اندیشه های نوین تربیتی
اندیشه های نوین تربیتی دوره هجدهم تابستان 1401شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف نوشتار حاضر، بررسی دیدگاه معلمان در باب برنامه درسی حقوق شهروندی در مدارس ابتدایی است. برای نیل به این هدف، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. روش نمونه گیری این مطالعه، هدفمند است که بر اساس آن، 11 نفر به عنوان شرکت کننده در فرایند گردآوری اطلاعات انتخاب شده اند. ابزار آن نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته است. به منظور برآورد میزان روایی آن، از معیار اعتبار پذیری و برای ارزیابی پایایی، از راهکار هدایت دقیق جریان مصاحبه بهره گرفته شد. در تجزیه وتحلیل اطلاعات، از فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که برنامه درسی حقوق شهروندی در دوره ابتدایی از حیث عناصر چهارگانه اهداف، محتوا، روش و شیوه های ارزشیابی می تواند شامل اهداف شناختی حقوق شهروندی، اهداف عاطفی حقوق شهروندی و اهداف عملی حقوق شهروندی (اهداف)، بُعد اجتماعی محتوای حقوق شهروندی، بُعد فرهنگی محتوای حقوق شهروندی، بُعد سیاسی محتوای حقوق شهروندی و بُعد مدنی محتوای حقوق شهروندی (محتوا)، روش نمایش عملی مهارت های حقوق شهروندی، روش مشاهده ای مفاهیم و مهارت های حقوق شهروندی و روش های تعاملی و فعال آموزش مفاهیم، ارزش ها و مهارت های حقوق شهروندی (روش) و آزمون های عملکردی، سنجش مشاهده ای، آزمون های پیشرفت تحصیلی کتبی باشد.
طراحی الگوی برنامه درسی ویژه مهاجرین افغان در نظام آموزش عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی عناصر تشکیل دهنده برنامه درسی ویژه مهاجرین افغان و معرفی مولفه ها و مقوله های تشکیل دهنده این حوزه و در نهایت ارائه الگوی مطلوب مطابق با زمینه کشور(ایران) بود.روش اجرای این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد بود.برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید خبره در این زمینه(اساتیدی که سابقه پژوهش در این زمینه را دارا بودند) و معلمانی(شهر تهران) که تجربه تدریس به دانش آموزان افغانی را داشتند استفاده گردید.با استفاده از نمونه گیری هدفمند 30 مصاحبه از استادان و معلمان به عمل آمد.مصاحبه ها با استفاده از سه مرحله کدگذاری(روش استراوس و کوربین) مورد تحلیل قرار گرفتند. پس از تحلیل مصاحبه ها و استخراج الگو با استفاده از روش چک اعضا مورد اعتبارسنجی قرار گرفت.نتایج تحقیق به شکل الگویی متشکل 11 مقوله اصلی و 32 مقوله فرعی ارائه گردید. مقوله های فرعی که ذیل بعد شرایط علی قرار گرفتند عبارت بودند از: حقوق شهروندی،حقوق بشر،مشترکات فرهنگی،چالش های زبانی،انسجام فرهنگی،سازگاری فرهنگی،وجود اقلیت ها،مجاورت جغرافیایی،حق همسایگی. مقوله های فرعی در بعد زمینه ای عبارتند از:امنیت شکننده،ناآگاهی قومی،نگاه زاویه دار به فرهنگ های مختلف،تفاوت های مذهبی.خرده مقوله های بعد مداخله ای عبارت بودند از:خودبرتربینی،دگرهراسی،سیاسی کاری افراطی،دید امنیتی،تعصبات قومی.خرده مقوله های مربوط به بعد راهبردها عبارت بودند از:تدوین برنامه درسی چندفرهنگی،تدوین برنامه درسی تلفیقی،آگاهی سازی فرهنگی،احترام به تفاوت ها،پذیرش دیگری،انکار تفاوت های فرهنگی،سرکوب تفاوت های فرهنگی.مقوله های فرعی بعد پیامدی نیز عبارت بودند از: ارتقا وجه بین المللی،گسترش مناسبات سیاسی،کاستن هزینه های ناشی از بزهکاری،سرمایه گذاری بین المللی،انتقال فرهنگی،تحقق عدالت آموزشی و همبستگی فرهنگی.همچنین برنامه درسی فراگیر ویژه مهاجرین به عنوان مقوله محوری یافت شد.
مدرسه ای برای کودکان: مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر ضرورت مشارکت دهی ذینفعان در طراحی محیط مدارس به عنوان قلب تپنده و بالنده جامعه، مورد تاکید زیادی قرار گرفته است در این پژوهش پدیدارشناسی توصیفی، تلاش شد با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع طبقه ای، ادراک دانش آموزان پایه های سوم تا ششم چهار مدرسه مورد واکاوی عمیق قرار گرفته و ویژگی های مدارس مورد نظر دانش آموزان شناسایی و طبقه بندی گردد. بدین منظور انشایی به دانش آموزان تخصیص یافت و از آن ها خواسته شد تا جمله ناتمام «دوست دارم در مدرسه ای درس بخوانم که...» را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از راهبرد کُلایزی تحلیل گردید و پس از بررسی 90 انشا از 164 انشاء اشباع نظری داده ها صورت پذیرفت. به منظور افزایش اتکاپذیری، تاییدپذیری، باورپذیری صحت داده ها، از شیوه های «بازرسی و بازبینی در زمان کُدگذاری»، «بهره گیری از نظرات همکاران پژوهشی و تأیید آن ها»، «تبیین جزئیات دقیق فرایند گردآوری و تحلیل داده ها»، «درگیری طولانی مدت»، سه سو سازی و تحلیل موارد منفی استفاده شد. یافته ها به شناسایی و بازنمایی مضامین و زیر مضامین در قالب شش عامل اصلی شامل عوامل مربوط به ملزومات و فضای فیزیکی، عوامل مربوط به تجهیزات، عوامل مربوط به جنسیت، عوامل مربوط به خصوصیات اخلاقی، عوامل مربوط به روش های تدریس و عوامل مربوط به وسایل و پوشش دانش آموزان منجر گردید. در نهایت یافته ها حاکی از آن بود که اکثریت دانش آموزان از وضع موجود مدارس ناراضی بودند و مدارس برای آن ها محیط خوشایندی نبود؛ بنابراین توجه به عوامل شناسایی شده در پژوهش می تواند در دلپذیر شدن فضای مدرسه و ایجاد زمینه بهبود کیفیت تجارب دانش آموزان و یادگیری آن ها موثر واقع شود.
بررسی کج فهمی در مفاهیم حجم و گنجایش در بین معلمان پایه ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو مفهوم حجم و گنجایش که در دوره ابتدایی آموزش داده می شوند با آموزش بسیاری از مفاهیم، در دوره های دیگر ارتباط دارند. مفاهیم حجم و گنجایش با مسئله درک شهود افراد در ارتباط هستند و باعث ایجاد کج فهمی یا بدفهمی در بین افراد جامعه می شوند. این کج فهمی می تواند در بین معلمان دوره ابتدایی نیز رخ دهد. هدف این تحقیق بررسی کج فهمی های مفاهیم مربوط به حجم و گنجایش در بین معلمان پایه ششم ابتدایی ناحیه 3 آموزش وپرورش تبریز در سال تحصیلی 1398-1399 بود. روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف موردنظر، از نوع تحقیقات آمیخته (کمی-کیفی) است. نمونه آماری عبارت از تعداد 140 نفر معلم پایه ششم ابتدایی بود که از جامعه آماری معلمان ششم ابتدایی ناحیه 3 آموزش وپرورش تبریز، به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. همچنین تعداد 20 نفر از معلمان دارای کج فهمی که به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ارزیابی کج فهمی حجم و گنجایش و همچنین مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. معلمان به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند و در مرحله بعد، تعدادی از معلمان دارای کج فهمی، در مصاحبه شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که بسیاری از معلمان در مفهوم حجم و همچنین، در مفهوم گنجایش کج فهمی بارزی نشان می دهند. نتایج تحقیق حاضر ضرورت بازآموزی معلمان پایه ششم را در مفاهیم حجم و گنجایش مورد تأکید قرار می دهد.
شناسایی عوامل مرتبط با دانشگاه نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تغییرات محیطی گسترده و لزوم پاسخگویی مناسب، دانشگاه ها را بر آن داشته است که از قالب سنتی و مرسوم خود بیرون آمده و با چابکی ،مسئولیت پذیری بیشتر و منعطف تر در مسیر تغییر و نوآوری گام بردارند؛ چرا که در این صورت قادر به ادامه بقا هستند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین روابط بین مؤلفه ها و زیرمؤلفه های دانشگاه نوآور و در نهایت طراحی الگوی دانشگاه نوآور انجام شده است. روش پژوهش زمینه یابی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و اعضای هیأت علمی چهار دانشگاه ، تهران و شهید بهشتی (به عنوان دانشگاه های جامع) و علامه طباطبائی و امیرکبیر (به عنوان دانشگاه های تخصصی) بود که اعضای نمونه با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبق ه ای، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل از طریق آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته که در بخش آمار استنباطی از روش های تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری و سایر روش های مورد نیاز، استفاده شد. با استفاده از نرم افزار پی ال اس از طریق تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و در ذیل آن تحلیل عاملی تأییدی مرتبه ی اول و دوم، یافته های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت مؤلفه ها و زیرمؤلفه های مربوط دانشگاه نوآور مشخص شد. بر اساس نتایج بدست آمده مؤلفه ها و زیرمؤلفه های فردی، گروهی و نهادی مؤثر بر دانشگاه نوآور شناسایی شد که از بین عوامل فردی، گروهی و نهادی مؤثر بر دانشگاه نوآور، عامل فردی بیشترین تأثیر را در دانشگاه نوآور داشت؛ همچنین کارکردهای اصلی دانشگاه نوآور شناسایی شد که از میان کارکردهای اصلی دانشگاه نوآور یعنی آموزش، پژوهش، نوآوری و کارآفرینی؛ آموزش بیشترین تأثیر را بر دانشگاه نوآور به خود اختصاص داد.
روابط ساختاری بین ناگویی هیجانی و اشتیاق تحصیلی با میانجیگری وابستگی به شبکه های اجتماعی و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتیاق تحصیلی دانش آموزان به عنوان یکی از محرک های پیشرفت تحصیلی می تواند تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ناگویی هیجانی و اشتیاق تحصیلی با میانجیگری وابستگی به شبکه های اجتماعی و سلامت روانی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان هنرستان های شهرستان میاندورود به تعداد 483 نفر می باشد ، تعداد 217 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری LISREL, SPSS تحلیل شدند. که ناگویی هیجانی، سلامت روان و وابستگی به شبکه های اجتماعی تاثیر منفی و معنی داری بر اشتیاق تحصیلی دارند، همچنین مشخص شد که نقش میانجی سلامت روان و وابستگی به شبکه های اجتماعی در ارتباط بین ناگویی هیجانی و اشتیاق تحصیلی منفی و معنی دار می باشد. در نتیجه برای افزایش اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان می بایست به ناگویی هیجانی، وابستگی به شبکه های اجتماعی و سلامت روان توجه کرد.
تأثیر آموزش مبتنی بر جستجوگری وب برانگیزش پیشرفت و یادگیری دانش آموزان چندپایه در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر جستجوگری وب برانگیزش پیشرفت و یادگیری دانش آموزان چندپایه در درس علوم تجربی با روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مدارس چندپایه نیمه الکترونیک استان مرکزی در نیمسال تحصیلی 1398-1397 بود و نمونه به صورت هدفمند انتخاب شد. آزمودنی ها شامل 26 نفر بودند، 13 نفر در گروه آزمایش و 13 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی توزیع شدند. در این مطالعه جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمس و آزمون پیشرفت تحصیلی که به صورت محقق ساخته بود استفاده شد. به منظور تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد آموزش مبتنی بر جستجوگری وب برانگیزش پیشرفت و یادگیری دانش آموزان چندپایه در درس علوم تجربی تأثیر معناداری داشته است (001/0 p<) . درواقع این نوع آموزش، باتوجه به انعطاف پذیری بالای فناوری های الکترونیکی و کسب تجارب موفق در یادگیری، شرایط مساعدی را جهت رسیدن به اهداف آموزشی فراهم نموده و موجب افزایش انگیزه و یادگیری فراگیران می شود.
تحلیل هستی شناسانه و معرفت شناسانه مفهوم «باید» و نسبت آن با تربیت اخلاقی از دیدگاه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق، تحلیل هستی شناسانه و معرفت شناسانه «باید» و نسبتش با تربیت اخلاقی در اندیشه کانت بود که به روش استنتاجی انجام شد. حوزه پژوهش آثار تالیفی و تحقیقی دیدگاه های کانت بود که از طریق فیش برداری، کدگذاری، تحلیل موضوعی و مقوله بندی قیاسی مرور شد. روایی تحقیق با مطالعه منابع متعدد و توجه به مبتنی بودن یافته ها بر موضوع حاصل شد. پایایی با طی مراحل شناسایی منابع مرتبط، جمع آوری، ثبت و تلفیق داده ها، تشکیل واحدهای تحلیل، تدوین مقوله ها و زیربخش ها و مرور و مقایسه آنها، استخراج گزاره ها و نتیجه گیری محقق گردید. در هستی شناسی، نسبت باید با واقعیت و خداشناسی و در معرفت شناسی، ابزار شناخت آن به دست آمد. گزاره ها عبارتند از: «باید واقعیت عینی دارد»؛ «دین تأییدکننده تکالیف اخلاقی است»؛ «عقل کاشف بایدهاست». عوامل تأثیرگذار بر سلوک عملی فرد را قیاس بین گزاره های واقعی و هدفهای تربیتی تعیین کرد: «درک واقعیت های اخلاقی عینی» و «شناخت بایدها با استفاده از عقل». نتایج نشان داد شناخت ارزش ها و پیروی از بایدها بستگی به توانایی عقلانی افراد دارد و هر کدام از مؤلفه های تأثیرگذار بر سلوک فرد، دلالت هایی مانند پرورش هنرهای عقلی دارد. فراهم شدن این زمینه ها در نظام آموزشی به فراگیران کمک می کند تا با استمداد از نیروهای عقلانی به ارزش گذاری صحیح مسائل بپردازند.
واکاوی مؤلفه های فلسفه میان فرهنگی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مؤلفه های فلسفه میان فرهنگی در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی کشور ایران انجام شد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بود. جامعه آماری شامل تمامی کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه سوم تا ششم دوره ابتدایی سال تحصیلی 99- 1398 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه آماری برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد. یعنی تمامی محتوای این کتاب ها تحلیل شد. واحد تحلیل همه جملات و تصاویر موجود در محتوای کتاب های درسی مذکور بود. اسناد بالادستی مانند مبانی نظری تحول بنیادین، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، برنامه درسی ملی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بررسی (سندکاوی) شد. جهت روایی پژوهش، از روش نظر متخصصان استفاده شد و برای تعیین پایایی، بازبینی مطالب در دو مرحله صورت گرفت. از تحلیل محتوای کتاب ها چهار مقوله دیگرشناسی و توجه به دیگری؛ تکثرگرایی؛ صلح؛ و استقلال هویت فرهنگی استخراج شد. یافته ها نشان داد در مجموع به تمامی این مقوله ها توجه ضعیفی شده است. ضروری است در برنامه های درسی مدارس محتواهایی گنجانده شود تا از همان ابتدا کودکان با مؤلفه های فلسفه میان فرهنگی آشنا شوند.
رابطه بین سبک والدگری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان: نقش واسطه ای خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودکنترلی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر ری استان تهران در سال تحصیلی1399-1398 بود که 357 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکنترلی کندال و ویلکاکس، پرسشنامه والدگری هلیکوپتری لیموین و باچانان و پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور بود. بر اساس مدلیابی معادلات ساختاری، نقش واسطه ای خودکنترلی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری و عملکرد تحصیلی تأیید شد (2t> ،45/0GOF=). همچنین آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین والدگری هلیکوپتری و خودکنترلی رابطه منفی(35/0-r=) ، بین خودکنترلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت (28/0r=) و بین والدگری هلیکوپتری و عملکرد تحصیلی رابطه منفی وجود دارد(39/0-r=). بنابراین پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان و آموزش و پرورش به نقش والدگری هلیکوپتری و خودکنترلی جهت بهبود عملکرد تحصیلی توجه ویژه ای نمایند.