکه: Sicher B2 می تواند کتاب آموزشی مناسبی برای ایجاد آمادگی نسبی به منظور شرکت در آزمون بین المللی ÖSD B2 باشد، مشروط بر اینکه مدرسین با شناسایی کمبود ها و بهره گیری از محتوای آموزشی همخوان با سوالات آزمون برای اثربخشی و بهترشدن نتایج یادگیری برنامه ریزی کنند.
Evaluating the Influence of Formative and Suative Assessments on EFL Learners’ Listening and Reading Comprehension(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigates the effects of summative, formative, and combined assessments on the development of listening and reading comprehension skills on advanced Iranian EFL learners. Data were collected from 40 advanced EFL learners, aged 19 to 35, from intact classes at a higher education institute, divided into three experimental groups, each receiving one of the assessment types (summative, formative, or a combination of both), along with a control group. Learners’ progress in listening and reading comprehension was measured over a four-month period using pre- and post-tests administered at the end of the term. Data analysis involved ANOVA, ANCOVA, and post hoc LSD tests. The findings of this longitudinal study revealed that while the combined application of formative and summative assessments had a significant positive impact on listening comprehension, neither assessment type alone contributed to improvement in this area. In contrast, the results showed that all forms of assessment—whether summative, formative, or combined—led to notable improvements in reading comprehension. These results highlight the differential effects of assessment types on listening and reading skills, suggesting implications for assessment practices in EFL contexts.
حرکت تکواژ به عنوان راهکار رفع التقای واکه ها در کردی کلهری: تحلیلی در نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
110 - 87
حوزههای تخصصی:
حرکت تکواژ پدیده ای بسیار کمیاب است که در کردی کلهری بر پی بست ضمیری سوم شخص مفرد اعمال می شود، و انگیزه آن رفع التقای واکه هاست. فتاحی و کرد زعفرانلو کامبوزیا (۱۳۹۲) به بررسی یک نمونه از این روش از رفع التقای واکه ها در کردی کلهری پرداخته اند. در این پژوهش، افزون بر معرفی نمونه ای متفاوت از نمونه پژوهش مذکور، یافته های جدیدی به دست آمده و با یافته ها و نتایج پژوهشی پیشین در این زمینه مقایسه گردید. همچنین، در این مطالعه تحلیل های مربوط به حرکت تکواژ در چارچوب نظریه بهینگی موازی انجام شده است، تا از طریق کشف محدودیت های مرتبط و رتبه بندی آن ها مشخص گردد که چرا باوجود روش های رایج تری همچون حذف و درج، این مورد از التقای واکه ها در کردی کلهری صرفاً با حرکت تکواژ رفع می شود. پژوهش به صورت واج نگاری و بررسی داده هایی انجام شد که از طریق ۲۰ ساعت مصاحبه با ۱۵ گویشور کردی کلهری گردآوری شده بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حرکت تکواژ علاوه بر بافت افعال پسوندی در مجاورت با پی بست تأکیدی نیز حرکت می کند و این حرکت نه فقط در مواجهه با التقای سه واکه، بلکه در التقای دو واکه نیز رخ می دهد. تحلیل های بهینگی نیز وجود محدودیت های فعالی را در این گویش آشکار کرد که رفع التقای واکه ها در این مورد خاص را با روش های رایج تر مجاز ندانسته و به همین سبب، راهکار حرکت تکواژ اعمال می گردد.
