فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
424 - 446
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت بانکداری یکی از صنایع بسیار مهم و تأثیرگذار دنیای امروز است و به شدت به شناسایی نیازهای مشتریان، برنامه ریزی و ارائه راه کار برای جواب گویی مناسب به نیازهای آن ها متکی است. تمرکز یا قدرت انحصاری بسیار زیاد در بازار رقابتی در شبکه بانکی، می تواند تأثیرهای عمیقی بر عملکرد و پرتفوی بانک ها داشته باشد. برای جلوگیری از بحران و ریسک های پیش روی شبکه بانکی، باید بیش از پیش به مدیریت قدرت انحصاری بانک ها توجه شود. همچنین خدمات ارزی، بخش عمده ای از خدمات بانک ها را شامل می شود که درآمدهای ارزی و ریالی هنگفتی را برای بانک ها به ارمغان می آورد. با توجه به مقدمه پیش گفته، هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری است.روش: این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی به شمار می رود و در آن از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. با استفاده از تحلیل اسنادی، به مطالعه منابع و مقالات پرداخته شد. برای تعیین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها، از آزمون دلفی و برای تعیین وضع موجود و همچنین، تعیین عوامل اثرگذار، از آزمون تحلیل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نرم افزاری که در این مسیر از آن استفاده شد، لیزرل بود. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران و کارمندان حوزه بازاریابی بانکی و خدمات ارزی بودند و مشارکت کنندگان بخش کیفی را خبرگان حوزه بازاریابی بانکی و خدمات ارزی تشکیل دادند. روش نمونه گیری، به صورت تصادفی و حجم نمونه ۱۶۶ نفر از صاحب نظران و خبرگان بود.یافته ها: با استفاده از روش دلفی الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری به دست آمد. در مجموع سه دور از روش دلفی برای اجماع بین خبرگان استفاده شد و در نهایت با استفاده از آزمون های معادلات ساختاری و تحلیل عامل اکتشافی، میزان و شدت اثرگذاری نیز به تأیید رسید. بر اساس نتایج آزمون معادلات ساختاری و آماره های به دست آمده، می توان دریافت که ضرایب تمامی عوامل، بر مدل نهایی تأثیر معناداری می گذارد و اثرگذاری تمامی عوامل، بر الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری تأیید می شود.نتیجه گیری: خدمات ارزی بخش مهمی از خدمات بانکی را شامل می شود. با توجه به اینکه خدمات ارزی درآمدهای بسیاری برای بانک ها به ارمغان می آورد، بانک ها بایستی با ارزیابی وضعیت در حوزه بانکی، به ایجاد مزیت رقابتی برای جذب، حفظ و نگهداری مشتریان اقدام کنند. بانک ها در هر یک از خدمات ارزی، در زمان ارائه درخواست و تکمیل مدارک و تشکیل پرونده برای مشتریان، رویه های متعددی اتخاذ می کنند. بانک ها با اتخاذ استراتژی مناسب و تعیین مؤلفه های توان رقابت پذیری، می توانند سهم بیشتری از بازار ارزی کشور را تصاحب کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های اصلی «فعالیت بانکی»، «پرتفوی اعتبارات»، «پولی و مالی»، «سهم از بازار» و «برون سازمانی»، الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری را شکل می دهند.
نقش تعدیل گری محافظه کاری بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۳
121 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری محافظه کاری بر ارتباط میان کیفیت حسابرسی و مدیریت سود است. پژوهش حاضر از نظر روش تحلیلی و از نوع همبستگی است. همچنین این تحقیق بر اساس ماهیت و ویژگی داده هایی که برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها استفاده می شوند از نوع تحقیقات کمی محسوب می شود. به منظور جمع آوری داده ها، نخست از روش کتابخانه ای و سپس از آمارهای ارائه شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. یافته های بدست آمده از الگوی رگرسیونی بر نمونه ای متشکل از 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره 8 ساله 1394 تا 1401 نشان می دهد که کیفیت حسابرسی ارتباط معکوس و معنادار را با مدیریت سود دارد. از سوی دیگر مشخص گردید محافظه کاری بر ارتباط میان کیفیت حسابرسی و مدیریت سود اثر گذار است. نتیجه گیری می شود محافظه کاری با شناسایی نمودن به موقع زیان ها و ایجاد تاخیر در شناسایی سود، منجر به کاهش یافتن مدیریت سود می گردد. از آنجا که کیفیت حسابرسی سبب کاهش یافتن عدم تقارن اطلاعاتی گردیده این امر سبب می گردد دستکاری سود از طریق مدیریت سود کاهش یابد. در همین ارتباط، محافظه کاری نقش مهمی را در محدود کردن گزارشگری فرصت طلبانه مدیران ایفا می نماید. همچنین، محافظه کاری سبب کاهش یافتن انگیزه های شرکت برای مدیریت سود می گردد که این امر سبب کاهش سوگیری های ناشی از فرصت طلبی در حسابداری شده و آن را کاهش می دهد. پس انتظار بر این است که محافظه کاری نقش تعدیل کننده ای را بر ارتباط بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود ایفا کند، یافته های پژوهش نیز در تایید این انتظارات است.
