فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
213 - 226
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: بودجه بندی بر مبنای عملکرد، تخصیص بودجه به پیامدها است، که اگر به درستی انجام شود سبب بهبود حسابرسی عملکرد نیز خواهد شد. هدف مطالعه حاضر ارائه مدل ریاضی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد جهت بکارگیری آن در شرکت های زیر مجموعه وزارت نیرو می باشد تا در نهایت بتوان تاثیر آن را بر موفقیت حسابرسی عملکرد نیز بررسی کرد.روش پژوهش: در مرحله اول از روش دلفی فازی و محاسبات ریاضی برای تایید مولفه های بودجه ریزی آرمانی استفاده شد. در مرحله دوم برای ارائه مدل موفقیت حسابرسی عملکرد از روش دیمتل استفاده شد. برای پاسخگویی از 5 شخص خبره حوزه بودجه و مالی در شرکت های تابعه وزارت نیرو استفاده شد. یافته های پژوهش: یافته های دلفی فازی 8 مولفه برای افزایش هم افزایی با بودجه ریزی آرمانی را تأیید کرد و نشان داد که مولفه های بودجه ریزی آرمانی در شرکتهای وزارت نیرو قابلت اجرا دارند و حسابرسی عملکرد و بودجه ریزی بر مبنای عملکرد آرمانی رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند.نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: این مدل برای رویه های کاری سازمان برنامه و بودجه و دیوان محاسبات کشور مفید است.
آنالیز اثر عدم قطعیت محیطی و پویایی بر سیستم ارزیابی عملکرد (PMS) با استفاده از تحلیل چند گروهی، شواهدی از صنعت پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
398 - 442
حوزههای تخصصی:
ضرورت به کارگیری نظام جامع ارزیابی عملکرد در تصمیم گیری مدیران به دلایلی چون فقدان جامعیت نظام سنتی ارزیابی و تمرکز بیش از حد آن بر عملکرد کوتاه مدت بر کسی پوشیده نیست. از منظر آکادمیک و در پاسخ به ضرورت درک شده، نحوه کارکرد سیستم ارزیابی عملکرد (PMS)، اثر سطوح پیچیدگی آن بر مزایای آن و اثر متغیرهای زمینه ای همچون عدم قطعیت محیطی و پویایی بر سازوکار مذکور، موردتوجه و واکاوی قرار می گیرد. در همین راستا در مقاله حاضر، دو کارکرد از PMS (کارکرد تعاملی و تشخیصی)، در 46 شرکت فعال در صنعت پتروشیمی طی سال 1401 مورد ارزیابی قرار می گیرد و نتایج با استفاده از معادلات ساختاری با حداقل مربعات جزئی و تحلیل چند گروهی (MGA ) آنالیز می گردد. یافته ها بیانگر رابطه مثبت معنادار کارکرد تعاملی و عدم وجود رابطه معنادار کارکرد تشخیصی PMS با مزایای آن است. همچنین سطوح پیچیدگی PMS، عدم قطعیت محیطی و پویایی بر رابطه بین کارکرد تعاملی و تشخیصی PMS با مزایای آن، اثر معناداری ندارد. این در حالی است که رابطه بین کارکرد تشخیصی و سطح پیچیدگی در حالت عدم قطعیت محیطی متصور بالا (پویایی بالا)، قوی تر از حالت عدم قطعیت محیطی متصور پایین (پویایی پایین) است. بعلاوه، رابطه بین مزایای PMS و عملکرد سازمانی در حالت پویایی پایین قوی تر از حالت پویایی بالا است؛ نتایج حاصل از تحلیل حساسیت مدل بیانگر پایداری نتایج بر اساس برآوردهای مختلف است.
بررسی نقش میانجیگری جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت با استفاده از رویکرد ایستا و پویا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در محیط تجاری امروزی، مسائل مربوط به مدیریت مالی، اعتماد و ارزش شرکت برای استحکام و پیشرفت هر سازمان حائز اهمیت بالایی می باشند. ازجمله عواملی که ممکن است بر این روابط تأثیر گذاشته و آن ها را تحت تأثیر قرار دهد، نقش میانجیگری جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به اجرا درآمده است.به منظور آزمون فرضیه های پژوهش 166 شرکت در فاصله زمانی سال های 1394 تا 1401 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و با استفاده از روش رگرسیون داده های تابلویی ایستا و پویا با کمک نرم افزار Eviews13 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد ارتباط مثبت و معناداری بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت وجود دارد. علاوه براین نتایج حاکی از این است که جریان نقد عملیاتی و پرخاشگری مالیاتی بر رابطه بین اعتماد بیش از حد مدیریت و ارزش شرکت نقش میانجیگری دارد.