بازنمایی برخی مولفه های فضا در گفتمان روایی کودکان اتیسم با عملکرد بالا و کودکان عادی فارسی زبان: محمول ها و زمینه فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
9 - 39
حوزههای تخصصی:
اختلال اتیسم یکی از اختلال های عصبی-رشدی است که می تواند توانایی های شناختی و زبانی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. از آن جایی که در گفتمان روایی به کارگیری هر دو حوزه شناخت و زبان ضرورت دارد، این افراد در تولید و درک روایت با چالش هایی روبه رو هستند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی حوزه فضا، به عنوان یکی از مؤلفه های جدایی ناپذیر ساخت هر روایت، به بررسی این حوزه و در ابعاد گسترده تر، حوزه گفتمان روایی در کودکان اتیسم با عملکرد بالا و مقایسه با کودکان عادی فارسی زبان بپردازد. در این راستا، بازنمایی برخی مؤلفه های فضا همچون محمول ها شامل محمول های ایستا، کنشی، کنشی-پایا و منقطع و زمینه فضایی مشتمل بر اسم و ضمیر در گفتمان روایتی این دو گروه از کودکان، براساس الگوی هیکمن(Hickmann, 2004) و تقسیم بندی های رابرتس و همکاران (Roberts et al., 2009) مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش 20 کودک اتیسم با عملکرد بالا و 20 کودک عادی فارسی زبان بود که در آزمون تولید گفتمان روایتی براساس دو داستان تصویری «اسب» و «گربه» هیکمن (Hickmann, 2004) شرکت کردند. داده های گردآوری شده پس از بررسی و توصیف، با به کارگیری آزمون یومن-ویتنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد عملکرد کودکان دارای اتیسم با عملکرد بالا و کودکان عادی در بازنمایی محمول های ایستا، کنشی، کنشی-پایا و همچنین زمینه فضایی شامل اسم و ضمیر به طور معناداری متفاوت (p<0.05) بود. به نظر می رسد عملکرد ضعیف کودکان دارای اختلال اتیسم با عملکرد بالا در مقایسه با کودکان عادی در بازنمایی برخی مولفه های فضا همچون محمول ها و ضمیر در گفتمان روایتی با نقائص شناختی و زبانی آنان ارتباط دارد.
سواد پژوهشی معلمان: مرور دامنه ای نقش معلمان در پژوهش و الگوهای سواد پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز گسترش دانش از طریق پژوهش یکی از محورهای اصلی پیشرفت در نظام آموزشی محسوب می شود. برای تحقق این هدف، لازم است که معلمان از سواد پژوهشی که پیش نیاز مشارکت در پژوهش است برخوردار باشند و با به کارگیری رویکردهای مبتنی بر نتایج پژوهشی در کلاس های خود در مسیر بهبود کیفیت فرایندهای آموزشی حرکت کنند. یکی از اقدامات اولیه ب رای توانمندسازی معلمان در این حوزه، آگاهی از وضعیت کنونی سواد پژوهشی و تعی ین دان ش و مهارت های مورد نیاز آن ها ب رای مشارکت مؤثر در پژوهش است. در این راستا، پژوهش حاضر به معرفی مفهوم سواد پژوهشی به عنوان سازه ای مهم و تأثیرگذار در مشارکت معلمان در پژوهش و اهمیت آن در غنی سازی روش های تدریس و درنهایت ارتقای کیفیت آموزش می پردازد. مقاله حاضر بر آن است تا از طریق مروری دامنه ای ضمن پرداختن به نقش های معلمان در رابطه با پژوهش، به تبیین مفهوم سواد پژوهشی و الگو های مطرح شده برای سازه سواد پژوهشی در حوزه آموزش بپردازد. یافته های این مطالعه حاکی از آن است که معلمان به منظور حل مسائل مرتبط با فرایندهای تصمیم گیری درمورد فرایندهای مختلف آموزشی و پیاده سازی کاربردهای مطالعات پژوهشی در کلاس های درس نیازمند سواد درک انتقادی گزارش های پژوهشی و کاربرد یافته های پژوهشی در آموزش هستند. درنهایت، با هدف تقویت پویایی نظام آموزشی و بهره برداری از یافته های پژوهشی کارآمد در محافل آموزشی راهکارهایی عملی در راستای تثبیت و ترویج جایگاه و فرهنگ پژوهش در محیط های آموزشی و همچنین توانمندسازی معلمان برای مشارکت در پژوهش از طریق گسترش سواد پژوهشی آن ها ارائه می شود.
