حسن بلخاری قهی

حسن بلخاری قهی

مدرک تحصیلی: استاد گروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران
پست الکترونیکی: hasan.bolkhari@ut.ac.ir
لینک رزومه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۲ مورد.
۱.

از کلاسیک به فراکلاسیک:جستاری در جایگاهِ مخاطب در رویکردِ دومینیک مَک آیوِر لوپِس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطب کلاسیک مخاطبِ فراکلاسیک دیدن-در بازشناسی بازنمایی سوژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 542 تعداد دانلود : 771
در جستارِ حاضرْ دو بعد از ابعادِ چندگانه ی مخاطب در رویکردِ دومینیک مَک آیوِر لوپِسْ استخراج و معرفی شده اند. این دو بعد که به منزله ی دو نوع مخاطبِ تصویریِ متمایز و هم زمان درهم تنیده معرفی می شوندْ نشان می دهند که سیرِ مواجهه ی کلاسیک به مواجهه ی فراکلاسیک، و درنتیجه مخاطبِ کلاسیک به مخاطبِ فراکلاسیک، یک طیفِ تبدیلیِ ملایم است که از مؤلفه های ادراکی آغاز می شود، به تدریج حاملِ مؤلفه های درکیِ بیشتر می شود، و تا آستانه ی سیستم های تصویری پیش می رود. نگارشِ جستارِ حاضر ازاین رو ضرورت داشت که فلسفه ی آنگلوآمریکایی به شکلِ کلی، و جایگاهِ هنرهای تصویری و تصاویرِ غیرهنری در آن به شکلِ جزئی، در کشورمان تقریباً ناشناخته است. روشِ پژوهشمان یک روشِ مرتبه اولِ مؤلف محور است که پیروِ آنْ تمامیِ آثارِ لوپِس مطالعه شده و بخشی از الگویی که آرای تصویری اش را منسجم می کند در قالبِ بخش بندی های جستارِ حاضر صورت بندی شده است؛ یعنی جستارمان با نگاهی به جایگاهِ تام وتمامِ تصویر در نگاهِ لوپِس نگاشته شده است. نتایجِ حاصل شده نشان می دهد مخاطبِ کلاسیکْ از توانمندی های ادراکی اش استفاده و توانمندی های درکیِ ابتدایی اش را بر آن ها بار می کند، اما مخاطبِ فراکلاسیکْ از توانمندی های ادراکی اش استفاده و توانمندی های درکیِ ابتدایی و نیز پیشرفته اش را بر آن ها بار می کند. لذا بااینکه هردو مخاطبینی منفردند، مخاطبِ فراکلاسیک، مخاطبی است دارای حالاتِ ذهنیِ پیچیده تر.
۲.

رابطه معنایی میان انسان و طبیعت مبتنی بر بنیاد حکمت متعالیه (نقش گرایش های زیست دوستی انسان در تعالی و کمال او)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت متعالیه صدرالمتألهین انسان طبیعت فناوری زیست دوست محیط زیست رابطه معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 303 تعداد دانلود : 121
هدف: عالم طبیعت، مظهر الوهیت و حرکت است. جوهر وجود انسان اگر با طبیعت عجین گردد، هم خود در سفری روحانی قرار خواهد گرفت و هم به ظهور علوم نوینی جهت ایجاد جهانی سبزتر و پاک تر قدم برخواهد داشت. انسان متأله به عنوان خلیفه الله طبیعت مقدس را حفظ می نماید. پژوهش انجام شده باهدف بیان نسبت الوهیت موجود در طبیعت با تعالی روح آدمی در پی ایجاد نسبت هایی فلسفی و علمی میان تعالیم صدرالمتالهین درباره طبیعت با فناوری های نوین زیست دوست، به جهت ارتقا کیفیت زندگی انسان ها می باشد. روش شناسی: پژوهش به روش کیفی (نظریه زمینه ای) با راهبرد تحلیل داده انجام شده است، کدگذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین انجام شده است. داده های پژوهش به صورت متنی و معنایی و از طریق هجده مصاحبه عمیق به دست آمده اند، سپس با منطق استقرایی و به صورت تحلیل تفسیری موردبررسی قرار گرفته اند و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی ای[1] انجام شد. یافته ها: پارادایم به دست آمده از نتایج، حاکی از نسبت مستقیم دو حوزه حکمی طبیعت و محیط زندگی عینی انسان می باشد که نشان می دهد، جوهر وجودی آدمی در مجاورت با طبیعت در حرکت رو به کمال قرار خواهد گرفت. نوآوری (ارزش): تحلیل معنایی رابطه انسان و طبیعت بر بنیاد حکمت متعالیه، به دو حوزه معماری زیست دوست و فلسفه حکمت متعالیه صدرالمتألهین پرداخته است. مطالعه میان رشته ای در این دو حوزه امری نوین می باشد که به تحلیل یک اندیشه فلسفی در دنیای طراحی جدید پرداخته است. نتیجه گیری: حکمت متعالیه صدرالمتالیهن در موارد بسیاری از جوهر موجود در طبیعت و نسبت آن با انسان یاد کرده است. زندگی در محیط های طبیعت دوست عاملی بر ارتقا کیفیت زندگی انسان می باشد. با صنعتی شدن زندگی، ضرورت وجود فناوری های نوینی گیاهی، در محیط زندگی انسان، احساس می شود. مقولاتی چون توسعه انسانی، بالندگی و تغییر انسانی، نتایج به دست آمده از پارادایم پژوهش می باشند که خود مبرهن تحولی در ارتقا کیفیت زندگی انسان ها هستند.
۳.

