مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه بین سلامت ذهنی، کیفیّت زندگی کاری و عملکرد سازمانی معلمان متوسطه اول انجام شد. طرح کلی پژوهش همبستگی بود. بدین منظور 152 معلم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از میان معلمان متوسطه اول دخترانه شهر یزد انتخاب شدند. ابزار های پژوهش پرسشنامه سلامت ذهنی وار، کیفیّت زندگی کاری لیندن و عملکرد سازمانی بود. داده ها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد، بین سلامت ذهنی، کیفیّت زندگی کاری معلمان و عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. معلمانی که احساس اشتیاق و شایستگی در حرفه و زندگی دارند از مهارت تشخیص و عملکرد سازمانی بالاتری بهره مند هستند و کم تر دچار ابهام نقش می شوند. احساس اشتیاق حرفه ای و زندگی شخصی، با احساس امنیت شغلی و معناداری شغلی همراه است. این دسته از معلمان از حمایت بیش تر سرپرست و همکاران خود بهره مند هستند. انتقال مشکلات شغلی به زندگی شخصی، معلمان را در معرض فشارهای کاری و جسمی، آسیب و بیماری های جسمانی و کاهش عملکرد سازمانی قرار می دهد. با افزایش سنوات خدمت، معلمان اشتیاق در زندگی حرفه ای و زندگی شخصی را از دست می دهند و دچار افت شایستگی شخصی می شوند. لذا پیشنهاد می شود مدیران و مسئولان آموزشی، با در نظرگرفتن انگیزه ها، اهداف و مشکلات هر دبیر، بهبود فضاها و امکانات آموزشی، کمک های مالی و رفاهی و رعایت اعتدال در نمرات ارزشیابی، زمینه ای برای بهبود کیفیّت زندگی شغلی معلمان فراهم کنند.
تحلیل عوامل اکتشافی و هنجاریابی مقیاس درجه بندی کانرز_ فرم معلم در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اکتشافی عوامل زیربنایی و نیز تهیه هنجار رشدی درجه بندی کانرز- فرم معلم در دانش آموزان مقطع ابتدایی انجام شد. نمونه این پژوهش شامل 599 دانش آموز پسر و دختر مقطع ابتدایی بود که به صورت تصادفی و خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و معلمان آن ها را ارزیابی کردند. تحلیل عاملی گویه ها به شیوه مؤلّفه های اصلی با چرخش اکوماکس انجام شد. نتیجه حاصله 5 عامل بیش فعالی- تکانشگری، مشکل سلوک، ناهمنوایی اجتماعی، تنش- اضطراب و اشکال در توجه بود که ضریب همسانی درونی آن ها از طریق محاسبه آلفای کرونباخ از 73/0 (مقیاس اشکال در توجه) تا 92/0 (مقیاس بیش-فعالی) به دست آمد. نمره های خام از طریق روش غیر خطی به مقیاس T (میانگین 50 و انحراف معیار 10) تبدیل شد. جداول توزیع فراوانی نمرات خام اولیه و نمرات مقیاس T به تفکیک جنسیّت به دست آمد. نمره های بالاتر از 70 به عنوان نمره برش در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد عوامل به دست آمده با نتایج تحلیل عوامل در جوامع دیگر هماهنگ است.
تحلیل روابط بین امید، خودکارآمدی، انگیزش و تنشگرها با سازگاری تحصیلی در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تحلیل روابط بین خودکارآمدی، انگیزش، امید و تنشگرها با سازگاری تحصیلی در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه ارومیه انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دوره روزانه مقطع کارشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه ارومیه بودند (900 نفر) که با استناد به جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 220 نفر از این افراد به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها 5 پرسشنامه استاندارد شامل پرسشنامه امید (اسنایدر، 1991)؛ خودکارآمدی تحصیلی (مورگان و جینکز، 1999)؛ انگیزش تحصیلی (هارتر، 1981)؛ تنشگر تحصیلی (گادزلا و بالوگلو، 2001) و سازگاری تحصیلی (بیکر و سیریاک، 1986) بودند که روایی آن ها با استناد به دیدگاه های صاحب نظران و پایایی آن ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که خودکارآمدی، انگیزش، امید، تنشگرهای تحصیلی و سازگاری تحصیلی، روابط معناداری با یکدیگر دارند. در ادامه نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هر یک از متغیرهای خودکارآمدی، انگیزش، امید و تنشگرهای تحصیلی به تنهایی تأثیر معنا داری بر سازگاری تحصیلی دارند. نهایتاً نتایج حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان داد که امید تحصیلی و تنشگرهای تحصیلی می توانند در افزایش ارتباط خودکارآمدی تحصیلی و سازگاری تحصیلی نقش میانجی را ایفا کنند، اما نقش میانجی آن ها در ارتباط بین انگیزش و سازگاری تحصیلی تأیید نشد.
تحلیل محتوای کتاب های دین و زندگی دوره متوسطه از لحاظ میزان توجه به مباحث سبک زندگی اسلامی مبتنی بر سوره مبارکه حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل میزان توجه به مباحث سبک زندگی اسلامی در کتب درسی دین و زندگی دوره متوسطه اجرا شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا و رویکرد پژوهش کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کتاب های درسی دین و زندگی دوره متوسطه در سال تحصیلی 92- 1391 بود که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعه آماری از نمونه گیری صرف نظر شده، کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته بود و نتایج پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی بررسی و تحلیل شد. عمده ترین نتایج پژوهش بیان کننده آن است که: 1. از مجموع 4912 واحد ضبط شمارش شده در چهار کتاب دین و زندگی، 732 فراوانی یا 9/14% به مباحث و مؤلّفه های سبک زندگی اسلامی مبتنی بر سوره مبارکه حجرات توجه شده و میزان آن در کتاب های دین و زندگی پایه اول، دوم، سوم و چهارم دوره متوسطه به ترتیب 213، 139، 154 و 226 مرتبه است. 2. محور آداب زندگی ایجابی و مؤلّفه عدالت خواهی و حق طلبی به ترتیب با 584 و 68 مرتبه تکرار بیش ترین و محور آداب زندگی سلبی و مؤلّفه بلند سخن نگفتن به ترتیب با 148 و 17 مرتبه تکرار کم ترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند.
مقایسه اثربخشی آموزش تریز و بارش فکری بر خلاّقیّت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی فنون تریز و بارش فکری بر خلاّقیت دانش آموزان انجام شد و از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر همدان بودند که 51 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار داده شدند. ابزار لازم برای اجرای این پژوهش پرسشنامه خلاّقیت عابدی بود. برای اجرای پژوهش نیز از دو طرح درس 6 جلسه ای برای آموزش تریز و بارش فکری استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تعقیبی شفه توسط نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد، نتایج نشان داد که هم تریز و هم بارش فکری بر خلاّقیت تأثیر معناداری گذاشته اند(05/0p)، اما اثربخشی تریز بر افزایش خلاّقیت بیش تر بوده است. پیشنهاد می شود در مدارس تدریس خلاّقیت محور مد نظر قرار گیرد و اثربخشی شاخه های دیگر تریز مانند یوسیت و آریز بر میزان خلاّقیت دانش آموزان بررسی شود.
عوامل و مؤلّفه های بنیادی تدریس اثربخش در آموزش عالی از دیدگاه دانشجویان و اعضای هیأت علمی دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل و مؤلّفه های تدریس اثربخش به منظور فراهم آوردن یک چهارچوب فراگیر برای مقوله های بنیادی تدریس اثربخش ازنظر اعضای هیأت علمی و دانشجویان دانشگاه کردستان بود. در انتخاب نمونه آماری با استفاده از رویکرد کمّی و روش نمونه گیری طبقه ای، نمونه ای شامل 383 دانشجو و 156 عضو هیأت علمی در نیمسال دوم سال تحصیلی 1391 در دانشگاه کردستان انتخاب و مطالعه شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای پژوهشگرساخته بر اساس مؤلّفه های رایج در پیشینه و پژوهش های موجود بود که ضریب پایایی آن در مطالعه اولیه، 91/0 بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه شد. داده ها به وسیله تحلیل عاملی اکتشافی با روش مؤلّفه های اصلی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عوامل و مؤلّفه های اساسی تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان، شامل مهارت های آموزشی، ارزیابی نظام مند و منش فردی بودند. این عوامل و مؤلّفه ها ازنظر اعضای هیأت علمی متفاوت بودند. آن ها علاوه بر مهارت های آموزشی و منش فردی، خصوصیات اخلاقی و عوامل ارتباطی را به عنوان دو مؤلّفه مهم دیگر تدریس اثربخش در آموزش عالی برشمردند. با ترکیب داده های هر دو گروه، تجربه اعضای هیأت علمی به عنوان مؤلّفه دیگری از تدریس اثربخش شناسایی شد.
بررسی رابطه بین آموزش کارآفرینانه معلم (اهداف، محتوا، ضرورت، شیوه و محیط آموزشی) با روحیه کارآفرینانه دانش آموزان متوسطه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین آموزش کارآفرینانه معلم (اهداف، محتوا، ضرورت، شیوه و محیط آموزشی) با روحیه کارآفرینانه دانش آموزان متوسطه شهر تهران اجرا شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری همه معلمان و دانش آموزان متوسطه شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 100 معلم و 400 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد شده روحیه کارآفرینی دانش آموز و پرسشنامه محقق ساخته آموزش کارآفرینی معلم استفاده شد. از روش های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و تک متغیره و تحلیل واریانس یک طرفه به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که بین آموزش کارآفرینانه، ضرورت آموزش کارآفرینانه، محتوای آموزش کارآفرینانه، محیط آموزش کارآفرینانه، شیوه های آموزش کارآفرینانه با روحیه کارآفرینی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و تنها مؤلّفه اهداف آموزش کارآفرینانه با روحیه کارآفرینی دانش آموزان رابطه معناداری پیدا نکرد؛ وضعیت آموزش کارآفرینی معلمان و روحیه کارآفرینی دانش آموزان و ابعاد آن ها در سطح نسبتاً مطلوبی قرار داشتند؛ جنسیّت بر میزان روحیه کارآفرینی دانش آموزان تأثیر دارد و میانگین نمره دانش آموزان پسر بیش تر از دانش آموزان دختر است؛ در روحیه کارآفرینی دانش آموزان رشته های مختلف (ریاضی، انسانی، تجربی) تفاوت معناداری وجود ندارد.