بررسی مبتداسازی در جمله های مرکب زبان فارسی بر مبنای رویکرد دستور واژی- نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دستور واژی نقشی بر مبنای رویکرد برزنن و همکاران (2016) به کارگرفتن ابزار صرفی و یا ساختی برای نشان دادن نقش موضوع ها، سبب بازنمایی متفاوت نقش های گفتمانی دستوری شده در زبان ها می شود. علاوه برآن، در این نظریه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند که این امر نیز سبب بازنمایی متفاوت عناصر گفتمانی دستوری شده در جملات مرکب طی فرایند مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار می شود. ازاین رو، هدف از این پژوهش ضمن بررسی چگونگی تعیین نقش های فاعل و مفعول در زبان فارسی، بررسی مبتداسازی ضمیر گذار و ناگذار در جملات مرکب زبان فارسی در چارچوب مذکور با اتخاذ روشی توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان می دهند در ساخت نقشی گروه اسمی مفعولی مبتدای ضمیر گذار و گروه اسمی فاعلی مبتداسازی شده در بند بالاتر دارای نقش گفتمانی اند. در بند پایین تر ضمیر واژه بستی و وند تصریفی فعل (شناسه) نقش موضوعی را ایفا کرده و با نقش گفتمانی به صورت ارجاعی بر طبق شروط خوش ساختی مطابقه پیدا کرده اند. در ساخت سازه ای، شناسه به عنوان جزء صرفی بر خلاف ضمیر واژه بستی فعل فاقد گره ای مستقل است. در ساخت نقشی، مشخصه معنایی نقش مفعول «رایی» در ارزش نقش مبتدا در بند بالاتر قرار می گیرد و مبتدا توسط پس اضافه «را» دارای حالت مفعولی است. اما به دلیل آنکه نقش های موضوعی به صورت موضعی در یک بند تعیین می شوند، در ساخت سازه ای برای رعایت شروط خوش ساختی بر مبنای اصل اقتصاد، در جایگاه متعارف گروه اسمی بند پایین تر مقوله تهی به صورت برون مرکز ملزم شده است. مفعول بدون پس اضافه «را» نیز رفتاری مشابه دارد، با این تفاوت که فاقد ابزار صرفی برای تعیین نقش مفعول است. ازاین سو، در ساخت سازه ای به صورت درون مرکز مقوله تهی در گروه فعلی بند پایین تر درنظر گرفته شده است.
تحلیل انتقادی منظومه های «آقادار» و «فوخوس» شیون فومنی براساس ویژگی های گفتمانی و دال های ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های نمادین شیون فومنی مملو از دال های هدفمند ارزشی گفتمان ساز مؤلف است. در دو منظومه «فوخوس» و «آقادار» شاعر از انواع نمادها جهت برجسته سازی گفتمان ها بهره می برد. کثرت گفتمان ها در این منظومه ها با بهره گیری از دال های ارزشی، محققان این پژوهش را به این امر ترغیب می کند که با برشمردن ویژگی های گفتمانی هریک از این آثار به ابعاد وسیعی از جهان بینی های ادراکی دست یابند. ازاین رو، رویکرد انتقادی لاکلائو و موفه، مدل پیشنهادی جهت بررسی دال شناسی ارزشی شخصیت های نمادین در این دو منظومه است. با استناد به داده های متنی منظومه ها، انواع دال های هدفمند با بهره گیری از روش کیفی شناسایی شد و در نهایت، کاربست مدل انتقادی نامبرده بر دو منظومه، یافته هایی را دربر داشت: منظومه آقادار علاوه بر پنج گفتمان اصلی از دو گفتمان فرعی انسان شناختی و طبیعی نیز بهره می برد. از نتایج دیگر این پژوهش، چرخش های گفتمانی است که در این دو منظومه یافت می شود. همچنین با بررسی انواع دال های مرکزی و شناور دو منظومه فوخوس و آقادار، دو دال مرکزی اصلی به ترتیب بختک و ازگیل هستند؛ دال اصلی منظومه فوخوس تک مدلولی، اما دال اصلی منظومه آقادار از منظر دو شخصیت اصلی، دومدلولی است.
مقایسه استعاره مفهومی فضیلت اخلاقی راستی در متون فارسی میانه و فارسی دری (مقایسه موردی: مینوی خرد و گلستان سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده ، پاسخ به این پرسش است که مفهوم استعاره «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی دارای چه حوزه های مبدایی بر اساس نظریه «استعاره معاصر» هستند و نتیجه مقایسه آن ها با یکدیگر چیست.. داده های تحقیق نشان می دهد که 5 نام نگاشت : شیء، عمل، مسیر، سخن و زیورآلات برای مفهوم «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی یافت شده است. نام نگاشت های شیء وعمل با تفاوت بسامد، در هر دو متن مشترک بود. [راستی مسیر است] و [راستی سخن است] فقط در مینوی خرد و [راستی زیورآلات است] فقط در گلستان سعدی مشاهده شدند. از آنجا که گفتمان در دو وجه عملی (تمدن) و نظری (فرهنگ) بر ذهنیت ها اثر می گذارد، شاید بتوان گفت که [راستی زیورآلات است] به عنوان نشانی از وجه تمدنی گفتمان ، در گلستان بیشتر مورد تاکید بوده در حالیکه [راستی سخن است] و [راستی مسیر است] تاکید بر وجه فرهنگی گفتمان در مینوی خرد دارد، که البته هیچکدام از این دو وجه بر دیگری ارجحیتی ندارد و فقط نشان از آن دارد که در ایران پیش و پس از اسلام گفتمان «راستی» اهمیت داشته است.
