مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
توهم توطئه
حوزه های تخصصی:
نظریّة توهّم توطئه یا پارانویا، یک نظریّة مدرن سیاسیست که بر اساس آن، حاکم پارانوییک چنین می اندیشد که تمام کاینات در حال توطئه چینی علیه اوست و کشور را پیوسته دستخوش توطئه و براندازی از سوی دیگران می داند. او گاه بعمد می کوشد با توسّل به توهّم توطئه، نامشروع بودنِ حکومت خود و مشکلات داخلی را از کانون توجّه واقع شدن دور کند و توجّه مردم را به توطئه ها و کانون های بحران بیگانگان معطوف دارد. در این جستار با تحلیل داستان گشتاسپ بر مبنای نظریّة توهّم توطئه ، چنین استنباط می شود که گویا گشتاسپ نیز به دلیل چنین توهّمی، از یک هرم قدرت (لهراسپ، اسفندیار، رستم) سخت می هراسیده و از این رو در پی توطئه پردازی برای در دست داشتن یا از میان بُردنِ هر سه رقیب برآمده است. بنابراین شاید سخن چینی های گرزم و در بندشدنِ اسفندیار، اقامت دوسالة گشتاسپ در زابلستان و فرستادن اسفندیار به جنگ با رستم، همه ، نقشه هایی از پیش طرّاحی شده و درهم تنیده به وسیلة خود گشتاسپ بوده است تا با بحران سازی، هم بر نامشروع بودنِ حکومت و تصاحب تاج و تخت از پدرش سرپوش گذارد و هم رقیبان تاج و تخت خود را از میان بردارد. در فرجام گشتاسپ موفّق می شود با توسّل به توهّم توطئه، هم دو رقیب سرسخت خود، یعنی لهراسب و اسفندیار را از میان بردارد و هم با مخدوش کردنِ چهرة زابلیان به واسطة کشتن شاه زاده ای ایرانی، سال های سال بی منازع بر مسند قدرت نشیند.
ساختار حکومت استبدادی و نقش آن در رواج توهم توطئه در عصر پهلوی دوم
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که، ساختار حکومت استبدادی در عصر پهلوی دوم، چگونه موجب شکل گیری و رواج توهم توطئه یا توطئه باوری در جامعه ایران شده بود؟ به طور کلی سخن اساسی مقاله این است که به میزانی که حکومت استبدادی به تئوری توطئه به عنوان ابزار سلطه سیاسی و فرهنگی روانی متوسل می شود، توطئه گری و توطئه بینی نیز فضای اجتماعی را در بر می گیرد. براین اساس، حکومت استبدادی محمدرضاشاه با بهره گیری از تئوری توطئه و توطئه پردازی و با نسبت دادن تمامی مخالفان و نیز مشکلات و ناکامی های داخلی به عوامل و قدرت های خارجی و توطئه های بیگانگان و اعمال سانسور و خفقان به بهانه سوءاستفاده دشمنان، موجب رواج ذهنیت توطئه پنداری در جامعه ایران شده بود، به طوری که در این جامعه ی استبدادزده، روان شناسی اجتماعی مبتنی بر این که هر حادثه ای محصول دسیسه و توطئه بیگانگان و عوامل پشت پرده است، گسترش یافته بود. لازم به ذکر است که در این مقاله از روش توصیفی تحلیلی بهره برده شده است.
بازخوانی گنجینه تفسیری بیگانه هراسی در گفتارها و نوشتارهای محمدرضاشاه (با تأکید بر منزلت روانشناختی انگلیس در عرصه سیاسی اجتماعی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد روان شناسی گفتمان و مبتنی بر تحلیل روایی به واکاوی نقش انگلیس در بروز بیگانه هراسی و ساخت ذهنی و نگرش شاه نسبت به اقدامات این کشور پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ محمدرضاشاه با شناخت موقعیت خویش به عنوان پادشاه ایران، به شیوه اغلب ایرانیان، محیط سیاسی را به شکلی اغراق گونه، سرشار از بیم و هراس ترسیم می کرد. نقطه آغاز بیگانه هراسی او با سرنگونی پدرش به دست متفقین بود. لفاظی های فزاینده سیاستمداران انگلیس در توجیه ظهور و سقوط رضاشاه، تصویری اغراق گونه از انگلیس در ذهن و زبان محمدرضاشاه پهلوی ایجاد کرد؛ به نحوی که وی سیاست های این کشور را نقطه عزیمت بسیاری از رخدادهای داخلی، منطقه ای و بین المللی می دانست. این موقعیت و منزلت ویژه انگلیس سبب رفتارهای دوگانه در نزد محمدرضاشاه شد. از یک سو، او در مواجهه با محیط پیرامونی به دنبال کسب حمایت انگلیس بود اما از سوی دیگر، از فعالیت های این کشور در عرصه اجتماعی سیاسی ایران به شدت می هراسید. بافت فرهنگ سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی و همچنین ساخت زبان فارسی موجب شکل بندی و تقویت بیگانه هراسی با محوریت انگلیس در گفتارهای رتوریک محمدرضاشاه پهلوی در طی دوره سی و هفت ساله پادشاهی وی شد. بخشی از تصمیمات سیاسی مهم وی را باید متأثر از همین عنصر دانست.
سینمای آمریکا در مواجهه با فرهنگ و تاریخ ایران(مطالعه موردی سینمای تقلیل گرایانه)
متفکران زیادی از جمله ادوارد سعید، سعی در کالبدشکافی نگاه تحقیرآمیز غرب به دیگر فرهنگ ها را داشته اند و علت هایی را نیز در کتاب ها و مقاله هایشان ذکر کرده اند اما دایره بررسی آنها کلی تر بوده است. آنچه محقق سعی کرده است در این تحقیق به آن بپردازد تجزیه و تحلیل فیلم هایی است که سینمای هالیوود درباره تاریخ و فرهنگ ایران ساخته و در آن ها نگاهی تحقیر آمیز یا واژگونه به این کشور داشته است. در این تحقیق شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای - تحلیل محتوا، روش تحقیق کیفی و در تحلیل اطلاعات نیز از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. چارچوب نظری این تحقیق نظریه پسااستعمارگرایانه ادوارد سعید و بسط نظریه تقلیل گرایانه در رسانه ی سینما بوده است. در اکثر این فیلم های تولید شده، کلیشه هایی به عنوان واقعیت از سرزمین های شرقی به مخاطب جهانی نشان داده شده است که بعد از مدتی مخاطب عام این گونه فیلم ها، این گونه کلیشه ها را پذیرفته اند و آن را تنها واقعیت موجود تلقی کرده اند. کشورهایی نیز که مورد هجمه هالیوود قرار گرفته اند، قدرت رویارویی آن را نداشته اند که فیلم هایی تولید کنند که واقعیت فرهنگی و تاریخی سرزمین شان را به جهان بشناسانند. در این تحقیق علت کلیشه پردازی هالیوود درباره سرزمین های شرقی به طور عام و ایران به طور خاص بررسی شده است و محقق بر این باور بوده است که نگاه کلیشه پرداز هالیوود، نشأت گرفته از نقاشان اورینتالیستی است که نگاره هایی از شرق بدست داده اند. در بسیاری از موارد عدم شناخت فیلمساز و فیلمنامه نویس از سرزمین شرقی که فیلم درباره آن است باعث شده فیلم نگاهی غلط و آکنده از اشتباهات تاریخی را در معرض دید مخاطب جهانی بگذارد. در این تحقیق ریشه های دید تقیل گرایانه هالیوود به ایران و فرهنگ و تاریخ این کشور بررسی شده است و با نشان دادن ساختارهای خشکی که هالیوود به عنوان مظروف برای ریختن حقیقیت در آنها استفاده کرده، سرچشمه دید تقلیل گرایانه تحلیل شده است. آنچه از نتیجه این تحقیق بدست آمده، این است که علت ساخته شدن انبوهی از فیلم های اهانت آمیز هالیوودی درباره شرق به طور عام و ایران به طور خاص می تواند عوامل گوناگونی را شامل شود، از کلیشه هایی که سالیان سال است هالیوود برای جهت دادن به دیدگاه مخاطب عامه غربی درباره شرق استفاده کرده است تا دیدگاه های آنها را به سمت ایدئولوژی دلخواهش تغییر دهد و در این راستا از همان منابع و آثاری استفاده کرده که مستشرقین و نقاشان اورینتالیستی شرق را با آنها معرفی کرده اند. همچنین هالیوود با دیدی تقلیل گرایانه از ساختارهای داستانی بهره برده است که محتوا را به سطح نازلی از حقیقت فرو کاسته تا بتواند آگاهی واژگونه و جهت گیرانه از شرق ارائه دهد.
طراحی مدل توهم توطئه مدیران سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
115 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل توهم توطئه مدیران سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد است. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های کیفی است که براساس نظریه داده بنیاد انجام شده است. لذا در رویکرد کیفی، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساخت مند، گفتگو با خبرگان این حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش داده بنیاد که مراحل آن شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است، بهره برده شد که عوامل عدم شایسته سالاری، عملکرد ناکارامد، رهبری وظیفه گرا و ساختار اقتداری، جزو علل ایجادکننده توهم توطئه مدیران در سازمان شناخته شد. مفاهیم مستخرج در مقوله محوری به ارائه پدیده توهم توطئه مدیران در سازمان پرداخت. مقوله های فعالیت ها و فساد سیاسی، فرهنگ ضعیف و هنجارشکن و بی ثباتی به عنوان عوامل زمینه ای ایجاد توهم توطئه مدیران سازمانی استخراج شد. عامل مداخله گر (میانجی)، کارآمدی ارتباطات سازمانی است. مقوله های تقویت فرهنگ سازمانی، شفافیت سازمانی، سبک رهبری مشارکتی و راهبرد شایسته سالاری سازمان به عنوان راهبردهای اثربخش در مقابل توهم توطئه مدیران سازمانی تشخیص داده شد که پیامدهای اجرای آن سازمان کارآمد، فرهنگ قوی و مدیر کارآمد و پیامدهای عدم اجرای آن به سازمان ناکارآمد، مدیرناکارآمد و فرهنگ ضعیف، منتهی خواهد شد. هدف پژوهش حاضر، تبیین مدلی برای تبیین توهم توطئه مدیران سازمانی است. لذا در پارادایم کیفی، در مرحله اول با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختمند، گفتگو با خبرگان این حوزه انجام شد و در مرحله بعد از روش داده بنیاد که مراحل آن شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی است، بهره جست که عوامل عدم شایسته سالاری، عملکرد ناکارامد، رهبری وظیفه گرا و ساختار اقتداری و عدم شایسته سالاری مدیر جزو علل ایجادکننده توهم توطئه مدیران در سازمان شناخته شد. مفاهیم مستخرج در مقوله محوری به تبیین حقیت توهم توطئه مدیران در سازمان پرداخت. مقوله های فعالیت ها و فساد سیاسی، فرهنگ ضعیف و هنجارشکن و بی ثباتی به عنوان عوامل زمینه ای ایجاد توهم توطئه مدیران سازمانی استخراچ شد. عامل مداخله گر(میانچی) کارامدی ارتباطات سازمانی است. مقوله های تقویت فرهنگ سازمانی، شفافیت سازمانی، سبک رهبری مشارکتی و راهبرد شایسته سالاری سازمان به عنوان راهبردهای اثربخش در مقابل توهم توطئه مدیران سازمانی تشخیص داده شد که پیامدهای اجرای آن سازمان کارامد، فرهنگ قوی و مدیر کارامد و پیامدهای عدم اجرای آن به سازمان ناکارامد، مدیرناکارامد و فرهنگ ضعیف منتهی خواهد شد.
بزرگ نمایی نقش بیگانگان در نهضت تحریم تنباکو و تأثیر آن بر تاریخ نگاری نهضت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
۱۳۳-۱۵۴
حوزه های تخصصی:
نهضت تحریم تنباکو در شرایطی به وقوع پیوست که میان دو قدرت استعماری روس و انگلیس رقابت شدیدی بر سر ایران در جریان بود. انگلیس و روس هرکدام به میزان اهداف و منافعشان با نهضت تحریم تنباکو مرتبط بودند. انگلیس صاحب امتیاز رژی بود و روس که تلاش می کرد به منظور محدودسازی نفوذ انگلیس و احیای نفوذ از دست رفته خود مانع از به نتیجه رسیدن امتیاز رژی شود. این زمینه باعث شده برخی تحلیل گران نقش زیادی برای این رقابت در نهضت تحریم قائل شده، تا جایی که برخی نهضت تحریم را طرح مشخص و از پیش طراحی شده روس ها قلمداد می کنند. سؤال اصلی تحقیق این است که آیا رقابت روس و انگلیس در ایران به میزانی بوده که بتوان واقعه تحریم تنباکو را محصول آن دانست؟ آیا اساساً نهضت تحریم تنباکو به نحوی که اتفاق افتاد، می توانست اهداف و منافع روسیه را در تقابل با انگلیس تأمین کند. در این مقاله تلاش شده با روش تحلیلی تاریخی و به تکیه بر اسناد و منابع دسته اول، ابتدا کیفیت و کمیت این رقابت مورد بررسی قرار گیرد و میزان واقعی نفوذ روسیه مورد ارزیابی قرار گیرد و سپس با نگاه انتقادی به بررسی دیدگاه هایی بپردازد که نهضت تحریم تنباکو را برنامه روس ها برای تضعیف انگلیس معرفی می کنند.