ارائه چارچوبی برای شناسایی و ارزیابی معیارها و گزینه های فین تک همکار بانک ملت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای ارزیابی فین تک های همکار بانکی است. روش : تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی و از منظر روش شناسی، دارای ماهیت کمّی است. در این مطالعه از سه روش دلفی فازی، بهترین- بدترین فازی و مشابهت فازی استفاده شد. از روش دلفی فازی، برای غربال معیارهای پژوهش، از روش بهترین- بدترین فازی برای وزن دهی به معیارهای پژوهش و نهایتاً از تکنیک مشابهت فازی به منظور اولویت بندی فین تک های همکار بخش بانکی استفاده گردید. برای جمع آوری داده های پژوهش، ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. پرسشنامه های تحقیق عبارت بودند از: پرسشنامه غربال معیارها، پرسشنامه مقایسات زوجی و نهایتاً پرسشنامه اولویت سنجی. یافته ها: ابتدا از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان بانکی، 17 معیار ارزیابی فین تک های بانکی استخراج شد. در گام بعدی، این معیارها با دلفی فازی غربال شدند. پنج معیار دارای عدد دیفازی بالاتر از 7/0 بودند و برای ارزیابی فین تک ها انتخاب شدند. وزن این معیارها با تکنیک BWM فازی محاسبه شد. معیار قابلیت فین تک برای روابط راهبردی بلندمدت با بانک با وزن 35/0، بیشترین اهمیت نسبی را در میان معیارهای تحقیق داشت. نهایتاً سه فین تک همکار بانک ملت با توجه به معیارهای پژوهش و تکنیک مشابهت فازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. فین تک «ج» با امتیاز 82/0، بیشترین اولویت را برای همکاری با بانک ملت داشت. نتیجه گیری: بانک ها به جای نگاه منفی و رقابتی به فین تک ها می توانند به مشارکت راهبردی با آن ها بپردازند و با سرمایه گذاری روی آن ها، تحقیق و توسعه خود را بهبود داده و خدمات با نوآوری و کیفیت بیشتر را به مشتریان خود ارائه کنند. کلیدواژه ها: فناوری مالی، صنعت بانکداری، فین تک های بانکی، انتخاب
ارزش گذاری اوراق اختیار معامله بر اساس شبکۀ عصبی ماژولار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
904 - 939
حوزههای تخصصی:
هدف: پوشش ریسک ناشی از نوسان قیمت ها با استفاده از اوراق اختیارمعامله، به ارزش گذاری دقیق و مناسب برای اوراق اختیار معامله وابسته است. به همین دلیل، هدف از این پژوهش، ارزش گذاری اوراق اختیارمعامله در بورس اوراق بهادار تهران با شبکه های عصبی ماژولار و مقایسه عملکرد هر یک از این شبکه های عصبی ماژولار با معروف ترین مدل ارزش گذاری اوراق اختیارمعامله، یعنی مدل بلک، شولز و مرتون و مدل شبکه عصبی پرسپترون چندلایه است.
روش: برای این پژوهش، از داده های اختیارمعامله خرید که از ابتدای سال ۱۳۹۷ تا انتهای سال ۱۴۰۱، در بورس اوراق بهادار تهران معامله شده اند، استفاده شده است. در ابتدا پس از حذف داده های پرت، ۸۰ درصد داده ها، به عنوان داده های آموزش و ۲۰ درصد باقی مانده، به عنوان داده های آزمون در نظر گرفته شدند. برای امکان مقایسه بین نتایج به دست آمده از مدل های مختلف، در طول پژوهش این دو بخش از داده ها ثابت بودند. در این پژوهش با استفاده از معیارهای آماری MSPE، RMSPE و MAPE، قیمت نظری به دست آمده از هر مدل با قیمت های معامله شده در بورس اوراق بهادار تهران مقایسه شد. برای محاسبه خطای پیش بینی در مدل بلک، شولز و مرتون، ابتدا با استفاده از فرمول قیمت گذاری آن، قیمت تئوریک اوراق اختیار معامله به دست آمد؛ سپس قیمت های تئوریک به دست آمده از رابطه بلک، شولز و مرتون با قیمت های بازاری آن ها مقایسه شد. در مدل های شبکه عصبی نیز، ابتدا قیمت اوراق اختیار معامله با استفاده از پایتون و الگوریتم های یادگیری ماشین آن پیش بینی شد و در نهایت، قیمت پیش بینی شده توسط مدل ها و قیمت بازاری همان اختیار معامله مقایسه شد. در پایان، برای بررسی اختلاف معنادار هر مدل با سایر مدل ها، از آزمون مقایسه زوجی میانگین درصد خطاها استفاده شد.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که از منظر معیار RMSPE مدل شبکه های عصبی توسعه یافته با نوسان های ضمنی، در ارزش گذاری اوراق اختیارمعامله خرید در تمام موقعیت های پولی و دوره های زمانی نسبت به سایر مدل های بررسی شده، کمترین میزان خطا و بهترین عملکرد را داشته است؛ با این حال اندکی عملکرد مدل شبکه عصبی پرسپترون چندلایه توسعه یافته با نوسان های ضمنی، بهتر از حالت ماژولار آن بوده است. پس از آن، به ترتیب مدل شبکه های عصبی توسعه یافته با نوسان های تاریخی، مدل شبکه های عصبی با داده های مجزا، مدل بلک، شولز و مرتون و مدل شبکه عصبی ماژولار پیشنهادی گرادویویچ، گِنجای و کوکولج (۲۰۰۹) بیشترین دقت را داشته اند. از منظر معیار MAPE نیز، همچنان مدل های توسعه یافته با نوسان های ضمنی بهترین عملکرد را داشته اند؛ ولی در تمام مدل های شبکه عصبی، عملکرد شبکه عصبی پرسپترون چندلایه نسبت به حالت ماژولار بهتر بوده است.
نتیجه گیری: مدل های شبکه عصبی ماژولار، نسبت به مدل بلک، شولز و مرتون، می توانند عملکرد بهتری داشته باشند. نوسان های ضمنی می تواند سبب بهبود عملکرد شبکه های عصبی در ارزش گذاری اوراق اختیارمعامله شود. از طرفی از منظر معیار RMSPE در مدل های شبکه عصبی توسعه یافته با نوسان های تاریخی، شبکه عصبی ماژولار عملکرد بهتری نسبت به شبکه عصبی پرسپترون چندلایه خواهد داشت؛ ولی در مدل های شبکه عصبی توسعه یافته با نوسان های ضمنی، شبکه عصبی ماژولار نمی تواند عملکرد بهتری نسبت به شبکه عصبی پرسپترون چندلایه به ثبت برساند. به طور کلی شبکه های عصبی توسعه یافته با نوسان های ضمنی، چه در حالت ماژولار و چه در حالت پرسپترون چندلایه، در دوره های زمانی بلندمدت و همچنین در موقعیت های پولی ITM بهترین عملکرد را داشته اند.
تبیین نظریه ای برای الگوی مفهومی تردید حرفه ای حسابرسان: با رویکرد روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
145 - 164
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تبیین ت ردید حرفه ای از دیدگاه های مختلف ناشی از تعاملات اجتماعی و روابط بین حسابرس و صاحبکار در زمینه حسابرسی می پردازد. در این زمینه مواردی از جمله، آنچه که ت ردید ح رفه ای را شکل می دهد، چگونگی بکارگیری آن توسط حسابرسان مستقل، اینکه چگونه آن دیدگاه ها بین حسابرسان متفاوت می باشد، موانع و محرک های تردید حرفه ای کدامند؟ و پیامد های حاصل از بکارگیری تردید حرفه ای چیست؟ مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مدلی برای ت ردید ح رفه ای حسابرسان با توجه به حرفه ی حسابرسی در ای ران ارائ ه شد. روﯾﮑﺮد ﺑﺨﺶ ﮐﯿﻔﯽ، ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﻧﻈﺮﯾﻪ داده ﺑﻨﯿﺎد و اﺑﺰار ﮔﺮدآوری اﻃﻼﻋﺎت، ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺳﺎﺧﺖ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺣﺴﺎﺑﺪاران رﺳﻤﯽ اﯾﺮان، ﮐﻪ ﺑﺎ روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺑﺮﻓﯽ طی سال 1400 اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ، است. مهمترین دس تاورد این تحقیق را می توان دس تیابی به مدل پارادایمی از ت ردید ح رفه ای حسابرس دانست. همچنین م دل ت ردید ح رفه ای تبیین شده در سطوح و ابعاد مختلف بر اساس نظر خبرگان نیز مورد بررسی قرار و تأیید گرفت و در ﺑﺨﺶ ﮐﻤّﯽ تحقیق، ﺑﺮای برازش مدل، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪی محقق ساخته، ﻃﺮاﺣﯽ و بین ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن توزیع گردید و ﺑﺎ روش ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم اﻓﺰار لیزرل به تجزیه و تحلیل آن پرداخته شد و در نهایت، ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﺮﺣﻠﻪ کمی برازندگی مدل را تأیید نموند.
