جستارهای زبانی (پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی)
جستارهای زبانی دوره هفتم فروردین و اردیبهشت 1395 شماره 1 (پیاپی 29) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زاویة دید، یکی از عناصر اصلی داستان است که روش نویسنده یا گفته پرداز، در جهت مندی ارائه اطلاعات به گفته یاب است، منظور از جهت مندی، مسیر توجه و سیر نگاه به سوی کسی یا چیزی است و زمانی آن ارزشمند است که غایت و هدفی را در متن دنبال کند. در نشانه معناشناسی مکتب پاریس، مطابق با نظریة ژاک فونتنی، زاویه های دید به چهار گروه تقسیم می شود.
هدف این پژوهش، بررسی انواعزاویه های دید در داستان «صلح» اثر مجید قیصری، بر اساس نظریه ژاک فونتنی است. مسأله اصلی آن پاسخ به این پرسش است که کاربرد هر یک از این زوایا برای ایجاد شناخت از شخصیت ها، زمان و مکان در گفته یاب چگونه است. این پژوهش با فیش برداری از کتاب ها، به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده است. بررسی ها نشان می دهد که گفته پرداز از هر چهار زاویه دید برای ایجاد شناخت بهره برده است، به گونه ای که انتخاب نوع زاویه دید با هدف گفته پرداز و تأثیری که گفتمان بر دریافت کننده متن (گفته یاب) دارد، مرتبط است.
فرایند تحول طنین معنایی به معنای ضمنی در زبان فارسی؛ یک بررسی درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند تغییر زبان بخشی جدایی ناپذیر از ماهیّت ذاتی آن است و به آرامی و با ظرافت انجام می شود؛ و گاه چنان پنهان و نامحسوس است که تنها پس از گذر زمان و در مقایسه با گذشته برای اهل زبان ملموس خواهد شد. پژوهش حاضر در پی بررسی پدیده ی تغییر و تحول طنین معنایی (مثبت یا منفی) مربوط به برخی از ترکیبات فعلی خنثای کنونی فارسی به معنای ضمنی در آن ها است. بدین منظور، ضمن بررسی پژوهش های متعدد پیرامون طنین معنایی و معنای ضمنی و بررسی تحّول و تبدیل این دو به یکدیگر در زبان های مختلف بویژه انگلیسی، همین سیر تحّول را در برخی ترکیبهای فعلی زبان فارسی نشان می دهیم. به همین منظور، دو پیکره از دو مقطع تاریخی (قرن هفتم هجری و دوران معاصر) زبان فارسی تهیه و طنین معنایی چند ترکیب فعلی در آن ها تعیین شد. نتایج نشان می دهد که طنین معنایی برخی از این عبارت ها از مثبت به منفی تغییر کرده و این طنین معنایی منفی در برخی از ترکیبات بویژه «موجب شدن» در حال تبدیل به معنای ضمنی منفی است.
بررسی تأثیر کنش های گفتاری غیرمستقیم با ساختار پرسشی بر روند گفت وگو از منظر زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تأثیر کنش های گفتاری غیر مستقیم با ساختار پرسشی بر روند گفت وگو خواهیم پرداخت. گفت وگوی موفق نیازمند تطابق مقاصد گفتاری دو طرف است، به نحوی که هر کدام به نیت مورد نظر خود از بیان گفته برسند. در این میان گفته های مخاطب، کنش های وابسته ای هستند که بطور کامل تحت تأثیر گفته های گوینده قرار می گیرند. اما در گفت وگوها گاهی اوقات ساختارهایی استفاده می شوند، که ویژگی کاربردی آنها ایجاد تغییر در روند گفت وگو است. جملات پرسشی بطور گسترده در جایگاه پاسخ در گفت وگوها بکار می روند. در این حالت آنها کنش های گفتاری غیر مستقیم هستند، زیرا در کابرد مستقیم خود که همان طرح سوال است بکار نرفته اند. اما آیا این جملات می توانند روند گفت وگو را تغییر دهند ویا نشانگرشکست ارتباطی باشند؟ در این جستار نمونه هایی از کنش های گفتاری غیر مستقیم با ساختار پرسشی که از سایت ملی زبان روسی و نیز متون ادبی گرد آوری شده اند، در روند دیالوگ ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. در این پژوهش که رویکرد کاربردشناسی و توصیفی دارد، از تئوری کنش گفتاری به عنوان ابزاری برای تحلیل گفت وگوها استفاده شده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که برخی از کنش های گفتاری غیر مستقیم در زبان روسی نماد شکست ارتباطی هستند وبرخی می توانند نشانگر تغییر روند گفت وگو باشند. از نتایج این تحقیق می توان برای ترجمه کنش های گفتاری غیرمستقیم از زبان روسی به فارسی وبالعکس استفاده کرد.
