فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: در صنعت پوشاک بسیاری از مشتریان به خاطر اهمیت وجود خودانگاره خاص، به دنبال برندها و محصولات با اصالت هستند، لذا مسئله اصالت برند و قدرت اجتماعی آن از موضوعات مهم در انتخاب بک برند می باشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر اصالت برند بر خودانگاره مشتریان برندهای داخلی با تبیین نقش میانجی قدرت اجتماعی برند، پرداخته است.روش: این پژوهش به لحاظ روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، صنایع پوشاک استان لرستان می باشد که با توجه به خروجی نرم افزار G- Power تعداد 122 نفر از دانشجویان دانشگاه لرستان که از مشتریان و مصرف کندگان برند زاگرس پوش و منسوجات بروجرد هستند، به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق شامل سه پرسش نامه اصالت برند، خودپنداره مشتری و قدرت اجتماعی برند می باشد. یافته ها: برای تحلیل فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اصالت برند تأثیر مثبت و معناداری بر خودانگاره مشتری دارد. همچنین؛ قدرت اجتماعی برند تأثیر مثبت و معنادار بر خودانگاره مشتری دارد. نتایج: به عنوان یک نتیجه کلی باید افزود که محصولاتی که از نظر خودانگاره مشتریان با ویژگی های برندهای اصیل، تجانس داشته باشند، به سبب وجود قدرت اجتماعی برند، احتمال بالاتری وجود دارد که برای استفاده از جانب جامعه مشتریان هدف، انتخاب شوند.
مدل کیفی همکاری نظام بانکی با شرکتهای حوزه فین تک به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش بانکداری تجاری سنتی از دهه های شصت وهفتاد میلادی بتدریج با توسعه صنعت دیجیتال، افزایش استفاده از نوآوریهای این فناوری در صنعت بانکداری و استفاده روز افزون از توان دانشمندان حوزه فن آوری اطلاعات، سرعت قابل توجهی پیدا کرد. طی سه دهه گذشته نظام بانکی ایران استارت آپهای حوزه فین تک را به رسمیت شناخته است و بتدریج از مقابله و رقابت با فین تکها به همکاری و تشریک مساعی با این شرکتها روی آورده است. در این مقاله به منظور دستیابی به یک چارچوب متقن از نحوه اثر بخشی و چگونگی تعاملات و همکاریهای نظام بانکی ایران و شرکتهای فین تکی نسبت به تبیین و توسعه مدلی فراگیر جهت توضیح عوامل موثر و مولفه های آن در قالب مطالعاتی مشروح پرداخته شده و در نهایت بر لزوم بهره گیری از همکاریهای راهبردی و انعطاف پذیر در ساختاربندی همکاریهای نظام بانکی و فین تکها تاکید شده است . در این پژوهش که از نوع کیفی می باشد به منظور ارایه مدل کیفی پارادایمی با رویکرد داده بنیاد با 14 نفر از بهترین نخبگان کشور مصاحبه و جهت ارایه نتایج از نرم افزار اطلس تی استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نه تنها می تواند مورد استفاده کارشناسان، فعالان و سیاستگذاران این حوزه جهت ارزیابی نتایج و ترسیم تعاملات راهبردی بهینه در سیستم بانکی کشور قرار گیرد بلکه ضرورت و چگونگی ورود به همکاریهای راهبردی را برای شرکتهای حوزه فین تک و بانکهای کشور به طرز شفافی ترسیم می نماید.
ارزیابی اثرات عوامل فردی- روانشناختی بر مصرف نمایشی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
417 - 447
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله ارزیابی الگوی مصرف نمایشی استخراج شده با استفاده از نظریه داده بنیاد می باشد. مطالعه حاضر از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و ازنظر روش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش مشتریان چرم درسا در شهر تهران می باشد و بدلیل نا محدود بودن تعداد جامعه براساس جدول کوکران وروش نمونه گیری تصادفی با تخصیص متناسب 385 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. پایایی پرسشنامه با ضریب الفای کرونباخ محاسبه و روایی پرسشنامه نیز با تکنیک تحلیل عاملی تاییدی مورد سنجش قرار گرفته است. همچنین برای تجزیه و تحلیل از روش مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل کواریانس در نرم افزار AMOS استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده نشان داد که متغیر های دلایل فردی همچون نمایش به دیگران، تاثیر بر روابط میان فردی و تصویر ذهنی، بر مصرف نمایشی و ویژگی های محصولات ان تاثیر دارند. همچنین متغیر های سه بعد مصرف نمایشی همچون ویژگی های عملکردی، روانشناختی و بازاریابی ، شرایط زمینه ای همچون عزت نفس، خصیصه های شخصیتی و خودشیفتگی و شرایط مداخله گر همچون عوامل تکنولوژیک، عوامل اقتصادی و عوامل بازاریابی بر راهبردهای دستیابی تاثیر داشتند. متغیرهای راهبردهای دستیابی همچون تغییر اولویت نیاز ها و تامین منابع اطلاعاتی نیز بر متغیرهای پیامد مدل تاثیر داشته اند. در نهایت مشخص گردید که الگوی ارائه شده به درستی تایید و روابط میان ابعاد مختلف الگو به درستی برقرار است.
تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی رهبری برندگرا در سازمان های صنعتی با کاربست کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل ذهنیت شناختی رهبری برندگرا در سازمان های صنعتی با استفاده از رویکرد کیو انجام پذیرفت. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش در زمره پژوهش های آمیخته قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش را مدیران سازمان های صنعتی تشکیل می دهند که با استفاده روش نمونه گیری هدفمند و بر مبنای اصل کفایت نظری 19 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با توجه به رویکرد پژوهش در بخش کیفی ابتدا با 19 مصاحبه فضای گفتمان حاصل شد و با استفاده از دیدگاه ها و نظرات آن ها نمونه، گزینه کیو و در نهایت مجموعه کیو به دست آمد. سپس در بخش کمی پژوهش با بهره گیری از Spss داده های به دست آمده از بخش کیفی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مروج نگرش مثبت، تررویج رفتار شهروندی برند، پایبندی به برند، تصویرسازی مثبت از برند، القاء وابستگی عاطفی به برند، تقویت برندسازی داخلی و انتقال هویت برند هشت الگوی ذهنی مدیران در راستای رهبری برندگرا در سازمان های صنعتی می باشند.نتیجه گیری: رهبران برندگرا با مخابره هویت برند به کارکنان، زمینه ساز هر چه بهتر برندسازی داخلی و خارجی خواهند بود. در واقع آنها با مثبت جلوه دادن تصویر برند سازمان و همچنین جذاب نمودن آن ابتدا حمایت و پشتیبانی ذی-نفعان اصلی سازمان یعنی کارکنان را در مورد برند جلب نموده و کارکنان نیز در برخورد با ارباب رجوع به خوبی به انتظارات مشتریان پاسخ می دهند.
تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان: نقش جو نوآوری و جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رقابت و تغییرات سریع کسب وکارها، نوآوری برای هر سازمانی ضروری است. یک عامل مهم و تعیین کننده در افزایش نوآوری سازمان و کسب مزیت رقابتی، رفتار نوآورانه کارکنان است. در این میان، رفتار رهبران سازمان و جو محیط کاری اهمیت حیاتی در پرورش رفتارهای نوآورانه کارکنان دارند. در این راستا، هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان با نقش میانجی جو نوآوری و جو اخلاقی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را کارکنان شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان آذربایجان شرقی تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power 3.1 تعداد 134 نفر محاسبه شد و نمونه گیری به روش در دسترس انجام گرفت. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع آوری شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. آزمون فرضیه ها هم با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS 4 انجام شد. نتایج نشان داد که رهبری کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار نوآورانه کارکنان دارد. همچنین، نقش میانجی متغیرهای جو نوآوری و جو اخلاقی در رابطه بین رهبری کارآفرینانه و رفتار نوآورانه کارکنان تأیید شد. نتایج پژوهش دستاوردهای مهمی را برای مدیران شرکت های کوچک ومتوسط که به دنبال راه هایی برای افزایش رفتار نوآورانه در کارکنان شرکت هستند ارائه می دهد.
تأملی بر پوشش های اعتباری صندوق ضمانت صادرات ایران و چگونگی تأثیر آن در توسعه فعالیت های بین المللی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردن حیطه فعالیت شرکت های تجاری ورای مرزهای کشورها، که صادرات متداول ترین شیوه آن است؛ امری است که اهمیت آن برای شرکتها و نیز سیاستگذاران اقتصادی پوشیده نیست. اما تحقق آن مستلزم وجود شرایطی است که البته حصول آن برای شرکتهای کوچک و متوسط دشوارتر است. اطلاعات مربوط به تجارت ورای مرزها، دانش تجربی و امکانات فیزیکی از محدودیت های شرکتها در این خصوص هستند. صندوق ضمانت صادرات یکی از مهترین نهادهایی است که عهده دار تمهید صادرات در کشور می باشد و پوشش های بیمه اعتبار از مهمترین ابزارهای آن در این خصوص است، که ظرفیت جدیدی برای فائق آمدن بر پیچیدگی های صادرات فراهم می آورد، چه اینکه پوشش های مزبور نه تنها در صورت بروز حادثه، خسارت شرکتها را جبران می نمایند، بلکه نفس پوشش بیمه ای ارائه شده توسط صندوق با توجه به زیرساختها و الزاماتش، از میزان ریسک پیش روی شرکتهای صادرکننده می کاهد. این مهم در کنار اطلاعات فراهم شده و نیز تسهیل تأمین مالی شرکتها، مجال توسعه فعالیت های تجاری ورای مرزهای کشور را فراهم خواهد نمود. در نوشتار حاضر اولاً تفکیکی ماهیتی در خصوص پوشش های اعتباری صندوق ضمانت صادرات ارائه می گردد و ثانیاً چگونگی تأثیر این پوشش ها در توسعه فعالیتهای بین المللی شرکتها، از نظر خواهد گذشت.
طراحی الگوی رفتاری مصرف کنندگان خدمات فایده محور نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
156 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی رفتاری مصرف کنندگان خدمات فایده محور نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند اجرا شده است.
روش: داده ها از طریق نمونه گیری هدفمند با دو دسته از مصرف کنندگان با واکنش های رفتاری متفاوت نسبت به آمیختگی در جوامع مجازی برند، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شدند و در نهایت، به شناسایی مؤلفه ها و ابعاد متناظر انجامید.
یافته ها: ابعاد و مؤلفه های آمیختگی مصرف کننده در جوامع مجازی برند عبارت اند از: عوامل مرتبط با برند (جایگاه برند در ذهن مصرف کننده، رضایت از برند)، عوامل فردی (میزان گشودگی مصرف کننده، امکان ارائه خود ایدئال، نگرش به افراد با آمیختگی بالا، درگیری ذهنی با محصول، سودمندی ادراک شده از آمیختگی و انگیزه مصرف کننده از بروز آمیختگی)، عوامل اجتماعی (کیفیت تعاملات اعضا، منبع محتوا) و عوامل مرتبط با جامعه مجازی برند (میزان برآورده شدن انتظارات از جوامع، تعهد جامعه به تعاملات، جذابیت محتوا).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از نقش مؤلفه های ذکر شده بر آمیختگی مصرف کنندگان خدمات فایده محور در جوامع مجازی برند است؛ از این رو مدیران برندها باید به این مؤلفه ها توجه ویژه ای داشته باشند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمرانی شبکه ای هوشمند در سیستم بانکداری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های حکمرانی شبکه ای هوشمند در سیستم بانکداری کشور بود. این پژوهش، کیفی و به روش تحلیل مضمون انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش، در بخش کتابخانه ای، اسناد بالادستی و در بخش میدانی، مدیران و کارشناسان سیستم باتکی کشور بودند. انتخاب افراد به روش نمونه گیری هدفمند با ملاک حداقل 10 سال سابقه تدریس و پژوهش و رشته آنها مدیریت بود. نمونه گیری با مشارکت 10 نفر از صاحبنظران و خبرگان صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، شامل دو بخش، بررسی و کنکاش ادبیات تحقیق و اسناد بالادستی در بخش کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش میدانی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشارکت کنندگان تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. روش تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمون (مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) انجام شده است. فرآیند کدگذاری و تحلیل متنی مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل داده های کیفیMAXQDA 2018 انجام گردید. نتایج نشان داد مدل حکمرانی شبکه ای هوشمند مشتمل بر هفت بعد عوامل رفتاری، عوامل ساختاری، عوامل مکانیسمی، توسعه همه جانبه، ملاحظات قانونی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، ثبات و شکوفایی اقتصادی و 26 شاخص است.
درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 14 نفر از زنان شاغل در بانک مرکزی می باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار2020 MAXQDA برای کدگذاری ها استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که 60 مضمون به عنوان مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده (محیط غیر حمایتی، جو سازمانی مثبت، نشانگان زنبور عسل، شکاف حقوقی، توانمندسازی، نقص قوانین حمایتی، ساختار تبعیض آمیز استخدام و ارتقاء، تعصب جنسیتی، رابطه مداری، اضافه کاری، ناسازگاری ساختار شغلی و تعهدات خانوادگی، سنجش بهره وری، هویت شغلی، ویژگی های فردی، نیازمندی های زنان) و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل مضامین سازمان دهنده، 3 طبقه اصلی تحت عنوان مضامین فراگیر (جو حاکم از دید زنان، امکان اشتغال در رده میانی به بالا، باور زنان درباره پیشرفت شغل) شناسایی شد و در آخر مدل درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء مشخص شد.