تحلیل پدیدارشناسی فضای حاکم بر آموزش حسابداری بخش عمومی از دیدگاه دانش آموختگان رشته حسابداری بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
794 - 816
حوزههای تخصصی:
هدف: موضوع آموزش حسابداری بخش عمومی، در زمره مطالعات چندوجهی قرار دارد که در ادبیات حسابداری کمتر به آن پرداخته شده است؛ در حالی که این موضوع، بر پیشبرد اهداف بخش عمومی تأثیر زیادی دارد. به دلیل ضرورت ایجاد جایگاه مناسب برای حسابداری بخش عمومی در ایران، گرایش حسابداری بخش عمومی، برای نخستین بار، از سال ۱۳۹۷ به مقطع تحصیلات تکمیلی رشته حسابداری افزوده شد و برنامه آموزشی مختص این رشته، در سال ۱۳۹۸ به تصویب شورای گسترش و برنامه ریزی وزارت علوم رسید. با این حال علی رغم توفیق فراوان تأسیس این رشته، به دلیل ظرفیت پایین پذیرش دانشجویان و متمرکز بودن آن در دو شهر کرج و تهران، دانشگاه ها در آموزش و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز بخش عمومی، چندان موفق نبوده اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف واکاوی نگرش ها و تجارب زیسته دانش آموختگان رشته حسابداری بخش عمومی، از آموزش حسابداری بخش عمومی در دانشگاه های کشور اجرا شده است.
روش: در این پژوهش برای فهم تجارب زیسته دانش آموختگان حسابداری بخش عمومی، از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه، کلیه دانش آموختگان حسابداری با گرایش حسابداری بخش عمومی بود که ۵۳ نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا نیل به حد اشباع نظری انتخاب شدند. روش اصلی جمع آوری داده ها، مصاحبه غیرساختاریافته با سؤال های باز بود و این امکان برای شرکت کنندگان فراهم شد تا به طور کامل، تجربه های خود را در خصوص آموزش حسابداری بخش عمومی تشریح کنند. در پژوهش حاضر، تحلیل داده ها در پنج گام و با بهره برداری از روش جیورجی انجام شد.
یافته ها: بر اساس دیدگاه های دانش آموختگان، سه مضمون اصلی، شامل موانع و چالش ها، منافع و فرصت ها و راه کارها و رویه های بهبود آموزش حسابداری بخش عمومی شناسایی شد. همچنین برای هر یک از مضامین اصلی، سه مضمون فرعی مختلف استخراج شد. از نگاه دانش آموختگان، در خصوص موانع اصلی یادگیری آموزش حسابداری بخش عمومی، در مجموع ۳۶ روایت مختلف بیان شد. بیشترین روایت ها به عملکرد مراجع متولی، همچون دانشگاه ها و سایر مؤسسه های آموزش عالی، حرفه حسابداری و همچنین، خود دولت و نهادهای تابعه آن مرتبط بود. همچنین ۱۶ روایت در خصوص منافع و مزایای آموزش حسابداری بخش عمومی شناسایی شد که بیشترین روایت، به سودمندی برای جامعه مربوط بود. در نهایت، ۲۲ راه کار و رویه برای ارتقای کیفیت آموزش حسابداری بخش عمومی ارائه شد که مهم ترین آن ها به مضمون آموزشی و دانشگاهی مرتبط بود.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش از این موضوع حکایت می کند که دولت و نهادهای زیرمجموعه آن، از جمله وزارت علوم، در رفع موانع و چالش های آموزش حسابداری بخش عمومی، نقش مهمی دارند و این نقش، از طریق بازنگری در برنامه درسی مصوب حسابداری بخش عمومی برجسته تر می شود؛ زیرا با توجه به تمایل مشارکت کنندگان به مسائل کاربردی و همچنین، موضوعات بین رشته ای، لازم است تا وزن این مباحث در محتوای آموزشی دانشگاه ها افزایش یابد و اساتید نیز در تدریس خود، اهمیت بیشتری برای این موضوع قائل شوند. این هدف زمانی محقق می شود که با همکاری سه جانبه نهادهای فعال در بخش عمومی، حرفه حسابداری و دانشگاه ها، برای تمام دروس مصوب رشته حسابداری بخش عمومی، محتوای آموزشی کاربردی و بومی شده با شرایط حاکم بر فضای حاکمیتی ایران تهیه شود.
تحلیل اثرات رفتاری سیستم های ارتقاء شغلی مبتنی بر تئوری تورنمنت در حرفه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
75 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر تلاش دارد اثرات رفتاری سیستم های ارتقاء شغلی مبتنی بر تئوری تورنمنت در حرفه حسابرسی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. روش: به لحاظ روش، پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل حسابرسان شاغل به کار در مؤسسات حسابرسی بوده و حجم نمونه آماری آن نیز 211 نفر است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. یافته ها: این پژوهش شامل دو متغیر مستقل (تفاوت در پرداختی ادراک شده و اندازه یا بزرگی رقابت ادراک شده) و سه متغیر وابسته (رفتار منفعت طلبانه، قضاوت حرفه ای و مشارکت یا همکاری) است. بنابر یافته های این پژوهش تفاوت در پرداختی و اندازه رقابت ادراک شده باعث افزایش رفتارهای منفعت طلبانه می شود. همچنین تفاوت در پرداختی و اندازه رقابت ادراک شده باعث کاهش همکاری می شود. درنهایت متغیر تفاوت در پرداختی قضاوت حرفه ای را کاهش می دهد؛ اما در مقابل اندازه رقابت بر قضاوت حرفه ای تأثیر معناداری ندارد. از جمله سایر یافته های این پژوهش این است که اندازه مؤسسه حسابرسی فقط بر متغیر وابسته همکاری تأثیر مثبت و معناداری دارد و در مقابل بر دو متغیر وابسته دیگر (رفتار منفعت طلبانه، قضاوت حرفه ای) تأثیر معناداری ندارد. نتیجه گیری: بنابر یافته های این پژوهش عوامل زمینه ای در درک، طراحی و اجرای سیستم های ارتقاء شغلی مبتنی بر مدل تورنمنت تأثیر قابل توجهی دارند. همچنین بنابر یافته های این پژوهش برخی از عوامل زمینه ای در حرفه حسابرسی می توانند باعث بهبود ادراک ما از نحوه ارتقاء به سمت شریک آن هم براساس مدل تورنمنت شوند.
