مریم درپر

مریم درپر

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه کوثر بجنورد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

بررسی استعاره مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانه فارسی و نقش مایه های ایرانی (با تکیه بر غزلیات سعدی و حسین منزوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزل استعاره نور سعدی منزوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
ماهیت استعاره جمعی و اشتراکی است و بر این اساس که تاریخ و مسائل تاریخی در گزینش قلمرو های منبع/ مبدأ استعاره ها و کارکرد شناختی آن ها نقش دارند، مسئله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد، دلایل پدید آمدن استعاره مفهومی «معشوق نور است» در غزل عاشقانه فارسی است. جهت پرداختن به مسئله مذکور به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی غزلیات سعدی شیرازی و حسین منزوی پرداخته و سپس به روش تطبیقی نقش مایه های خورشید نیز مطالعه و بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شعر سعدی یکی از عوامل پدید آمدن این کلان استعاره، پوشیده رویی معشوق و لزوم وضوح بخشیدن به چگونگی زیبایی معشوق و چگونگی حضور او بوده است اما در شعر منزوی ازآن جایی که معشوق روی پوشیده نیست تا خورشید جایگزینی برای توصیف روی او باشد، کارکردهای شناختی این کلان استعاره تغییر قابل ملاحظه ای یافته است؛ خورشید به عنوان قلمرو مبدأ، دیگر آن خورشید قدرتمند شعر سعدی با نور خیره کننده و درخشانش نیست، خورشید به عنوان استعاره ای هستی شناختی در شعر منزوی گاه کارکردهای شناختی مشابه استعاره های شیئی مانند فانوس و شمع را دارد. بعلاوه این که حوزه مقصد خورشید از معشوق به عاشق میرسد تناظر بین حوزه مبدأ و مقصد، نگاشت هایی از قبیل گرمای خورشید/ گرمای حضور معشوق، روشنایی خورشید یا ماه/ درخشندگی و سپیدی روی معشوق، قدرت رویش و زایش نور خورشید/ قدرت باروری معشوق را قابل درک می نماید. نقش مایه های خورشید در دوران معاصر و تصویر خورشید خانم بر روی سفالینه ها امتداد حضور استعاره «خورشید ایزدبانو است» را نشان می دهد که با استعاره مفهومی «معشوق خورشید است» در غزل عاشقانه فارسی تناسب دارد.
۲.

رده بندی مناسک گذر در قصه ها و افسانه های خراسان شمالی بر اساس نظریه وان ژنپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناسی فرهنگی وان ژنپ مناسک گذر قصه ها افسانه ها خراسان شمالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۹۲
مسئله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد رده بندی مناسک گذر در قصه ها و افسانه های خراسان شمالی است؛ با طرح این پرسش ها که در قصه ها و افسانه های خراسان شمالی مناسک گذر را بر چه مبنایی می توان رده بندی کرد و هریک دارای چه ویژگی های انسان شناختی فرهنگی است؟ هدف پژوهش حاضر این است که با مطالعه دقیق قصه ها و افسانه های این ناحیه، مناسک گذر را به عنوان یکی از مؤلفه های انسان شناسی فرهنگی به پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، ادبیات و تاریخ معرفی نماید. بررسی ها به روش توصیفی - تحلیلی و با نظر به دیدگاه وان ژنپ انجام شده، حاکی از آن است که در این آثارچهار مؤلفه مهم مناسک گذر عبارتند از تولد، بلوغ، ازدواج و مرگ. با توجه به مراحلی که عابر گذار در گذر از این مؤلفه ها پشت سر می-گذارد، بویژه در ازدواج و مرگ، می توان به الگویی فرهنگی دست یافت. مناسک گذر ازدواج در این آثار برگرفته از زندگی عامه مردم خراسان شمالی و جزء فرهنگ ماندگار آن است و نمادی از برکت، اولاد فراوان، شادی و مسرت بسیار و برخورداری دیگر افراد از بخشی از این شادی و برکت می باشد. همچنین، تاثیر فرهنگ کشاورزی و دامداری بر برخی حرکات دسته جمعی و در حلقه های بزرگ، نشانه ای از اتحاد و هم گرایی قومی است. مناسک گذر مرگ نیز برگرفته از دین مردم این ناحیه و هماهنگ با فرهنگ آنهاست. با بررسی و تحلیل این آثار می توان کارکردهایی چون القای ارزش ها و سنت های اجتماعی، پیوند دادن عابر گذار به تقدس، کمک به سهل تر شدن گذر، تحکیم پیوندها و همبستگی گروهی را در انجام مناسک گذر برشمرد.
۳.

بررسی تصریح و پنهان سازی ایدئولوژی در روایت های رئالیسم سوسیالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصریح پنهان سازی ایدئولوژی رئالیسم سوسیالیستی سبک شناسی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۸
در متون مختلف، متغیّرهای واژگانی و بلاغی نقش برجسته ای در جهت دارکردن محتوا، و انتقال صریح یا پوشیده ی ایدئولوژی دارند. در پژوهش حاضر، به منظور ارزیابی میزان صراحت یا پوشیده گویی نویسندگان، کارکرد چهار متغیّر سبکی و گفتمان مدار «دشنام و دشواژگان»، »واژگان متعلق به گفتمان های خاص»، «نمادپردازی و تداعی معانی» و «تمثیل روایی» در تعدادی از روایت های رئالیسم سوسیالیستی فارسی، که در فاصله ی سال های 1320 – 1332 نوشته شده اند، در چارچوب سبک شناسی انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اگرچه همه ی نویسندگان آثار مورد نظر در پی انعکاس روح حاکم بر زمانه و مشروعیت بخشیدن به ستیز علیه سلطه بوده اند، اما در انتقال این ایدئولوژی به مخاطب به دو شیوه ی متفاوت عمل کرده اند؛ نویسندگان حزبی که در ارتباط مستقیم با حزب توده بوده و آثار روایی خود را به سفارش این حزب تولید کرده اند، تمایل چندانی به استفاده از شگردهای پنهان سازی ایدئولوژی از جمله نمادپردازی و تداعی معانی و همچنین تمثیل نداشته ، بیشتر با استفاده از منغیر سبکی کاربرد واژگان متعلق به گفتمان های خاص، به انتقال عریان ایدئولوژی مورد نظر پرداخته اند؛ این در حالی است که نویسندگان انتقادی و مستقل از حزب توده، با استفاده از شگردهای بلاغی نمادپردازی و تداعی معانی و نیز تمثیل، سعی در عمق بخشیدن به متن، پنهان سازی ایدئولوژی و القای ضمنی آن به مخاطب داشته، مخاطب را در نه در رویارویی با قدرت ساختاری و سرکوبگر حاکم بر جامعه، بلکه در تقابل با ارزش های حاکم و سلطه ی هژمونیک آن ها قرار داده اند.
۴.

حرکت به سوی انتزاع در دو روایت کلامی و تصویری بررسی صحنه آغازین بوف کور و نقاشی انتزاعی کاندینسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رمان نقاشی صادق هدایت واسیلی کاندینسکی انتزاع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۹
این پژوهش مطالعه ای بینامتنی است که به بررسی وجوه همانندی بوف کور به عنوان آغازگر داستان مدرن فارسی و نقاشی انتزاعی/آبستره واسیلی کاندینسکی و چگونگی کارکرد لایه حسی- ادراکی در آن ها می پردازد. این مشابهت را بین صحنه آغازین بوف کور و شروع هنر انتزاعی واسیلی کاندینسکی (زاده 1866. مسکو) که خود او توصیف نموده، نشان می دهد؛ با هدف مطالعه بوف کور به عنوان یک «درون متن» یعنی متنی که حضور متون دیگر را منعکس می کند. کاندینسکی، که یکی از آغازگران هنر انتزاعی است، از معروف ترین و اثرگذارترین هنرمندان سده بیستم است و صادق هدایت نیز نویسنده ای مشهور در ادبیات ایران و جهان است. نتایج پژوهش مشابهتی را درشروع آفرینش هنر کلامی (داستان بوف کور) و خلق هنر دیداری (نقاشی کاندینسکی) نشان می دهد که حرکت به سوی انتزاع را رقم می زند. این حرکت در هر دو هنر با مکاشفه ای آغاز می شود که نور در آن نقش اساسی دارد و در هر دو، آنچه برای سوژه لذت بخش است، دور شدن از واقعیت است و این امر ریشه در وجه انتقادی بوف کور و هنر کاندینسکی دارد.
۵.

سوژه بی آشیانه ویژگی سبکی شعر سیاسی- انتقادی معاصر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر سیاسی - انتقادی نیمایوشیج اخوان ثالث شاملو شفیعی کدکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۵
شناخت گونه ها و زیرگونه های شعر فارسی مسئله ای اساسی است؛ پژوهش حاضر با هدف کمک به گونه شناسی شعر معاصر فارسی، «سوژه بی آشیانه» را به عنوان خصیصه سبکی بخشی از شعر نو و سپید که شعر سیاسی- انتقادی نامیده می-شود، معرفی می کند و بر همین مبنا به مطالعه و گونه شناسی شعر سیاسی- انتقادی چهار شاعر برجسته معاصر- نیما یوشیج، اخوان ثالث، شاملو و شفیعی کدکنی- می پردازد. با طرح این پرسش ها که طردشدگی در قالب چه ابژه های هراس آوری در شعر واقعیت پیدا کرده و سوژه طردشده از طریق چه گفتمان هایی به طرد و رد قدرت به عنوان امر آلوده پرداخته است و در نهایت چگونه در درون شبکه پیچیده قدرت اتخاذ جایگاه نموده و نقطه های مقاومت ایجاد کرده است. با مطالعه شعر معاصر برمبنای نظری مذکور، نتایج پژوهش چهار زیرگونه شعری را نشان می دهد: زیرگونه شعر سیاسی- انتقادی نیما یوشیج امیدوارانه، سازش پذیر و مصالحه جو است. شعر مهدی اخوان ثالث مقاومتی ضروری، تنها و سازش ناپذیر را نشان می دهد که طرد هویتی در گفتمان سیاسی آن آشکار است؛ از این رو شعر اخوان را در زیرگونه مبارزه و خشم طبقه بندی می کنیم. در شعر شاملو، سوژه در جدال دائم بین مرگ و زندگی به سر می برد و مرگ وجه غالب شعر سیاسی- انتقادی او است، سوژه برای نجات از نابودی به دامن معشوق پناه می برد و دو گفتمان عشق و مبارزه درهم می آمیزد؛ از این رو عنوان شعر انتقادی- تغزلی را برای آن مناسب می دانیم و سرانجام در شعر انتقادی شفیعی کدکنی مویه و درد از دست دادن شکوه و شکوت دیرین برجسته است، لذا شعر انتقادی او را شکوه های دردآمیز می نامیم.
۶.

بررسی جریان زایش معنا و فرایند نشانگی نامحدود در هزاره دوم آهوی کوهی سروده محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۱
 پژوهش حاضر، جهت بررسی مراکز زایش معنا به عنوان مسئله ای قابل پژوهش که می تواند به گونه شناسی دقیق تر شعر نو فارسی منجر شود، به بررسی و مطالعه شعر هزاره دوم آهوی کوهی (شفیعی کدکنی، 1395) می پردازد؛ با طرح این پرسش ها که مراکز زایش معنا در هزاره دوم آهوی کوهی کدامند، با یکدیگر چه نوع ارتباطی دارند، در نتیجه تعامل این مراکز، فرایند نشانگی نامحدود چگونه پیش می رود و درنهایت تعدد مراکز تولید معنا چه تأثیری بر جریان حسی- زیبایی شعر دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در هزاره دوم آهوی کوهی رابطه بین شعر و نقاشی از نوع بینامتنیت درون فرهنگی و بینانشانه ای است. باز بودن گفتمان دیداری کاشی «مزگت/ مسجد پیر» به شاعر این امکان را می دهد که گریز از سپهر نشانه ای بسته و تک صدای امروز/اکنون به سپهر نشانه ای باز و چندصدای دیروز/ گذشته را عملی گرداند. با تبدیل کارکرد شمایلی نشانه های کاشی به کارکرد نمادین در شعر، فضای فیزیکی یا خرده فضای کاشی تبدیل به کلان فضا یا فضای مجازی می شود و زایش معنا را در جریانی به هم آمیخته، چندبعدی، سلسله مراتبی و در فضای ژرف و بی پهنای تاریخ کهن ایران پیش می برد. در این جریان، فضای گفتمانیی پدید می آید که متناقض ها به جای نفی یکدیگر به همزیستی و تعامل دست می یابند و "کاشی مزگت پیر" از همه گفتمان ها میزبانی می کند. در فرایند نشانه ای دیگر، شمایل های کاشی تبدیل به نمایه شده و از طریق استعاره های ترکیبی بُعد عمیق و غیرمحسوس معنا را خلق می کند که اشاره به «خود» دارد. در این شعر حس درونی، قوی ترین بعد حسی- اداراکی است که حواس ظاهری را از کار می اندازد و درقالب تجربه ای ناب، راه بردن از خود به بی خودی را در قالب تصویرهای زیبا و منحصربه فرد نشان می دهد. با توجه به این که در این شعر، مرکز غالب تولید معنا تاریخ و فرهنگ ایران است، در زیرگونه مفاخره فرهنگی طبقه بندی می شود. پژوهش با رویکرد نشانه شناسی پساساختارگرا و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
۷.

گسست گفتمانی و تولید نمایه های معنایی درخشان ویژگی سبکی شعر سپید شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر سپید سبک شناسی گسست گفتمانی نمایه ی معنایی شاملو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۴۰۸
شعر سپید شاملو در میان سپیدسرایان فارسی، برجستگی درخور توجهی یافته است و این برجستگی چنان آشکار است که بسیاری می گویند: شاملو راهی را که خود رفته، به دیگران نشان نداده است. پرداختن به عوامل این برجستگی، مسئله ی پژوهش حاضر است؛ با طرح این پرسش ها که کدام ویژگی سبکی، شعر او را از دیگر سپیدسرایان متمایز کرده است و نقطه ی کانونی در زیبایی شناسی شعر او چیست، به بررسی برخی از وجوه مسئله ی مذکور می پردازیم. برای اثبات این فرض که از عوامل تمایز سبکی شعر شاملو، گسست گفتمانی، درآمیختن گفتمان های متقابل و تولید نمایه های معنایی درخشان است، اشعاری از دیگر سپیدسرایان (منوچهر آتشی، بیژن جلالی، طاهره صفارزاده و مفتون امینی) بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در تبیین ویژگی های سبکی برجسته ی شعر شاملو و توصیف فرایند زیبایی شناسی آن، دو نکته حائز اهمیت است؛ نخست اینکه در این فرایند، نوعی از گفتمان به گفتمان دیگر تبدیل می شود. نکته ی دوم اینکه در هر شعر، یکی از حواس پنج گانه مرکزیت دارد و چگونگی تعامل آن با دیگر حواس بیرونی و درونی، سبب ایجاد نمایه های منحصربه فرد شده است و فرایند زیبایی شناسی شعر را رقم می زند. بررسی نمونه ها نشان می دهد که تغییر و توسعه ی معنا در طی فرایندهای گفتمانی، ایجاد گسست گفتمانی، درآمیختن گفتمان های متقابل و تولید نمایه های معنایی درخشان که حاصل کارکرد چندگانه ی لایه ی حسی ادراکی است، ویژگی های سبکی هستند که چگالی معنایی شعر سپید شاملو را بیشتر کرده و شعر او را در میان سپیدسرایان برجسته کرده است. می توان گفت آن دسته از شعرهای شاملو که نشان دهنده ی سبک فردی اوست یا در اصطلاح سبک شناسی، اثر انگشت او را داراست، به دلیل برجستگی همین ویژگی هاست.  
۸.

