مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
فرهنگ اخلاقی
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر تلاش شده است تا تأثیر نهادینه سازی اخلاق به شکل صریح و ضمنی آن، بر شادی و نشاط کارکنان بررسی شود. برای این منظور از روش ترکیبی توصیفی- علی استفاده شد و داده ها نیز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری مورد استفاده، کارکنان شرکت سایپاگام می باشند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج به دست آمده، چارچوب نظری تحقیق را تأیید نمود که با نتایج به دست آمده از تحقیقات پیشین سازگار است. در این تحقیق تأثیر نهادینه سازی اخلاق به طورکلی و به شکل صریح و ضمنی آن بر شادی و نشاط کارکنان تأیید شد. نتایج همچنین حاکی از آن است که نهادینه سازی ضمنی اخلاق، تأثیر بیشتری بر شادی کارکنان نسبت به شکل صریح آن دارد. با توجه به یافته های تحقیق، مدیران سازمان ها برای افزایش میزان شادی و نشاط کارکنان باید بر نهادینه سازی فرهنگ اخلاقی (صریح و ضمنی) تأکید کنند. با توجه به نتایج تحقیق، نهادینه سازی ضمنی اخلاق از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ بنابراین مدیران سازمان باید توجه بیشتری به اعمال و رفتار خود داشته باشند؛ زیرا شادی کارکنان از اعمال و رفتار آنها بیشتر متأثر است تا ازکدهای اخلاقی و نظایر آن.
بررسی و تبیین تأثیر روایتگری سازمانی در ایجاد فرهنگ اخلاق مدار و معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایتگری سازمانی سال هاست که در علم مدیریت بارها مورد بحث قرار گرفته، و از مزایای به کارگیری آن در سازمان فراوان گفته شده است، ولی متأسفانه در پژوهش های داخلی فقط یک تحقیق در این زمینه شایان توجه بوده است. با توجه به خلأ نظری یادشده، بر آن شدیم شیوة بهره گیری از مهم ترین موضوع های مطرح در مدیریت، یعنی فرهنگ، اخلاق و معنویت را از روایتگری سازمانی، شرح دهیم. در این پژوهش قدرت بهره گیری از روایتگری توسط رهبران و در نتیجه انتقال آن ها به فرهنگ سازمانی طوری است که اعضای سازمان ارتباط با یک جامعة بزرگتر و هدف عالی تر را احساس کنند. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی و کاربردی است. دو فرضیة پژوهش تأثیر روایتگری در ایجاد فرهنگ اخلاق مدار و معنوی است و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است، روایی محتوا و پایایی با محاسبة آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعة پژوهش کارکنان صنعت برق است و تعداد نمونه 131 نفر برآورد شد. تحلیل اطلاعات به وسیلة نرم افزارهای SPSS و لیزرل انجام گرفت و برای آزمودن فرضیه ها از آزمون تی یک طرفه و بر اساس آن فرضیه های پژوهش به میزان 95 درصد تأیید شد. امید است پژوهش یادشده با منابع غنی به کارگرفته شده در آن، فتح بابی بر تحقیقات آتی مبحث مغفول ماندة روایتگری سازمانی باشد.