تاثیر سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد مالی شهرداری منطقه ۱ کرج با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت دانش
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
151 - 169
حوزههای تخصصی:
بلوغ فناوری اطلاعات فرصت های منحصر به فردی را برای کشورهای در حال توسعه به وجود می آورد تا بتوانند در اقتصاد جهانی به رقابت بپردازند. رشد روزافزون فناوری بخصوص فناوری اطلاعات در جهان، موانع و مشکلات زمانی و مکانی مربوط به امور تجاری را کاهش داده است و دسترسی عمومی مردم به اینترنت باعث شده امکان تجارت و کسب و کار از طریق اینترنت و یا به عبارتی تجارت الکترونیکی و کسب و کار الکترونیکی از جایگاه ویژه ای در کشورهای توسعه یافته برخوردار شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق تاثیر سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد مالی شهرداری منطقه ۱ کرج با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت دانش تعیین شد. در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل و بررسی داده ها از دو بخش تحلیل توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بخش تحلیل توصیفی در قالب جدول توزیع فراوانی، درصدها و رسم نمودارها و بررسی مشخصات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان با استفاده از نرم افزار SPSS20 پرداخته و در بخش تحلیل استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد؛ سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات با آماره t برابر با 2.920 که در سطح اطمینان 99 درصد معنادار گزارش شد، بر عملکرد مالی شهرداری کرج تاثیر مثبت و معناداری دارد.
تاثیر سیاست های بانک مرکزی (نرخ بهره بین بانکی) بر عملکرد بازار سرمایه با رویکرد مدل تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
163 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: بازار سهام نقش چند بعدی در رابطه با تصمیم گیری های سیاست های پولی دارد. از طرفی عملکرد بازار سرمایه تحت تأثیر نوآوری های سیاست های پولی از طریق کانال های مختلف و همچنین ارزش سهام شرکت ها خود منعکس کننده وسعت پیشرفت های اقتصادی و به نوبه خود نماگر قدرت سیاست های پولی در هدایت تصمیمات سیاسی است. با توجه به این مهم بازدهی بازار سرمایه نه تنها بازتاب تصمیمات سیاست های پولی و اثرات اقتصاد است بلکه بازتابی برای بانک مرکزی در مورد انتظارات بخش خصوصی در مورد آینده و البته سایر متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان فراهم می آورد. هدف این مقاله بررسی تاثیر سیاست های بانک مرکزی بر عملکرد بازار سرمایه با رویکرد مدل تعادل عمومی پویای تصادفی است.
روش: در این مطالعه از اطلاعات آماری دوره زمانی 1368-1402 بر اساس فراوانی داده های فصلی استفاده شده است. روش مورد استفاده در این مطالعه برای حل مدل الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) است. این مدل تعادل عمومی تصادفی پویا با رویکرد کینزین های جدید تحت فرضیه قیمت های چسبنده و شرایط رقابت انحصاری برای اقتصاد ایران ارائه می دهد. در مدل های تعادل عمومی ساختار اقتصادی بر اساس بهینه سازی واحدهای اقتصادی استخراج می شود. بر اساس این نوع مدلسازی، فرض می شود در اقتصاد سه واحد مختلف اقتصادی بوده که هر کدام به دنبال بهینه نمودن هدف خود هستند؛ این سه واحد عبارت اند از مصرف کننده (خانوار)، تولیدکننده (بنگاه) و سیاست گذار اقتصادی (که می تواند دولت یا بانک مرکزی باشد). از بهینه سازی رفتار این سه واحد اقتصادی معادلات ساختاری اقتصادکلان بدست می آید. در حالت کلی از بهینه سازی رفتار خانوار تابع تقاضای کل، از بهینه سازی رفتار بنگاه تابع عرضه کل و از بهینه سازی رفتار سیاست گذار تابع سیاست بدست می آید. استفاده از لفظ تعادل عمومی به این خاطر است که به طور همزمان بخش مصرف و بخش تولید بررسی می شود و تصمیمات آن ها در یک ساختار واحد مشخص و تعیین می گردد. این نحوه مدلسازی دارای این مزیت است که می توان به طور همزمان اثرات متغیرهای بر یکدیگر را مشاهده نمود و همچنین شوک های مدل را به خوبی مدلسازی و اثرات آنها را دید.
