فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۲۰۱ تا ۱۰٬۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
169 - 180
حوزههای تخصصی:
لودویگ ویتگنشتاین (1889-1951)، هدف رساله منطقی-فلسفی خود را مرز نهادن به اندیشه می داند. «ما بایستی بتوانیم بیندیشیم که چه چیز را نمی توان اندیشید.» او رابطه جهان، زبان و اندیشه را از نوع یکریختی تعریف می کند از آنرو که هر سه ساختار منطقی یکسان دارند. نویسنده رساله، با طرح نظریه تصویری زبان، گزاره های زبان را صادق، کاذب یا بی معنا (منطق گریز) برمی شمارد. او اینگونه نسبت واقعیت و تصویر را توضیح می دهد: «برای اینکه یک واقعیت تصویر باشد، بایستی وجه مشترکی با چیز تصویرشده داشته باشد.» از ویژگی های شاخص شیوه نگارش اثر، ایجاز بسیار در یادکرد آبشخورهای فلسفی و به کار نبردن مثال است. او مثالی در تبیین گزاره های پایه نمی آورد و همین شیوه نگارش است که ذهن خواننده را در پی یافتن شاهد برای مفاهیم اندیشه ویتگنشتاین متقدم برمی انگیزاند. در این مقاله با بررسی تطبیقی اندیشه نگارنده رساله و ساختارهای دستوری زبان ایتالیایی می کوشیم تا ساختارهای دارای ارزش درستی (منطق پذیر) و ساختارهای منطق گریز زبان ایتالیایی را از هم جدا کنیم. ویتگنشتاین از زبان نمادین منطقی استفاده محدودی می کند. این امر ذهن ما را برمی انگیزاند که دریابیم از دیدگاه او ساختارهای دستوری زبان های طبیعی چه نسبتی با منطق دارند. تلاش می کنیم تا با بررسی تطبیقی ساختار های خرد زمینه را برای فهم نسبت زبان ایتالیایی و نظریه تصویری زبان آماده سازیم.
الگوی فراگیری روابط مفهومی در کودکان/The Order of Acquiring Sense Relations in Children(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
83 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی معنی شناسانه الگوی فراگیری روابط مفهومی در کودکان 7 تا 12 ساله فارسی زبان و مقایسه آن با ترتیب کاربرد این روابط در کتاب های فارسی شش پایه دوره ابتدایی (1397) است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری داده ها به دو روش میدانی و کتابخانه ای انجام گرفته است. ازاین رو، شش آزمون چهارگزینه ای طراحی شده و به منظور دستیابی به الگوی فراگیری روابط مفهومی، 25 کودک از هر پایه و هر جنس به آنها پاسخ دادند. همچنین، با هدف مقایسه هر الگو با ترتیب کاربرد روابط در کتاب های مذکور، واژه های دارای هر یک از روابط مفهومی استخراج و ذخیره شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که درک معنی واژه در کودکان از طریق درک معنی دایرهالمعارفی آن و بافت اتفاق می افتد و آنها از دانش پس زمینه برای درک انواع روابط مفهومی میان واژه ها بهره می برند. به علاوه، ترتیب کاربرد روابط مفهومی در کتاب های مذکور تفاوت های عمده ای با ترتیب فراگیری آنها توسط کودکان دارد و این مسئله می تواند دشواری در درک مفهوم واژه ها و روابط مفهومی حاکم میان آنها را سبب شود.
دستوری شدگی ساخت آینده در برخی زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۹) ویژه نامه زبان ها و گویش های ایرانی
43 - 69
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل درونی دگرگونی های زبانی فرایند دستوری شدگی است و منظور از آن اعطای ماهیت یا نقشی دستوری به واژه ای است که پیش تر آزاد و مستقل بوده است. بررسی های تاریخی بیانگر آن است که اکثر فعل های کمکی در بسیاری از زبان های دنیا قبلاً فعل واژگانی بوده اند و کاربرد ثانوی آنها در نقش فعل کمکی نتیجه موردی از دستوری شدگی با عنوان معین شدگی است. این مقاله با بررسی شواهد و نمونه هایی از برخی از زبان های ایرانی میانه و نو، به ویژه زبان ها و گویش های مرکزی ایران، مشخص می سازد که به موازات و مشابه با آنچه در تحولِ زبان فارسی میانه به نو رخ داد و فعل واژگانی «خواستن» با تبدیل شدن به فعل کمکی برای بازنمایی مفهوم آینده مورد استفاده قرار گرفت، در این زبان ها نیز فعل جعلی «کامیدن» دستخوش تغییر شده و به فعل کمکی آینده ساز تغییر یافته است. ولی با این تفاوت اساسی که در این زبان ها فعل مذکور با از دست دادن کاربرد واژگانی خود به عنوان یک واژه مستقل، به طور کامل به فعلی کمکی یا در مواردی حتی به ادات کمکی تبدیل شده است.
بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله، و تاب آوری زبان آموزان سطح متوسط ایرانی: مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
385 - 401
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی و ایجاد یک مدل معادلات ساختاری انجام شد. در این تحقیق که از نوع توصیفی و از نظر ماهیت کمی بود، 382 زبان آموز با سطح مهارت متوسط با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند. همه شرکت کنندگان، دانش آموزان آموزشگاه های مختلف زبان شهرضا بودند. با تأیید مدیران آموزشگاه ها، جمع آوری داده ها در کلاس ها انجام شد و تکمیل پرسش نامه ها به طور متوسط 30 دقیقه زمان برد. از آنها خواسته شد به پرسش نامه هایی در زمینه تفکر انتقادی، عزم یادگیری زبان خارجی، حل مسئله و تاب آوری پاسخ دهند. مدل سازی معادلات ساختاری و تصویر بصری، مدل پیش فرض را تأیید کرد و تعاملی درونی و قوی بین متغییرهای تفکر انتقادی، عزم یادگیری، حل مسئله، و تاب آوری را نشان داد. با توجه به یافته ها، تفکر انتقادی باعث افزایش عزم یادگیری می شود و عزم یادگیری زبان خارجی باعث افزایش تاب آوری و حل مسئله می شود. علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که عزم یادگیری زبان خارجی تأثیر بیشتری بر تاب آوری نسبت به حل مسئله دارد. نتایج این مطالعه دارای پیامدهای آموزشی برای مربیان و سیاست گذاران است.
Structural Equation Modelling of the Relationship Between EFL Learners'''' Language Structural Equation Modelling of the Relationship Between EFL Learners' Language Mindset and Individual Attributes: The Case of Self-efficacy, Autonomy, Critical Thinking(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
71 - 85
حوزههای تخصصی:
This study aimed at exploring a host of objectives: it examined whether self-efficacy, learner autonomy, and critical thinking play a significant part in predicting EFL learners'' language mindset. Moreover, it inspected the direct and indirect relationships among all the above-mentioned variables. To achieve these purposes, a correlational survey design was used; survey questionnaires (Motivated Strategies for Learning Questionnaire (MSLQ), Learner Autonomy Questionnaire, California Critical Thinking Skills Test (CCTST), and Language Mindsets Inventory (LMI) were administered to more than 700 male and female intermediate EFL learners selected through convenient sampling from several language institutes in Isfahan, Iran, and the required data were collected and statistically analyzed by path analysis in the SmartPLS environment. The obtained results showed that all the variables are partially related to language mindset. However, the significant relationship with mindset was that of self-efficacy. This finding has useful implications for language teachers. Growth mindsets must be captured and modeled by them for the proper implementation of mindset interventions so that learners can understand their flexible capacities as a reflection of their efforts. They can also develop attitudes and behaviors in the learner that will help them succeed in life. Learners who undergo a growth mindset intervention to increase self-efficacy will benefit from greater academic success and commitment to learning.
