جستارهای زبانی (پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی)
پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی دوره دوم پاییز 1390 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
بیان تجربه ها و آموزه های عرفانی از طریق متون روایی نمادین، پیشینه ای طولانی دارد. متونی از این دست به دلیل بهره گیری از ابزاری کارآمد جهت انتقال مخاطب از حقیقت به عینیت و هدایت ذهن «روایت-گیر» در سیری استعلایی، موجبات استحالة وی را در جهت انفکاک از من تجربی و دست یافتن به جهانی آرمانی فراهم می آورد. در این میان «رسالة الطیر غزالی» و«منطق الطیر عطار» حکایت هایی تمام عیار و با پردازشی ماهرانه هستند که با نگرشی نمادین به قلم درآمده اند و در حقیقت نوعی «حماسة عرفانی» به شمار می روند که سفر فکرت قلبی را در قالب هجرتی پرمخاطره به تصویر می کشند.
با وجود وجوه افتراق در ساختار و پرداخت دو حکایت، از جمله توجه ویژه عطار به بهره گیری از حکایت های میانی، استفاده از عناوین ابتدایی، شرح و تفصیل ماجراها و بر صحنه آوردن شخصیت هایی گسترده و همه جانبه، عنایت خاص غزالی به خط روایی متصل، به تصویر کشیدن قهرمانان ناشناس و رعایت حداکثر ایجاز در روایت پردازی، موارد تشابه دو حکایت نیز درخور توجه هستند که از آن جمله اند: بهره گیری از راوی دانای کل و بن مایة «سفر» در هر دو حکایت، اشتراک مقصد نهایی سفر پویایی و استحالة شخصیت ها و حاکمیت بی چون و چرای اقتدار الهی که در نهایت راهگشای تفکر مخاطب در بررفتن از محسوس به معقول و تعین به شهود می شود.
هدف اصلی این نوشتار، انجام پژوهشی تطبیقی میان دو حکایت برای دست یابی به موارد اشتراک و افتراق دو اثر و واکاوی ابزار کارآمد روایت برای پردازش متنی اثرگذار است.
بررسی تطبیقی مسیح (ع) در شعر ادونیس و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان پیامبران، بیان معجزات و سرگذشتِ پر ماجرا و آموزندة آنان از دیر باز به عنوان عناصری مؤثر به صفحات شعر و ادب راه یافته و اسباب زیبایی اثر و توجه خواننده را موجب شده است. یکی از زیباترین، مؤثرترین و مورد توجه ترین این داستان ها، داستان عیسی مسیح (ع) است.
در ادبیات گذشته، بیشتر برداشت های شاعرانه از ایشان، برگرفته از نگرش اسلامی به این شخصیت الهی بوده و نگرش مسیحی که در موارد مهمی با نگرش اسلامی در تضاد و تقابل است کمتر بروز یافته است. اما در ادبیات جدید و به ویژه شعر معاصر عربی و فارسی، این تلقی از مسیح (ع) با چرخشی قابل ملاحظه، سویه ای مسیحی به خود گرفته و مفاهیمی هم چون رنج های مسیح (ع)، مصلوب شدن ایشان، قربانی شدن ایشان برای پرداخت کفارة گناهان بشر و رستاخیز مسیح (ع) پس از مرگ، از انجیل به ابیات شاعران راه یافته است. این مفاهیم که امروزه به مفاهیمی اسطوره ای و نمادین در هنر مسیحی تبدیل شده اند، شاعران را در بیان آنچه از اضطراب های درونی، رنج ملت های ستمدیده، جور حاکمان و حکومت های بیدادگر و... می بینند، بسیار یاری می رسانند.
ادونیس و احمد شاملو از شاعران نوپرداز و متجددی هستند که بخشی از اشعار خود را به ترسیمی نمادین و اسطوره ای از مسیح (ع) اختصاص داده اند.
این پژوهش تطبیقی می کوشد با تکیه بر مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، به تحلیل و بررسی تطبیقی اشعار ادونیس و شاملو، با موضوع مسیح (ع) بپردازد و جلوه های مسیحی یا اسلامی این شخصیت دینی در شعر دو شاعر، نوع اسلوب دو شاعر در این گونه شعرها، نقاط اختلاف و اشتراک میان آن دو در برداشت های نمادین از مسیح (ع) میزان موفقیت یا ناکامی هر یک در استخدام این نماد را به بوته تحلیل و بررسی بسپارد.
آرایش واژگانی در جملات خبری گویش آتنی (ساروی) در چارچوب نظری بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توسعة دیدگاه های رده شناختی زبان، چارچوب بهینگی به عنوان فرانظریه ای بر دیگر نظریه ها مطرح شد. بر این اساس پژوهش حاضر در قالب حاکمیت و مرجع گزینی در چارچوب نظری بهینگی برای بررسی آرایش واژگانی جملات خبری گویش آتنی (از گویش های مازندرانی) به انجام رسیده است. هدف از این پژوهش شناخت و تحلیل گویش آتنی به عنوان یکی از گویش های ایرانی در معرض خطر است که با به کارگیری فرانظریة بهینگی در تعیین محدودیت های حاکم بر آرایش جملات خبری گویش و رتبه بندی آنان به انجام رسیده و با استفاده از تابلوها و نمودارها در چارچوب بهینگی ارائه شده است. در تحلیل بهینگی گویش، محدودیت های مورد استفاده به طور کلی در سه دسته، تقسیم بندی می شوند که عبارت اند از: محدودیت های انطباق (چپ هسته، چپ مشخص گر، چپ متمم)، محدودیت عناصر اجباری (هستة اجباری، مشخص گر اجباری) و محدودیت های ساختاری (به اقتباس از: Kuhn, 2003؛ مشتمل بر محدودیت وفاداری (خوانش کامل، تجزیه) و محدودیت نشانداری (عامل مشخص گر، عدم حرکت واژگانی، اقامت، فاعل، مبتدا انداز). نتایج پژوهش با تأیید مفهوم وحدت در تنوع در انگاره های آرایش واژگانی ساخت های خبری گویش آتنی، وجود تنوعات میان زبانی را حاصل رتبه بندی متفاوت آنان به شمار آورده و جهان شمولی نظریة بهینگی را در ارتباط با تعداد ثابت تخطی ها از محدودیت های انطباق تأیید می کند.
نگاهی به طنز اجتماعی در دو اثر از آنتون چخوف و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش دو داستان « علویه خانم » و «حاجی آقا» از هدایت و « ویولن روتچیلد » و «بانو و سگ ملوس» چخوف از دیدگاه طنز اجتماعی مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته اند. درون مایه این داستان ها نابسامانی هایی است که به صورت طنز گونه و خنده دار به تصویر کشیده شده اند. هریک از شخصیت ها نمایندة قشر خاصی هستند. شباهت های اخلاقی و شخصیتی خاصی بین شخصیت های داستان ها از جمله حاجی آقا و یاکوف و همچنین آنا بانوی داستان چخوف و علویه خانم وجود دارد. اما آنچه در آثار این دو نویسنده متفاوت است نوع نگرش آن ها است؛ چخوف با لحنی امیدوارانه انتقاد می کند، حال آنکه یأس و ناامیدی در داستان های هدایت به افراط دیده می شود. مهم ترین موضوعاتی که در آثار مورد بررسی این دو نویسنده قابل توجه است عبارت اند از معضلات اجتماعی، بی عدالتی، وجود فساد در بین طبقات مختلف جامعه و همدردی با انسان ها، که همة این موارد با طنزی گزنده بیان شده اند و مخاطب را به ابراز همدردی وا می دار ند. هدف در این پژوهش بررسی مشترکات این دو نویسنده در شیوة پرداختن به طنز اجتماعی و مقایسة آن دو با یکدیگر است.
خاستگاه شرقی «شاه لیر» بر اساس تطبیق ساختار آن با داستان های شرقی - ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی به بررسی تلاقی ادبیات در زبان های مختلف و روابط پیچیدة آن در گذشته و حال و روابط تاریخی آن از حیث اثرگذاری و اثرپذیری درحوزه های هنری، مکاتب ادبی و جریان های فکری می پردازد. در این میان تطبیق آثار شرقی با آثار غربی به عنوان دو قطب مقابل، همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. مقالة حاضر با طرح این سؤال که « آیا نمایشنامة «شاه لیر» اثر شکسپیر ریشه در افسانه های کهن شرقی - ایرانی دارد؟» و پس از نشان دادن احتمال وجود ارتباط شاه لیر شکسپیر با شرق، سعی کرده است با تطبیق این نمایشنامه، با نمونه هایی از انواع مختلف منابع شرقی – ایرانی از جمله اسطورة فریدون، افسانة هندی گل بکاولی، قصة عرفانی قلعة ذات الصور، داستان میرزا خسته خمار و داستان پادشاه و سه دخترش، شباهت های موجود در روایت غربی با روایت های شرقی را نشان دهد. در این مقاله، با کاهش داستان شاه لیر به نه «بن مایه» و تطبیق آن با داستان های مورد نظر معلوم شد که این داستان با تطبیق بیش از نود درصدی بن مایه های اساسی آن با نمونه های شرقی، می تواند خاستگاه شرقی داشته باشد. پژوهش هایی از این دست در حوزة مطالعات ادبی معاصر ایران بی سابقه نیست، اما تا جایی که نویسندگان اطلاع دارند، پژوهش مستقلی دربارة نمایشنامة شاه لیر شکسپیر، بر این اساس انجام نشده است.
تناظر شخصیت پردازی و همسانی درونمایه و پیرنگ در روی ماه خداوند را ببوس و ژان باروا (مطالعة تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینة کهن تاریخ دینداری و ادبیات و تعامل خودانگیخته شان به نخستین گام های بشر در اندیشه ورزی و تفکر در احوال باطن باز می گردد. در روزگار ما هم ادبیات، دغدغه مندِ انعکاس درونمایه های مرتبط با حوزة یقین و اعتقاد و پرسش های هستی شناسانه ای است که به طور کلی جهان بینی آدمیان را رقم می زنند. جستار حاضر با عنایت به این درونمایه به بررسی تطبیقی دو رمان روی ماه خداوند را ببوس از مصطفی مستور و ژان باروا از روژه مارتن دو گار می پردازد. طرح سؤالات بنیادین انسان مانند ایمان و دینداری و یا ناباوری و بی اعتقادی و چیستی و چرایی وجود خدا، عشق و زیستن و مردن از درونمایه های مشترک و همبسته این دو اثر است که در قالب یک پیرنگ و شخصیت پردازی متناظر بازگو شده اند؛ همان گونه که انعکاس اضطراب، تنهایی و بی پناهی قهرمانان دو داستان که به تردید و انکار و سرانجام به ایمان گرایی دوباره ختم می شود، از مضامین مشترک «موقعیت دینی» هر دو داستان است. در واقع این دو رمان با وجود خاستگاه های متفاوت و ورای ارزش های ادبی بومی شان در طرح مضمون بازگشت به خویشتن و رجعت به ریشه های معناآفرین و روح نواز آدمی در روزگار غلبة ناباوری انکار و تردید بر یقین و ایمان درنهایت توفیق یافته اند. مقالة حاضر با تکیه بر ابزارهای تحلیلی نقد مضمونی در حوزة ادبیات تطبیقی در صدد یافتن پاسخی است برای این پرسش که مضمون مشترک این دو اثر چه تناظرها و هم نهشتی هایی در درونمایه ها و سایر اجزای این دو رمان واقع گرا مانند پیرنگ و شخصیت پردازی ها به وجود آورده است؟
عبور از مربع معنایی به مربع تنشی: بررسی نشانه - معناشناختی ماهی سیاه کوچولو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژولین گرمس ، روایت شناس و معنی شناس فرانسوی لیتوانی تباراست. او که از بارزترین متفکران اروپایی «تحلیلی مؤلفه ای» در معناشناسی به شمار می رود، کوشیده است الگوی منسجم و نظام مندی در باب مطالعه روایت و داستان ارائه کند. این نوشته تحلیلی نشانه- معناشناختی از داستان ماهی سیاه کوچولو است و سعی دارد فرآیند نشانه- معناشناختی این گفتمان را بر اساس الگوی مطالعاتی گرمس مورد مطالعه قرار دهد.
نگارندگان در بررسی حاضر به مطالعة فرآیند نشانه- معناشناسی داستان «ماهی سیاه کوچولو» می پردازند تا پاسخ مناسبی برای این پرسش بیابند: عناصر اصلی و دخیل برای تولید معنا در داستان «ماهی سیاه کوچولو» کدامند؟»؛ به عبارت دیگر سازکارهای تولید معنا در این داستان کدام است ؟
هدف از ارائة این مقاله بررسی ویژگی های روایی این داستان است تا مشخص شود چگونه روایت از خود عبور می کند تا حصر روایی را بشکند و تکثر روایی ایجاد کند؟
بررسی میزان استفاده از استراتژی های شناختی و ارتباط آن با استقلال دانشجویان زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش میزان استفاده از استراتژی های شناختی بین دانشجویان و ارتباط بین استراتژی های شناختی (استراتژی های آگاهانه) و استقلال دانشجویان زبان زبان آموزان فرانسه مورد بررسی قرار گرفته است.
برای اندازه گیری میزان استفاده از استراتژی های شناختی و درک بهتر ارتباط موجود بین استراتژی های شناختی و استقلال، از پرسشنامة دوازه سؤالی تلفیقی خود ساخته بر اساس تعاریف استراتژی های شناختی بر اساس دسته بندی پل سیر (1988) و اُمالی و شامو (1983) و پرسشنامة کیفی ژیلداس نِژِر در مقاله ای تحت عنوان «رویکرد جامعه شناختی 2006» استفاده شد.
در این مقاله به کارگیریِ استراتژی های شناختی از قبیل خلاصه نویسی، به خاطرسپاری، حدس زدن، سازماندهی، تکرار، تمرین خارج از کلاس، استدلال و قیاس، ارتباط و تداعی کلمات، دسته بندی مطالب، یادداشت بردای، مرور و پژوهش نزد دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مورد بررسی قرار گرفته است.
تجزیه و تحلیل آماری داده های جمع آوری شده نشان داد که از میان استراتژی های شناختی، استراتژی های یادداشت برداری 30/76 درصد، استراتژی های مربوط به حدس معنی لغات 71/75 درصد و استراتژی ارتباط و تداعی کلمات 71/71 درصد بیشترین استفاده را داشتند.
همچنین چنین نتیجه حاصل شد که در میان استراتژی های شناختی دو عامل جست وجوی منبع و ارتباط و تداعی کلمات با 58 درصد بیشترین تأثیر را در استقلال زبان آموز داشتند.