آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸۳

چکیده

متن

 
کتاب یاد شده طبق فرایند پژوهشى گروه اخلاق و عرفان کانون اندیشه جوان, همانند کارهاى پژوهشى دیگر, پس از ارائه طرح نامه مربوط و تصویب در گروه تخصصى یادشده, فیش بردارى و سپس مرحله به مرحله (هر مرحله 25%) تا مرحله نهایى, توسط اعضاى محترم هیئت علمى گروه, ارزیابى شده در هر مرحله پیشنهاد لازم مطرح گشته است; سرانجام پس از بررسى نهایى, بازنویسى شده, ارزیابى نهایى انجام گرفته است و پس از تصویب نهایى به کانون اندیشه جوان سپرده شده است. در آنجا نیز مراحل حذف و اضافه و حک و اصلاح انجام شده, در پایان به شوراى آثار راه یافته, مجوز چاپ و نشر گرفته است. این اثر همه این مراحل را پشت سر نهاده و در سال 1385 به صورت کتاب منتشر شده است.
در این کتاب از 58 منبع مختلف استفاده شده که ارجاع هاى متعدد, شاهد زنده آن است; اما در بخش نقد و معرفى کتاب مجله آینه پژوهش مقاله اى از جناب آقاى محمد قنبرى خواندم, با عنوان (سرقت عرفانى) که واقعاً برایم تعجب آور و حیرتزا بود; به همین دلیل لازم دیدم چند نکته را براى روشن شدن حقیقت به عرض خوانندگان محترم برسانم:
1 ـ نویسنده محترم چنین تصور مى کنند که فقط ایشان در زمینه شرح حال مرحوم همدانى کتاب نوشته اند!
2 ـ شباهت هاى نوشتارى در شرح حال مرحوم ملاحسینقلى همدانى که در کتب و نشریات مختلف به صورت منسجم و پراکنده آمده است, دلیل بر اخذ یکى از دیگرى نیست; چه اینکه نقل قول ها از شاگردان سلوکى ایشان عمدتاً واحد و با ادبیات کاملاً مشخص است یا دست نوشته ها و وصایاى اخلاقى ـ عرفانى مشارالیه در همه نوشته ها ثابت و یکنواخت است; بنابراین چه لزومى دارد با وجود منابع نسبتاً زیاد, سرقت علمى صورت گیرد؟!
3 ـ در این کتاب ضمن اینکه از منابع فراوانى استفاده شده, از کتاب جناب آقاى قنبرى نیز بهره گیرى شده است که در پاورقى هاى صفحه هاى 22 و 28 به عنوان منبع ذکر شده و در کتابنامه (ص 126, شماره 39) نیز مشخصات کتاب ایشان را آورده ایم.
4 ـ در کتاب شمع جمع از منابعى چون: شرح مقدمه قیصرى بر فصوص مرحوم آشتیانى, دفتر عقل و آیت عشق, دکتر دینانى, ترجمه و شرح اشارات ابن سینا, حکمت عملى یا اخلاق مرتضوى علامه حسن زاده آملى و کتاب هاى در آسمان معرفت, دروس اتحاد عاقل به معقول, دروس شرح اشارات و تنبیهات, شرح فص فاطمیه و هزار و یک کلمه معظم له نیز استفاده شد; همچنین از کتاب هایى چون معادشناسى و رساله لب اللباب علامه تهرانى, شرح چهل حدیث و مصباح الهدایه الى الخلافة والولایة امام خمینى(ره), تفسیر المیزان و رسالة الولایه علامه طباطبایى, تفسیر موضوعى قرآن مجید و ولایت در قرآن علامه جوادى آملى, و نیز از انسان کامل, سیرى در نهج البلاغه, مقالات فلسفى و… استاد مطهرى بهره بردارى شده که هیچ کدام در کتاب چلچراغ سالکان جناب آقاى قنبرى نیامده است و کتاب ایشان از ساختار پژوهشى و حتى کتابنامه نیز برخوردار نیست! حال چگونه است که ایشان در مقاله خویش, بى محابا و بدون رعایت اصول تقواى علمى, نوشته اند: (نویسنده این (کپى نامه) به جز کتاب چلچراغ و جزوه کوچکى که خلاصه مقالات کنگره بزرگداشت ملاحسینقلى همدانى است, به مصدر دیگرى مراجعه نکرده)! علاوه بر این نوشته اند شاید روزى کسى دیگر پیدا شود و معلوم شود نیم دیگر کتاب از کتاب او برداشته شده است!)
حال آیا چنین قضاوتى علمى, عاقلانه و عادلانه است؟! آیا با روح و روحیه علمى سازگار است؟! آیا واقعاً چنان که خود در دو سطر آخر مقاله شان نوشته اند: (شاید بهتر باشد در این مطالب, اول سوزنى به خود بزنیم بعد دیگران را به همراهى خضر دعوت کنیم) مخاطب اولى خودِ ایشان نیستند؟!…
5 ـ خلاصه مقالات کنگره بزرگداشت مرحوم آیت اللّه ملاحسینقلى همدانى مگر در یک نسخه تهیه و چاپ شده و آن یک نسخه را نیز فقط جناب آقاى قنبرى داشته اند که مدعى اند نوشته هاى کتاب شمع جمع از آن منبع است که ایشان در چلچراغ سالکان آورده اند؟! آیا کتاب هایى چون اعیان الشیعه, نقباء البشر, الذریعه, طبقات الشیعه, تذکرة المتقین و… را تنها ایشان دارند؟ و در هیچ کتابخانه عمومى یا شخصى دیگر موجود نیست؟ علاوه بر اینکه مطالب این کتابها درباره شخصیت مرحوم ملاحسینقلى هم که قابل کم و زیاد شدن نیست, بلکه به همان صورتى که ذکر شده و حتى با همان ادبیات باید نقل مى شد که شده است; از جمله به مطالب صفحه 17 تا 31 مى توان اشاره کرد که در اکثر کتاب هاى مربوط نیز منعکس شده است.
6 ـ برخى اشتباهات, چه در متن و چه در ارجاع ها و شماره صفحات, در هر کتابى کم و بیش ممکن است رخ دهد که کتاب شمع جمع نیز از این قاعده مستثنا نیست; چنان که خود ایشان اعتراف دارند چلچراغ سالکان نیز دچار چنین اشتباهاتى شده است. حال آیا درست است رقم هاى 133 و اشتباه 331 در شماره صفحات را دال بر سرقت علمى بگیریم؟! در حالى که همه مى دانند کتاب تاریخ حکما و عرفاى متأخر بر صدرالمتألهین نوشته جناب آقاى دکتر منوچهر صدوقى (سها) در کتابفروشى ها و کتابخانه ها فراوان موجود است و فیش بردارى از کتاب یادشده همراه با ذکر شماره صفحه و نوبت چاپ آن نیز در مراحل تحقیق و تدوین کتاب شمع جمع موجود است.
7 ـ در مطالب بند 2 مقاله جناب آقاى قنبرى مسئله (مخطوط) بودن کتاب اخبار همدان مرحوم عندلیب زاده مطرح شده که گفتنى است اصلاً (مخطوط) به عنوان نام مستعار یا تخلص نویسنده فهم نشده است تا درج گردد, بلکه در دست نوشته هایم در کتاب منبع (مخطوط) نیز آورده شده که در کتاب شمع جمع پس از نام مرحوم عندلیب زاده با علامت ویرگول [, ] جدا شده تا معلوم شود کتاب خطى بوده نه چاپى و سپس همین ویرگول به اشتباه داخل پرانتز گذاشته شده; چنان که خود ایشان نیز همین اشتباه مفهومى یا تایپى را مرتکب شده اند و شبیه به این امر در بسیارى از کتاب ها ممکن است رخ دهد.
ناگفته نماند که از کتاب پژوهشى درباره امام زادگان همدان نیز استفاده شده است; زیرا کتاب مذکور در وصف همدان و بزرگان آن مطالب مفیدى داشته که در متن و پاورقى هاى صفحات 17 ـ 19 از آنها بهره جستم و متأسفانه نام این کتاب نیز آنجا نیامده است; از این رو در ضبط مشخه هاى کتاب ها در کتابنامه اشتباهاتى رخ داده که منتظر چاپ هاى بعدى و انجام اصلاحات آنها بودم و هنوز به دلیل مشغله هاى کارى چنین توفیقى حاصل نشده است. مقاله جناب آقاى قنبرى یکى از فوایدش انجام همین اصلاحات در کتاب است که انشاءاللّه صورت خواهد گرفت.
8 ـ در خصوص مطالب بند 3 مقاله که با اشاره به نهضت هاى اسلامى در صدساله اخیر نوشته اند, معروض مى دارد در کتاب چلچراغ سالکان, پاورقى صفحه 37 و در شمع جمع, ص 38 و در همین کتاب نام سیدسعید حبوبى, (صبویى) نوشته شده است که اشتباه تایپى است; در حالى که در چلچراغ ثبت درست آن همان (حبوبى) است. حال اگر ادعاى جناب آقاى قنبرى مبنى بر (کپى بردارى) درست باشد, چرا چنین اختلافى در متن و پاورقى وجود دارد؟ علاوه بر اینکه در چاپ هاى اولیه کتاب نهضت هاى اسلامى در صدساله اخیر که حقیر از آن استفاده کردم (ص 37 ـ 38) در خصوص مرحوم همدانى, مطالبى را به مناسبت بحث از سیدجمال آورده است که ما نیز به همان مراجعه کردیم و اى کاش به چاپ هاى جدید یا مجموعه آثار ارجاع داده مى شد که توهّم سرقت علمى براى جناب آقاى قنبرى پیش نیاید; زیرا ایشان فکر مى کنند فقط خودشان کتاب مرحوم مطهرى را خوانده اند; همچنین آیا مطلبى که در صفحه 83 شمع جمع از کتاب انسان کامل استاد مطهرى آورده ام, مگر در کتاب چلچراغ وجود دارد؟! افزون بر اینکه کسى که دنبال فیش بردارى در خصوص مرحوم آیت اللّه ملاحسینقلى همدانى است, همه هم ّ و تلاش خود را معطوف مى کند از هر کتابى که نامى از ایشان برده شد, آن هم آثار بزرگانى چون استاد مطهرى که معروف و مشهور هستند و سند علمى محسوب مى شوند, بهره جوید; مثلاً از کتاب در آسمان معرفت یا هزار و یک کلمه و… نیز استفاده کرده ام.
9 ـ در خصوص مطالب بند 4 مقاله جناب آقاى قنبرى باید عرض کنم کاملاً بر اهل تحقیق روشن است که جلد چهارده مجموعه آثار, کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران است و به مناسبت عرفان و عارفان و طبقات عارفان مطالبى دارد که بخش بسیار کوتاهى از آن به نقل از صفحه 524 و مربوط به مرحوم همدانى ذکر شده است. اندکى دقت و وجدان علمى روشن مى سازد که ارجاع به همان در صفحه 35 تا 37 شمع جمع منبع اولى و اصلى در صفحه 35 اشتباهاً چاپ نشده است; زیرا اصلاً کتاب مجموعه آثار به ذکر خاطرات از مرحوم همدانى نپرداخته است و در این موضوع نبوده است و شعرا رجاع شده از آنِ شیخ محمود شبسترى است که از گلشن راز گرفته شده است و متأسفانه در پاورقى فقط شماره صفحه آمده, اما نام کتاب گلشن راز ذکر نشده است.
و حکایت (تجرد مثل این است… ) از کتاب رساله لب اللباب اخذ شده که از کتب مشهور اخلاقى ـ عرفانى و متداول میان اهل تحقیق است و اصلاً در پایان نقل مطالب کتابِ شمع جمع, شماره ارجاع و سپس منبع اشتباهاً ذکر نشده, در حالى که در دست نوشته ها موجود است; علاوه بر اینکه عنوان داستان در کتاب چلچراغ (ص 91) (تجرد نفس) و در کتاب شمع جمع (ص 35) (تجرد مثل این است) مى باشد.
در خصوص داستان ذکر موت (ص 36) شمع جمع باید متذکر شوم در چلچراغ سالکان (ص 97) (عنوان و تربیت) به ذکر موت آمده و منبع آن نیز در پاورقى شماره 18 تاریخ حکما و عرفا متأخر به صدرالمتألهین (ص 135) ذکر شده است; درحالى که در شمع جمع با عنوان (ذکر موت) و همان صفحه 135 آمده است که اشتباه شده است. حال قضاوت با خوانندگان محترم است که چه شباهت هاى عنوانى یا ارجاعى در کتاب هاى یاد شده وجود دارد که جناب آقاى قنبرى نام سرقت علمى بر روى آن گذاشته اند.
مطلب (من مرید شما هستم) نیز عنوانى است که از متن داستانى در خصوص مرحوم ملاحسینقلى و یکى از شاگردان سلوکى اش انتخاب شد و در شمع جمع (ص 36 ـ 37) درج شد که در کتاب چلچراغ سالکان (ص 96) عنوان مرید و مراد دارد که از کتاب رساله لب اللباب آورده اند.
10 ـ درخصوص مطالب شماره 5 مقاله جناب آقاى قنبرى حق با ایشان است که نقل گنگ است, اما حقیر از کتاب در آسمان معرفت استفاده کرده ام; چنان که به دفعات نیز در شمع جمع چنین شده است, اما نقل کامل در خصوص روش توحیدى مرحوم همدانى و فرق آن با روش ملافتحعلى سلطان آبادى صورت نگرفت.
11 ـ درخصوص مطالب بند 6 نقل مطلب از علامه طباطبایى مستند به کتاب رساله لب اللباب است; از سوى دیگر مطالب دستورالعمل ها, چنان که از صفحات 80 تا 86 شمع جمع پیداست, به روشنى معلوم است که منسوب به مرحوم ملاحسینقلى همدانى است; زیرا بحث مراقبت نفس از منظر ایشان مطرح شده است و مطالب شماره 8 مقاله نیز چنین اند.
12 ـ جناب آقاى قنبرى! مطالب بند 7 مقاله شما با استناد به واژه (تعطیل) به جاى (تحصیل) و غلط چاپى آن مطرح شده است که اگر دقت کرده باشید, در کتاب شمع جمع (ص 85) واژه هایى چون: جناب (عالم جلیل), (عامل جلیل) آمده و در چلچراغ (ایام تعطیل و توقف در نجف اشرف آمده) که در شمع جمع (توقف) نیامده است. یا (سه روز) در صفحه 86 شمع جمع و در کتاب چلچراغ (دو سه روز) (ص 56) و (چاق و نشیط آمده), در حالى که در شمع جمع (چاق بود) آمده است. چرا این تفاوت ها را مطرح نکردید؟! علاوه بر این رساله لقاءاللّه مرحوم میرزا جواد آقا معروف است و حقیر نیز از آن استفاده کردم.
13 ـ درخصوص مطلب شماره 9 مقاله جناب آقاى قنبرى که نوشته اند بسیارى از مآخذ که در پاورقى نام برده شده, در فهرست منابع کتاب نیست, همچون: عرفان اسلامى حسین انصاریان, مجله حوزه, مجله تاریخ و فرهنگ معاصر و… در اینجا یادآورى دو نکته لازم است:
نکته اول: اینکه بسیارى از کتاب هایى که در شمع جمع از آن استفاده شده, مگر در کتاب چلچراغ سالکان وجود دارد که از آنها استفاده کرده باشم تا تهمت شما درست باشد؟!
نکته دوم: آنکه مگر از کتاب عرفان اسلامى حسین انصاریان در کتاب استفاده کرده ام که باید نام آن در فهرست منابع مى آمد; البته اینکه نام مجلات نیامده است, کاملاً درست است و در کتابنامه نویسى غفلت شده است.
چند نکته درخور توجه
1 ـ تدوین این اثر که در ساختار علمى و پژوهشى با سیر و فرایند مضبوط و منطقى تحت نظارت فنى و علمى اصحاب خرد و دانش انجام گرفته است, با تدوین یک اثر در قالبى کاملاً فردى و برخاسته از یک سلیقه شخصى بسیار متفاوت است.
بدیهى است ارزش, جایگاه و عمق و غناى یک پژوهش با برخوردارى از یک ساختار و پشتوانه علمى, با یک اثر تألیفى شخصى بدون ساختار علمى و فنى اصولاً قابل قیاس نیست; بنابراین یک پژوهش علمى متعلق به یک فرد (محقق و پژوهشگر) نیست, بلکه حاصل خرد جمعى یک مجموعه علمى است; از این رو اگر یک اثر جمعى, داراى چنین وضعى باشد که آقاى قنبرى عنوان کرده اند, تمام عناصر ذى ربط (و پشت پرده) در تدوین, نگارش, هدایت و نظارت و… در آن سهیم و شریک هستند; بنابراین اگر اثرى در چنین ساختار و فرایندى چاپ و منتشر شود و چندین نوبت به زیور چاپ آراسته گردد و مورد توجه اصحاب علم و دانش قرار گیرد, مرهون این فرایند است, نه تلاش فردى یک نفر.
2ـ این جانب مفتخرم کتاب شمع جمع در ساختارى منطقى و تحت فرایند علمى و کاملاً فنى نگارش و تدوین یافته است; بنابراین سهم این کوچک ترین در خلق این اثر بسیار اندک و ناچیز است.
3 ـ همان گونه که در اثناى مطالب اشاره شد, اثر مزبور چند نوبت بین ارزیابان رفت و برگشت داشته و در هر نوبت قطعاً اصلاحات و دیدگاه هاى آنان اعمال شده است. در مواردى نظر ارزیابان مستقیماً به بخش آماده سازى اعلام شده است که حتى در مواردى بنده از برخى اصلاحات بى اطلاع بودم. طبعاً در چنین فرایندى ممکن است اشتباهى هم رخ داده باشد.
در پایان قضاوت را بر عهده خوانندگان محترم مى گذارم و در عین حال از همه کسانى که با یادآورى هاى لازم, زمینه را براى تکمیل این اثر, فراهم آورند, سپاسگزار خواهم بود.
 

تبلیغات