مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع مهار تحصیلی، خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 90-89 بود. جامعه آماری عبارت بود از تمامی دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی که در سال تحصیلی 1390-1389 در دانشگاه یزد مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش شامل 393 نفر از دانشجویان دختر بود، که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از پرسشنامه منبع مهار تحصیلی ترایس (ALOC)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (GSE)و پرسشنامه آزمون به-زیستی ذهنی بزرگسالان کی یز (SWB). جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. داده های پژوهش نشان داد که بین منبع مهار تحصیلی درونی دانشجویان و خودکارآمدی آنان رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین منبع مهار تحصیلی درونی و به زیستی روانشناختی در افراد نمونه، رابطه معنادار و مثبت است. بین خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. همچنین از نظر منبع مهار تحصیلی، خودکارآمدی و به زیستی روانشناختی در بین دانشجویان مجتمع های علوم انسانی، فنی -مهندسی، علوم پایه و هنر و معماری تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/05).پیشنهاد می شود با برگزاری کلاس های آموزشی مهارت های زندگی برای دانشجویان به آنان آموخته شود که شکست های خود را ناشی از عدم تلاش و موفقیت هایشان را ناشی از توانایی های خویش بدانند که در این صورت به زیستی روانشناختی بیشتری را تجربه خواهند کرد.
نقش فرهنگ دانشگاهی بر سهیم سازی دانش بین اعضای هیأت علمی مطالعه موردی دانشگاه الزهراء(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مؤلفه های فرهنگ دانشگاهی بر سهیم سازی دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه الزهراء(س) انجام شد. مؤلفه های فرهنگ دانشگاهی: استقلال آکادمیک، آزادی علمی، مدیریت دانشگاه، اخلاق حرفه ای، ارتباطات، کارجمعی و گروهی، فرهنگ یادگیری، اعتماد، سیستم پاداش و ارزیابی بودند. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی، ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مشارکت کنندگان، اعضای هیأت علمی علوم انسانی از رشته های نرم-کاربردی بودند که با نمونه گیری هدفمند (13 نفر) در این پژوهش حضور داشتند. داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند فعالیت های سهیم سازی دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه الزهراء(س) ضعیف است و مؤلفه های فرهنگ دانشگاهی در محیط دانشگاه دارای ضعف های اساسی است و به عنوان مانع فعالیت های سهیم سازی دانش عمل می کنند هم چنین در این پژوهش مشارکت کنندگان کمبود زمان و تک جنسیتی بودن دانشگاه را از دیگر موانع سهیم سازی دانش بیان کردند که بر فرهنگ دانشگاهی آن اثرگذار است. به رغم این که تغییرات فرهنگی زمان بر است، با برنامه ریزی راهبردی مدیریت دانش می توان بر بیشتر این موانع غلبه کرد.
از رنج تا گنج: تحلیل رویکردهای سه گانه به نقش تربیتی رنج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر فردی در زندگی خود لزوماً با درد و رنج مواجه می شود؛ تا آنجا که می توان رنج را زبان مشترک انسان ها نامید. با توجه به اینکه این لحظه ها سخت ترین و غامض ترین تجربه های هر فرد است؛ تاثیرات عمیق و اساسی در زندگی و تربیت او به دنبال دارد. در این پژوهش، با روش توصیفی - تحلیلی، پس از مروری کلی بر جایگاه رنج در تاریخ اندیشه، سه رویکرد مختلف در مواجهه با رنج معرفی و تحلیل شده است: در رویکرد انفعالی، رنج چالشی غیر قابل تغییر در زندگی انسان محسوب می شود که آدمی باید از مواجهه با آن بگریزد. در رویکرد تدافعی، رنج مانعی برای رشد و تربیت انسان در نظر گرفته می شود که باید با آن مبارزه کرد. در رویکرد تکاملی، رنج بستری لازم برای تعالی انسان دانسته می شود که موجب یالفعل شدن استعدادهای وجودی آدمی است. نتیجه پژوهش نشان داد که رویکردهای انفعالی و تدافعی، نگاه جامع و واقع بینانه ای نسبت به رنج ندارند و تنها در رویکرد تکاملی می توان نقش تربیتی فعال و واقع بینانه ای برای رنج متصور شد.
تأثیر آموزش تلفیقی بر میزان یادگیری دانش آموزان در درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش تلفیقی (حضوری و الکترونیکی) بر میزان یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی و مقایسه آن با روش حضوری بود. این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه سوم مقطع ابتدایی در منطقه 3 آموزش و پرورش شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس دانش آموزان پایه سوم دبستان روزبه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزش تلفیقی قرار گرفت و گروه کنترل به روش حضوری آموزش داده شد. ابزار اندازه گیری پیش آزمون و پس آزمون متخصص ساخته در درس ریاضی بوده است. پایایی پیش آزمون و پس آزمون با آلفای کرونباخ به ترتیب 79/0 و 81/0 بود که بزرگ تر از ملاک 60/0 است. روایی صوری و محتوای آن نیز مورد تایید اساتید متخصص و چند تن از معلمان ریاضی قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها، در تجزیه و تحلیل آنها از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد)، آمار استنباطی(تی مستقل) استفاده شد. نتیجه تحقیق نشان داد که میزان یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش پس از شرکت در دوره آموزش تلفیقی در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین تأثیر بیشتر آموزش تلفیقی بر میزان یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی در مقایسه با روش آموزش حضوری تأیید شد که این امر نشانگر آن است که دورههای یادگیری تلفیقی بر فرآیند یادگیری تأثیر مثبتی دارند و میتوان آن ها را در جهت بهبود و غنیسازی فرآیند یادگیری دانش آموزان بکار برد.
بررسی و نقد روش تحلیل مفهومی با رویکرد به پوزیتیویسم منطقی در پژوهش های تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و نقد روش تحلیل مفهومی با رویکرد به پوزیتیویسم منطقی به عنوان یکی از روشهای پژوهش در تعلیم و تربیت به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف این روش در انجام پژوهش های تربیتی است. پژوهش از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی انتقادی انجام شده است. در مراحل پژوهش ابتدا جایگاه روش تحلیل مفهومی وکاربرد آن در تعلیم و تربیت بررسی گردید. سپس روش تحلیل مفهومی به مثابه یک روش پژوهش بررسی و اعتبار آن در رویکردش به پوزیتیویسم منطقی تعیین گردید. در آخر نقد هایی به شیوه نقد درونی به این روش به عمل آمد. نتایج نشانگر آن است که روش تحلیل مفهومی با داشتن نقش مقدمه ای در حل مسائل تعلیم و تربیت از طریق عینیت بخشی به برخی از مفاهیم و رفع پاره ای از ابهامات در مفاهیم، واژه ها و اصطلاحات به کار رفته در تعلیم و تربیت تا حدی کارساز است. با این حال نقد های به عمل آمده نشان می دهد که این روش در رویکرد به پوزیتیویسم منطقی، در حل همه مسائل تعلیم و تربیت کارایی چندانی ندارد. پیشنهاد پژوهشگر بر استفاده تلفیقی این روش با روش های پژوهش دیگر و اتخاذ رویکرد «پژوهش آمیخته» (ترکیبی) است.
نقش انسجام خانواده و تعامل والد-فرزند در تبیین حرمت خود دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش انسجام خانواده و تعامل والد-فرزند در تبیین حرمت خود دانش آموزان صورت گرفته است. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم مشغول به تحصیل در دبستان های دولتی شهر ساری در سال تحصیلی 94-93 بود که تعداد 254 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انسجام خانواده سامانی، رابطه ولی- فرزندی فاین و پرسشنامه حرمت خود پوپ استفاده شد. نتایج تحلیل همبستگی حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین انسجام خانواده (001/0 < p، 44/0 = r) و تعامل والد-فرزند (001/0 < p، 71/0 = r) و ابعاد آن با حرمت خود دانش آموزان بود. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که انسجام خانواده و تعامل والد- فرزند می توانند 52 درصد حرمت خود دانش آموزان را پیش بینی کنند. بنابراین، لازم است والدین از تأثیرات چشمگیر انسجام خانواده و تعامل مطلوب و سازنده خود بر سلامت روانی و شخصیتی فرزندان آگاهی یابند تا از بروز بسیاری از پیامدهای منفی کاهش حرمت خود آنها پیشگیری به عمل آورند.
رابطه مدیریت استعداد و تمایل به ترک خدمت معلمان با نقش میانجی دلبستگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و تمایل به ترک خدمت با نقش میانجی دلبستگی شغلی در بین کلیه دبیران دوره دوم متوسطه شهر تهران انجام شده است. این تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی است و جامعه آماری شامل کلیه دبیران دوره دوم متوسطه شهر تهران به تعداد 10656 نفر در سال تحصیلی 1395-1394 بوده است که از بین آن ها 370 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت استعداد احمدی و همکاران(1391)، دلبستگی شغلی لادهل و کنجر (1968) و پرسشنامه ترکیبی تمایل به ترک خدمت(مبلی و هورنر،1978؛ لیونز، 1971) با روایی و پایایی مناسب استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و Amos استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مدیریت استعداد به صورت مستقیم و غیرمستقیم با نقش واسطه ای دلبستگی شغلی بر تمایل به ترک خدمت اثرگذار می باشد. همچنین دلبستگی شغلی نیز بر تمایل به ترک خدمت تأثیر قابل توجهی دارد.
استفاده از نقاشی ایرانی در آموزش هنر به دانش آموزان متوسطه اول به منظور افزایش خلاقیت بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بکارگیری نقاشی ایرانی در آموزش هنر به دانش آموزان به منظور افزایش خلاقیت بصری انجام گرفته است. نمونه ی پژوهش شامل 124 نفر دانش آموز دختر است که در مقطع متوسطه ی اول در شهر همدان مشغول به تحصیل بودند، که با روش تصادفی ساده انتخاب شدند و به 2 گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند و برای سنجش خلاقیت دانش آموزان، در قبل و بعد از کلاس های آموزشی از آزمون تفکر خلاق تورنس(فرم ب) استفاده شد . فعالیت های طراحی شده ، توسط محقق، به مدت 12 جلسه توسط گروه آزمایش انجام گرفت که در این مدت گروه کنترل، هیچ مداخله ای برای افزایش سطح خلاقیت از طرف محقق دریافت نکردند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان نتیجه آزمون خلاقیت تورنس بین گروه آزمایش و کنترل وجود دارد و می توان گفت که میزان رشد خلاقیت دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر است. همچنین نتایج تحقیق، تأثیر نقاشی ایرانی بر خلاقیت دانش آموزان را تأیید می کند و معلمان می توانند برای افزایش خلاقیت دانش آموزان در آموزش هنر از نقاشی ایرانی بهره ببرند.
بررسی رابطه معلّم و شاگرد با تکیه بر رابطه من – تو و تجارب عینی آن دراندیشه گابریل مارسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی رابطه معلّم و شاگرد با تکیه بر رابطه من – تو و تجارب عینی آن در اندیشه گابریل مارسل است. برای نیل به این هدف، از روش استنتاج عملی استفاده شده است. یافته های این مطالعه، حاکی از آن است که برای حلّ مسأله بیقراری انسان معاصر، مارسل بازگشت به راز هستی را مطرح می سازد. از دید مارسل، این امر متحقَّق نخواهد شد جز در سایه رابطه من – تو و تجارب عینی آن نظیر عشق، آمادگی، وفا، ایمان و امید. با تکیه براین ارتباط، سه نوع دلالت تربیتی در مورد رابطه معلّم و شاگرد استنتاج شده است: برقراری ارتباط اصیل و انسانی، فراهم کردن زمینه برای تجربه هستی وگفتگو به عنوان مناسب ترین روش تدریس در رابطه من- تو. هدف این مقاله
رابطه ی بین رفتار شهروندی سازمانی با سکوت سازمانی از دیدگاه دبیران مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی با سکوت سازمانی از دیدگاه دبیران مدارس متوسطه شهرستان گرمی بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران مقطع متوسطه شهرستان گرمی به تعداد 140 نفر (35 زن و 105 مرد) بوده تشکیل داد. و بر اساس جدول کرجسی - مورگان نمونه ای به حجم 103 نفر (25 زن و 78 مرد) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کونوسکی (1996) و سکوت سازمانی واکولا و بورادوس (2005) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی کانونی، آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین رفتار شهروندی سازمانی با سکوت سازمانی همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. رفتار شهروندی سازمانی و ابعاد آن بالاتر از متوسط و سکوت سازمانی و ابعاد آن کمی پایین تر از متوسط ارزیابی شد. همچنین از بین مولفه های رفتار شهروندی سازمانی، جوانمردی و آداب اجتماعی توانایی تبیین سکوت سازمانی را داشته است. اما نوع دوستی، احترام و تکریم و وجدان کاری توان پیش-بینی سکوت سازمانی را نداشته است. و بطور کلی 25% واریانس سکوت سازمانی را رفتار شهروندی سازمانی پیش بینی می نماید.