مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرهنگ مدرسه با نیازهای روان شناختی اساسی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط) است. بدین منظور، 320 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر بابل با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس فرهنگ مدرسه و نیازهای روان شناختی اساسی پاسخ دادند. یافته های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی بنیادی نشان داد که ابعاد فرهنگ مدرسه رابطه معناداری با برآورده شدن نیازهای روان شناختی دارند. تحلیل کانونی دو مجموعه معنادار بین فرهنگ مدرسه و نیازهای روانی اساسی را نشان داد. در مجموعه اول ابعاد روابط دانش آموزان، روابط دانش آموزان و معلمان، انتظارات هنجاری و فرصت های آموزشی رابطه مثبت و معنا داری با نیازهای شایستگی، خودمختاری و ارتباط داشتند. در مجموعه دوم نیز روابط دانش آموزان پایین و روابط دانش آموزان و معلمان بالا با احساس شایستگی بالا و ارتباط پایین رابطه معنا داری داشت. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که در مدارسی که فرهنگ آن ها به روابط دوستانه اعضای آن، وجود اعتماد بین اعضاء و احترام متقابل تأکید دارند و همچنین امنیت و کیفیّت خدمات آموزشی در آن بالا باشد، میزان احساس شایستگی، حس انسجام و خودمختاری در میان دانش آموزان آن مدارس نیز بالا خواهد بود.
مقایسه تأثیر روش های یادگیری مشارکتی و سخنرانی بر تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی درس حرفه و فن دانش آموزان دختر سوم راهنمایی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن بود که تأثیر روش های یادگیری مشارکتی و سخنرانی را بر تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی در درس حرفه و فن دانش آموزان سال سوم راهنمایی مقایسه کند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون _ پس آزمون دو گروهی بود. جامعه آماری 2674 دانش آموز دختر سال سوم راهنمایی ناحیه دو یزد، در سال تحصیلی 90-89، بودند که از میان آن ها 90 نفر در قالب دو گروه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش به شیوه مشارکتی و گروه کنترل به شیوه سخنرانی به مدت یک سال تحصیلی آموزش دیدند. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه تفکّر خلّاق تورنس و آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی، با آزمون کواریانس و واریانس دو راهه تحلیل شدند. نتایج آزمون کوواریانس تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی نشان داد که گروه مشارکتی از نظر تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی در سطح 05/0 تفاوت مثبت و معنادار با گروه سخنرانی داشت، نتایج تحلیل واریانس دو راهه نشان می دهد که دانش آموزان قوی، متوسط و ضعیف در پیشرفت تحصیلی از نظر تغییر در اثر مداخله، در تفکّر خلّاق متفاوت هستند. میزان تغییر در اثر مداخله در دانش آموزان ضعیف بیشتر از دانش آموزان متوسط و قوی است. بنا براین، به نظر می رسد آموزش به شیوه مشارکتی بیشتر از آموزش به شیوه سخنرانی در افزایش تفکّر خلّاق و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است و این اثر بخشی برای دانش آموزان ضعیف از نظر پیشرفت تحصیلی بیشتر است.
تبیین و تحلیل دلالت های تربیتی دیدگاه معرفت شناختی ژیل دلوز و نقد دلالت های آن برای تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از قدرتمندترین جریان های فکری و نظری مطرح در جهان امروز پساساختارگرایی است و عرصه تعلیم و تربیت یکی از عرصه هایی که تحت تأثیر این جریان قرار گرفته و ورود پساساختارگرایی به عرصه تعلیم و تربیت مسائل ، پرسش ها و نگرش های جدیدی را ایجاد کرده است. پساساختارگرایی دلوز نیز با تأکید بر قلمرو زدایی و باز قلمرو سازی، تأکید بر شدن به جای بودن، نشانه شناسی ، نفی بازنمایی گرایی، رد تصویر جزمی اندیشه ، کوچ گرایی و کثرت گرایی ، تأکید بر تفکّر ریزومی و افقی در مقابل تفکّر درختی و عمودی ، تأکید بر فولدینگ ، میل و تأکید بر تفاوت و ناهمسانی و توجه به اقلیت های به حاشیه رانده شده، تعلیم و تربیت را با مسائل جدیدی مواجه کرده و بسیاری از مسائل تعلیم و تربیت فعلی را نیز مرتفع و راهبرد های جدیدی برای ابعاد و وجوه تعلیم و تربیت فراهم خواهد کرد. از طرف دیگر ، تأکید اکید او بر کثرت گرایی عرضی صرف و نفی روابط سلسله مراتبی و فضای بازنمایی، چالش های جدیدی را برای تعلیم و تربیت به خصوص در جوامع سنّتی به وجود خواهد آورد که در این مقاله پیامد های تربیتی دیدگاه معرفت شناختی دلوز بررسی و نقد شد.