تاثیر روانشناسی رنگ در مطالعات رشد شناختی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده است؛ به منظور گردآوری داده های لازم برای نیل به اهداف پژوهش، از منابع موجود و مرتبط با موضوع پژوهش فیش برداری شد و اطلاعات حاصل با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مقاله، توصیف مختصر سوابق و تاریخچه ی روانشناسی و روانشناسی رنگ، را بصورت مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس مفهوم رنگ؛ روانشناسی و شناخت در علم روانشناسی را به عنوان شاخه ای از دانش بشری را مورد بررسی عمیق قرار داده است و سپس مفهوم روانشناسی رنگ و اثر بخشی آن در مسیر رشد شناختی در مسیر مطالعات علمی و نظریات دانشمندان و بزرگان بیان شده است. در پایان مقاله، جمع بندی مطالب در مورد آموزش های گوناگون از علم روانشناسی رنگ و تاثیر آن بر رشد شناختی ارائه شده است.
چگونه NFT صنعت مد را تغییر می دهد: بررسی و تحلیل سیستمی
حوزههای تخصصی:
اخیراً NFT ها به یک اصطلاح رایج در فضای فناوری تبدیل شده اند. و آنچه شگفت آورتر است این است که صنعت مد بیشتر از سایر صنایع NFT ها را پذیرفته است. صنعت مد چند مورد کاربردی برای پیوند NFTها با دنیای واقعی پیدا کرده است و در نتیجه ارزش های بنیادی NFT ها را افزایش می دهد. این مقاله به این موضوع می پردازد که چگونه چندین برند مد، NFT های خود را راه اندازی کرده و طرفداران خود را جذب می کنند. برندها از NFT ها برای ایجاد وفاداری مشتری و ارائه تجربیات دیجیتالی انحصاری و تجربیات دنیای واقعی به مشتریان استفاده می کنند. NFT یک فناوری باز و جدید در زمینه مد است. شرکت ها با ایجاد نوآوری های چشمگیر در فناوری از طریق NFT ها در حال آزمایش، یادگیری و رشد هستند.
حقوق رقابت و تنظیم گری بازار؛ بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیل رقابت و منع انحصار در صنایع خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۱۹
45 - 74
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به بروز تحولات گوناگون در زمینه حکمرانی دولت های حقوقی، این گزاره که بهبود وضعیت رقابت اقتصادی در هر جامعه سیاسی مستلزم وجود شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است، امری غیرقابل انکار و خدشه ناپذیر است. با این توضیح، لازم است علاوه بر توجه ویژه به عوامل چهارگانه مورد اشاره در بررسی وضعیت رقابت اقتصادی در هر یک از جوامع سیاسی، نسبت به شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیل رقابت و منع انحصار اقدام نمود. از این رو در این پژوهش ضمن بهره گیری از ابزارهای تحقیق مشاهده و مصاحبه از مرور نظام مند ادبیات با هدف مطالعه در حوزه رقابت اقتصادی به بررسی این عوامل بسیار مهم و مؤثر در زمینه تسهیل رقابت و منع انحصار در صنایع خدمات عمومی و ارائه پیشنهادهای مؤثر استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش در مقاله حاضر، مهم ترین عوامل مؤثر بر تسهیل رقابت و منع انحصار در صنایع خدمات عمومی را می توان در قالب 10 گروه مجزا شامل: وجود نهادهای حافظ رقابت و تنظیم گر، وجود نهادهای سیاست گذار، وجود نهادهای برنامه ریز در حوزه رقابت، تصویب قوانین و تنظیم مقررات در حوزه رقابت و تنظیم گری بازار، پیش بینی ضمانت اجراهای مؤثر و کارآمد، تضمین استقلال ساختاری و مالی نهادهای حافظ رقابت و تنظیم گر، اعمال نظارت مناسب از سوی نهادهای حافظ رقابت و تنظیم گر، توجه به عوامل زمانی و مکانی در تنظیم گری و تنظیم مقررات در حوزه رقابت، عزم جدی و اراده مقتدرانه متولیان نهادهای حافظ رقابت و تنظیم گر در برخورد با اقدامات و رویه های ضدرقابتی، نهادینه شدن فرهنگ رقابت پذیری در جامعه و التزام درونی بازیگران بازار به رعایت رقابت سالم و منصفانه تقسیم و طبقه بندی نمود.
