جستارهای زبانی (پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی)
جستارهای زبانی دوره دهم بهمن و اسفند 1398 شماره 6 (پیاپی 54) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
همان طور که در مورد ادبیات، «ادبیت» را لازمه داشتن یک متن ادبی دانسته اند، «متنیت» نیز می تواند شرط لازم برای داشتن متن باشد. مفهوم «انسجام» که به نوعی ضامن وجود متنیت است از سوی زبان شناسان و نظریه پردازان زیادی مانند میشل شارُل به خصوص در حوزه تحلیل کلام مطالعه شده است. یکی از ابزارهای برقراری این انسجام که شارُل در پژوهشی جداگانه به آن پرداخته، مبحث عناصر همنشین اضافه است. اگرچه محقق به درستی بر کارکرد ویژه این عناصر در استقرار انسجام تأکید داشته است، به نظر می رسد چشم اندازی که مسئله را در آن قرار می دهد، قابل نقد است. در این مقاله می کوشیم تا با جایگزینی نگاه صوری و دستوری نظریه پرداز به مسئله با یک رویکرد معنا محور که مستلزم در نظر گرفتن نقش فعال خواننده در شکل گیری انسجام است، کاستی های این نظریه را اصلاح کنیم و نشان دهیم استدلال شارُل دارای دامنه مطلوبی که بتواند مصادیق دیگر این نوع انسجام را نیز پوشش دهد نیست. برای نیل به این هدف، در بخش نخست، با استفاده از نظریه شارُل عملکرد ویژه عناصر همنشین اضافه را که زبان شناس «قیدهای چارچوب ساز» می خواند تبیین می کنیم و قسمت دوم را به تعدیل دیدگاه او از طریق رفع انحصاری که زبان شناس برای این عناصر قائل است اختصاص می دهیم. همچنین، امیدواریم از ورای این موارد، ابعادی از موضوع انسجام را که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است، روشن کنیم.
بررسی میزان و نوع تدریس تأمل گرایانه معلمان زبان انگلیسی به وسیله دفترچه یادداشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه از تدریس تأمل گرایانه به منزله محک ﺟﺪی ﺪی در ﻣﻬ ﺎرت ﻫ ﺎی ﺗ ﺪریﺲ یاد می شود. تحقیقات تجربی زیادی در مورد ابزارهای مختلف برای به کار بستن تدریس تأمل گرایانه، از جمله نوشتن دفترچه یادداشت، ضبط ویدئوی کلاس و پژوهش کلاسی انجام شده است؛ اما پژوهش کافی در حوزه تدریس تأمل گرایانه معلمان با استفاده از ابزار پژوهشی دفترچه یادداشت 5 به ویژه در ایران، انجام نشده است. پژوهش مختلط حاضر، به بررسی میزان و نوع تدریس تأمل گرایانه معلمان زبان انگلیسی ایرانی می پردازد. بخش کمی از پژوهش شامل نمونه گیری تصادفی متشکل از ٢٥٠ معلم زبان ایرانی مرد و زن با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد، در رشته های زبان شناسی، ترجمه، آموزش زبان و ادبیات زبان انگلیسی بودند . از ٢٥٠ شرکت کننده در این بررسی، نمونه گیری اتفاقی (در دسترس ( انجام شد و ٦٠ معلم مرد و زن از دو آموزشگاه زبان در شهر سبزوار در این مطالعه شرکت کردند. آن ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه شاهد، هر کدام با ٣٠ نفر شرکت کننده تقسیم شدند. داده ها به وسیله روش هایی که در ادامه ذکر می شود جمع آوری شد: پرسش نامه اکبری و همکاران ( 2010 ) که به ٢٥٠ معلم زبان داده شد؛ ٦٠ دفترچه یادداشت که ٦٠ نفر معلم زبان نوشته بودند. نتایج نشان داد معلمان مؤلفه های فراشناختی و شناختی، تدریس تأمل گرایانه را بیشتر و مؤلفه های عملی را کم تر به کار می برند. بر اساس مدل فرل ( 2004 )، نتایج دفترچه یادداشت ها تجزیه و تحلیل شد و نتایج آن نشان داد که معلمان سه نوع تأمل، یعنی تأمل قبل، حین و بعد عمل را با درجه های مختلف به کار می برند. همین طور از تحلیل کیفی محتوای دفترچه ها، چارچوبی متشکل از مؤلفه های فراشناختی، شناختی، زبان آموز و انتقادی به دست آمد. کاربرد یافته های پژوهش حاضر برای مربیان و دست دراندرکاران برنامه های آموزشی تربیت معلم ذکر شده است. واژه های کلیدی: تدریس تأمل گرایانه، انواع تأمل، دفترچه یادداشت، محیط زبان انگلیسی.
تأثیر بار درگیری ذهنی بر میزان یادسپاری عبارت های اصطلاحی از سوی فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه که با بهره گیری از فرضیه «بار درگیری ذهنی» و از سوی هالستاین و لوفر (2001) مطرح شده است، تلاش می کند تا تأثیر بار درگیری برانگیخته با تمرین را در میزان یادسپاری عبارات اصطلاحی، از سوی فراگیران زبان انگلیسی، بررسی کند. برای این منظور، 60 نفر از فراگیران زن زبان انگلیسی از آموزشگاه زبانی در شهر تهران، در این مطالعه شرکت کردند. پانزده اصطلاح از طریق تمریناتی که سطوح مختلفی از درگیری بار ذهنی را طلب می کرد، به سه گروه از فراگیران آموزش داده شد. این تمرینات شامل تمرین درک مطلب، تمرین پر کردن جای خالی و نگارش بود. سپس، میزان یادسپاری این عبارات اصطلاحی از طریق دو پس آزمون اولیه و متأخر سنجیده شد. نتایج، رابطه مستقیمی را بین یادگیری برانگیخته با تمرین و یادسپاری اصطلاحات از سوی اعضا نشان داد. همچنین، یافته ها نشان داد که یادسپاری در تمرینات نگارش بالاترین، در تمرینات پر کردن جای خالی متوسط و در تمرینات درک مطلب کم ترین میزان را داشت. این مطالعه فوایدی برای تحلیل، آموزش و طراحی تمرینات دارد.
تأملی بر تعامل شکل و معنا در شکل بندی متن ادبی «چند روایت معتبر درباره عشق» در نگاهی سمازیولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف نقد، از جمله نقد ساختارگرایانه متون در ادبیات را، می توان ردیابی اجزای موجود در متن و تحلیل آن ها برشمرد. از سوی دیگر، در علم زبان شناسی نگاه سمازیولوژیک مبتنی بر حرکت پردازشی - خوانشی از فرم به طرف معنا در متن است. مطالعات ساختارشناختی بر آثار ادبیات فارسی کم شمار نیستند؛ اما کماکان نیاز است ارتباط بین رویکردهای نقد ادبی و روش های تحلیل زبان شناختی تبیین شود. این پژوهش در نشان دادن روند پیدایش معنا در یک پیکره مطالعاتی در زبان فارسی تلاش می کند. با این پرسش که چگونه، در نگاهی سمازیولوژیک، اجزای فرمی پیکره مطالعاتی، به تنهایی، در ارتباط با هم و نیز با نگاه به مفهوم انسجام در چارچوب متن یک شکل بندی معنایی را به دست می دهند. داستان کوتاهِ « چند روایت معتبر درباره عشق » نوشته مصطفی مستور، پیکره مطالعاتی این پژوهش است. هدف این مطالعه، مشاهده روند شکل بندی متن و معنا در داستان کوتاه مستور با تکیه بر رویکرد ساختارگراست. از مهم ترین نتایج این بررسی، نمایاندن معانی نهفته در متن با استفاده از روش سمازیولوژیک و رویکرد ساختارگراست. آنجا که فراز و فرود یک احساس رمزآلود درونی و عشق، از پسِ ساختارهای متن (واژگان، آواها، جمله بندی و روایت سازی) و تحلیل آن ها، تا حد زیادی نمایان می شود. واژه های کلیدی : ساختارگرایی، شکل، معنا، رویکرد سمازیولوژیک، مصطفی مستور. nce textuelle
روش های اصلی اصطلاح سازی زبان فارسی در آینه زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های ساخت واژی اصطلاحات طی چند دهه اخیر با توجه به نقش عمده نتایج آن ها در مواردی همچون ترجمه اصطلاحات و متون فنی اهمیت زیادی یافته اند. برای انجام این قبیل پژوهش ها وجود یک نظام مرجع دسته بندی روش های ساخت، ضروری است. در زبان روسی پژوهشگران مختلفی به بررسی این روش ها پرداخته اند. ماحصل آن دستیابی به نظامی یکپارچه است که بیشتر اصطلاح شناسان در آن توافق کرده اند. در زبان فارسی نیز فرهنگستان زبان و ادب فارسی دسته بندی کلی از روش های اصطلاح سازی ارائه کرده است که تفاوت هایی با زبان روسی دارد. در این کار پژوهشی قصد داریم با تکیه بر نظام دسته بندی روش های اصطلاح سازی در روسی نظام مشابهی را برای زبان فارسی ارائه کنیم. از نظام دسته بندی حاصل می توان هم در پژوهش های تطبیقی زبان های روسی و فارسی و هم در مطالعات تک زبانه فارسی و تکمیل دسته بندی ارائه شده از سوی فرهنگستان بهره جست.
طراحی و اعتبار بخشی آزمون استاندارد زبان فارسی (بر پایه چهار مهارت زبانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی آزمون مهارت (بسندگی) زبان فارسی بر پایه چهار مهارت زبانی درک شنیداری، درک خوانداری، صحبت کردن و نگارش است. فرضیه این پژوهش بر این اصل استوار است که این آزمون به لحاظ تجزیه و تحلیل آزمون سازی دارای پایایی و روایی لازم ، دارای سودمندی لازم ، قابل اجرا و کاربردی است و در نهایت منطبق با معیارهای استاندارد شده، طراحی شده است. جامعه آماری این پژوهش، فارسی آموزان مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) بودند و 130 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که این زبان آموزان حداقل 4 ماه و حداکثر 12 ماه در این مرکز مشغول یادگیری زبان فارسی بوده اند. به منظور استاندارد سازی آزمون، پرسش های آزمون به صورت پیش آزمون در آزمون های پایان ترم بهار 94 و تابستان 94 مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) استفاده و بعد از آسیب شناسی پرسش ها و تجزیه و تحلیل، برای این آزمون انتخاب شده است. پرسش های آزمون پس از اجرا تحلیل شدند و پایایی و روایی آزمون، دو مشخصه مهم آزمون استاندارد، اندازه گیری شدند. پس از بررسی آزمون طراحی شده، نتایج آماری نشان دهنده این موضوع بوده اند که این آزمون، ضریب دشواری و ضریب تمیز بهینه ای دارد و دارای پایایی و روایی قابل قبولی نیز است و پیش بینی می شود که این آزمون سودمند و دارای کاربردی نیز است.
تحلیل مشکلات خواندن دانش آموختگان نظام متوسطه شهر تهران بر اساس داده های آزمون اَمزا (با توجه به متغیر جنسیت و رشته تحصیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات خواندن دانش آموختگان نظام متوسطه شهر تهران بر اساس داده های آزمون امزا با توجه به متغیرهای جنسیت و رشته تحصیلی است. آزمون امزا به عنوان اولین آزمون ارزیابی مهارت های زبانی و ادبی دانش آموختگان نظام متوسطه کشور شناخته می شود که در سال تحصیلی ۱۳۹۲ – 1393 از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد. بدین منظور داده های آزمون با حجم نمونه 377 نفر (197 دختر و 180 پسر)، در سه رشته تحصیلی علوم انسانی (106 نفر)، علوم تجربی (90 نفر) و ریاضی (181 نفر) تحلیل و بررسی شد. پس از دسته بندی پرسش های آزمون با توجه به نوع خرده مهارت و نوع متن، با استفاده از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی داده ها بر اساس دو متغیر جنسیت و رشته تحصیلی تحلیل شد که نتایج، حکایت از ضعف کلی دانش آموزان در مهارت خواندن داشت. نتایج نشان داد: میانگین نمره مهارت خواندن معادل 25/10 از 20 است که در مقایسه با استاندارد آموزش و پرورش (نمره 12) از ناتوانی دانش آموختگان در دریافت حداقل آموزش حکایت دارد. بین میانگین نمرات کلی و خرده مهارت های خواندن با توجه به متغیر جنسیت تفاوت معنی داری وجود ندارد، هر چند بنا بر آمار توصیفی میانگین کلی نمره دخترها بالاتر از پسرهاست. همچنین، بین میانگین نمرات کلی دانش آموزان با توجه به متغیر رشته تحصیلی تفاوت معنی داری وجود ندارد؛ اما بین میانگین نمرات خرده مهارت های خواندن در نمره خرده مهارت «درک مستقیم متن» میان دانش آموزان رشته علوم انسانی و علوم تجربی تفاوت معنی داری وجود دارد که نشان از عملکرد بهتر رشته علوم انسانی دارد و نیز بین میانگین نتایج کلی دانش آموزان در چهار نوع متن به کار رفته در پرسش های آزمون، تفاوت معنی داری وجود دارد، به نحوی که میانگین نمره دانش آموزان در پاسخ به پرسش های متون زبانی نسبت به متون ادبی کهن بالاتر بوده؛ اما با توجه به متغیر رشته تحصیلی، این تفاوت میانگین معنی دار نشده است. این نتایج نشان می دهد که راهکارهایی از قبیلِ اصلاح برنامه درسی دوره دبیرستان، انتخاب برنامه آموزشی مناسب، تغییر شیوه تدریس معلمان و نیز برگزاری دوره های منظم و استاندارد ارزشیابی مهارت خواندن، می تواند در تقویت مهارت خواندن دانش آموزان مفید واقع شود.
سبک شناسی گفتمانی خطبه 28 نهج البلاغه از منظر فرانقش اندیشگانی و بینافردی بر اساس رویکرد نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، سبک گفتمانی خطبه 28 نهج البلاغه از منظر دو فرانقش اندیشگانی و بینافردی نظریه نقش گرای هلیدی، میزان بسامد فرایندها در فرانقش اندیشگانی و نحوه شکل گیری و صورت بندی معنا در لایه ارتباط با مخاطب برای بیان گفتمانی در سطح فرانقش بینافردی بحث و بررسی شده است. این جستار با رویکرد توصیفی تحلیلی در پی آن است تا با به کار گیری نظریه نقش گرای هلیدی در دو سطح فرانقش اندیشگانی و بینافردی در خطبه 28 که گفتمانی توصیفی از دنیا و آخرت است ضمن تحلیل بندهای خطبه از جهت بسامد فرایندها ، نحوه تعامل با مخاطب برای انتقال مفاهیم را تبیین کند. نتایج به دست آمده نشان خواهد داد که حضرت علی (ع) با به کار گیری بسامد بالای فرایندهای مادی و وجه خبری در خطبه سعی در ملموس و عینی نشان دادن نگرش خود نسبت به دنیا و آخرت و اقناع سازی مخاطب در ترک دنیاپرستی و توجه به آخرت گرایی دارد.
واکاوی شناختی - کاربردشناختی جمله های شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحقیقی بنیادی و توصیفی است که داده های آن عمدتاً برگرفته از گفتار محاوره ای محیط در طول یک دوره سه ماه بوده است. پس از ضبط و آوانویسی داده ها، پیکره ای مشتمل بر حدود سی و پنج جمله شرطی زبان فارسی با روش نمونه گیری کنترل شده انتخاب شد و سپس بر اساس رویکردهای شناختی کاربردشناختی، در سه بخش عمده تحلیل و نتایج حاصل شد. در بخش نخست مطالعه، ضمن معرفی چارچوب نظری، سویتسر ( 1990 ) درباره وجود روابط سه گانه محتوایی، معرفتی و کارگفتی در جمله های شرطی، کارایی این چارچوب در تحلیل جمله های شرطی زبان فارسی را می سنجد. در بخش دوم، انواع خوانش های برگرفته از حرف شرط «اگر» که مشتمل بر خوانش شرط لازم و کافی، خوانش بیانگر مبتدا و خوانش امتیازی بودند معرفی و تبیین می شود. بخش سوم که بر نقش مفاهیم ذهنیت ( Langacker, 1990, 1999 ) و بیناذهنیت ( Traugott & Dasher, 2005 ) در کاربرد جمله های شرطی تمرکز دارد، نشان می دهد که مفاهیم مذکور چارچوب قابل قبولی را برای فهم بهتر ماهیت فرض انگاری در ساخت های شرطی ارائه می دهد. در مجموع، علاوه بر تحلیل جمله های شرطی از یک دیدگاه شناختی جدید، آنچه این کاوش را از بررسی های پیشین متمایز می سازد، بررسی ماهیت جمله های شرطی سرخود است که در مطالعات محققان زبان فارسی عمدتاً مغفول مانده است. در این زمینه نگارندگان با بهره گیری از چارچوب جدید دستور کلام ( Kaltenböck, Heine & Kuteva, 2011; Heine, Kaltenböck & Kuteva, 2016 ) نشان می دهند که چنین بندهایی برگرفته از جمله های شرطی کامل و با فرایند عضوگیری ساخته شده است که انگیزه این فرایند بیشتر برجسته سازی عناصر موقعیت کلام چون ذهنیت و بیناذهنیت است.
بررسی سازوکارهای زبانی تشخیص سرقت در ترجمه بر اساس الگوی تارل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد زبان شناسی قضائی به بررسی و واکاوی چهار نسخه ترجمه شده از رمان مزرعه حیوانات نوشته جورج اورول می پردازد. هدف پژوهش حاضر نشان دادن سازوکارهای زبانی تشخیص سرقت میان نسخه های متفاوت چند ترجمه از یک اثر یکسان بر اساس شباهت ها و تفاوت های متنی است. مزرعه حیوانات از سال 1348 تا به امروز بیش از هفتاد بار از سوی مترجمان مختلف به زبان فارسی ترجمه شده است. از این رو، داده های پژوهش حاضر بر اساس فاصله های زمانی تقریباً بیست ساله از میان چهار نسخه ترجمه موجود از این کتاب انتخاب شده است. داده های پژوهش بر اساس الگوهای تشخیص سرقت زبانی که از سوی تارل ( 2004 ) ارائه شده است، بررسی و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش حاکی از گزارش یک مورد سرقت زبانی در میان داده های مورد بررسی است. متن سرقت کننده به لحاظ شباهت واژگانی 73.5 درصد و به لحاظ شباهت عبارت ها 42.6 درصد با متن سرقت شده هم پوشی دارد، این در حالی است که به لحاظ واژه های منحصربه فرد تفاوت این دو متن با یکدیگر با نسبت 17.6 درصد به 15.16 درصد است. همچنین، این دو متن 35 واژه و 22 عبارت مشترک دارند که تنها یک بار در متن به کار رفته اند. واژه های کلیدی : زبان شناسی قضائی، سرقت زبانی، ترجمه، بازترجمه، مزرعه حیوانات . پژوهش حاضر با رویکرد زبان شناسی قضائی به بررسی و واکاوی چهار نسخه ترجمه شده از رمان مزرعه حیوانات نوشته جورج اورول می پردازد. هدف پژوهش حاضر نشان دادن سازوکارهای زبانی تشخیص سرقت میان نسخه های متفاوت چند ترجمه از یک اثر یکسان بر اساس شباهت ها و تفاوت های متنی است. مزرعه حیوانات از سال 1348 تا به امروز بیش از هفتاد بار از سوی مترجمان مختلف به زبان فارسی ترجمه شده است. از این رو، داده های پژوهش حاضر بر اساس فاصله های زمانی تقریباً بیست ساله از میان چهار نسخه ترجمه موجود از این کتاب انتخاب شده است. داده های پژوهش بر اساس الگوهای تشخیص سرقت زبانی که از سوی تارل ( 2004 ) ارائه شده است، بررسی و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش حاکی از گزارش یک مورد سرقت زبانی در میان داده های مورد بررسی است. متن سرقت کننده به لحاظ شباهت واژگانی 73.5 درصد و به لحاظ شباهت عبارت ها 42.6 درصد با متن سرقت شده هم پوشی دارد، این در حالی است که به لحاظ واژه های منحصربه فرد تفاوت این دو متن با یکدیگر با نسبت 17.6 درصد به 15.16 درصد است. همچنین، این دو متن 35 واژه و 22 عبارت مشترک دارند که تنها یک بار در متن به کار رفته اند.
چندمعنایی و روند دستوری شدگی حرف اضافه «با» بر اساس تحلیل مؤلفه ای معنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی بنیادی در حوزه معنی شناسی، در چارچوب تحلیل مؤلفه ای معنی، با رویکردی درزمانی است. صورت های واژگانی و نقش های معنایی «با» از منابع تاریخی و کتاب های دستور زبان فارسی و نیز فرهنگ هشت جلدی سخن استخراج و تحلیل شده اند. در این پژوهش معانی «با»، روابط این معانی با یکدیگر، مؤلفه معنایی اصلی و روند دستوری شدگی آن بررسی می شود. مسئله دیگر، توجیه روند دستوری شدگی «با» با استناد به چند معنایی آن است. حرف اضافه «با» بازمانده * upāka- دوره باستان است. upāka- در سنسکریت به معنی «مجاور و نزدیک» بوده است و مؤلفه معنایی «همراهی» را در بر داشته است. در فارسی میانه به abāg بدل شده که هم کارکرد حرف اضافه را داشته و هم با افزوده شدن پسوند، اسم abāgīh به معنی «همراهی» و فعل abāgēn-/abāgēnīd «همراهی کردن و همراه کردن» ساخته شده است. در این مقاله، چندمعناییِ «با» با توجه به معنی اصلی آن و با تکیه بر الگوی انتقال مفهومی بررسی شده است. پرسش هایی که نگارندگان در پی پاسخ به آن ها بوده اند عبارت اند از: معنی و کارکرد اولیه «با» چه بوده است و روند دستوری شدگی آن چگونه و در چند مرحله طی شده است ؟ کدام معانی این واژه برگرفته از معنی اولیه آن هستند؟ کدام مؤلفه معنایی معانی گوناگون «با» را به هم پیوند می دهد و سبب ارتباط این معانی با هم شده است؟ بررسی ها نشان دادند این حرف اضافه در تحولات زبان فارسی، دو مرحله دستوری شدگی را طی کرده است: نخست اسم به حرف اضافه بدل شده و بر همراهی دلالت کرده و سپس در مرحله بعد کارکردهای دیگری یافته و نقش های معنایی خاستگاه و مفاهیم مشتق از آن را رمزگذاری کرده است. نگارندگان در مجموع، شانزده نقش معنایی برای حرف اضافه «با» شناسایی کردند و نقش های معنایی را در دو گروه قرار داده اند: گروه نخست، نقش هایی که حاصل گسترش معنای اولیه آن، یعنی همراهی اند و مفهوم سازی «شخص» را در سطح نخست استعاره های مقوله ای هاینه نشان می دهند. گروه دوم معانی حاصل دستوری شدگی ثانویه «با» هستند و مفهوم سازی «شیء» و «فعالیت/ فرایند» را در استعاره های مقوله ای نشان می دهند.
تعامل آهنگ و ساخت اطلاع: بازنمایی درجات کهنگی اطلاع در واج شناسی آهنگ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی تحقق آواییِ درجات کهنگیِ اطلاع در نظام آهنگ زبان فارسی می پردازد. هدف از انجام این تحقیق پاسخ گویی به این پرسش است که آیا درجات کهنگیِ اطلاع شامل اطلاع نو، قابل دسترس و کهنه، مطابق با انگاره نظری چِیف ( 1994 )، در ساخت آهنگ گفتار فارسی تظاهر آوایی دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، یک مطالعه تولیدی در چارچوب واج شناسی آزمایشگاهی انچام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که درجه کهنگیِ یک سازه اطلاعی و دامنه زیروبمی یا سطح ارتفاع قلّه آن سازه با یکدیگر رابطه معکوس دارند به این صورت که هر قدر به میزان کهنگی یک سازه اطلاعی افزوده شود، از دامنه زیروبمیِ آن سازه کاسته می شود. این نتایج همچنین نشان داد که دامنه زیروبمیِ صدای گوینده نیز با افزایش درجه کهنگیِ یک سازه اطلاعی به طور معناداری کاهش می یابد چون با افزایش کهنگیِ اطلاع، نه تنها سطح ارتفاع قلّه F0 بلکه سطح ارتفاع درّه F0 نیز به طور معناداری کاهش می یابد، اما ساخت نواختیِ یک سازه اطلاعی با افزایش درجه کهنگیِ اطلاع تغییر نمی کند.
تقویت توانش بینافرهنگی از خلال متون ادبی و راهبردهای آموزش آن در زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توانش بینافرهنگی در یادگیری زبان فرانسه اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا زبان و فرهنگ مانند دو روی یک سکه لازم و ملزوم یکدیگرند. به عبارت دیگر، یادگیری زبان تنها به یادگیری دستور و واژگان محدود نمی شود، بلکه زبان آموز برای برقراری ارتباط می بایست فرهنگ کشور مقصد را به خوبی بشناسد و به دیگری احترام بگذارد. از همین رو، آموزش فرهنگ در فرایند یادگیری زبان فرانسه امری ضروری به نظر می رسد. ادبیات فرانسه یکی از منابع غنی برای آشنایی با فرهنگ فرانسه محسوب می شود و مدرسان می توانند با به کارگیری متون ادبی در کلاس های درس، فرهنگ فرانسه را به زبان آموزان بیاموزند. آموزش زبان به کمک ادبیات صرفاً به کلاس های سطوح بالا محدود نمی شود؛ بلکه می توانیم از متون ساده ادبی نیز برای آموزش مقدماتی فرهنگ در سطوح پایین تر بهره ببریم. در این نوشتار نویسندگان سعی دارند به بررسی متون ادبی سطح مبتدی A1-A2 کتاب ادبیات گام به گام فرانسه و به بررسی جنبه های فرهنگی متون ادبی بپردازند. برای این منظور پس از معرفی توانش بینافرهنگی و اهمیت آن در جهان امروز، به تحلیل سه متن ادبی از قرن بیستم می پردازیم و آن ها را به کمک نظریه گیلیان لازار موردبررسی قرار می دهیم. سپس تکالیفی برای ارائه این نکات در کلاس درس ارائه می دهیم. در این تحقیق به این پرسش پاسخ خواهیم داد که ادبیات چگونه توانش بینافرهنگی زبان آموزان را تقویت می کند؟ و درنهایت به مدرسان زبان فرانسه پیشنهاد می کنیم متون ادبی را در روند آموزش بگنجانند و به کمک تکالیف، زبان آموزان را نسبت به مسائل فرهنگی کنجکاو کنند. térature progressive du français