نقش انگیزش و خودکارآمدی تحصیلی و رویکردهای مطالعه در پیشرفت ریاضی دانش آموزان رشته های علوم تجربی و ریاضی مقطع متوسطه شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انگیزش تحصیلی (درونی و بیرونی)، خودکارآمدی تحصیلی و رویکردهای مطالعه (عمیق، سطحی و راهبردی)در پیشرفت ریاضی دانش آموزان است. بدین منظور پژوهش حاضر با روش همبستگی انجام شد و از میان 1232 دانش آموز پایه های دوم، سوم و چهارم رشته های ریاضی و علوم تجربی شهر قاین 310 دانش آموز(155 دختر، 155 پسر و144 دانش آموز ریاضی، 166 دانش آموز تجربی) به صورت تصادفی و با روش خوشه ای چند مرحله ای به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر، خودکارآمدی تحصیلی مورگان- جینکز و رویکردهای مطالعه استفاده شد. اطلاعات مربوط به پیشرفت ریاضی (نمره ریاضی ترم قبل) نیز جمع آوری شد . اعتبار سازه ای این پرسشنامه ها به روش تحلیل عاملی با چرخش واریماکس انجام شد و ضرایب آلفای کرونباخ نشان از همسانی درونی مؤلّفه های آن ها داشت. داده ها با روش های آماری مدلیابی معادلات ساختاری و همبستگی تجزیه و تحلیل شدند . نتایج حاصل نشانه آن بود که خودکارآمدی تحصیلی و پس از آن انگیزش درونی بالاترین نقش را در پیشرفت ریاضی داشتند، به علاوه مقدار جالب توجهی از اثر خودکارآمدی و انگیزش درونی بر پیشرفت ریاضی با واسطه رویکردها به ویژه رویکرد عمیق انجام می شود.
رابطه جوّ سازمانی مدارس با استرس شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه جوّ سازمانی با استرس شغلی معلمان در مدارس ابتدایی شهر مشهد بود. 143 نفر از معلمان مدارس از میان 215 نفر انتخاب شدند و به دو پرسشنامه استاندارد شده جوّ سازمانی و استرس شغلی پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین جوّ سازمانی و استرس شغلی رابطه معناداری وجود دارد. یافته ها حاکی از آن بود که بین متغیر ساختار سازمانی، مسئولیت و پاسخگویی، پاداش، صمیمیت، حمایت مدیران از معلمان و هویّت سازمانی با استرس شغلی معلمان رابطه معکوس و معنادار است. همچنین بین متغیر خطرپذیری مدیران و تعارض در جوّ سازمانی با استرس شغلی معلمان رابطه معناداری وجود نداشت و تنها بین متغیر استانداردهای سازمانی با استرس شغلی معلمان رابطه مثبت و معنادار بود. از بین مؤلّفه های جوّ سازمانی؛ متغیر صمیمیت و دوستی در سازمان، پاداش در سازمان، ساختار سازمانی، حمایت و پشتیبانی مدیران از معلمان و استاندارد سازمانی پیش بینی کننده استرس شغلی معلمان بود.
تربیت اخلاقی از منظر پست مدرنیسم با تأکید بر اندیشه های اخلاقی ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با تأکید بر اندیشه اخلاقی ریچارد رورتی، به اخلاق پست مدرنیستی توجه شد. خصلت ضد بنیادگرایی، تکثر گرایی، ضد سلطه گرایی (سلطه طلبی)و تأکید بر همبستگی اجتماعی به عنوان ویژگی های اخلاق پست مدرنیستی معرفی شده و به دنبال آن پیامد ها و دلالت های تربیتی این دیدگاه که در پرورش اخلاقی می تواند ما را یاری دهد شامل اتخاذ رویکردی جامع و کل گرایانه در تربیت اخلاقی، احترام به تفاوت های گوناگون افراد ، در پیش گرفتن رویکردی ضد سلطه طلبانه و اقتدار گرایانه در آموزش ارزش های اخلاقی و توجه و تأکید بر عنصر دگرخواهی (توجه به دیدگاه دیگران)، معرفی شده است . دستاورد مثبت این رویکرد در پرورش اخلاقی عمدتاً در نگاه جدیدی در آموزش های اخلاقی است که سه ویژگی اساسی تمایل به تکثرگرایی، دوری از مطلق گرایی و اتخاذ رویکردی ضد سلطه گرا را شامل می شود. در کنار آن از کاستی ها و محدودیت های این دیدگاه نیز می توان به ترتیب زیر نام برد: وانهادگی مطلق قدرت برای اجتناب از درغلتیدن به ورطه سلطه طلبی و افراط در آن باعث می شود که در پرورش اخلاقی، افراد و طبقات ضعیف تر رها شوند و به احقاق حق آن ها توجه نشود، از طرفی پذیرش هر نوع عقیده، مسلک و کنشی از طرف شهروندان به نام دوری از مطلق گرایی نیز باعث می شود که هر عقیده، اندیشه و طرز عملی پذیرش شود، حتی اگر از دیدگاه انسانی، غیرانسانی باشد که این نیز با روح پرورش اخلاقی در یک جامعه مردم سالار به عنوان آرمان شهر پست مدرنیسم نمی تواند سازگار باشد. علاوه بر آن اموری از قبیل همبستگی انسانی، مردم سالاری و اقتضائات محلی و منطقه ای خود در حکم مبادی و مبانی اخلاق تلقی می شود. بنابراین، تربیت اخلاقی از منظر پست مدرنیست به رغم ادعای آن ها نمی تواند بر هیچ شالوده ای استوار نباشد.
بررسی رابطه بین کیفیّت تدریس معلمان دینی و رفتارهای مذهبی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه از دیدگاه معلمان منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین کیفیّت تدریس معلمان دینی و رفتارهای مذهبی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران بود. جامعه آماری کلیه دبیران دینی زن بودند که در سال تحصیلی 90-89، در مقطع متوسطه در شهر تهران اشتغال داشتند. براساس آمار موجود کلیه دبیران دینی زن 60نفر بودند که طبق جدول گرجسی و مورگان باید نمونه آماری 52 نفر انتخاب شود، که به منظور احتیاط از برگشت ندادن تعدادی از پرسشنامه ها یا ناقص بودن بعضی از آن ها 60 پرسشنامه میان معلمان توزیع شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 56 نفر دبیر دینی برای تجزیه و تحلیل آماری انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی - پیمایشی بود و از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که تعداد 30 پرسشنامه به صورت آزمایشی در میان آزمودنی ها توزیع شد که پس از جمع آوری پرسشنامه و محاسبه از طریق ضریب آلفای کرونباخ، مقدار ضریب 89/0 به دست آمد و پایایی آن برآورد شد پرسشنامه براساس مقیاس لیکرت (خیلی زیاد، زیاد ، متوسط، کم و خیلی کم) تهیه و تنظیم شده بود. همچنین در روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی با استفاده از شاخص های آماری متناسب با نوع داده های جمع آوری شده (نما و درصد) و در بخش آمار استنباطی داده ها از نرم افزار آماری SPSS و آزمون خی دو چند متغیری و ضریب هماهنگی کرامر و ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن استفاده شد و نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین محتوای برنامه های درسی، کیفیّت روش های تدریس، اجرای برنامه های مذهبی در مدرسه و زمان برنامه های درسی دینی، شیوه های بیانی مناسب و شخصیت معلمان و رفتارهای مذهبی دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد.