جستارهای زبانی (پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی)

جستارهای زبانی (پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی)

جستارهای زبانی دوره سیزدهم خرداد و تیر 1401 شماره 2 (پیاپی 68) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

پیچیدگی بازنمودی زمان های دستوری نسبی در فارسی به هنگام ادراک شنیداری جمله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان واکنش درک شنیداری پیچیدگی بازنمودی بار شناختی زمان دستوری مطلق و نسبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
سؤال اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی پیچیدگی بازنمودی زمان دستوری نسبی در فارسی است؛ یعنی چگونگی ادراک شنیداری انواع مختلف زمان های دستوری نسبی فارسی. در اینجا روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی به کار رفته است تا نحوه پردازش جملات حاوی انواع زمان های دستوری نسبی با برنامه نرم افزاری انداز گیری زمان واکنش به هزارم ثانیه ( dmdx ) بررسی شود. چارچوب نظری مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه موردنظر شاپیرو ( 1990 ) در روان شناسی زبان و طبقه بندی زمانی موردنظر کامری ( 1985 ) در زبان شناسی است. متغیر مستقل نوع زمان دستوری و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفر دانشجوی 18 تا 30 ساله در دو گروه مرد و زن بوده اند. نتیجه آزمون اول نشان می دهد که جملات ساده حاوی زمان دستوری نسبی بی زمان (مصدر) دیر تر از انواع دیگر (حال کامل، گذشته کامل و التزامی) پردازش می شوند. تبیینِ یافته حاضر این است که مصادر از آنجا که بی نشان ترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمان های نسبی مختلف تفاوت معنی دار با هم ندارد. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که در آزمون (1) قابل مشاهده بود ازبین رفته است. این نکته نشان می دهد که متغیر نوع جمله نسبت به متغیر زمان دستوری فعل تأثیر بیشتری بر بار شناختی ذهن دارد. در این دو آزمون متغیر جنسیت آزمودنی ها بی اثر شناخته شده است. یافته ها را می توان در آموزش زبان فارسی، تدوین کتاب و تهیه مواد آموزشی مدنظر قرار داد.
۲.

تیرگی واج شناختی در فارسی کرمانشاهی: بررسی نمونه ای براساس «نظریه بهینگی -زنجیره های گزینه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه بهینگی متوالی نظریه بهینگی – زنجیره های گزینه ای پدیده تیرگی واج شناختی تعامل عکس زمینه-برچینی گویش فارسی کرمانشاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
طی فرایند ساخت وجه استمراری/ اخباری در گویش فارسی کرمانشاهی، افزودن پیشوند فعلی /mi-/ به ستاک فعلی دارای آوای گرد، سبب گرد شدن واکه پیشوند می شود. این نوع همگونی در مواردی که واکه یا همخوان گرد در ستاک فعلی نباشد، رخ نمی دهد. بااین حال، در فارسی کرمانشاهی صورت فعلی [mo.xɑm] وجود دارد، که در آن واکه پیشوند ظاهراً بدون وجود هیچ انگیزه ای گرد شده است. این وضعیت گونه ای از تیرگی واج شناختی است. در این پژوهش به بررسی نقش این پدیده در تغییر بازنمایی آوایی و واجی پیشوند استمراری در گویش فارسی کرمانشاهی برمبنای نظریه بهینگی زنجیره های گزینه ای ( McCarthy, 2007 ) که نسخه ای از نظریه بهینگی متوالی است، پرداخته ایم. داده های این تحقیق از طریق گفت وگو با گویشوران گویش فارسی کرمانشاهی، در دو رده سنی بالای پنجاه سال و زیر بیست سال و با اتکا به شم زبانی پژوهشگران بومی، گرد آوری شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای آنند که علت بروز تیرگی در واکه پیشوندِ وجه استمراری در گویش فارسی کرمانشاهی از آن نوع است که در واج شناسی اشتقاقی، تحت عنوان تعامل «عکسِ زمینه برچینی» مطرح است و نظریه بهینگی متوالی در تبیین این تغییر، عملکردی موفق تر از نظریه بهینگی موازی داشته است.
۳.

رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان آمیخته ترکی -فارسی گونه بافتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان آمیخته ترتیب واژه همبستگی گروه زبان سوی انشعاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
در این مقاله ترتیب واژه در ساخت های نحوی زبانِ آمیخته ترکی فارسی گونه بافتی با استفاده از 24 مؤلفه هم بستگی درایر (1992; 2009 & 2013) بررسی شد تا مشخص شود این زبان در مقایسه با گروه زبان های اروپا آسیا و جهان با چه رده زبانی مطابقت دارد. همچنین، کارایی نظریه های هسته وابسته، سوی انشعاب و اصل توازن فرامقوله ای در تبیین رفتار رده شناختی این گونه زبانی مطالعه شد. یافته ها نشان داد که زبانِ آمیخته ترکی فارسی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا دارای شانزده مؤلفه از مؤلفه های زبان های فعل پایانی قوی (فعل پس از مفعول) و پانزده مؤلفه از مؤلفه های فعل میانی قوی (فعل پیش از مفعول) است. همچنین، این زبان در مقایسه با زبان های جهان برخوردار از پانزده مؤلفه از مؤلفه های گروه زبان های فعل پایانی قوی و چهارده مؤلفه از مؤلفه های گروه زبان های فعل میانی قوی است. این یافته ها تأییدی است بر اینکه این گونه زبانی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و جهان، با گروه زبان های فعل پایانی قوی مطابقت دارد. دارا بودن مؤلفه های زبان های فعل میانی قوی در مقایسه با زبان های اروپا آسیا و جهان نیز مؤید آن است که این گونه زبانی در حال حرکت به سوی زبان های فعل میانی قوی است و به لحاظ رده شناسی زبانی، یکدست هسته پایانی و یا هسته میانی نیست، بلکه زبانی آمیخته است و این آمیختگی به سبب محیط اجتماعی است که دوزبانگی گسترده در آن رایج است. افزون بر این، نمونه های این گونه زبانی نشان داد که نظریه های هسته وابسته، سوی انشعاب و اصل توازن فرامقوله ای تبیین کننده رفتار رده شناختی زبان آمیخته ترکی فارسی نیست.
۴.