بررسی رابطه ی بین کیفیت زندگی کاری و فرهنگ اخلاقی در فنی و حرفه ای استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه ویژه به کارکنان سازمان ها به عنوان بزرگترین و مهمترین سرمایه و دارایی، طی چند دهه اخیر رشد فراوانی داشته است. بسیاری از تحولات سال های اخیر که در قالب عدم تمرکز نظام مدیریت، مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیم گیری و اموری مشابه پدید آمده اند، همه در جهت افزایش سطح رضایت مندی کارکنان در محیط کار می باشد. این تحقیق روابط بین ابعاد کیفیت زندگی کاری و فرهنگ اخلاقی را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران بخش های اداری اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان کرمان می باشد. به علت محدودیت جامعه آماری، از روش سرشماری استفاده شد. در این پژوهش از روش توصیفی- همبستگی استفاده گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه کیفیت زندگی کاری سرجی و همکاران و پرسشنامه فرهنگ اخلاقی سینگپاکدی و ویتل می باشد. یافته های پژوهش از طریق نرم افزار آماری لیزرل نشان داد که بین مؤلفه های کیفیت کاری، منصفانه بودن حقوق و دستمزد، عدالت، همکاری و مشارکت داشتن در تصمیمات سازمانی با فرهنگ اخلاقی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما بین مؤلفه ایمنی و امنیت شغلی با فرهنگ اخلاقی رابطه ای یافت نشد. در ادامه، مدل مفهومی پژوهش در دو حالت اعداد معناداری و تخمین استاندارد مورد بحث قرار گرفتند و نتایج نشان داد که مدل مفهومی تحقیق از برازش قابل قبولی مدل برخوردار می باشد. توجه ویژه به کارکنان سازمان ها به عنوان بزرگترین و مهمترین سرمایه و دارایی، طی چند دهه اخیر رشد فراوانی داشته است. بسیاری از تحولات سال های اخیر که در قالب عدم تمرکز نظام مدیریت، مشارکت کارکنان در فرآیند تصمیم گیری و اموری مشابه پدید آمده اند، همه در جهت افزایش سطح رضایت مندی کارکنان در محیط کار می باشد. این تحقیق روابط بین ابعاد کیفیت زندگی کاری[1] و فرهنگ اخلاقی[2] را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری این پژوهش مدیران بخش های اداری اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان کرمان می باشد. به علت محدودیت جامعه آماری، از روش سرشماری استفاده شد. در این پژوهش از روش توصیفی- همبستگی استفاده گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه کیفیت زندگی کاری سرجی و همکاران[3] و پرسشنامه فرهنگ اخلاقی سینگپاکدی و ویتل می باشد. یافته های پژوهش از طریق نرم افزار آماری لیزرل[4] نشان داد که بین مؤلفه های کیفیت کاری، منصفانه بودن حقوق و دستمزد، عدالت، همکاری و مشارکت داشتن در تصمیمات سازمانی با فرهنگ اخلاقی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما بین مؤلفه ایمنی و امنیت شغلی با فرهنگ اخلاقی رابطه ای یافت نشد. در ادامه، مدل مفهومی پژوهش در دو حالت اعداد معناداری و تخمین استاندارد مورد بحث قرار گرفتند و نتایج نشان داد که مدل مفهومی تحقیق از برازش قابل قبولی مدل برخوردار می باشد. [1]- Quality of work life(QWL) [2]- Ethical culture [3]- Sirgy et al [4]-Lisrel
تأثیر مضمون های فرهنگ اخلاق مداری بر بی طرفی حسابرس: تحلیلی بر ادراک رهبری تحول گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
635 - 659
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مضمون های فرهنگ اخلاق مداری بر بی طرفی حسابرس با توجه به نقش تعدیل کننده رهبری تحول گرای شرکای حسابرس صورت گرفت. این پژوهش از نوع کاربردی و به صورت توصیفی همبستگی است و در بازه زمانی شش ماه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل ۲۱۱ نفر از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی بخش خصوصی بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن تأیید و به منظور تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج نشان داد فرهنگ اخلاقی در مؤسسات حسابرسی بر رفتار بی طرفانه حسابرس با شدت ۷۶/۴ تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، مشخص شد رهبری تحول گرای شریک حسابرس به منزله متغیر تعدیل کننده با شدت ۳۷/۴ تأثیر مثبت فرهنگ اخلاق مداری بر رفتار بی طرفانه حسابرس را در جهت مثبت تقویت می کند.