آزمون انطباقی رایانه ای تعیین سطح مؤلفه های واژه و دستور: بررسی میزان اضطراب فارسی آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه میزان اضطراب آزمون فارسی آموزان خارجی (عراقی) در آزمون تعیین سطح دانش زبان فارسی (دستور و واژه) به دو صورت رایانه ای مستقیم و آزمون انطباقی رایانه ای همتاست. به این منظور، این سؤال مطرح شد که رابطه بین آزمون های تعیین سطح مؤلفه های دستور و واژه فارسی انطباقی رایانه ای و رایانه محور بر میزان اضطراب آزمودنی ها، در صورت وجود ارتباط، چیست؟ در این پژوهش از روش تلفیقی استفاده شد. شیوه گردآوری داده به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه و آزمون بود. به این ترتیب، آزمون طراحی شده پس از تعیین ویژگی های آزمون از 48 نفر از فارسی آموزان دختر و پسر 25 40 ساله با ملیت عراقی مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه تربیت مدرس، در سطوح زبانی مختلف در قالب آزمون رایانه ای مستقیم و انطباقی اجرا شد. با توجه به مثبت بودن حد بالا و حد پایین فاصله اطمینان اختلاف میانگین، درمی یابیم که میانگین نمره مؤلفه اضطراب در آزمون رایانه ای بیش از حد متوسط 3 است. درنتیجه میزان اضطراب فارسی آموزان عراقی در آزمون انطباقی رایانه ای کم تر از آزمون رایانه ای مستقیم همتاست.
مقایسه وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ با وند های اشتقاقی زبان فارسی
منبع:
پازند سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۲
89 - 102
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل گونه های زبانی نه تنها در حفظ یک زبان و یا گویش امری مهم تلقی می شود، در حفظ تاریخ و فرهنگ یک قوم نیز حائز اهمیت است. از سوی دیگر بررسی ساخت واژه گویش ها و استخراج وندهای اشتقاقی در معادل سازی واژه های بیگانه زبان های امروزی حاضر اهمیت است. گویش بختیاری بازمانده فارسی میانه و باستان است. این گویش دارای واژه های بسیار غنی است که وند های اشتقاقی آن در فارسی امروز مهجور گشته اند. هدف از این پژوهش با اتخاذ روشی توصیفی -تحلیلی، بررسی وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ و مقایسه آن با زبان فارسی است. از این رو در پژوهش حاضر وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ که برگرفته از کتاب واژه نامه گویش بختیاری چهارلنگ سرلک (1381) استخراج شده و با وند های اشتقاقی زبان فارسی مستخرج از کتاب ساخت اشتقاقی واژه در فارسی امروز کلباسی (1387) مقایسه شده اند و سپس مطابقه و عدم مطابقه و معناداری از طریق برنامه spss بررسی شده است. یافته ها نشان می دهند، در مقایسه وندهای اشتقاقی گویش بختیاری چهارلنگ با زبان فارسی، 8/35 درصد عدم انطباق، 9/32 درصد انطباق و 3/31 درصد معناداری مشاهده می شود. لازم به ذکر است، وند های اشتقاقی گویش بختیاری که در زبان فارسی یافت نشده اند، می توانند در فرآیند معادل سازی واژه های بیگانه در زبان فارسی مورد استفاده قرار گیرند.
Navigating the Mediating Role of Immunity, Buoyancy, and Emotion Regulation to L2 Grit and Mindfulness Among EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The importance of studying teachers' professional well-being has increased greatly in recent years. However, researchers have not paid enough attention to how teachers' levels of immunity, buoyancy, and emotion regulation (ER) in the classroom all play a role in shaping teachers’ L2 grit and mindfulness. This research seeks to address this gap in the literature by presenting a model of the dynamic interaction of teacher immunity (TI), teacher buoyancy (TB), teacher emotion regulation (TER), L2 grit, and teacher mindfulness (TM). To gather this information, 519 English as a foreign language (EFL) teachers were given surveys measuring their levels of mindfulness in the classroom using the language teacher immunity instrument (LTII), teacher buoyancy scale (TBS), Teacher Emotion Regulation Inventory (LTERI), the L2-teacher grit scale (L2TGS), and Mindfulness in Teaching Scale (MTS). Confirmatory factor analysis (CFA) and structural equation modeling (SEM) results indicated that EFL instructors who achieved a healthy state of immunity (TI), TER, L2 grit had higher levels of L2 grit, and TM. The research winds down with implications and future directions for relevant stakeholders to improve their understanding of the relationship between TI, TB, TER, L2 grit, and TM interactions and their potential to provide favorable educational results for EFL learners.