زیبایی شناسی نور و رنگ درصحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور با رویکرد حکمت هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه تلویزیونی صحنه پردازی زیبایی شناسی نور هنر اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 91 تعداد دانلود : 917
طبق اساسنامه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بیشترین تمرکز تولیدات رادیوتلویزیون باید در جهت اشاعه فرهنگ اسلامی باشد، در این میان برنامه های غیر نمایشی معرفت محور اهمیت ویژه ای دارند، اما همواره زیبایی شناسی بصری درصحنه پردازی و طراحی استودیویی آن ها به گونه ای که بیشترین هم پوشانی میان فرم بصری و محتوا حاصل گردد، دچار نقصان بوده است. کاربرد نور به عنوان عنصر بصری مستقل گرچه سال هاست در جهان به سبکی درصحنه پردازی مبدل شده، اما باوجود پشتوانه غنی حکمی و هنری در باب نور در ایران زمین، هرگز به طورجدی درصحنه پردازی تولیدات تلویزیونی به خدمت گرفته نشده است. این جستار با هدف تصرف در ماهیت زیبایی شناسانه این رسانه، متناسب با دین و فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی و نگرش درون فرهنگی منطبق با مفاهیم عرفان اسلامی مبتنی بر نور، در پی آن است تا شیواترین نوع صحنه پردازی متناسب با این گونه برنامه ها را معرفی و خاطرنشان سازد و به این سؤال پاسخ دهد که 1. بر مبنای مباحث حکمت هنر و عرفان اسلامی در باب زیبایی شناسی نور و رنگ، چه مؤلفه هایی می تواند فرم بصری صحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور را با محتوای آن همسو سازد؟ روش تحقیق حاضر که از نوع بنیادین و کیفی اس ت توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به شیوه مطالعه کتابخانه ای و الکترونیک انجام شده و تحلیل محتوا با اجتماع جزئیات به شیوه استقرایی و همچنین با تکیه بر نظریه امتزاج فرم و محتوا در هنر اسلامی از دکتر حسن بلخاری قهی صورت گرفته است. نتیجه این کاوش مبتنی بر حکمت هنر اسلامی و جلوات نوریه متأخذ از آن نشان داد مؤلفه های خلق معنا در ایجاد عمیق ترین لایه امتزاج میان فرم و محتوا درصحنه پردازی این نوع برنامه ها شب زنده داری، آب و آیینگی و انواع الگوهای تابش نور در معماری اسلامی است.
۴.

نسبت سنت و صنعت در قرآن و عرفان (تأملی در مبانی نظری صناعت در تمدن اسلامی)

نویسنده:

کلید واژه ها: قرآن سنت صناعت عرفان اسلامی هنر اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 723 تعداد دانلود : 738
در تاریخ فرهنگ ایرانی اسلامی، سه اصطلاح در بردارنده مفهوم هنر بوده و هست: هنر، فن و صناعت.هنر یک اصطلاح بسیار دیرپای اوستایی است که قدمتی به تاریخ اوستا در این سرزمین دارد یعنی چیزی بیش از سه هزار سال. اما دو اصطلاح دیگر یعنی فن و صناعت اولاً بالاصاله عربی هستند و ثانیاً ترجمه یک اصطلاح یونانی هستند:Techne  همان واژه ای که ریشه یونانی  technique امروزی است.از میان این سه اصطلاح، کلمه صناعت کاربرد قرآنی نیز دارد آن دو خیر. هنر که نمی توانست در قرآن مورد استفاده قرار گیرد چون از زبان اوستایی ِدین دبیره بود(گرچه اصطلاحاتی با ریشه فارسی در قرآن موجود است همچون فردوس، دین، سرابیل، برزخ و.....) و فن نیز گرچه اصطلاحی عربی است اما در قرآن کاربردی نداردلیک چنان که گفتیم صناعت در چند آیه قرآن، مورد استفاده قرار گرفته است.این مقاله با روش تحلیلی تفسیری، مفهوم صناعت در قرآن را مورد واکاوی قرار داده و به ویژه نسبت آن با سنّت و امر را مورد توجه قرار داده است. دو مفهوم بنیادینی که نسبت هستی را با خالق و پروردگار آن تبیین و تعیین می کنند. امر، اراده الهی است در ظهور خالقیت حق و سنت، قانون مستمر و مستدام جاری در خلقت،که بیان ربانیت یا پروردگاریِ حق در هستی است. این مقاله به ویژه با تحقیق در آرای شیخِ اکبر عرفان اسلامی، یعنی محیی الدین ابن عربی، نسبت این دو مفهوم را با صناعت روشن می سازد آنجا که شیخ اکبر در فتوحات و در تبیین حقیقت عالم از نسبت صنعت و سنت چنین می گوید: بالصنعه ظهر الحق فی الوجود. از دیدگاه ابن عربی، صنعت، ظهور سنت و امر الهی در عالم است. این معنا در جهان هنر، بسیار آشناست. هنر، ظهور ایده در فرم است (فرم به معنای مصطلح هنری آن و نه الزاماً فلسفی) یا ظهور معنای مکنون در قالب محسوس. و این همان تعبیر یکی از بزرگ ترین مفسران ابن عربی یعنی سید حیدرآملی در جامع الاسرار و منبع الانواراست: فانّ الخیال ینزل المعانی العقلیّه فی القوالب الحسّیّه(جامع الأسرار و منبع الأنوار :490) بنابراین در مقاله مفهوم هنری صناعت در تمدن اسلامی نیز مورد توجّه بوده است مفهومی که به صناعت در این فرهنگ، مفهوم جدید و تازه ای می بخشد یا به یک عبارت مفهوم تازه ای را از بطن آن کشف می کند.
۵.