گِل یا آهو؟ (پیشنهادی درباره تصحیح واژه ای در کتاب نهم دینکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس گواهی های متون ایرانی، فرّه کیانی به شکل های مختلف، ازجمله عقاب یا شاهین، قوچ یا رنگ، غُرم و گور تجلّی می یابد و شاه قانونی ایران را همراهی می کند؛ امّا در کتاب نهم دینکرد ، در ذکر اخبار گمراهی کی کاوس بر اثر فریبِ دیو خشم و تاختن آن شاه ورجاوند تا لبه تاریکی، فرّه کیان برخلاف موارد مذکور به صورت «گِل» (با املایِ تک غ [TYNA]) ظاهر می شود؛ لیکن چنین قالبی نه تنها مناسبتی با تجلیّات دیگرِ فرّه ندارد، بلکه با تفکّرات ایرانیان درباره ماهیّت فرّه نیز سازگار نیست. به همین سبب و نیز برمبنای پاره ای از قراین دیگر، به نظر می رسد املای مذکور در اینجا تصحیفی از ت ثب غ [TYBA] باشد که در متون پهلوی، هزوارشی برای āhūg «آهو» است. با اعمال چنین تصحیحی، از یک سو گزارش دینکرد درباره تجسّم مادّی فرّه کیانی هم سو و هماهنگ با گزارش متن های دیگر می شود و از دیگر سو مفاد این گزارش، تناقضی با تفکرات ایرانیان درباره ماهیّت فره کیانی نخواهد داشت.
تبیین مرکب های گروهی در فارسی در چارچوب صرف توزیعی و رویکرد هارلی (2008) و صدیقی (2009)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
50 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مرکب های گروهیِ زبان فارسی در چارچوپ صرف توزیعی و رویکرد هارلی ( 2008) و صدیقی( 2009) پرداخته است. هدف این جستار مشخص کردن وجود یا نبود این عناصر در زبان فارسی و توصیف و تبیین شیوه ساخته شدن آنها بر اساس ساخت و کار موجود در نظریه مذکور بوده است. بررسی داده ها نشان می دهد که در این زبان دو نوع مرکب دیده می شود که مرکب نوع اول دارای ساخت های دارای N/A [N/A + NP] و N[S + NP] و مرکب نوع دوم دارای ساخت N/A[N/A + PP] است. در ساخت هایی مانند «بادمجان دور قاب چین» و «دست از جان شسته» مشخص شد که در این زبان یک مرکب گروهی در جایگاه غیر هسته مرکب گروهی دیگری واقع می شود که تایید کننده نظر پفل(2017) است. همچنین نتایج نشان می دهد که ساخت مرکب های گروهی در فارسی به روش اشتقاق سطح صفرِ هارلی(2008) است، به این صورت که یک هسته نقشیِ اسم ساز یا صفت ساز از طریق وند افزایی به گروه نحوی ضمیمه می شود و از طریق قانون درونداد- بروندادِ پفل(2015-2017) در درون بافت به اسم یا صفت تبدیل می شود. بر اساس این مشخص شده است که مرکب های گروهیِ فارسی دارای ساخت NN و AN هستند. داده های این پژوهش که برگرفته از شّمِ زبانیِ نویسندگان و طباطبایی (1387) است و تحلیلی که برای آنها ارائه شد موید این باور زیربنایی موجود در صرف توزیعی است که صرف ساختِ متناسبی از نحو است که در چارچوب برنامه کمینه گرا شکل می گیرد. به بیانی دیگر، در صرف توزیعی توصیف صریحی از ساخت واژه ارائه می شود.
