جستارهای زبانی (پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی)
جستارهای زبانی دوره چهارم زمستان 1392 شماره 4 (پیاپی 16) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در دستور نقش گرای نظاممند هالیدی از سه فرانقش سخن به میان میآید که سه لایة معنایی را برای هر بند زبان تبیین میکنند و توجه به آن ها در فرایند ترجمه میتواند در انتقال دقیق معنای زبان مبدا به مقصد راهگشا باشد. با توجه به اهمیت بنیادین انتقال معنی در فرایند ترجمه، به ویژه آن معانی که فراتر از معنای گزارهای پارهگفتارهای زبانی هستند، در این مقاله تحولات معنایی و ساخت اطلاع ساختهای موسوم به آغازگرهای اسنادیشده در فرایند ترجمه از انگلیسی به فارسی، بر پایة دستور نقش گرای نظاممند هالیدی، بررسی شده است. بررسی دادههای پژوهش نشان میدهد که در معنای اندیشگانی، میانفردی، متنی و همچنین ساخت اطلاع بسیاری از ساختهای آغازگر اسنادیشدة ترجمهشدة تحولاتی روی داده است که این باعث از دست رفتن بخش مهمی از معنا شده است. این در حالی است که در صورت آگاهی به وجود لایههای معنایی مختلف در یک بند و ساخت اطلاع آن (یعنی چگونگی جریان یافتن اطلاع نو و کهنه در یک پارهگفتار) بسیاری از آن ها قابل اجتناب هستند و در نتیجه میتوان معنا را با وفاداری بیشتری به زبان مقصد انتقال داد.
مطالعه اکولوژیک در آموزش زبان: نقش والدین در پیشرفت سطح یادگیری زبان انگلیسی فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند یادگیری هیچ گاه در خلأ اتفاق ﻧﻤﻲافتد و محصول پایانی دربرگیرنده تعاﻣﻞهای مختلف فراگیر با دنیای اطراف است. در بیشتر مواقع، زبان آموز در قالب یک رابطه دو طرفه معلم- زبان آموز سنجیده ﻣﻲشود و در این محدوده، محیط آموزشگاه و کلاس درس، اولین و آخرین ﻧﻘﻄﻪای است که به آن نگریسته ﻣﻲشود. با توجه به اهمیت عوامل اکولوژیک و محیطی در یادگیری زبان انگلیسی، در این مطالعه می کوشیم به صورت کیفی نقش والدین در کیفیت یادگیری زبان آموزان را بررسی کنیم. بررسی نحوة تعامل مؤثر بین زبان آموز و خانواده، چگونگی و مقدار دسترسی به کالاهای فرهنگی از قبیل رایانه و اینترنت و تأثیر آن در یادگیری و میزان ارزﺵگذاری خانوادﻩها نسبت به یادگیری زبان انگلیسی از جمله اهداف این تحقیق هستند. یکی از مواردی که انگیزه این مطالعه را به وجود آورد، این است که هوش و استعداد تنها عوامل شکست و موفقیت در یادگیری زبان انگلیسی نیستند و ممکن است مغایرتی بین هدﻑگذارﻱهای مؤسسه های زبان و خانواده وجود داشته باشد. ٣٥ خانوادﻩ در این تحقیق شرکت کردند که فرزندان آن ها در مؤسسه های زبان انگلیسی در سطح شهر مشهد آموزش ﻣﻲدیدند. از این خانوادﻩها و فرزندانشان مصاحبه شد. نتایج مصاحبه ها حاکی از به کارگیری راهبردهای مختلف خانوادﻩهای زباﻥآموزان ضعیف و قوی است. در پایان، پیشنهادهایی برای ارتقاء کیفیت تعامل های آموزشی والدین و زبان آموزان اراﺋﻪ کرده ایم.
