فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی حسابرس با نقش تعدیل گر دینداری بود. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است؛ از نظر شیوه گردآوری داده ها، میدانی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای بوده و نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 114 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی در سال 1401 می باشد. در بخش میدانی از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جهت سنجش رفتار اخلاقی از پرسشنامه 15 سوالی لوزیر (15 سوالی) و جهت سنجش دینداری از پرسشنامه 26 سوالی گلاک و استارک (2005) و در نهایت جهت سنجش برابری اخلاقی، از پرسشنامه 18 سوالی بیرگر (2012) استفاده شد. یافته ها: نتایج فرضیه اول پژوهش نشان داد برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی حسابرس در سطح اطمینان بالایی، نقش معناداری دارد. این موضوع نشان دهنده توجه به شخصیت و ویژگی های شخصیتی حسابرسان است که منجربه بروز برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی در آنان می شود. نتایج فرضیه دوم نشان داد که برابری اخلاقی بر دینداری در سطح اطمینان بالا نقش معناداری دارد. نتایج فرضیه سوم نشان داد که دینداری بر ارتباط بین برابری اخلاقی و رفتار اخلاقی حسابرس در سطح اطمینان بالایی نقش معناداری دارد. با افزایش سطح دینداری و پایبندی بیشتر حسابرسان به آموزه های دینی، میزان تقلب ها در گزارشگری مالی کاهش می یابد. نتیجه گیری: مدیریت با پررنگ تر کردن و ارج نهادن به برابری اخلاقی و رفتار اخلاقی در کار، می تواند فضایی مناسب را برای حسابرسان به وجود آورد، تا آنها با در نظر گرفتن برابری اخلاقی و رفتار اخلاقی خود، گزارشگری و انجام فعالیت ها را به گونه ای مناسب انجام دهند. دین از طرق متعددى مى تواند به انجام عمل اخلاقى کمک کند. یکى از دیدگاه هایى که درباره رابطه دین و اخلاق در عمل مطرح است، این است که دین زندگى اخلاقى را آموزش مى دهد. در نهایت با افزایش سطح دینداری، عمل به اصول اخلاقی درست و حرفه ای بیشتر می شود و دو متغیر دینداری و اخلاق با یکدیگر رابطه مثبت و معناداری دارند. حسابرسان دیندار، تقلب کمتری را مرتکب نمی شوند، بلکه آنهایی تقلب کمتر انجام می دهند که این دینداری منجربه بالا بردن سطح اصول اخلاق حرفه ای در آنها شده باشد. حسابرسان با اخلاق بیشتر تقلب کمتری را مرتکب می شوند. به بیان دیگر، حسابرسان دینداری که اخلاق در آنها رشد نکرده است، تقلب بیشتری انجام می دهند.
بررسی رابطه عدم موفقیت حسابرسی صورت های مالی بر اثر سرایتی کاهش کیفیت حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
51 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش فراهم ساختن شواهدی در مورد اثر سرایتی کاهش کیفیت حسابرسی است. عدم موفقیت حسابرسی روی کیفیت تحلیل های مالی انجام شده اثر می گذارد و به خاطر سوگیری در اطلاعات مهم، تأثیر زیادی در دقت تصمیم گیری دارد. روش شناسی: با استفاده از محدودیت های در نظر گرفته شده، تعداد 141 شرکت در بازه زمانی 1401-1395 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره مبتنی بر داده های تابلویی بهره گرفته شده است. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که عدم موفقیت حسابرسی در تشخیص تحریف در صورت های مالی، کیفیت حسابرسی سایر شرکت هایی که توسط همان حسابرس، حسابرسی شده اند را پایین می آورد. این یافته نیز وجود دارد که اثر سرایتی کاهش کیفیت حسابرسی برای حسابرسان شرکت های حسابرسی غیر رتبه الف و غیرمتخصص صنعت قوی تر است. در واقع، عدم موفقیت حسابرسی می تواند اتفاق بیفتد. این امکان وجود دارد که عدم موفقیت در حسابرسی یک واحد خاص مشتری، روی شکست سایر مشتریانی که خدمات دریافت می کنند، اثر بگذارد. اگر چنین سرایتی اثبات شود، حرفه ی حسابداری و شرکت های حسابداری با چالش های بزرگی برای حفظ اعتبار حرفه ای روبرو خواهند شد که باید توجه خاصی به آن ها داشت. دانش افزایی: یافته های این پژوهش می تواند، شرکت های حسابرسی را ترغیب کند تا برای خدمات حسابرسی، کنترل کیفی طراحی کند. این اقدام با در نظر گرفتن مسئله ی حفظ کیفیت خدمات حسابرسی و اعتبار صورت می گیرد.
تبیین نقش و اولویت بندی تاثیر اصالت خانوادگی و تربیت حرفه ای حسابرسان بر کیفیت حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حرفه حسابرسی امروزه فراتر از تمرکز بر بازنگری در الزامات تخصصی، می بایسیت بر تغییر شیوه های رفتاری و شناختی متمرکز باشد. از آنجا که منبع قضاوت های حرفه ای حسابرسان، رویکردهای ادراکی است از اینرو انتظار می رود از تناسب لازم با سطح ارزش ها و انتظارات برآمده از بسترهای اجتماعی برخوردار باشد. هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش و اولویت بندی تاثیر اصالت خانوادگی و تربیت حرفه ای حسابرسان بر کیفیت حسابرسی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی- همبستگی است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است و جامعه آماری، کلیه افراد شاغل در حرفه حسابرسی با تمامی مراتب شغلی آنها و شاغل در بخش خصوصی و دولتی در سال 1402 می باشد. نمونه آماری نیز به روش تصادفی هدفمند تعداد 135 نفر با تمامی مراتب شغلی در حرفه حسابرسی می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد اصالت خانوادگی و تربیت حرفه ای حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارد ؛ همچنین میزان تاثیرگذاری اصالت خانوادگی و تربیت حسابرس، بر کیفیت حسابرسی متفاوت است.
The effect of the corporate governance system on the Earnings management(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
79-95
حوزههای تخصصی:
Objectives: The purpose of this research is to investigate the impact of the company's management system, which is measured using the characteristics of the board of directors and the audit committee, as well as the corporate ownership structure, on the earnings management of business units. Design/methodology/approach: For this purpose, the information of 167 companies admitted to the Tehran Stock Exchange during a period of 10 years from 2013 to 2022 was evaluated using the linear regression method.Results: The results indicate that among the characteristics of the board of directors, the size of the board of directors has an inverse effect and the tenure of the CEO has a direct and significant effect on earnings management, however, the influence of the independence of the board of directors and the dual role of the CEO have not been confirmed. Also, among the characteristics of the audit committee, the expertise of the audit committee has had an inverse and significant effect on earnings management, and no relationship was observed between the size and independence of the audit committee. Finally, the results showed that among the indicators of ownership structure, only institutional ownership had a direct and significant effect on earnings management, and the effect of ownership concentration and managerial ownership was not confirmed either.Innovation: In general, the results of this study provide more support for the theoretical view that corporate governance mechanisms and the company's management system can act as an effective tool to monitor management in the financial accounting process
واکنش مدیران در مواجهه با ابهام: واکاوی رابطه بین گزارشگری مالی محافظه کارانه و اقدامات احتیاطی سرمایه گذاری با توجه به شرایط رشد اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
83 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر رابطه بین محافظه کاری در گزارشگری مالی و اقدام احتیاطی مدیران در فرآیند سرمایه گذاری با توجه به شرایط اقتصادی در وضعیت ابهام مورد کنکاش قرار گرفته است.
روش: محافظه کاری از نوع غیرشرطی طبق مدل مطرح شده توسط گیولی و هاین (2000) و اقدامات احتیاطی سرمایه گذاری مدیران طبق الگوی مطرح شده توسط هسیه و همکاران (2012) اندازه گیری شدند. تعداد 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 7 ساله از 1391 تا 1397 به عنوان جامعه آماری پژوهش غربال شدند.
یافته ها: یافته ها بیانگر این است که اقدامات احتیاطی مدیران در فرآیند سرمایه گذاری تأثیر معنی دار و منفی بر محافظه کاری در گزارشگری مالی دارد؛ به علاوه، شرایط رونق اقتصادی تأثیر معنی دار و منفی بر محافظه کاری در گزارشگری مالی دارد. همچنین، رابطه بین محافظه کاری در گزارشگری مالی و اقدامات احتیاطی مدیران در فرآیند سرمایه گذاری تحت تأثیر شرایط رشد اقتصادی قرار دارد.
نتیجه گیری: شواهد بیانگر آن است که هم در حالت کلی و هم در دوره رونق اقتصادی، اعمال رویه محافظه کارانه در گزارشگری مالی و اقدامات احتیاطی سرمایه گذاری شرکت ها راه حل های جایگزین بکار گرفته شده توسط مدیران در مواجهه با ابهام هستند. در حقیقت، شرکت های مواجه با اقدامات احتیاطی سرمایه گذاری مدیران، از محافظه کاری کمتری برخوردارند
نگه داشت وجه نقد توسط مدیران با استفاده از تکنیک متغیر های ابزاری از منظر انگیزه های احتیاطی، معاملاتی و سوداگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
109 - 132
حوزههای تخصصی:
ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ وﺟﻪ ﻧﻘﺪ، ﺷﺎﻣﻞ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ وسیعی از ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی مرتبط با تحصیل، نگه داری و ﭘﺮداﺧﺖ آن بوده ﮐﻪ ﻫﺪف اصلی آن ﺗﻌﯿﯿﻦ میزان ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ مطلوب واحد تجاری و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺮ آن اﺳﺖ. این پژوهش در صدد است انگیزه های نگهداشت وجه نقد مطرح شده توسط کینز (1936) را با بهره گیری از تکنیک متغیر های ابزاری مورد بررسی قرار دهد. با استفاده از نرم افزار استاتا، داده های مالی مربوط به 120 شرکت که در سال های 1389 تا 1398 (10 سال)، در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده بودند، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که وجه نقد یک متغیر درون زا بوده است. همچنین یکی از دلایل نگه داشت وجه نقد توسط شرکت ها، انگیزه های معاملاتی است (رابطه معکوس وجه نقد نگه داری شده و نوسان پذیری سود). از طرفی دیگر، نتایج حاکی از آن است که بین میزان وجه نقد نگه داری شده و ریسک ورشکستگی (معیاری وارونه از ورشکستگی) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در واقع بیانگر این واقعیت است که شرکت ها به دلیل انگیزه احتیاطی اقدام به نگه داری وجه نقد می کنند. علاوه بر این، سفته بازی از جمله دلایل اصلی نگهداشت وجه نقد نیست. به طور کلی یافته ها بر نگهداشت میزان مشخصی از وجه نقد برای انجام معاملات روزمره (انگیزه های معاملاتی) و حفظ ثبات و پایداری و جلوگیری از ورشکستگی (انگیزه های احتیاطی) در واحدهای تجاری در ایران تاکید دارد.
رابطه میان شخصیت سازمانی حسابرسان و سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
78 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان شخصیت سازمانی حسابرس و سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی است. برای این منظور در حدود 200 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی کشور به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شدند. مبانی نظری پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و داده های پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری گردیده است. آزمون فرضیه های پژوهش نیز بر اساس روش همبستگی و با استفاده از رگرسیون چند متغیره انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی، برون گرایی و گشودگی به تجربه حسابرسان رابطه ای معنی دار و مثبت با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی دارند. اما ویژگی های شخصیتی روان رنجوری و توافق پذیری حسابرسان رابطه ای معنی دار با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی ندارند. هم چنین، نتایج این مطالعه تایید می نماید که تحصیلات دانشگاهی حسابرسان رابطه معنی داری با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی ندارد. اما مدارج حرفه ای نظیر حسابدار رسمی توسط حسابرس رابطه ای مثبت و معنی دار با سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی دارد. هم چنین شواهد نشان می دهد زنان در مقایسه با مردان ، در بهبود سرمایه اجتماعی موسسات حسابرسی نقش مثبت تری را ایفاء می نمایند.
ارائه مدل کیفیت حسابرسی با تأکید بر ابعاد فرهنگ سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
45 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف: حرفه حسابرسی در جامعه اهمیت و جایگاه بسیار مهمی دارد و حفظ اعتماد عمومی به این حرفه، مستلزم ارائه اطلاعات معتبر و باکیفیت است. این مطالعه با هدف ارائه مدلی جامع از مؤلفه های فرهنگ سازمانی مؤثر بر کیفیت حسابرسی اجرا شده است.
روش: مطالعه حاضر از نظر هدف، از نوع بنیادی و از حیث جمع آوری داده ها، براساس روش آمیخته انجام شد. در بخش کیفی از مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته، مبتنی بر نظر خبرگان پژوهش استفاده شد. این مصاحبه ها با ۱۷ نفر از خبرگان و استادان دانشگاهی مرتبط به حوزه حسابرسی انجام شد. در بخش کمّی نیز، نمونه آماری ۱۰۶ نفر از مدیران و کارکنان مؤسسه های حسابرسی ارائه دهنده خدمات حسابرسی، به شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بودند. با توجه به رویکرد کیفی مدنظر که نظریه برخاسته از داده ها بود، پس از گردآوری مصاحبه ها، با طرح سیستماتیک از طریق سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، داده ها تحلیل شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل متنی مصاحبه ها تجزیه وتحلیل شدند. شایان ذکر است که برای دقت و سرعت بیشتر در انجام پژوهش، این تجزیه وتحلیل به کمک نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. در نهایت، مدل کیفیت حسابرسی با تأکید بر ابعاد فرهنگ سازمانی، در قالب ۱۵ کد محوری و ۸۵ مضمون پایه ارائه شد. برازش مدل پیشنهادی با روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد و به تأیید رسید.
یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه و مدل ارائه شده، مؤلفه های فرهنگ سازمانی مؤثر بر کیفیت حسابرسی بدین ترتیب شناسایی شد: توانمندسازی، کنترل و نظارت، نوآوری و ریسک پذیری، اخلاق سازمانی، مدیریت ارتباطات، فرهنگ گروهی، فرهنگ همکاری، فرهنگ رقابتی، ارزش های بنیادین، چشم انداز و رسالت سازمان، توجه به ذی نفعان، اهداف و مقاصد سازمانی، تعالی سازمانی، انطباق پذیری سازمانی. توجه به این مؤلفه ها، برای توسعه موفق مؤسسه های حسابرسی لازم است؛ بنابراین فرهنگ در فرایندهای زیربنای کیفیت حسابرسی نقش عمده ای دارد و به این ترتیب مؤسسه های حسابرسی باید فرهنگ خود را ارتقا دهند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که فرهنگ سازمانی، عنصر حیاتی موفقیت سازمانی، به ویژه بهبود کیفیت است. در پژوهش حاضر به این نتیجه رسیدیم که بهترین مکان برای شروع بهبود در یک سازمان، ارزیابی فرهنگ آن است؛ زیرا فرهنگ بر رفتار فردی و سازمانی تأثیر می گذارد؛ بنابراین توجه به مؤلفه های فرهنگ سازمانی، برای توسعه موفق مؤسسه های حسابرسی لازم است. در خصوص این مؤسسه ها، فرهنگ نقش عمده ای در فرایندهایی دارد که زیربنای کیفیت حسابرسی است. نتایج گویای این موضوع است که مؤسسه های حسابرسی، باید فرهنگ خود را ارتقا دهند؛ همچنین با درک رابطه فرهنگ سازمانی و کیفیت، مدیران در توسعه فرایندهای مؤثر و مزیت رقابتی نیز موفق خواهند بود. به طور کلی، نتایج پژوهش نشان می دهد که فرهنگ سازمانی کیفیت حسابرسی، ارائه خدمات بهینه، تصمیم گیری مؤثر و ایجاد مزیت رقابتی و حفظ حقوق ذی نفعان را تسهیل می کند و بر بهره وری مؤسسه و کیفیت خدمات حسابرسی تأثیر می گذارد. بنابراین فرهنگ پیش نیاز توسعه مؤسسه های حسابرسی است و بر کیفیت حسابرسی تأثیر بسزایی دارد. پیشنهاد می شود که در تحقیقات آتی، به ابعاد فرهنگ سازمانی ارائه شده در مدل این پژوهش، در مؤسسه های حسابرسی توجه شود. همچنین، موضوع ارزیابی کیفیت حسابرسی در چارچوب هوش سازمانی، ویژگی های روان شناختی حسابرسان و اخلاق حرفه ای مطالعه و بررسی شود.
ارائه الگوی راهبری شرکت در عصر فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
1 - 23
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناخت و درک تجارب خبرگان در زمینه ارائه الگوی راهبری شرکت در عصر فناوری اطلاعات می باشد. این مطالعه دارای یک طرح کیفی است. در این پژوهش به کمک ابزار مصاحبه ساختاریافته با 20 نفر از خبرگان که به موضوع حاکمیت شرکتی و فناوری اطلاعات آشنایی دارند، انجام شد و با کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی بر اساس نظریه داده بنیاد، اطلاعات به دست آمده مورد تحلیل قرار گرفت. کدهای انتخابی در چهار گروه اصلی عوامل مؤثر در پیاده سازی فناوری، کنترل های درونی، کنترل های بیرونی و حاکمیت شرکتی کارآمد دسته بندی شد. افزایش تخصص و به روزرسانی، یکپارچه سازی اطلاعات و بهره وری ، حسابرسی مستقل و داخلی، کنترل های داخلی، کنترل مدیریت عملکرد، نظام جبران خدمات، نظام انگیزشی، نظام پاداش، سازمان های شبکه ای مجازی و بدون مرز، کنترل رسانه ای، کنترل سیستم قانونی، نیاز ذی نفعان، کنترل بازار از مولفه های حاکمیت شرکتی در عصر فناوری اطلاعات هستند که توجه به آن موجب افزایش اثربخشی و کارایی نظام راهبری شرکتی می شود. پیشرفت چشمگیر فناوری باعث تغییرات زیاد در محیط کسب و کار شده است و برای دستیابی به اهداف شرکت و رعایت حقوق ذی نفعان لازم است نظام راهبری شرکتی متناسب با تحولات فناوری بروز شود. در اینصورت کارایی و اثربخشی حاکمیت شرکتی افزایش می یابد.
بررسی رابطه شهرت شرکت و محافظه کاری حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
81 - 99
حوزههای تخصصی:
از آنجا که محافظه کاری حسابداری، گزارشات مالی شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد، نقش مهمی در ارزیابی تعهد شرکت به سهامداران و به دنبال آن شهرت شرکت دارد. از سوی دیگر شرکت هایی با شهرت قوی، نگرانی های بیشتری برای محافظت از شهرت خود دارند. بنابراین به نظر می رسد یک رابطه متقابل بین شهرت شرکت و محافظه کاری حسابداری وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی رابطه شهرت شرکت و محافظه کاری حسابداری است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، نمونه ای برابر با 123 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1394 تا 1401 معادل 984 سال-شرکت، با استفاده از تحلیل رگرسیون مبتنی بر داده های ترکیبی مورد بررسی قرارگرفت. یافته های این مطالعه نشان می دهد که استفاده از رویه های حسابداری محافظه کارانه منجر به بهبود شهرت شرکت می گردد. همچنین یافته ها حاکی از این است که شهرت شرکت به طور مثبت بر محافظه کاری تأثیر می گذارد. این یافته ها علاوه بر توسعه ادبیات می تواند مورد توجه، مدیران شرکت ها، تحلیلگران و سرمایه گذاران قرار گیرد.
بررسی تأثیر قصد ترک شغل حسابرس بر کیفیت حسابرسی، تصمیمات غیراخلاقی و عملکرد حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
68 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف: فشار فصلی مؤسسات حسابرسی به عنوان یک عامل کلیدی فرسودگی شغلی حسابرسان شناخته شده است. حجم کاری ناشی از چنین فشاری ممکن است منجر به افزایش ترک شغل در مؤسسات حسابرسی شود که می تواند بر کیفیت حسابرسی و عملکرد مؤسسه تأثیر بگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قصد ترک شغل حسابرس بر کیفیت حسابرسی، تصمیمات غیراخلاقی و عملکرد حسابرسی به اجرا درآمده است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از حیث هدف، با توجه به اهداف پژوهش جزو پژوهش های کاربردی می باشد. از منظر گردآوری داده ها، پژوهش حاضر در مجموعه پژوهش های میدانی و پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. با توجه به محدود بودن جامعه برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد. این پژوهش در سال 1402 انجام شده است.
یافته ها: نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ها با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس نشان می دهد که قصد ترک شغل حسابرس بر کیفیت حسابرسی، تصمیمات غیر اخلاقی حسابرسان و در نهایت بر عملکرد حسابرسی تاثیر معنی داری دارد.
دانش افزایی: در این پژوهش با بررسی قصد ترک شغل حسابرسان در بازارهای در حال توسعه ای مانند ایران با استفاده از نظریه های سازمانی برای درک بهتر این موضوع، به مطالعات حسابداری رفتاری می افزاید. این پژوهش شکاف ادبیات مربوط به فرسودگی شغلی در بازارهای در حال توسعه را نیز پر می کند. تحقیقات صورت گرفته در داخل کمتر به موضوع تصمیمات غیر اخلاقی حسابرسان توجه نموده اند.
نکول شرکتی و قیمت گذاری دارایی ها در بازار سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
47 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تحلیل نقش نکول شرکتی در قیمت گذاری دارایی ها و توضیح سودآوری مهمترین راهبردهای سرمایه گذاری است. روش: در این پژوهش، از نسخه های بسط یافته مدل های فاما و فرنچ (1993) و کارهارت (1997) به منظور آزمون رابطه بین بازده های مازاد سهام و فاکتورهای ریسک استفاده شده است. یافته ها: صرف ارزش، بی تفاوت نسبت به حضور یا عدم حضور فاکتور نکول شرکتی در مدل های قیمت گذاری دارایی ها، غالباً در گروه های سهام کوچک ارزشی و بزرگ ارزشی، وجود دارد. با ورود متغیر نکول شرکتی، معناداری اثر اندازه در بین سهام بزرگ ارزشی ناپدید می شود، اما این فاکتور همچنان تأثیرگذاری خود را در توضیح نوسان های بازده سه گروه دیگر سهام شامل کوچک ارزشی، کوچک رشدی و بزرگ رشدی، حفظ می کند. همچنین، مشخص شد که بازده های مازاد هیچ یک از پرتفوی ها، حاوی صرف تکانه نیستند. مهم تر اینکه، یک رابطه منفی و معنادار بین احتمال نکول شرکتی و بازده های مازاد پرتفوی ها مشاهده می شود. نتیجه گیری: ورود فاکتور نکول شرکتی به مدل های پیش گفته، عملکرد آنها را در قیمت گذاری سهام بهبود می دهد. نماگر احتمال نکول کمپل و همکاران، بیشترین سهم را در افزایش قدرت توضیح دهندگی مدل های مذکور دارد. امتیاز O اولسن و امتیاز Z آلتمن، در رتبه های دوم و سوم قرار می گیرند و معیار مبتنی بر مدل مرتون، در جایگاه آخر می ایستد. با توجه به یافته های پژوهش، نمی توان صرف ارزش، صرف اندازه و صرف تکانه در بازده سهام را به عنوان پاداشی در ازای تحمل ریسک نکول در نظر گرفت.
بررسی تأثیر عوامل درون سازمانی بر کیفیت اجرای بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد سازمان های پروژه محور در بخش مسکن ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت اجرای بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در سازمان های پروژه محور بخش مسکن ایران است.
روش: این پژوهش کیفی- کمّی است؛ در بُعد کیفی از تحلیل تم، و در بُعد کمّی از فن فازی- دلفی و کپراس توسعه یافته استفاده شده است. عوامل مورد بررسی پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان و تحلیل تم به دست آمد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان متخصص در حوزه برنامه ریزی و بودجه بندی شرکت های پروژه محور فعال در بخش مسکن ایران هستند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده، و حجم نمونه (20 نفر) مشتمل بر متخصصینی بوده که دانش و تجربه مرتبط در حوزه سازمان های پروژه محور در بخش مسکن را داشتند. برای غربال و اولویت بندی ابعاد و شاخص ها به ترتیب از دو پرسشنامه خبره سنجی و اولویت سنجی، و برای تجزیه وتحلیل از فنون فازی- دلفی و کپراس استفاده شده است.
یافته ها: از میان شاخص های احصاء شده از مصاحبه با خبرگان، با استفاده از ابزار تحلیل تم و با استفاده از فن فازی-دلفی برای غربالگری، 13 شاخص دارای عدد دیفازی بالاتر از 7/0 بودند. برای اولویت بندی نهایی تکنیک کپراس توسعه یافته مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از تکنیک کپراس، سه شاخص شدت اهمیت (وزن 33/0)، میزان قطعیت (وزن 33/0) و تخصص خبرگان (وزن 33/0) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج، شاخص ها عبارتند از: هوشمندسازی کسب وکار، زیرساخت های فناوری اطلاعات، شفافیت، ذینفعان، تدوین قوانین هم سو با بودجه عملکردمحور و نظارت که بیشترین اولویت را داشتند.
نتیجه گیری: برای اجرای بهینه بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در بخش مسکن، هوشمندسازی کسب وکار، زیرساخت های فناوری اطلاعات، شفافیت و ذینفعان اولویت ویژه ای دارند.
تأثیرکمیته ریسک بر کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمیته مدیریت ریسک به تنهایی حسابرس ها را به اجرای حسابرسی های منظم تر و تقاضای سطح بالاتری از نظارت در حوزه حسابرسی ملزم می کند. به عبارت دیگر، حسابرسان بیرونی ملزم می شوند بیشتر به گزارش های مالی توجه کنند و زمان طولانی تری صرف می شود در نتیجه حق الزحمه حسابرسی بالاتری درخواست می شود. همچنین وجود کمیته ریسک ممکن است شرکت ها را به اختصاص منابع کافی و توجه به سیستم های کنترل داخلی خود ترغیب کند، که این امر باید منجر به صورت های مالی قابل اتکاتر شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر کمیته ریسک بر کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی است. به این منظور، نمونه ای از 103 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید. روش آماری مورد استفاده برای آزمون فرضیه های پژوهش روش داده های تابلویی و تحلیل مؤلفه اصلی بوده و آزمون ها با استفاده از نرم افزار آماری R انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که کمیته ریسک بر کیفیت گزارشگری مالی و حق الزحمه حسابرسی تأثیر معناداری ندارد.
تحلیلی انتقادی از روند انتشار مقالات حوزه حسابداری پیامدهای همه گیری کووید-19 در ایران: مطالعه کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
101 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهشگران حوزه حسابداری طیف گسترده ای از مقالات را در مورد پیامدهای حسابداری کووید-19 در مجلات حسابداری سراسر دنیا منتشر کرده اند. این مقاله تحلیلی انتقادی از روند انتشار مقالات این حوزه در ایران است. روش: پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از فنون کتاب سنجی انجام گرفته است. جامع ه آماری پژوهش شامل کلیه مقالات منتشر شده در مجلات علمی حسابداری در حوزه پیامدهای حسابداری ویروس کرونا در ایران، از 1398 تا 1402 می باشد. داده های پژوهش نیز با بکارگیری ابزار سیاهه وارسی گردآوری و با استفاده از نرم افزار Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که پژوهشگران ایرانی در 22 مجله علمی حسابداری در ایران تنها موفق به انتشار 11 عنوان مقاله در این حوزه شده-اند.نتیجه گیری: به نظر می رسد، تعداد بسیار اندک مقالات منتشر شده در حوزه پیامدهای حسابداری کووید-19 در ایران، ناشی از تعداد محدود مجلات حسابداری با توجه به تعداد زیاد مراکز آموزشی و دانشجویان این رشته آموزشی در ایران، عدم پذیرش سایر انواع مقالات در این مجلات و همچنین، داوری های بسیار سخت گیرانه در این مجلات بوده باشد. موارد فوق از یک سو منجربه عدم توفیق پژوهشگران در انتشار مقالات این حوزه در ایران شده و از سوی دیگر، مقالات را در چند موضوع خاص محدود نموده است. علاوه بر این، نمایه نبودن مجلات حسابداری ایرانی در نمایه های معتبر بین المللی نیز عدم استنادگیری مناسب این مقالات را به دنبال داشته است.
شناسایی و اولویت بندی راهکارهای بازیابی اعتماد سرمایه گذاران به بازار سرمایل جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: سلب اعتماد سرمایه گذاران به بازارهای مالی می تواند منجر به خروج نقدینگی و سقوط بازار شود. به منظور بازیابی اعتماد سرمایه گذاران ابتدا باید مشخص کرد چه عواملی در سلب اعتماد سرمایه گذاران اثرگذار بوده است. هدف از پژوهش حاضر این است که ابتدا عوامل مؤثر بر سقوط شاخص بازار سهام ایران در سال 1399 و سلب اعتماد سرمایه گذاران شناسایی و سپس راهکارهای بازیابی اعتماد سرمایه گذاران استخراج و اولویت بندی شود.روش: برای گردآوری داده ها از مصاحبه با خبرگان و برای تحلیل آنها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. برای اولویت بندی راهکارها نیز از آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شده است.نتایج: در این پژوهش بیست و شش عامل مؤثر در سقوط بازار سهام و سلب اعتماد سرمایه گذاران ذیل چهار دسته حکمرانی کلان کشور، بازار سرمایه، مؤلفه های اقتصاد کلانی و رسانه و بیست و هفت راهکار در بازیابی اعتماد سرمایه گذاران ذیل چهار دسته پیش گفته شناسایی شد. از منظر خبرگان، راهکارهای جلوگیری از مداخله دولت و اظهارنظرهای غیرکارشناسی مسئولان دولتی در بازار سرمایه، اصلاح نظام اقتصادی و ایجاد ثبات اقتصادی، افزایش شفافیت اطلاعاتی و شفافیت در تصمیم گیری ها و بهبود عملکرد سازمان بورس در کشف و مقابله با تخلفات دارای بیشترین اهمیت شناخته شد.
رمزگشایی از خروج حسابرسان: تحلیل عوامل موثر بر تمایل به ترک حرفه حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
58 - 89
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش هایی که در حال حاضر جامعه و حرفه حسابرسی را تهدید می کند، تمایل حسابرسان به خروج از حرفه حسابرسی می باشد. در سال های اخیر، شاهد افزایش روزافزون درخواست خروج حسابرسان از موسسات حسابرسی هستیم. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر خروج حسابرسان از حرفه حسابرسی می باشد. در راستای دستیابی به این هدف، با رویکرد روش شناسی کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، در سال های 1401 و 1402 با 29 نفر از خبرگان حرفه حسابرسی که به صورت غیراحتمالی و هدفمند با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبه شد و در انتها اشباع نظری حاصل گردید. مصاحبه های انجام شده با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی تبدیل به مدل توسعه یافته مشتمل بر سه دسته عوامل: خرد، میانی و کلان شد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که 64 عامل موجب تمایل به ترک و خروج حسابرسان از حرفه حسابرسی می شود که از مهم ترین عوامل آن حق الزحمه حسابرسی، فرسودگی شغلی، فرصت های شغلی جایگزین برای کارکنان، عدم صبوریت کارکنان جهت ارتقاء شغلی است. پژوهش حاضر می تواند دیدگاه های جالب توجه و قابل استفاده ای برای حرفه حسابرسی، مؤسسات حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی و قانون گذاران در جهت جلوگیری از خروج حسابرسان از حرفه و تقویت جایگاه حرفه حسابرسی مستقل در ایران ارائه نماید.
تبارشناسی زمینه های پدیدارشدن دارایی های سمی در شرکت های بازار سرمایه: کاربست چارچوب پارادایمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
93 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: با وقوع بحران های مالی، بسیاری از شرکت های تجاری که دارای فعالیت های گسترده ای در سطح بازار سرمایه هستند، دچار سمی شدن دارایی های خود می شوند که به دلیل عدم وجود جذابیت های معاملاتی، ارزش بازار آن ها کمتر از ارزش اسمی و ثبتی در صورت های مالی می گردند. ارزیابی این دارایی ها معمولاً به دلیل پیچیدگی، در کارکردهای مالی شرکت ها پنهان می باشند که با انباشت این دارایی ها، شرکت های بازار سرمایه را با ریسک سقوط قیمت سهام مواجه می کنند. هدف این مطالعه تبارشناسی زمینه های پدیدارشدن دارایی های سمی در شرکت های بازار سرمایه از طریق ارائه کاربست چارچوب پارادایمی می باشد.روش: در این مطالعه ابتدا از طریق مصاحبه با خبرگان، کدهای باز ناشی از شناسایی ماهیت دارایی های سمی ایجاد می شود. در طول انجام مصاحبه، سوالات به طور مداوم مورد اعمال تعدیل های مقتضی براساس شرایط مصاحبه و اطلاعات مصاحبه شوندگان، قرار می گرفت تا مسیر مصاحبه از جریان اصلی ماهیت پدیده مورد بررسی خارج نشود. لذا با طراحی پروتکلی که جریان های اصلی مطالعه را شامل می شد، اقدام به طراحی مسیر اصلی مصاحبه با خبرگان شد تا بتوان نسبت به استخراج کدهای باز اقدام نمود. سپس با تناسب سازی محتوایی کدهای باز ایجاد شده براساس تکرار و مشابهت مفهومی، به مضامین گزاره ای تبدیل می شوند تا جهت شناخت بهتر پدیده مورد بررسی، با مشارکت تجربه گرایان در بستر مطالعه، کاربست چارچوب پارادایمی به عنوان فلسفه ی این شیوه پیاده سازی، ایجاد گردد. لذا در گام بعدی، با تشکیل گروه کانونی، گزاره های شناسایی شده می بایست به منظور قرار گرفتنِ هریک از گزاره ها در گونه های مشخص براساس ساختار معنایی مدل پارادایمی، از طریق چک لیست سلسله مراتبی ایجاد شده، مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: نتایج در بخش کیفی پس از حذف زوائد و تکرار کدهای باز مشابه، حکایت از شناسایی 51 گزاره های زمینه ای دارد تا براساس تناسب محتوایی با پژوهش های مشابه، امکان تعمیم آن به گام دوم مطالعه وجود داشته باشد. نتایج در بخش کمّی براساس چارچوب پارادایمی ایجاد شده، حکایت از گونه شناسی 51 گزاره ی زمینه ای تأییده از بخش کیفی در 5 بخش شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، استراتژی ها و پیامدها دارد.نتیجه گیری: نتایج کسب شده نشان می دهد تحتِ تأثیر جنبه های فراگیری همچون کارکردهای مدیریتی تا کارکردهای اقتصادی و ساختاری، اگرچه ممکن است استراتژی های پنهان سازی یا اقناع مثبت نیازهای اطلاعاتی ذینفعان، وقوع تأثیرات منفی دارایی های سمی بر عملکردهای شرکت ها را تاحدی به تأخیر بیندازند، اما انباشته این دارایی ها به مرور زمان، باعث می شود تا شرکت ها با توده ی منفی از اخبار، به دلیل عدم مخابره اطلاعات به موقع به ذینفعان، مواجه باشند که احتمالاً با ریزش قیمت سهام در آینده ای نزدیک همراه خواهد بود. از طرف دیگر، تأخیر در فروش این دارایی ها حتی با قیمت پایین تری از ارزش واقعی، به دلیل نبود بازار مناسب برای معامله ی آن ها، می تواند زیان شرکت ها را افزایش دهد.
تبیین الگوی پیش بینی مدیریت سود با استفاده از ترکیب روش های یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت مدیریت سود برای استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری به دلیل ارزیابی عملکرد، پیش بینی سودآوری و تعیین ارزش واقعی شرکت بسیار حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش ارائه مدلی جهت تشخیص مدیریت سود اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی از طریق ارزیابی عملکرد با استفاده از روش های یادگیری ماشین از جمله درخت تصمیم، ماشین بردار پشتیبان، k- نزدیک ترین همسایه، یادگیری عمیق و ترکیب آنها با روش انتخاب ویژگی ریلیف و تحلیل مؤلفه های اصلی است. برای دستیابی به این هدف، تعداد 180 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران به عنوان نمونه آماری برای سال های 1389 تا 1400 انتخاب گردید. همچنین برای آزمون فرضیه ها از معیارهای میانگین صحت پیش بینی، خطاهای نوع اول و دوم استفاده گردید یافته های پژوهش بیانگر آن است عملکرد روش های پیش بینی مدیریت سود اقلام تعهدی بر اساس الگوی انتخاب ویژگی مبتنی بر ریلیف نسبت به الگوی انتخاب ویژگی مبتنی بر تحلیل مؤلفه های اصلی از توانای بهتری برخوردار است. این نتیجه در کلیه روش های پیش بینی مورد تایید قرار گرفت. اما نتایج برتری الگوی انتخاب ویژگی مبتنی بر ریلیف نسبت به الگوی انتخاب ویژگی مبتنی بر تحلیل مؤلفه های اصلی را در پیش بینی مدیریت سود واقعی نشان نداد. همچنین، یافته ها نشان دادند مدیریت سود اقلام تعهدی را می توان بادقت بالاتری نسبت به مدیریت سود واقعی پیش بینی کرد. نتایج پژوهش می تواند موردتوجه سرمایه گذاران، اعتباردهندگان، تحلیلگران مالی و حسابرسان قرار گیرد. استفاده از ترکیب روش های یادگیری ماشین، می تواند به شناسایی فعالیت های بالقوه مدیریت سود کمک کند.
بررسی تأثیر تاب آوری روانشناختی بر شانس بقای کسب و کار با میانجی گری افسردگی در شرایط بحرانی (مطالعه موردی: شهرک صنعتی مرند و سرمایه گذاری خارجی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شرکت های کوچک سهم بزرگی در اقتصاد مدور دارند. و از طرفی بحران اقتصادی می تواند بقای سازمان ها را تهدید نماید، از این رو درک عواملی که شانس بقای کسب و کار شرکت های کوچک را پیش بینی می کند بسیار مهم است. از جمله این عوامل تاب آوری روانشناختی صاحبان شرکت می باشد که به مقابله با افسرگی کمک می کند و منجر به شانس بیشتری برای بقای کسب و کار می شود. لذا پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر تاب آوری روانشناختی بر شانس بقای کسب و کار با میانجی گری افسردگی در شرایط بحرانی در شهرک های صنعتی انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مالکان شرکت های فعال در شهرک های صنعتی (مرند و سرمایه گذاری خارجی) است. کل جامعه آماری به تعداد 145 شرکت فعال می باشد و از روش نمونه گیری تمام شمار استفاده شده است. روش پژوهش حاضر پیمایشی است و به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار SMART PLS و روش مدل معادلات ساختاری برای بررسی مدل علّی، آزمون شدند. نتایج آماری نشان می دهد که تاب آوری روانشناختی بر شانس بقای کسب و کار تاثیر معنادار دارد. و همچنین افسردگی در شرایط بحرانی به صورت معناداری تاثیر تاب آوری روانشناختی بر شانس بقای کسب و کار را میانجی گری می کند. می توان نتیجه گیری کرد که در زمان بحران اقتصادی، صاحبان دارای تاب آوری روانی بالا، افسردگی کمتری را تجربه خواهند کرد. افسرگی کمتر شانس بقای شرکت های کوچک را افزایش می دهد.