تحلیل پارامترهای آکوستیکی کیفیت صدا برای شناسایی گویندگان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی آکوستیکی پارامترهای کیفیت صدا در دو گروه زنان و مردان فارسی زبان می پردازد. این مطالعه با هدف ارزیابی توانایی پارامترهای کیفیت صدا در تمایز گویندگان فارسی زبان و بررسی میزان اثرگذاری این پارامترها در شناسایی ویژگی های گوینده محور طراحی شده است. علاوه بر این، با هدف گسترش دانش موجود در حوزه کیفیت صدا و پر کردن خلأ مطالعات محدود پیشین در زبان فارسی انجام شده است. داده های آوایی از ۲۰ گویشور زن و ۲۰ گویشور مرد در محیط آزمایشگاهی ضبط شدند. برای تحلیل تفاوت های میان گویندگان از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و برای ارزیابی اهمیت ویژگی ها، از الگوریتم جنگل تصادفی بهره گرفته شد. شش پارامتر کیفیت صدا شامل فرکانس پریشی، دامنه پریشی، نسبت هارمونیک به نویز، نسبت دامنه هارمونیک های اول و دوم، برجستگی قله طیفی و فرکانس پایه انتخاب شدند. نتایج نشان داد ویژگی های کیفیت صدا در نشان دادن تفاوت های آکوستیکی میان گویندگان فارسی زبان دارای تفاوت های معناداری بوده اند، اگرچه توانایی آن ها در تمایز گویندگان به طور یکسان نبوده است. برای گویندگان مرد، پارامترهای برجستگی قله طیفی، نسبت هارمونیک به نویز و نسبت دامنه هارمونیک های اول و دوم، به ترتیب بیشترین توانایی را در تمایز آن ها از یکدیگر دارند. برای گویندگان زن، فرکانس پایه، برجستگی قله طیفی و نسبت هارمونیک به نویز به عنوان مهم ترین ویژگی ها برای تشخیص هویت شناخته شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد پارامترهای کیفیت صدا نقش قابل توجهی در شناسایی گویندگان فارسی زبان دارند. بااین حال، برای دستیابی به دقت بالاتر در سیستم های شناسایی گوینده، توجه به تفاوت های جنسیتی و اهمیت متغیرهای مختلف ضروری است. از طرف دیگر، محدودیت تعداد شرکت کنندگان ممکن است بر تعمیم پذیری نتایج تأثیر بگذارد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده، از نمونه های بزرگ تر و تنوع بیشتر در گویندگان استفاده شود.
A Critical Book Review of "Ethics and Context in Second Language Testing: Rethinking Validity in Theory and Practice" Edited by M. Rafael Salaberry, Albert Weideman and Wei-Li Hsu (2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The essential requirement of validity in second language assessment and testing is of paramount importance since it guarantees that tests properly gauge the targeted constructs and produce propitious interpretations. In this light, there seems to be a pressing need to carefully assess outdated conceptions of validity in English language testing to ensure they are in lockstep with current linguistic and sociocultural circumstances. This review examines the book "Ethics and Context in Second Language Testing: Rethinking Validity in Theory and Practice," edited by M. Rafael Salaberry, Albert Weideman, and Wei-Li Hsu (2023), and it unravels new horizons for expanding the comprehension of validity beyond traditional frameworks. The review underscores the primary subjects addressed in the book's content, such as ethical issues, contextual factors affecting test design, and novel approaches for assessing validity in real-world settings. The review also stresses the book's critical analysis of existing paradigms and recommends a more nuanced perspective on validity that incorporates ethical considerations and contextual significance. To this end, the current review constitutes an important reference for researchers and practitioners to encourage them to critically examine and reframe validity in second language testing.
مفهوم سازی استعاری و مجازی بیماری کرونا: یک مطالعه شناختی-پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
123-154
حوزههای تخصصی:
معنی شناسی شناختی سازوکار ذهن برای خلق معنا را به ما نشان می دهد. دو ابزار مهم در این حوزه مطالعاتی استعاره ها و مجازهای مفهومی هستند. در این مقاله استعاره ها و مجازهایی که به ما در درک مفهوم یک پدیده جدید، بیماری کرونا، کمک می کنند مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. تأثیرات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی این پدیده استعاره ها و مجازهایی را شکل داده است که می تواند موضوع مطالعات جدی زبان شناختی باشد. در این مقاله با استفاده از پیکره بزرگی از داده های زبانی تحلیلی جامع در چهارچوب معنی شناسی شناختی صورت گرفته است. 4077 استعاره مفهومی و 3852 مجاز مفهومی از پیکره استخراج شده است که پس از بررسی های انجام شده مشخص شد در 60% از استعاره ها مفهوم بیماری با کمک مفهوم انسان برای سخن گویان فارسی زبان درک پذیر شده است. همین طور مجازهای مفهومی، قاب معنایی منحصربه فرد «کرونا» را پیش روی ما قرار می دهند.