طراحی مدلی جهت پیش بینی ارزش گذاری معاملات بلوکی با تاکید بر شبکه عصبی مصنوعی GRU در صنایع فلزی خودرو و قطعه سازی و مواد و فرآورده های دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
249 - 274
حوزههای تخصصی:
پیش بینی ارزش گذاری معاملات بلوکی سبب می شود تا بازار بتواند به شیوه ای کارآمد کنترل بر شرکت ها را ارزیابی کند. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص های اثر گذار بر معاملات بلوکی در سه صنعت فعال در بورس اوراق بهادار تهران و میزان تاثیراین شاخص ها بر ارزش گداری معاملات بلوکی با بکارگیری آزمون Rmse بر روی داده هایTest موردمطالعه قرارگرفته است. با بهره گی ری از شبکه عصبی یادگیری عمیق، مدلGru روی صنایعی که تعداد جامعه اش در بورس زیاد است، (صنایع فلزات اساسی :فولاد، خودروو ساخت قطعات :خساپا، مواد ومحصولات دارویی دالبر) ازمجموعه شرکت های پذیرفت ه ش ده درس ازمان ب ورس اوراق بهادارتهران برای دوره زمانی 1390تا1400 استفاده شده است. مدیران صنایع شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با آگاهی از چگونگی تاثیر این مدل بر ارزش گذاری معاملات بلوکی می توانند روند تغییرات قیمت سهام بلوکی را کنترل نموده ریسک سرمایه گذاری در شرکت و در نهایت ریسک تأمین مالی را برای شرکت پایین آورند. درسطح تفکیکی صنایع، نتایج تاثیر شاخص های مالی بر ارزش گداری معاملات بلوکی درهرصنعت باصنایع دیگر متفاوت است ک ه بیانگر استقلال صنایع از یکدیگر است.در مدل ارائه شده با اندازه گیری ارزش گذاری معاملات بلوکی به مدیران صنایع در بورس و استفاده کنندگان صاحبان سهام و سهامداران معاملات بلوکی در ارزیابی بهتر قیمت گذاری کمک می کند.
بررسی ارتباط بین بی توجهی سرمایه گذاران نهادی، کیفیت اقلام تعهدی و محافظه کاری مشروط(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین بی توجهی سرمایه گذاری نهادی، کیفیت اقلام تعهدی محافظه کاری مشروط می باشد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع همبستگی است. داده های استفاده شده از نوع تاریخی و پس رویدادی است و جهت آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز نسخه 10 استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، 438 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از 1390 تا 1399 است که طی این بازه زمانی عضویت خود را در بورس اوراق بهادار حفظ کرده اند، که با اعمال روش حذف نظام مند تعداد جامعه پژوهش به 132 شرکت (1320 سال – شرکت) تقلیل یافت.
یافته ها: یافته های پژوهش گویای این است که بین بی توجهی سرمایه گذاران نهادی و محافظه کاری مشروط رابطه منفی معنادار و بین انحراف توجه سهامداران نهادی و بخش بی کیفیت اقلام تعهدی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین رابطه بین انحراف توجه سهامداران نهادی و بخش بی کیفیت اقلام تعهدی (اقلام تعهدی اختیاری) گویای این است که در صورت کم توجهی سهامداران نهادی میزان اقلام تعهد اختیاری (اقلام تعهدی غیر عادی) افزایش یافته و در نتیجه کیفیت سود کاهش می یابد.
دانش افزایی: در صورت بی توجهی سهامداران نهادی و کاهش نقش نظارتی آنان، اقلام تعهدی غیرنرمال (بخش بی کیفیت اقلام تعهدی) افزایش می یابد و در نتیجه کیفیت سود کاهش می یابد. در صورتی که سهامداران نهادی از جایگاه نظارتی خود به خوبی استفاده کنند، قادر هستند از ارائه سود دستکاری شده و غیرصادقانه ممانعت نمایند.
پایداری کسب وک ار: دیدگاهی تئوریکی و یکپارچه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مروری بر دیدگاه های تئوریک و یکپارچه پیرامون پایداری کسب وکار است.
روش: این پژوهش از نوع پژوهش های نظری- تحلیلی بوده و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است.
یافته ها: ابعاد عملکرد پایداری و ریسک مربوطه، چارچوب نظری پایداری، و استانداردهای پایداری عملیاتی، عملکرد و گزارش دهی ارائه شده در این پژوهش می تواند برای شرکت های جهانی و مدیریت آنها، سیاست گذاران و تنظیم کنندگان، سرمایه گذاران، مربیان و پژوهشگران مفید باشد. همه نظریه ها (ازجمله کارگزار/سهام دار، ذینفع، علامت دهی، نهادی، مشروعیت و نظارت) روی اقدامات کلیدی عملکرد پایداری مانند بهره وری عملیاتی، رضایت مشتری، مدیریت استعداد و نوآوری تمرکز می کنند و باید از عوامل داخلی استراتژی، مشخصات ریسک، نقاط قوت و ضعف، و فرهنگ سازمانی و نیز عوامل خارجی ازجمله شهرت، فناوری، جهانی شدن و بهره برداری از منابع طبیعی نیز استفاده نمایند. این نظریه ها و استانداردها به توضیح راهبردها و شیوه های مدیریت در ایجاد کارایی پایداری مالی برای ایجاد ارزش سهام و دستیابی به عملکرد پایداری اقتصادی غیر انتفاعی در حفاظت از منافع همه سهام داران کمک می کند.
نتیجه گیری: این پژوهش تئوری ها، استانداردها، ارزیابی ریسک، گزارش دهی و بهترین شیوه های پایداری کسب وکار را شامل اقدامات حاکمیت شرکتی و اصلاحات برای کاهش تقارن اطلاعات بین مدیریت و تمام سهام داران و ایجاد ارزش ذینفعان مورد بررسی قرار داد. هدف ایجاد ارزش ذینفعان در پایداری کسب وکار ایجاد فرصت های تحقیقاتی برای بررسی عدم تقارن اطلاعات بین مدیریت و ذینفعان و حتی بین سهام داران می باشد.