یافته ها: نتایج بدست آمده از شوک سیاست پولی در این مطالعه نشان داد که به دلیل وجود ناقصی در بازارهای مالی منجر به ایجاد نوسان و بی ثباتی در بازار سرمایه می شود. یکی از شوک های طراحی شده در این مطالعه تغییر در نرخ بهره مربوط به اضافه برداشت بانک مرکزی است که بر این اساس با افزایش در نرخ بهره و هزینه تعدیل مربوط به عدم رعایت کفایت سرمایه و اضافه برداشت بانک از بانک مرکزی منجر به کاهش در عملکرد و بازدهی در بازار سرمایه شده است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود فعالان بازار سرمایه توجه ویژه ای را معطوف سیاست های پولی بانک مرکزی کنند. همچنین با توجه به اینکه تغییرات قیمت دارایی ها به عنوان عکس العملی به تغییرات سیاست پولی در نظر گرفته می شود و آن را به عکس العمل آنی بازار سهام به تغییر نرخ بهره نسبت داده می شود باید به این متغیر برای تصمیم گیری ها توجه شود. علاوه بر این استفاده از بازار سرمایه و مکانیسم اثرگذاری آن بر اقتصاد می تواند از طریق تعدیل در انتظارات تورمی و تقاضای پول افراد منجر به کاهش در نرخ تورم و افزایش درآمد دولت ها شود و اقتصاد را به سوی یک اقتصاد سیستمی حرکت دهد.
رابطه حساسیت و توجه سرمایه گذار نسبت به گزارشگری مسئولیت اجتماعی و اثر تعاملی عملکرد شرکت بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
63 - 88
حوزههای تخصصی:
در شرایط کنونی تخصیص بخشی از سود شرکت به منظور اجرای فعالیت های مربوط به مسئولیت اجتماعی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. توجه به این موضوع نه تنها سبب بهبود و توسعه ابعاد حرفه ای و اجتماعی فعالیت شرکت ها می گردد، بلکه بر عملکرد مالی شرکت ها نیز از طریق افزایش جذابیت آن ها برای سرمایه گذاران خرد و نهادی تأثیرگذار است. به همین دلیل، افزایش توجه و حساسیت سرمایه گذار به عملکرد شرکت سبب افزایش پاسخگویی و در نتیجه پرداختن به مسائل مربوط به مسئولیت اجتماعی و گزارشگری آن توسط شرکت خواهد گردید. در واقع سرمایه گذاران و استفاده کنندگان بیرونی، گزارشات مسئولیت اجتماعی را به عنوان منبع مهمی جهت ارتباط با شرکت در نظر می گیرند.در این تحقیق برای اندازه گیری حساسیت و توجه سرمایه گذار از میزان جستجوی نماد شرکت در گوگل و برای اندازه گیری درجه گزارشگری مسئولیت اجتماعی از روش تحلیلی آزمون محتوا با استفاده از معیارهای در نظر گرفته شده در چک لیست طراحی شده توسط حساس یگانه و برزگر (1394) استفاده گردید. همچنین به منظور محاسبه عملکرد شرکت، شاخص بازده دارایی ها مورد استفاده قرار گرفت. داده های مورد بررسی پژوهش مربوط به 175 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1395 لغایت 1400 می باشد. به منظور آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است.بر اساس یافته های این پژوهش، توجه سرمایه گذار با درجه گزارشگری مسئولیت اجتماعی توسط شرکت رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین عملکرد شرکت، رابطه مثبت بین توجه سرمایه گذار با درجه گزارشگری مسئولیت اجتماعی توسط شرکت را تشدید می کند. به طورکلی افزایش میزان توجه سرمایه گذار سبب افزایش سطح افشای شرکت در ارتباط با مسئولیت اجتماعی خواهد شد.پرداختن به موضوع حساسیت و توجه سرمایه گذار می تواند منجر به آن شود که شرکت ها بیش از پیش در صدد بهبود سازوکارهای طراحی شده برای عمل به مسئولیت اجتماعی و در نتیجه ارتقای کیفیت بالا و ایجاد جذابیت برای سرمایه گذاران بپردازند.
ارتباط بین گزارشگری مالی یکپارچه با سوگیری پیش بینی سود و آگاهی دهندگی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی یکپارچه باعث درک جامع و بینش سرمایه گذاران از شرکت و کاهش هزینه های کسب اطلاعات، پردازش، تسهیل و ترکیب اطلاعات مربوط و اثرگذار و در نهایت آگاهی بخشی قیمت سهام، بهبود کیفیت اطلاعات و تسهیل تخصیص کارآمدتر سرمایه می شود، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین گزارشگری مالی یکپارچه با سوگیری پیش بینی سود و آگاهی دهندگی قیمت سهام می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و 167 شرکت در دوره زمانی 1391 تا 1399 به روش حذف سامانمند انتخاب شده اند. همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش، از الگوی رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شد.
نتایج فرضیه اول حاکی از آن است که بین گزارشگری مالی یکپارچه و سوگیری مالی رفتاری در پیش بینی قیمت سهام رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتیجه آزمون فرضیه دوم نشان داد گزارشگری مالی یکپارچه و دقت پیش بینی سود رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. گزارشگری مالی یکپارچه با افشای اطلاعات مالی و غیرمالی از فرایند گزارشگری مالی و فعالیت شرکت ها باعث می شود سرمایه گذاران و تحلیل گران پیش بینی های دقیق تری داشته باشند. نتیجه آزمون فرضیه سوم نشان داد بین گزارشگری مالی یکپارچه و آگاهی دهندگی قیمت سهام رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
می توان گفت ارائه گزارشگری یکپارچه اطلاعات مالی و غیرمالی فرایند خلق ارزش شرکت در قالب گزارشگری مالی باعث می شود محتوای اطلاعاتی قیمت سهام آگاهی دهنده بوده و سرمایه گذاران در سهام به توجه به تئوری سرمایه گذاری منطقی، تصمیمات بهینه داشته باشند
بررسی نقش میانجیگری جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت با استفاده از رویکرد ایستا و پویا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در محیط تجاری امروزی، مسائل مربوط به مدیریت مالی، اعتماد و ارزش شرکت برای استحکام و پیشرفت هر سازمان حائز اهمیت بالایی می باشند. ازجمله عواملی که ممکن است بر این روابط تأثیر گذاشته و آن ها را تحت تأثیر قرار دهد، نقش میانجیگری جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به اجرا درآمده است.به منظور آزمون فرضیه های پژوهش 166 شرکت در فاصله زمانی سال های 1394 تا 1401 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و با استفاده از روش رگرسیون داده های تابلویی ایستا و پویا با کمک نرم افزار Eviews13 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد ارتباط مثبت و معناداری بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت وجود دارد. علاوه براین نتایج حاکی از این است که جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت نقش میانجیگری دارد.