مشخص بودگی در کردی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح مشخصبودگی معمولاً برای اشاره به گروههــای اسمـی به کار میرود. در این مقاله بر پایه تعریف اِنک (1991) و کریمی (1999, 2003) از مشخصبودگی، تکواژ «ægæ» را در انتهای برخی اسمهای موجود در جایگاه های مختلف نحوی به عنوان علامت ساختواژی مشخصبودگی در کردی کرمانشاهی بررسی کرده ایم و با استفاده از شواهد و دادههایی مانند حـضور اجباری تکواژ مذکور، نه تنها در برخی از گروههای اسمی معرفه، بلکه در بعضی از گروههای اسمی نکره نشان دادهایم که برخلاف نظر ادموندز (1955)، مکنزی (1961)، یارمرادی (1384) و بهادر (1390) این تکواژ در کردی کرمانشاهی نشانگر مشخصبودگی است، نه معرفگی. در پایان، کردی کرمانشاهی را در تقسیمبندی لاینز از زبانها (1999)، از نظر داشتن علامتهای معرفگی و نکرگی، جزو زبانهایی قرار دادیم که تنها نشانه نکره دارند. با توجه به اینکه در دستور زایشی یکی از اصول بنیادین این است که آن بخش از دانش زبانی که در ذهن سخنگویان یک زبان قرار دارد یکسان است، داده ها از سخنان نگارندگان به عنوان سخنگویان بومی این زبان جمعآوری و با استفاده از روش استدلالی بررسی شده اند. چارچوب نظری استفاده شده در این تحقیق، نظریات انک (1991) و کریمی (1999) در خصوص مشخصبودگی است.
حروف اضافه در وابسته های ناهماهنگ ترکیب های اضافی زبان روسی در آیینة زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیبات اضافی از جمله مقوله هایی هستند که هم در زبان روسی و هم در زبان فارسی، در بخش مقوله های گروه اسمی مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرند. برخی از زبان شناسان و دستورنویسان زبان فارسی بحث ترکیبات اضافی را، هرچند بدون حروف اضافه، به مقولة متمم های اسمی نسبت می دهند. ترکیبات اضافی بیانگر ویژگی ها و مفاهیم گوناگونی از جمله مالکیت، همانندی، بیان نوع جنس و اختصاص هستند. این ترکیبات در زبان فارسی به کمک اسمی که به اسم دیگر افزوده شده باشد، بیان می شوند که معادل این گونه ترکیبات در زبان روسی، وابستة اسمی هماهنگ (определение согласованное) و ناهماهنگ (несогласованное определение) است. هدف از این پژوهش، بررسی ترکیبات اضافی در زبان های فارسی و روسی از نظر ساختار نحوی و یافتن وجوه تشابه و هماهنگی و یا عدم آن است که در آن صورت به چگونگی و روش های بیان معانی یکسان در ساختارهای متفاوت این گونه ترکیبات می پردازیم.
تأثیر عوامل کلامی بر تعیین نوع الگوی حالت در گویش هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا نظام حالت غالب در گویش هورامی متأثر از ویژگی های کلامی است یا نه؟ دوبوا (1987, 2003) معتقد است که تعیین نظام حالت در هر زبان را تنها می توان در پرتو ملاحظات کلامی و فرانحوی به صورت کامل تحلیل کرد. وی نشان داده است که برخی ویژگی های کلامی سبب به وجود آمدن گرایش کلامی ویژه ای به نام «ساخت موضوعی ارجح» می شود که ویژگی های آن منطبق با ویژگی های ساخت های نحوی «ارگتیو» است. نحوة رقابت این گرایش با سایر گرایش های کلامی که عمدتاً ویژگی هایی شبیه به نظام حالت مفعولی در حوزة نحو دارند، درنهایت، موجب تعیین نظام حالت در حوزة نحو می شود. در این مقاله نخست نشان می دهیم که با وجود مشاهدة الگوی ساخت موضوعی ارجح در کلیة ساخت های زبانی گویش هورامی، میزان تأثیرگذاری این الگو در ساخت های گذشتة ساده بیشتر از ساخت های مضارع است و همین موضوع موجب ارگتیو شدن ساخت های گذشتة ساده در این گویش می شود. سپس به این موضوع می پردازیم که سایر گرایش های کلامی رقیب نظیر گرایش «جانداری مبتدا» و «پیوستگی مبتدا»، بر خلاف ساخت موضوعی ارجح، همواره محرک الگوی حالت مفعولی در حوزة نحو هستند و تأثیر آن ها در هر دو دسته از ساخت های ارگتیو و مفعولی گویش هورامی دیده می شود ولی میزان تأثیرگذاری هریک از این دو گرایش کلامی بر مفعولی شدن انگارة حالت در این گویش متفاوت است؛ چنانکه فقط گرایش جانداری مبتدا می تواند الگوی حالت را در ساخت های غیرارگتیو در گویش هورامی به سوی نظام حالت مفعولی سوق دهد. دستاوردهای تجربی این پژوهش می تواند به لحاظ نظری مؤید رویکردهایی باشد که معتقدند پدیده های نحوی بنیادین نظیر الگوی حالت غالب، تحت تأثیر عوامل کلامی و بر اساس ملاحظات کاربردشناختی شکل می گیرند.
بررسی گونه کاربردی زبان زنانه در مرثیة معاصر (با تأکید بر مرثیه های سعاد صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث و بررسی درباره موضوع تجربه زنان و تفاوت آن با تجربه مردان، زمینهساز شکلگیری رویکردهای مختلفی در زمینه پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگیهای زبانی (به ویژه آوایی) گرایشهای متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوتهای زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی آثار و نوشتههای زنان، میتوان به ویژگیهای یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونههای ادبی، زمینه انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.
در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعهشناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیة سعاد صباح، این است که رابطة تنگاتنگی بین عاطفة رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
مفعول مطلق، له و معه در زبان عربی و برابری های آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به مقوله مفعولهای پنج گانه در زبان عربی میبینیم که دو نوعِ این مفعولها یعنی مفعول به و مفعول فیه (ظرف زمان و مکان) در زبان فارسی معادل هایی به همین نام دارند . ولی سه نوع دیگر مفعول ، به عنوان یک نقش نحوی در زبان فارسی شناخته شده نیست. دربارة اینکه این نقش ها در زبان فارسی وجود دارد یا نه، تحقیقات چندانی صورت نگرفته است؛ نظر به اینکه زبان عر بی و فارسی از یک خانواده نیستند تا در حوزه تطبیق بگنجند، بررسی این مباحث ، در این دو زبان در حوزه «زبان شناسی مقابله ای» صورت می گیرد. با توجه به قرابت بسیار زیاد بین دو زبان که با نگاهی به دستور های سنتی نوشته شده فارسی در مقوله ها ی صرفی، نحوی و نام گذاری اصطلاحات دستوری به آسانی قابل دریافت است، این مقاله می کوشد به بحث در مفعول های مطلق، له و معه که برابر نهادهای آ ن ها در فارسی انجام نشده است، بپردازد و برای این نقش ها معادلی در زبان فارسی بیابد و مساله تفاوت میان نقش های مذکور در نحو فارسی و عربی را مورد بررسی قرار دهد. سپس با ارائة شواهدی از متون نظم ونثر فارسی، و بازنمایی تفاوت های آنها در دو زبان، برای معادل های فارسی نام ها و اصطلاحاتی درخور وضع کند. شایان ذکر است این نام گذاری متاثر از زبان عربی است.
تحلیل گفتمان حقوقی؛ واکاوی نقش کارگفت در بافت حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل نقش نظریه های کاربردشناسی در بافت حقوقی، موضوعی جدید است. این پژوهش در بستری زبان شناختی و با تکیه بر نظریة «کارگفت» جان آر. سرل (1975) به بررسی نقش کارگفت در بافت حقوقی پرداخته است. به همین منظور، متن بیست دادنامة حقوقی صادره از یکی از شعب دیوان عالی کشور به عنوان پیکره انتخاب و از منظر نظریة کارگفت تحلیل شد. هدف اصلی این نوشتار را میتوان بررسی میزان تطبیق پذیری نظریة کارگفت با این متن حقوقی، کارکردهای ویژة نظریة کارگفت در این گونة حقوقی و تحلیل کاربردشناختی این رویداد حقوقی- گفتمانی در دو سطح خرد و کلان از منظر کنش منظوری (غیر بیانی) دانست. نتایج از تراکم بالای کارگفت در پیکره، اهمیت و تأثیر بسزای آن در بافت حقوقی و به ویژه این گونة حقوقی (دادنامه) حکایت می کند. از منظر رویداد گفتمانی و بر اساس برآیندهای مذکور، هر دادنامة حقوقی یک کنش کاربردی- اعلامی در سطح کلان گفتمان حقوقی به شمار می آید که تعداد زیادی کارگفت توصیفی و اعلامی و اندکی کارگفت های دیگر را شامل می شود.
بررسی توانش معنایی کودکان در سطح روابط معنایی بین گزاره ای حاوی کمیت نمای «هر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معنا یکی از شاخصههای مهم در بررسی فرآیند یادگیری زبان مادری است. مطالعة آنچه کودکان راجع به معنا در سطوح مختلف میدانند، میتواند راهی برای دستیابی به چگونگی سخنوری بشر باشد. هدف از این تحقیق، بررسی میزان فهم کودک از نقشهای معنایی کمیتنمای جهانی «هر» در سطح روابط بین گزارهای است. بررسی روابط معنایی بینگزارهای حاوی کمیت نمای «هر» در کودکان، نه تنها گام ارزشمندی در دستیابی به معناشناسی «هر» خواهد بود، بلکه سهم بسزایی را در بررسی توانش معنایی کودکان ایفا خواهد کرد. در این تحقیق با استفاده از یک روش تجربی جدید، توانایی کودکان در استنباط بین جملات متضمن و مستلزم مورد بررسی قرار گرفته است. برای نمونهگیری، از 28 کودک دختر، بین سنین سه تا شش سال استفاده شده و گزینش کودکان به صورت تصادفی است. در نهایت در این مطالعه، توانش بزرگسالمانند کودکان، با توجه به معناشناسی در هر دو سطح ترکیب و مقایسة معنای جملهای، تأیید می شود.
استفاده از الگوی طیف نگاشتی واکه ها به عنوان کلیدی برای بازشناسی حقوقی سخنگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آواشناسی حقوقی، از زیرگرایش های زبان شناسی حقوقی است که در آن از دانش اکوستیک و کاربرد ویژگی های آواشناختی داده های صوتی، برای تکمیل مدارک پرونده های حقوقی استفاده می کنند و یکی از شواهد موجود در آن ها مربوط به داده های صوتی فرد مجرم است. از مهم ترین اموری که آواشناسان حقوقی انجام می دهند، بازشناسی حقوقی سخنگو است. در «بازشناسی حقوقی سخنگو»، از آواشناس خواسته می شود تا میزان مشابهت میان دادة صوتی از پیش موجود مربوط به صدای مجرم را با صدای فرد یا افراد مظنون تعیین و مشخص کند که آیا صدای فرد مظنون با صدای مجرم که در حین ارتکاب جرم ضبط شده، هم خوانی دارد یا خیر؟ هدف از این پژوهش که روی داده های صوتی مربوط به 10 سخنگوی مرد و زن فارسی زبان دارای گویش فارسی معیار انجام گرفت، بررسی امکان استفاده از نمودارهای طیف نگاشتی لگاریتمی واکه ها، به عنوان یکی از کلیدهای بازشناسی حقوقی سخنگو است. نتایج بررسی های انجام گرفته در این پژوهش نشان می دهد که این مشخصه می تواند به عنوان یکی از کلیدهای کارآمد با درصد اطمینان بالا در فعالیت های مربوط به بازشناسی حقوقی سخنگو، کاربرد داشته باشد.
سطوح پیچیدگی بندهای موصولی فاعل- فاعل و فاعل- مفعول در کودکان فارسی زبان 3 تا 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، پردازش بندهای موصولی و بررسی پیچیدگی های آن ها در زبان های مختلف نقش عمده ای در تحقیقات زبان شناسی و روان شناسی ایفا کرده است. این تحقیق برای مقایسة پیچیدگی دو نوع بند موصولی فاعل- فاعل و فاعل- مفعول در زبان فارسی انجام شده است. این پیچیدگی را بر اساس معیار روان شناختی میزان درک یا عدم درک این نوع جملات در کودکان 3 تا 6 ساله سنجیده ایم؛ چنانکه 96 کودک را در سه گروه سنی 3- 4، 4- 5 و 5- 6 سال (هر گروه 32 نفر) انتخاب کردیم و به هریک جملاتی شامل بندهای موصولی مورد نظر به دو صورت مجزای خبری و پرسشی با روش های نشان دادن شکل، اشیای واقعی یا درخواست برای اجرای یک فرمان ارائه دادیم و درک آنان را از این جملات ارزیابی کردیم. نتیجه نشان داد که بند موصولی فاعل- مفعول هم در جملات خبری و هم پرسشی به طور کاملاً واضح، پیچیده تر از بند موصولی فاعل- فاعل بوده است.
نقد و بررسی کتاب: نقد و بررسی: لایه های بلاغی و ایدئولوژیک جایگزینی برای لایه های معنی-شناسی و کاربردشناسی در کتاب سبک شناسی، نظریه ها، رویکردها و روش ها تألیف محمود فتوحی رودمعجنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار به بررسی جایگزینی لایههای بلاغی و ایدئولوژیک به جای معنیشناسی و کاربردشناسی در بخش دوم کتاب سبکشناسی، نظریهها، رویکردها و روشها، تألیف محمود فتوحی رودمعجنی می پردازیم. این کتاب، شامل دو بخش است؛ بخش نظری، 177 صفحه و آنچه بخش عملی نامیده شده، 215 صفحه از کتاب را در بر میگیرد. ابتدا دلایل نویسنده را برای این جایگزینی ذکر می کنیم و سپس به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت؛ با این هدف که گزینش دقیقتر لایههای زبانی را در سبکشناسی ادبی مورد توجه قرار دهیم
بررسی کلمات ربط تقابلی فارسی و چگونگی تکوین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبانها برای پیوند دادن بندهای همپایه از راهکارهای مختلفی استفاده میشود. گاهی فقط معنا و کاربردشناسی، ناظر بر ارتباط دو بند است، ولی در بیشتر مواقع کلمات ربط میانبندی هستند که موجب ارتباط دو بند با یکدیگر و ساخت جمله میشوند. با توجه به رابطة معنایی دو بند با یکدیگر، انواع مختلفی از کلمات ربط مورد استفاده قرار میگیرند؛ از این جمله میتوان به کلمات ربط اتصالی، انفصالی، علّی، شرطی و تقابلی اشاره کرد. در این مقاله ضمن مقایسة انواع کلمات ربط ، به تفصیل، به تعریف و معرفی کلمات ربط تقابلی، ساختار و توزیع آ ن ها در دو بند خواهیم پرداخت. به لحاظ ساختار درونی، کلمات ربط تقابلی را میتوان به سه گروه «بسیط»، «مرکب پیوسته» و «مرکب گسسته» تقسیم کرد. نکته درخور توجه در فهرست نسبتاً بلند کلمات ربط تقابلی، وجود تعداد زیادی کلمه ربط مرکب، چه از نوع گسسته، چه پیوسته و حتی به صورت جمله است. دلیل این تنوع به نقش تأکیدی کلمات ربط تقابلی مربوط می شود؛ این اجزای تقابلی، منشأها و منابع گوناگونی دارند که قسمت پایانی این مقاله را به بررسی همین منابع در زبان های جهان و مقایسة آن با منابع کلمات ربط تقابلی در فارسی اختصاص داده ایم. براساس شواهد موجود، در زبان فارسی مانند بسیاری از زبانها، کلماتی با معنای اولیة مکانی، زمانی، علّی و تأکیدی در ساخت این کلمات به کار گرفته شدهاند. نکته قابل توجه اینکه در زبان فارسی- بر خلاف بسیاری از زبانهای دیگر- از افعال، کلمات پرسشی و شرط نیز برای ساخت کلمات ربط تقابلی استفاده شده است. شواهد و توصیفات ارائه شده در این مقاله بیانگر این است که همه کلمات ربط تقابلی، صرف نظر از منبع، از رهگذر دستوریشدگی به وجود آمدهاند.