الگوهای ریتمیک بین زبانی در گویشوران دوزبانه فارسی-انگلیسی: کاربردهایی برای شناسایی گوینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
9 - 34
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی الگوهای ریتمیک در گفتار دوزبانه های فارسی-انگلیسی پرداخته و معیارهای مبتنی بر زمان را در گروهی از دوزبانه های دیرآموز مرد مورد مطالعه قرار داده است. تفاوت های بین زبانی، ثبات فردی و پتانسیل شناسایی گوینده با استفاده از چندین معیار ریتمیک شامل سنجه های همخوانی و واکه ای، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دهنده تفاوت های معنادار میان فارسی (زبان اول) و انگلیسی (زبان دوم) بود؛ در حالی که معیارهای همخوانی ثبات بیشتری را نشان دادند. همبستگی های بین زبانی برای معیارهای همخوانی قوی تر از معیارهای واکه ای بود که بیانگر ثبات فردی بیشتر در زمان بندی همخوان هاست. شناسایی گوینده از طریق تحلیل تشخیصی خطی با معیارهای همخوانی بالاترین دقت را نشان داد و عملکرد بهتری در زبان اول نسبت به زبان دوم داشت. این یافته ها نشان می دهد که اگرچه گویندگان دوزبانه الگوهای ریتمیک زبان اول خود را با نیازهای زبان دوم تطبیق می دهند، برخی ویژگی های فردی خود، به ویژه در زمان بندی همخوان ها، را حفظ می کنند. این نتایج می تواند در زمینه تولید گفتار دوزبانه ها و شناسایی گوینده مورد توجه قرار گیرد.
The Impact of Language Assessment Literacy Enhancement (LALE) on Iranian High School EFL Students’ Knowledge of Assessment as Learning in Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to investigate the impact of language assessment literacy enhancement (LALE) on Iranian high school EFL students’ assessment as learning of writing skill. It also aimed to examine if LALE affects Iranian EFL students’ attitudes toward assessment as learning. To this end, 80 intermediate-level high-school EFL learners were selected and randomly categorized into the experimental and control groups. Both groups wrote an essay in the pre-test phase. Then, The ESL Composition Scale was used to teach the students what makes good writing and what criteria and standards they are supposed to learn to be able to write and rate the essays of their own and their peers. The control group received no instructional information on assessment rubrics. The experimental and control groups wrote another essay on a specific topic in the post-test phase. In the qualitative phase of the study, ten high school EFL students from the experimental group were interviewed regarding their attitudes toward the practice of assessment as learning of the writing skill in their English classes. The findings indicated that LALE significantly affected Iranian high school EFL students’ assessment as learning of writing skill. Moreover, students believed peer and self-assessment techniques are rarely implemented in Iranian high school EFL classes. They were also uncertain and felt uncomfortable judging, evaluating, criticizing, and rating their peers. Besides, they felt that they were not knowledgeable and capable enough to play the role of an assessor.
تحلیل مقایسه ای نمود در زبان فارسی گفتاری و نوشتاری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمولا صرف فعل در زبان ها با رمزگزاری سه نوع اطلاعات انجام می شود که عبارت اند از نمود، وجه، و زمان. هدف اصلی این مقاله طبقه بندی انواع نمود و یافتن تفاوت ها و شباهت های دو گونه نوشتاری و گفتاری فارسی با توجه به نظریات کروئگر، کامری و جکندوف است. داده های پژوهش حاضر از میان جملاتی که نگارنده یا با آنها در بافت برخورد نموده یا از خلاصه قسمت های 16-20 سریال تلویزیونی شهباز شنیده انتخاب شده اند. علاوه برآن نگارنده در صورت لزوم برای ارائه مثال به عنوان گویشور بومی زبان فارسی از مثال های خود استفاده کرده است. نتایج تحقیق نشان داد که تحولی در زبان فارسی گفتاری معاصر رخ داده است. در گونه فارسی گفتاری نمود نقلی رو به اضمحلال است. به جز این مورد و تفاوت های واجی، تفاوت عمده دیگری بین وجود انواع گونه های نمود از جمله نمود کامل، نمود ناقص، نمود تقریبی و غیره در این دو گونه زبانی موجود نیست. در پایان تحلیل تازه ای از طبقه بندی نمود به صورت طیف نمود ارائه شده است.