واکاوی ساختار تصویری و مفهومی نور در فیلم «محمد رسول الله» بر مبنای مؤلفه های زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور سینمای دینی فیلم محمد رسول الله زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 55
بیان مسئله : نور همواره به عنوان یکی از مهم ترین واسطه ها و عناصر القای مفاهیم الهی در آثار گوناگون هنر اسلامی کاربرد دارد. فیلم «محمد رسول الله» ساخته مجید مجیدی، از مصادیق شاخص سینمای دینی ایران در استفاده از تجلی نور برای انتقال مفاهیم الهی و قدسی است. بحث و جدل های متعدد در نشریات تخصصی و عمومی در چگونگی نشان دادن و بیان تصویری زیبایی شناسانه و تأثیرگذار مفاهیم الهی و دینی با معیارها و مؤلفه های معتبر از مهم ترین مسائل سینمای دینی ایران است. هدف پژوهش : این پژوهش با هدف تبیین و واکاوی مؤلفه های بنیادین زیبایی شناسی عنصر نور همچون وحدت، پیچیدگی و تابندگی در این فیلم است. همچنین تحلیل دو عنصر آشفتگی و یکنواختی در ساختار تصویری و مفهومی این اثر که در تقابل اساسی با تجربه زیبایی شناختی قرار دارد. روش پژوهش : این پژوهش از نوع کیفی و چارچوب آن توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و مطالعه مستقیم اثر است. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان می دهد ساختار تصویری و مفهومی فیلم محمد رسول الله تا حدود زیادی با وحدت، هماهنگی و پیچیدگی همراه نیست. آشفتگی تصویری در کاربرد نور برای القای مفاهیم دینی و قدسی در اغلب سکانس ها دیده نمی شود. اما دارای یکنواختی تکرارشونده، بدون منطق روایی (دراماتیک) و با کمترین باورپذیری است که تجربه ای زیبا شناختی را به همراه ندارد. نورافشانی و نورانی کردن فضا با جلوه ای غیرواقع گرایانه و اغلب تصنعی فضایی سمبولیستی و نمادگرایانه به کلیت فیلم داده است. تبیین و تحلیل زیبایی شناسی نور در فیلم محمد رسول الله نشان می دهد که در بازتاب معارف الهی و دینی با موفقیت حداقلی همراه بوده است.
۶.

تحلیلی بر صُور تحول در هنر فلزکاری دوره صفوی (با تأکید بر کاسه ها و جام ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 842 تعداد دانلود : 56
 هنر فلزکاری یکی از شاخه های مهم در هنرهای صناعی محسوب می شود که با توجه به پیشینه طولانی آن در ساخت و تولید در بازه های تاریخی مختلف، تغییرات متعدد و قابل توجهی داشته است. این تغییرات در دوره صفوی به صورت مشخص و تحت تأثیر عوامل مؤثر بر ساختار حکومت و اجتماع، قالب منسجم و متفاوتی به خود گرفت. آنچه در پژوهش پیش رو مورد تحلیل قرارگرفته، واکاوی تأثیر مؤلفه های تحول بر اشیای فلزی با تأکید بر کاسه ها و جام ها است. هدف از این تحقیق مشخص نمودن ارکان تغییر و تحول در ساختار فرم و کارکرد هنر فلزکاری در بستر دو رویکرد مهم دوره صفوی یعنی مذهبی و اجتماعی؛ همچنین راستی آزمایی محتوای معنادار و یکپارچه در هنر فلزکاری این دوره در کاسه ها و جام های فلزی است. سؤالات طرح شده بدین شرح است: 1. تأثیرات رویکردهای مذهبی و اجتماعی بر فلزکاری دوره صفویه چگونه تبیین می گردد؟ 2. شکل تحول در قالب فرم و عملکرد اشیای فلزی دوره صفویه حاوی چه مضامینی است؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه انتخاب نمونه و تحلیل داده ها منتج از داده های کتابخانه ای و نمونه های موزه ای است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تبیین تحول تحت تأثیر شاخص مذهبی در دوره صفوی به شکل مضامین شیعی در کتیبه ها و نقوش، آشکار می گردد. درعین حال، شاخص اجتماعی نشان داد مضامین ایران باستان در نزد اصناف و صنعتگران در فرم و معنا بروز نموده است؛ اما آنچه این نتایج را به سمت شکل متفاوتی در اشیای فلزی این دوره سوق می دهد، عملکرد معنایی مشابه در اشیایی است که به ظاهر در فرم و کارکرد متفاوت هستند. لایه های عمیق تر محتوای معنادار در مقاطع مختلف تاریخی به ویژه دوره صفوی قابل واکاوی است.
۷.

پیوند موسیقی با علوم بیانی؛ تغییری معرفت شناختی در اندیشه ی انسان رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت شناسی موسیقی علوم عددی علوم بیانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 703 تعداد دانلود : 173
موسیقی در قرون وسطی در زمره ی علوم عددی بود، اما با ظهور انسان گرایی در دوران رُنسانس به علوم بیانی پیوست. این دگرگونی تغییری بنیادی در حوزه ی معرفت شناسی موسیقی را نشان می دهد و مطالعه پیرامون آن ابعاد گوناگونی از اندیشه ی انسان غربی را هویدا می کند. مطالعه ی تاریخی-تحلیلی حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه تغییری در بنیادِ معرفت شناختی موسیقی از قرون وسطی تا رنسانس در غرب رخ داده است. بررسی رَوند تحولات فکری طی قرون وسطی نشان داد که چگونه علم موسیقی از حیث موضوع جایگاه والایش را میان علوم عددی از دست داد و به حیطه ی علوم میانی رفت. اما انسان رنسانس این جایگاه را نیز برنتابید و موضوع موسیقی نظری را به علم تجربیِ آکوستیک مرتبط دانست. در این برهه موسیقی عملی و آهنگسازی نیز به یاران متجانس شان در میان علوم بیانی گِرویدند. این امر باعث شد تا موسیقی بنیان های نظری مورد نیازش را به ویژه در ساحت آفرینش از علوم بیانی اخذ کند و به سیاق آن ها درآید. بدین ترتیب موسیقی پایگاه معرفتی اش را میان امور تغییرناپذیر از دست داد و به حیطه ی تغییرپذیرها رفت. حیطه ای که جولانگاه اندیشه و عقاید و قلمرو سوبژگی انسان رنسانس بود.
۸.

«میزان»؛ نظریه هنر و زیبایی در عرفان ابن عربی

کلید واژه ها: میزان فن صناعت ابن عربی فتوحات مکیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 931 تعداد دانلود : 812
جست وجو و واکاوی متون کلاسیک عرفان و حکمت اسلامی با هدف استخراج مبانی و مفاهیمی که می توانند با تلقّیِ امروزی از هنر و زیبایی واجد اشتراکات و قرابت هایی باشند، یکی از اصلی ترین و اساسی ترین اهداف مطالعات نظری هنر اسلامی است. بر همین اساس، این مقاله در صدد تحقیق در مفهوم فنّ و صناعت از منظر شیخ اکبر عرفان اسلامی محی الدین ابن عربی، یکی از سرآمدانِ عرفان نظری در تمدن اسلامی با استناد به دانش نامه سترگ اندیشه او یعنی کتاب فتوحات مکیّه از یک سو و تبیین معنا و مفهوم «میزان» به عنوان پاسخی در برابر پرسش از چیستی و چگونگی شکل گیری صناعات محسوس (آثار هنری)، از سوی دیگر است. پرسش اصلی پژوهش، مفهوم شناسی فنّ و صناعت و نیز تبیین اصلِ «میزان» با استناد به آراء حکمی و عرفانی ابن عربی است. این پژوهش بر این فرضیه استوار است که ابن عربی در پاسخ به چیستی و یا چگونگیِ شکل گیری و خلق آثار هنری، ایده «میزان» را پیش می نهد. هدف از نگارش این مقاله نه ارائه الگویی نظری برای خلق آثار هنری در جهانِ معاصر اسلامی، بلکه کنکاشی در سرگذشت تأملات نظری پیرامون هنر و زیبایی در گستره تاریخ عرفان و حکمت اسلامی است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهند ابن عربی نه تنها نسبت به معنا و مفهوم «فنّ» و «صناعت» اندیشه ای خنثی نداشته و با مفاهیم مذکور در زمان خود آشنا بوده است، بلکه در بعد نظری، صناعات محسوس و یا آثار هنری را در یکی از مهم ترین آثار خود مورد مداقه قرار داده و به ساحت نظری هنر و زیبایی ورودی متأمّلانه و جدی داشته است. از سوی دیگر، تأملات نظری وی در ساحت هنر و زیبایی نشان دهنده آن است که این دو مفهوم، در سیطره مطلق مکتب «وحدت وجودی» ابن عربی قرار داشته اند. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی – تفسیری و با استناد به داده هایی که با اتکاء به منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند، به انجام رسیده است.
۹.

برنامه ریزی و طراحی بسترهای گیاهی هوشمند در شکل کشاورزی عمودی خانگی در فضاهای مسکونی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طراحی زیست دوست کشاورزی عمودی خانگی کشاورزی شهری دیوار زنده گیاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 404 تعداد دانلود : 127
فناوری کشاورزی عمودی خانگی از دستاوردهای مشترک معماری زیست دوست و کشاورزی است. اهداف کشاورزی شهری علاوه بر تولید محصولات کشاورزی خانگی جهت تامین امنیت غذایی در شاخه بهداشت اقتصادی خانوار، دوستی با طبیعت می باشد. هدف پژوهش،برنامه ریزی عملکرد طراحی بسترهای سبز هوشمند در قالب کشاورزی عمودی خانگی جهت تولید برخی محصولات کشاورزی در خانه و سالم سازی محیطی در جغرافیای ایران می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کمی و پیمایشی است. داده های پژوهش ابتدا، پس از تحلیل محتوای نمونه مطالعات موردی اجرا شده جهانی قابل تطبیق با اقلیم ایران، از منابع دست اول انتخاب شد؛ملاک های اندازه اثر، اطلاعات کافی برای پژوهش کمی، روش نمونه گیری و آماری صحیح و روایی و پایایی مدنظر قرار گرفت . شش مولفه براساس جنبه های نظری ویژه انتخاب شد، روایی مولفه های فوق با نظر اساتید و متخصصان کشاورزی و برنامه ریزی معماری تایید شد. برمبنای مولفه های به دست آمده، پرسش نامه ساختاریافته ای بین اعضای نمونه، به عنوان پیش آزمون توزیع شد.پس از ورود داده ها با نرم افزار spss، ضریب آلفای کرونباخ 948 % محاسبه گردید. پرسش نامه با پایایی میان صد نفر از مهندسین کشاورزی و اقتصاد کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی توزیع گردید. نتایج آزمون tتک نمونه ای، این فناوری را موثر در بهبود بحران های مطرح شده و عاملی برای ارتقا کیفیت زندگی ارزیابی نمود. از آزمون فریدمن جهت مقایسه مولفه های کشاورزی عمودی خانگی استفاده شد. با فناوری کشاورزی عمودی خانگی می توان اطلاعات سودمندی در زمینه برنامه ریزی طرح و توسعه شیوه های اجرایی کشاورزی عمودی خانگی، در زیستگاه های شهری بدست آورد.
۱۰.

تبیین جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان زن دوره مدرنیسم (مطالعه موردی نمونه هایی از آثار هریت بِکر و لورا نایت)

کلید واژه ها: هنر مدرنیسم هنرمند زن مخاطب جنگ جهانی فمنیسم هریت بِکر لورا نایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 834 تعداد دانلود : 113
مخاطـب همچـون اثـر هنـری و هنرمنـد، یکی از حوزه‌هـای مهم در شـناخت هنر هـر دوره به حسـاب می‌آید که در طـول تاریـخ هنـر، کمتر به آن پرداخته شـده اسـت. هم‌چنین دوره مدرنیسـم بـه دلیل تحـولات بنیادینش، از هرآنچـه در گذشـته خـود داشـت، گسسـت و از یک‌سـو پارادایم نوینـی به نام «هنر مدرنیسـم» را بـه وجود آورد و از دیگرسـو، همزمـان بـا تغییـر در نقـش اجتماعـی زنان، «هنرمند» زن را به رسـمیت شـناخت. هـدف پژوهش حاضـر ایـن اسـت کـه در راسـتای پرداختـن به نقـش مخاطب، در شـناخت هنـر دوره مدرنیسـم، پاسـخگوی این پرسـش باشـد کـه بـا ظهـور هنرمنـدان زن، مخاطبـان آثارشـان، چـه تأثیـری در تغییر عمـل آنها در طـول این دوره داشـته‌اند؟ ایـن پژوهـش، بـه روش توصیفـی- تحلیلـی، پارادایم مدرنیسـم را در محدوده سـال‌های 1870 تا 1945 میلادی در قالـب دو دوره مجـزا، قبـل و بعـد از جنـگ جهانـی اول، مـورد مطالعه تطبیقی قـرار می‌دهد و آثـار دو هنرمنـد زن نقـاش، هریـت بِکر و لـورا نایـت، از دو دوره مذکور را به‌عنوان شـاهدی بر یافته‌هـای تاریخی، مـورد تطبیـق و تحلیـل قـرار می‌دهـد. طبـق یافته‌هـای پژوهـش می‌تـوان گفـت کـه در دوره نخسـت (1870 تا 1914)، هنرمنـد زن و مخاطـب آثـارش هـر دو نقشـی منفعلانـه در برابـر یکدیگر دارنـد امـا در دوره دوم (1914 تا 1945) بـه واسـطه رویدادهـای اجتماعـی در تغییر جایـگاه زن در جامعه، هنرمنـد زن، نقشـی فعالانه به خود ‌‌می‌گیـرد و مخاطـب آثـارش نیـز از جایـگاه اُ‌‌بژگـی به سـوبژه تبدیل می‌شـود، تا جایی کـه عمل آنها بـر یکدیگر تأثیـر می‌گذارد.  
۱۱.

واکاوی یک فانتزی تاریخی: انگاره ی یوسف و زلیخا"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی جنسیت روان کاوی لکان فانتزی یوسف و زلیخا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 36 تعداد دانلود : 355
خوانش روان کاوانه ی آثار نقاشی ایران، به ویژه در بستر تاریخی-اجتماعی، امری است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است؛ بنابراین اهمیت و ضرورت چنین پژوهش هایی ایجاب می شود. نقاشی یوسف و زلیخا، اثر بهزاد، یکی از نقاط عطف تاریخ نقاشی ایران محسوب می شود و بدین سبب، بسیار به آن پرداخته شده است. بررسی های انجام شده، بیشتر به خوانشی مذهبی و عرفانی در خودآگاهی راه می برند؛ ولی فارغ از این نگاه متافیزیکی، اگر این صحنه را به مثابه ی یک فانتزی در پیش آگاه یا ناخودآگاهی در نظر بگیریم؛ چه نتایجی حاصل خواهد شد؟ بدین جهت، نیاز به یک دستگاه مفهومیِ متفاوت داریم. رویکرد روان کاوانه ی لکان، با یک روش توصیفی و تحلیلِ ترکیبی که به نحوی انتقادی شکل یافته است؛ چارچوبی برای واکاوی و فهم دیگرگون اثر فراهم می آورد. نتایج حاکی از آن بود که این نقاشی، با توجه به عناصر تصویری و ویژگی های خاص تاریخِ فرهنگ دیداری، نوعی فانتزی برای دیالکتیک میل و اضطراب سوژه-مخاطب فراهم آورده که به لحاظ فرآیندهای روانی در ساحات خیالی و نمادین ریشه دارند. این صحنه، با توجه به تبعات تصویری اش در سیر تاریخ ، می تواند آغازی برای شکل گیری یک دیدمان جنسیتی در تاریخ نقاشی ایران باشد که در اداور بعدی (از میانه ی دوره ی صفوی) حاکم شده است.
۱۲.

مطالعه تکنیک های ساخت شیشه از دوران هخامنشی تا تیموری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 47 تعداد دانلود : 51
براساس اسناد تاریخی و باستان شناسی، شیشه گری از پیشینه تاریخی و هنری پرمایه ای برخوردار است به طوری که از زمان عیلامیان و پس از آن از دوران هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و از قرون نخستین اسلام تا دوره تیموری، آثار شیشه ای ارزشمندی برجای مانده که مبین ابعاد نوآورانه در زمینه ساخت شیشه و هم چنین تحولات صورت گرفته در این زمینه است. شیشه گران در هر دوره ای از تاریخ، شیوه های مختلفی برای ساخت آثار به کار گرفته اند و بسیاری از این شیوه ها در ادوار بعد ادامه یافته، چنان که تداومی ناگسستنی در شیوه شیشه گری قبل و بعد از اسلام مشهود است. شناخت تاریخ شیشه گری ایران از دوره هخامنشی تا تیموری و بررسی تکنیک های ساخت شیشه، هدف این پژوهش است. بنابراین پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش اصلی است: تکنیک های ساخت شیشه از دوره هخامنشی تا تیموری چگونه بوده و چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟ روش این تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قبل از ابداع میله دم، روش های شیشه گری اغلب از شیوه های مورداستفاده در سفالگری و فلزکاری الهام گرفته، ولی ابداع روش دمیدن شیشه در دوره اشکانی، تحولی اساسی در شیشه گری ایران به وجود آورده که باعث جداسازی این هنر از سنت های رایج گذشته شده است. تکنیک های فشردن در قالب، موزاییک شیشه، قالب شنی و میله ای، ریخته گری و موم گمشده ازجمله روش های ساخت آثار شیشه ای قبل از دمش بوده اند. به سبب قابلیت های بسیار این تکنیک هم چون امکان ساخت آثار با فرم های متنوع، ابعاد گوناگون، تعداد بسیار و هم چنین امکان نوآوری در ساخت و تزیین شیشه، دمیدن شیشه در ادوار بعدی موردتوجه واقع شده است. باوجود این که شیوه های شیشه گری به طور ناگهانی مورد تغییر قرار نگرفته اند، اما شیوه های نوینی در طول قرن ها به وقوع پیوسته که باعث رشد و شکوفایی شیشه گری ایران در دوران اسلامی تا حمله مغول شده است.
۱۳.

مقام رنگ و سنگِ فیروزه در هنر و تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رنگ سنگ فیروزه هنر اسلامی معماری اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 310 تعداد دانلود : 503
رنگ ها و سنگ ها به دو دلیل در فرهنگ ایرانی اسلامی، جایگاه و مکانتی فراتر از جایگاه فیزیکی و مادی خود دارند.دلیل اول، وجود آیات و روایات مذهبی و تقریر مکانت معنوی رنگ و سنگ در متون مذهبی و اسلامی است. بعنوان مثال نوع نگاه قرآن به رنگ در آیاتی که صبغه الله مطرح می شود یا برخی آیات دیگر در باب رنگهای بهشتی چون سبز و سفید و یا آیات و روایاتی پیرامون تقدس برخی سنگ های مقدس چون حجرالاسود، عقیق ، فیروزه و.. و دلیل دوم توجه به وجوه معنوی رنگ ها و سنگ ها در متون عرفانی . بعنوان مثال آرای علاءالدوله سمنانی در باره مبانی عرفانی و معنوی رنگ ها. یا مثلا مباحثی که در باب سنگ هایی چون عقیق و لعل و یاقوت و زمرد و فیروزه در متون حکمی و عرفانی وجود دارد این مقاله به تحقیق در باب سنگ و رنگ فیروزه در تمدن اسلامی ایرانی و به ویژه شیعی پرداخته است. پرداختن به وجوه مذهبی، تاریخی، هنری و نیز کاربرد فیروزه در تاریخ معماری ایرانی که با نقش یافتن بر پهنه گنبد سلطانیه درخششی بی نظیر یافته و به یکی از رنگ های ثابت معماری مقدس در ایران تبدیل می شود، وجوه توصیفی و تحلیلی این بحث خواهد بود.
۱۴.

خوانش عرفانی نگاره «ساختن کاخ خُورنق» اثر کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خمسه نظامی کاخ خورنق مرصادالعباد نجم الدین رازی کمال الدین بهزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 82 تعداد دانلود : 909
نسخه مصوّر خمسه نظامیِ محفوظ در موزه بریتانیا که در دوره تیموری تدوین شده است، به دلیل ارزش هنری نگاره ها و حضور نگارگرانی چون میرک، بهزاد و محتملاً قاسمعلی و عبدالرزاق شهرت جهانی دارد. همچنین متن آن، یادگار ارزشمند حکیم نظامی است که در زمره آثار پُراستناد پژوهشی قرار می گیرد. این مجموعه فخیم 22 نگاره را شامل می شود که از نظر نمایش نحوه زندگی مردم در دوره تیموری و انعکاس آن در نگاره ها حائز اهمیت است. ازسویی بهزاد هنرمندی شاخص است که علاوه بر ثبت دقیق زندگی روزانه مردم، به دغدغه های اجتماعی زمانه خویش عمیقاً پایبند بوده و از اشارات عرفانی در لابه لای آثارش سود جُسته که ارتباط وثیق و عمیق وی با عُرفا و شُعرای مطرح زمانه خویش و حلقه های عرفانی آنان گواه این مدعاست. لذا نگاره «ساختن کاخ خورنق» به دلیل پارادوکس خاصِ مُستتر در آن انتخاب گردید که در کارنامه هنری بهزاد مسبوق به سابقه نیست، تا بتوان با کشف منابع عرفانی احتمالی اثر، خوانش عمیق تری ارائه کرد. در این راستا، مرصادالعباد اثر گرانمایه نجم الدین رازی یکی از منابع مهم عرفان اسلامی بوده که مبانی آن در تأویل عرفانی نگاره مفید است و هماهنگی و همخوانی زایدالوصفی با نگاره حاضر دارد. پژوهش پیشِ رو از نوع کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی و تفسیری بوده و از منابع کتابخانه ای (واقعی و مجازی) سود جُسته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بنای کاخ خورنق نمادی سترگ از قالبِ انسانیِ سرگرم شده با تعلقات دنیویِ سیری ناپذیر در جهت فراموشی قربت حق و عالم غیب، و پیوستن به عالم حس است و سنمار نیز نمودی از این دلبستگی است که در خاتمه انوار محرق جلال و قهر خداوندی دامنگیرش شد. عاقبتی تکرارپذیر برای کسانی که دل به دنیای مادی بسته و گرفتار قهر آن شدند.
۱۵.

واکاوی معنا و کارکردهای تعاملی هنر در فضاهای عمومی شهر موردپژوهی: دیوارنگاره های کلیسایی سده های میانه، رومانسک و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای کارکردی دیوارنگاره هنر شهری سده های میانه رومانسک گوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 666 تعداد دانلود : 825
بیان مسئله : دیوارنگاره های سده های میانه همواره تحت گفتمان دینی مسلط بر این دوره بازخوانی می شوند. در این میان، کمتر به بینامتن های ارجاعی آن در معنای هنر و شهر و هویت های بینامتنی آثار در نسبت با تحولات منطقه ای آن اشاره شده است. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش واکاوی معنایی بصری مضامینی است که با حضور در فضاهای عمومی شهر جهت اعتباربخشی گفتمان های اندیشه ای عمل می کنند و با بینامتن های هویتی و بافتارهای بومی، روایت تصویری هدفمند جهت حضور در فضای عمومی شهر می سازند. لذا چیستی معنا و چگونگی دست یابی به آن در هنر شهرهای پیشامدرن در دو سؤال: چیستی معنایی هنر و شهر و کارکردهای تعاملی هنر در شهر، در نسبت با این اندیشه واکاوی می شود. روش پژوهش : روش تحقیق به لحاظ هدف بنیادین-نظری است و با جستجوی معنایی در متون تاریخی شهر و هنر آغاز و بر محوریت تاریخ و مصادیق تصویری دیوارنگاره های کلیسایی با روش توصیفی و بعدتر تفسیری-تبیینی بنا شده است. نتیجه گیری : نتایج نشان می دهند معنای هنر در شهر سده میانه بر ساختاری قدرتمند در نسبت شهر با هنر، ذیل نیروی ماورایی، با روابط جانشینی: خدا (پادشاه، پاپ)، شهر (قلعه، شهر خدا) و هنر (فن، راز) تعریف می شود. لذا، کارکردهای تعاملی آن در نسبت میان شهر و هنر با نیروی برتر بنیان گذارده شده و مخاطب که ماهیتی ذیل اندیشه خدای گون دارد، تنها در نسبت خواننده پیام هویت می یابد.
۱۶.

بازتاب تن کامگی زنانه در عصر صفوی در نقاشی های مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره صفوی مکتب اصفهان هنر تن کامه نقاشی زنان نظریه بازتاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 682 تعداد دانلود : 832
دوره صفویه در اوایل قرن یازدهم ه .ق یکی از نقاط عطف تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران است. در حوزه اجتماعی، شهر اصفهان و دربار محل عرضه باز و عمومی برخی از موقعیت های منافی عفت، مانند لذت جنسی زنانه بود؛ و در حوزه هنر نیز شاهد رواج تصاویر تن کامه از جنس زن با مضامین نامتعارف جنسی و اعمال و رفتار زنانه مرتبط با آن هستیم که تا پیش از آن بدین گستردگی در سنت نقاشی ایران رایج نبود.در این مطالعه سعی بر این است تا براساس نظریه بازتاب، علت رواج چنین تصاویری از زنان در مکتب نقاشی اصفهانِ عصر صفوی شناسایی شود؛و هدف از آن ریشه یابی رواج این پدیده در نقاشی مکتب اصفهان است. فرض این مطالعه این است که شرایط اجتماعی برآمده از سیاست ورزی شاهان صفوی در شهر اصفهان، در رواج این گونه تصاویر دخیل بوده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مطالعه اسناد تصویری(نقاشی ها)است. نمونه های تحقیق به طور هدفمند از بین نقاشی های این دوره که دربردارنده مضامین و اعمال جنسیِ زنانه هستند،انتخاب شده است.این مطالعه نشان می دهد که شرایط انضمامی و عرفی شده موقعیت جنسی زنانه در بستر اجتماعی اصفهانِ عصر صفوی در رواج چنین تصاویری در هنر آن دوره مؤثر بوده است.رواج هنر تن کامه را باید ناشی از رویکردهای شاه محور حکومت صفوی دانست و دربار به دلیل منفعت طلبی های اقتصادی، سیاسی-نظامی و شخصی شاه، برخی از رفتارهای خلاف عرف را در جامعه ترویج داد.این تن کامگی رایج در جامعه به صورت امری عادی در نقاشی ها بروز یافت و این مؤلفه در ویژگی های مضمونی،تجسمی و نقشی که زنان در نگاره ها دارند، قابل ملاحظه است.
۱۷.

فیزیس یا فوزیس؟ (ریشه شناسی مفهوم طبیعت در علم الاساطیر و فلسفه یونانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: طبیعت فیزیس فلسفه یونان اساطیریونانی ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 983 تعداد دانلود : 390
طبیعت یا فیزیس یکی از بنیادی ترین مفاهیم فلسفه یونانی است. فیزیس اصطلاحی فلسفی، کلامی و علمی است که معمولاً در زبان انگلیسی به طبیعت ترجمه می شود. این مقاله، معانی مختلف فیزیس در تمدن یونانی، از دوره اساطیر تا ظهور فلسفه در یونان را مورد بحث قرار داده و به ویژه در باب دو تلفظ مختلف فوزیس و فیزیس در ایران (با توجه به دو ترجمه متفاوت از یک متن ارسطو)، تحقیق خواهد نمود تا تلفظ دقیق آن روشن گردد. اهمیت این پژوهش در کشف ریشه های مفهومی فیزیس در یونان، پرداختن به معنای بنیادین و ریشه ای آن در سنت اورفه ای و نیز رویکرد فلاسفه پیشاسقراطی است. علاوه برآن، این نکته نیز مورد تحقیق قرار می گیرد که در اندیشه ارسطو و افلاطون فیزیس با چه مفهومی مورد توجه و کاربرد بوده است. می دانیم که در آثار ارسطو به ویژه دو اثر متافیزیک و سماع طبیعی تأملات جدی در باب مفهوم طبیعت وجود دارد و آنچه از این تأملات برمی آید تأکید بر این معناست که بین فیزیس (طبیعت) و تخنه (صناعت) نوعی تمایز وجود دارد. از دیدگاه ارسطو صناعت چیزی است که توسط انسان خلق می شود (چه نظری، چه عملی) اما طبیعت امرموجودی است که انسان در خلق آن نقشی ندارد .
۱۸.

تحلیل تاریخی- انتقادی دیدمان های غالب جنسیت در دوره پهلوی: یک روانکاوی اجتماعی

کلید واژه ها: عکاسی دیدمان جنسیت تاریخ قدرت بازنمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 407 تعداد دانلود : 805
جنسیت، تأثیری پدیداری پیرامون جنس و سامانه ای است که در بافت فرهنگی یک جامعه و در طول تاریخ برساخته می شود. جنسیت، تماماً وابسته به خودآگاه یک جامعه نبوده بلکه ناخودآگاه جمعی، نقش مهمی در شکل گیری آن دارد. بازنمایی عکاسانه جنسیت می تواند نظرگاه مناسبی برای بررسی این موضوع باشد. می توان اینگونه پرسید که چه رابطه ای میان بازنمایی جنسیت در تصاویر عکاسی و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه وجود داشته است و چگونه این روابط در سطوح خودآگاه و ناخودآگاه جمعی، نوع نگرش افراد به مقوله جنسیت را سامان بخشیده اند؟ هدف این پژوهش، بررسی این مسأله در جامعه ایرانِ دوره پهلوی است. چارچوب مفهومی این نوشتار بر آراء تبارشناختی فوکو و نظریات روانشناختی فروید و لاکان استوار است و نگارندگان می کوشند به نوعی تحلیل گفتمان (دیدمان) در این باره دست یازند تا موضع متفاوتی را برای فهم دیگرگون موضوع فراهم آورند. بنابراین می توان مسأله را این گونه صورت بندی کرد که از طریق چه دیدمانی و چگونه، بازنمایی جنسیت در دوره پهلوی شکل گرفته و چگونه روابط قدرت این بازنمایی را کنترل کرده اند؟ نتایج پژوهش، نشان می دهند که جنسیت در دیدمان های سیاسی و اجتماعی، مورد بازنمایی عکاسانه قرار گرفته است و روابط قدرت مردسالار، نظم جنسی متفاوتی را نه در شکل، بلکه در محتوای آن پدید آورده است.
۱۹.

نسبت عالم مثال با نگارگری ایرانی در خوانشی نو از نگاره بارگاه «کیومرث»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عالم مثال نگارگری بارگاه کیومرث سلطان محمد سنت گرایان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 512 تعداد دانلود : 206
نگارگری ایرانی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و بسیاری از آنان بر این اعتقادند که نگارگری ایرانی تجلی عالم مثال در جهان مادی است و هنرمند از طریق شهود عالم مثال و حفظ آن در قوه خیال آن را به تصویر می کشد. اما  اخیراً این نظریه مورد انتقاد برخی پژوهشگران بوده و اشکالات آن مورد بررسی قرار گرفته است. نگاره بارگاه کیومرث اثر سلطان محمد نگارگر در شاهنامه تهماسبی به عنوان یکی از برجسته ترین آثار نگارگری ایرانی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است که در مقاله حاضر به مطالعه جایگاه عالم مثال در تحلیل این نگاره با رویکردی انتقادی به دیدگاه سنت گرایان در باب نگارگری ایرانی پرداخته شده و به این پرسش پاسخ می دهد که عالم مثال در بازخوانی این نگاره چه جایگاهی دارد و آیا می توان آن را برآمده از عالم مثال دانست یا خیر. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات در آن با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. طبق نتیجه پژوهش فضای این نگاره را می توان در مرز میان خیال پردازی و واقع گرایی دانست. هرچند تمایل به واقع گرایی و بازنمایی طبیعت در آن بیشتر دیده می شود. واقع گرایی در برخی عناصر تصویری از بین می رود و مجالی برای ورود به عالم خیال فراهم می کند. هرچند عناصر بسیاری در این نگاره ذهن مخاطب را به عالم خیال فرا می خواند، اما این که یک اثر خیال مخاطب را به کار بگیرد با این که اثر برآمده از عالم مثال باشد تفاوت بسیار دارد و صرف اینکه یک نگاره خیال انگیز باشد نمی توان آن را برآمده از عالم مثال دانست.
۲۰.

تغییر معنا در گفتمان خوشنویسی ایران معاصر از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوشنویسی اسلامی تحلیل گفتمان انتقادی سیاست های فرهنگی ایران معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 577 تعداد دانلود : 720
خوشنویسی اسلامی ایرانی که از پشتوانه کلام الهی، میراث فرهنگی، گنجینه حکمت، عرفان و ادبیات برخوردار است در رویارویی با مدرنیسم و گفتمان های رقیب در فرایند انتقال معنا میان کنشگران اجتماعی به ویژه هنرمندان معاصر با گرایش خوشنویسانه، دچار تغییر معنا شده است؛ به گونه ای که در برخی موارد از کارکرد و شأن خود جدا شده و به عنوان عنصری پیش پا افتاده و مبتذل تبدیل شده است.این پژوهش به دنبال یافتن عوامل مهم و تأثیرگذار در این تغییر معناست. مصون نگه داشتن مفاهیم و ارزش های والای خوشنویسی به عنوان عنصری برآمده از بطن تمدن اسلامی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی، بیانگر ضرورت این پژوهش است.جامعهآماری پژوهش بر مبنای آثار هنرمندان شناخته شده با رویکرد خوشنویسانه در هنرمعاصر ایران است که در جهت اهداف پژوهش انتخاب شده است. از این رو به نظر می رسد یکی از مهم ترین عوامل پس از مواجهه با مدرنیسم، تجاری شدن برخی از این آثار جهت فروش در بازارهای هنری است. فرض آن است که رونق گرفتن بازارهای هنری در منطقه و اعمال نظر نظریه پردازان هنری خارجی در تغییر معنای خوشنویسی و جهت دهی آن در مسیر اهداف خودشان بی تأثیر نیست. نتایج پژوهش نشان می دهد، به همان میزان که جامعه و هنرمندان از ارزش ها و سنت های عرفی و دینی فاصله گرفته و سطحی نگر باشند از درک معنای خوشنویسی اسلامی که محصول گفتمان اسلامی است دور خواهند ماند و دستخوش بازارهای فروش خواهند شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان