فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲٬۰۰۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه می توان از ترجمه شناسی به عنوان یک ابزار به منظور تجزیه وتحلیل متون ادبی در حوزه تصویرشناسی استفاده کرد. در میان متون ادبی، نمایشنامه ها در ارائه تصویرِ هویّت ملّی هر کشور نقش مهمی دارند. مولیر به عنوان یکی از نمایشنامه نویسان برجسته فرانسوی آثار متعدّدی را خلق کرده و به طور غیرمستقیم تصاویری از شخصیت و آداب ورسوم فرانسویان در سده هفدهم ترسیم کرده است. مترجمان ایرانی نیز برخی از نمایشنامه های وی را به فارسی برگردانده و در اختیار خوانندگان قرار داده اند. در این پژوهش بررسی دگرگونی تصویر فراشخصی در ترجمه نمایشنامه گزارش مردم گریز مولیر به فارسی توسّط میرزاحبیب الله اصفهانی، هدف مورد نظر برای این تحقیق است. بدین منظور در تحلیل داده ها از روش توصیفی‑تحلیلی بهره گرفته خواهد شد و به طور خاص از دیدگاه دیتسه در حوزه تصویرشناسی و آراء اِتکین در حوزه ترجمه شناسی استفاده می شود. با تحلیل و مقایسه تصاویر متن مبدأ و متن مقصد، تغییرات به وجود آمده بررسی خواهد شد. این پژوهش نشان می دهد که مترجم برخی از تصاویر را خواسته یا ناخواسته تغییر داده است. ترجمه وی در دسته های ترجمه‑تقریب و ترجمه‑بازآفرینی مطابق با نظر اتکین قرار می گیرد.
بررسی تاریخی زبان و ترجمه در تئاترهای مشهد: از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
169 - 204
حوزه های تخصصی:
اجراهای نمایشی از قبیل مرثیه خوانی، تعزیه یا روحوضی همیشه بخشی از جامعه ایران بوده است و پیشینه ای طولانی دارد؛ امّا تئاتر به مثابه پدیده ای فرهنگی و مدرن از اواخر دوره قاجار به جامعه ایران معرّفی شد. محتوای نمایش، نحوه اجرا یا بازیگری و زبانِ انتقالِ مفاهیم سه عنصر مهم در تئاتر هستند. مطالعات تاریخی و مطالعات ترجمه تاکنون به جنبه های مختلف ترجمه تئاتر پرداخته اند؛ امّا به نقش زبان و ترجمه در تئاتر در مشهد به ویژه از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی توجّهی نشده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که زبان و ترجمه به مثابه دو عنصر اصلی تئاتر در مشهد طی حدود 80 سال از اوّلین اجراها در اواخر دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چه تحوّلاتی را پشت سر گذاشته است و بیشتر تئاترهای مشهد با چه زبانی ارائه شده اند و ترجمه چه نقش و جایگاهی داشته است؟ ابتدا با روش کتابخانه ای، منابع اوّلیه، از جمله تمام روزنامه های مشهد از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، نظیر آفتاب شرق، آزادی، بهار، چمن، خراسان، صدای خراسان، نوای خراسان و غیره، مورد بررسی قرار گرفت و همه مطالب مربوط به تئاتر استخراج شد. سپس از پژوهش ها و منابع ثانویه بهره گرفته شد و نتایج مربوط به زبان و ترجمه به شکلی توصیفی‑ تحلیلی ارائه گردید. نتایج پژوهش تأکید بر آن دارد که اوّلین تئاترهای مشهد به زبان ترکی اجرا شدند. سپس ترجمه ترکی به فارسی جای آن را گرفت. در دوره پهلوی اوّل، ترجمه آثار روسی در ایران رونق داشت و پس از شهریور 1320، ترجمه آثار شاخص ترکی، انگلیسی و فرانسه نیز به این جریان اضافه شد. در اواسط دوره پهلوی، شیوه تلخیص جای ترجمه را گرفت و سطح ترجمه در تماشاخانه های مشهد تنزل پیدا کرد. در دهه 1340، با ظهور گروه های تئاتری جدید در مشهد، زبان فارسی زبان غالب این هنر در مشهد شد.
مسابقه اعداد: مقایسه عملکرد مترجم مایکروسافت و مترجمین حرفه ای ترجمه شفاهی هم زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
33 - 70
حوزه های تخصصی:
تمایل به اجتناب از اشباع شناختی در ترجمه شفاهی علاقه به استفاده از ابزارهای ترجمه به کمک رایانه را افزایش داده است. مطالعه حاضر کیفیت ترجمه اعداد توسّط مترجم مایکروسافت و مترجمان شفاهی حرفه ای هم زمان را بررسی می کند. برای این هدف، مجموعه ای از سخنرانی های سیاسی ارائه شده در سازمان ملل جمع آوری شد. آزمون «کای‑مربع پیرسون» نشان داد که عملکرد مترجم مایکروسافت و مترجمان حرفه ای در زمینه ترجمه هم زمان اعداد یکسان است. درحالی که خطاهای مایکروسافت از نظر نوع نسبت به خطاهای مترجمان شفاهی محدودتر است. به عبارت دیگر، خروجی مایکروسافت فقط دو نوع خطا (حذف و سایر) را نشان می دهد. درحالی که مترجمان شفاهی تنوّع بیشتری از انواع خطاها (حذف، تقریب، واژگانی، آوایی و سایر) را در ترجمه اعداد انجام می دهند؛ بنابراین، به نظر می رسد که در زمینه ترجمه هم زمان اعداد تلفیقی از ترجمه مایکروسافت و ترجمه انسانی می تواند رویکردی مؤثر باشد. به عبارت دیگر، مترجم مایکروسافت می تواند به عنوان یک ابزار کمکی برای ارائه ترجمه های سریع و دقیق اعداد استفاده شود، درحالی که مترجمان هم زمان حرفه ای می توانند تمرکز و دقت خود را به سایر عناصر پیام اختصاص دهند.
معرّفی آموزش های مبتنی بر چینش ذهنی و چینش مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 95
حوزه های تخصصی:
با توجّه به پیشرفت سریع فنّاوری در حوزه های شناختی، رباتیک و هوش مصنوعی و تشدید نیازهای معیشتی و رفاهی انسان، همچنین در سایه فراوانی و دسترسی سهل مطالب آموزشی در فضای مجازی، به نظر می رسد آموزش کلاسیک و سنّتی دیگر پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه نیست و آموزش غیررسمی با تأکید بر فن و مهارت و خودکارسازی یادگیری، بر آموزش رسمی غلبه پیدا کرده است. در این راستا، در نوشتار حاضر و برگرفته از نظرات برخی متخصصان آموزش، تلاش بر این است دو نوع از آموزش معرّفی و بررسی شود: الف: آموزش مبتنی بر چینش ذهنی (شامل دو نوع آموزش انباشت ذهنی و آموزشِ پرورش ذهنی) و ب: آموزش مبتنی بر چینش مغزی (شامل دو نوع آموزش مغزورزی و آموزش مغززایی). آموزش نوع نخست به اندیشیدن و اندیشه ها و آموزش نوع دوم به دانش و مهارت مرتبط است. درواقع، با وجود نظام های آموزشی هوشمند و فضای آنلاین حرکتی از سمت رویکردهای نرم، ذهنی، ارزشی و انسانی به سمت رویکردهای سخت، مغزی، معیشتی و ماشینی در حال رخ دادن است که باید در شرایط کنونی آموزش مورد توجّه متخصصان آموزشی، مدرّسان و مؤلفان کتاب های درسی قرار گیرد.
زبان و شاخصه های شعر جنگ در فارسی و انگلیسی: بررسی ناتورالیسم و مؤلفه های آن در اشعارِ منتخب قیصر امین پور و ویلفرد اوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
97 - 129
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان مکتب ناتورالیسم با بهره گیری از ابزار مختلف و مؤلفه های گوناگون توانسته اند به بازتاب حوادث و رویدادهای زندگانی به شیوه ای دقیق و توصیفی در شعر و رُمان بپردازند. مهم ترین موضوعات مطرح در این مکتب عبارت اند از: جنگ، فقر، فحشا، خونریزی و کشتار. پژوهش حاضر با بهره گیری از شاخصه ها، ابزار و لوازم این مکتب که به نظر می آید در شعر مقاومت و جنگ به شکل چشمگیری دیده می شود، به بررسی تطبیقی اشعار منتخب قیصر امین پور و ویلفرد اوون پرداخته است تا تحلیلی شکلی و محتوایی از آنها به دست آورد. برای این منظور، قطعه شعر « شعری برای جنگ » از سروده های سال های 1357 تا 1363 قیصر امین پور و شعر « چه شیرین است » اثر ویلفرد اوون، شاعر انگلیسی، از دفتر شعرها (1920) برگزیده و انتخاب شده اند. مؤلفه های مورد بررسی در این پژوهش عبارت اند از: توصیف جزء به جزء و دقیق؛ کاربرد زبان محاوره ای و بی پیرایه؛ خشونت زبانی و تنافر آوایی و به کارگیری زبانی تُند، سریع و خشن؛ و توصیف فجایع، زشتی ها، اضطراب ها و وحشت جنگ. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شعر جنگ در انگلستان و مغرب زمین در بحبوحه جنگ جهانی اوّل، عمدتاً، شعری ضد جنگ است، هرچند شعرهای حماسی و شورانگیز در ابتدای سال های جنگ توسّط شاعرانی مانند رابرت بروک و زیگفرید ساسون سروده شد، در ایران امّا به جنگ از منظر حماسه و عرفان نگریسته شده است؛ هرچند علی رغم چنین رویکردهایی، تصویر جنگ دردآلود و سرشار از صحنه هایی ناتورالیستی و خشن و بی پیرایه و در مواقعی ضد جنگ است.
بررسی گفتمان هویّت نوجوانان سه زبانه؛ لقب گذاری در میان جوانان سه زبانه روستای داشکسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
205 - 235
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر هویّت، فرهنگ، زبان و نوع نگرش بر لقب گذاری در میان جوانان سه زبانه (ترک، فارس و گرجی) روستای داشکسن بود. جامعه آماری جوانان سه زبانه سنین 24-15 سال روستای داشکسن بود. روش نمونه گیری هدفمند بود و 22 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سه بخشی استاکس و تیلر‑لیچ (2011) و روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. بر طبق یافته ها متداول ترین نوع لقب ها، لقب های داده شده به ترتیب براساس ویژگی های فیزیکی، تنوّع نام، احساسات، شخصیتی، عامیانه و مکان متداول تر هستند. اکثر لقب گذاری های صورت گرفته بر اساس قومیت، لقب گذاری در بین اقوام ترک نسبت به سایر قومیت ها بیشتر است؛ بنابراین با توجّه به نتایج می توان گفت لقب گذاری در بین اقوام، مناطق، شیوه زندگی، آداب و رسوم و سطح فرهنگی اقوام گوناگون باهم متفاوت است و در اسم های مستعار مرسوم در روستای سه زبانه داشکسن و نگرش جوانان این روستا نسبت به لقب های خود و دیگران تفاوت وجود دارد.
واژه گزینی درون متنی یا برون متنی: موردپژوهی رمان «کودک سرراهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
131 - 167
حوزه های تخصصی:
واژه یابی و واژه گزینی از دغدغه های مهم مترجم ها و مدرس ها و فراگیرهای ترجمه است. درباره سازوکار واژه گزینی در ترجمه بسیار سخن گفته شده است. باوجوداین، به نقش و کارایی فرهنگ های دوزبانه در واژه گزینی کمتر توجّه شده است. هدف از جستار حاضر، پاسخ دادن به این سؤال است که آیا واژه گزینی در ترجمه، اساساً، امری درون متنی و یا برون متنی است و این که استفاده از معادل های فرهنگ های دوزبانه برای مترجم کفایت می کند یا خیر؟ در این پژوهش، ترجمه دو صفت عام «Good» و «Bad» در رمان تام جونز ،کودک سرراهی، بررسی شد. نتایج نشان داد که واژه گزینی در ترجمه، درون متنی است و واژه گزینی برون متنی؛ یعنی واژه گزینی بر اساس فرهنگ دوزبانه، در ترجمه به ویژه ترجمه ادبی راهگشا نیست. مترجم، اساساً، بر اساس متن و روابط موجود در آن، ترجمه می کند و واژه های مناسب را انتخاب می کند و این امر، در مورد برخی ویژگی های زبانی متن، بارزتر است. یکی از این ویژگی های زبانی متن، روابط هم نشینی بین کلمه ها است که در تعیین معنای متن و متنیّت آن نقش مهمی دارد.
یک روایت شرقی مصور از نبردهای خشایارشا در اروپا؛ داده های یک کاخ اشکانی و جایگزینی متفاوت برای گزارش های یک جانبه یونانی
حوزه های تخصصی:
نبردهای خشایارشا یکم با یونانیان اروپایی، در کنار نبردهای تروآ و ماراتون، از پرآوازه ترین رخدادهای نظامی تاریخ جهان است. شرح این لشگرکشی بزرگ پارسی به جهان یونانی تنها در نوشته های یونانی و در نتیجه از نقطه نظر آنان برجای مانده و دیدگاه شرقی درباره آن چه در این رخداد گذشته است، در اختیار پژوهشگران امروزین نیست. برپایه گزارش هرودوت و به پیروی از آن، دیودور در کتاب یازدهم خویش از مجموعه کتابخانه تاریخی، سپاه جهان شاهی پارس پس از شماری پیروزی، سرانجام در نبرد سالامیس شکست خورد و با ترک خودخواسته شهر فتح شده آتن و بازگشت خشایارشا به آسیا و در ادامه، پیروزی های اولیه مردونیه و در نهایت ناکامی او، مرزهای نظامی این جهان شاهی به حدودساتراپی های اروپایی پیشین خود بازگشت. مقاله به تحلیل یک گزارش دیگر می پردازد که درباره روایتی مصور در یک کاخ اشکانی است و پیرو آن، خشایارشا خود را پیروز نهایی خوانده است. مقاله به این نتیجه رسیده است که اولا خاطرات مرتبط با وقایع روزگار هخامنشی در تاریخ نگاری عصر اشکانی بر جای مانده بود و دوم این که برمبنای دیدگاه شرقی، روایات یونانی مرتبط با موضوع لشگرکشی خشایارشا در اروپا، قابلیت نقد جدی دارند. مقاله بیان می کند که نیروهای خشایارشا و مردونیه از قوای یونانی شکست نخوردند، بلکه به علت خسارات برآمده از دو توفان، توان نظامی شان آسیب دید. همچنین نبرد پلاته نیز آن گونه که هرودوت و دیودور از نقش یونانیان در نتیجه آن یاد کرده اند، صورت نگرفته است. در اثر همین عملیات نظامی خشایارشا، بنیاد شمال و مرکز یونان رو به سستی نهاد .
جُستاری بر چرایی عدم ذکر نام «آرش کمانگیر» در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
حماسه «آرش کمانگیر» یکی از حماسه های زیبا و پر تکرار پارسی است که ریشه در اسطوره های پیش از زرتشت دارد. شخصیت آرش کمانگیر تا پیش از حضور برجسته شخصیت «رستم» در شاهنامه، در کتاب های حماسی منثور و منظوم پارسی نقش پررنگی دارد. این پژوهش با رویکرد کتابخانه ای به بررسی و تحلیل اسطوره آرش کمانگیر می پردازد و آن را بازمانده اسطوره «ایزد خورشید، باروری و باد» می پندارد و بر آن است که شخصیت «رستم» دگردیس شده داستان حماسی آرش است و نیز به این دلیل داستان حماسی آرش در شاهنامه ذکر نشده است. زیرا کارکرد نقش«رستم» آمیخته ای از نقش«آرش، زو، منوچهر» است. او همچون آرش ایران را از خشکسالی(افراسیاب) نجات می دهد، همچون معنی نام«زو و منوچهر» یاریگر ایرانیان است و همچون منوچهر و آرش کهن سال و میرا است. معنی نام اسب رستم «رخش» و معنی نام«سهراب» یادآور پرتو نور خورشیدند. معنی نام «رودابه و رستم» و کارکرد شخصیت«زو» در ایجاد نهرها و آبادانی از دیگر نشانه های استحاله شخصیت های داستان آرش به شخصیت رستم است
بازشناسی نامجای ایران بر اساس مسکوکات ضرب شده در دوره ساسانیان
حوزه های تخصصی:
نکته شایان توجه در تاریخ ساسانی پیدایی نام کاملِ «ایران» به خط پهلوی در پشت برخی از سکه های شاهان این عصر است. این نام که در محل درج ضرابخانه ها یعنی در سمت راست پشت سکه نوشته می شد با حرف نوشت’yl’n و آوانوشت ērān (با یای مجهول) به معنی «ایران» همراه است. این در حالی است که برای واژه «ایران» نشانه های اختصاری دیگری با حرف نوشت AY, AYL, AYLA نیز در سکه ها به کار می رفت. از آن جا که در عصر ساسانی شهرهایی وجود داشت که نام آنها ترکیبی بود از نام ایران با یک یا چند واژه دیگر، لذا برحسب قاعده، حکاکان سکه می بایست از نشانه های اختصاری یاد شده برای درج نام این شهرها در محل سکه خانه استفاده می کردند. اما مشاهده می نماییم که در مقاطعی، نام جای کامل AYLAN برای برخی از شاهان در پشت سکه ها به کار می رفت که بر پایه منابع تاریخی، شاهان مورد نظر تسلطی بر روی هیچ یک از این شهرهای توأم با نام ایران نداشته اند. پس نشانه کامل «ایران» معرف چه مکانی بوده است؟ می دانیم که این نامِ کامل در برخی مسکوکات طلا و یا مضروبات تشریفاتیِ منحصر به پایتخت نیز به کار رفته است. در واقع هدف از درج نام کامل «ایران» در سکه ها، ادعایی برای فرمانروایی بر کل ایرانشهر است. در این مقاله خواهیم کوشید منظور ساسانیان از این نام را در سکه ها روشن نماییم. برای نیل به این هدف، اطلاعات به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده و به روش توصیفی- تحلیلی مورد واکاوی قرار گرفته است.
بررسی قواعد نظم در منظومه روایی هویدگمان
حوزه های تخصصی:
بیشتر اشعارمانوی شعرهای دینی و عرفانی هستند،این اشعار در مراسم دینی خوانده می شدند و کاربرد دینی و فرهنگی داشته اند و برای تطهیر روح و روان آدمی به آن نیازو از آن بدین منظور استفاده می کرده اند. از اینرو تردیدی نیست که مانی و مبلغان دین مانویت برای بازتاب آموزه های خود از سنت شفاهی و هنرشعرورزی استفاده می کردند تا برای مخاطبینشان قابل فهم تر باشد و بهتر تحت تاثیر قرار گیرند.این مبلغان به شهرهای گوناگون سفر می کردند و با زبانهای مختلفی آشنا بودند لذا سرودهای خود را به زبان هر منطقه ای که می رفتند ترجمه ویا گاه به همان زبان سرایش می کردند.ما دراین مقاله برآن هستیم تا با بررسی یکی از همین سروده ها با نام هویدگمان که قطعه های پارتی و سغدی آن در دسترس است اساس نظم را در این دو زبان مورد بررسی قرار دهیم.لذا در این مقاله ابتدا به معرفی این قطعه خواهیم پرداخت آنگاه این سروده را از نظر بلاغی و نظام شعری که عبارتند است وزن ،قافیه و صنایع ادبی مورد بررسی قرار خواهیم دادتابر خوانندگان و علاقه مندان به این پژوهش این قواعد روشن شود.لازم به تذکر است هرجا در این مقاله صحبت از هویدگمان به میان می آید منظور نویسنده شامل قطعه پارتی و سغدی می شود.
ساختار صوری دساتیر
حوزه های تخصصی:
در بخش نخست این مقاله، تلاش شده تا نشان داده شود در تنظیم و نحوه بیان مطالب دساتیر، شیوه ای خاص برگزیده شده است. بر اساس این شیوه، در ابتدای هر یک از شانزده بخش مختلف دساتیر دو بند یکسان آمده که باید آنها را متأثر از آموزه های قرآنی دانست. اما شاخصه و معیار هر نامه، بند سوم آن است که با بند سوم نامه های پیش و پس از خود تفاوت دارد. تکرار این بند که مضمون خاصی را به مطالب پیشین نمی افزاید، سبب می شود تا بخش های مختلف هر نامه، از یکدیگر جدا شده و موضوعات گوناگون دسته بندی شوند. در بخش دوم مقاله، با توجه به صورت و ساختار کلی نامه های دساتیر، روشن می شود که نامه مه آباد نه تنها بلندترین نامه دساتیر به لحاظ تعداد بند است، بلکه مهم ترین و اصلی ترین آنها نیز هست. علاوه بر این، ارجاعات مکرر و دلایل متنی نیز نشان می دهند که دیگر نامه های دساتیر را باید در حکم مؤید های نامه مه آباد به حساب آورد. در ادامه، نشان داده می شود که ساختار نامه های گلشاه، سیامک، هوشنگ، تهمورس، فریدون، منوچهر و کیخسرو شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند و می توان داوری ای که آنها را ذیل یک دوره تاریخی کوچک دساتیری (کهین چرخ) به حساب می آورد، مورد پذیرش قرار داد. در پایان، با مقایسه نامه ساسان نخست با دیگر نامه های دساتیر، ناهماهنگی آن در قیاس با دیگر بخش ها مورد تأیید قرار می گیرد و به این فرضیه اشاره می شود که شاید مطالب آن از جای دیگری به اینجا آورده شده باشند.
بررسی تحوّلات صنعت جناس اشتقاق در متون ایرانی میانه غربی مانوی و سابقه آن در ادبیات هندوایرانی و ایرانی باستان
حوزه های تخصصی:
یکی از صنایع ادبی بکار رفته در متون ودایی، متون ایرانی باستان و متون ایرانی میانه غربی صنعت جناس اشتقاق است. جناس اشتقاق آوردن دو یا چند کلمه هم ریشه است. جناس شبه اشتقاق آوردن دو یا چند کلمه است که به دلیل داشتن حروف مشترک هم ریشه به نظر می رسند، در حالی که هم ریشه نیستند. نمونه های جناس اشتقاق در متون ایرانی باستان و میانه، از جهت شیوه ساخت قابل دسته بندی است. بکار بردن یک واژه واحد با دو پیشوند گوناگون، بکار بردن یک واژه واحد یکبار با پیشوند و یکبار بدون پیشوند، بکار بردن دو واژه هم ریشه با دو پیشوند گوناگون، بکار بردن دو واژه هم ریشه یکبار با پیشوند و یکبار بدون پیشوند و نیز بکار بردن واژه هایی دوجزئی به همراه واژه ای که با یکی از آن دو جز هم ریشه است، از این شمارند. موارد دیگری از جناس اشتقاق هم در این متون به کار رفته اند. جناس شبه اشتقاق نیز در این متون بکار رفته است. در مواردی که در این متون جناس شبه اشتقاق بکار رفته، ممکن است نویسنده یا شاعر تصور کرده باشد که واژه هایی که بکار برده واقعا هم ریشه هستند و به زعم خود جناس اشتقاق بکار برده باشد. صنعت جناس اشتقاق و جناس شبه اشتقاق در ادبیّات ایرانی دوران باستان و میانه و نو (فارسی دری) استمرار و توالی داشته است.
مطالعه و بررسیِ کاربرد شیوه های بلاغی در اندرزهای پهلوی و مانوی
حوزه های تخصصی:
در درازنای تاریخ چندهزار ساله ایران، اندرز و پند، همواره جزء جدایی ناپذیر و پیوسته فرهنگ ایرانی و مهم ترین بخش از ادبیات پهلوی بوده است و از آنجایی که یکی از اصلی ترین راه های شناخت مردمان یک سرزمین مراجعه به ادبیات و آثار نوشتاری و سنت شفاهی مردمان آن دیار است، مطالعه و بررسی اندرزها از زوایای مختلف، می تواند پژوهشگر را به افق های جدیدی پیرامونِ مسائل و موضوعات مرتبط با آن، رهنمون سازد. در همین راستا، پژوهش کنونی قصد دارد تا به مطالعه و پژوهش درباره کیفیّت و چگونگی اندرزهای پهلوی –و تا حدودی مانوی- از حیث اشتمال بر صنایع ادبی و فنون بلاغت بپردازد؛ بدین معنا که آیا در بیان اندرزهای پهلوی از صور بلاغی استفاده شده است و یا در گزارش آن ها، سادگی بر آرایش های لفظی و معنوی ارجحیّت دارد. در نگاه اول چنین به نظر می رسد که کاربرد شیوه های بلاغی در بیان اندرزها بسیار اندک و انگشت شمار است، امّا پس از بررسی و تعمق در اندرزنامه های پهلوی و مانوی، مشخص می شود که کاربرد و استعمال آرایه های ادبی، بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه است و از این میان، استفاده از شیوه سوال و جواب، ایضاح پس از ابهام بر سایر صنایع ادبی ارجحیّت دارد.
بررسی نقش مایه های جانوری و گیاهی موجود بر سکه های پادشاهان نخستین ساسانی (از اردشیر اول تا هرمزد دوم)
حوزه های تخصصی:
نقش مایه ها ی حک شده بر سکه های ساسانی حاوی مضامینی هستند که بیانگر فرهنگ، هنر و باورهای رایج درآن دوره است. این نقش مایه ها که نمادهای ایزدان باستانی ایران یا برآمده از باور های اساطیری- دینی و هنری آن دوره هستند، به دنبال یک رخ داد سیاسی، به صورت کاملا" نمادین، بر تاج های پادشاهان ساسانی ظاهر شده اند. هدف از این پژوهش بررسی نقوش جانوری و گیاهی بر سکه های نخستین پادشاهان ساسانی و مطالعه و تفسیر نمادین این نقوش است.برخی از پرسش های مرتبط با این پژوهش به شرح ذیل است: تصویرپردازی های اساطیری گیاهی و حیوانی در سکه های نخستین شاهان ساسانی چه جایگاهی در باورهای دینی این دوره داشته اند و ارتباط نمادین این نقوش با ایزدان باستانی چیست؟ با بررسی این نقوش می توان نتیجه گرفت که تحولاتی که در تصویر پردازی سکه های ساسانی به وجود آمده اند ناشی از رویدادهای سیاسی-تاریخی آن دوره اند. تصویرپردازی های حیوانی نیز که در واقع مظاهری از ایزدان زرتشتی چون ورثرغنه، آناهیتا و ... بودند، از زمان بهرام دوم به بعد بر تاج های شاهان ساسانی نمایان و به یکی از خط مشی های اصلی هنر ساسانی تبدیل شدند. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
کیومرث و دیو اَرزور
حوزه های تخصصی:
در برخی از نوشته های فارسی میانه به داستانی درباره کیومرث اشاره شده است که هم در متون کهن تر مانند متون اوستایی نشانی از آن نیست و هم در حماسه نامه های فارسی و عربی اثر آن را به سختی می توان پی گرفت. این داستان به کشته شدن دیوی به نام ارزور به دست کیومرث اشاره می کند که جزو مهم ترین کارهای کیومرث در روز خرداد و ماه فروردین (ششم فروردین) برشمرده می شود. همچنین در اوستا ارزور نام کوهی است که محل گردهم آیی دیوان است و در نوشته های پهلوی مانند بندهش، شایست نشایست و روایت پهلوی هم از آن به عنوان درِ دوزخ و گذرگاه اهریمن و دیوان یاد شده است. در این مقاله تلاش می شود با جستجوی نام ارزور در متون اوستایی و سپس فارسی میانه و بعد از آن در داستان کیومرث و نبردهای او با اهریمن و دیوان در شاهنامه و آثارالباقیه ارتباط بین کوه ارزور، درِ دوزخ و دیو ارزور توضیح داده شود و تا حد ممکن جزئیات داستان کیومرث و دیو ارزور در متون پهلوی و فارسی روشن و نکات مبهم آن در روایت شاهنامه بازسازی و شرح داده شود. به نظر نگارنده داستان شاهنامه را با توجه به منابع پهلوی و روایت ابوریحان بیرونی چنین می توان بازسازی کرد: کیومرث، دیو خرزور/ ارزور پسر اهریمن را می کشد؛ پس از آن اهریمن، خرزوران (= پسر خرزور) را به جنگ با کیومرث می فرستد و سیامک در این مبارزه کشته می شود. در نهایت هوشنگ پسر سیامک انتقام پدر را از خرزوران می گیرد و او را می کشد.
معرفی نسخه خطی خرده اوستای کتابخانه هرندی-کرمان
حوزه های تخصصی:
یکی از دستنویس های ارزشمندی که در کتابخانه هرندی کرمان وابسته به کتابخانه آستان قدس رضوی، نگهداری می شود نسخه خرده اوستا با 102 برگ، به شماره 36 است که به دست ملامرزبان پسر ظهراب پسر گشتاسب پسر بهمن پسر فرامرز پسر اسفندیار پسر رستم پسر اردشیر پسر کریم داد سیستانی، در سال 1227 یزدگردی برابر با سال 1273قمری، به الفبای فارسی نوشته شده و فاقد ترجمه است. در برگ های پایانی کتاب فرجامه ای به خط فارسی از نویسنده آمده است. کاتب مردی شناخته شده در کرمان و از خاندان منجمان سرشناس دوره قاجار است. خرده اوستا مجموعه ای از ادعیه و نیایش های کوتاهی است که مؤمنان بهدین آن را همه روزه در اوقاتی خاص تلاوت می کنند. این نسخه شامل متونی همچون اردیبهشت یشت، ورهرام یشت، آتش نیایش، آفرینگان گهنبار و پتت است. اهمیت این نسخه در آن است که شاید از جمله قدیمی ترین متون اوستایی است که به خط فارسی نگاشته شده و نیز کاتب با معرفی هشت نسل از نیاکانش، روشن می کند از نسل زرتشتیان سیستان بوده که بعدها به کرمان مهاجرت کردند. این مقاله در پی معرفی و شناسایی این نسخه و خاندان کاتب برآمده است.
باورهای مهرپرستی در آخرالزمان زردشتی
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهان در اساطیر ایرانی سه مرحله اصلی دارد که عبارتند از بندهشن، گمیزشن، وزارشن. بندهشن مرحله آغاز آفرینش است که هنوز دو اصل خیر و شر جدا از هم هستند، گمیزشن مرحله اختلاط و ستیز این دو اصل است، و وزارشن مرحله جدایی این دو اصل از هم با شکست کامل نیروهای شر. از آنجا که این سه بخش سه مرحله اصلی از یک روند هستند و کاملاً به هم مربوط و پیوسته اند، رویدادهای اصلی هیچ یک از این سه را نمی توان و نباید بدون توجه به دو مرحله دیگر مطالعه و بررسی کرد؛ این امر در خصوص مرحله اول و سوم بیشتر صدق می کند. فرشگرد دربردارنده وقایعی است که در مرحله وزارشن روی خواهند داد. در این مقاله فرشگرد را با توجه به رویدادهای مربوط به بندهشن مذکور در برخی متون پهلوی بررسی کرده ایم، شواهدی از مهرپرستی رومی را از نظر گذرانده ایم، و در پایان به این نتیجه رسیده ایم که آخرالزمان زردشتی بر اساس باورهای مهرپرستی ایرانی تعریف شده است. مهرپرستی دین ایرانیان پیش از دین آوری زردشت بوده، و بسیاری از آموزه ها و باورهای این کیش در اوستا و متون پهلوی و همچنین در مهرپرستی رومی باقی ماند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از روش کتابخانه ای بهره برده شده است، و از شیوه تطبیقی تحلیلی برای تحلیل اطلاعات.
جمله های مرکبِ وابستگی پیرو قیدی و وصفی در زبان ختنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش های علمی درباره تاریخ زبان فارسی به ویژه از نظر زبانشناختی از طریق تجزیه و تحلیل تمامی زبان-های کهن ایرانی صورت می پذیرد. در طبقه بندی علمی زبان های ایرانی، زبان ختنی در زمره زبان های ایرانی میانه شرقی است، که در قیاس با سایر زبان های کهن ایرانی کمتر مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته و از نظر مطالعات زبانی به ویژه موضوع ساختار جملات در زبان های ایرانی میانه شرقی مهجور مانده است. از این رو، مقاله حاضر به بررسی رایج ترین مقوله زبانی مربوط به ساختار چند نوع جمله ی مرکب در فصل دوم کتاب زمبسته بپردازد. کتاب زمبسته یکی از آثار ادبی مهّم به زبان ختنی است. این کتاب یک تألیف اصیل و بومی است که به شرح و توصیف آموزه های بودایی مکتب مهایانه می پردازد. بررسی ها نشان می دهد که در این متن، جملات به سه صورت ساده، مرکب همپایگی و مرکب وابستگی وجود دارند. در این پژوهش، به دنبال مقاله پیشین تحت عنوان «جمله های مرکبِ همپایگی و جمله های مرکبِ وابستگی در زبان ختنی»، ساختار جمله های مرکبِ وابستگی، از نوع پیرو قیدی مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین دو نوع ساختار دیگر از جمله مرکب، پیرو وصفی صفت واره و پیرو موصولی وصفی و یا توصیفی، به اختصار توضیح داده می شود. به این منظور، نمونه های این قبیل جملات از فصل دوم کتاب زمبسته گردآوری شده است.
Oral Pushed Output: the Route to Long-term Grammatical Accuracy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study investigated the impact of oral pushed output on the learning and retention of English perfect tenses. During the study, a pre-test was administered to 22 freshmen majoring in English translation. The participants were randomly assigned to two groups. Then, for six sessions both groups received explicit instructions on English perfect tenses. Every session, the experimental group recorded their oral performances on some picture description and translation tasks whose completion entailed the use of the instructed language form, while the control group merely did some conventional multiple choice tests covering the instructed structures. Following the treatment sessions, a post-test was run. Four weeks later, a delayed post-test was also administrated. Analysis of the data through repeated measures Analysis of Variance (ANOVA) supported the facilitative effects of oral pushed output on the learning and retention of English perfect tenses. The finding of the study can have some implications for English Language Teaching (ELT) materials developers and practitioners.