مقالات
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش آموزش های اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی زوجین بررسی شد. جامعه آماری پژوهش زوجین شهر اصفهان و نمونه آماری 30 زوج بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه 47 سؤالی رضایت زناشویی اینریچ بود. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود، که پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایشی و گواه، مداخله آزمایشی (آموزش های اسلامی خانواده) در میان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه 90 دقیقه ای و یک بار در هفته اجرا شد. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون و یک ماه پس از اجرای پس آزمون از هر دو گروه آزمون پیگیری به عمل آمد. به منظور تجزیه داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری و کواریانس(مانکوا) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش های اسلامی بر افزایش رضایت زناشویی زوج ها در پس آزمون و همچنین در پیگیری مؤثر بوده است (05/0P≤). ولی در بعد موضوعات شخصیتی مؤثر نبوده است(05/0P ≥).
رابطه اضطراب امتحان، کمال گرایی و انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه اضطراب امتحان، کمال گرایی و انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. بدین منظور نمونه ای 250 نفری از دانش آموزان دختر سال سوم دبیرستان های دولتی شهر آمل، از طریق نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه های اضطراب امتحان، کمال گرایی چند بعدی، و انگیزش پیشرفت ارزیابی شدند. داده ها به روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که اضطراب امتحان رابطه منفی معنادار و انگیزش پیشرفت رابطه مثبت معناداری با پیشرفت تحصیلی دارند، اما بین کمال گرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری مشاهده نشد. متغیر های سخت کوشی، اعتمادبه نفس، اضطراب امتحان (به صورت منفی) و پشتکار به ترتیب نقش معنا داری را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نشان دادند. بنابراین، به نظر می رسد راهبردهای افزایش انگیزش پیشرفت و کاهش اضطراب امتحان در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نقش به سزایی ایفا کنند.
آموزش گروهی کنترل خشم به شیوه رفتاری - شناختی و بررسی میزان تأثیر آن برتغییر پرخاشگری و کفایت اجتماعی نوجوانان پسر بد سرپرست ساکن خوابگاه های بهزیستی شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش گروهی کنترل خشم به شیوه رفتاری - شناختی بر تغییر پرخاشگری و کفایت اجتماعی نوجوانان پسر بد سرپرست ساکن خوابگاه های بهزیستی شهرستان تبریز بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری 22 نفر از نوجوانان پسر بد سرپرست ساکن در خوابگاه های بهزیستی شهرستان تبریز بودند که همگی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. یک هفته قبل از اجرای آموزش گروهی از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. سپس گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش دیدند. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ شدند. یافته ها حاکی از فقدان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر تغییر پرخاشگری و مهارت اجتماعی نوجوانان بود. نتیجه اینکه آموزش گروهی به مدت 8 الی 10 جلسه، به عبارتی آموزش کوتاه مدت، صرفاً نمی تواند تأثیر چندانی در تغیر مشکلات رفتاری از جمله پرخاشگری داشته باشد. بنابراین، اقدامات آموزشی و درمانی برای اصلاح مشکلات رفتاری بالاخص گروه خاص چون کودکان، نوجوانان و جوانان بد سرپرست بایستی همه جانبه، عمیق و بلند مدت باشد.
بررسی نقش سبک های یادگیری در تبیین خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین نقش سبک های یادگیری در تبیین خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه بود. نمونه آماری 300نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها ی پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک های یادگیری کُلب (LSI) با چهارسبک(همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده)و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (SGSES) جمع آوری شد. داده ها بااستفاده از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون تحلیل واریانس یکراهه به همراه آزمون تعقیبی توکی)تحلیل شد. یافته ها نشان داد که سبک های یادگیری واگرا ، همگرا ، جذب کننده و انطباقیابنده در خودکارآمدی دانش آموزان مؤثر است. مقایسه میانگین نمرات مؤید آن است که میزان خودکارآمدی دانش آموزانی که از سبک یادگیری واگرا استفاده می کنند به طور معنا دار بیشتر از سبک های یادگیری همگرا،جذب کننده و انطباق یابنده است.
رابطه عدالت و بی عدالتی آموزشی با رفتارهای مدنی - تحصیلی: نقش واسطه ای اخلاق تحصیلی (رویکرد رویدادهای واسطه ای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه عدالت و بی عدالتی آموزشی با رفتارهای مدنی ـ تحصیلی با توجه به نقش واسطه ای اخلاق تحصیلی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش را دانشجویان روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان تشکیل دادند. از میان آن ها 357 نفر به شیوه نمونه گیری سهل الوصول برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اخلاق تحصیلی (4 سؤال)، عدالت و بی عدالتی آموزشی (هر یک 14 سؤال) و پرسشنامه رفتارهای مدنی ـ تحصیلی (21 سؤال) بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از تحلیل واسطه ای تحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که: اخلاق تحصیلی واسطه کامل رابطه عدالت آموزشی با پای بندی به قواعد و یاری رسانی و مشارکت است (01/0P<). همچنین نتایج نشان داد که اخلاق تحصیلی واسطه کامل رابطه بی عدالتی آموزشی با پای بندی به قواعد است (01/0P<).
بررسی تاثیر روش آموزش هندسه بر مبنای نظریه فن هیلی بر پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش آموزش هندسه بر مبنای نظریه فن هیلی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش به صورت شبه آزمایشی بود و نمونه آماری این پژوهش 88 نفر (44 نفر به عنوان گروه آزمایش و 44 نفر گروه کنترل) از دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان تیران و کرون بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . ابزار پژوهش، آزمون ریون1 برای سنجش هوش، نمرات ریاضی سال اول دبیرستان، طرح درس تدوین شده بر مبنای نظریه فن هیلی و پس آزمون تشریحی درس هندسه بود. یافته های پژوهش نشان داد که تدریس بر مبنای نظریه فن هیلی در مقایسه با روش سنّتی بر پیشرفت تحصیلی تأثیر مثبت دارد.
رابطه بین سلامت سازمانی دانشگاه های غرب کشور با سلامت روانی کارکنان آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سلامت عمومی و سلامت سازمانی کارکنان رسمی دانشگاه های غرب کشور(دانشگاه بوعلی سینا همدان، دانشگاه کردستان، دانشگاه رازی کرمانشاه و دانشگاه ملایر)انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را 1334 نفر از کارکنان(908 نفر مرد و426 نفر زن) تشکیل دادند که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای- نسبتی تعداد727 نفر(491 نفر مرد و236نفر زن) انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی و پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های آمار توصیفی و نیز از ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt برای گروه های مستقل و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد هفت گانه سلامت سازمانی از دیدگاه کارکنان دانشگاه های غرب کشور بالاتر از سطح متوسط است، ولی کارکنان از نظر سلامت عمومی در وضعیت مرزی قرار دارند. همچنین بین سلامت عمومی و سلامت سازمانی کارکنان ارتباطی وجود ندارد. سایر نتایج پژوهش نیز نشان داد بین میزان سلامت عمومی کارکنان در ابعاد چهارگانه به لحاظ جنسیّت تفاوت معناداری وجود دارد و میزان سلامت روانی مردان بهتر از زنان است، اما از نظر سنوات خدمت و میزان تحصیلات تفاوت معنادار وجود ندارد، لذا می توان گفت میزان سلامت روانی کارکنان با سنوات خدمتی متفاوت، یکسان است. همچنین میزان سلامت روانی در میان کارکنان با توجه به سطوح تحصیلات آن ها نیز یکسان است و در نهایت اینکه متغیرهای نفوذ مدیر، ساخت دهی، پشتیبانی منابع، روحیه و تأکید علمی با اطمینان 95/0 می توانند تغییرات مربوط به سلامت عمومی را پیش بینی کنند، ولی متغیرهای یگانگی نهادی و ملاحظه گری ارتباط معناداری با سلامت عمومی نداشتند.