فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
شاید یکی از مهم ترین پرسش های پیشاروی متفکران علوم انسانی به ویژه علوم اجتماعی در سده ی گذشته به مساله ی معنا و رابطه ی آن با ساختار مربوط می شود: وقتی ما با گزاره ای، جمله ای یا گفتاری در یک متن یا گفتمانی اجتماعی روبه رو می شویم، آن چه معنایی می دهد یا می تواند داشته باشد؟ رابطه ساختار با معنا چیست؟ آیا امکان رسیدن به معنای نهایی وجود دارد؟ در این میان، هر یک از نحله های فکری مختلف به فراخور حال خود به بحث پرداخته اند. هرمنوتیسین ها، پدیدارشناسان، اگزیستانسیالیست ها، پوزیتیویست ها، پست مدرن ها و جز آن. با این حال، شاید مکتبی که بیش از همه در این زمینه به تعمق و تامل پرداخته است، ساختارگرایی باشد. این مکتب با تلاش برای فهم و تعیین ساختار نهایی کوشید معنا را در چارچوبی غیر تاریخی قرار نماید. مقاله ی حاضر می کوشد با تمرکز بر مفاهیم اصلی این مکتب فکری، به بررسی انتقادی رویکرد این مکتب به مساله ی معنا بپردازد و نشان دهد که ساختارگرایی در مقام یک روش تا چه حد توانسته است پاسخگوی معضلات روشی موجود در علوم انسانی باشد.
روش شناسی نظریه مبنایی و کاربرد آن در علوم سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های نظریه مبنایی موجب گسترش استفاده از این روش در مطالعات علوم اجتماعی شده است. رشته علوم سیاسی، متغیرهای پیچیده و چندبعدی مانند سیاست، قدرت سیاسی و دولت را مطالعه می کند. شرایط و عوامل متفاوت حاکم بر متغیرهای مورد مطالعه این رشته در جوامعِ مختلف ایجاب می کند پژوهشگران این عرصه مجهز به مهارت های مختلف روش شناسی باشند تا بتوانند این پدیده های غامض را در چارچوب و زمینه خاص خود مطالعه و بررسی نمایند. نظریه مبنایی واجد ویژگی هایی است که می تواند مورد استفاده پژوهشگران علوم سیاسی قرار گیرد. این پژوهش به تبیین روش شناسی نظریه مبنایی می پردازد و کاربردهای آن را در پژوهش های علوم سیاسی می نماید و با بررسی مطالعات نظری انجام شده درباره این روش و بررسی پژوهش هایی که از این استراتژی استفاده کرده اند، تلاش کرده تبیین دقیق و کاربردی از روش شناسی نظریه مبنایی ارائه دهد و در این راستا نرم افزارِ «اطلس تی آی» را معرفی کرده است.
زبان، قدرت و ایدئولوژی در رویکردِ «انتقادیِ» نورمن فرکلاف به تحلیلِ گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقشی که زبان در ساختار قدرت ایفا می کند - و چه بسا ممکن است که زبانِ یک گروه، تبدیل به ایدئولوژیِ حاکم شود - و با توجه به اینکه موضع یک طرف را نسبت به طرفِ دیگر تعیین می کند و با توجه به اهمیتی که هم اکنون در سازمان های بین المللی و کردارهای دیپلماتیک برای آن قائل هستند، توجه به پدیده زبان و گفتمان و کاوش در جهت تحلیلِ آن، ضرورتی است که کمتر بدان پرداخته شده و می شود. اینچنین است که توجه و پرداختنِ به مکاتب، نظریه ها و روش های موجود در تحلیل گفتمان، ضروری و اجتناب ناپذیر می گردد. این مقاله، به کاوش در رویکرد تحلیل گفتمانِ انتقادی می پردازد و می کوشد تا با استفاده از نظریات یکی از اعضای پیش رویِ آن یعنی «نورمن فرکلاف»، به آشکارسازی خصوصیات این رویکرد و وجوه تمایز آن از سایر رویکردهایِ تا حدی مشابه پرداخته، رابطه میانِ زبان، قدرت و ایدئولوژی را در آن مورد مداقه قرار دهد.
جریان شناسی سیاسی به مثابه روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برایند حیات سیاسی هر جامعه ای محصول چگونگی تعامل و تحول جریان های سیاسی آن (درون زا و برون زا) است. از این رو، فهم حیات سیاسی هر جامعه ای در گرو شناخت، درک و تحلیل جریان های سیاسی آن است. در شرایطی که به خاطر تحولات معرفتی و تکاملی جامعه شناسی سیاسی نظریه ها و روش های موجود بعضاً دچار بحران و نارسایی هایی جهت توضیح تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع است، در این مقاله از جریان شناسی سیاسی، پرسشی درجه دوم و روش شناسانه ارائه شده و تلاش شده است ابعاد محتوایی و شکلی آن پردازش نظری گردد. نتیجه ای که به دست آمد این است که جریان شناسی سیاسی رشته منسجم، تحلیلی و مفهومی سیال است که از فهم تا تبیین (جزء تا کل) را شامل می شود و با فراروی از توصیف محض، تببین یا فهم یا حتی بازسازی موضوعی یا مناسبات موجود بین جریان ها چارچوبی روش شناسانه، میان رشته ای و ابزاری به مراتب کاراتر را برای فهم جامعه و حیات سیاسی پیشنهاد می دهد.
مدل سازی ریاضی برای سنجش امنیت خارجی مطالعه موردی: جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش و اندازه گیری امنیت خارجی کشورها به منظور تعیین وضعیت امنیتی آنها در نظام بین الملل و مقایسه آن ها با یکدیگر، از دغدغه های همیشگی اداره کنندگان و مسوولین سیاسی کشورها بوده است. در این راستا تاکنون تلاش هایی جهت کمی کردن و سنجش وضعیت امنیتی کشورها صورت گرفته لیکن همه این تلاش ها از منظر یک یا چند متغیر محدود عمل کرده و به علت تفاوت در متغیرهای مورد استفاده، هیچ گاه منعکس کننده وضعیت جامع و فراگیر کشورها نبوده اند. در عین حال این شاخص ها عمدتا منعکس کننده اوضاع امنیتی کشورهای غربی بوده و استفاده از آنها برای کشوری نظیر جمهوری اسلامی ایران منطقی به نظر نمی رسد. زیرا به علت شرایط خاص جمهوری اسلامی ایران، نمی توان همه شاخص هایی که در نظام بین الملل تعریف می شوند را برای سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران ملاک قرار داده و با آنها، امنیت کشور را ارزیابی نمود. با توجه به این امر و با نگرش به این که ایران در یکی از کانون های بحران یعنی خاورمیانه واقع شده، این تحقیق کار خود را با فقدان مدلی برای سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مساله تحقیق آغاز نمود. هدف از انجام این تحقیق استخراج شاخص های سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران و طراحی مدلی بود که بتوان با کمک آن، سطح امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران را سنجید. موضوع و روش تحقیق به گونه ای است که به دلیل تلاش برای مدل سازی، فاقد فرضیه می باشد. با عنایت به این موضوع برای انجام تحقیق، هنگام استخراج شاخص های امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران که با مؤلفه های نرم امنیت مرتبط است، از روش کیفی و تحلیل سیستماتیک و برای طراحی مدل سنجش امنیت، از روش موردی– زمینه ای استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که امنیت قابل سنجش بوده و سطح امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران در نیمه اول 1388 در مقیاس صفر تا 100، مقدار 56.6 می باشد
چشم انداز 20 ساله و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ آینده پژوهی مناسبات ایران و آمریکا با بهره گیری از ریاضیات توزیع جایگشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به جایگاه «آرزوی آرمانی» رئیس دولت دهم برای قدرت پنجم اقتصادی شدن در جهان و «هدف گذاری» سند چشم انداز در دستیابی به جایگاه اول منطقه ای در سال 1404خورشیدی، نویسندگان این مقاله نیل به هر یک از دو جایگاه فوق را نیازمند توجه به «شرط لازم و اصیل» مقدورات ملی و نیز «شرط ضروری و کافی محذورات بین المللی» می دانند. به اقتضای تحولات بن فکنانه ای که مفهوم «سیاست دنیا» را بیش از «نظام بین الملل» تفسیر کننده وقایع سیاسی کرده است، توجه به این دو شرط نسبت به گذشته افزونتر شده است. با وجود این، به اقتضای رعایت اختصار، به ناچار مباحث این مقاله به بخشی از محذورات بین المللی ناشی از چگونگی رابطه ایران (با منزلت مضاعف استراتژیک) با آمریکا(با منزلت پیشتاز در نظام سلسله مراتبی هژمونیک) محدود شده است. در این راستا، نویسندگان مطالعات و تأمل نظری خود را در دو مورد زیر پی گرفته اند: تحلیلی علمی از لزوم عنایت به محذورات بین المللی برای رسیدن به جایگاه اول منطقه ای، و ارائه سناریوهای «امکانی» در تبدیل «رابطه تقابلی» به «رابطه تعاملی» (و نه دنباله روی) بین ایران و آمریکا. به اقتضای پاسخگویی به سوال های مطروحه در مورد چگونگی روش بحث، از منظری گفتمانی، از ابزار ریاضی توزیع جایگشتی برای تحلیل چرایی بهره گرفته شده است. دست آخر اینکه، سناریوهای متناظر با چگونگی فرا رفتن از «گفتمان دیالکتیکی تقابلی» به «گفتمان تناظری تعاملی» ترسیم شده است.
رهیافت کاربردگرایی در مطالعات ایرانی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله ارائه برداشتی نوین از نظریه روابط بین الملل براساس ذخیره واژگانی و محتوایی این علم در میان دانش پژوهان ایرانی رشته روابط بین الملل با رویکردی جدید به نام کاربردگرایی است. تأکید بر معنای نظریه و فرانظریه در روابط بین الملل و تعیین شاخص های کاربردگرایی متأثر از آنچه در نوشته های اخیر نظریه پردازان روابط بین الملل رویکرد عمل گرایانه به نظریه خوانده می شود، بستری پژوهشی و تحقیقی است تا با اتکا به آن رهیافت کاربردگرایی در روابط بین الملل به صورتی روشن و هدفمند بررسی شود. نگارندگان مقاله حاضر بر این باور هستند که در پژوهش ها و نوشته های محققان ایرانی روابط بین الملل می توان نشانه هایی از مفاهیم نظری جدید روابط بین الملل را یافت. کاربردگرایی و مؤلفه های آن برآیند چنین دیدگاهی است که نگاه متدولوژیک رهیافت مطالعات ایرانی روابط بین الملل را نشان می دهد.
عاملیت انسان در رویکرد کیفی پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به مباحث طرح شده در رویکردهای جدید پژوهش می تواند راهگشای مسائل و تنگناهای روش شناسی به ویژه در قلمروی علوم انسانی باشد. یکی از تلاش های انجام گرفته در راستای پاسخگویی به این نیاز، تبیین رویکردها و راهبردهای نمونه گیری و عملیات میدان در پژوهش های کیفی است که به زعم نویسندگان، این تلاش ها زمینه را برای اعمال بیشتر و برجسته تر عاملیت انسان در قلمروی پژوهش می گشاید و از این طریق زمینه را برای اصلاحات اساسی تر در قلمروی روشی مهیا می سازد. نقش فعال محقق در میدان تحقیق و اعمال نظر وی در بحث نمونه گیری از تفاوت های اساسی تحقیقات کیفی با تحقیقات کمی است که یکی از مهم ترین پیش فرض های چنین رویکردی فضاسازی برای اعمال عاملیت محقق در میدان پژوهش است. به زعم نویسندگان، این مباحث می تواند برخی از چالش ها و تنگناهای روش شناختی را حل نموده و زمینه را برای نوآوری و خلاقیت بیشتر و به تبع آن رشد و بالندگی علوم به ویژه علوم انسانی مهیا نماید.
فلسفه علم پدیدار شناسی هرمنوتیک و پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکنون افزون بر دو دهه است که سنت های دیگری در فلسفه علم (علاوه بر سنت تحلیلی) مطرحیت یافته اند. یکی از این سنت ها، فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک است که در تداوم جنبش پدیدارشناسی در حوزه فلسفه علم، به ظهور رسیده است. مقاله حاضر، ابتدا به بحث فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک پرداخته، نسبت این تفکر با تفکرات پوزیتیویستی و پساپوزیتیویستی را تشریح نموده، دیدگاه فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک را در خصوص علوم طبیعی وفق نظریات پاتریک هیلان، باز گشوده و در پایان نسبت پژوهش کیفی و فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک را مورد بحث قرار داده است.
روش کیفی و نظریه سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مشکلات علمی در عرصه علوم انسانی در اکثر جوامع غیر غربی که صاحب نظریه نیستند، از جمله جامعه علمی ما، نداشتن نظریه های بومی بر پایه نظام فرهنگی جامعه است. نداشتن نظریه بومی مشکلاتی را به همراه می آورد که از همه مهم تر، عدم شناختِ دقیق روانشناختی افراد جامعه و جامعه شناسی فرهنگ افراد و نهادهای اجتماعی آن جامعه است. چرا ما نمی توانیم به نظریه های بومی دسترسی پیدا کنیم؟ دلایل متعددی وجود دارد که به نظر نگارنده از همه مهم تر، کاربُرد روش پژوهش می باشد. در جامعه فعلی ما اکثر پژوهش ها به روش کمی که در پارادایم پوزیتیویستی معنی دارند، انجام می شود. بر این باوریم در صورتی که تحقیقات متعدد توسط پژوهشگران با روش های کیفی که منجر به شناخت عمیق افراد و بخش های مختلف جامعه اعم از ساختارها و کارکردها، به کمک نظریه های موجود خارجی بشود، امکان ساختن نظریه را برای پژوهشگران و جامعه علمی فراهم می سازد. بررسی و مقایسه تعدادی مقاله علمی پژوهشی فرانسوی و ایرانی در حوزه های جامعه شناسی، روانشناسی و علوم تربیتی نشانگر این است که از سویی، پژوهشگران داخلی در اکثر مواقع از نظریه های غیر ایرانی (و بیشتر) غربی استفاده کرده، در حالی که مقالات خارجی بیشتر از نظریه های بومی خود استفاده کرده اند. از سوی دیگر، پژوهشگران داخلی بیشتر به روش کمی به خصوص با ابزارهای پرسشنامه های استاندارد (که غالباً غربی هستند) به جمع آوری داده های خود پرداخته اند، در حالی که پژوهشگران خارجی بیشتر از روش های کیفی با تحلیل های عمیق محتوای داده های خود و کمتر از روش های کمی استفاده کرده اند.
روش شناسی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاره ای اوقات، محقق می خواهد که نگاه عمیق تری به یک فرد، موقعیت، یا سلسله ای از حوادث معین داشته باشد. به جای پرسیدن سؤالاتی از قبیل «مردم در این باره چه فکر می کنند؟» (آن گونه که در تحقیق زمینه یابی مرسوم است) یا «اگر من این کار را بکنم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟» (آنچنان که در تحقیق آزمایشی متداول است)، محقق می پرسد: «این افراد چگونه عمل می کنند؟» یا «چگونه حوادث اتفاق می افتند» یا «چگونه مردم به تصویر کشیده می شوند» (توصیف می شوند). برای پاسخ به سؤالاتی از این قبیل، محققین شماری از روش های پژوهشی را تحت عنوان «تحقیق کیفی» به کار می برند. در این مقاله گام های لازم در تحقیق کیفی مورد بحث قرار گرفته است. آن دسته از پژوهش هایی که کیفیت روابط، فعالیت ها، موقعیت ها یا موارد را بررسی می کنند، غالباً تحت عنوان تحقیق کیفی قرار دارند. این نوع پژوهش ها از روش های مورد بحث پژوهشگران کمی متفاوت است و در آن تاکید بیشتری بر توصیف جامع می باشد. منظور از توصیف جامع، به تفصیل توصیف کردن تمام آن چیزهایی است که در خلال یک فعالیت یا موقعیت معین می گذرد. انواع مختلفی از روش های کیفی وجود دارد، اما تعداد معینی از شکل های آن عمومی هستند و این روش ها بیشتر معرف تحقیق کیفی می باشند.
روش های تحقیق ترکیبی در علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش های تحقیق کمی و کیفی در بسیاری از موارد تفاوت های چشمگیری با هم دارند، اما در بسیاری از موارد دیگر همدیگر را تکمیل می کنند. به دنبال افزایش انتقادات از روش های کمی و کیفی، امروزه شاهد افزایش تمایل به کارگیری روش های تحقیق ترکیبی در علوم اجتماعی به طور عام و علوم سیاسی به طور خاص هستیم. بسیاری از طرفداران تکثرگرایی در تلاش برای پر کردن شکاف بین روش های کمی و کیفی از روش های ترکیبی بهره می گیرند. این نوشتار بر آن است تا ضمن معرفی و تعریف روش های تحقیق ترکیبی، الگوها و مدل های مختلف ترکیب روش های کمی و کیفی را ارائه کرده سپس نقاط قوت و ضعف این روش ها را بررسی نماید و سرانجام به کاربرد و بررسی چشمانداز آینده این روش ها در علوم سیاسی پرداخته می شود.
استراتژی پژوهش کیفی در حوزه مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام هر فرایند تحقیق، تولید و توسعه علم است تا از این طریق بتوان کارایی و اثربخشی را افزایش داد. تحقیق در مدیریت، حوزه ای نظام مند از تحقیق در سازمان است که در جستجوی انجام اقدامات مؤثر به منظور بهبود و حل مسائل و موضوعات سازمانی و مدیریتی است. همانند سایر حوزه های پژوهشی، استراتژی های تحقیق کیفی در این حوزه نیز براساس دو بعد فلسفه علم (پوزیتیویسم و ساختارگرایی اجتماعی) و فلسفه انسان (اراده گرایی و جبرگرایی) دسته بندی می شوند و عبارت اند از: تحقیق پیمایشی، تحقیق موردی، تحقیق عملی و تحقیق پایه ور. بررسی نمونه های انجام گرفته از این نوع تحقیقات، به محققان مدیریت در درک و شناخت بهتر فرایند تحقیق کیفی و ایجاد آمادگی بیشتر کمک می کند.
زمینه ها و رویکردهای پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر(1)، ضمن اشاره به چیستی پژوهش کمی و کیفی و نقدهای مطروحه پیرامون الگوی پژوهش کمی، به چالشی که پس از ویلهلم دیلتای در مرزبندی میان سنت های علوم طبیعی و انسانی پدید آمد، می پردازد و نسبت دو الگوی پژوهشی را با علوم مذکور، نشان می دهد. در این رهگذر دیدگاه های تجربه گرایان، پوزیتیویست ها و ایده الیست ها مورد بحث قرار گرفته است. مقاله در ادامه، مبانی معرفت شناسانه و هستی شناسانه دو الگوی پژوهش کمی و کیفی را تشریح و بر ضرورت توجه پژوهشگران به این تمایزها تاکید نموده است.
تحلیل استراتژیک جایگاه پژوهش های کیفی رد کشور و ارائه استراتژی هایی جهت توسعه آن بااستفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های کیفی یکی از مسیرهای اصلی تولید دانش بوده و با بهره گیری از آن می توان به حل مسائل و مشکلات پیچیده جوامع انسانی و سازمان ها اقدام نمود. پژوهش کیفی نسبت به پژوهش کمی در جامعه دانشگاهی کمتر شناخته شده و از این رو کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. پژوهش کیفی روشی منظم و عمیق برای توصیف اجزاء، شرایط و ویژگی هایی درباره پدیده های انسانی است که یا قابل تبدیل به کمیت نیستند یا در صورت تبدیل به کمیت از عمق کافی برای تحلیل شرایط برخوردار نمی باشند. از این رو می توان گفت پژوهش های کیفی به منظور درک عمیق مفاهیم و پدیده هایی که به دلیل وجود عامل انسانی در آنها پیچیدگی زیادی وجود دارد، به کار می رود و در آن داده ها به صورتی عمیق و روایت گونه، جمع آوری، تحلیل و تفسیر می شوند. این پژوهش ها مبتنی بر فلسفه پدیدار شناختی بوده و در جایگاه طبیعی خود با افراد واقعی (و نه در محیط تجربی) درباره افرادی تحت کنترل انجام می شود. علیرغم فواید و اثرات چشمگیر پژوهش های کیفی در حل مسائل و مشکلات جامعه، به نظر می رسد جامعه علمی و پژوهشی کشور آنچنان که بایسته و شایسته است، از این روش علمی تحقیق استفاده نمی نماید. از این رو در تحقیق حاضر با بهره گیری از یکی از ابزارهای قدرتمند مدیریت استراتژیک یعنی مدل SWOT، محقق سعی دارد تا با بررسی نقاط ضعف و قوت درونی روش پژوهشی کیفی از یکسو و نیز تحلیل فرصت ها و تهدیدات پیش روی توسعه این روش پژوهش در کشور از سوی دیگر، استراتژی هایی را جهت توسعه این روش تحقیق در کشور طراحی و ارائه نماید.
ضعف سنت «نقد» در پژوهش علوم سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم سیاسی در ایران با این انتقاد روبه رو بوده که با عمل فاصله بسیار دارد، بومی نشده و جایگاه مناسب خود را نیافته است. به نظر می رسد یکی از عوامل عمده ضعف پژوهش در علوم سیاسی در کشورمان عدم توجه جدی به امر «نقد» باشد. هدف از این تحقیق بررسی جایگاه نقد در پژوهش علوم سیاسی در ایران است. بدین منظور، مجله های تخصصی علوم سیاسی مورد بررسی میدانی قرار گرفته اند، گونه های مختلف نقد دسته بندی شده و طی یک بررسی کمی تعداد و حجم آثار اختصاص یافته به نقد در مقایسه با کل آثار سنجیده شده اند. برای شناخت بهتر جایگاه نقد در پژوهش علوم سیاسی، یافته های مربوط به مطالب انتقادی در مجله های تخصصی علوم سیاسی با یافته های مشابه در گزیده ای از مجله های رشته ادبیات (که رشته ای بومی به شمار می آید و سنت دیرپایی از نقد در آن جریان دارد) مقایسه شده اند. آمارها نشان می دهند 2/8 درصد عناوین و 5/4 درصد حجم مطالب منتشرشده در مجله های پژوهشی علوم سیاسی به مطالب انتقادی اختصاص دارند که از ارقام مشابه در مجله های رشته ادبیات اندکی مطلوب تر است، اما ضعف سنت نقد در پژوهش علوم سیاسی در ایران را آشکار می سازد. به علاوه، بررسی گونه های مختلف نقد در مجله های پژوهشی علوم سیاسی نشان می دهد 91 درصد تعداد و 84 درصد حجم مطالب انتقادی، «نقد کتاب» بوده اند. ارقام مشابه در رشته ادبیات مشخص می کند مجله های این رشته بیش از مجله های علوم سیاسی به سایر گونه های نقد توجه مبذول می دارند.
روند اجرای پژوهش های کیفی و نظریه پایه ور در روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در مورد یکی از رویکردهای مهم در روش تحقیق کیفی است که نظریه پایه ور نام دارد و به طور تمثیلی بیان می کند که نظریه نباید مانند تحقیقات کمی، شهود «صندلی راحت» بوده و از ذهن خلاق پژوهشگر به صورت قیاسی صادر شود، بلکه باید از دل داده ها (زمین، ریشه) پدید آید. مفاهیم اصلی این رویکرد به نظریه سازی یعنی به دست آوردن داده ها، حساسیت نظری، نمونه گیری نظریه ای و اشباع، شرح داده شده اند و نحوه ساخت نظریه با عنایت به این موارد، در تحقیق کیفی توضیح داده شده است. همراه با آن به صورت افتراقی، وجوه تمایز آن به (کمک مثال های تاریخی) با نظریه های قبل ارائه و تبیین شده است که چگونه ملاک های یک نظریه خوب با به کار بستن اصول نظریه پایه ور حاصل می شود.