تأثیر اعتبارات دولتی قانون استفاده متوازن از امکانات بر نابرابری درآمد در استان های ایران
حوزههای تخصصی:
کاهش نابرابری بین مناطق و دهک های درآمدی از مباحث مهم در ادبیات اقتصاد منطقه ای می باشد که طی دهه های اخیر عوامل مؤثر بر آن مورد مطالعات در کشورهای مختلف قرارگرفته است و نقش سیاست های دولتی در کاهش نابرابری بین دهک های درآمدی مطرح شده است. در سال 1393 با تصویب قانون استفاده متوازن از امکانات کشور، گام هایی در جهت ایجاد تعادل و توازن منطقه ای در کشور برداشته شده است. در این مقاله تأثیر اعتبارات دولتی قانون اعتبارات متوازن بر نابرابری درامد در استان های مختلف ایران با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته در 31 استان طی 7 سال و 217 مشاهده موردبررسی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد به ازای یک درصد افزایش در اعتبارات متوازن نابرابری درآمدی به اندازه 0.013 درصد در استان ها کاهش می یابد. اثربخشی بهره وری نیروی کاربر کاهش نابرابری نیز محسوس می باشد به نحوی که به ازای یک درصد افزایش در بهره وری نیروی کار نابرابری درآمدی به اندازه 0.04 درصد در استان ها کاهش می یابد. برمبنای نظریه منحنی کوزنتس افزایش تولید ناخالص داخلی در مرحله اول باعث افزایش نابرابری و در مرحله بعدی با افزایش تولید ناخالص داخلی در استان ها برابری افزایش می یابد. سیاست های تورمی در استان های ایران باعث تشدید نابرابری در استان های می شود بنابراین سیاست گذاران منطقه ای جهت کاهش نابرابری در استان های کشور می بایست انضباط مالی و پولی جهت کنترل تورم به همراه افزایش اعتبارات قانون استفاده متوازن را در دستور کار خود قرار دهند.
بررسی و مقایسه شاخص های ARMS و BSI در اندازه گیری احساسات سرمایه گذاران با هدف پیش بینی روند قیمت سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
124 - 144
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این پژوهش، شاخص های احساسات سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران، اندازه گیری و میزان موفقیت آنها در پیش بینی آینده بازار سهام ارزیابی شده است. در این راستا و بر اساس محاسبات انجام شده، روند قیمتی شرکت ها و جریان کلی بازار در دوره های آتی نیز پیش بینی و شاخص مناسب معرفی شده است.روش: برای اندازه گیری احساسات سرمایه گذاران از روابط مربوط به دو شاخص ARMS و BSI استفاده و احساسات برای دوره های یک، سه و شش ماهه در بازه زمانی 1398 تا 1402 محاسبه شده است. برای ارزیابی میزان موفقیت این شاخص ها نیز از پس آزمون استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان داد درصد موفقیت شاخص های اندازه گیری احساسات ARMS و BSI در پیش بینی روند قیمتی سهام در بازه شش ماهه، بیشتر از بازه های سه ماهه و ماهانه است. شاخص BSI نشان می دهد سرمایه گذاران حقوقی نسبت به سرمایه گذاران حقیقی پیش بینی مناسب تری از بازار ارائه می کنند. نتایج کلی پس آزمون شاخص احساسات سرمایه گذاران نیز نشان می دهد شاخص ARMS نسبت به BSI پیش بینی مناسب تری از روند قیمتی سهام ارائه می کند؛ بنابراین شاخص اندازه گیری احساسات ARMS در دوره های شش ماهه نماینده اندازه گیری احساسات سرمایه گذاران درخصوص سهام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران معرفی می شود.نوآوری: نوآوری این پژوهش نسبت به پژوهش های گذشته، بررسی پس آزمون شاخص اندازه گیری احساسات سرمایه گذاران در بازار سهام، ارائه شاخص بهینه و پیشنهاد دوره زمانی مناسب در راستای افزایش قدرت پیش بینی آن است.
اندازه گیری عملکرد شرکت ها در شرایط درماندگی مالی و عدم درماندگی مالی با تأکید بر رابطه بازده سهام و جریان های نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
59 - 78
حوزههای تخصصی:
توانایی شرکت در ایجاد جریان وجوه نقد، در ارزش سهام و بازده آن منعکس می شود، لذا پیش بینی جریان وجوه نقد شرکت ها به سرمایه گذاران کمک می نماید تا بازده سهام آن را پیش بینی نمایند. هدف پژوهش، ارائه الگویی جهت ارزیابی عملکرد شرکت ها باتوجه به رابطه جریان های نقدی با بازده سهام در شرایط درماندگی و عدم درماندگی مالی می باشد. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که ۱۹۷ شرکت در دوره زمانی ۱۴۰۰-۱۳۹۱ به عنوان نمونه انتخاب و برای انجام تحلیل های آماری از روش رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. یافته های آماری نشان می دهد که متغیر مستقل وجه نقد اثر مستقیمی بر متغیر وابسته بازده سهام در شرکت های درمانده ندارد، ولی در شرکت های غیر درمانده معنادار می باشد. درشرکت های درمانده متغیرهای مستقل (جریان های نقد: عملیاتی، آزاد، حقوق صاحبان سهام و سرمایه ای) و کنترلی (اندازه شرکت، اهرم مالی، کیوتو بین) با بازده سهام رابطه معنادار ندارد. ولی در شرکت های غیر درمانده بازده سهام رابطه معنادار و معکوس با جریان نقد آزاد و رابطه معناداری با سایر متغیرهای مستقل ندارد. پس از طریق رابطه بازده سهام و جریان نقد آزاد می توانیم به ارزیابی شرکت ها در شرایط عدم درماندگی مالی بپردازیم. علاوه بر این، برای تشخیص شرکت های درمانده و سالم از مدل کردستانی و تاتلی که مدل های استخراج شده از آن، بهترین متغیرهای توضیحی در روش تحلیل ممیزی و لوجیت، در سطح دقت ۹۳ % بوده که در ایران کاربرد بیشتری دارد، بهره برده شده است که حاکی از عدم وجود رابطه معنادار بین وجه نقد و بازده سهام در شرکت های درمانده می باشد.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر هزینه های تحقیق و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
103 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر هزینه های تحقیق و توسعه است. به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی ده ساله بین سال های 1391 الی 1400 برای 80 شرکت استخراج و از نرم افزار آماری ایویوز 8 استفاده گردید. پژوهش حاضر از بعد نتیجه، یک پژوهش کاربردی است. پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر هزینه های تحقیق و توسعه تأثیر مثبت و معناداری دارد. یافته های این مطالعه، نظریه مربوط به خودشیفتگی مدیرعامل را غنی تر نموده و آن را گسترش می دهد. همچنین پیامدهای عملی مهمی برای تصمیمات سرمایه گذاری تحقیق و توسعه و انتخاب مدیران در شرکت ها دارد.
تأثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود و عملکرد مالی شرکت ها طی دوران همه گیری کووید-19(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
26 - 53
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، ویروس کووید-19 پیامدهای چشمگیر و قابل توجهی را بر حوزه های مختلف از جمله بازارهای سرمایه و اقتصاد جهانی وارد کرده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر رابطه بین مدیریت سود با عملکرد مالی شرکت ها طی دوران همه گیری کووید-19 است. روش شناسی: به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، تعداد 106 شرکت از جامعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1390 تا 1400 غربال شدند و طبق مدل های رگرسیون چندگانه و با استفاده از داده های ترکیبی مبتنی بر مشاهده های سال-شرکت آزمون شدند.
تبیین الگوی رفتاری تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار سرمایه ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل مالیه رفتاری سرمایه گذاران یکی از مباحث نو پای رشته مدیریت مالی محسوب می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین الگو و درنهایت رتبه بندی مؤلفه های رفتاری تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار سرمایه کشور است. روش پژوهش کیفی و از طریق مصاحبه با 18 نفر از خبرگان حرفه و دانشگاه در سال 1402 صورت گرفته است. با توجه به نتایج پژوهش الگوی رفتاری تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازار سرمایه کشور شامل، هشت مؤلفه تمایل به اندازه گیری ریسک ، مؤلفه تمایل به نگهداری و محافظت از سرمایه، تمایل به جستجوی اطلاعات، مؤلفه تمایل به تصمیم گیری سریع، مؤلفه تمایل به رفتار اقتصادی، مؤلفه تمایل به تفکر گروهی، مؤلفه تمایل به تغییر و مؤلفه تمایل به اعتمادبه نفس می باشد. همچنین، 31 شاخص احصا گردید. بر اساس نتایج آزمون فریدمن، مؤلفه تمایل به اندازه گیری ریسک در رتبه اول، مؤلفه تمایل به نگهداری و محافظت از سرمایه در رتبه دوم، تمایل به جستجوی اطلاعات در رتبه سوم، مؤلفه تمایل به تصمیم گیری سریع در رتبه چهارم، مؤلفه تمایل به رفتار اقتصادی در رتبه پنجم، مؤلفه تمایل به تفکر گروهی در رتبه ششم، مؤلفه تمایل به تغییر در رتبه هفتم و مؤلفه تمایل به اعتمادبه نفس در رتبه هشتم قرار گرفت.
The Effect of Cost Stickiness on Financial Reporting Quality: The Moderating Role of Financial Constraints(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
1-13
حوزههای تخصصی:
Objectives: This study examines the impact of cost stickiness on financial reporting quality, considering the moderating role of financial constraints. By investigating this relationship, the research aims to highlight how financial constraints can exacerbate the adverse effects of cost stickiness on financial reporting quality. Methodology/Design/Approach: The study employs a causal-correlational research design. The statistical population consists of firms listed on the Tehran Stock Exchange, from which 131 companies were selected using the systematic elimination sampling method. The study covers the period from 2014 to 2023. Financial reporting quality was measured using the modified Jones model, cost stickiness was assessed based on operating costs, and financial constraints were evaluated using the Kaplan and Zingales model. The research hypotheses were tested using multivariate regression analysis. Findings: The results indicate that cost stickiness negatively affects financial reporting quality. While financial constraints alone do not significantly impact financial reporting quality, their interaction with cost stickiness intensifies the negative effect. In other words, financial constraints amplify the adverse relationship between cost stickiness and financial reporting quality. Innovation: This study contributes to the literature by providing empirical evidence on the interplay between cost stickiness, financial constraints, and financial reporting quality in an emerging market context. The findings offer valuable insights for firms seeking to enhance financial reporting transparency by managing cost behavior and financial constraints effectively.
ارائه مدلی برای تأثیر حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت بر نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
161 - 188
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی، نظام راهبری بنگاه (حاکمیت شرکتی) است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر گروه های ذینفع است.در این پژوهش مدل جدیدی جهت تبیین رابطه میان حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت با نوآوری ارائه شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه یک مدل نظام مند در نوآوری جهت تبیین رابطه میان معیارهای حاکمیت شرکتی، ساختار مالکیت و ویژگی های شرکتی با استفاده از مدل دلفی بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش تحلیلی پیمایشی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری مورد مطالعه شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1397 انتخاب شده است. برای انتخاب نمونه پژوهش با استفاده از روش غربال گری (حذفی) تعداد 104 شرکت انتخاب گردید، که متغیرهای حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است و با استفاده از داده های ترکیبی کیفی و کمی، رگرسیون چند متغیره، نرم افزارspss نسخه 20 و ایویوز 7 رابطه آن ها با نوآوری شرکت به عنوان متغیر وابسته بررسی شده است. نتایج نشان می دهد در بین متغیرهای حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت، تمرکز مالکیت، مالکیت دولتی و مالکیت نهادی باعث کاهش نوآوری می شود، ولی متغیرهای نسبت اعضای غیرموظف و پاداش هیأت مدیره باعث بهبود وضعیت نوآوری در شرکت های بورسی می شوند. طبق این مدل سایر متغیرهای حاکمیت شرکتی تأثیر معنی داری بر نوآوری نداشته اند.
مدلسازی پیش بینی سرایت مالی مبتنی بر ریسک همپوشانی سبد سهام ناشی از ایجاد شوک در گروه های صنعتی بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
99 - 114
حوزههای تخصصی:
یکی از کانال های شکل گیری سرایت مالی، ریسک نگهداری دارایی های مشترک یا ریسک سبد همپوشان است. با توجه به اینکه سرایت مالی ناشی از این ریسک می تواند به یک نهاد سرمایه گذاری زیان زیادی وارد سازد و کل بازارسهام و حتی اقتصاد را دچار بحران کند؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش ارائه مدلی برای پیش بینی سرایت مالی مبتنی بر ریسک همپوشانی سبد سهام ناشی از شوک در گروه های صنعتی است. این پژوهش از نوع پیمایشی تحلیلی است که با استفاده از روش آماری تحلیل تشخیصی انجام شده است. در این راستا، بر اساس داده های مربوط به سبد سهام نهادهای سرمایه گذار در بورس اوراق بهادار تهران مدل تشخیصی چند متغیره مبتنی بر شوک در گروه های صنعتی ارائه شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که متغییرهای مستقل؛ «مبلغ سرمایه گذاری شده در گروه صنعتی» و «تنوع سرمایه گذاران در گروه صنعتی» به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده سرایت مالی مبتنی بر ریسک همپوشانی سبد سهام ناشی از ایجاد شوک در گروه صنعتی تایید شده است. بخش های نظارتی می توانند با استفاده از مدل ارائه شده در این پژوهش گروه های صنعتی که ریسک همپوشانی سبد بالایی دارند را شناسایی کنند و با اتخاذ تدابیر مناسب ثبات سیستم مالی را حفظ نمایند.
تقویت مدیریت دانش و تقلیل هزینه حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷
۱۶۹-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
مدیریت دانش در حسابرسی باعث افزایش کارایی و اثربخشی حسابرسی می شود؛ زیرا می تواند زمان لازم برای دریافت و بررسی اطلاعات مشتری را برای حسابرس کاهش دهد و در نتیجه باعث تقلیل هزینه حسابرسی شود. با همین استدلال هدف اصلی پژوهشگران، بررسی ارتباط بین تقویت مدیریت دانش و تقلیل هزینه حسابرسی است. قلمرو زمانی تحقیق از ابتدای سال 1395 تا انتهای سال 1401 می باشد. تعداد 130 شرکت برای این پژوهش انتخاب شدند. سپس تجزیه و تحلیل نهایی مدل رگرسیونی چندگانه و با کمک از نرم افزار استاتا نسخه 16 انجام گردید. در این پژوهش تعداد910 داده (سال-شرکت) بر اساس روش پانل دیتا- ثابت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدیریت دانش در حسابرسی با حق الزحمه حسابرسی رابطه معنادار و معکوس دارد. علاوه بر این یافته های اضافی نشان داد، متغیر کنترلی اندازه شرکت رابطه مستقیم و معناداری با متغیر وابسته دارد. علاوه بر این نشان داد متغیرهای مستقل و کنترلی موجود در مدل توانسته اند 57 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح دهند.
ایده های برتر در صندوق های سرمایه گذاری مشترک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
595 - 613
حوزههای تخصصی:
هدف: بخشی از معاملات انجام شده در صندوق های سرمایه گذاری مشترک که با انگیزه سودآوری بیشتر از شاخص و بر مبنای تحلیل های کارشناسانه صورت می گیرد، ایده های برتر نامیده می شود. بر مبنای ادبیات مربوطه، در این پژوهش، به منظور شناسایی ایده های برتر، از چهار معیار مختلف استفاده می شود. پژوهش حاضر با مقایسه عملکرد ایده های برتر شناسایی شده با معیارهای فوق، مناسب ترین معیار را به منظور شناسایی ایده های برتر معرفی می کند و نشان می دهد که ایده های برتر به نسبت سایر سهام موجود در صندوق های سرمایه گذاری مشترک، بازدهی بیشتری ایجاد می کنند.روش: بر اساس ادبیات مربوطه، در این پژوهش از چهار معیار مختلف برای شناسایی ایده های برتر استفاده می شود. معیارهای مذکور عبارت اند از: «معاملات مشترک تحت مدیریت واحد»، «بیشترین انحراف وزنی»، «خرد جمعی» و «معاملات نوآورانه». معیار معاملات مشترک تحت مدیریت واحد که توسط پومورسکی (۲۰۰۹) مورد مطالعه قرار گرفت، شامل معاملاتی بوده است که در دوره زمانی یکسان توسط صندوق هایی که تحت مدیریت شرکتی واحد هستند، اجرا می شوند. معیار بیشترین انحراف وزنی که توسط آنتوان و همکاران (۲۰۲۱) به کار برده شده، شامل سهامی است که در پرتفوی هر صندوق، در مقایسه با پرتفوی هم وزن بازار، بیشترین انحراف وزنی را دارد. معیار خرد جمعی که توسط جیانگ و همکاران (۲۰۱۴) معرفی شده، عبارت است از میانگین انحراف وزنی هر سهم از پرتفوی هم وزن بازار، در میان تمامی صندوق ها که به عنوان معیاری از خرد جمعی مدیران صندوق ها در نظر گرفته می شود. معاملات نوآورانه که توسط لانتوشنکو (۲۰۰۹) ذکر شده، عبارت است از معاملات کاملاً جدید هر صندوق، به نحوی که صندوق سابقه انجام معامله مذکور را نداشته باشد. برای محاسبه عملکرد ایده های برتر، پرتفویی واحد از آن ها تشکیل می شود. ایده های برتر وارد پرتفوی مذکور شده و پس از یک ماه خارج می شوند. در نهایت عملکرد این پرتفو با استفاده از آلفای محاسبه شده در مدل های CAPM، فاما فرنچ و کارهارت بررسی می شود.یافته ها: با مقایسه عملکرد پرتفوی ایجاد شده بر اساس معیارهای ذکر شده، معاملات مشترک انجام شده توسط صندوق هایی که تحت مدیریت شرکتی واحد قرار دارند، به عنوان مناسب ترین معیار برای احصای ایده های برتر معرفی می شوند. همچنین، نتایج نشان می دهد که پرتفوی متشکل از ایده های برتر آلفایی، معادل ۴ تا 1/5 درصد با آماره T معادل 641/2 تا 329/5 ایجاد می کند. می کند. در ادامه نیز نشان داده شد که این بازدهی، از رفتار جمعی صندوق ها نشئت نمی گیرد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد که ایده های برتر شناسایی شده توسط معیار معاملات مشترک تحت مدیریت واحد، از جنبه سه مدل CAPM، فاما فرنچ و کارهارت، از منظر اقتصادی و آماری عملکردی قابل قبول دارند؛ زیرا می توان گفت این معیار مستقل از عامل های ارزش بازار (HML)، اندازه سهم (SMB) و مومنتوم (UMD) توانایی شناسایی معاملاتی با بازدهی بالاتر از شاخص را دارد. به طور خاص، معاملات مشترک انجام شده در صندوق های تحت مدیریت واحد، مناسب ترین معیار جهت شناسایی ایده های برتر در صندوق های سرمایه گذاری مشترک ایران هستند.