اطلس گویشی و اندازه گیری فاصله های گویشی در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه نمونه ای از اطلس گویشی بر مبنای اصول جغرافیای گویشی و اندازه گیری فاصله های گویشی بر مبنای اصول گویش سنجی در نیمه جنوبی استان همدان است. روش: در این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی است، از پرسشنامه ای متشکل از 149 واژه و عبارت و 44 جمله پایه مبتنی بر فهرست واژه های سوادش استفاده شده است. گردآوری داده ها به روش میدانی از 15 جایگاه در شهرستان های اسدآباد، تویسرکان، ملایر، نهاوند و همدان که به روش تصادفی نظام مند انتخاب شده اند، صورت گرفته است. چهار مقوله کلی تحت عناوین واژه های مربوط به « طبیعت» (10 واژه)، «زمان»، «نسبت خانوادگی» و «اسامی حیوانات» (هر یک 5 واژه) به روش تصادفی برای تهیه اطلس و انجام محاسبات انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: تنوع و پراکندگی واژگانی در این مقولات در قالب 5 اطلس گویشی متنی-نمادی نشان داده شده است. درصد فراوانی هر گونه تلفظی در جایگاه های مختلف و نیز بیشترین و کم ترین درصد شباهت بین جایگاه ها بر مبنای اصول گویش سنجی و ارائه دندروگرام (نمودار درختی) محاسبه شده است. نتیجه گیری: گویش های مورد بررسی در 9 خوشه طبقه بندی می شوند. کمترین فاصله گویشی بین دو جایگاه 14 و 15 در شهرستان همدان گزارش می شود. شباهت واژگانی بین این دو جایگاه برابر با 60 درصد است. بعد از آن بیشترین شباهت واژگانی برابر با 56 درصد بین دو جایگاه 8 و 9 در ملایر دیده می شود. شباهت گویشی بین ملایر و نهاوند بیشتر از سایر شهرستان ها است. تنوع واژگانی در مقوله «طبیعت» بیشترین حد و در «اسامی حیوانات» کمترین حد است.
واج آرایی کلمات فارسی با ساخت هجایی (C)(C)V.CVC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوعات مربوط به ساختار هجا و همچنین سازماندهی واحدهای واجی در درون هجا و فراتر از آن یعنی در مرز بین دو هجا، از جمله مباحث مطرح حوزة واج شناسی محسوب می شوند. در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه بر زبان فارسی، با نگاهی نو به موضوع ساخت هجا و واج آرایی پرداخته شود. زبان فارسی دارای ساختار هجایی (C)V(C)(C) است. هدف کلی مقالة حاضر این است که نشان دهد اولاَ آیا تفاوتی میان واج آرایی یک هجا به صورت مستقل و واج آرایی همان ساختار هجایی در ترکیب با هجاهای دیگر وجود دارد، و ثانیاً آیا می توان به وجود یک رابطة معنادار بین واج آرایی کلمات از یک سو و نوع و مقولة واژگانی آنها از سوی دیگر قائل بود؟ به منظور پاسخگویی به سؤالات فوق، مجموعاً 4075 واژة دوهجایی با ساختار هجایی (C)V.CVC(C)، از دو فرهنگ لغت زبان فارسی یعنی فرهنگ الفبایی- قیاسی زبان فارسی (شامل40000 واژه) و لغت نامة متوسط دهخدا (شامل60000 واژه) استخراج و نوع (بسیط، مشتق، مرکب، مشتق-مرکب) و مقولة واژگانی هر واژه (اسم، فعل، صفت، قید، حرف) و همچنین واج آرایی آن تعیین شد. نتایج این تحقیق به طور کلی بیانگر آن است که عوامل متعددی از جمله نوع واکة هستة و همخوان های پایانة یک هجا می تواند بر روی واج آرایی هجای مجاور تأثیرگذار باشد. همچنین به نظر می رسد رابطة مشخصی بین ساختار هجایی کلمات با نوع و مقولة واژگانی آنها وجود دارد.
ویژگی های فعل مرکب با مصادر قرضی و اشتقاق های آن از زبان عربی در فارسی معاصر : ویژگی ها و محدودیت ها دیدگاه صرف شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر نگارندگان با توجه به نزدیکی زبان فارسی به زبان عربی و مناسبات فرهنگی و تاریخی مشترک میان آنها در طول ادوار مختلف و نیز وامگیری واژه های بسیار از این زبان در زبان فارسی معاصر ، به گونه ای که بخش چشمگیری از واژگان فارسی امروز به ویژه جزء غیرفعلی در افعال مرکب به واژه های قرضی از این زبان اختصاص یافته است ، به بررسی افعال مرکب ساخته شده با مصادر عربی و مشتقات آنها می پردازند. با توجه به توسعه و زایایی فرایند ترکیب به عنوان یک فرایند واژه سازی فعال در زبان فارسی که به لحاظ رده شناختی یک ویژگی شاخص محسوب می شود ؛ همواره این فرایند از رویکردهای مختلف مورد توجه زبان شناسان ایرانی و غیر ایرانی قرار گرفته است. لذا ، هدف از پژوهش حاضر در گام نخست ، بررسی و توصیف روند شکل گیری افعال مرکب فارسی برگرفته از مصادر عربی و اشتقاق های آنها با بهره گیری از دستاوردهای زبان شناسی شناختی است و سپس بررسی ساختار و محدودیت های حاکم بر ساخت چنین ترکیب هایی می باشد. شایان ذکراست که افعال منتخب مورد بررسی، مبتنی بر سه نظریه مقوله بندی ، حوزه سازی و مفهوم سازی که از مبانی نظری صرف شناختی مطرح شده از سوی هماوند (2011) هستند ، مورد بررسی قرار می گیرند.
بررسی بی ادبی کلامی در نمایش نامه ی «صیادان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدة ادب یکی از مقولاتی است که همواره مورد توجه پژوهشگران رشته های مختلف همچون روان شناسی و جامعه شناسی و مردم شناسی قرار گرفته است. در حوزة مطالعات کاربردشناسی زبان نیز به مقولة ادب کلامی پرداخته می شود. یکی از مفاهیمی که به دنبال ادب در زبان شناسی مطرح می شود بی ادبی کلامی است. افراد مختلفی همچون گافمن(1967)، براون ولوینسون (1987)، بوسفیلد (2008)، کالپپر (1996،2003،2011)، یوهانی رودانکو (1996) به بررسی مقوله ادب/ بی ادبی کلامی پرداخته اند. علیرغم مطالعات فراوانی که در زمینة الگوهای بی ادبی در فرهنگ غرب انجام شده است، این مفهوم در زبان فارسی چندان مورد کاوش قرار نگرفته است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد این پدیده در زبان فارسی از طریق توصیف آن در نمایش نامة «صیادان» برگرفته از مجموعه نمایش نامة روی صحنة آبی نوشتة اکبر رادی است. علت انتخاب متون نمایشی نیز آن است که این متون بی شک بازتابی از زندگی روزمرة مردم و محاورات آن ها هستند. الگوی نظری ای که در بررسی داده های این پژوهش استفاده شد الگوی ارائه شده از سوی کالپپر (1996؛2003؛2011) است؛ یعنی ترکیبی از الگوهای بی ادبی (1996؛2003) و عواملی همچون هنجارهای اجتماعی، بافت و احساسات (2011). پرسش های این پژوهش عبارتند از: 1. کدام یک از راهکارهای پیشنهاد شده از سوی کالپپر در نمایشنامة صیادان به کار رفته است؟ و 2.کدام راهکار بیش از بقیه از سوی تعامل کنندگان به کار گرفته شده است؟ نتیجه آنکه پرکاربردترین راهکار در صیادان بی ادبی ایجابی و کم کاربردترین راهکار مربوط به کنایة نیش دار بود. راهکارهایی که مرکب از چند راهکار بودند در مرتبة دوم و بی ادبی سلبی در مرتبة چهارم قرار گرفت. ادب کنایه دار نیز در میان داده ها یافت نشد. علاوه بر این، موارد جدید نیز معرفی شدند.
تحلیل انسجام و هماهنگی انسجامی در مقامة مضیریّة بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة مایکل هلیدی تحت عنوان «زبان شناسی سیستمی- نقشی» از مهم ترین نظریات زبان شناسی است که در چارچوب نقش گرایی به شکلی سازمان یافته و منظّم به تحلیل متون مختلف ادبی می پردازد. او در بخشی از این نظریه از مؤلفه هایی سخن می گوید که یک متن منسجم بایستی از آنها برخودار باشد. سپس رقیّه حسن در یک نظریة جداگانه تکمیل کننده نظریه همسرش مایکل هلیدی با عنوان نظریه هماهنگی انسجامی به شمار می رود.
برخی منتقدان - همچون زکی مبارک، موسی سلیمان و ابن طقطقی- بر این باورند که مقامات به عنوان یکی از کهن ترین انواع روایی از انسجام لازم برخوردار نیست. گرچه این نظر تاحدودی صحیح است و هدف آموزش زبان از سوی مقامه نویسان تا حدودی باعث شده که به انسجام و پیوستگی متنی و معنایی چندان وقعی ننهند؛ اما در میان انبوه مقامات برخی ها از چنان انسجامی برخوردارند که با آثار روایی منسجم و در هم تنیده معاصر برابری می کنند. از آن جمله است مقامة مضیریة بدیع الزمان همدانی که در این نوشتار می کوشیم در پرتو نظریه هلیدی و نظریة تکمیلی رقیه حسن عوامل انسجام و هماهنگی انسجامی را در آن مورد بررسی قرار دهیم. برآیند این پژوهش نشان می دهد که مجموعه عوامل انسجام از قبیل دستوری، واژگانی و پیوندی به همراه سایر ویژگی های هماهنگی انسجامی مانند زنجیره ها و تعامل بین زنجیره ها باعث انسجام اجزای این مقامه شده اند.
تحلیل سبک شناختی چند حکایت گلستان در پرتو دستور نقشگرای نظام مند هالیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با به کاربستن رویکرد نقشگرای نظام مندی هالیدی بر داده های زبانی چند حکایت از گلستان سعدی سعی شده است که به این پرسش ها پاسخ داده شود: در سبک شناسی حکایات مورد نظر (که به طور اتفاقی انتخاب شده اند) چه عناصر زبانی برجسته شده اند و از چه فرایند تجربی در هر حکایت بیشتر استفاده شده است؟ دلیل کاربرد آن فرانقش در آن داستان چیست و آیا نوع فرانقش تجربی مضمون مطرح را برجسته سازی می کند؟ فرضیه این پژوهش نیز این بوده است که مضامین مطرح در این حکایت ارتباط نزدیک با صورت زبانی به کار گرفته شده در آن ها دارد. به بیان دیگر، مضامین مورد نظر نویسنده در صورت زبانی برجسته سازی شده اند. پس از تحلیل آماری داده ها این نتیجه حاصل شد که مضمون مورد نظر نویسنده در حکایتها با نوع فرآیند تجربی و فرانقش ارتباطی متبلور در افعال جملات از نظر بسامدی ارتباط دارد، اما تفاوت معنی دار میان فرایندهایی که مستقیماً به مضمون مرتبطند و دیگر انواع فرایندها تنها در نمونه های بزرگی که تعداد افعال در آن ها بیشتر است قابل مشاهده است.
تفاوت عملکرد حافظة کاری و سوگیری توجه در واژگان زبان اول و دوم در فارسی آموزان چینی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر به منظور بررسی چگونگی عملکرد حافظه کاری و سوگیری توجه در واژگان زبان فارسی به عنوان زبان دوم و در مقایسه با واژگان زبان مادری انجام گردیده است. مسئلة پژوهش ترسیم چگونگی عملکرد این دو در یادگیری واژگان زبان فارسی به عنوان زبان دوم است. آزمودنی های تحقیق 30 نفر از فارسی آموزان چینی زبان در موسسه دهخدا بوده اند، که در آزمون اِن-بک به منظور ارزیابی حافظه کاری و آزمون استروپ در ارزیابی توجه انتخابی شرکت کردند. طی آزمون ان-بک آزمودنی ها در صورت تشابه هر محرک با محرک قبل کلید مشابه و در صورت عدم تشابه کلید غیرمشابه را فشار می دادند. در آزمایش استروپ شرکت کنندگان باید رنگ کلمه نوشته شده با رنگ های مختلف را بیان می کردند. توجه انتخابی از طریق زمان بیشتر برای نامیدن رنگ کلمات تهدید کننده مشخص می شود. تکلیف آزمودنی این است که بر مشکل محرک رنگ فایق بیاید. به منظور تحلیل داده های پژوهش عملکرد شرکت کنندگان در زبان چینی (مادری) و زبان فارسی (زبان دوم)، نمره حافظه کاری آنان (دقت) و نیز میانگین زمان پاسخگویی (سرعت حافظه کاری) به محرک های دو زبان، همچنین نمره سوگیری توجه (دقت) و میانگین زمان پاسخگویی (سرعت) در دو زبان محاسبه و با آزمون تی وابسته مقایسه شد. یافته های پژوهش نمایانگرآن بود که دقت و سرعت حافظه کاری و سرعت سوگیری توجه آزمودنی ها نسبت به واژگان زبان مادری بسیار بیشتر از هر یک از موارد فوق در زبان فارسی می باشد، اما دقت سوگیری توجه آن ها در دو زبان تفاوت معناداری نداشت.
افزوده های اجباری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله (عدم) حضور‘افزوده های اجباری’ در عبارت های اسنادی و وصفی در زبان فارسی مورد مطالعه قرار می گیرد. با این بررسی نشان می دهیم که افزوده ها بر خلاف ایده های پیشین سازه های اختیاری نیستند و می توانند در برخی پاره گفتارها نقش بسزایی داشته باشند. فرضیه مقاله این است که ساخت های اسنادی و وصفی با پیروی از ملاحظات کاربردی و نیازهای بافتی و کلامی بهتر توجیه می گردند؛ لیکن چنین تبیین جامعی در تحلیل های دستوری و معنایی مشاهده نمی شود. در چنین ساخت هایی ، حضور افزوده ها برای اغنای نیاز کانونی الزامی است. بر اساس نیاز کانونی ، هر پاره گفتار باید حاوی کانون باشد و در بافت کلامی اطلاع جدیدی را به شنونده انتقال دهد. حضور افزوده های اجباری صرفاً یکی از شیوه های مرتفع سازی چنین نیازی است. این نیاز کلامی از یکی از اصول همکاری گرایس به نام ،‘ اصل کمیت’ یا ‘اصل-آرِ هورن’ سرچشمه می گیرد. مرور شواهد نشان می دهد که نیاز کانونی و توجه به ملاحظات کاربردی انگیزه اصلی حضور افزوده ها در پاره گفتارها می باشد. بنابراین هر پاره گفتار در بافت کلامی و طبیعی خود باید برای مخاطب اطلاع دهنده باشد. از این رو عبارت های اسنادی (مانندجملات مجهول کوتاه) و وصفی در زبان فارسی با حضور افزوده اجباری بهتر درک می گردند و دلیل حضور آن ها نیاز کانونی تلقی می شود.
بررسی میزان روایی آزمون زبان انگلیسی کنکور دکتری با استفاده از چارچوب بررسی سازه استدلال محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
می توان مدعی بود که سنجش توانایی زبان انگلیسی داوطلبان ورود به مقاطع تحصیلات تکمیلی، به ویژه دوره دکتری اهمیت چشمگیری دارد. آزمونی که تحت عنوان آزمون زبان انگلیسی کنکور دکتری در حال حاضر توسط سازمان سنجش و آموزش کشور در حال برگزاری است موافقان و منتقدان بسیاری دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان روایی آزمون فوق الذکر با استفاده از چارچوب ارزشیابی استدلال محور می باشد. بدین منظور، از گروه های مختلف ذی نفع در آزمون من جمله داوطلبان آزمون دکتری، مدرسین دوره های آمادگی آزمون زبان دکتری، استادان رشته تعلیم و تربیت و آزمون سازی زبان با استفاده از روش کیفی و ابزارهای مصاحبه ( گروهی و فردی) جمع آوری داده شد. بر پایه روش کیفی تحلیل محتوا، الگوهای یافت شده در مجموعه داده ها بر اساس قواعد از پیش تعیین شده بررسی محتوا و با رعایت ویژگی های پژوهش ارائه می گردند. یافته های پژوهش نشان داد که آزمون فعلی، از نظر شرکت کنند گان، نیازمند دگرگونی های گاه اساسی در ابعاد محتوا، شیوه برگزاری و ضریب اختصاصی آزمون می باشد. علاوه بر ارائه نتایج به دست آمده، در پایان پیشنهاداتی نیز ارائه و دلالت ها ، چالش ها و ملزومات اجرایی سازی آن ها بیان شده اند.