نقش روایت بوف کور؛ عشق ناکام و گشودن ابهام ساختاری متن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نقش روایت تجسم دیداری عناصر روایی درون مایه عاشقانه بوف کور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۴ تعداد دانلود : ۵۰۸
پژوهش حاضر، گشودن ابهام ساختاری بوف کور را ازطریق روایت کوتاه عاشقانه ای مورد توجه قرار می دهد که دارای دو موقعیت است و در هر موقعیت یک کنش به انجام می رسد؛ کنش موقعیت نخست عبارت است از اینکه پیرمرد قوزکرده ای انگشت سبّابه دست چپش را به حالت تعجب بر روی لبش گذاشته است و در موقعیت دوم، دختری خم شده و گل نیلوفری را به پیرمرد تعارف می کند. با این دو موقعیت، مناسک عشقی به نمایش گذاشته شده و ارجاع سازی صحنه عاشقانه به جهان بیرون بر ناکامی دلالت دارد. در متن بوف کور از روایت مذکور با عنوان مجلس بر روی قلمدان یاد شده و این مجلس نقاشی در پژوهش حاضر، «نقش روایت» نامیده می شود. نگارنده، تبیین نقش روایت را با طرح این پرسش ها که نقش روایت چیست، چه ویژگی های برجسته ای دارد و نقش روایت بوف کور چگونه در گشودن ابهام ساختاری روایت اصلی اثرگذار است، مورد توجه قرار می دهد. هدف پژوهش این است که مفهوم برجسته عشق را در این نقش روایت ازطریق نظام دیداری و برمبنای شکل زایی تجسمی نشان دهد و این نقش روایت عاشقانه را به عنوان ابزاری معرفی کند که گره روایت بوف کور با توجه به عناصر آن باز می شود. برپایه مطالعه انجام شده در پژوهش حاضر، می توان به این تعریف از نقش روایت رسید: روایتِ تصویری موجز و فشرده که روایتِ اصلی، صورت گسترش یافته آن است و در آن عناصری مانند نور، رنگ، فضا، مکان، عمق، سطح، حالت و... که ویژگی های برجسته متون دیداری هستند، در یک کادر مشخص با ابزار واژه قاب بندی می شود.
۹.

شعر عاشقانه ی انتقادی، زیرگونه ای در ادبیات تغزّلی فارسی بررسی شعر قیصر امین پور با رویکرد سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر عاشقانه انتقادی نمایه معنایی قیصر امینپور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۳۸۸
با توجه به تحولاتی که تضاد و تقابل در نظریه های ادبی پشت سر گذاشته و از واگرایی به هم گرایی رسیده است، پژوهش حاضر هم گرایی گفتمان های متقابل را به عنوان یک مؤلفه در سبک شناسی انتقادی شعر مورد توجه قرار می دهد و این مطالعه را در شعر قیصر امین پور به انجام می رساند. با طرح این پرسش ها که سیر زایش معنا در شعر امین پور چگونه پیش می رود و هم گرایی گفتمان های متقابل سبب خلق کدام نمایه ها و همگنه های معنایی در شعر او می گردد. تجزیه و تحلیل های انجام شده در این مقاله نشان می دهد: گفتمان عاشقانه که در سنت شعر کلاسیک فارسی عموماً با تسلیم و پذیرش همراه بوده، در بخشی از شعر قیصر امین پور با نقطه مقابل آن؛ یعنی اعتراض و انتقاد هم گرایی یافته و در پیدایش زیرگونه ای به نام شعر عاشقانه انتقادی کارکرد می یابد. در این قسم از اشعار امین پور، نمایه های عاشقانه با مرکزیت کلیدواژه های عشق و دل، در تجسمی متفاوت با گفتمان تغزلی شعر فارسی، به نقد رابطه عمودی قدرت پرداخته، حس درونی عشق قدرت بیکران و پرتب و هذیان یافته و در نمایه های معنایی که کارکرد حواس دیداری، شنیداری و بویایی در آن قابل توجه است، همگنه معنایی انتقاد را در فضایی محسوس برای خواننده مجسم می کند.
۱۰.

نقد بیمار و ارجاعات مثله شده (نقدی بر «نقدِ کتاب سبک شناسی انتقادی»)

نویسنده:

کلید واژه ها: سبک شناسی انتقادی نقد بیمار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۱
نوشتار حاضر که در حوزه ی مطالعات نقدپژوهی قرار می گیرد، به نقدِ «نقدی بر کتاب سبک شناسی انتقادی » (پورمظفّری، 1396) می پردازد. هدف نویسنده ی مقاله ی مذکور، زبان مقاله، شیوه ی گزینشی و آن هم معیوب، سوگیرانه و غیر منصفانه در نقد و داوری مبانی نظری سبک شناسی انتقادی و ارجاعات نادرست و مغشوش نویسنده به رساله ی دکتری دُرپر (درپر، 1390) از جمله موارد قابل تأمّلی است که خواننده بر مبنای آن می تواند میزان اعتبار نقد مذکور را ارزیابی کند. نویسنده ی مقاله ی مزبور که از آوردن «شواهد عینی» برای رسیدن به هدف خود عاجز بوده، علاوه بر مُثله کردن متن و ارجاعات مستند کتاب « سبک شناسی انتقادی» (دُرپر، 1390) در حدّ وسیع، از مؤلّفه ی «تکرار» برای تأثیر بر مخاطب و «ایجاد باور» در او به اندازه ای سود جسته است که از حیث زبان نوشتار و شیوه ی بیان در حوزه ی مطالعات نقدپژوهی قابل تأمّل است؛ بسآمد واژه های سرقت، انتحال، اخذ و اقتباس، رونویسی، کپی، جعل، نسخه برداری، استنساخ، وصله پینه، ناراستی ها، بی صداقتی ها و... با صفاتی مانند «ناشیانه، به وفور، ناروا، ناموجّه و...» و نیز اسنادها و گزاره های بسیاری که با همین واژگان ساخته است، به نظر می رسد با یک دوره از مقاله های نقد پژوهش های مربوط به ادبیات فارسی (منتشرشده در یک فصلنامه ی تخصصی نقد کتاب) برابری کند؛ لذا «نقدی بر کتاب سبک شناسی انتقادی» را می توان آغازگر و یا اشاعه دهنده ی نحله ای از نقد، به نام «نقد بیمار» دانست.
۱۱.

سبک شناسی نشانه معنایی؛ سبک بوشی حضور در داستان کودکانة کلاغ سفید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سبک شناسی نشانه معنایی سبک بوشی داستان کودک کلاغ سفید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۵۷۰
با اینکه موضع صریح نشانه معناشناسی را که آفرینش ادبی در درون فرهنگ جمعی صورت می پذیرد، مانعی دانسته اند در «دریافت هویت اصلی سبک و منحصربه فرد بودن متن و فردیت نویسنده»، در پژوهش حاضر می کوشیم نقاط قوت نشانه معناشناسی را در مطالعات سبک شناسی نشان دهیم. برای رسیدن به این هدف، داستان «کودک» را به عنوان گونه ای که کمتر مورد مطالعة سبک پژوهان قرار گرفته است، برگزیدیم و به عنوان نمونة موردی در داستان کلاغ سفید(وطن پرست، 1380) مؤلفه های سبکی را طرح کردیم. در این پژوهش، معنایی از سبک را درنظر گرفتیم که با توجه به رویکرد نشانه معنایی به آن رسیده ایم؛ سبک به معنای «انتخاب جریان های معنایی در فرآیند تعاملی گفته پردازی». نظام معنایی برنامه مدار و فرآیند معنایی مبتنی بر تصادف را مبنایی مناسب در تشخیص انواع سبک درنظر گرفتیم و برپایه فرآیند معنایی مبتنی بر تصادف، ابتدا سبک بوشی حضور را تعریف کردیم و سپس احساس خلاء و نقصان، خطرپذیری، نفی و ایجاب، استعلای نشانه و گسست و چالش را به عنوان مؤلفه های سبک بوشی برشمردیم. یکی از دستاورد های مطالعة سبک بوشی در داستان کودک را عبارت می دانیم از اینکه سبک بوشی می تواند عاملی مؤثر در پرورش تخیل و به تبع آن، خلاقیت کودک باشد. عواملی (در این داستان، ننه سرما و کلاغ باهوش) که جهان بودگی سوژه را ناگهان تغییر می دهند، در تقویت وجه فانتزی داستان مؤثرند و خروج از جهان بودگی به شریک گفتمانی این امکان را می دهد که خود را از حضور بسته، ارجاع نگر و واقعیت جو رها کند و گام هایی فراتر از حال زیستی خود بردارد. دستاورد نهایی پژوهش حاضر این است که در تعیین گروه سنی کتاب کودک، ضروری است که به ویژگی های سبکی نیز به عنوان یک عامل مؤثر توجه شود تا فرآیندهای معنایی، عرصه های خاص تجربه و سادگی یا پیچیدگی ساختار متن  آشکار و تعیین گروه سنی کتاب کودک با دقت بیشتری انجام شود.
۱۲.

لایه های مورد بررسی در سبک شناسی انتقادی داستان کوتاه و رمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رمان داستان کوتاه سبک شناسی انتقادی مؤلفه های سبکی کلان لایه های روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۵۴
محمد تقی بهار با انتشار تاریخ تطوّر نثر فارسی (1331) آغازگر سبک شناسی تاریخی در ایران است و شیوة وی تا به امروز ادامه یافته است. برای خروج از وضعیت رکودی که سبک شناسی نثر فارسی بدان دچار است، یکی از راه حل هایی که در این مقاله پیشنهاد می شود، به کارگیری شاخه های جدید سبک شناسی و بازیابی ابزارهایی مناسب برای تجزیه و تحلیل متون فارسی است. به منظور برداشتن گامی در این باره، در مقالة حاضر سبک شناسی انتقادی را به عنوان یکی از شاخه های جدید، مورد توجه قرار می دهیم و به طور خاص به لایه های سبکی قابل بررسی در سبک شناسی انتقادی داستان کوتاه و رمان می پردازیم. پرسش اساسی ای که پژوهش حاضر به آن می پردازد، این است که در بررسی انتقادی سبک داستان کوتاه و رمان چه متغیّرهای سبکی ای را می توان مطرح کرد که منجر به کشف ایدئولوژی و رابطة قدرت در متن شود؟ برای پاسخ گویی به پرسش ذکر شده، بررسی داستان و رمان را در کلان لایه های روایی و متنی با تجزیه و تحلیل کانون سازی، میزان تداوم کانون سازی (کانونی سازی متغیر و چندگانه) و جنبه های کانون سازی (جنبة ادراکی: زمان؛ ترتیب، دیرش، بسامد و مکان؛ دیدی پرنده وار و کلی یا دیدی جزئی نگرانه و درشت نما، جنبة شناختی و جنبة ایدئولوژیکی) و نیز خردلایه های واژگانی، نحوی، کاربردشناسی و بلاغی را در ارتباط با لایة بیرونی آن (بافت موقعیتی متن) مورد توجه قرار می دهیم. با این هدف که به کارگیری شاخه های جدید سبک شناسی در بررسی متون ادب فارسی مورد توجه قرار گیرد. گفتنی است بسیاری از معیارها و مؤلفه های سبکی مطرح شده در این مقاله را در مطالعة ویژگی های سبکی دیگر شاخه های ادبیات داستانی: اسطوره، قصه، حکایت و رمانس نیز می توان به کار گرفت.
۱۳.

سبک شناسی لایه ای: توصیف و تبیین بافتمند سبک نامة شمارة 1 غزالی در دو لایة واژگان و بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح ادبی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی واژگانی
تعداد بازدید : ۴۷۴۱ تعداد دانلود : ۲۰۰۸
در سبک شناسی لایه ای با توجه به بافت موقعیتی به عنوان کلان لایه، متن را به خردلایه هایی تجزیه کرده و با بررسی خردلایه های متنی و تشخیص ویژگی های برجسته یا پربسامد، به مطالعة سبک می پردازیم. واحد تحلیل سبک در سبک شناسی تاریخی- سنتی «جمله» است، حال آنکه در «روش لایه ای»، با توجه به ساختار باز لایه ای متن، نه تنها نوشتار به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شده، بلکه واحد تحلیل به کلان لایه ها میرسد و مشخصه ها و تمایزات سبکی یک نوشتار، نویسنده، ژانر یا دوره، همچنین سهم هر لایه در کشف ایدئولوژی متن و روابط پنهان قدرت را نیز تبیین می شود. نگارنده این روش را در مطالعة ویژگی های سبکی نامه های امام محمد غزالی با رویکرد انتقادی به کار گرفته و نامة شمارة یک او را مورد بررسی قرار داده است؛ دو لایة «کاربردشناسی» و «نحو» این نامه را در مقاله ای جداگانه ارائه نموده و در مقالة حاضر به ارائة دو لایة «واژگان» و «بلاغت» می پردازد.
۱۴.

رده بندی و آسیب شناسی پژوهش های سبک شناسی فارسی و راه حل های پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آسیب شناسی سبک شناسی تاریخی شناختی نقش گرا صورتگرا زنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۸ تعداد دانلود : ۹۸۰
محور اصلی مقاله حاضر رده بندی پژوهش های انجام شده در حوزه سبک شناسی فارسی و شناخت آسیب های این مطالعات است؛ با هدف شناسایی شاخه های مربوط به هریک از مطالعات و پژوهش های انجام گرفته در سبک شناسی فارسی، بررسی کاستی های موجود در این حوزه، و پیرو آن، ارائه راه حل هایی برای خروج از وضعیت رکودی که سبک شناسی فارسی دچار آن است. بدین منظور، ابتدا مطالعات و پژوهش های مربوط به سبک شناسی در دو شاخه سبک شناسی تاریخی و صورتگرا دسته بندی شده است، سپس غلبه ذهنیت تاریخی، فقدان پشتوانه نظری و استفاده نکردن از دانش زبان شناسی در مطالعات سبک شناسانه، بریده بودن ارتباط متن از بافت موقعیتی اش، بی توجهی به نقش یا کارکرد ویژگی های سبکی در درک و دریافت عمیق تر و بهتر متن و منفرد و سرگردان بودن پژوهش ها به عنوان آسیب های سبک شناسی فارسی تشخیص داده شده است. در پایان، توجه پژوهشگران به کارآمدی دانش سبک شناسی، شناخت و به کارگیری شاخه های جدید سبک شناسی و بازیابی ابزارهای مناسب جهت تجزیه و تحلیل متون فارسی، آشنایی با مهم ترین رویکردهای سبک شناسی، صورتگرایی، نقش گرایی، زنانه، انتقادی، شناختی و تاریخی، و در اولویت قرار دادن سبک شناسی گونه ها را به عنوان راه حل های پیشنهادی ارائه شده است.
۱۵.

مبانی زیبایی شناسی و چگونگی کارکرد عوامل انسجام در شعر با بررسی «کتیبه» اخوان ثالث و «خوابی در هیاهو» از سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر انسجام کتیبه مبانی زیبایی شناسی خوابی در هیاهو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۹ تعداد دانلود : ۸۷۴
مسأله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد، تأثیر مبانی زیبایی شناسی بر چگونگی کارکرد عوامل انسجام در شعر است؛ در الگوی انسجام متنی هالیدی و حسن، ارجاع، جایگزینی، حذف، عوامل ربطی و انسجام واژگانی ابزارهای انسجام و دریافت پیام از متن برشمرده شده است. حال در پژوهش حاضر، این پرسش ها مطرح است که در شعر و کارکرد ادبی زبان چه عواملی می تواند سبب انسجام و در یافت پیام شود؟ و در شعرهایی که فاقد انسجام به نظر می آیند، دریافت پیام از متن چگونه صورت می گیرد؟ همچنین به این پرسش اساسی می پردازیم که مبانی زیبایی شناسی چه تأثیری بر کارکرد عوامل انسجام در شعر دارند؟ به منظور پاسخ به پرسش های فوق، شعر «کتیبه» از اخوان ثالث و «خوابی در هیاهو» از سهراب سپهری از نظر کارکرد عوامل انسجام مورد بررسی قرار گرفته است؛ کارکرد قوی عوامل انسجام در «کتیبه» و ضعف یا فقدان آن ها در «خوابی در هیاهو» نشان داده شده و این نتیجه به دست آمده که شعر اخوان با اصول زیبایی شناسی کلاسیک که هنر را عبارت از هماهنگی، تناسب و اعتدال می داند، هم سو است و در پرتو این نگرش به انسجامی نیرومند دست یافته اما شعر «خوابی در هیاهو»ی سپهری و اشعاری مانند آن در مجموعه های «زندگی خوابها» و «آوار آفتاب» با اصول زیبایی شناسی مدرن و هنر سوررئالیستی هم جهت است.
۱۶.

قطعیت بالای متن و قاطعیت نویسنده در سبک نامه نگاری غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: سبک شناسی انواع وجه نامه های غزالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۹ تعداد دانلود : ۷۲۲
مقوله های نحوی در سبک پژوهی، بهویژه در شاخه هایی که به بررسی رابطة قدرت می پردازند از جمله سبک شناسی انتقادی اهمیت بسیار دارد. در تحقیق حاضر با طرح این پرسش که میزان قطعیت متن و قاطعیت نویسنده در نامه نگاری امام محمد غزالی چگونه است، به تجزیه و تحلیل وجهیت (به طور خاص انواع وجه در مقولة فعل) در سبک نامه نگاری غزالی پرداخته و کارکرد این مؤلفة سبکی را در رابطة بینافردی نویسنده و مخاطب بررسی نموده ایم. فرض تحقیق این است که در نامه نگاری او متن از قطعیت بالایی برخوردار است و نویسنده به صاحبان قدرت از موضع اقتدار نامه نوشته است. این پژوهش به روش توصیف آماری انجام شده و نتایج تحقیق نشان می دهد که درصد بالای وجه شناختی در کنار درصد بالای وجه امری مجموعاً تقویت کنندة موضع اقتدار نویسنده در مقابل نهاد قدرت است. قطعیت بالای متن در نامه نگاری غزالی در حالی که متأثر از موقعیت غزّالی به عنوان عالم صاحب نام دینی و فقیه بزرگ شافعی است، بر افزایش اقتدار او نیز تأثیرگذار است. علاوه بر تأیید فرضیة پژوهش، نتیجة دیگر تحقیق این است که در بافت علوم دینی، نحو محافظه کار برجسته است. هدف پژوهش این است که بررسی ویژگی های سبکی در درون بافت موقعیتی متن و پرداختن به نقش یا کارکرد مؤلفه های سبکی را نشان دهد.
۱۷.

بررسی ویژگی های سبکی داستان کوتاه «جشن فرخنده» از جلال آل احمد با رویکرد سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ایدئولوژی جلال آل احمد روابط قدرت جشن فرخنده سبک شناسی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶۰ تعداد دانلود : ۱۶۸۴
در این مقاله، سبک­شناسی انتقادی در داستان کوتاه را به صورت کاربردی به حوزة پژوهش­های سبک­شناسی فارسی معرفی کرده ایم. پرسش اساسی تحقیق این است که ایدئولوژی پنهان متن در داستان کوتاه «جشن فرخنده» اثر جلال آل احمد چیست، چه مؤلّفه­های سبکی­ای به کشف آن منجر می­شود و ایدئولوژی پنهان متن چه کارکردی دارد. فرض بر این است که در این داستان ایدئولوژی ساز کاری برای مشروعیت بخشیدن به ستیز علیه سلطه است. این پژوهش به روش لایه­ای انجام شده است. ابتدا لایة بیرونی و بافت موقعیتی متن مورد بررسی قرار گرفته، سپس دو لایة روایی و متنی شامل کانون­سازی، میزان تداوم و جنبه­های آن، و خردلایه­های واژگانی، نحوی و بلاغی به­عنوان مؤلفه­های سبکی برجسته تجزیه، و تمام لایه­های یادشده مرتبط با یکدیگر و در ارتباط با گفتمان­های رایج در زمان نویسنده تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می­دهد در این متن، تقابل، مؤلفة سبکیِ مهم و معناداری است. ویژگی­های سبکی متن، از تقابل شخصیت­ها و تقابل گفتمان­ها تا برجستگی قطب منفی کلام، نشان دهندة ایدئولوژی پنهان متن است که عبارت است از نارضایتی نویسنده، به­عنوان روشنفکری منتقد که طیفی از جامعه را نمایندگی می­کند؛ از هر دو جریان اجتماعی و سیاسی مذکور در داستان. این ایدئولوژی سازکار مشروعیت بخشیدن به ستیز علیه سلطه را سازمان دهی می کند. هدف پژوهش، کاربرد سبک­شناسی انتقادی در تجزیه و تحلیل داستان کوتاه فارسی و آشکار کردن این امر است که با برقراری ارتباط بین ویژگی­های سبکی و کلان­لایة گفتمانی شامل بافت موقعیتی، لایة بیرونی متن و مقوله­های ایدئولوژی و قدرت، می­توان به تفسیر و درک و دریافت عمیق تری از متن- اصلی ترین هدف دانش سبک­شناسی- دست یافت.
۱۸.

نقد و بررسی کتاب: نقد و بررسی: لایه های بلاغی و ایدئولوژیک جایگزینی برای لایه های معنی-شناسی و کاربردشناسی در کتاب سبک شناسی، نظریه ها، رویکردها و روش ها تألیف محمود فتوحی رودمعجنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نقد و معرفی کتاب(review)
تعداد بازدید : ۲۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۰۴
در این نوشتار به بررسی جایگزینی لایه­های بلاغی و ایدئولوژیک به جای معنی­شناسی و کاربردشناسی در بخش دوم کتاب سبک­شناسی، نظریه­ها، رویکردها و روش­ها، تألیف محمود فتوحی رودمعجنی می پردازیم. این کتاب، شامل دو بخش است؛ بخش نظری، 177 صفحه و آنچه بخش عملی نامیده شده، 215 صفحه از کتاب را در بر می­گیرد. ابتدا دلایل نویسنده را برای این جایگزینی ذکر می کنیم و سپس به نقد و بررسی آن خواهیم پرداخت؛ با این هدف که گزینش دقیق­تر لایه­های زبانی را در سبک­شناسی ادبی مورد توجه قرار دهیم
۱۹.

سبک شناسی انتقادی رویکردی نوین در بررسی سبک بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قدرت ایدئولوژی متن سبک انتقادی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی روش های بررسی سبک شناختی متون زبان شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : ۳۹۳۶ تعداد دانلود : ۱۹۶۴
امروزه، سبک­شناسی فارسی به وضعیت رکودی- پژوهش­های منفردی که اغلب سبک را جدا از بافت موقعیتی متن بررسی می کنند- دچار شده که خروج از آن ضروری است. راه حلی که در این مقاله پیشنهاد می شود، معرفی شاخه­های جدید سبک­شناسی و بازیابی ابزارهای مناسبی جهت تجزیه و تحلیل متون فارسی است. به منظور برداشتن یکی از گام­های نخست در این زمینه، مقالة حاضر به معرفی سبک شناسی انتقادی می­پردازد و در معرفی این شاخه از سبک شناسی، به دو پرسش بنیادی پاسخ می­دهد: 1. سبک­شناسی انتقادی بر چه مبنایی متون را مطالعه و بررسی می کند؟ 2. سبک­شناسی انتقادی در تحلیل متن از چه ابزارهایی استفاده می کند؟ در این پژوهش، به مفاهیم «سبک»، «انتقادی»، «ایدئولوژی» و «قدرت» به­عنوان چهار مفهوم پایه در سبک­شناسی انتقادی پرداخته می شود و سپس ابزارهایی که صاحب نظرانی ازقبیل فولر، سیمپسون و جفریز ارائه کرده­اند، معرفی می شود. در پایان، به زمینه­های سبک پژوهی انتقادی در ادبیات فارسی و پژوهش­هایی که می توانند انتخاب­های زبانی و سبک گسترش یافته در متن را با هدفِ نشان دادن ارتباط های پنهانی و ایدئولوژی پوشیدة متن تجزیه و تحلیل کنند اشاره می شود.
۲۰.

بررسی سازوکار شخصیت ها در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت روابط خسرووشیرین الگوی کنش گر گریماس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۶۵۹۸ تعداد دانلود : ۲۴۰۱
مسئله اساسی این مقاله تحلیل روابط شخصیت ها در خسرو و شیرین نظامی است. در این تحلیل از الگوی کنش گر گریماس استفاده شده است. شش نقش اصلی یا به تعبیر گریماس «کنش گر» در این روایت بازیابی شده که عبارتند از: فرستنده، دریافت کننده، فاعل، هدف، یاریگر و بازدارنده. براساس نتایج حاصل از این تحقیق در روایت خسرو و شیرین، فرستنده بخشی از شخصیت خسرو- ناخودآگاه او- است که در خواب و به صورت انوشیروان، نیای او، ظاهر می شود و بشارت شیرین و شبدیز را به او می دهد؛ دریافت کننده خسرو، فاعل: شیرین، هدف: رسیدن خسرو و شیرین به یکدیگر، یاریگر: شاپور و کنش گر بازدارنده: از طرفی مریم، همسر خسرو، است که با مرگ او کنش بازدارندگی اش به پایان می رسد و از طرف دیگر فرهاد است که بازدارندگی چندانی از او بروز نمی کند. «عشق فرهاد به شیرین» داستان عاشقانه ای به موازات عشق «خسرو و شیرین» نیست؛ بلکه در طول این روایت جای دارد و فرهاد به عنوان کنش گر بازدارنده (رقیب) ایفای نقش می کند. از این پژوهش بر می آید که الگوی گریماس در تحلیل شخصیت های منظومه خسرو شیرین تا حدی مفید و کارآمد است و براساس این الگو خواننده با ذهنیتی روشن می تواند روابط و مناسبات شخصیت ها را دنبال کند. از مقایسه کنش گرهای فاعل، دریافت کننده و بازدارنده در دو روایت خسرو وشیرین و لیلی و مجنون می توان دریافت که آن چه از نظر داستان پردازان خسرو وشیرین ارزش به حساب می آمده، آزادگی شخصیت زن داستان و قاطعیت او در عمل بوده است، اما آن چه در نگاه داستان پردازان لیلی و مجنون ارزشمند بوده، پایبندی شخصیت زن داستان به آداب و رسوم اجتماعی و تبعیت او از فرمان پدر یا شوهر بوده است. این نکته بیانگر تفاوت فرهنگی جوامعی است که خاستگاه اولیه دو روایت بوده اند. طرح این نمونه زمینه ای برای تعمیم آن به دیگر داستان های عاشقانه فارسی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان