نسخه اى کهن از (البیاض و السواد) ابوالحسن سیرجانى با انتساب به ابن عربى
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
ارزش و اعتبار نسخه هاى خطى تنها براى بهره گیرى از آنها جهت چاپ و نشر آثار کهن نیست و فواید و اطلاعات فراوانى را از آنها مى توان دریافت; از این رو اطلاعاتى که در نسخه ها موجود است و نشانى از محل کتابت یا تملک نسخه در نزد افراد مختلف دارند, نکات باارزشى اند که اهمیت آنها زمانى که حاکى از بودن نسخه نزد یکى از چهره هاى اندیشه ساز اسلامى است, دو چندان مى شود. از جمله این آثار نسخه اى از کتاب البیاض و السواد من خصائص حکم العباد فى نعت المرید و المراد, نوشته عارف و صوفى سیرجانى ابوالحسین على بن حسن کرمانى است که نسخه هاى خطى متعددى از آن باقى مانده است. اهمیت کتاب البیاض و السواد سواى تداول آن در محافل صوفیانه بیشتر به دلیل نشان دادن تأثیر تصوف خراسانى در مناطق دیگر است. نکته دیگر درباره اهمیت این کتاب که به تازگى توجه را برانگیخته, یافتنِ نسخه اى کهن از آن است که پیش از این آن را تألیفِ ابن عربى دانسته اند, هر چند در انتساب آن به وى تردید بوده است. نوشتار حاضر گزارشى است از مقاله استاد ارجمند جناب آقاى گرهارد باورینگ درباره نسخه منسوب به ابن عربى که اصل آن در کتابخانه دانشگاه ییل و مجموعه لندبرگ قرار دارد, هرچند باورینگ در صحت انتساب کتاب به ابن عربى تردید کرده و به احتمال ابوالحسن سیرجانى را که در انتهاى نسخه وصیت نامه اى از او درج شده,مؤلف کتاب دانسته است. مراجعه به نسخه کهن البیاض و السواد کتابخانه آیة اللّه مرعشى و مقایسه ابواب آن با نسخه دانشگاه ییل مشخص نمود که اثر منسوب به ابن عربى نسخه اى از کتاب البیاض و السواد است که کاتبى با تغییر در چند برگ آغازین کتاب و کتابت مجدد آنها کتاب را که به احتمال از آثار مورد توجه و مطالعه او بوده, به ابن عربى انتساب داده است. آنچه مرا در شناخت سریع نسخه وهویت آن قادر ساخت, مقاله اى از آقاى محسن پورمختار با عنوان بیاض و سواد سیرجانى: متنى کهن از اقوال مشاهیر صوفیه تا اوایل سده پنجم هجرى در نامه بهارستان, سال ششم و هفتم (دفتر 11 ـ 12), 1384 ـ 1385, ص 258 ـ 249 بوده است.
نسخه شماره 64 درمیان نسخه هاى ارزشمند در مجموعه لندبرگ دانشگاه ییل که جذوة الاصطلاء و حقیقة الاجتلاء نام دارد و در یادداشتى بر صفحه عنوان نسخه به ابن عربى نسبت داده شده است, از دیرباز به دلیل اهمیت ابن عربى مورد توجه بوده و در فهرست آثار ابن عربى یاد شده است2. لئون نموى آخرین کتابدار نسخه هاى خطى عربى نخستین اطلاع از این نسخه را در فهرست مختصر خود که تعبیر خود او سیاهه اى از نسخه هاى موجود کتابخانه است, درج کرده است. عثمان یحیى نیز در فهرست تألیفات ابن عربى (متوفى 638/1240) به نسخه منحصر به فرد کتابخانه دانشگاه ییل اشاره کرده و آن را در ضمن آثار منتسب به ابن عربى یاد کرده است و از همخوان نبودن محتواى کتاب با دیگر آثار ابن عربى و اینکه نسخه اى دیگر از کتاب موجود نیست, سخن گفته است. عثمان یحیى اطلاعات خود را درباره این نسخه از مقاله کورکیس عواد درباره فهرست آثار ابن عربى به دست آورده و خود نسخه را از نزدیک ندیده است. کورکیس عواد که فهرستى از آثار ابن عربى به قلم خود او را منتشر کرده است, بعدها در تکمله اى برخى از آثار دیگر ابن عربى را که در آن فهرست نیامده و از آنها نامى برده نشده است, در مقاله اى منتشر کرده است3. عواد در این فهرست از نسخه موجود در کتابخانه ییل یاد کرده است. به طبع بررسى خود نسخه براى صحت انتساب آن به ابن عربى کارگشا خواهد بود.
نسخه منحصر به فرد کتاب جذوة الاصطلاء که رساله اول مجموعه لندبرگ به شماره 64 است و در 188 برگ کتابت شده است (برگ 1 الف ـ 188 ب) آغاز و انجامى کاملاً خوانا دارد. تنها بعد از برگ 177 ب و پیش از برگ 178 الف چند برگى از نسخه افتاده است و این افتادگى نیز بیشتر به نظر مى رسد ناشى از صحافى کتاب باشد. عنوان نسخه (جذوة الاصطلاء و حقیقة الاجتلاء) با جوهرى سیاه کتابت شده که هشت برگ نخست نسخه را بازنویسى کرده و در زیر آن بعدها کسى نام مؤلف را ابن عربى ذکر کرده است (لشیخ الامام الربانى ابن عربى الصوفى).
در پایان نسخه آمده کاتب از کتابت نسخه در 17 ربیع الثانى 606 (20 اکتبر 1209) در خانقاه/ رباط سمیساطیه شهر دمشق فراغت یافته است4 و نام خود را ابوالفرج یعقوب بن محمدبن عبدالملک النهاوندى ذکر کرده که نسخه را به منظور تذکرة لصاحبه کتابت کرده; تذکره کمکى براى به خاطرسپارى نسخه سماع شده مى باشد. در ادامه نام صاحب خود را آورده است: شیخ, امام, زاهد و فقیه نجیب الدین جمال الطائفه معز الغرباء ابهرى. همچنین کاتب اشاره کرده نسخه را برحسب جهد و طاقت خود با اصل نیز مقابله کرده است (قابلت و صححته على حسب طاقتى) که برخى از این اصطلاحات و تصحیحات او در حواشى برخى برگ هاى نسخه موجود است. البته اگر بخواهیم با دقت بیشترى از انجام نسخه سخن بگوییم باید به انجام دیگرى که در برگ 187 الف آمده, اشاره اى داشته باشیم که در آن تنها گوشزد شده نسخه کامل است. بعد از برگ 187 به خط همان کاتب وصیتى از شخصى به نام خواجه على بن حسن بن على کرمانى سیرجانى آمده و در پایان وصیت نیز این عبارت آمده است: (گفته شده است که شمار تمام اقوال و حکایات مندرج در این کتاب سه هزار و صد حکایت و گفته است5). بعد از این انجام در برگ 188الف, انجامه دوم کتاب که در آن از اتمام استنساخ کتاب در شب شنبه 17 ربیع ا لثانى سال 606 در رباط سمیساطیه در شهر دمشق سخن رفته, درج شده و کاتب ضمن یاد از نام خود به کتابت نسخه براى دوست خود ابهرى اشاره کرده است. یادداشت هایى از مالکان نسخه نیز بر برگ نخست نسخه درج شده است. دو یادداشت در برگ نخست نسخه و دو یادداشت دیگر در برگ 188 الف ـ ب حاوى نام کسانى است که زمانى نسخه در تملک آنان بوده: محمدبن یحیى بوسنرى, محمد شحاوى الحنفى(؟), حسین بن محمد صدفى و شخصى به نام على بن محمد که ادامه نام وى خوانا نیست و شخصى آن را از بین برده است. در برگ 188 ب یادداشتى از شخصى به نام محمدبن ابى القاسم محمد اسعردى آمده که حاوى نکته با ارزشى نیست, اما یادداشتى با خطى ناخوانا از ابن عربى در این صفحه از نسخه درج شده است و در این یادداشت ابن عربى متذکر شده که صدرالدین قونوى (متولد 605/1207, متوفى 673/ 1274) نسخه را در مجالس درس وى خوانده است که متن آن چنین است:
خداى را سپاس, من این کتاب متبرک را سماع کرده ام. شاگرد من صدرالدین قونوى کتاب را از آغاز تا به انجام در مجالس مختلف درس خوانده است که آخرین تاریخ قرائت آن… بوده است. این را مؤلف کتاب نوشته است که خداى بر او ببخشاید. آمین.
این عبارت سر منشأ انتساب کتاب به ابن عربى است که در آن ظاهراً خود را مؤلف کتاب معرفى کرده است. اما این عبارت افتادگى دارد و بعد از عبارت تاریخ قرائت باید کلمات دیگرى نیز باشد, چرا که قرائت کتاب در حالِ تألیف کارى متداول نبوده و بعد از این عبارت است که باید نام مؤلف کتاب نیز ذکر شده باشد و جمله دعایى آخر ابن عربى اشاره به مؤلف اصلى کتاب دارد نه خود ابن عربى. باورینگ در بحث از این عبارت مى نویسد که اگر این یادداشت به واقع از ابن عربى باشد, به دهه پایان حیات او مربوط است که صدرالدین قونوى (براى شرح حال قونوى به مدخل صدرالدین قونوى نوشته ویلیام چیتک در دائرة المعارف اسلام, ویرایش دوم, بنگرید) به دمشق رفته است که نخستین تاریخ حضور او در نزد ابن عربى سال 626/ 1229 است. سواى این دلیل, باورینگ بر صحت نداشتن انتساب کتاب به ابن عربى پنج دلیل دیگر ارائه کرده است:
1. دست خط مذکور با نمونه هاى دیگر دست خطِ ابن عربى تطابق ندارد که عثمان یحیى نمونه هایى از آن را در جلد نخست کتاب الفتوحات المکیه آورده است (ابن العربى, الفتوحات المکیة, تصحیح عثمان یحیى , ج1, ص 14ـ قاهره 1392/ 1972).
2. سبک کتاب جذوة الاصطلاء و حقیقة الاجتلاء هیچ شباهتى با دیگر آثار ابن عربى ندارد.
3. سواى انتساب کتاب در صفحه عنوان به ابن عربى در هیچ جاى دیگر نسخه سخنى از انتساب کتاب به ابن عربى نیامده است.
4. نسخه لندبرگ 64 در 606/ 1209 استنساخ شده است; یعنى زمانى که صدرالدین قونوى متولد شده است.
5. سرانجام آنکه ابن عربى کتاب جذوه الاصطلاء و حقیقة الاجتلاء را اثر تألیفى خویش مى داند.
باورینگ بعد از ذکر این دلایل حدس هایى درباره مؤلف این یادداشت زده است. نام سیرجانى که وصیت نامه اى از او در آخر نسخه آمده به نظر کلید حل معماى هویت مؤلف کتاب است. در همان وهله نخست که باورینگ نام او را ذکر کرده بود, به یاد کتاب السواد و البیاض افتادم ,چرا که در میان عارفان گذشته ایرانى کسى جز ابوالحسن على بن حسن سیرجانى از شهر سیرجان که در تصوف شهرت یافته باشد در ذهن به یاد نداشتم و خار خار تردید در ذهنم این گمان را پدید آورد که مؤلف کتاب مى تواند سیرجانى باشد و اسم کتاب نیز السواد و البیاض. آنچه که این گمان را تقویت مى کرد, بازنویسى هشت برگ نخست نسخه بود که احتمالاً این تغییر نیز در همین هنگام رخ داده و کاتب به منظور انتساب کتاب به ابن عربى عنوان مجعول جذوة الاصطلاء و حقیقة الاجتلاء را براى کتاب انتخاب کرده است, اما بررسى این حدس منوط به دستیابى به نسخه اى از کتاب البیاض و السواد من خصائص حکم العباد فى نعت المرید و المراد بود که از قضا خوشبختانه امکان دسترسى به نسخه مهم و کهن کتابخانه مرعشى برایم فراهم شد و با مقایسه متن کتاب و فهرستى که باورینگ از نسخه ارائه کرده بود, تردید من به یقین بدل شد. باورینگ در ادامه بحث خود به بررسى هویت سیرجانى پرداخته است و درباره وى چنین نگاشته است:
اطلاعات اندکى درباره خواجه على بن حسن بن على کرمانى سیرجانى در دست است که از او به مؤلف وصیت نامه آخر متن یاد شده است. احتمال دارد مؤلف وصیت نامه و نگارنده متن کتاب جذوة الاصطلاء و حقیقة الاجتلاء یکى باشد. انجام نخست در برگ 187 الف اشاره به این مطلب ندارد و نبود نسخه اى با این عنوان که در منابع به سیرجانى نسبت داده شده باشد, کمى انسان را در این حدس مردد مى کند.
باورینگ بعد از ذکر این مطالب به معرفى محتواى نسخه پرداخته و نسخه جذوة الاصطلاء را اثرى گلچین مانند در تصوف همانند کتاب اللمع ابونصر سراج (متوفى 378/988), تهذیب الاسرار خرگوشى (متوفى 406/1015) و رساله قشیرى (متوفى 465/ 1072) معرفى کرده است. باورینگ در توضیح بیشترِ محتواى کتاب اشاره کرده که کتاب بعد از مقدمه اى کوتاه (برگ 1 ب ـ 2 الف) در 69 باب تدوین شده و هر باب به فصولى تقسیم شده است. مؤلف البیاض و السواد از منابع مکتوب و شفاهى نیز در تألیف کتاب خود سود برده که در ضمن کتاب به نام برخى از آنها اشاره کرده است. او به کرات از کتاب اللمع ابونصر عبداللّه بن على سراج نقل قول کرده که کتابش اثرى مرجع براى تمام نویسندگان بعدى بوده است. همچنین مطلبى از کتاب ابوعبداللّه محمدبن خفیف ضبى شیرازى (متوفى 371/ 981) در برگ 29 ب نقل شده که اشاره اى به نام آن نشده است. در چندین جا مطالبى از ابوعبدالرحمان محمدبن حسین سلمى (متوفى 412/1021) ذکر شده است; به عنوان مثال برگ هاى 11ب, 17ب . فصل سى و نهم اهمیت خاصى دارد و در آن گزارش تاریخى مختصرى از صوفیان سده هاى نخست تا پیش از روزگار مؤلف کتاب آمده است (برگ 118 ب ـ 124 الف). اولین صوفى که در این نسخه از او یاد شده, فضیل بن عیاض (متوفى 178/803) و آخرین صوفى ابوالحسن على بن جعفرالسیروانى (متوفى 396/1006) است. در هر حال با وجود انتساب نداشتن نسخه حاضر به ابن عربى اهمیتِ این نسخه همچنان باقى است و از آن براى شناخت منابع فکرى ابن عربى مى توان بهره برد. همچنین از این نسخه ارزشمند مى توان در تصحیحِ کتاب البیاض و السواد بهره برد که ظاهراً کهن ترین نسخه موجودِ آن است.
پی نوشت ها:
1. نوشتار حاضر ترجمه و تلخیص بخشى از مقاله گرهارد باورینگ است که با این مشخصات منتشر شده است:
Gerhard Bowering, Two Early Sufi Manuscripts, Jerusalem Studies in Arabic And Isalm, 31 (2006), pp. 209- 231.
2. براى توصیفى از نسخه بنگرید به:
L.Nemoy, Arabic Manuscripts in the Yale University Library, Transactions of the Connecticut Academy of Arts and Sciences (New Haven, Connecticut), Volume 40 (1956), pp. 122, no.1129.
عثمان یحیى از این کتاب در ضمن آثار منسوب به ابن عربى یاد کرده و درباره انتساب نداشتن این اثر به ابن عربى سخن گفته, بنگرید به:
O. Yahya, Histoire et classification de l'oeuvre d'Ibn Arabi (Damascus, 1964), pp. 259- 60;
عثمان یحیى, مؤلفات ابن عربى: تاریخ ها و تصنیف ها, ترجمة عن الفرنسیة احمد الطیب (دارالصابونى ـ دارالهدایة, بى جا, 1413/1992), ص 266 ـ 267.
3. کورکیس عواد, فهرست مؤلفات محى الدین بن عربى, مجلة المجمع العلمى العربى (دمشق), ش29 (1954), ص 344ـ 359و 527 ـ 536, ش30 (1955), ص 51 ـ 60و 268 ـ 280و 359 ـ 410. براى فهرست متفاوتى از آثار ابن عربى به قلم خود او به مدخل ابن عربى در دائرة المعارف اسلام, ویرایش دوم, نوشته احمد آتش رجوع کنید. کورکیس عواد از کتاب جذوة الاصطلاء و حقیقة الاجتلاء در تکمله خود (المستدرک) بر فهرست آثار ابن عربى در مجلة المجمع العلمى العربى, شماره 30 (1955), ص 273, شماره 58, یادداشت 10 یاد کرده است.
4. رباط سمیساطیه که نام آن از نام بنیانگذار آن ابوالقاسم على بن محمد سمیساطى (متوفى 453/ 1061) اخذ شده است, خانه ابوالقاسم است که وى وقف صوفیان کرده است (براى مطالعه شرح حال بنگرید به: ابن عساکر, تاریخ مدینة دمشق, تحقیق على شیرى, ج 43, ص 215 ـ 217; ذهبى, سیر اعلام النبلاء, ج 20, ص 422… ). به نوشته ابن عساکر آن خانه در اصل متعلق به عبدالعزیز بن مروان (متوفى 85/704) بوده و از مراکز فرهنگى دمشق تا چند قرن بعد از مرگ سمیساطى بوده است. غزالى در هنگام اقامت در دمشق از این خانقاه دیدارى داشته و در شرح حال برخى صوفیان قرون بعدى نیز از اقامت آنها در این خانقاه یاد شده است, بنگرید به: ابن عساکر, تاریخ مدینة دمشق, ج 52, ص 41, ذهبى, سیر اعلام النبلاء, ج 21, ص 175 و 205. همچنین براى اطلاع بیشتر از این خانقاه به مدخل سمیساط در دائرة المعارف اسلام, ویرایش دوم, نوشته هسه بنگرید.
5. نسبت سیرجانى در نسخه خطى لندبرگ (برگ 187الف) به اشتباه البسیرجانى کتابت شده است. براى نسبت سیرجانى به سمعانى, الانساب, تحقیق عبداللّه عمرالبارودى (بیروت, 1408/ 1988), ج3, ص 358 ـ 359 رجوع نمایید.