تأثیر واکداری بر طول گیرش، طول واک و طول واکه در همخوان های انسدادی و سایشی زبان ترکی گونه تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آواشناسی صوت شناختی همخوان های گرفته زبان ترکی پارامترهای زمان بنیان واک داری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
واک داری یکی از مشخصه های صوت شناختی مهم در تمایز همخوان ها در بسیاری از زبان ها به شمار می آید. در این پژوهش به مطالعه صوت شناختی همخوان های سایشی و انسدادی زبان ترکی تبریزی پرداخته شد. بدین منظور پارامترهای زمان بنیان ازقبیل طول گیرش، طول واک در منطقه گرفتگی و طول واکه قبل از همخوان های انسدادی و سایشی زبان ترکی آذری در جایگاه بین دو واکه ( VCV ) سنجیده شد. در پژوهش حاضر تلاش شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه تمایز واک داری همخوان های انسدادی و سایشی زبان ترکی بر پارامترهای زمانی تأثیر می گذارد. چهارده گویشور ترک زبان تبریزی دوازده کلمه منتخب از واژه های رایج در زبان ترکی آذری را به صورت تک کلمه سه بار تکرار کردند. نتایج تحقیق نشان می دهد که هر سه پارامتر زمانی به عنوان سرنخ های بالقوه در ایجاد تمایز همخوان های سایشی واک دار و بی واک این زبان محسوب می شوند. نتایج مرتبط با همخوان های انسدادی نیز حاکی از آن است که تنها دو پارامتر طول واکه و طول واک را می توان در تمایز واک داری همخوان های انسدادی زبان ترکی درنظر گرفت. نتایج حاصل برای طول بست این همخوان ها ثابت کرد که اختلاف معناداری بین طول بست انسدادی های واک دار و بی واک وجود ندارد و این پارامتر را نمی توان یک سرنخ تمایزدهنده واک داری در انسدادی های زبان ترکی آذری برشمرد.
۵.

جهت میانه در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروه جهت ساخت میانه نقش معنایی ترتیب جهانی ادغام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
پژوهش حاضر با موضوع « جهت میانه در زبان فارسی » با به کارگیری آرای موجود در رویکرد کمینه گرای بوورز (2010, 2018) شکل گرفته است . این رویکرد از تازه ترین تعدیل های شکل گرفته در چارچوب برنامه کمینه گراست که در آن کاستی های موجود در نظریات پیشین ازمیان رفته است و مهم ترین دستاورد آن ارائه ترتیب جهانی ادغام است؛ ترتیبی که از منظر بوورز با کمک آن می توان فرایند ادغام نحوی در زبان های گوناگون را سامان دهی کرد. پیش تر بوورز (2002) در چارچوب برنامه کمینه گرا تحلیل ساخت های متعدی معلوم، میانه و مجهول را با استفاده از دو مقوله «اِسناد» و «گذرایی» ممکن می دانست. با حذف گره گذرایی از تحلیل های متأخر وی و نیز جایگزین شدن مقوله نقشی «جهت»، ویژگی های هسته این گروه عامل تمایز چنین ساخت هایی است. پژوهش حاضر ضمن پذیرش کارآمدی رویکرد بوورز، به مقایسه «جهت میانه» در زبان فارسی و ساخت های تک موضوعی نامفعولی و ناکُنایی پرداخته است. در این مقاله با استناد به بررسی های نحوی صورت گرفته بر روی داده های مستخرج از «پایگاه اینترنتی دادگان: پیکره وابستگی نحوی زبان فارسی» نشان خواهیم داد که نه تنها در زبان فارسی امروز جهت فعل «میانه» کاربرد دارد، بلکه ترتیب جهانی مطرح شده توسط بوورز در فرایند ادغام ساخت های نحوی موسوم به «ترتیب جهانی ادغام» در زبان فارسی نیز رعایت می شود. مطابق با چنین ترتیبی جایگاه ادغام موضوع فعل با نقش معنایی کنش گر پایین ترین جایگاه در نمودارهای درختی خواهد بود و سایر موضوع های فعل پس از گروه کنش گر و با ترتیب ویژه ای ادغام می شوند. تحلیل شیوه ادغام موضوع های فعل در قالب گِره های نحوی و نیز بازنمایی شیوه ادغام نحوی سه ساخت تک موضوعی میانه، نامفعولی و ناکنایی در زبان فارسی دستاوردهای این پژوهش در چارچوب برنامه کمینه گراست.
۶.

تأثیر وزن دستوری بر پسایندسازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رده شناسی فعل پایان وزن دستوری پسایندسازی ترتیب واژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۵۱
هدف این پژوهش بررسی تأثیر وزن دستوری بر پسایندسازی سازه های مختلف در زبان فارسی معاصر گفتاری است. با اینکه زبان فارسی زبانی فعل پایان است، اما در موارد متعددی برخی سازه ها در جایگاه پس از فعل قرار می گیرند و اصطلاحاً پسایند می شوند. یکی از عواملی که در این جابه جایی تأثیرگذار است، وزن دستوری است. منظور از وزن دستوری تعداد کلمات درون هر سازه است. در مطالعات رده شناسی عنوان شده است که در اکثر زبان های جهان گرایش کلی به قرار دادن سازه سبک قبل از سازه سنگین است که به تسهیل در تولید و درک گفتار کمک می کند. اما مطالعاتی نیز صورت گرفته است که در زبان های فعل پایانی مانند ژاپنی و کره ای، سازه های سنگین پیش از سازه های سبک قرار می گیرند. درواقع دو نوع رده از این حیث در زبان های جهان وجود دارد. در این پژوهش، با تکیه بر پیکره گفتاری زبان فارسی، به بررسی تأثیر وزن دستوری بر سازه های پسایند شده در زبان فارسی پرداخته ایم. این مطالعه نشان می دهد در زبان فارسی، سازه های سنگین بیش از سازه های سبک در جایگاه پس از فعل قرار می گیرند. به عبارتی فارسی از این حیث در جایگاه پس از فعل، مانند زبان های فعل پایانی همچون کره ای و ژاپنی نیست. درمورد چهار سازه مفعول غیرمستقیم، مسند، فاعل و قید مکان، اصل سازه سنگین پس از سازه سبک دیده می شود و البته موارد محدودی هم وجود دارد که این گرایش در آن ها رعایت نشده است.
۷.

بررسی تنوع و تراکم واژگانی در روایت های داستانی کودکان با و بدون لکنت 4 تا 8 ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنوع واژگانی تراکم واژگانی روایت های داستانی کودکان دارای لکنت کودکان بدون لکنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۷
برخی محققان بر این باورند مهارت های زبانی کودکان دارای لکنت کم تر از همسالان بدون لکنت آن ها است. تنوع و تراکم واژگانی دو ویژگی زبانی هستند که مهارت های واژگانی کاربران زبان را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، مقایسه این دو متغیر در روایت های داستانی کودکان با و بی لکنت 4-8 ساله فارسی زبان است. 14 کودک دارای لکنت (7 کودک 4-6 ساله، 7 کودک 6-8 ساله) که در بهار سال 1399 با مراجعه به کلینیک های خصوصی گفتاردرمانی شهر تهران انتخاب شدند و 14 کودک همتای سنی آن ها که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. ابزار پژوهش یک داستان مصور بدون کلام است. تنوع واژگانی با استفاده از مقیاس MSTTR محاسبه شده است. نسبت نوع به نمونه، درصد استفاده از واژ ه های محتوایی و نقشی و فراوانی استفاده از طبقات دستوریِ واژه های محتوایی درمجموع روایت های کودکان 4-6 ساله و 6-8 ساله دو گروه محاسبه و موردمقایسه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد تنوع واژگانی در کودکان بدون لکنت بیشتر از کودکان با لکنت است، اما تفاوت به لحاظ آماری معنادار نیست. کودکان دارای لکنت نسبت به گروه کنترل واژه های محتوایی بیشتری به کار برده اند که تفاوت آن در گروه سنی 6-8 سال و مجموع آزمودنی ها معنادار است. درمجموع کاربرد فعل، صفت و قید در گفتار کودکان بدون لکنت و استفاده از اسم در کودکان دارای لکنت بیشتر دیده می شود که در این میان تنها تفاوت درصد استفاده از قید معنادار است.
۸.

بررسی معنایی پیشوندهای منفی ساز «نا» و «بی» در زبان فارسی رویکرد معنایی - واژگانی لیبر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد لیبر پیشوند منفی ساز اصل هم نمایگی مشخصه های معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۴ تعداد دانلود : ۲۰۹
جستار حاضر در چارچوب نظریه نمود معنایی واژگانی لیبر ( 2004 ) به مقایسه بررسی نقش معنایی پیشوندهای منفی ساز «نا» و «بی» در فارسی می پردازد. پایه گذار این نظریه با استفاده از ش ش مشخصه معن ایی، نقش معنایی عناصر واژی ازجمله وندها و عملک رد آن ها را در فرایندهای ترکیب، اشتقاق و تغییر مقوله بررسی می کن د. در این پژوهش داده های موردبررسی از نسخه 2 پیکره همشهری استخراج شده اند و براساس نوع و معنای مقوله پایه چندمعنایی وندهای «نا» و «بی» موردبررسی قرار گرفته اند و با یکدیگر مقایسه می شوند. بررسی داده های پژوهش حاکی از آن است که معانی متفاوت نفی در کلمات دارای پیشوند «نا» به دلیل اصل هم نمایگی است. البته، این اصل درمورد برخی از کلمات منفی پاسخ گوی معنای حاصل، نیست و برای توجیه معانیِ منفیِ این کلمات باید اصل هم نمایگی را کنار بگذاریم و به مشخصه های معنایی پایه توجه کنیم؛ البته این موضوع درمورد وند «بی» صدق نمی کند و معانی حاصل از آن از طریق اصل هم نمایگی توضیح داده می شود. همچنین، مشخص شد که هر دوی این وندها به جز در مواردی معدود، وندهای صفت ساز هستند.
۹.

تأثیر تکنیک چهارمرحله ای کل واژه های تصویری بر شناخت زبانی کودکان دیرآموز از دیدگاه روان شناسی زبان؛ مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکنیک کل واژه های تصویری کودکان دیرآموز شناخت زبانی زبانشناسی روانشناسی زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۸
دیرآموز دانش آموزی است که توانایی یادگیری مهارت های تحصیلی ضروری را دارد ، ولی میزان و عمق یادگیری وی نسبت به متوسط همسالانش کم تر است. دانش آموزان دیرآموز در یادگیری زبان و خواندن و نوشتن مشکلات زیادی دارند. هدف این تحقیق ارائه راهکاری جدید برمبنای نظریه های زبان شناسی و روان شناسی زبان برای افزایش رشد شناخت زبانی این کودکان است. به این منظور، سعی شد با استفاده از تکنیک کل واژه های تصویری با روشی ابداعی ، از تمام حواس کودک در یادگیری او استفاده شود. داده های این تحقیق به صورت میدانی و موردی از دختری سیزده ساله و دیرآموز ساکن مشهد جمع آوری شده است. برنامه پیشنهادی آموزشی در این تحقیق شامل چهار مرحله است. در مرحله اول با استفاده از فلش کارت های کل واژه های تصویری و با استفاده از حواس دیداری و شنیداری کودک، بر روی مهارت خواندن کار شد. در مرحله دوم، تأکید بر معنا و زنجیره معنایی کلمات بود. در مرحله سوم با داستان های کوتاهی سعی شد درک مطلب کودک تقویت شود. در مرحله چهارم که مرحله کاربردشناسی است، کودک توانایی ساخت جملات با معنی و داستان های کوتاه را به دست آورد. برای پیش آزمون و پس آزمون از آزمون رشد زبان ( TOLD ) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد تکنیک کل واژه های تصویری بر روی رشد شناخت زبانی کودک دیرآموز مؤثر است و به جز تقلید جمله در تمام خرده آزمون های دیگر زبانی، کودک رشدی بین 18 تا 66 را نشان می دهد. این شیوه، به خصوص، گنجینه واژگان و درک مطلب او را افزایش داده است تا جایی که کودک می تواند داستان کوتاه معنی داری را بسازد.
۱۰.

پرهیز سیاستمداران ایرانی از عذرخواهی راستین و توجیه فرهنگی آن: پژوهشی در کاربردشناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عذرخواهی حذف و یا کمرنگ کردن کننده کار عذرخواهی بخاطر بخشی از خطا سیاستمداران ایرانی کمپف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۵
عذرخواهی سیاسی گونه ای عذرخواهی است که در آن سیاسیون برای ترمیم وجهه خود، برآورده ساختن مطالبه عموم و آرام کردن افراد آسیب دیده (از خطاها و قصوراتی که بنا به مسئولیتشان متوجه آنان است)، اقدام به آن می کنند. اما عذرخواهی سبک و سیاق خاصی دارد. کمپف ( 2009 ) الگوها و راهکارهای کلامی را می شناساند که افراد با تمسک به آنان از عذرخواهی واقعی اجتناب می کنند؛ به کار بردن ابزارهای واژگانی و نحوی خاص، محو یا کم رنگ نشان دادن کننده کار، انکار مسئولیت، انتخاب قربانی خاص، کاستن از تعداد قربانیان، انتخاب قربانی خاص و نیز عذرخواهی به دلیل بخشی از خطا یا سبک آن و ... نمونه هایی از این راهکارهاست. با بررسی 100 نمونه عذرخواهی سیاسی انعکاس یافته رسانه های داخلی براساس الگوهای کمپف ( 2009 ) این پژوهش مدعی است که عذرخواهی های سیاسی در ایران صادقانه نیست، اما با افزودن عنصر فرهنگ و درنظر داشتِ نقش ترمیمی عذرخواهی می توان به درک بهتری از آن دست یافت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که محو یا کم رنگ کردن مسئولیت خود یا پذیرش مسئولیت بخشی از خطا ازجمله راهبرد های اصلی مورداستفاده سیاستمداران ایرانی در طفره رفتن از عذرخواهی راستین است، اما این عدم صداقت در میم های فرهنگی جامعه جمع گرا، صداقت گریز و اغراق زده ایرانی ریشه دارد.
۱۱.

آفرینش ادبی و زبان شناسی شناختی: تحلیل ساختار معنایی اشعار علیرضا روشن برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شعر سپید علیرضا روشن هم آمیزی مفهومی شبکه ادغامی پیوندهای حیاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف مقاله حاضر آن است تا برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی که از سوی فوکونیه و ترنر مطرح شده است به بررسی اشعار سپید علیرضا روشن بپردازد و با استفاده از ابزارهایی مفهومی که نظریه مزبور فراهم می آورد ساختار معنایی آن ها را مورد کندوکاو قرار دهد و بر همین اساس اشعار وی را به دسته های سبک شناسانه چندی تقسیم کند. در پژوهش حاضر، روشی کیفی و توصیفی تحلیلی مورداستفاده قرار گرفته است، بدین ترتیب که ابتدا به نحوی موشکافانه ساختار معنایی چهار مورد از اشعار نوعیِ علیرضا روشن را قالب مفاهیم نظریه هم آمیزی مفهومی، مفاهیمی چون شبکه های ادغامی، آمیزه های مفهومی، پیوندهای حیاتی و مانند این ها، بررسی می کنیم، و سپس نتایج حاصل را به گونه ای آماری به مابقی اشعار در دو مجموعه معروف تر او تعمیم می بخشیم. از این رهگذر، برپایه ابزارهای مفهومی یادشده، اشعار علیرضا روشن به لحاظ ساختار معنایی به نحوی دقیق و روشن ذیل چهار دسته طبقه بندی می شوند، دسته هایی سبک شناسانه که ویژگی های کلیِ ساختار معنایی هر یک از آن ها به وضوح در قالب نظریه هم آمیزی مفهومی صورت بندی می شوند. حاصل کار روشن می کند که با کاربست نظریه های جدید زبان شناسی درمورد مطالعه علمی آثار ادبی می توان بر دقت و نظام مندی تحلیل ها افزود، و بررسی های ادبی را یک گام به سمت علمی تر شدن پیش برد.
۱۲.

بررسی انواع تکرار کامل در گویش قاینی در چارچوب نظریه بهینگی موازی و لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکرار کامل افزوده فرایند تکرار گویش قاینی نظریه بهینگی موازی نظریه بهینگی لایه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۷
فرایند تکرار در دهه های اخیر بسیار موردتوجه زبان شناسان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر توصیف و تحلیل انواع تکرار کامل شامل تکرار کامل ناافزدوه، تکرار کامل افزوده میانی و پایانی و تکرار کامل پژواکی (با تغییر همخوان آغازی یا واکه جزء مکرر) در گویش قاینی براساس نظریه بهینگی موازی و به ویژه رویکرد بهینگی لایه ای است. بدین منظور داده های مکرر موردبررسی براساس الگوی تکرار شقاقی (1379 و 1397) به روش اسنادی و میدانی با ضبط گفتار آزاد و مصاحبه با 20 گویشور بومی بی سواد/ کم سواد با سن بالای 60 سال جمع آوری شده است. در تحلیل برخی داده ها نیاز است برون داد صحیح مرحله به مرحله پیش بینی شود تا اشتقاق ساخت واژی به درستی بررسی شود. رویکرد بهینگی موازی به دلیل ماهیت تک سطحی (درون داد و برون داد) آن قادر به تبیین برخی داده های مکرر نیست، از این رو، رویکرد بهینگی لایه ای که هیچ گونه محدودیتی بر تعداد و نوع لایه ها ندارد، در تحلیل تکرار کامل افزوده میانی و پایانی استفاد شده است. در این پژوهش، تکرار کامل افزوده پایانی در دو سطح ستاک بررسی می شود که در هر دو سطح محدودیت ONSET بالاترین رتبه را دارد. در تکرار کامل افزوده میانی با افزودن پی بست / o / چون همخوان پایانی پایه مشدد می شود، به دو سطح ستاک و یک سطح واژه نیاز است. در تکرار کامل افزوده میانی فقط در سطح ستاک الف مرتبه بندی محدودیت ها متفاوت است، زیرا نوع جزء مکرر (پژواکی یا غیرپژواکی) در این سطح مشخص می شود، اما در دو سطح بعدی، سطح ستاک ب و سطح واژه که مشمول تشدید و بازهجابندی هستند، محدودیت ها دارای مرتبه بندی یکسانی هستند. درنهایت، یافته ها نشان داد نظریه بهینگی لایه ای تحلیل روشن تری از لایه های میانی در فرایند تکرار کامل افزوده میانی و پایانی ارائه می کند.
۱۳.

بررسی تأثیر قدرت و جنسیت مخاطب بر گزینش راهبردهای ادب در کنش گفتاری تشویق کردن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Speech Act politeness strategies Encouragement Power Gender Persian Language

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قدرت و جنسیت مخاطب بر گزینش نوع و تعداد راهبردهای تشویق کردن به کاربرده شده توسط دانشجویان پسر و دختر فارسی زبان براساس نظریه بروان و لوینسون ( 1987 ) است. جامعه آماری این پژوهش شامل 60 دانشجو (30 پسر و 30 دختر) کارشناسی ارشد دانشگاه سیستان و بلوچستان بود. داده های زبانی با استفاده از پرسش نامه تکمیل گفتمان و روش ایفای نقش گردآوری و به وسیله آزمون آماری خی دو و تی مستقل (05/0 p< ) بررسی و تحلیل شدند. نتایج حاصل از دو روش گردآوری داده ها نشان داد رابطه معناداری بین قدرت مخاطب و نوع و تعداد راهبردهای به کاربرده شده توسط دانشجویان پسر و دختر وجود داشت. پرکاربردترین راهبرد تشویق کردن «راهبردهای ادب سلبی» از نوع احترام گذاشتن برای مخاطب با قدرت بالاتر (استاد) بود. متداول ترین راهبردهای تشویق کردن از لحاظ تعداد نیز راهبردهای ترکیبی دوتایی و کم کاربردترین، راهبردهای ترکیبی نه تایی بودند. جنسیت مخاطب در سه موقعیت بر نوع راهبردهای به کاربرده شده توسط دانشجویان پسر تاثیر داشت؛ در حالی که بر تعداد راهبردهای به کار برده شده توسط دانشجویان پسر و همچنین بر نوع و تعداد راهبردهای به کاربرده شده توسط دانشجویان دختر موثر نبود. بدین ترتیب، پرکاربردترین نوع راهبرد استفاده شده توسط دانشجویان دختر برای مخاطب مرد و زن راهبردهای «ادب ایجابی» و ترکیبی سه تایی بود. پرکاربردترین راهبرد درمیان آزمودنی های پسر در مقابل مخاطب های مرد راهبردهای «ادب ایجابی» و برای مخاطب زن راهبردهای «ادب سلبی» و ترکیبی دوتایی بود.
۱۴.

بررسی کاربرد وام واژه ها در گونه گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وام واژه وام گیری واژگانی حوزه های معنایی پیکره گفتاری فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
وام واژه ها که از برخورد دو جامعه زبانی متولد می شوند، می توانند کاربردهای گسترده ای در گفتار بومیان یک زبان پیدا کنند. گسترش کاربرد وام واژه ها بسته به عوامل گوناگون زبانی و غیرزبانی متفاوت است. پژوهش حاضر بر آن است تا برمبنای روشی تحلیلی توصیفی کاربرد وام واژه ها در گونه گفتاری زبان فارسی را از سه منظر معنایی، کاربردشناختی و جامعه شناختی بررسی کند. بدین منظور 600 دقیقه از پیکره گفتاری فارسی دانشگاه الزهرا (س)، شامل 14000 جمله به زبان فارسی در 100 موقعیت و موضوع مختلف که توسط 240 گویشور زن و 80 گویشور مرد به کار رفته اند، با در نظر گرفتن «حوزه معنایی»، «انتزاعی و غیرانتزاعی بودن» وام واژه ها ، بسامد کاربرد یا میزان «نفوذپذیری» آن ها، و دو متغیر جامعه شناختی زبان شامل «انگیزه استفاده» از وام واژه ها و «جنسیت» گویشوران بررسی شده است. نتایج حاصل از مقایسه تنوع وام واژه ها و بسامد کاربرد آن ها بر اساس حوزه های معنایی مختلف نشان می دهد وام واژه های مربوط به «فعالیت های پایه و فناوری»، «روابط اجتماعی و سیاسی» و «گفتار و زبان» بیشترین سهم را در حوزه های معنایی وام واژه ها دارند. به علاوه، داده های پژوهش نشان می دهد درصد بیشتری از وام واژه ها مربوط به مفاهیم و پدیده های انتزاعی اند و میزان کاربرد این واژه ها نیز در مقایسه با مفاهیم و پدیده های مادی بیشتر است. از منظر جامعه شناختی نیز نتایج پژوهش حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان بیشتر از وام واژه هایی که دارای معادل رایج فارسی اند استفاده می کنند و «پر کردن خلأهای ارتباطی در زبان قرض گیرنده» و «ارزش و اعتبار اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی زبان قرض دهنده» مهم ترین انگیزه های کاربرد وام واژه ها توسط گویشوران زبان فارسی هستند.
۱۵.

نظام فشرده سازی کلامی براساس کارکرد واجی: مطالعه موردی گفتمان فیلم های قبل و بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بسامد جنسیت فشرده سازی واج شناسی شناختی بایبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۹۴
فشرده سازی از دیدگاه بایبی به فرایندی گفته می شود که در آن، واژه ها دچار کاهش می شوند و این کاهش به صورت حذف یا ادغام در واج ها رخ می دهد. بسامد این فرایند در رویکرد بایبی بین شخصیت های مختلف در گفتمان محاوره فیلم های فارسی جایگاه پر رنگی دارد. در ادوار مختلف تاریخ، «زن» به واسطه پایگاه اجتماعی اش در مقایسه با «مرد» همواره کم تر تمایل به استفاده از فارسی غیرمعیار داشته است. هدف از نگارش این مقاله تحلیل واج شناختی تغییرات آوایی ناشی از روند فشرده سازی در فیلم های زبان فارسی در دو بافت متمایز فرهنگی اجتماعی است. داده های پژوهش حاضر شامل تمامی موارد صرفی حذف و ادغام مشاهده شده در دو فیلم قدیمی گنج قارون (سیامک یاسمی، 1344) و قیصر ( مسعود کیمیایی، 1348) و دو فیلم جدید لاتاری (محمدحسین مهدویان، 1397) و ابد و یک روز (سعید روستایی، 1394) بوده که پس از گردآوری در چارچوب واج شناسی شناختی بایبی ( 1999 ) به روش توصیفی مورد ارزیابی کمی و تحلیل واقع شده اند. نتایج این پژوهش، به عنوان نخستین کار فارسی در چارچوب واج شناسی بایبی، تمایز دوگانه فرهنگ و اجتماع را به خوبی در گفتمان فیلم های این دو دوره تاریخی آشکار می سازد. درواقع، مطالعه حاضر نشان می دهد که فشرده سازی به عنوان یک امر اجتماعی، خاستگاه فرهنگی دارد و همین خاستگاه فرهنگی آن است که تعبیرش در سبک زبانی یا در سبک گفتمانی اشخاص با پایگاه های اجتماعی مختلف را منعکس می سازد. همچنین مشخص می شود که مطالعه صورت های فشرده سازی شده فقط به تصمیم گیری در نوع کوتاه سازی محدود نمی شود و تفاوت های موجود میان صورت های فشرده شده به لحاظ ساختاری در اغلب موارد پدیده ای صرفاً صرفی نیست و در برخی موارد به ملاحظات کاربردی و اجتماعی نظیر نوع جنسیت نیز بستگی دارد .
۱۶.

مبتداسازی ضمیرگذار موضوع (مفعول مستقیم) در زبان فارسی؛ مطالعه ای براساس نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه بهینگی نحو ترازمند مبتداسازی ضمیرگذار فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۹
بررسی زبان فارسی در چارچوب های زایشی و نقش گرا و نیز شناختی فراوان صورت گرفته است. این در حالی است که این رویکردها در تبیین تغییرات ساختی و ایجاد ساخت های نشاندار ازقبیل مبتداسازی به مشکل خورده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ساخت مبتداسازی ضمیرگذار در چارچوب نظریه بهینگی است. پژوهش پیش رو مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است و پیکره مورد بررسی ما گونه گفتاری زبان فارسی را شامل خواهد شد. مقاله حاضر می کوشد نشان دهد که در ایجاد ساخت مبتداسازی ضمیرگذار در زبان فارسی محدودیت هایی اعمال می شوند که ترتیب مرتبه بندی آن ها صورت یا صورت های بهینه را مشخص می سازد. در سازماندهی چنین محدودیت هایی از عناصر سازنده ای به نام مشخصه ها و واحدهای مفهومی استفاده می شود که ویژگی مقوله های دستوری از قبیل موضوع یا مقوله های گفتمان نقشی ازقبیل مبتدا هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که با کاربرد محدودیت های تقدم، مجاورت و وفاداری از یک سو و مشخصه ها یا واحدهای مفهومی از سوی دیگر، در تجزیه و تحلیل نمونه های زبان فارسی می توان به نتایج مطلوب تری در تبیین چنین ساخت هایی رسید. به بیان دیگر، ثابت شده است که ترازمندی نحو ابتدا، می تواند انگاره سازی ساخت مبتداسازی ضمیرگذار فارسی را به نحو مطلوب به دست دهد و جایگزینی برای چارچوب های نحوی باشد که براساس ساخت سلسله مراتبی عمل می کنند. همچنین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که مشخصه های [موضوع]، [نو بودن]، [دربارگی] و [تقابل] در ایجاد ساخت مبتداسازی ضمیرگذار موضوع در زبان فارسی نقش مهمی ایفا می کنند. علاوه بر این، تخطی از محدودیت های مربوط به فاعل و مبتدا به بهینه نبودن ساخت مبتداسازی ضمیرگذار منجر می شود.
۱۷.

بازنمایی مؤلفه های گفتمانی وکلا در اقناع قاضی از منظر زبان شناسی حقوقی: مطالعه موردی گفتمان پرونده های کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی زبان شناسی حقوقی اقناع لاکلا و موفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۷
پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان شیوه های اقناع قاضی توسط وکلا در دادگاه های کیفری و حقوقی ایران براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است. ماهیت روش شناسی انجام این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی بوده و نگارندگان برای گردآوری داده ها با مراجعه به دادسراها، دادگاه های شهر تهرا ن و دفاتر وکلا با مطالعه صدها پرونده و مشاهده ده ها بازجویی در سال های 1397 و 1398 به روش فیش برداری متن پنجاه پاره گفت از مکالمات مشارکان گفتمان (10 پرونده) را در چارچوب رویکرد لاکلا و موفه ( 1985, 2001, 2002 ) موردبررسی قرار داده اند. مؤلفه های اصلی این رویکرد عبارت اند از: دال و مدلول، ضدیت و غیریت، هژمونی و تثبیت معنا، قدرت، اسطوره، تصور اجتماعی، موقعیت سوژه ای و سوژگی سیاسی. با توجه به گفتمان وکلا می توان گفت که وکلا از تثبیت نظام معنایی گفتمان شامل واژه هایی چون آزادی موکل، تخفیف در مجازات، اثبات جرم متهم و تقاضای مجازات برای متهم که هر کدام از این نظام های معنایی با مفاهیمی خاص به تثبیت دال های خود می پردازند، به مثابه عوامل شناختی و رفتاری اثرگذار برای اقناع سازی استفاده می کنند. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که مفهوم اقناع چگونه در گفت وگوهای وکلا در گفتمان دادگاه نمود پیدا می کند. نتایج نشان داد که وکلا با استفاده از برجسته سازی و حاشیه رانی به بیانِ نقاط قوت موکل خود و نقاط ضعف رقیب می پردازند. یافته ها حاکی از آن است که وکلا به منظور اقناع سازی قضات جهت دفاع از موکل خود، با سوگیری منفی از حاشیه رانی و بیان نقاط ضعف رقیب و با سوگیری مثبت از برجسته سازی و ارائه نقاط قوت موکل خود استفاده می کنند.
۱۸.

بررسی جایگاه اسم در زبان فارسی از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیدگاه شناختی زبان فارسی اسم قابل شمارش اسم عام اسم خاص ضمیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۰ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه اسم در زبان فارسی از دیدگاه شناختی ذیل چارچوب نظری دستور شناختی لانگاکر ( 2008 ) است. به منظور نیل به این هدف، نگارندگان 150 اسم بسیط فارسی را به طور تصادفی از فرهنگ بزرگ سخن (1382) انتخاب کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده پژوهش، این گونه نتیجه گرفته اند که در زبان فارسی بحث قابل شمارش بودن یا غیرقابل شمارش بودن اسم معنای چندانی ندارد و برخلاف دیدگاه شناختی که اسم های قابل شمارش و اسم های عام را دو طبقه اصلی اسامی می داند، در زبان فارسی اسم های عام، همان اسم های قابل شمارش اند و نشانه جمع دریافت می کنند و به همراه اسم های خاص، یک طبقه از انواع اسم ها را تشکیل می دهند، همچنین در زبان فارسی نیز همانند دیدگاه شناختی، ضمیر جانشین اسم می شود.
۱۹.

ابعاد کاربردشناختی و گفتمانی عبارات اشاره ای «این» و «آن» در گفت وگوهای روزمره زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت های انتقالی دستوری شدگی نقش نمای گفتمان (بینِ)ذهنی شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
در سنت مطالعاتی نقش گرایانه برای زبان سه کارکرد گزاره ای (مفهومی)، متنی و بینِ فردی ملحوظ شد. در راستای این رویکرد، پژوهش حاضر بر آن است معانی مختلف «این» و «آن» را در فارسی توصیف کرده، و نشان دهد چگونه مبانی دستوری شدگی می تواند برای بررسی هم زمانی تنوع معنایی این عناصر زبانی به منزله نقش نمای گفتمانی به کار بسته شود. به این منظور، با استناد به الگوی نظری برخی زبان شناسان ( Traugott & Dasher, 2002 ) از ابزار و مفاهیم این نظریه بهره گرفته شد و انواع کاربرد این عناصر زبانی در سه بافت گزاره ای (مفهومی)، انتقالی و گفتمانی تحلیل شد. تحلیل داده ها، نشان می دهد «این» و «آن» در معنای گزاره ای مفهومی به صورت برون زبانی، مرجع داری و متنی و همچنین در بافت های انتقالی برای بازیابی اطلاعات زبانی، فرافکن اشاره ای، بیان عواطف و احساسات، اجتناب از بیان صریح مفاهیم ناخوشایند و تشخیص مدلول به کار گرفته می شود. بررسی داده ها همچنین نشان می دهد، دستوری شدگی «این»، پس از بافت های انتقالی ادامه یافته و به منزله نقش نمای گفتمانی در تغییر روند موضوعی گفتمان و ایجاد وقفه برای صورت بندی بخش آتی گفتمان (متنی)، برجسته سازی و تأکید روی بخش آتی گفتمان و ایجاد تقابل و بیان ارزیابی (ذهنی) و در بیان درخواست، پرسش و توصیه (بینِ ذهنی) به ایفای نقش می پردازد. تنوع معنایی و دستوری شدگی و عناصر مذکور گرایش تغییرات معنایی تراگوت و داشِر را تأیید می کند. بااین حال، عناصر مذکور با توجه به اینکه در آغازِ فرایند دستوری شدگی از معنای ذهنی برخوردارند، طیفِ غیر ذهنی > ذهنی > بینِ ذهنی تراگوت و داشر ( 2002 ) نمی تواند روند تغییرات معنایی عناصر مذکور را به درستی توصیف کند. لذا، طیفِ مذکور به صورت ذهنیِ غیرشخصی > ذهنیِ شخصی > بینِ ذهنی پیشنهاد می شود. درمجموع، پژوهش نشان داد عبارات زبانی مذکور دارای تنوع معنایی و کاربردی بوده که اصول دستوری شدگی می تواند این پدیده را به خوبی توضیح دهد.
۲۰.

شواهد آکوستیکی و بررسی میزان تقطیع پذیری واژه های مشتق پیشوندی زبان فارسی در پردازش گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همبسته های آکوستیکی تقطیع پذیری پیشوندهای اشتقاقی صرف گفتاری پردازش گفتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
اطلاعات آکوستیکی می تواند به منزله شاهدی برای بسیاری از مسائل مطرح در حوزه های دیگر زبان شناسی به خصوص صرف گفتاری و پردازش گفتاری باشد. مقاله حاضر با استفاده از واژه های مشتق پیشوندی زبان فارسی به بررسی شواهد آکوستیکی دال بر میزان تقطیع پذیری آن ها در پردازش، درک و دریافت معنی پرداخته است. برای این منظور واژه های مشتق از پیشوندهای «نا-»، «هم-»، «فرو-» و پایه های آن ها همراه با بسامد رخداد نمونه آن ها از پیکره پژوهشگاه علوم انسانی استخراج شد. از هر پیشوند دو واژه تقطیع پذیر و تقطیع ناپذیر انتخاب و با قرار دادن آن ها در جملات حامل هم بسته های دیرش، زیروبمی، سازه ها، شدت، دیرش خیز و شفافیت منطقه گذر بررسی شد. یافته ها نشان داد دیرش نسبی واژه های تقطیع پذیر بیشتر از واژه های تقطیع ناپذیر است. در منطقه گذر وند و پایه و در حالت ایستایی وند واژه های تقطیع ناپذیر به علت پیوستگی میزان هم تولیدی در بسامد زیروبمی، سازه اول، سازه دوم و سازه سوم آن ها بیشتر از واژه های تقطیع پذیر است. در واژه های تقطیع ناپذیر، دیرش نسبی شدت خیز بیشتر و روند هموارتری را نشان می دهد. همچنین در واژه های تقطیع پذیر، شفافیت تولید سازه ها در منطقه گذر بیشتر از واژه های تقطیع ناپذیر است.
۲۱.

بررسی مقایسه ای مفهوم سازی ها و رمزگذاری های زبانی حس بویایی در زبان های فارسی و روسی امروز از منظر زبان شناسی فرهنگی- شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبانشناسی فرهنگی زبانشناسی شناختی حس بویایی مفهوم سازی حس آمیزی رمزگذاری زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۳
در این جستار مفهوم سازی ها و رمزگذاری های زبانی حس بویایی را در دو زبان فارسی و روسی امروز از منظر زبان شناسی فرهنگی شناختی با بهره گیری از چارچوب های شریفیان ( 2017 ) و کووچش ( 2018 ) بررسی می کنیم. داده های اصلی از وبلاگ ها و صفحات مجازی و به طور کلی از اینترنت اخذ شده است، اما برای بررسی مترادف های واژه «بو» و هم نشین های آن از فرهنگ لغت های این دو زبان هم استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در دو زبان فارسی و روسی حس بویایی هم به عنوان حوزه مبدأ و هم مقصد نقش آفرینی کرده و در حس آمیزی از هر دو مرتبه بالاتر و پایین تر از خود به عنوان حوزه مبدأ استفاده می کند. در حوزه مفهوم سازی دو کلان استعاره «خوب بودار است» و «بد بودار است» در هر دو زبان وجود دارد. «ظن بردن/ مشکوک بودن، فهمیدن/ پی بردن، برطرف شدن، پرکردن، نشان از چیزی داشتن، به دردسر افتادن/ خراب شدن اوضاع» ازجمله مفهوم سازی های مشترک این دو زبان است. درعین حال تفاوت هایی هم در این دو زبان در مفهوم سازی حس بویایی وجود دارد. جدا از مفهوم سازی ها، در رمزگذاری های زبانی هم شباهت ها و تفاوت هایی بین دو زبان مشاهده می شود. شباهت ها در تأیید نظر کووچش ( 2010 ) مبنی بر نزدیک به همگانی بودن برخی استعاره های مفهومی در حوزه حس ها در زبان های مختلف است که از نظر او ناشی از تجارب مشترک انسان هاست و تفاوت ها هم منعکس کننده نظر شریفیان ( 2017 ) است که معتقد است آبشخور مفهوم سازی ها، شناخت فرهنگی است که حتی در یک جامعه زبانی هم، به دلیل توزیع نامتقارن، ممکن است کاملاً یکسان نباشد.
۲۲.

مفهوم سازی استعاری شجاعت در متون معاصر زبان فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۶۹
پژوهش حاضر به بررسی چگونگی مفهوم سازی استعاره های مفهومی «شجاعت» در متون معاصر زبان فارسی و انگلیسی می پردازد. مسئله اصلی این پژوهش آن است که مفهوم «شجاعت» که از دیدگاه کووچش 2010, P.23) ) یکی از مفاهیم حوزه مقصد اخلاق است چگونه در ذهن فارسی زبانان و انگلیسی زبانان معاصر ساخته و پرداخته می شود؟ برای دست یابی به این هدف، نویسندگان، پیکره ای متشکل از چهارصد جمله حاوی واژه «شجاعت» و مترادف های آن و نیز چهارصد جمله حاوی واژه « bravery » و مترادف های آن را از دو پیکره متون معاصر پایگاه داده های زبان فارسی ( PLDB ) و متون معاصر ملی بریتانیا ( BNC ) جمع آوری کردند و از طریق تحلیل شناختیِ استعاره هایِ مفهومیِ استخراج شده، موردبررسی قرار دادند. مطالعه آماری حاصل از این بررسی نشان داد که به طور پیش نمونه، فارسی زبانان شجاعت را «شیء» و انگلیسی زبانان، «دارایی» می پندارند. همچنین حوزه های مبدأ مشترک زیادی میان دو پیکره به چشم می خورد که عبارت اند از: «دارایی»، «شیء»، «نیروی فیزیکی»، «جهت بالا»، «کنش»، «ماده» و «رفتار انسانی». اگرچه دو زبان فارسی و انگلیسی، استعاره های مفهومی مشترک زیادی برای مفهوم سازی شجاعت دارند، اما تفاوت هایی هم میان آن ها وجود دارد ازجمله حوزه های مبدأ متفاوت میان دو زبان که عبارت اند از: حوزه مبدأ «مسیر» که به زبان فارسی اختصاص دارد و حوزه مبدأ «نمایش» که به زبان انگلیسی اختصاص دارد. چارچوب نظری پژوهش حاضر نظریه استعاره های مفهومی مطرح شده توسط لیکاف و جانسون ( 1980 ) و کووچش ( 2015 ) است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