لذا، در صورت وجود حداکثری عوامل مورد شناسایی قرار گرفته در این پژوهش در هر نظام حقوق رقابت، می توان ظهور رقابت سالم و منصفانه در بازار، کاهش اقدامات و رویه های ضدرقابتی بازیگران بازار، افزایش کارایی، تخصیص بهینه منابع و افزایش سطح رفاه اجتماعی شهروندان را انتظار داشت. در نظام حقوق رقابت ایران که عملاً با تصویب قانون اجرای سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی مصوب سال 1389 شکل و قوام جدیدی یافته است، در ذیل فصل نهم با عنوان «تسهیل رقابت و منع انحصار» به طور پراکنده اشاراتی به برخی از این عوامل راه گشا و با اهمیت در زمینه تسهیل رقابت و منع انحصار شده است که بی شک با توجه به عدم جامعیت آن ها و نیز عدم اتخاذ رویکرد نظام مند و کل نگر به مقوله رقابت اقتصادی و تنظیم گری بازار نیازمند اصلاح و بازنگری بر اساس یافته ها و راه کارهای ارائه شده در این پژوهش می باشد.
طراحی مدل انطباق فرایندهای ۳۴۰۰۰ منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
389 - 480
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به بررسی انطباق فرایندهای منابع انسانی، در جهت تحقق استراتژی های بازاریابی بر اساس مدل ۳۴۰۰۰ پرداخته شده است تا با این بررسی، در خصوص زمینه و بستر موجود در حوزه شناخت و انطباق با بازار در بانک، به عنوان یک بنگاه اقتصادی، ادبیات غنی تری شکل گیرد.
روش: پژوهش پیش رو از نوع پژوهش های کاربردی است، از نتیجه پژوهش می توان در حوزه بانکی و فرایندهای منابع انسانی بهره برد و در راستای تطابق بیشتر توانایی های منابع انسانی و کشش بازار در حوزه بانکی گام برداشت. همچنین استراتژی مدنظر در پژوهش، مطالعه موردی چندگانه است. بررسی و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و کدگذاری سه گانه صورت گرفت. برای جمع آوری اطلاعات، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه را تیم علمی و نخبگان تأیید کردند. جامعه موردبررسی در این پژوهش، تمامی بانک هایی را شامل می شود که برای اجرایی کردن فرایندهای منابع انسانی در سازمان های خود، از مدل منابع انسانی 34000 استفاده کرده اند. روش انتخاب نمونه بررسی، نمونه گیری آگاهانه بود که بر اساس آن، چهار بانک رفاه، دی، کارآفرین و سینا، به سبب تجربه موفق در استفاده از مدل 34000 انتخاب شدند. همچنین برای انجام کدگذاری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. مصاحبه ها در سه مرحله در داخل این نرم افزار کدگذاری شد و در نهایت، کدهای نهایی به دست آمد.
یافته ها: انجام مراحل کدگذاری با توجه به حوزه بازاریابی و مدل فرایندهای منابع انسانی، به ایجاد کدهای سازمان یافته ای انجامید و در جدولی دسته بندی شد. کدهای به دست آمده، ماحصل نگاه همه جانبه افراد صاحب نظر به موضوع مطالعه است که سبب شناخت ضعف ها و قوت های در این حوزه شده است. نتایج به دست آمده در این خصوص، نشان داد که انطباق در بعضی از حوزه های فرایندهای منابع انسانی و بازاریابی، از وضعیت مناسبی برخوردار است؛ اما در بعضی دیگر از حوزه ها، به برنامه ریزی و ایجاد انطباق بیشتر نیاز دارد.
نتیجه گیری: بانک ها به عنوان یکی از نهادهای اقتصادی، به شرایط بازار وابستگی بسیار زیادی دارند. اتخاذ یکسری استراتژی های مناسب در این خصوص و انطباق شرایط منابع انسانی و فرایندهای آن با بخش بازار، می تواند تسهیل کننده شرایط دستیابی به اهداف سازمانی باشد. در مراحل پراکنده و همچنین مقدماتی و میانی، انطباق با استراتژی های بازاریابی بیشتر مورد نیاز است. در مراحل بهینه و متعالی، بررسی ها نشان داد که انطباق فرایندهای منابع انسانی با استراتژی های بازاریابی مناسب بوده است؛ اما موضوعی که نباید از آن چشم پوشی کرد و مصاحبه شوندگان نیز به آن اشاره کرده اند، این است که برای ایجاد انطباق بیشتر، بایستی بانک ها یا سازمان های دیگر، برنامه ای مدون و مشخص در این خصوص داشته باشند تا شرایط برای فعالیت تسهیل شود، زیرا نبود قوانین مشخص و نامعلوم شرایط را سخت تر می کند و ممکن است در زمینه فعالیت بانکی مشکل ساز شود.
ارائه مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
531 - 553
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بین سازمان ها محیطی به شدت رقابتی به وجود آمده است. پویایی تکنولوژی و پیچیدگی های محیطی باعث شده است که سازمان ها، برای بقا در این محیط رقابتی، به فکر تمایز باشند و ویژگی های منحصربه فردی را برای خود ایجاد کنند تا بتوانند از رقبا پیشی بگیرند و به دنبال راه هایی باشند تا سود بیشتری کسب کنند. یکی از ابزارهایی که در این زمینه استفاده می شود، امضای برند است. امضای برند ابزار مدیریتی مؤثری برای سازمان دهی ویژگی های مطلوب سازمان هایی است که می خواهند این ویژگی های مطلوب را به ذی نفعان خاص خود در بازار جهانی انتقال دهند. با توجه به آنچه بیان شد، هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل امضای برند در شرکت های دانش بنیان است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش، صاحب نظران حوزه برندسازی و مدیران بازاریابی شرکت های دانش بنیان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. پس از شناسایی 18 خبره، داده ها تجزیه وتحلیل شد و نمونه گیری مجدد تا رسیدن مقوله ها به اشباع نظری ادامه یافت. بر این اساس، نمونه گیری و جمع آوری داده ها تا مرحله ای ادامه یافت که داده های جدید مرتبط با مقوله به دست نیامد و مقوله نیز دامنه مناسبی پیدا کرد. ابزار جمع آوری داده ها برای شناسایی دسته ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و بدون ساختار بود. برای بررسی روایی، از مدل Cresol به همراه روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار استفاده شد.یافته ها: برای ارائه مدل پژوهش، از رویکرد نظریه داده ها با روش اشتراوس و کوربین استفاده شد که با نرم افزار اطلس تی و با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی توسعه یافت.نتیجه گیری: نتایج پژوهش به ارائه مدلی مشتمل بر شرایط علّی، زمینه ای و مداخله گر، به همراه معرفی پدیده محوری و همچنین، ارائه راهبردهای امضای برند و شناسایی پیامدهای آن منجر شد. در این پژوهش مدل امضای برند بر اساس سه محور هویت برند، شخصیت برند و نام و لوگو ارائه شد. در این مدل، شرایط علّی بسیار مهمی که امضای برند را توجیه می کنند، عبارت اند از: افزایش رقبا، تنوع و تعدد برندها، تغییرات تکنولوژیک، شناسایی فرصت های بازار، رقابت پذیری و به روزرسانی فضای کسب وکار. همچنین، نتایج مدل نشان می دهد که زیرساخت های حقوقی و مدیریتی، عوامل استراتژیک، سیستم اطلاعات بازاریابی و مسئولیت اجتماعی، عوامل بسیار مهمی هستند که در توجیه امضای برند نقش مداخله ای دارند. از طرفی، مدیران باید سه استراتژی آگاهی از برند، تبلیغات و استراتژی های بازاریابی را در نظر داشته باشند. در این بین، مدیران می توانند با یادآوری برند و اطلاع رسانی برند، در آگاه سازی مشتریان از برند تلاش کنند و با برپایی نمایشگاه ها و انجام تبلیغات آموزشی و مجازی گسترده و مؤثر، برای معرفی هر چه بیشتر و بهتر برند شرکت خود بکوشند.
بهبود عملکرد صادرات از طریق بررسی تاثیر مشتری گرایی فعال و قابلیت جذب دانش با نقش میانجی گری نوآوری خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش روند جهانی شدن، افزایش رقابت و همچنین تغییرات روزافزون محیط، امر صادرات به دلیل ایجاد مزیت رقابتی، رشد و رونق اقتصادی برای شرکت ها بیش ازپیش حائز اهمیت شده است. در این پژوهش قصد بر این است که شرکت های صادراتی را در توجه بیشتر بر اهمیت مشتری گرایی فعال و استفاده کاراتر از قابلیت جذب دانش و تأثیر نوآوری خدمات در بهبود عملکرد شرکت ها قرار دهیم. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بوده و ماهیت آن در زمره تحقیقات توصیفی - پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های صنعتی فعال صادراتی در شهر ارومیه است که طبق استعلام از سازمان صنعت، معدن و تجارت (صمت)، 349 شرکت می باشد. در این پژوهش تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرض ها و آمار استنباطی از روش های آماری و آزمون های متفاوت با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 وSMART-PLS3 انجام گرفت. نتایج نشان داد که مشتری گرایی فعال با ضریب 251/0، قابلیت جذب دانش با ضریب 210/0 و نوآوری خدمات با ضریب 396/0 بر عملکرد صادرات تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین، مشتری گرایی فعال با ضریب 347/0 و قابلیت جذب دانش با ضریب 438/0 بر نوآوری خدمات تأثیر مثبت و معناداری دارند و در نهایت نوآوری خدمات به ترتیب با ضریب 137/0 و 173/0 بر رابطه بین مشتری گرایی فعال و قابلیت جذب دانش بر عملکرد صادرات میانجی گری می کند.
تبیین مدل بازاریابی دیجیتال مبتنی بر بازی پردازی مجازی در بانکداری الکترونیک با رویکرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
478 - 508
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ارائه مدل بازاریابی دیجیتال مبتنی بر بازی پردازی مجازی در بانکداری الکترونیک است. این پژوهش با رویکرد کاربردیاست. از نظر ماهیت نیز در روشهای آمیخته(اکتشافی-توصیفی)، قرار میگیرد. داده های تحقیق از طریق سوالات پنج گزینه ای لیکرت موجود در پرسشنامه تحقیق جمع آوری شده است. درپژوهش حاضر به منظورتجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، متناسب با نیاز آماری از نرم افزار آماری SPSS.V24 و از نرم افزار معادلات ساختاری pls.V3 در قالب دو بخش آمارتوصیفی و استنباطی بصورت رگرسیون خطی و چندگانه استفاده گردیده است. جامعه آماری در بخش کمی برای انتخاب حجم نمونه، از فرمول های کوکران استفاده شد که تعداد آن برای جامعه نامحدود 384 نفر می باشد. همچنین نتایج بخش کمی نشان داد که شرایط علی بر بازاریابی بازی وارسازی؛ بازاریابی بازی وارسازی و شرایط مداخله ای و زمینه ای بر راهبردها و راهبردهای پژوهش بر پیامدها در بین مشتریان بانک سپه شهر تهران تاثیر معناداری دارد.
طراحی مدل محیط بازاریابی دیجیتال در بازارهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه واکاوی مبحث محیط بازاریابی دیجیتال است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مطالعه منابع مستند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران و همچنین کارشناسان فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال، از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 جمع آوری شد. در مرحله کدگذاری باز،242 کد مقدماتی از تحلیل مصاحبه ها شناسایی شد. در دومین مرحله، کدگذاری محوری با استفاده از سازه های مدل کدگذاری محوری حول پدیده موردبررسی انجام شد. بر اساس یافته های پژوهش، مفهوم محیط بازاریابی دیجیتال به عنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علی در قالب چهار دسته نوآوری، مدیریت بهینه، عوامل ساختاری، سهولت جای گرفتند و شش مقوله اصلی شامل راهبردهای تجاری، راهبردهای آموزشی، راهبردهای نوآورانه، برنامه ریزی و نظارت به عنوان راهبرد انتخاب شدند. عوامل مداخله گر در دودسته تقویت کننده و تضعیف کننده شناسایی شدند. عوامل فرهنگی، عوامل زیرساختی، آموزش، سبک رهبری، استراتژی ها به عنوان عوامل زمینه و بسترساز محیط بازاریابی دیجیتال تعیین شدند درنهایت پیامدهای عوامل مؤثر بر محیط بازاریابی دیجیتال در سه سطح خرد، میانی و کلان تعیین شدند.
ادراک معانی و عوامل معناساز خانه های سنتی دوره قاجار یزد با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۴
6 - 17
حوزههای تخصصی:
خانه اولین مکان در شکل گیری ابعاد وجودی انسان است که می تواند بستر اندیشه و فرهنگ آن جامعه باشد. در این راستا این وجوه هویتی در سیستم معنایی متن های معماری در خانه های سنتی ایران در ورای مشهودات قرار دارد که می توان این معنامندی را از طریق؛ خوانش و ادراک، تعمق و کنکاش در لایه های زیرین و نهفته این خانه ها پیدا کرد.این پژوهش براساس رویکرد نشانه شناسی فرهنگی شکل گرفته است و بر این اساس در تلاش است تا با اتکا بر روش نشانه شناسی فرهنگی به خوانش و ادراک ساختار ابنیه های سنتی بپردازد و با برداشت از مفاهیم نشانه ای به فرهنگ و سنت های مستتر در این خانه ها دست پیدا کند.این پژوهش در تلاش است تا به این سؤالات اصلی پاسخ دهد که در خانه های سنتی یزد معانی چگونه تولید می شوند و چه عواملی به تکوین معنا منجر می شوند؟روش تحقیق در این جستار به صورت توصیفی–تحلیلی است و براساس رویکرد نشانه شناسی فرهنگی از دیدگاه یوری لوتمان و رولان پوسنر تدوین یافته است. در این راستا نخست هم بستگی یا جدایی و تضاد میان نظام های نشانه ای در بافت خانه های سنتی یزد بررسی شده و سپس مروری بر تفاسیر متقدم از آن صورت می گیرد و در ادامه، کوشش شده است دگرگونی نشانه ای آن، با توجه به رویکرد نشانه شناسی فرهنگی لوتمان تبیین شود.نتایج پژوهش نشان می دهد معانی در خانه های سنتی، به صورت مجموعه ای از ورودی ها و حیاط مرکزی تعریف شده اند که به مثابه متن های متعدد و با هم بستگی کلیه شاخصه ها تکرار شده اند و این تشابه در نظام های نشانه ای، در کلیت و اجزا که مبتنی بر رابطه اُبژه و بافتار، وحدت و کثرت، هم ریختی، کرانمندی و تعامل هستند درهم تنیده شده اند و در چارچوب سپهر نشانه ای فضای فرهنگی شهر یزد تکوین یافته است.
ویژگی های افراد تاثیرگذار در رسانه اجتماعی و قصد خرید: تبیین نقش اعتماد و رضایت از تصویر (مورد مطالعه: صنعت پوشاک بانوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۱۹
27 - 44
حوزههای تخصصی:
اخیرا با نفوذ رسانه های اجتماعی، بازاریابان و برندها از افراد تاثیرگذار به عنوان استراتژی های بازاریابی جهت معرفی محصولات استفاده می کنند، با این حال تحقق اهداف بازاریابی، بدون درکی کامل از ویژگی های افراد تاثیرگذار ممکن نیست. در همین راستا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر ویژگی های افراد تاثیرگذار (تخصص، اعتبار، جذابیت فیزیکی، همگنی) در شکل گیری قصد خرید با نقش میانجی اعتماد و رضایت از تصویر در صنعت پوشاک صورت گرفت. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کاربران زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام است. حجم نمونه مورد نیاز، بر اساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد، نمونه ها نیز با روش غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استاندارد استفاده شد که پایایی و روایی آن مورد تایید قرار گرفت.داده های تحقیق نیز با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که اعتماد، تاثیر اعتبار و همگنی بر قصد خرید را میانجی گری می کند. با این وجود، تاثیر تخصص و جذابیت فیزیکی بر ایجاد اعتماد، معنادار نبود.در ادامه مشخص شد رضایت از تصویر، تاثیر تخصص، جذابیت فیزیکی و همگنی را بر قصد خرید میانجی گری می کند و تاثیر اعتبار بر رضایت از تصویر مورد تایید قرار نگرفت. یافته های تحقیق، به درک بهتری از بازاریابی افراد تاثیرگذار در صنعت پوشاک منجر شده و زمینه توسعه و گسترش این صنعت در کشور را با استفاده از قابلیت های شبکه اجتماعی فراهم می آورد.
Virtual reality (VR) tours and their impact on consumers' intention to visit the physical store(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
393 - 416
حوزههای تخصصی:
Virtual reality is one of the most attractive and promising technologies in the world today, which is rapidly growing and developing. The many capabilities of this technology indicate its diverse applications in the fields of marketing and consumer behavior. An application of virtual reality is the ability to conduct 360-degree virtual tours of the store. This research will investigate and answer the question of whether the use of 360-degree interactive tours based on virtual reality capabilities will stimulate the intention of its audience to visit the store physically or not. Due to its practical results and the method used in it, this research is an experiment, simulation, and survey, which includes two groups of 12 people as a control group and an experimental group, and in two levels: pre-test, post-test, and finally, the recall test. Data were collected through a questionnaire with appropriate validity and reliability from both groups and in all three levels of pre-test, post-test, and reminder test, and then, through SPSS software, the mean difference and standard deviation difference tests were analyzed. The results of this study showed a significant difference in the intention of physically visiting the experimental group (virtual reality) participants from the store physically compared with the participants in the control group. This means that companies and marketers can use technologies such as virtual reality to effectively stimulate consumers' behavioral malpractice instead of traditional methods.