پیش بینی آوای سازمانی معلمان بر اساس رهبری اخلاقی با میانجی گری فرهنگ اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
81 - 92
حوزه های تخصصی:
آوای سازمانی در سازمان های آموزشی بسیار موثر بوده و زمینه را برای خلاقیت سازمانی فراهم می آورد. آوای سازمانی تحت تاثیر متغیرهای متعددی از جمله فرهنگ و رهبری اخلاقی قرار می گیرد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی (مدل معادلات ساختاری) می باشد، که با هدف پیش بینی آوای سازمانی معلمان بر اساس رهبری اخلاقی با میانجی گری فرهنگ اخلاقی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را، 1302 نفر از معلمان ناحیه یک استان اردبیل تشکیل داده و از میان جامعه آماری پیش گفته با استفاده از جدول مورگان 292 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و طبقه ای به تفکیک زن و مرد انتخاب شدند. داده مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های استاندارد رهبری اخلاقی کالشوون و همکاران (2011)، فرهنگ اخلاقی گوبل و همکاران (2011) و آوای سازمانی زهیر و اردوقان (2011) جمع آوری، و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار های Spss21 و 8lisrel انجام گرفته است. نتایج حاصل، بیانگر آن است که میزان اثر مستقیم رهبری اخلاقی بر آوای سازمانی معلمان برابر است با 88/0 که نشان از اثر مثبت رهبر اخلاقی بر آوای سازمانی معلمان می باشد. این در حالی است که رابطه رهبری اخلاقی با آوای سازمانی معلمان توسط فرهنگ اخلاقی تشدید می شود. طوری که رهبری اخلاقی با نقش میانجی فرهنگ اخلاقی می تواند 99/0 از واریانس آوای سازمانی معلمان را تبیین نماید. لذا سازمان ها باید در نهادینه کردن فرهنگ اخلاقی و کاربست سبک رهبری اخلاقی اهتمام ویژه ای داشته باشند.
نقش واسطه ای کار تیمی در رابطه ی فرهنگ اخلاقی و آوای سازمانی معلمان ناحیه یک استان اردبیل
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی می باشد، که با هدف بررسی نقش واسطه ای کار تیمی در رابطه ی فرهنگ اخلاقی و آوای سازمانی معلمان صورت گرفته است. 1302 نفر از معلمان ناحیه یک استان اردبیل در سال تحصیلی 1399-1398 جامعه آماری را تشکیل داده و با استفاده از جدول مورگان 292 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های استاندارد کارتیمی لنچیونی (2000)، فرهنگ اخلاقی گوبل و همکاران (2011) و آوای سازمانی زهیر و اردوقان (2011) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار های Spss21 و 8lisrel انجام گرفته است. بدین ترتیب نتایج حاصل از آزمون فرضیه های مذکور، بیانگر آن است که میزان اثر مستقیم فرهنگ اخلاقی بر آوای سازمانی معلمان برابر است 53/0 که نشان از اثر مثبت فرهنگ اخلاقی بر آوای سازمانی معلمان می باشد. از طرفی اثر غیرمستقیم فرهنگ اخلاقی بر آوای سازمانی از طریق کارتیمی 25/0 می باشد. با توجه به یافته های پژوهش حاضر فرهنگ اخلاقی می تواند هم بصورت مستقیم و هم با نقش واسطه ای کار تیمی، تغییرات آوای سازمانی را تبیین نماید لذا سازمان ها باید در نهادینه کردن کار تیمی و کاربست سبک فرهنگ اخلاقی اهتمام ویژه ای داشته باشند.
پیش بینی فضیلت سازمانی بر اساس رهبری اخلاقی با میانجی فرهنگ اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
73 - 82
حوزه های تخصصی:
جو اخلاقی سازمان بیانگر ادراک اشخاص از سازمان خودشان هست و بر دیدگاه و رفتار آنان تاثیرگذار است و به عنوان چارچوبی برای مراجعه ی کارمندان سازمان استفاده می شود. فضای پسندیده، اساسی برای نشان اعمال و همفکری ها آماده می سازد. از این رو جو اخلاقی ویژگی یک سازمان را نشان می دهد و در حقیقت متغیری سازمانی است که قادر است شرایط کاری را عوض یا تقویت کند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی (مدل معادلات ساختاری) می باشد، که با هدف بررسی نقش واسطه ای فرهنگ اخلاقی در رابطه ی رهبری اخلاقی و فضیلت سازمانی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را معلمان دوره ابتدایی شاغل در شهرستان نمین به تعداد 381 نفر تشکیل داده که بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 181 نفر (96 نفر زن و 85 نفر مرد) با روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های استاندارد، رهبری اخلاقی کالشون و همکاران (2011)، فرهنگ اخلاقی گوبل و همکاران (2011) و فضیلت سازمانی کامرون و همکاران (2004) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار های Spss21و lisrel8 انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن است رهبری اخلاقی بصورت مستقیم 18/. درصد از واریانس فضلیت سازمانی و با نقش واسطه ی فرهنگ اخلاقی 38/. درصد از واریانس این متغیر را تبیین می نماید. این یافته نشان می دهد رابطه بین دو متغیر رهبری اخلاقی و فضیلت سازمانی توسط متغیر فرهنگ اخلاقی تشدید می شود.
ارزیابی معیارهای آیین رفتار حرفه ای در کیفیت حرفه حسابرسی مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورشکستگی شرکت های بین المللی ریشه در چشم پوشی بر تخلفات حسابداری دارد و این چشم پوشی درنهایت به دلیل افول اخلاق و فراموش کردن رسالت حرفه حسابرسی به عنوان یک حرفه خودگردان می باشد. حسابرسی فقط درگیر دنیای بدهکار و بستانکار نیست، بلکه با مواردی مانند خطر، کنترل ها، اندازه گیری عملیات و مدارک حسابرسی مواجه است. درنتیجه فرآیند حسابرسی مستلزم انجام قضاوت های حرفه ای زیادی توسط حسابرسان است و این قضاوت ها و انتخاب رویه ها مستلزم وجود اخلاق حرفه ای می باشد. هدف این مقاله مطالعه ارزیابی معیارهای آیین رفتار حرفه ای در کیفیت حرفه حسابرسی مستقل است. این مطالعه بر روی 218 نفر از حسابرسان رده های مختلف که در سال 1400 به طور تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت. در راستای هدف پژوهش و از طریق مطالعات نظری و نظرسنجی از خبرگان استقلال حرفه ای، عینیت (بی طرفی)، صداقت (درستی)، تردید حرفه ای، تعهد حرفه ای، ناکارآمدی حسابرسی و فرهنگ اخلاقی به عنوان معیارهای تأثیرگذار بر کیفیت حسابرسی مستقل در آیین رفتار حرفه ای است. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش، مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس به کار گرفته شد. یافته های حاصل از بررسی تأثیرگذاری عوامل مؤثر بیان گر آن است که معیارهای عینیت (بی طرفی)، صداقت (درستی)، ناکارآمدی حسابرسی و فرهنگ اخلاقی از معیارهای تأثیرگذار در آئین رفتار حرفه ای در راستای کیفیت حسابرسی مستقل است. با توجه به نتایج حاصله در خصوص عینیت (بی طرفی) و صداقت (درستی) می توان بیان کرد که نتایج حاصله مطابق با تئوری رفتار برنامه ریزی شده است؛ در خصوص نتیجه حاصل از رفتار ناکارآمدی حسابرسی می توان نتیجه حاصله را مطابق با تئوری عمل منطقی دانست. در رابطه با نتیجه حاصل از معیار فرهنگ اخلاقی می توان مطابق با تئوری ساختار اجتماعی و فرهنگی مرتون دانست.
تحلیل گفتمان انتقادی بازنمایی رفتارهای اخلاقی ایرانیان در متون خلقیات نویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
146 - 165
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیتی که ژانر خلقیات نویسی در فرهنگ ایرانی دارد، در این پژوهش به بررسی و نقدِ بازنمایی رفتارهای اخلاقی ایرانیان در این آثار پرداخته شده است. خلقیات نویسی با هدف بررسی و فهرست برداری از خصلت های فرهنگی و اخلاقی ایرانیان، یکی از گونه های ویژه نوشتارهای فرهنگی و اجتماعی است که حیاتی طولانی و دست کم همپای پیدایش گفتار جامعه شناسی آکادمیک در ایران دارد. کتاب «از ماست که بر ماست» اثر رضا بهرام پور، نمونه مورد بررسی در پژوهش حاضر است. برای بررسی و نقد بازنمایی رفتارهای اخلاقی ایرانیان در این اثر از روش تحلیل گفتمان انتقادی بر اساس الگوی تئون ون دایک استفاده شده است. نتایج نشان داد که آثار خلقیات نویسی از بسیاری از استراتژی های ایدئولوژیک برای به تصویر کشیدن رفتارهای اخلاقی ایرانیان بهره می برند. گفتمانی که این ژانر نوشتاری در پرتو آن ایرانیان را نقد می کند، گفتمان خودانتقادی فرهنگی است. این گفتمان بیش از آن که در پی بررسی و توصیف رفتارهای فرهنگی و اخلاقی ایرانیان باشد، در حال ساخت این رفتارها است. به این صورت که با جهت دهی به رفتار ایرانیان، آن ها را به سمت رفتارهای اخلاقی ناپسند هدایت می کند؛ بر اساس بازنمایی بهرام پور در این کتاب، رفتارهای اخلاقیِ ناپسند ایرانیان، سه برابر بیشتر از رفتارهای اخلاقیِ پسندیده آن ها است. در واقع، متون خلقیات نویسی با استراتژی های مبتنی بر ایدئولوژی خودانتقادی، این امکان را در دسترس ایرانیان قرار می دهند تا اَعمال خود را نسبت به غیرایرانی ها تفسیر کنند. براین اساس، این آثار به ایرانیان می گویند که آن ها ذاتاً غیراخلاقی عمل می کنند و در مقابل، غربی ها ذاتاً مردمانی اخلاق مدار هستند.
نقش فرهنگ اخلاقی و هویت حرفه ای بر تقویت بی طرفی حسابداران رسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۷
۳۳۶-۲۹۹
در پژوهش حاضر اثر فرهنگ اخلاقی و هویت حرفه ای بر تقویت بی طرفی حسابداران رسمی در ایران مورد برریسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل حسابداران رسمی شاغل در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1398 است. روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه نهایی 317 حسابدار رسمی می باشد. برای گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه فرهنگ اخلاقی تروینو و همکاران (1998)، بی طرفی حسابرس از پرسشنامه بامبر و لایر (2007) و هویت حرفه ای از پرسشنامه میل و آشفورث (1992) استفاده گردید که روایی آن توسط صاحبنظران حرفه و پایایی آنها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری PLS و نیز SPSS استفاده شد. نتایج بررسی نشان می دهد که فرهنگ اخلاقی بر تقویت بی طرفی حسابداران رسمی تاثیر مثبت دارد. همچنین مؤلفه های فرهنگ اخلاقی شامل تمکین از مافوق و قدرت ارتباط منفی با بی طرفی حسابرس و مولفه هنجارهای اخلاقی حاکم بر موسسه و برخورد با اقدامات غیر اخلاقی ارتباط مثبت با بی طرفی حسابرسان دارد. همچنین نتایج ما نشان می دهد اهمیت صاحبکار و شناخت حسابرس از صاحبکار بر بی طرفی حسابرس تاثیر منفی و هویت حرفه ای اثر مثبت بر بی طرفی حسابرسان دارد. نتایج آزمون های اضافی نیز نشان داد که هویت حرفه ای یک نقش میانجی بر ارتباط فرهنگ اخلاقی و بی طرفی حسابرسان ایفا می کند.
مدلیابی تاثیر فرهنگ اخلاقی و جو سازمانی بر کیفیت زندگی کاری معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فرهنگ اخلاقی و جو سازمانی بر کیفیت زندگی کاری معلمان با نقش میانجی اعتماد سازمانی بود. تحقیق حاضر از نظر ماهیت محتوایی توصیفی- همبستگی (مدل معادلات ساختاری) و از منظر هدف کاربردی بود. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر یا به عبارتی جامعه آماری تحقیق، معلمان شاغل به تدریس در دوره ی ابتدایی سال تحصیلی 1401-1400 شهرستان نمین به تعداد 721 نفر بودند. روش نمونه گیری به کار گرفته شده، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده و با توجه به ناهمگون بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای نیز استفاده گردید، که از میان جامعه ی آماری پیش گفته، بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 279 نفر (200 نفر زن و 79 نفر مرد) انتخاب شدند. اطلاعات لازم برای پاسخ به سوال پژوهشی از طریق پرسشنامه های کتبی جمع آوری شد و داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای spss و lesril مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فرهنگ اخلاقی و جو سازمانی به ترتیب با مقدار بار عاملی 39/. و 42/0 بر کیفیت زندگی کاری معلمان تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اعتماد سازمانی با مقدار بار عاملی 78/0 و مقدار تی (85/3) بر کیفیت زندگی کاری معلمان تاثیر گذار بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در سازمان هایی که در آنها فرهنگ اخلاقی و جو سازمانی مطلوب همراه با اعتماد سازمانی باشد، کیفیت زندگی کاری کارکنان نیز بهبود خواهد یافت.
رابطه هوش فرهنگی و هوش معنوی با اعتماد سازمانی معلمان: نقش میانجی فرهنگ اخلاقی
حوزه های تخصصی:
این عقیده که اعتماد در محیط های کاری به عنوان عامل اصلی بالقوه ای است که منجر به بهبود عملکرد سازمانی می شود و می تواند یکی از منابع مزیت رقابتی باشد، نیز به سرعت مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هوش فرهنگی و هوش معنوی بر اعتماد سازمانی با میانجی فرهنگ اخلاقی بود. تحقیق حاضر از نظر ماهیت محتوایی توصیفی- همبستگی (مدل معادلات ساختاری) و از منظر هدف بنیادی بود. شرکت کنندگان در پژوهش حاضر یا به عبارتی جامعه آماری تحقیق، معلمان شاغل به تدریس در شهرستان نمین به تعداد 673 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 می باشند. روش نمونه گیری به کار گرفته شده، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده و با توجه به ناهمگون بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای نیز استفاده گردید که از میان جامعه ی آماری پیش گفته، بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 287 نفر (168 نفر زن و 119 نفر مرد) انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آماده در بخش استنباطی از نرم افزارهای Spss و Lisrel استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که هوش معنوی با ضریب مسیر (28/0) و مقدار تی (36/5) و هوش فرهنگی با ضریب مسیر (32/0) و مقدار تی (27/6) بر اعتماد سازمانی اثرغیر مستقیم دارد. با توجه به نتایج بدست آمده در سازمان هایی که هوش معنوی افراد در سطح مطلوب خود قرار دارد اعتماد سازمانی بهبود یافته و زمینه را برای تحقق اهداف سازمانی در ابعاد فردی، اجتماعی و معنوی فراهم می آورد. لذا یشنهاد می شود مدیران زمینه لازم برای ارتقاء هوش معنوی و فرهنگی کارکنان را فراهم آورند.
تبیین رابطه ی رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان نظامی با توجه به نقش مداخله گر فرهنگ اخلاقی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه تنها سازمان هایی موفق می شوند که بتوانند از تمامی ظرفیت منابع انسانی خود بهره ببرند و نقش توانمندسازی کارکنان را به خوبی ایفا نمایند. این مهم می تواند از طریق رهبری اخلاقی و توسعه فرهنگ اخلاقی در سازمان انجام شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش فرهنگ اخلاقی سازمانی در ارتباط بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان است.
روش: روش تحقیقاز نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع آمیخته(کیفی- کمی)است و در بخش کیفی از تحلیل محتوا و در کمی از همبستگیاستفاده نموده است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی خبرگان حوزه منابع انسانی یکی از دانشگاه های نظامی بودند که ده نفر به روش قضاوتی هدفمند از بین آنان انتخاب گردید و در بعد کمی نیز کلیه کارکنان به تعداد 270 نفر بوده که تعداد 160 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، سه پرسشنامه (یک پرسشنامه استاندارد توانمندسازی کارکنان و دو پرسشنامه محقق ساخته رهبری اخلاقی و فرهنگ اخلاقی سازمان) بوده است. داده های تحقیق در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا و در بخش کمی با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شده اند.
یافته ها: ابتدا شاخص ها و مولفه های تحقیق شناسایی و سپس مشخص گردید که ارتباط بین رهبری اخلاقی و فرهنگ اخلاقی سازمان دارای بالاترین میزان همبستگی بوده و بین توانمندسازی کارکنان و فرهنگ اخلاقی سازمان، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین می توان فرهنگ اخلاقی سازمان را به عنوان متغیر میانجی قابل قبولی برای رابطه بین رهبری اخلاقی و توانمندسازی کارکنان محسوب کرد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، مدیران و مسئولان سازمان باید در جهت تقویت فرهنگ اخلاقی سازمان و ایجاد بستر مناسب برای توانمندسازی کارکنان تلاش نمایند. بهبود روحیه ی کارکنان، افزایش حمایت مدیریت، تشویق به خلاقیت، نوآوری و مشارکت کارکنان در سازمان در پرتو اخلاقیات مناسب، موجب ایجاد و تقویت حس مسئولیت پذیری در آنان نسبت به ارزش ها و اهداف شده و به طورکلی تعهد آنان را نسبت به سازمان بالا می برد.