اندیشه های نوین تربیتی
اندیشه های نوین تربیتی دوره چهاردهم تابستان 1397 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ههدف پژوهش حاضر، تعیین اصول و تدوین سیاست های کلی فعالیت های مکمل و فوق برنامه در مدارس و مراکز آموزش عالی کشور است که با استفاده از روش تحقیق آمیخته و به صورت کمّی و کیّفی اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه نیمه ساخت یافته، چک لیست تحلیل محتوای اسناد بالادستی و چک لیست تحلیل محتوای مستندات و تجارب کشورهای منتخب بود. برای تعیین اصول از منابع چهارگانه شامل پرسشنامه معلمان، مدیران و دانشجویان؛ مصاحبه با صاحب نظران حوزه آموزش عالی و آموزش عمومی، بررسی اسناد بالادستی، مطالعه تطبیقی اسناد و تجارب مربوط به کشورهای منتخب استفاده شد. ابتدا اصول اولیه حاصل از یافته های مربوط به پرسشنامه ها، مصاحبه ها، تحلیل اسناد بالادستی کشور و تحلیل اسناد و تجارب کشورهای منتخب استخراج شد، سپس این اصول پالایش و در مرحله نهایی تعداد نوزده اصل با عنوان اصول نهایی فعالیت های مکمل و فوق برنامه برای مدارس و مراکز آموزش عالی ایران به همراه سیاست های کلی مربوط به هر اصل استخراج شد. با توجه به اصول و سیاست های تدوین شده در این پژوهش، بازبینی و بازنگری مجدد در زمینه آیین نامه ها و بخشنامه های مرتبط با فعالیت های فوق برنامه مدارس و دانشگاه ها ضروری به نظر می رسد و پیشنهاد می شود سیاست گذاران و برنامه ریزان حوزه آموزش عالی و آموزش عمومی در برنامه ریزی و اجرای فعالیت های مکمل و فوق برنامه برای مدارس و دانشگاه ها به اصول و سیاست های پیشنهادی این پژوهش توجه کنند.
سیر تحول برنامه های درسی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تبیین سیر تحول برنامه های درسی در نظام آموزش عالی ایران بود. روش پژوهش کیفی از نوع تاریخی است که تلاش نموده با بهره گیری ازمنابع و مستندات در دسترس و مصاحبه با خبرگان حوزه برنامه درسی و حوزه آموزش عالی سیر تحول برنامه های درسی را در پنج بعد به مثابه فرایند، به مثابه نظام، به مثابه رشته تحصیلی، به مثابه حرفه و به مثابه دانش در دوره های عمل گرایی، مذهبی- فرهنگی، تمرکزگرایی، تمرکززدایی، اسلامی سازی، تحول در علوم انسانی با دیدگاهی تحلیلی نشان دهد. حوزه پژوهش کلیه متون، پژوهشهای انجام شده و اسناد مربوط به برنامه های درسی ونتایج حاصل از مصاحبه با مطلعین کلیدی حوزه آموزش عالی و حوزه برنامه درسی بود، ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات واستخراج بند ها مرتبط با موضوع پژوهش، فیش های تحقیق بودند که همه توسط محقق ساخته شدند،سپس داده های گردآوری شده از طریق تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که برنامه درسی در نظام آمروزش عالی تاکنون جهت گیری های متفاوتی را پشت سر گذاشته است. تجربه ایی که از دوره ها برنامه ریزی درسی دانشگاهی قبل و بعد از انقلاب اسلامی حاصل می شود گذار از نظام برنامه ریزی درسی نسبتا مستقل دردوره قبل ازانقلاب به نظام متمرکز افراطی بعد از انقلاب و در دوران فرهنگی-مذهبی وتمرکزگرایی و سر انجام به سمت واگذاری اختیارات نسبی برنا مه درسی در دوره تمرکززدایی می باشد.
