جستارهای زبانی (پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی)
جستارهای زبانی دوره پنجم مهر و آبان 1393 شماره 3 (پیاپی 19) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها گونة خاصی از گفتمان هستند که مانند اصطلاحات عمل می کنند و با وجود فراوانی لغات، در آن ها یک واحد ثابت معنایی به وجود آمده که حتی مفهوم آن از نظر معناشناسی غیر قابل تغییر و از پیش تعیین شده است.
اما مسئله ای که قابل توجه و تأمل به نظر می رسد این است که با شنیدن ضرب المثل و یا خواندن آن، مخاطب در چه زمانی در گفته پردازی قرار می گیرد؟ چگونه ضرب المثل ها قادرند زمان متفاوتی مانند زمان حالتی را خلق کنند؟ با توجه به اینکه عمل گفته پردازی پویا است و هر پویایی ای باید دارای بعد زمانی باشد، چگونه مخاطب ضرب المثل، در این تعامل گفتمانی می تواند در وضعیت جدیدی قرار بگیرد؟
روشی که ما برای پاسخ به این سؤالات برگزیده ایم، روش نشانه- معنا شناسی است که فونتنی، برتراند، بوردرن و دیگر نشانه شناسان مکتب پاریس، در چند سال اخیر تحت عنوان «نظام زمانیت در گفتمان ها» مطرح کرده اند. با تکیه بر این روش و همچنین با استفاده از فلسفة پدیدار شناسی، نظام زمانی ضرب المثل ها را تحلیل خواهیم کرد.
هدف از پژوهش حاضر این است که نشان دهیم چگونه مخاطب ضرب المثل می تواند از وضعیت انفصال وجودی به وضعیت اتصال حالتی که عامل تجربه آن را ایجاد می کند، انتقال یافته و در سطحی از آگاهی و شناخت قرار بگیرد که بتواند «اکنون» را درک کند و همچنین تبیین این مسئله که چگونه زمان دستوری می تواند در این نوع گفته ها که اغلب «زمان حال» است، دخالت داشته باشد.
دوگان سازی در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوگان سازی پدیده ای زبانی است که برخی از انواع آن در همة زبان ها دیده می شوند و برخی دیگر تنها در برخی زبان ها. در پژوهش حاضر به بررسی پدیدة دوگان سازی در زبان ترکی، به ویژه گونه ای از دوگان سازی ناقص، می پردازیم. با توجه به داده ها و در ارتباط با پرسش نخست پژوهش، می توانیم بگوییم که دوگان سازی کامل در زبان ترکی و آن دوگان سازی که در دستور سنتی زبان فارسی بدان اتباع گفته می شود، عملکرد و سازوکاری مشابه دارند. پرسش دوم پژوهش به گونه ای از دوگان سازی ناقص در زبان ترکی مربوط است. در این نوع دوگان سازی برخی از عناصر آغازی واژه از آن جدا می شوند و پس از گرفتن واج مشخصی، دوباره به پایه افزوده می شوند و باعث گونه ای تغییر معنایی در پایه می شوند که بیشتر بر معنای پایه یا تشدید آن تأکید می شود. در این مقاله، برای پاسخ گویی به پرسش دوم پژوهش، با توجه به واجی که بین بخش دوگان سازی شده و پایه قرار می گیرد، فرمول هایی برای تبیین فرایند دوگان ساز ناقص، مورد نظر قرار دادیم و با توجه به مجموع این فرمول ها، فرمول کلی تری ارائه کردیم. داده ها نشان می دهند که افزون بر محیط آوایی و واجی، برای تبیین قطعی دلیل قرار گرفتن واجی خاص میان بخش دوگان سازی شده و پایه، باید به عوامل زبانی دیگری، چون سطح زبرزنجیری زبان، توجه کرد.
بررسی کارآیی رویکردهای کمینگی و بهینگی در تبیین مطابقة فعل و فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالة حاضر به بررسی دستگاه مطابقة فعل لازم و فاعل در زبان فارسی می پردازیم. داده های این پژوهش را از برخی مقالات و منابع مکتوب و متون زبان گفتاری گردآوری کرده ایم. چارچوب این پژوهش دو نظریة بهینگی و کمینگی است که هر دو در چارچوب مکتب زایشی مطرح شده اند. در این تحقیق درصددیم موارد استثنای مطابقه در دستور سنتی زبان فارسی را بر اساس رویکرد کمینگی که نحو محور است و نظریة بهینگی که محدودیت بنیاد است نشان دهیم. دلیل انتخاب این دو نظریه این است که مشخص کنیم کدام یک موارد استثنای مطابقه را بهتر بیان می کنند. مطابقه در دستور کمینگی، رابطة بین جستجوگر و هدف بر پایة ارزش گذاری مشخصه ها است. مشخصه ها به دو گونة ذاتی و بافتی هستند و مشخصه های بافتی در بافت های مختلف، ارزش متفاوت دارند. در نظریة بهینگی تعامل محدودیت ها بر انتخاب گزینة بهینة مطابقه تأثیر می گذارد. همة موارد استثنای مطابقه در نظریة کمینگی بر اساس رابطة بین جستجوگر و هدف بیان می شوند؛ در کاربرد محترمانه، با حضور مشخصة [+HON] شمار جمع محسوب می شود و در فعل های بی نهاد، جستجوگر (هستة زمان) با ضمیر بی آوای PRO (هدف) مطابقه می کند. در نظریة بهینگی، گزینة بهینة مطابقه با پیروی از سلسله مراتب نشانداری جانداری تعیین می شود. با بررسی داده های تحقیق به این نتیجه رسیدیم که نظریة کمینگی در تبیین موارد مطابقة فعل با فاعل کارآمدتر از نظریة بهینگی است و می تواند مطابقة افعال بی نهاد را نیز تبیین کند.
مناسبات بینامتنی و التفات به گفت وگومندی در زبان شعری قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژولیا کریستوا نخستین بار در جستاری در مورد آرای باختین، نظیر «منطق گفت وگومندی» و کاربست برخی از آن ها در نمونه هایی از متون ادبی، اصطلاح «بینامتنیت» را مطرح کرد. او مناسبات و ملاحظات بینامتنی را قبل از هر چیز موجب رهایی متن ادبی از یک نظام معنایی محدود دانست. از آن پس، او و دیگر پساساختارگرایان، نظیر رولان بارت، بسیاری از انگاره های مرتبط با مفهوم گفت وگومندی را گسترش دادند و هر متن ادبی را در پیوند مستمر و وثیق با متن های دیگر و درهم آمیخته با آن ها دانستند. از این منظر، هیچ متنی یکه و نوظهور نیست؛ بلکه حاصل نوشتارهایی است که از خاستگاه های فرهنگی متفاوت و متکثر برآمده است.
ما در این نوشتار برای کاربست دیدگاه بینامتنی بر شعر معاصر ایران، اشعار قیصر امین پور را برگزیده ایم و باور داریم که اشارات و مناسبات بینامتنی در شعر او به نهادینه شدن خصلت گفت وگومندی در شعر او منجر شده اند و به طور چشمگیری در تکمیل معنای اشعار او نقش دارند؛ به سخن دیگر، باور داریم که ملاحظات و مناسبات بینامتنی در شعر امین پور دو کارکرد عمدة «ایجاد خصلت گفت وگومندی» و «مساعدت در تکمیل دلالت های مبنایی متن» را دارند. در این مقاله علاوه بر تبیین نتایج بدیعی که در پرتو خوانش بینامتنی شعر امین پور حاصل می شود، امکان کاربست این نظریه را در شعر و به ویژه شعر معاصر ایران خواهیم آزمود.
کاربرد ضمایر شخصی در طبقات الصوفیة خواجه عبدالله انصاری و گویش کهن هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ضمایر شخصی» یکی از مباحث مهم دستوری زبان فارسی است که بیشتر دستورنویسان و زبان شناسان در آثار خود به آن پرداخته اند و تعاریفی کمابیش مشابه از آن ارائه کرده اند. ضمیرهای شخصی در زبان فارسی دری و بیشتر متون به جا مانده از آن، یکسان به کار رفته اند؛ اما با توجه به وجود برخی اختصاصات زبانی در برخی متون کهن که حاصل تعلق آن ها به دوره ها و حوزه های جغرافیایی و گونه های متفاوت زبانی است، ممکن است ضمایر شخصی نیز تا حدودی در آن ها به شکلی متمایز به کار رفته باشد. هدف از این نوشتار، نشان دادن چگونگی صورت ها و کاربردهای مختلف ضمایر شخصی در طبقات الصوفیه، منشأ هر یک از آن ها و میزان همگونی و ناهمگونی طبقات با دیگر متون کهن است. ضمیرهای شخصی در این متن بیشتر به صورت مشترک با دیگر متون و در برخی موارد به صورتی متفاوت با آن ها به کار رفته اند. در این مقاله کاربرد خاصی از ضمایر شخصی در طبقات و گویش کهن هرات را مورد توجه قرار دادیم و از آن به عنوان «شبه شناسه» یاد کردیم. بیشتر کاربردهای خاص ضمیرهای شخصی، به ویژه ضمایر شبه شناسه در گونة زبانی هرات و متن طبقات، متأثر از فارسی میانه است. این نوشتار از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوة جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای است که پس از خوانش دقیق متن طبقات الصوفیه، به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است.
فرایند «میان هشت» در زبان فارسی: بافت آوایی یا شرایط ساخت واژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی فرایند میان هشت در زبان فارسی می پردازد. میان هشت نوعی فرایند افزون است که طی آن یک واج به یک واژه اضافه می شود. میان هشت در زبان فارسی به دو گونة میان هشت همخوان و میان هشت واکه بروز می یابد که در این مقاله در مورد هر دو گونة میان هشت بحث شده است. ضمن بررسی داده ها و ارائة دو فرضیة متفاوت و بررسی آن ها، این نتیجه به دست می آید که در زبان فارسی فرایند میان هشت همخوان، فرایندی اجباری برای تبدیل ساخت هجایی نامطلوب به ساخت مطلوب است و با کاربرد ده همخوان بنا بر شرایط ساخت واژی، نحوی و آوایی میان دو واکه صورت می گیرد. اما میان هشت واکه در واژه های فارسی اصیل فرایندی اختیاری و سبکی است که برای آسانی تلفظ و خوش آهنگی به کار می رود. این فرایند در واژه های قرضی برای شکستن خوشة همخوانی آغاز واژه به کار می رود تا ساخت واژه منطبق بر قواعد هجاآرایی زبان فارسی شود.
ویژگی های نحوی ساختارهای امری با معانی مجازی زبان روسی و مقایسة آن ها با ترجمه به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ویژگی های نحوی ساختارهای امری با معانی مجازی در زبان روسی و نحوة ترجمه و بیان این ساختارها به زبان فارسی را بررسی می کنیم. در زبان روسی فرم های دستوری می توانند علاوه بر معنای اصلی در معانی فرعی و مجازی نیز به کار روند. وجه امری زبان روسی نیز از این امر مستثنی نیست. معنی اصلی وجه امری بر عملی دلالت می کند که درخواست شده است؛ یعنی گوینده از کسی برای انجام عمل درخواست کرده است. در زبان روسی وجه امری با از دست دادن معنی اصلی خود برای بیان معانی فرعی و مجازی، چون شرط انجام عمل، بایستگی، امکان انجام یک عمل، غیر منتظره بودن عمل و ... به کار می رود. در این تحقیق درصدد یافتن پاسخ به این پرسش هستیم که آیا ساختارهای امری با معانی مجازی به لحاظ نحوی در مقایسه با ساختارهای امر حقیقی از ویژگی های نحوی خاصی برخوردار هستند و ارتباطی میان معنای مجازی و معنای اصلی امر در این ساختارها وجود دارد؟ در پژوهش حاضر به بررسی 11 معنی از مهم ترین معانی مجازی فعل امر زبان روسی در قالب بیش از 60 مثال و نحوة بیان، ترجمه و ارائة معادل آن ها به زبان فارسی می پردازیم. بررسی و تحلیل ویژگی های نحوی و دستوری ساختارهای امری با معانی مجازی و چگونگی انتقال و ترجمة این گونه افعال روسی به فارسی، به دلیل تفاوت های اساسی نحوی و ساختاری بین زبان مبدأ و مقصد، از اهداف مهم این پژوهش به شمار می روند.
مراحل دریافت متن در شعر سپهری بر اساس رویکرد بوگراند و درسلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، مراحل چهارگانه دریافت متن را با توجه به سه معیار متنیت بوگراند و درسلر، یعنی انسجام، پیوستگی و بینامتنیت، در مجموعة شعر زندگی خواب ها، اثر سهراب سپهری، بیان کرده ایم. هدف از پژوهش، یافتن روش تحلیلی نو در شعر معاصر است که از جزء به کل و از متن به شناخت می رسد؛ بنابراین ترکیبی از روش های عینی و ذهنی است که شیوه درک و مراحل دریافت شعر معاصر را طی مراحلی در برابر خواننده قرار می دهد. ابتدا با تقطیع متن، واژه های مهم یا مراکز کنترل محتوا را پیدا می کنیم و سپس شعر را از طریق استنباط، به صورت مفاهیم پیوسته در می یابیم و طرح ذهنی شاعر را برای بیان روایت آن کشف می کنیم. در طرح، ایده خاصی از طریق شعر انتقال یافته است که با مطالعات و تجربه های مشترک خواننده و شاعر ارتباط دارد. طرفین گفتمان یا محتوای ذهنی مشابهی دارند یا به بینامتن های مشترکی دسترسی دارند. به این ترتیب، خواننده به هدف شاعر پی می برد و با دنبال کردن شعرهای دیگر می بیند که شاعر، طرح ذهنی خود را در شعرهای دیگر در موقعیت های جدید تکرار می کند. در پایان نتیجه می گیریم که سپهری با دو بینامتن سورئالیسم و عرفان و تکرار یک طرحواره زنجیری، به طرح و توصیف کوتاه تجربیات متافیزیکی خویش پرداخته است.
بررسی گرایش ها و تحلیل بین فرهنگی دیوارنوشته ها: گفتمان خاموش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ماهیتی تعاملی دارد و همیشه کوشیده است در گذر زمان طرز فکر، انتظارات و یا جهان بینی خود را به بشر عرضه کند. از آنجا که در گذشته وسایل ارتباط جمعی به آسانی در دسترس همه افراد نبوده است، «دیوارنوشته ها» ابزار قدرتمندی برای انتقال اندیشه ها و تمایلات به شمار می رفتند. در این پژوهش می کوشیم الگوهای رایج معنایی و گرایش ها را در دیوارنوشته های فارسی و انگلیسی بررسی کنیم تا با رفتارشناسی و جامعه شناسی این دو فرهنگ بیشتر آشنا شویم. یافته های تحقیق نشان می دهند که دیوارنوشته ها از نظر زبانی الگوی مشخصی را دنبال می کنند و نظام مند هستند؛ به طوری که می توان آن ها را با نقش های هفت گانه زبانی هلیدی مطابقت داد. منظور از نظام مند بودن، قابل بررسی بودن آن ها در چارچوب زبان شناسی و فرهنگی است. نتایج تحقیق نشان داد تفاوت هایی در اهداف زبانی و گرایش دیوارنوشته ها در زبان فارسی و انگلیسی وجود دارد. در دیوارنوشته های فارسی، نقش های «ابزاری»، «تخیلی» و «تعاملی»، بیشتر هستند. نتایج پژوهش هایی که در حوزه انسان شناسی انجام شده اند مهر تأییدی بر وجود این ویژگی ها در جوامع شرقی است. در دیوارنوشته های انگلیسی نیز نقش های «فردی» و «تنظیم کننده» نسبت به زبان فارسی بیشتر هستند که این تفاوت ها نیز مربوط به شاخص های فرهنگی دو زبان است. نقش های زبانی هلیدی ابزار مناسبی برای بررسی گرایش های دیوارنوشته ها به شمار می رود.
تعیین مرجع ضمایر شخصی و انعکاسی در زبان فارسی وابسته به گفتمان یا نا وابسته به گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقاتی که دربارة تعیین مرجع ضمایر انجام شده اند، دو نوع وضعیت ارجاعی وابسته به گفتمان و ناوابسته به گفتمان را معرفی می کنند؛ برای بیان اینکه اطلاعات مربوط به مرجع، از پیش در گفتمان وجود داشته اند یا نه. در این مقاله می کوشیم با ارائة شواهد و نمونه هایی از زبان فارسی و با استفاده از مدل نحوی- گفتمانی مشخص کنیم که ضمایر انعکاسی و ضمایر متصل شخصی زبان فارسی در مقاطعی بسته به نوع گزاره، وابسته به گفتمان هستند. در ابتدا وابسته به گفتمان و ناوابسته به گفتمان را معرفی می کنیم، سپس با مقایسة مدل نحوی- گفتمانی با نظریة مرجع گزینی چامسکی، نمونه هایی ارائه می کنیم که این نظریه برای توجیه آن ها چندان کارآمد به نظر نمی رسد و با معرفی اصول مدل نحوی- گفتمانی به توجیه و بررسی آن نمونه ها می پردازیم.