Evaluating the validity of socially-situated assessment: Group dynamic assessment of intermediate EFL listening comprehension(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۹, Summer ۲۰۲۴
129-150
حوزههای تخصصی:
This study evaluated the validity of group dynamic assessment (G-DA), grounded in Vygotsky’s (1987) Sociocultural Theory, implemented in a class of intermediate learners to assess and promote L2 listening comprehension. To navigate the dual goals of assessment and instruction, flexible mediation attuned to the zone of proximal development of the learners was provided within the G-DA interactions. This led to the detection of nine mediational strategies. The validity of these G-DA interactions was explored by extending Poehner’s (2011) validation model to classroom setting. Poehner’s (2011) model includes two interrelated foci for DA validation: micro and macro-validity. Following Kane's (2021) argument-based approach to validation, evidence-based arguments were developed to explore the appropriateness of each mediational strategy given to the learners (micro-validity) as well as the success of that mediational strategy and the entire G-DA procedure in promoting learners’ L2 listening comprehension (macro-validity). Class transcripts were analyzed to gain evidence for the micro- and macro-validity of the G-DA interactions. The findings supported the usefulness of Poehner’s validation model in developing validity arguments to determine the appropriateness of the interpretations made about learners’ abilities and the effects of the G-DA procedure on their development. Moreover, the study concluded that the analysis of learners’ independent performance needed to be added to Pohener’s macro-validation model so that it becomes applicable to G-DA
La traduction des métaphores politiques dans le discours diplomatique des hommes d’états iraniens durant la période de pré-PAGC et post-PAGC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
301 - 333
حوزههای تخصصی:
Cet article s’interroge sur la traduction des métaphores politiques dans le discours diplomatique des hommes d’Etat iraniens au cours des deux périodes qui précédent et suivent le PAGC. En optant le modèle de la traduction des métaphores proposées par Hagström, cette étude vise à découvrir les méthodes et les stratégies de traduction que les traducteurs utilisent lorsqu’ils sont confrontés à des métaphores politiques venant des cartes conceptuelles éloignées.
Il en ressort que pour les sphères sociolinguistiques éloignées (Iran vs pays occidentaux) tout un large éventail des stratégies est utilisé afin de restituer les allusions métaphoriques. En outre, il paraît que les stratégies de la traduction des métaphores politiques sont plus variées dans la période de Pré-PAGC, alors que durant la période de Post-PAGC les stratégies sont moins variées et elles se contentent de restituer une traduction littérale (reprise de la même métaphore de la culture source et sa restitution dans la langue-culture cible), réclamant ainsi une lecture plus active de la part des destinataires
بررسی نصاب های گویشی فارسی در سده های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نصاب های زبانی و گویشی به عنوان نمونه ای از شعر تعلیمی در سده های اخیر با هدف کمک به حراست از واژه های زبانی و گویشی تنظیم شده اند. از واژه نامه های گویشی کهن می توان به «نصاب جامع اللغات» (قرن دهم هجری)، «نصاب صبوحی» و «نصاب طبری» (قرن سیزدهم هجری) اشاره کرد که اغلب براساس الگوی «نصاب الصبیان» ابونصر فراهی (قرن هفتم هجری) تدوین شده اند. در ایران با گستره وسیعی از زبان ها و گویش های محلی مواجه هستیم و از دیرباز یکی از راه های مؤثر حفظ و کمک به رونق آنها بهره گیری از زبان شعر برای ساده سازی به خاطرسپاری واژه های گویشی بوده است. وزن و قافیه و سادگی مضامین می تواند کمک شایانی به حفظ لغات و اصطلاحات گویشی کند. با وجود این برای بسیاری از زبان ها و گویش های کشورمان فرهنگ لغت منظومی در قالب «نصاب» در اختیار نداریم. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن ارائه نمونه هایی از اشعار نصاب های گویشی موجود به ویژگی های ساختاری آنها اشاره نماید تا انگیزه ای برای احیای این سنت شعری به عنوان یکی از رویکردهای فرهنگ نویسی در ایران باشد.
بار شناختی فراگیران زبانهای خارجی در کلاس های برخط: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
345 - 358
حوزههای تخصصی:
بار شناختی مقدار تلاشی است که ذهن برای پردازش اطلاعات انجام می دهد و زمانی که بار شناختی بالا یا اضافی باشد منجر به پیامدهایی همچون عدم تمایل به یادگیری، عدم توانایی در یادآوری اطلاعات از حافظه درازمدت و درک اطلاعات می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی بار شناختی کلاس های آنلاین برای فراگیران زبان های خارجی با استفاده از یک مطالعه کیفی است. پژوهش حاضر از رویکرد کیفی با استفاده از تئوری گراندد (1967) تلاش کرده است به اهداف خود برسد. جامعه آماری پژوهش کلیه فراگیران زبان انگلیسی دانشگاه آزاد تبریز هستند که از بین آنها 16 فراگیر با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها، مؤلفه های بارشناختی فراگیران از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای ارزیابی روایی و پایایی مصاحبه ها از روش لینکولن و گوبا (1985) و ضریب کاپا (663/0) بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد که در کل 27 کد به عنوان مؤلفه های بار شناختی در کلاس های آنلاین شناسایی شدند که تحت شش مؤلفه اصلی شامل فرایند یادگیری، انجام تکالیف، زمان کلاس، محیط، کیفیت نرم افزار و بار مطلوب دسته بندی شدند. این مؤلفه های اصلی نیز خود تحت سه مؤلفه انتخابی شامل بارشناختی درونی، بار شناختی بیرونی و بارشناختی مطلوب طبقه بندی شدند.
Enhancing Language Pragmatics Instruction through Artificial Intelligence: A Mixed-Methods Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۹, Summer ۲۰۲۴
151-161
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research was to evaluate whether or not Artificial Intelligence (AI) tools are effective in improving language pragmatics training for university students in Iraq who have an intermediate level of English proficiency. The research made use of a mixed-methods approach, which combines qualitative and quantitative data in order to investigate how artificial intelligence affects the acquisition of pragmatic competence (RQ1), learner perceptions (RQ2), and the effectiveness of AI in comparison to traditional methods (RQ3). The results of the study indicated that the intervention including the AI tool resulted in a statistically significant improvement in pragmatic competence scores when compared to the conventional method of instruction. Learners who were part of the experimental group also reported having favorable impressions of the effectiveness of the artificial intelligence tool. They highlighted the program's emphasis on practical application, as well as its interactive features and individualized feedback. This research makes a contribution to the field of language instruction by demonstrating the potential of artificial intelligence to develop a more interactive and individualized learning experience for pragmatics, which will ultimately lead to improved communication skills among students.
تأثیر سازوکار گفتمانیِ گسست بر نگرش خرید کاربران شبکه اجتماعی در بازاریابی دیدگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
65 - 115
حوزههای تخصصی:
استراتژی بازاریابی دیدگاه، با بهره گیری از سازوکارهای کلامی و ابزارهایی همچون هشتگ و منشن، لینک هایی را به اشتراک می گذارد تا کاربران را به وب گاه یا صفحه اینستاگرامی خود هدایت کند. هدفِ پژوهش حاضر، کشف و شناسایی لایه های نهفته گفتمانی در استراتژی بازاریابی دیدگاه است که به روش نظام مندی، به تغییر نگرش خرید مشتریان منجر می شود. به این منظور، از رویکردی چندروشی با ماهیتی ترکیبی –کیفی و کمی- بهره گرفته شد تا به شناسایی روشمند لایه های نهفته معنایی منجر شود. در بررسی کیفی پژوهش، نخست پیکره ای مشتمل بر 5000 دیدگاه منتشرشده در زیر پست های پربازدید هولدینگ دیجی کالا در دوره فاصله زمانی 1400-1401 به روش تصادفی انتخاب شد. سپس، از میان آن ها، 460 دیدگاه به طور هدفمند انتخاب شده با رویکردی تلفیقی مورد بررسی قرار گرفت. بر مبنای یافته های بررسی کیفی و پژوهش های موجود، مدل مفهومی مقاله ارائه گردید. سپس، بر مبنای مدل مفهومی پژوهش، پرسشنامه ای تهیه شد. پس از تأیید روایی محتوایی و پایایی پرسشنامه، بر روی 366 نفر آزمون شد. داده ها با روش معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد و به ترسیم الگوی پژوهش منجر شد. یافته های پژوهش نشان داد که کاربران با بهره گیری از انواع سازوکار گفتمانی گسست و برهم زدن زنجیره گفتار سعی در هدایت کاربران به صفحه اینستاگرامی یا وب گاه خود دارند. این سازوکارهای گفتمانی گسست در بازاریابی دیدگاه تأثیر خطی، مثبت و معناداری بر نگرش خرید کاربران شبکه اجتماعی دارد. کاربرد سازوکار گسست انگلی و گسست بازنشر در بازاریابی دیدگاه تأثیر منفی بر نگرش کاربران دارند، اما سازوکار گسست ارجاعی تأثیر مثبتی بر نگرش کاربران دارد.
مقایسه آرایش سازه های داستان سغدی رستم با پنج داستان کوتاه سغدی مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان سغدی رستم، از میان متون غیردینی و پنج داستان کوتاه از میان متون سغدی مانوی برگزیده شدند تا از منظر رده شناسی آرایش سازه و مبتنی بر نظریه «سوی انشعاب» درایر بررسی و با هم مقایسه شوند. بر مبنای نظریه «سوی انشعاب(BDT)»، سازه هم الگو با فعل «مقوله غیرگروهی(غیرانشعابی)» و سازه هم الگو با مفعول «مقوله گروهی(انشعابی)» است، بنابراین دو وضعیت بنا به سوی انشعاب برای زبان ها در نظرگرفته می شود: «راست انشعابی» و «چپ انشعابی». در پژوهش پیش رو، 28 مؤلفه مبتنی بر جفت عنصرهای درایر و مؤلفه های دبیرمقدم، اساس مقایسه قرار گرفته اند. 722 جفت عنصر در کل پیکره این پژوهش یافت شد که 369 جفت عنصر راست انشعابی و 353 جفت عنصر چپ انشعابی بودند. از 240 جفت عنصر یافت شده از داستان رستم، 152 مورد راست انشعابی و 88 مورد چپ انشعابی و از 482 جفت عنصر یافت شده از پنج داستان کوتاه مانوی، 217 مورد راست انشعابی و 265 مورد چپ انشعابی بودند. بنابراین بر پایه نظریه «سوی انشعاب»، آرایش سازه های متن داستان رستم، «راست انشعابی» و آرایش سازه های پنج داستان کوتاه مانوی، با اختلافی اندک «چپ انشعابی»اند.
تأثیر عوامل گفتمانی-کاربرد شناختی بر حذف مفعول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
129 - 151
حوزههای تخصصی:
حذف مفعول، پدیده ای کاهنده ظرفیت فعل است که در خلال آن فعل دوظرفیتی تنها با موضوع فاعل خود در جمله نمایانده می شود. برخلاف دیگر فرآیندهای ظرفیت کاه، مفعول حذف شده در این ساخت، عنصری تهی یا حرکت داده شده نبوده و نمی توان رد آن را جای دیگری در متن یافت. حذف موردنظر در پژوهش حاضر نیز آن نوع حذف مفعولی است که برخلاف حذف به قرینه یا بافت محور، مرجع مفعول محذوف جایی در گفتمان آورده نشده و بافت تأثیری بر درک آن نداشته باشد. بااین حال، حذف موضوع خللی در انتقال پیام به مخاطب ایجاد نمی نماید. از آن جا که درک مفهومی که در جمله نمود آشکار ندارد را می توان به عوامل گفتمانی-کاربردشناختی و دانش زبانی طرفین گفت وگو مرتبط دانست، نگارندگان پژوهش حاضر کوشیده اند با بررسی نمونه های گوناگونی از ساخت حذف مفعول که از منبع های گوناگونی همچون فیلم، رمان، روزنامه و محاوره های روزمره گردآوری شده است، روشن سازند کدام عوامل گفتمانی-کاربردشناختی بر رخداد حذف مفعول تأثیر دارند و دلیل تأثیرگذاری آن ها چیست. به سبب نبود پیکره مناسب و سیال بودن مبحث های گفتمانی-کاربردشناختی، پژوهش حاضر آماری نبوده و به شیوه ای توصیفی-تحلیلی به ارائه مهم ترین عواملی می پردازد که احتمال حذف مفعول را بالا می برد. یافته ها نشان می دهد برخی از این عوامل به ویژگی های فعل، برخی به ویژگی های مفعول و برخی دیگر به ساختارهایی مربوطند که وجود هریک را می توان عاملی در ایجاد شرایطی درنظر گرفت که در آن احتمال رخداد حذف مفعول بیشتر خواهد بود.
تأثیر آموزش تکلیف-محور و بازخورد تصحیحی بر ارتقاء توانش منظورشناختی: مطالعه فارسی آموزان سطح میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
71 - 98
حوزههای تخصصی:
با توجه به نبود پژوهشی جامع در راستای پیشرفت توانش منظورشناختی فارسی آموزان غیرایرانی، پژوهش حاضر به آموزش سه کنش گفتاری زبان فارسی (درخواست، رد و عذرخواهی) در چارچوب رویکرد تکلیف-محور همراه با ارائه بازخوردهای فرازبانی و بازگویی به فارسی آموزان سطح میانی پرداخت. به این منظور، 80 فارسی آموز سطح میانی به شکل نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه دسته بندی شدند: گروه آموزشِ تکلیف-محورِ کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد فرازبانی؛ گروه آموزشِ تکلیف-محورِ کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد بازگویی؛ گروه آموزش سنتی کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد فرازبانی و گروه آموزش سنتی کنش های گفتاری به همراه ارائه بازخورد بازگویی. داده های پژوهش با بهره گیری از آزمون تکمیل گفتمان تشریحی (Tajeddin et al., 2012) - که روایی و پایایی آن تأیید شده بود- در آغاز و پایان بررسی (پیش آزمون و پس آزمون) گرد آوری و برمبنای مقیاس تاگوچی (Taguchi, 2006) نمره دهی شد. یافته ها نشان داد که آموزش سبب پیشرفت تولید کنش های گفتاری می شود و همچنین گروهی که سه کنش گفتاری را در قالب رویکرد تکلیف-محور و بازخورد فرازبانی دریافت کرده بودند، عملکرد بهتری نسبت به دیگر گروه ها داشتند. می توان نتیجه گرفت که (1) تولید کنش های گفتاری در فارسی آموزان از طریق آموزش پیشرفت می کند، (2) آموزش تکلیف-محور نسبت به روش سنتی در پیشرفت توانش منظورشناختی فارسی آموزان مؤثرتر است و (3) ارائه بازخورد فرازبانی نسبت به بازخورد بازگویی در پیشرفت توانش منظورشناختی غیرفارسی زبانان تأثیرگذارتر است. یافته های این پژوهش می تواند در راستای پیشرفت توانش ارتباطی و توانش منظورشناختی فارسی آموزان به یاری مدرسان زبان فارسی و طراحان مواد آموزشی بیاید.
تحلیل رایانشی زبان گونه براهویی رایج در جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۶
21 - 46
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکردی کمّی-رایانشی و با بهره گیری از روش های نوین گویش سنجی به تحلیل انبوهه زبان گونه براهویی رایج در شهرستان رودبارجنوب واقع در استان کرمان می پردازد. در این راستا به مدد امکانات بسته نرم افزاری گویش سنجی و نقشه نگاری، پراکنش جغرافیایی متغیرهای زبان شناختی موجود در این گونه زبانی را ارائه می دهد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای حاوی 208 واژه و 10 جمله پایه بر اساس پرسشنامه های «طرح ملی اطلس زبانی ایران» و «فهرست واژگان پایه موریس سوادش» بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل و پردازش داده ها نشان داد این زبان گونه دارای وجوه اشتراک و افتراقی با گویش رودباری رایج در منطقه رودبارجنوب است. وجه اشتراک این زبان گونه با گویش رودباری کاربرد همخوان های لبی /gʷ/ و /χʷ/، واج چند زنشی /r/ و واکه های مرکب /Iə/ و /ʊə/، سخت کامی شدگی و سایشی شدگی است و وجه افتراق آن با گویش رودباری مواردی همچون کاربرد واژگان خاص براهویی، وندهای مصدرساز /-eng/، جمع ساز æk/ و /k/، نمود استمراری æ/-/، نهی /pæ/ و /fæ/، نفی /pæ/، /piə/، /p/، /fæ/، /f/، /to/، /t/ و درنهایت کاربرد خاص زمان، وجه و نمود است.
بررسی تمایل به خواندن زبان آموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
359 - 383
حوزههای تخصصی:
علاقه مندی به برقراری ارتباط (WTC) که گاهی اوقات با عنوان علاقه مندی به خواندن (WTR) هم شناخته می شود، اغلب به عنوان بخشی از یک ساختار کلی در نظر گرفته می شود که وابسته به زبان است. در واقع، اصول نظری به کار رفته در تئوری تمایل به برقراری ارتباط (WTC) بدون هیچ توجیه تجربی ای، برای تمایل به خواندن (WTR) به کار گرفته شده است. در این پژوهش، ما تمایل به خواندن را به عنوان یک مفهوم مستقل معرفی و مفهوم پردازی می کنیم. با توجه به اهمیت خواندن در بستر آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (EFL) در ایران، بر آن شدیم تا مفهوم تمایل به خواندن را بررسی کنیم تا درک بهتری از آن به دست آوریم. به همین منظور، با تکیه بر یک مطالعه مبتنی بر نظریه بنیادی (گراندد تئوری)، ۲۵ مصاحبه را انجام داده و از نرم افزار MAXQDA 2022 برای تحلیل محتوای کیفی استفاده نمودیم که شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. تحلیل مذکور منجر به یک دسته بندی مرکزی از تمایل به خواندن در زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی شد که یک ساختار چندبُعدی داشته که با یک طبقه بندی پنج بعدی از یکدیگر متمایز می شوند که شامل: محرک های زمینه ای (محرک های پایین به بالا، محرک های بالابه پایین)، راهبُردها، عوامل بازدارنده، عوامل عِلّی (محرک های مرتبط با کلاس) و تمایل به خواندن می باشند که می توانند تمایل به خواندن را در میان فراگیران EFL شکل دهند. پایایی مدل از طریق شاخص کاپا (کمتر از ۱٫۹۶) برآورد شد که از لحاظ آماری معنادار بود. به طور کلی، نتیجه گیری می کنیم که تمایل به خواندن در EFL را می توان در کنار سایر احساسات مرتبط با زبان که با خواندن EFL مرتبط هستند، در نظر گرفت.
بازی کن، یاد بگیر: استفاده از بازی های ویدیویی به عنوان تکالیف درسی در کلاس های زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی های ویدیویی در حالی که اغلب به عنوان سرگرمی محسوب می شوند، نه تنها محبوبیت جهانی پیدا کرده اند، بلکه پتانسیل آموزشی بالایی را به ویژه در حوزه یادگیری زبان ارائه می کنند. این مقاله ادغام آنها را در تکالیف در کلاس های زبان خصوصی، از طریق یک مطالعه موردی دقیق شامل چهار شرکت کننده، بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد که بازی های ویدیویی به طور قابل توجهی اکتساب واژگان و مهارت های گفتاری را افزایش می دهند و به طور همزمان دانش آموزان را برای تکمیل تکالیف تشویق می کنند.از طرف دیگر، چالش هایی مانند استفاده بیش از حد از این بازی ها توسط زبان آموزان ، انتخاب بازی مناسب برای سطوح مختلف دانش آموزان، و متفاوت بودن سطح علاقه فراگیران به این بازی ها شناسایی شده اند. این تحقیق بر اهمیت انتخاب دقیق بازی های ویدیویی که با سن، سطح مهارت و علایق فراگیران همسو باشد، تأکید می کند. علاوه بر این، از یک رویکرد آموزشی متعادل حمایت می کند که روش های سنتی را با تکالیف مبتنی بر بازی ترکیب می کند تا نتایج یادگیری را به حداکثر برساند. این مطالعه پتانسیل های ظریف بازی های ویدیویی را در آموزش زبان برجسته می کند و نشان می دهد که استفاده استراتژیک می تواند به طور موثر از مزایای آن ها استفاده کند، بنابراین دیدگاه جدیدی در مورد نقش آنها در محیط های آموزشی ارائه می دهد.