آسیب شناسی عوامل مؤثر در پرورش شایستگی های شهروندی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان "آسیب شناسی عوامل مؤثر در تربیت شایستگی های شهروندی دانش آموزان دوره متوسطه" با هدف احصاء و استخراج تهدیدها و شناسایی نقاط ضعف مرتبط با برنامه تربیت شهروندی در مدارس انجام شده است. این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی بوده و به روش کیفی انجام شده است. در این پژوهش اطلاعات حاصل از مصاحبه با تکنیک تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این تکنیک، داده های خام حاصل از پیام های گفتاری بر اساس استنباط صورت گرفته، معنا سازی و مقوله بندی گردید. مشارکت کنندگان نیز به روش نمونه گیری هدفمند از میان متخصصین تعلیم و تربیت در دو حوزه آموزش عالی و آموزش و پرورش انتخاب و تا رسیدن به اشباع داده ها انجام شد. این مطالعه با مشارکت 15 صاحب نظر انجام گردید. انتخاب مشارکت کنندگان با حداکثر تنوع سبب شد که اعتبار داده ها افزایش یابد. آسیب های شناسایی شده در 6 گروه اساسی اعم از موانع ناشی از نظام سیاستگذاری، گسیختگی و نابسامانی نظام برنامه ای، مدیریت ناکارآمد مدارس، مدیریت و جریان غیر اثربخش کلاس درس، فرهنگ ضعیف مدرسه و تسری اصل این همانی در مدارس- بازتولید در حلقه معیوب- (از کوزه همان برون تراود که در اوست) طبقه بندی گردید.کلید واژگان: آسیب ها، تعلیم و تربیت، شهروندی، مدارس متوسطه
نقش و شکل گیری الگوهای بزرگ در زندگی «من»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چرا تعدادی از افراد جامعه متفاوت از یکدیگر فکر می کنند, احساس می کنند, و رفتار می کنند؟ پاسخ به این پرسش چندان کار ساده ای نیست و رشته ها و مکاتب فکری و نظریه ها, هر یک در تلاش برای یافتن پاسخی به این پرسش کلیدی بوده اند. هدف مقاله حاضر بررسی این موضوع از منظر روانکاوی است.به کمک اسناد و مُتون علمی موجود در ارتباط با مفهوم سوژه و با روش فراتحلیل (فراسنتز) از نوع کتابخانه ای و با نقد و بررسی آنها در تلاش در فهم موضوع مطرح شده هستیم. به عنوان نتیجه, بر این باوریم که انسانها نسبتا یکسان بدنیا می آیند, ولی محیط های روانی و فرهنگی متفاوت اطراف افراد (نظیر خانواده, مدرسه, شبکه همسالان, رسانه ها و جامعه) تعدادی از آنها را فاعل یا به تعبیر ژاک لکان روانکاو فرانسوی به کمک الگوهای بزرگ (A بزرگ) سوژه می سازد و تعدادی را منفعل یا فرد می سازد. به عبارت دیگر, سوژه شدن و منفعل شدن امری اکتسابی یا برساخته ای اجتماعی است, لذا آموختنی است.
غیرحرفه ای گرایی معلمان: تجارب تدریس خارج از تخصص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدریس از مهم ترین حرفه هایی است که نیازمند تخصص و توانمندی ویژه است. بدون این ضرورت، عمل در این زمینه اگر ناممکن نباشد، حداقل در مسیر درست قرار نگرفته و اهداف آن محقق نخواهد شد. هدف اصلی این پژوهش ارائه یک نظریه کیفی درزمینه تجارب، عوامل و پیامدهای پدیده تدریس خارج از تخصص معلمان بود. به دیگر بیان، درک مفاهیم واقعی زندگی حرفه ای معلمان خارج از تخصص، موضوع اصلی این پژوهش است. رویکرد اصلی تحقیق تفسیری و راهبرد آن نظریه زمینه ای بود. ازاین رو، با 25 نفر از معلمان زن و مرد که بیش از سه سال تجربه تدریس خارج از تخصص داشتند مصاحبه نیمه ساختارمند انجام شد. داده های به دست آمده با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای تحلیل گردید. مباحث کلیدی موردبررسی در این پژوهش، موقعیت معلم، درک هیجانات و انتظارات معلم، عوامل و زمینه های ایجاد این پدیده، مشکلات مدیریت کلاس، مسائل رفتاری و روانی ایجادشده برای معلمان و دانش آموزان بود. مقولات اصلی در خصوص عوامل پدیدآورنده تدریس خارج از تخصص در دو عامل نیازمندی ها و تمایلات شخصی معلمان و عوامل سیستمی مطرح شد و در خصوص پیامدهای این پدیده، کاهش انگیزه و همکاری معلمان و کاهش اثربخشی آموزشی دو مقوله نهایی مستخرج از متن مصاحبه ها بودند. تداوم و گسترش تدریس خارج از تخصص و لزوم توانمندسازی و توسعه حرفه ای معلمان دو مقوله نهایی درزمینه تجربه و دیدگاه معلمان از این پدیده بود.
اکولوژی آموزش،یادگیری و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدفِ مقاله عبارت است از بررسی و بیان چگونگی یادگیری گزاره های کلامی، دانش سازمان یافته و طرحواره و الگوهای غیر کلامی (آثار تجربه زیسته و موقعیت های درون محیط های آموزشی) مرتبط با اخلاق . روش : زبان به ویژه زبان طبیعی شامل هاله های معنایی،مغالطه ها و استعاره ها و مجاز ها است .بنابر این تحلیل وبررسی انتقادی دانش و نگرش و باورهای ملهم از اکولوژی ،موقعیت و دانش یادشده هم ضروری است. یافته ها: هدفِ هرطرحواره و الگوی اخلاقی درگام های نخستین آشنایی با مفاهیم، و سپس درک معناو آنگاه برساختنِ"کیفیت "های ذهن آگاهی و فراشناخت و سرانجام انس وجودی است. نتایج: جامعه اخلاقی و آرمانی جامعه ای است که کنش ها رانه " تحت فرمان اخلاق" بلکه به عرصه شوق وجذبه و جاذبه اخلاق باز آورد .گزاره های کلامی دانش سازمان یافته و طرحواره و الگوهای غیر کلامی در بستر "سیستم"و"صنعتِ فرهنگ"،سلطه گری دنیای دیجیتال و مجازی، و عقلانیت حسابگر تعامل و تناسب تازه با اخلاق پیدا می کنند؛هم افزایی وهم سازی یا بعکس هم فرسایی احتمالی راباید مد نظر قرار داد. انس وجودی پاسخی به تکه تکه شدن تمامیت وجودی و هویت انسانی است پیشنهاد:.برای هم افزایی بین موقعیت ها و اخلاق مقررات،قوانین و آئین نامه های سازمانی و دانشگاهی -که عقلانیت حسابگر ،"موفقیت" به هر قیمت، و بی توجهی به رابطه هدف و وسیله مورد بازنگری قرارگیرد. یک پیام مهم دروس تاکید بر سوگیری اخلاق تکاملی (تفکیک ناپذیری هدف و وسیله) است.
شناسایی و نقد نسبیت گرایی در اخلاق مورد نظر نیچه با تاکید بر مفهوم منظرگرایی و دلالت های آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد است تا به «نسبیت گرایی» در اخلاق بپردازد که یکی از چالش های مهم تربیت اخلاقی در عصر حاضر است، و مسئله را با توجه به نظریه منظرگرایی (پرسپکتیویسم) نیچه که مبتنی بر نفی «امر مطلق» و اصول ثابت و جهانی است با رویکردی انتقادی بررسی نماید. طبق نتایج به دست آمده از این پژوهش بر خلاف اعتقاد گروهی از مفسرین، منظر گرایی عملا به نسبیت در اخلاق منجر می شود. تربیت «انسان برتر» فراتر از خوب و بد، غایت هدف اخلاقی نیچه می باشد که با خواست قدرت و در سایه مبارزه با ارزش های مطلق و خلق ارزش های جدید قابل دسترسی است. عدم ارائه الگوی اخلاقی، سودا گرانه و خیالی بودن اخلاق نیچه ای، اختراعی بودن، عدم سازگاری نسبیت اخلاقی با نتایج عملی و عدم ارائه مکتب اخلاقی از طرف نیچه به عنوان موارد نقد درونی و بیرونی اخلاق نیچه ای برشمرده شده است.
پیش بینی شادمانی دانشجویان با توجه به مؤلفه های برنامه درسی پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی شادمانی دانشجویان بر اساس مؤلفه های برنامه درسی پنهان صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کلیه ی دانشجویان کارشناسی سال آخر دانشگاه بوعلی سینا همدان می باشد که تعداد آن ها 1363 نفر است. در این پژوهش با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، 302 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی شادمانی آکسفورد و پرسشنامه ی محقق ساخته برنامه درسی پنهان می باشنّد. اعتبار ابزار پژوهش به وسیله متخصصان مورد پذیرش قرار گرفت و پایایی به وسیله آلفای کرانباخ محاسبه شد که برابر 0/94 و 0/79 بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و آزمون آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که به جز مؤلفه ی شیوه ی مدیریت کلاس درس، بین مؤلفه های برنامه درسی پنهان و شادمانی دانشجویان رابطه ی معناداری وجود داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مؤلفه های برنامه درسی پنهان، در مجموع 22/7 درصد شادمانی دانشجویان را به طور معناداری تبیین می کنند.
بررسی سهم احساس انسجام و خودشفقتی در پیش بینی شکوفایی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سهم احساس انسجام وخودشفقتی در پیش بینی شکوفایی دانشجویان بوده است. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش از میان کلیه دانشجویان دختر و پسر مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات در نیمسال دوم سال تحصیلی 96-95، نمونه ای به حجم 347 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودشفقتی نف، پرسشنامه احساس انسجام آنتونوسکی و پرسشنامه شکوفایی باتلروکرن استفاده شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی همزمان استفاده شده است. یافته ها نشان داد بین شکوفایی و بهشیاری همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. بین قابل درک بودن، همانند سازی افراطی و شکوفایی همبستگی منفی و معنی دار وجود دارد. از بین خرده مقیاس های خودشفقتی؛ بهشیاری و از بین خرده مقیاس های احساس انسجام؛ قابل درک بودن و کنترل پذیر بودن توانایی پیش بینی شکوفایی را داشته اند. با توجه به اهمیت احساس انسجام وخودشفقتی در پیش بینی شکوفایی پیشنهاد می گردد، به منظور رشد شکوفایی در افراد مختلف به این مؤلفه ها توجه شود.
پیش بینی میزان هوش اخلاقی براساس مولفه های مثبت و منفی تنظیم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش اخلاقی مفهومی جدید در عرصه ی علم است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان هوش اخلاقی براساس مولفه های مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان در بین دانشجویان دانشگاه کردستان در سال 95-1394 انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی، و جامعه ی آماری کلیه دانشجویانی بودند که در سال تحصیلی 95-1394 در دانشگاه کردستان تحصیل می کردند. تعداد 213 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. از دو پرسشنامه هوش اخلاقی و تنظیم شناختی هیجان به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شد. مولفه های تنظیم شناختی هیجان به عنوان متغیر پیش بین و هوش اخلاقی متغیر ملاک در نظر گرفته شد. داده های تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش اخلاقی با مولفه تنظیم شناختی هیجان مثبت (517/0 r= و 05/0> P) رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه در سطح (01/0) نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین تنظیم شناختی هیجان مثبت توانست هوش اخلاقی را تبیین کند. بر اساس یافته های پژوهش، می توان گفت افرادی که هوش اخلاقی بالاتری دارند از تنظیم شناختی هیجان مثبت برخوردار هستند. با توجه به اینکه اخلاق مندی به عنوان سرمایه ی راهبردی برای مجموعه های انسانی مطرح است و پیش شرط زندگی اجتماعی کارآمد را تشکیل می دهد بنابراین راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان می تواند در پیشبرد هوش اخلاقی مفید باشد.