فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
215 - 238
حوزههای تخصصی:
انگیزه کارکنان و مدیران بخش عمومی با انگیزه همتایان خود در بخش خصوصی متفاوت است. شناسایی مؤلفههای انگیزه خدمت عمومی در شهرداری قم بهعنوان سازمانی که بیش از 50 درصد از بودجه سالانه خود را از محل منابع غیردولتی تأمین میکند، علاوهبر ایجاد ادبیات نظری بومی، به ایجاد خدمترسانی بهتر به شهروندان منجر میشود. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه و برای تجزیهوتحلیل آن از تکنیک تحلیل مضمونی استفاده شد. دراینراستا، با 13 نفر از مدیران و کارکنان شهرداری قم به روش نیمهساختاریافته مصاحبه شد و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و مضامین فراگیر تجزیهوتحلیل شد. این تجزیهوتحلیل به شکلگیری 44 کد توصیفی، هشت کد تفسیری و چهار مضمون فراگیر، منجر شد. نتایج نشان داد که اعتقادات و مذهب، عدمتعلق به مادیات، احساسات درونی، ویژگیهای فردی، شایستهسالاری و عدالت، ویژگیهای شغل، توجه به منافع عمومی و بهبود جایگاه اجتماعی، باعث شکلگیری (ایجاد) انگیزه خدمت عمومی میشود.
تأثیر مضمون های فرهنگ اخلاق مداری بر بی طرفی حسابرس: تحلیلی بر ادراک رهبری تحول گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
635 - 659
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مضمون های فرهنگ اخلاق مداری بر بی طرفی حسابرس با توجه به نقش تعدیل کننده رهبری تحول گرای شرکای حسابرس صورت گرفت. این پژوهش از نوع کاربردی و به صورت توصیفی همبستگی است و در بازه زمانی شش ماه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل ۲۱۱ نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی بخش خصوصی بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن تأیید و به منظور تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج نشان داد فرهنگ اخلاقی در مؤسسات حسابرسی بر رفتار بی طرفانه حسابرس با شدت ۷۶/۴ تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، مشخص شد رهبری تحول گرای شریک حسابرس به منزله متغیر تعدیل کننده با شدت ۳۷/۴ تأثیر مثبت فرهنگ اخلاق مداری بر رفتار بی طرفانه حسابرس را در جهت مثبت تقویت می کند.
طراحی الگوی فرهنگ شهروندی اسلامی –ایرانی مبتنی بر روش فراترکیب و راهکارهایی برای توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
351 - 377
حوزههای تخصصی:
با ورود به هزاره سوم، فرهنگ شهروندی به منزله مقوله ای نوین و پرمناقشه بین صاحب نظران جامعه شناسی و دیگر حوزه های وابسته پدیدار شد. ازین رو، در سالیان اخیر اندیشمندان الگوهای متعددی از فرهنگ شهروندی برای جامعه مدنی غرب ارائه داده اند که این مدل ها با مبانی اسلامی ایرانی جامعه ایران سازگاری چندانی ندارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی فرهنگ شهروندی مبتنی بر مبانی اسلامی ایرانی و بر مبنای مطالعه ای توصیفی اکتشافی با رویکردی توسعه ای کاربردی انجام شد. جامعه آماری پژوهش برای سنجش اعتبار محتوایی مدل شامل خبرگان و متخصصان فعال در حوزه فرهنگ و حقوق شهروندی در کشور بود. نمونه آماری به روش هدفمند قضاوتی به تعداد 15 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل مطالعات عمیق کتابخانه ای و پرسشنامه خبرگانی بود. در نهایت، در این پژوهش، مبتنی بر روش هفت مرحله ای فراترکیب، الگوی فرهنگ شهروندی بر اساس مبانی اسلامی ایرانی ارائه شد که شامل سه بُعد حقوقی و وظیفه ای و ارزشی شهروندی و سیزده مؤلفه اصلی است. همچنین، در پایان، راهکارهای توسعه و ارتقای فرهنگ شهروندی اسلامی ایرانی ارائه شده است.
ارائه مدل تغییر فرهنگ سازمانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل تغییر فرهنگ سازمانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران و کارکنان این وزارتخانه در 28 استان کشور به تعداد 8000 نفر می باشد. روش تحقیق، آمیخته و در دو مرحله کیفی و کمی است. تعداد نمونه در مرحله کیفی220 و در مرحله کمی 3210 نفر می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و ابزار اندازه گیری مصاحبه و پرسشنامه می باشد. روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوایی و پایایی آن براساس ضریب آلفای کرونباخ با عدد 976/0 مورد تایید قرار گرفت. در روش تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون نرمالیته، آزمونt مستقل و تحلیل واریانس و معادلات ساختاری استفاده گردید و نتایج نشان داد تغییر فرهنگ سازمانی در دو بعد شغلی و رفتاری و ده مولفه مورد تایید می باشد که مهمترین مولفه ها؛ مسئولیت پذیری اداری با بار عاملی (88/0)، نحوه انجام مطلوب وظایف (87/0) در بعد شغلی، و برخورداری از ارزش های اسلامی با بار عاملی (90/0)، رعایت اخلاق اداری (88/0) و رویه حفظ بیت المال (82/0) در بعد رفتاری (اخلاقی) مورد تأیید می باشد.
جرأت ورزی مدیر و انحراف خلاق: تبیین نقش میانجی شبکه سازی سیاسی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
85 - 104
حوزههای تخصصی:
کثرت قوانین دستوپاگیر و بعضاً متعارض و وجود سازمانهای نظارتی متعدد موجب شده است که مدیران سازمانها صرفاً به مجریان قوانین ابلاغی تبدیل شده و هرگونه ابتکار و نوآوری درراستای منافع سازمان و فراهنجارهای اجتماعی از آنها سلب شود. بااینحال، جرئتورزی مدیر و توان وی در ایجاد شبکههای سیاسی میتواند به دورزدن مقررات محدودکننده درراستای منافع سازمان و خروج خلاقانه از بنبست قوانین کمککننده باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر جرئتورزی مدیر بر انجام رفتارهای انحرافی خلاقانه در سازمان باتوجهبه نقش میانجی شبکهسازی سیاسی در دانشگاههای دولتی ایران است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و براساس روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را معاونین و مدیران امور مالی دانشگاههای دولتی ایران به تعداد 425 نفر تشکیل میدهند که باتوجهبه جدول مورگان تعداد 202 نفر از آنها بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامههای آمیز و فلین (2007)، گالپرین (2002) و ژین و پیرس (1996) بهترتیب برای سنجش جرئتورزی مدیر، انحراف خلاق و شبکهسازی سیاسی استفاده شده است. برای تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش، از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرمافزار pls استفاده شد. یافتههای پژوهش نشاندهنده آن است که جرئتورزی مدیر هم بر رفتارهای انحرافی خلاقانه و هم بر شبکهسازی سیاسی افراد در محل کار تأثیر مثبت و معنیداری دارد. همچنین متغیر شبکهسازی سیاسی رابطه میان جرئتورزی مدیر و انحراف خلاق را درجهت افزایشی تقویت میکند.
Designing and Explaining the Model of Improvement of Integrity in the Customs of the Islamic Republic of Iran (Based on Grounded Theory Method)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
231 - 261
حوزههای تخصصی:
The World Customs Organization has issued a number of statements about the provision of strategies to improve the integrity of the world's customs, the most important of which is the "Revised Arusha Declaration". Since the adopters of Arusha Declaration emphasized that the components mentioned in this declaration should be considered according to the conditions of each country and its degree of economic development, this study sought to provide a model for improving the integrity of the Islamic Republic of Iran Customs on the basis of the Arusha Declaration.In order to achieve this model, the Grounded Theory method was used, and the researcher has obtained the required data from the relevant documents (60 items including book, article, research, dissertation) as well as semi-structured interviews from the experts of executive of the customs that have been up to the saturated theoretical (12 people) who have been selected according to the concept of knowledge and purposefully, and after coding and identifying the categories, the model has been presented. Additionally, for model validation, researcher's sensitivity criteria, methodology coherence, sample fit, repetition of a finding, and use of informed feedback were used. The results show that by focusing on three categories of transparency, accountability and regulatory framework and improving the automation, human resource management, relationship with private sector, audit and investigation, organizational risk management, employee efficiency, transparency in codes of conduct, leadership commitment, and promotion of customs procedures can achieve organizational efficiency and improvement of integrity.
شناسایی و اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره اول متوسطه (مورد مطالعه: معلمان دوره اول متوسطه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۶
124-141
حوزههای تخصصی:
آنچه از بررسی آموزش رسمی و غیررسمی مسلم است تفاوت فاحش سهم این دو نوع یادگیری است. به طوری که تحقیقات مختلف نشان می دهند بیشترین سهم یادگیری معلمان از طریق روش های آموزش غیررسمی حاصل می شود. لذا، هدف از انجام دادن این پژوهش شناسایی و اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره اول متوسطه است. به این منظور، با به کارگیری رویکرد روایتی و ابزار مصاحبه های واقعه محور، تجربه های ده نفر از معلمان شایسته دوره اول متوسطه در ارتباط با روش های یادگیری غیررسمی آنان شناسایی شده است . پس از کدگذاری سه مرحله ای، در مجموع هفت مقوله و 15 روش یادگیری برای معلمان دوره متوسطه شناسایی شد. به منظور اولویت بندی روش های یادگیری غیررسمی معلمان دوره متوسطه 356 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شده است. نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد روش های یادگیری تعامل با معلمان با تجربه و توانمند، یادگیری از طریق تعامل و گفت وگو با دوستان تخصصی خارج از مدرسه و منطقه، یادگیری از طریق طرح مسائل و مشکلات کاری در حلقه های علمی، یادگیری از طریق انجام تحقیق شخصی در خصوص مشکل پیش آمده در کلاس چهار روش یادگیری با اولویت بالاتر در بین معلمان دوره متوسطه است.
رابطه بین استقلال در کار با اشتیاق و اعتیاد به کار با نقش میانجی انگیزه شغلی خودمختاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
23 - 47
حوزههای تخصصی:
این تحقیق باهدف بررسی رابطه بین استقلال در کار با اشتیاق و اعتیاد به کار با نقش میانجی انگیزه شغلی خودمختاری در شرکت مهندسان مشاور طرح گارنو انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان شرکت مهندسان مشاور طرح گارنو به تعداد 200 نفر است. که بر اساس جدول مورگان 127 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شده اند .تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS23 و AMOS انجام گرفته و از آماره های توصیفی و استنباطی مثل میانگین، انحراف معیار، ضریب رگرسیون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مدل معدلات ساختاری نشان می دهد که شاخص های برازندگی مدل تحقیق در حد قابل قبول می باشد و ضرایب رگرسیونی مدل نشان می دهد که متغیرهای ذکر شده بخوبی رابطه بین استقلال در کار با اشتیاق و اعتیاد به کار با نقش میانجی انگیزه شغلی خودمختاری در شرکت مهندسان مشاور طرح گارنو را تبیین می کند. بنابراین بین استقلال در کار با اشتیاق و اعتیاد به کار با نقش میانجی انگیزه شغلی خودمختاری در شرکت مهندسان مشاور طرح گارنو رابطه معناداری وجود دارد.
معماری فرایند مدیریت استراتژیک استعداد کارکنان در سازمان های دولتی ، کاربست رویکرد دلفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
102 - 120
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر زیرساخت های تکنولوژیکی و اقتصادی تنها مزیت رقابتی سازمان ها به شمار نمی روند. دارا بودن افراد با استعداد می تواند زمینه توسعه و رشد پایدار سازمان ها را تضمین نماید. نقش مدیریت استراتژیک استعداد در سازمان های دولتی در رشد مهارت های شغلی کارکنان امری حیاتی و ضروری به شمار می رود و بدون وجود مدیریت استعداد اثربخش در سازمان ، ما شاهد اتلاف منابع سازمانی خواهیم بود. سازمان دولتی به دلیل نداشتن فرایند مشخص و مبتنی بر رقابت عموما از لحاظ مدیریت استعداد در سطج بسیار پایینی قرار دارند. همین امر طراحی مدلی که به بررسی عوامل موثر بر مدیریت استعداد کارکنان را مورد بررسی قرار دهد از اهمیت به سزایی برخوردار است. جهت حصول به این امر این تحقیق به بررسی مدیریت استعداد کارکنان در سازمان های دولتی ایران پرداخته است. روش انجام پژوهش به روش کیفی و روش دلفی صورت گرفته است پژوهش حاضر، همانند هر تحقیق دیگر، مرور ادبیات موضوع مرتبط، به صورت کتابخانه ای بوده و همچنین مدیریت استعداد کارکنان در راستای طبقه بندی و ارائه ساختار بر اساس تحق یقات گذشته انجام شده است. برای بررسی و پاسخ به سوال پژوهش، به مصاحبه با مجم وعه خبرگان پرداخته می شود. بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی، انتخاب خواهند شد. شاخص کفایت تعداد مصاحبه ها، اشباع نظری است که بر اساس آن، پژوهشگر بدین نتیجه برسد که مصاحبه های بیشتر، اطلاعات بیشتری به اندوخته های فعلی مصاحبه ها اضافه نخواهد کرد و در نهایت مدل کیفی نهایی براساس عوامل علی، راهبردی، مداخله گر، بستر ساز و پیامد به عنوان عوامل نهایی ارئه گردید.
ارائه مدل بومی پاسخگویی سازمانی در سازمان های دولتی ایران با در نظر گرفتن نقش عوامل سازمانی و فردی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
89 - 107
حوزههای تخصصی:
پاسخگویی سازمانی در نهادهای دولتی از مهمترین چالش های پیش رو کشور می باشد ارگان های دولتی به دلیل نداشتن فرایند مشخص و مبتنی بر رقابت عموما از لحاظ پاسخگویی سازمانی در سطج بسیار پایینی قرار دارند .همین امر طراحی مدلی که به بررسی عوامل موثر بر پاسخگویی سازمانی را مورد بررسی قرار دهد از اهمیت به سزایی برخوردار است . جهت حصول به این امر این تحقیق به بررسی پاسخگویی سازمانی در سازمانهای دولتی ایران با در نظر گرفتن نقش عوامل سازمانی و فردی پرداخته است . روش انجام پژوهش به روش کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفته است. پژوهش حاضر همانند هر تحقیق دیگر، مرور ادبیات موضوع مرتبط، به صورت کتابخانه ای بوده و همچنین رویکرد پاسخگویی سازمانی براساس عوامل فردی و سازمانی در راستای طبقه بندی و ارائه ساختار بر اساس تحق یقات گذشته انجام شده است. برای بررسی و پاسخ به سوال پژوهش، به مصاحبه با مجم وعه خبرگان پرداخته می شود. بر اساس روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی ، انتخاب خواهند شد. شاخص کفایت تعداد مصاحبه ها، اشباع نظری است که بر اساس آن، پژوهشگر بدین نتیجه برسد که مصاحبه های بیشتر، اطلاعات بیشتری به اندوخته های فعلی مصاحبه ها اضافه نخواهد کرد و در نهایت مدل کیفی نهایی براساس عوامل علی ، راهبردی ، مداخله گر، بستر ساز و پیامد به عنوان عوامل نهایی ارئه گردید.
بررسی تاثیر بهره وری دانش بر توانمندسازی کارکنان در شرکت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر بهره وری دانش بر عوامل توانمندسازی نیروی انسانی کارکنان شرکت بیمه، به روش همبستگی،از نظر ماهیت داده ها کمی و کیفی و ماهیت روش توصیفی می باشد. جامعه آماری تحقیق را کارمندان بیمه (380 نفر) ، از فرمول کوکران تعداد 191 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای شامل سه بخش: اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه توانمندسازی اسپریتزر، پرسش نامه بهره وری دانش (سوالات کیفی - مصاحبه) می باشد.روائی پرسش نامه ها توسط اساتید و پایائی نیز با اجرای اولیه در نمونه ای 18 نفری تأیید شد. نتایج در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار لیزرل، مورد بررسی قرار گرفتند. رابطه بین بهره وری دانش با احساس معناداری شغل (r=0.83)، بین بهره وری دانش و احساس شایستگی (0.86=r)،بین بهره وری دانش با احساس داشتن استقلال(0.92 =r)، بین بهره وری دانش با احساس مؤثر بودن در شغل (0.90= r)، بین بهره وری دانش و احساس اعتماد به همکاران (0.92 =r)، همچنین بین هر یک از مولفه های بهره وری دانش با توانمندسازی ارتباط قوی و مثبت وجود دارد. رابطه ی بین نوآوری تدریجی و توانمندسازی(0.66 =r) و بین نوآوری بنیادی و توانمندسازی (0.92=r)، به دست آمد. در نتیجه بهره وری دانش با تأثیرپذیری از نوآوری تدریجی و بنیادی با توانمند سازی کارکنان ارتباط مستقیم دارد ولی تأثیر بر توانمندسازی کارکنان ندارد . بنابراین این عوامل تسهیل کننده برای توانمندساز کردن کارکنان نمیباشد. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاداتی برای غنی تر ساختن توانمندسازی کارکنان و اهمیت دادن ، مواردی عنوان شده است.
نقش میانجی اشتیاق شغلی در رابطه بین شایستگی های مربی گری و تعهد سازمانی: شواهدی از یک بانک خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
137 - 117
حوزههای تخصصی:
علاقه به مربی گری در میان سازمان ها در حال رشد است. این موضوع توسط تعداد زیادی از رهبران و مدیران شرکت ها در رویدادهای مختلف مربی گری ثابت شده است. به رغم این علاقه رو به رشد، هنوز مربی گری به طور گسترده ای گسترش نیافته و مفهوم مربی گری به طور کامل شناخته نشده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی اشتیاق شغلی در رابطه بین شایستگی های مربی گری و تعهدی سازمانی با شواهدی از یک بانک خصوصی انجام گرفت. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان شعب بانک های خصوصی در سال 99 تشکیل داده اند. 250 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. 230 پرسشنامه برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد بود. جهت بررسی روایی و پایایی ابزارهای اندازه گیری به روایی محتوایی و نتایج مدل اندازه گیری استناد شد که نتایج روایی و پایایی پرسشنامه ها تأیید شد. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار3 Smart PLS استفاده شد. نتایج آزمون فرضیات نشان داد: اشتیاق شغلی در رابطه بین شایستگی های مربی گری و تعهد سازمانی نقش میانجی دارد. شایستگی مربی گری بر تعهد سازمانی تأثیر دارد. اشتیاق شغلی بر تعهد سازمانی تأثیر دارد. شایستگی مربی گری بر اشتیاق شغلی تأثیر دارد.
ارائه الگوی پیاده سازی کانون تفکر در صنعت بانکداری: رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
3 - 21
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ، هر سازمانی با راهکار هم فکری و مشارکت بخش های مختلف ذی نفعان، تلاش می کند که تاب آوری مؤسسه های خود را تقویت کند. مؤسسه های مالی و بانک ها نیز در جهان پرتلاطم کنونی، به این راهکار توجه ویژه ای می کنند؛ اما، هنوز، در خصوص ساختارها و فرایندهای زیربنایی ایجاد این گونه فضا برای هم فکری، توافق نظری وجود ندارد. این پژوهش، به دنبال ارائه الگویی برای جاری سازی کانون تفکر، به عنوان یکی از گونه های مهم این ساختارها و فرایندها در صنعت بانکداری است. روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ نوع روش اجرا، توصیفی اکتشافی محسوب می شود و رویکرد آن کیفی است. گردآوری داده ها با ابزار مصاحبه انجام شد. جامعه مشارکت کنندگان در پژوهش، مدیران و خبرگان صنعت بانکداری بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. انجام مصاحبه ها تا زمان دستیابی به مرحله اشباع نظری ادامه یافت و این اشباع بعد از 12 مصاحبه به دست آمد. داده ها نیز با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد، طی سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته ها: تعداد 169 نشانه از کدهای باز مصاحبه ها، در قالب 20 مفهوم اصلی دسته بندی شدند و در 6 طبقه اصلی قرار گرفتند که عبارت اند از: 1. ظرفیت های سازمانی (با مفاهیم ظرفیت های شبکه سازی، ظرفیت های تیم سازی، ظرفیت های تحقیق و توسعه و ظرفیت های مشارکت پذیری)؛ 2. جریان ایده ها (با مفاهیم شبکه های ارتباطات، تغییر و تحولات محیط و مدیریت ایده های نوآورانه)؛ 3. موانع سازمانی (با مفاهیم موانع مدیریتی، موانع ساختاری، موانع فرایندی و موانع مالکیت فکری)؛ 4. اقدام ها (با مفاهیم تحلیل و پایش، تحقیق و توسعه، ارزیابی و بازنگری و بازخورد ایده ها)؛ 5. ساختار (با مفاهیم سازماندهی ماتریسی و ساختار ادهوکراسی)؛ 6. توسعه (با مفاهیم توسعه مشارکت، بهبود عملکرد سازمان و تحول گرایی). نتیجه گیری: در وضعیت کنونی، نظام تصمیم سازی مؤسسه های مالی و بانک ها، بر اثر وابستگی به بوروکراسی سازمانی، آسیب های فراوانی ایجاد کرده است و شکل دهی و استقرار موفق کانون های تفکر با استفاده از الگوی پیشنهادی، می تواند به ترمیم این نظام کمک کند.
مفهوم پردازی روابط قدرت در فرایند پژوهش دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگی ها و مشخصات روابط قدرت در فرایند پژوهش دانشگاهی است. طرح پژوهش، کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی موستاکاس صورت گرفته است. برای گردآوری داده های کیفی، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته ای با 19 دانشجو و فارغ التحصیل دانشگاه تهران به صورت هدفمند و با استفاده از راهبرد نمونه گیری معیار انجام شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش تجزیه وتحلیل استیوک-کولایزی-کین استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، تخصص، ساختار، شخصیت، فرصت، فرهنگ و منابع مالی، به عنوان منابع قدرت کنشگران دانشگاهی در فرایند پژوهش، اختیار، ایجاد وابستگی، فشار/اجبار، مذاکره/چانه زنی و نفوذ به عنوان راهبردهای قدرت در فرایند پژوهش، مدیریت برداشت و مشروعیت بخشی به عنوان مهم ترین تاکتیک های اعمال قدرت در فرایند پژوهش و انتظارات اجتماعی، پژوهش، دانشجو، رسانه، قانون، مدارج علمی بالاتر، نمره و گروه های آموزشی به عنوان ابزارهای اعمال قدرت شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان داد، کنشگران در فرایند پژوهش از این ویژگی ها بیشتر در جهت اهداف فردی و سودجویانه بهره می بردند و به نوعی از قدرت خود سوءاستفاده می کردند؛ بنابراین، یافته های پژوهش حاضر با ترسیم وضعیت وجود روابط قدرت در فرایند پژوهش، ضمن نقد و آسیب شناسی فرایند حاضر، داده های بسیار مفیدی برای کاربست در سیاست گذاری پژوهشی آموزش عالی به همراه داشته است.
طراحی مدل ارزش آفرینی منابع انسانی برای مشتریان در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارائه مدل ارزش آفرینی منابع انسانی برای مشتریان در صنعت بانکداری و تبیین و شناسایی مؤلفه ها و شاخص های مربوطه صورت پذیرفته است. این پژوهش باتوجه به هدف کاربردی و روش تحقیق آن ترکیبی اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان صنعت بانکداری بوده که در فاز کیفی با روش نمونه گیری هدف مند، تعداد 15 مصاحبه با خبرگان حوزه منابع انسانی انجام پذیرفته است. همچنین در فاز کمی، روش نمونه گیری طرح هدف مند قضاوتی انتخاب و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. نمونه آماری در بخش کمی218 نفر برآورد شد که شامل خبرگان، کارشناسان و دست اندرکاران منابع انسانی صنعت بانکداری (بانک های صادرات، ملت، تجارت و رفاه کارگران) می باشد. برای تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تم استفاده شده است که در سه بخش مضمون فراگیر، مضمون سازمان دهنده و مضمون پایه بررسی شده است. در بخش تحلیل تم، 3 مضمون فراگیر درقالب 26 مضمون سازمان دهنده که برگرفته از 70 مضمون پایه بود، شناسایی شد. این متغیرها شامل ارتقای فرهنگ سازمانی مشتری مدار، ارتباط حوزه منابع انسانی با مشتریان و مشارکت مشتریان کلیدی در فرایندهای منابع انسانی می باشند. برای تحلیل داده های کمی از رویکرد معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS.2 استفاده شده است. نتایج بررسی نشان داد مدل تحقیق دارای برازش مطلوب بوده و تمامی مضامین سازمان دهنده شناسایی شده به صورت معنی داری مضامین فراگیر را تبیین نموده اند.
نقش الیناسیون رفتاری در تقویت لحن خوشبینانه گزارشگری مالی بر اساس نظریه نشانه شناسی سمیولوژی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی امروزه به عنوان یک استراتژی رقابتی در شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه مطرح است که باعث می شود اخبار واقعی شرکت به موقع و به طور جامع و قابل اتکا به ذینفعان انتقال داده شود. وجود حساسیت ها در رعایت حقوق ذینفعان به عنوان یک محرک باعث شده تا شکل های توسعه یافته تری از زبان گزارشگری به وجود بیاید و این موضوع می تواند به ارتقای سطح شفافیت های مالی کمک نماید. هدف این پژوهش بررسی نقش الیناسیون رفتاری در تقویت لحن خوشبینانه گزارشگری مالی براساس نظریه نشانه شناسی سمیولوژی می باشد. این پژوهش در بازه زمانی یکساله ۱۳۹۸-۱۳۹۹ با بررسی ۱۱۰ شرکت بورس اوراق بهادار صورت پذیرفت. ابزار جمع آوری شامل پرسشنامه و داده های افشا شده در صورت های مالی شرکت ها بود. در واقع باهدف ارتقای سطح نوآوری در پیوند بین فرآیندهای قضاوتی و کمی در انجام پژوهش های حسابداری، جهت جمع آوری داده های الیناسیون رفتاری از پرسشنامه ی استاندارد و جهت جمع آوری داده های لحن خوشبینانه از نسبت واژگان منفی و مثبت استفاده گردید. در نهایت به منظور برازش مطلوبیت مدل از تحلیل حداقل مربعات جزئی ( ) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، الیناسیون رفتاری در حسابرسان داخلی بر لحن خوشبینانه گزارشگری مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران تاثیر مثبت و معناداری دارد.
واکاوی نقش هوش فرهنگی انگیزشی در بهبود یادگیری سازمانی با تأکید بر میانجی گری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
159 - 188
حوزههای تخصصی:
امروزه موفقیت و استمرار حیات هر سازمانی به مهارت و میزان دانش کارکنان وابسته است. ازاین رو، یکی از راه های ارتقای دانش و مهارت کارکنان، یادگیری سازمانی است. درنتیجه هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هوش فرهنگی انگیزشی بر یادگیری سازمانی با تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی است. جامعه آماری در این پژوهش کارکنان سازمان های دولتی در شهر کرمان بود. برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران استفاده شد و برای جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه استاندارد مورد استفاده قرار گرفت که روایی آن ازطریق روایی صوری و سازه و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ بررسی شد. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه و نمونه آماری از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که هوش فرهنگی انگیزشی بر سرمایه اجتماعی (سرمایه ساختاری، سرمایه ادراکی و سرمایه ارتباطی) تأثیر مثبت معنی داری دارد. سرمایه ادراکی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی نیز بر یادگیری اکتسابی تأثیر مثبت معنی داری دارد. همچنین یادگیری اکتسابی تأثیر مثبت و معنی داری بر یادگیری اکتشافی دارد. علاوه براین، یافته ها مؤید این است که سرمایه ادراکی ازطریق سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی به بهبود یادگیری اکتسابی در سازمان های دولتی شهر کرمان می انجامد.
طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی مدیریت منابع انسانی در صنعت برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم پیشرفت های چشمگیر در حوزه مدیریت منابع انسانی، مسئولیت اجتماعی مدیریت منابع انسانی هنوز مغفول مانده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی مدیریت منابع انسانی در صنعت برق اجرا شده است. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد نظام مند است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش کدگذاری انجام گرفت. نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدف مند و گلوله برفی انجام شد. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 15 نفر از مدیران و معاونین و رؤسای گروه های منابع انسانی صنعت برق، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز گردآوری و از آنها مقوله هایی استخراج شد. سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها زیر عناوین شرایط علّی، پدیده محوری، راهبردها ، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها تعیین شد. با تحلیل مصاحبه های انجام شده در مرحله اول، 172 کد اولیه به دست آمد. در کدگذاری انتخابی این مفاهیم به 60 طبقه تبدیل و درنهایت 21 کد محوری استخراج شد که هرکدام زیر مقوله های الگوی نظام مند (شرایط علّی، شرایط زمینه ای، راهبردها، شرایط مداخله گر و پیامدها) جای گرفت.
تأثیر منابع انسانی استراتژیک سازمان و جرأت ورزی کارکنان بر نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
157 - 173
حوزههای تخصصی:
نوآوری باز ازجمله رویکردهایی است که از کاراییِ قابل توجه و متناسب با مدرنیزه شدن جوامع و اقتصادها برخوردار است و کارکنان قلب نوآوری و خلاقیت یک منابع سازمان هستند که در پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر منابع انسانی استراتژیک و جرأت ورزی کارکنان بر نوآوری باز در شرکت شیشه همدان است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارمندان و مدیران شرکت شیشه همدان هستند که سابقه حداقل ۵ سال فعالیت را داشته باشند که بر اساس فرمول نمونه گیری تعداد ۲۶۹ پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس بین اعضا توزیع شد که پس از تائید روایی و پایایی آن و با توجه به نرمال بودن متغیرهای پژوهش تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos انجام و نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری از حیث نوآوری باز بین گروه های مختلف جنسیتی، سابقه فعالیت و گروه های سنی وجود دارد. در بین فرضیه های پژوهش هم جرأت ورزی کارکنان و منابع انسانی استراتژیک تأثیر مستقیم و معناداری بر نوآوری بازداشته و تأثیر میانجی گری جرأت ورزی کارکنان از طریق منابع انسانی استراتژیک بر نوآوری باز بیش از حالت مستقل آن است.
طراحی مدل توهم توطئه مدیران سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل توهم توطئه مدیران سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد است. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های کیفی است که براساس نظریه داده بنیاد انجام شده است. لذا در رویکرد کیفی، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساخت مند، گفتگو با خبرگان این حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش داده بنیاد که مراحل آن شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است، بهره برده شد که عوامل عدم شایسته سالاری، عملکرد ناکارامد، رهبری وظیفه گرا و ساختار اقتداری، جزو علل ایجادکننده توهم توطئه مدیران در سازمان شناخته شد. مفاهیم مستخرج در مقوله محوری به ارائه پدیده توهم توطئه مدیران در سازمان پرداخت. مقوله های فعالیت ها و فساد سیاسی، فرهنگ ضعیف و هنجارشکن و بی ثباتی به عنوان عوامل زمینه ای ایجاد توهم توطئه مدیران سازمانی استخراج شد. عامل مداخله گر (میانجی)، کارآمدی ارتباطات سازمانی است. مقوله های تقویت فرهنگ سازمانی، شفافیت سازمانی، سبک رهبری مشارکتی و راهبرد شایسته سالاری سازمان به عنوان راهبردهای اثربخش در مقابل توهم توطئه مدیران سازمانی تشخیص داده شد که پیامدهای اجرای آن سازمان کارآمد، فرهنگ قوی و مدیر کارآمد و پیامدهای عدم اجرای آن به سازمان ناکارآمد، مدیرناکارآمد و فرهنگ ضعیف، منتهی خواهد شد. هدف پژوهش حاضر، تبیین مدلی برای تبیین توهم توطئه مدیران سازمانی است. لذا در پارادایم کیفی، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختمند، گفتگو با خبرگان این حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش داده بنیاد که مراحل آن شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است، بهره جست که عوامل عدم شایسته سالاری، عملکرد ناکارامد، رهبری وظیفه گرا و ساختار اقتداری و عدم شایسته سالاری مدیر جزو علل ایجادکننده توهم توطئه مدیران در سازمان شناخته شد. مفاهیم مستخرج در مقوله محوری به تبیین حقیت توهم توطئه مدیران در سازمان پرداخت. مقوله های فعالیت ها و فساد سیاسی، فرهنگ ضعیف و هنجارشکن و بی ثباتی به عنوان عوامل زمینه ای ایجاد توهم توطئه مدیران سازمانی استخراچ شد. عامل مداخله گر(میانچی) کارامدی ارتباطات سازمانی است. مقوله های تقویت فرهنگ سازمانی، شفافیت سازمانی، سبک رهبری مشارکتی و راهبرد شایسته سالاری سازمان به عنوان راهبردهای اثربخش در مقابل توهم توطئه مدیران سازمانی تشخیص داده شد که پیامدهای اجرای آن سازمان کارامد، فرهنگ قوی و مدیر کارامد و پیامدهای عدم اجرای آن به سازمان ناکارامد، مدیرناکارامد و فرهنگ ضعیف منتهی خواهد شد.