تاثیر خودکارآمدی حسابرسان و اندازه موسسات حسابرسی بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
قضاوت حرفه ای و تصمیم گیری مهارت کلیدی در فرآیندهای حسابرسی بوده و توانایی حسابرس برای تصمیم گیری و قضاوت با کیفیت بالا، تحت ویژگی های شخصیتی آن ها قرار می گیرد. خودکارآمدی حسابرس نوعی شناخت درونی از توانمندی و ویژگی های فردی است که باعث درک بهتر از شغل و ارتقای اظهار نظرهای تخصصی حسابرس می باشد. براین اساس، پژوهش حاضر تاثیر خودکارآمدی را به عنوان عوامل تاثیر گذار بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان پیشنهاد و آزمون نمود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی، است. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته بین اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران و با استفاده از نمونه گیری تصادفی انجام شد و 132 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی محتوایی با استفاده از نظرات متخصصان و اساتید خبره و روایی تشخیصی با استفاده از شاخص فورنل و لارکر مورد تایید واقع شد. پس از اجرای اولیه آزمون پایایی با آلفای کرونباخ بررسی و تایید روابط بین متغیرها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر صورت پذیرفته است. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار آماری Smart PLS استفاده گردید. یافته ها نشان داد خودکارآمدی حسابرس بر قضاوت و تصمیم گیری حسابرس تاثیر مثبت و معناداری دارد. حسابرسانی که از خودکارآمدی بیشتری برخوردار هستند، تلاش بیشتری جهت قضاوت و تصمیم گیری حرفه ای می کنند. همچنین نتایج نشان داد اندازه موسسه حسابرسی تاثیر معناداری بر رابطه خودکارآمدی و قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان ندارد.
بررسی سیاست تقسیم سود و کارایی سرمایه گذاری در گروه های تجاری با توجه به نقش مالکیت دولتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
185 - 203
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی سیاست تقسیم سود و کارایی سرمایه گذاری در گروه های تجاری با توجه به نقش مالکیت دولتی پرداخت. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر نوع داده کمی، ازنظر منطق اجرا قیاسی-استقرایی و ازنظر نحوه اجرا توصیفی-همبستگی می باشد. در این تحقیق از منابع مختلفی ازجمله کتب، مقالات داخلی و خارجی و اینترنت استفاده شده است. روابط بین متغیرها با استفاده از مدل های همبستگی و رگرسیون چندمتغیره آزمون شده است. ابتدا داده های گردآوری شده در نرم افزار اکسل طبقه بندی و پس از ساماندهی و محاسبه متغیرها، جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری استاتا بهره گرفته شده است. در این پژوهش به منظور بررسی فرضیه ها از داده های 64 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 10 ساله از 1392 تا 1401 استفاده شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیون لجستیک مبنی بر داده های پانل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین تقسیم سود و کارایی سرمایه گذاری در گروه های تجاری رابطه معنی داری وجود دارد. مالکیت دولتی رابطه بین تقسیم سود و کارایی سرمایه گذاری در گروه های تجاری را تعدیل می کند.
حکمرانی خوب و مفاهیم آن
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۱)
104 - 113
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر حکمرانی تبدیل به موضوعی داغ در مدیریت بخش دولتی شده است و این به واسطه نقش مهمی است که حکمرانی در تعیین سلامت اجتماع ایفا می کند. از دغدغه های اصلی کشورهای در حال توسعه قرار گرفتن در مسیرتوسعه و توسعه یافتگی است. عدم رشد اقتصادی، فقر و فقدان پاسخگویی، فساد و عدم حاکمیت قانون ازجمله چالشهایی است که این کشورها با آن مواجه اند. در حال حاضر پس از اصلاحات دولتی دهه 80 میلادی، به دلیل مشکلات ناشی از کمبود بودجه، بسیاری از کشورها وضعیت مناسب تری پیدا کرده اند. هر چند که هنوز نیاز است ارائه خدمات به طور اقتصادی و کارآمد مدیریت شود، با این حال، وجود انگیزه مالی برای انجام اصلاحات مدیریتی ضعیف تر شده است. در حال حاضر چالش های دیگری بروز کرده و انگیزه ای برای انجام اصلاحات شده اند. یکی از این چالش ها نحوه ایجاد و شکل دهی حکمرانی خوب است. مقاله حاضر در پی شناسایی چارچوب و مفاهیم مرتبط با حکمرانی است. از سوی دیگر، مطالعات توسعه و آمارهای سازما نهای جهانی بیانگر آن است که از مهمترین عوامل می باشد؛ چنانکه حکمرانی خوب را بنیان توسعه خوانده اند. مقاله پیش رو حکمرانی خوب، رشد و توسعه کشورها ضمن مروری بر ادبیات حکمرانی، با جمع بندی تعاریف حکمرانی و با نگاهی تازه به بازخوانی این مقوله می پردازد.
بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی و رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
8 - 33
حوزههای تخصصی:
از انگیزه های مهم فارغ التحصیلان رشته حسابداری برای ورود به حرفه حسابرسی کسب تجربه و یادگیری است. رضایت شغلی پرسنل تازه کار حسابرسی تا اندازه زیادی مرتبط با یادگیری و آموزش آن ها در موسسات حسابرسی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و رضایت شغلی حسابرسان تازه کار می باشد.پژوهش صورت گرفته شده از نوع کمی و در دسته مطالعات توصیفی قرار می گیرد. جهت جمع آوری اطلاعات پژوهش ابزار پرسش نامه مورد استفاده قرار گرفته شده است. به دلیل نامعین بودن حجم جامعه تعداد 385 پرسش نامه در سال 1399 از حسابرسان تازه کار شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی دریافت شد. سپس داده های جمع آوری از نظر آمار توصیفی مورد بررسی و سپس مورد تحلیل رگرسیون قرار گرفت. پژوهش حاضر چهار یافته عمده داشت. یافته اول بیانگر رابطه مثبت میان تعاملات محیط کار با رضایت شغلی حسابرسان است. یافته دوم نشان داد راهنمایی و سرپرستی رابطه مثبت و معناداری با رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی دارد. یافته سوم بیانگر رابطه مثبت میان سیستم های اطلاعاتی حمایتی با رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی است و نهایتا یافته نهایی ناشی از رابطه مثبت میان یادگیری سازمانی و رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی دارد. نتایج پژوهش نشان داد یادگیری سازمانی باعث افزایش رضایت شغلی حسابرسان تازه کار می شود. این امر نشان دهنده توانایی موسسات حسابرسی برای ایجاد رضایت شغلی در میان پرسنل تازه کار خود از طریق آموزش به آن ها می باشد.نتایج پژوهش حاضر علاوه بر پوشش خلاء پژوهش های موجود در این حوزه یافته های این پژوهش می تواند به عنوان معیار جذاب برای موسسات حسابرسی جهت حفظ استعدادهای جوان و جایگزین کردن آن ها با کارمندان مسن و بازنشسته باشد.
بسط شیوه های بشردوستانه در پیاده سازی حسابداری براساس فرآیند پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
239 - 282
حوزههای تخصصی:
حسابداری نمادی از مسئولیت پذیری شرکت ها تلقی می شود که امروزه فراتر از گذشته می تواند به پاسخگویی شرکت ها در جلب اعتماذ ذینفعان کمک نماید. بشردوستی به عنوان یکی از زمینه های تغییر پارادایمی در حسابداری، مفهوم نوظهوری است که فرآیندهای پیاده سازی حسابداری را به سمت مشروعیت پذیری توسعه داده است. هدف این مطالعه، بسط شیوه های بشردوستانه در پیاده سازی حسابداری براساس فرآیند پدیدار شناسی می باشد. این مطالعه براساس ماهیت پدیدارشناسی به دنبال دسته بندی مفهومی و مقوله بندی زمینه های توسعه بشردوستی در رویه های پیاده سازی حسابداری بود. لذا به لحاظ روش شناسی این مطالعه را می توان اکتشافی و ترکیبی تلقی نمود. زیرا از طریق مصاحبه با خبرگان به دنبال کشف مضامین گزاره ای پدیده ی مورد بررسی بود تا امکان تعمیم آن به بستر مطالعه مهیا گردد. مشارکت کنندگان در این مطالعه خبرگان دانش حسابداری جهت جمع آوری داده های بخش کیفی و مدیران مالی و روئسای حسابداری شرکت های بازار سرمایه در بخش کمی بودند. دوره ی زمانی این مطالعه نیز یکساله می باشد. نتایج مطالعه در بخش کیفی طی 12 مصاحبه ی انجام شده از شناسایی 159 کدباز و 24 مضمون گزاره ای جهت بسط شیوه های بشردوستانه در پیاده سازی رویه های حسابداری حکایت دارد. در بخش کمی نیز نتایج مطالعه از شناسایی 4 مقوله جهت شناخت منسجم تر اثرگذاری کارکردهای بشردوستانه در پیاده سازی رویه های حسابداری دارد. نتایج این مطالعه نشان می دهد، حسابداری با تغییر رویه های کلاسیک و صرفاً کمی گرایانه ی خود، در تلاش برای پذیرش ارزش های فراگیرتری از نیازهای اطلاعاتی ذینفعان در بازار سرمایه می باشند تا فارغ از دیدگاه های اعتقادی؛ جنسیتی و قومی، به دلیل وجود برابری و توازن، بستر برای دستیابی به پویایی و تعامل پذیری بالاتر بین شرکت ها با ذینفعان مهیا شود و در این صورت جریان گردش وجه نقد در بازار بتواند به صنایع و شرکت های فعال در این حوزه کمک نماید.
راهبردهای رابطه مداری و سهم بازار مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به بررسی نقش رابطه مداری، به عنوان یک راهبرد کسب وکار، برسهم بازار مؤسسات حسابرسی در ایران می پردازد.روش: داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از رویکرد کمّی تحلیل و نتایج استخراج شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد از میان ابعاد سه گانه رابطه مداری، استفاده از بعد سیاسی (سابقه حضور در پست های کلیدی فرا حرفه) رواج بیشتری دارد. به علاوه، پنج مضمون از بعد اجتماعی (نظیر حل مشکلات سیستم حسابداری صاحب کاران و ارزش آفرینی) و سه مضمون از بعد اقتصادی (نظیر کسب پست های کلیدی حرفه) دارای نقش مؤثری بر سهم بازار مؤسسات حسابرسی در ایران هستند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد مؤسسات حسابرسی در ایران از بعد مشتری محوری رویکرد تجاری سازی (رابطه مداری) به عنوان یک راهبرد کسب وکار باهدف حفظ و افزایش سهم بازار استفاده می نمایند.دانش افزائی: این پژوهش به عنوان یک تلاش جدید، تصویری از نقش راهبرد رابطه مداری، بر اساس طبقه بندی جدیدی از اشکال رایج آن ها، بر سهم بازار مؤسسات حسابرسی ایران ارائه می کند.
رابطه ویژگی های جمعیت شناختی (وضعیت تأهل، داشتن فرزند، سنوات خدمت و نوع حوزه فعالیت) با پدیده سقف شیشه ای در حسابداران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
125 - 144
حوزههای تخصصی:
اصطلاح پدیده سقف شیشه ای بیان کننده شرایطی است که مانع از موفقیت و شکوفایی زنان در سازمان ها می شود. این پدیده یکی از دغدغه های اصلی در حرفه حسابداری نیز هست، زیرا تعداد متخصصان زن در حرفه نیز محدود و کم نیست. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ویژگی های جمعیت شناختی (وضعیت تأهل، داشتن فرزند، سنوات خدمت و نوع حوزه فعالیت) با پدیده سقف شیشه ای در حسابداران زن است. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی است و جامعه آن شامل زنان حسابدار در کشور است که 142 نفر از آنان با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها نیز از تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS، استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که بین وضعیت تأهل و پدیده سقف شیشه ای رابطه منفی و معنادار و بین داشتن فرزند و پدیده سقف شیشه ای، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. افزون بر آن، بین سنوات خدمت و نوع حوزه فعالیت (دولتی یا خصوصی بودن محل خدمت) و پدیده سقف شیشه ای رابطه معناداری مشاهده نشد. با توجه به اینکه زنان در حرفه حسابداری نقش مؤثری دارند و به کارگیری شایسته آنان موجب ارتقای حرفه می شود، لازم است که به این موضوع و به ویژه متغیرهای موردبررسی توجه بیشتری شود.
ارزیابی پیشران های توسعه حسابداری محاوره ای تحت سینرژی مقاومت منفی مدیران: ترسیم چشم اندازهای بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
113 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه آینده پژوهی تأثیر سینرژی مقاومت منفی مدیران در توسعه حسابداری محاوره ای می باشد.روش: این مطالعه در دسته پژوهش های کاربردی به لحاظ نتیجه؛ اکتشافی به لحاظ هدف و ترکیبی به لحاظ نوع جمع آوری داده ها تلقی می شود. لذا طیفی از فرآیندهای مرتبط و مکمل تحلیل های بخش کیفی و کمی مورد استفاده قرار گرفت تا ضمن تعیین محتمل ترین سناریوهای توسعه حسابداری محاوره ای، چالش برانگیزترین عامل سینرژی مقاومت منفی مدیران در عدم پذیرش این شیوه از حسابداری مشخص گردد. در این مطالعه ابتدا از طریق غربالگری محتوایی، تلاش گردید تا با مشارکت 12 نفر از خبرگان رشته حسابداری نسبت به شناسایی پژوهش های مشابه با موضوع توسعه حسابداری محاوره ای اقدام شود. سپس از طریق تحلیل ماتریس های پیوندی و میک مک محرک ترین عوامل چالش برانگیز در توسعه حسابداری محاوره ای تعیین شد تا با انجام مصاحبه، مضامین پایه این عوامل تعیین شود. در بخش کمی با مشارکت 30 نفر از مدیران مالی و روسای دوایر حسابداری شرکت های بازارسرمایه، که از تجربه و دانش لازم در خصوص شناخت انتظارات و نیازهای اطلاعاتی برخوردار بودند، تلاش شد تا از طریق ماتریس ارزیابی متقابل، وضعیت هریک از پیشران های توسعه حسابداری محاوره ای براساس تفکیک سناریوها مشخص شود.یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد، مطلوبترین ماتریس توسعه حسابداری محاوره ای، ماتریس اثر سایبرنتیک می باشد که احتمالاً تحت تأثیر سینرژی مقاومت منفی مدیران براساس بیش اطمینانی می تواند با چالش عدم پذیرش در سطح شرکت های بازار سرمایه مواجه باشد. نتیجه گیری: نتیجه بدست آمده در این مطالعه، بیان کننده ی این موضوع است که مدیران دارای سینرژی مقاومت منفی بیش اطمینانی، معمولاً با بالاتر از حد برآورد نمودن سطح توانمندی های خود در اداره امور، از مقاومت بالاتری برای پذیرش تغییر برخوردار می باشند و تحت این شرایط حسابداری محاوره ای به عنوان مهمترین فرآیند مورد انتظار ذینفعان از واحد حسابداری، با چالش مواجه می شود.
شناسایی و اولویت بندی روش های تأمین مالی مناسب در مساجد جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
513 - 566
حوزههای تخصصی:
مساجد نه تنها دارای نقش های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند بلکه دارای جنبه اقتصادی نیز هستند. پژوهش حاضر با شناسایی و اولویت بندی روش های تأمین مالی مناسب در مساجد، به شناسایی این اولویت ها پرداخته و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با افراد خبره در این زمینه، به احصای معیارهای مطلوب تأمین مالی آن پرداخته است. تحقیق موردنظر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و ازنظر روش «تحلیلی- توصیفی» و مبتنی بر مستندات و کسب نظر خبرگان است. شناسایی روش ها و معیارها براساس روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت؛ سپس در گام بعدی به کمک پرسشنامه های مقایسه زوجی و براساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، اولویت بندی روش ها و معیارها انجام گرفت و درنهایت پاسخ ها توسط روش میانگین هندسی تلفیق شده و تحلیل گردیدند. نتایج پژوهش، معیارهای؛ افزایش مشارکت مردمی، تعامل صحیح با حاکمیت، افزایش کارایی بودجه ای، تناسب با شأن و جایگاه مسجد و تطابق با فقه امامیه را به عنوان معیارهای این حوزه نشان داده و نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات و اولویت بندی معیارها، بیانگر آن است که در بین معیارهای مطرح شده، به ترتیب: افزایش مشارکت مردمی، تناسب با شأن و جایگاه مسجد، افزایش کارایی بودجه، تعامل صحیح با حاکمیت و تطابق با فقه امامیه بیشترین اهمیت را دارند. براساس همین پژوهش، در بین روش های تأمین مالی مطلوب در مساجد از منظر ابزارها، به ترتیب؛ ابزارهای مردم پایه، ابزارهای مبتنی بر فناوری مالی، ابزارهای غیرانتفاعی تجهیز منابع، ابزارهای انتفاعی تجهیز منابع و ابزارهای مبتنی بر سرمایه گذاری بیشترین اهمیت را دارند که نشان دهنده نقش مؤثر مردم در تأمین مالی مساجد است. از حیث فعالیت های درآمدی نیز فعالیت های درآمدزای مسجد، مؤسسات خیریه، سازمان های عمومی غیردولتی، نهادهای نظامی و کمک های دولتی، بیشترین اهمیت را در تأمین مالی مساجد دارند.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر بی ثباتی بورس اوراق بهادار تهران: با رویکرد دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه ای (تکنیک دنپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
165 - 200
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی مولفه های بی ثباتی بورس اوراق بهادار تهران است. لذا، ابتدا با بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان، مؤلفه های اصلی و فرعی استخراج و مورد اجماع نظر خبرگان مالی قرار گرفت؛ سپس با به کارگیری رویکرد ترکیبی دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه ای ( دنپ )، روابط بین معیارها مشخص و اولویت بندی و وزن دهی آنها صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان مالی (اعضای هیات علمی دانشگاه با مرتبه حداقل استادیار که صاحب نظر و دارای تجربه کاری و حرفه ای در بازار سرمایه هستند ) بوده که بر اساس نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری، در بخش کیفی و برای اجرای تکنیک تحلیل تم 14 نمونه انتخاب و از آنها مصاحبه به عمل آمد و در بخش کمی جهت اجرای تکنیک دنپ 28 نمونه انتخاب گردید. بر اساس نتایج پژوهش، 12 زیرمعیار در قالب 4 معیار اصلی در مصاحبه های اکتشافی شناسایی شدند. در مرحله دوم نیز، پس از تحلیل معیارها و زیر معیارها، جایگاه هر یک از آنها به عنوان اثرگذار (علت) و اثرپذیر (معلول)، مشخص گردید. براساس وزن دهی به معیارهای اصلی، حاصل از سوپر ماتریس موزون و همگرا شده، نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار عوامل اقتصادی دارای بیشترین وزن و رتبه اول بوده و معیارهای تاثیر دولت، ویژگی های بورس اوراق بهادار تهران و عوامل سیاسی به ترتیب دارای رتبه های دوم، سوم و چهارم می باشند.
بررسی اثرات وجود نظام کنترل داخلی و پیچیدگی های سازمانی بر کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واحد حسابرسی داخلی در برخی شرکت های بورس تهران، کارآیی لازم را نداشته و این امر موجب تجدید ارائه صورت های مالی و کاهش کیفیت گزارشگری مالی شرکت شده است. همچنین در شرایطی که نوسانات ریسک در بازار سرمایه در حد بالایی است و شرکت ها دارای واحدهای فرعی و وابسته هستند، کیفیت گزارشگری مالی می تواند تحت تأثیر این ریسک های بازار، کاهش یابد. با توجه به این مسئله؛ هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثرات وجود نظام کنترلهای داخلی و پیچیدگیهای سازمانی بر کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه آماری تحقیق شامل 159 شرکت بوده و روش تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون رگرسیون چندگانه انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد کنترل داخلی گزارشگری مالی بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر مستقیم و معناداری دارد و پیچیدگی سازمان بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر معکوس و معناداری دارد. نتایج مربوط به متغیرهای کنترلی نیز نشان داد اندازه شرکت، اندازه هیات مدیره، استقلال هیات مدیره، مالکیت مدیریتی و نرخ بازده دارایی های سال جاری بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر مستقیم و معناداری دارند و تأثیر متغیرهای اهرم مالی و درصد سهامداران عمده بر کیفیت گزارشگری مالی معکوس و معنادار می باشد.